کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
در شروع مقاومت قهرآمیز، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است:<blockquote>«تاکتیک نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین کننده‌ی اول بود. این تاکتیک انقلابی که به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌کرد که عبارت بود از بی‌آینده کردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود که در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود که رژیم را بی‌آینده کرد. چرا که این رژیم ضدتاریخی که همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود(قادر به تکثیرو تولید نفرات جدید نبود)  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی که بر سازمان سیاسی‌اش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد که هرگز نتوانست جبران کند و به همین دلیل بی آینده شد.»<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>سازمان مجاهدین پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد، در یک روز، از مبارزه مسالمت‌آمیز وارد مبارزه قهر‌آمیز شد. ۳۰ خرداد از نظر مجاهدین پایانی بر هر گونه مسالمت جویی بود زیرا خمینی بر یک تظاهرات چندصدهزار نفره آتش گشوده بود. اما این تغییر فاز، یعنی انتقال از فاز سیاسی به فاز نظامی در یک شب، به لحاظ تاکتیکی بسیار دشوار بود. زیرا اعضای این سازمان و به ویژه رهبرانش تماما علنی بودند. به همین دلیل این سازمان با در پیش گرفتن تهاجم حداکثری مسلحانه جمهوری اسلامی را در لاک دفاعی فرو برد. این تهاجم به این سازمان امکان انطباق با شرایط جدید را داد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref>
در شروع مقاومت قهرآمیز، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است:<blockquote>«تاکتیک نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین کننده‌ی اول بود. این تاکتیک انقلابی که به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌کرد که عبارت بود از بی‌آینده کردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود که در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود که رژیم را بی‌آینده کرد. چرا که این رژیم ضدتاریخی که همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود(قادر به تکثیرو تولید نفرات جدید نبود)  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی که بر سازمان سیاسی‌اش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد که هرگز نتوانست جبران کند و به همین دلیل بی آینده شد.»<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>سازمان مجاهدین پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد، در یک روز، از مبارزه مسالمت‌آمیز وارد مبارزه قهر‌آمیز شد. ۳۰ خرداد از نظر مجاهدین پایانی بر هر گونه مسالمت جویی بود زیرا خمینی بر یک تظاهرات چندصدهزار نفره آتش گشوده بود. اما این تغییر فاز، یعنی انتقال از فاز سیاسی به فاز نظامی در یک شب، به لحاظ تاکتیکی بسیار دشوار بود. زیرا اعضای این سازمان و به ویژه رهبرانش تماما علنی بودند. به همین دلیل این سازمان با در پیش گرفتن تهاجم حداکثری مسلحانه جمهوری اسلامی را در لاک دفاعی فرو برد. این تهاجم به این سازمان امکان انطباق با شرایط جدید را داد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref>


[[پرونده:تجمع صبحگاهی نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=تجمع صبحگاهی نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|تجمع صبحگاهی نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9_%D8%B5%D8%A8%D8%AD%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D8%AE%D8%B4_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg]]یکی از تاکتیک‌هایی که [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] در پیش گرفت، هدف قرار دادن نیروهایی بود که در سرکوب و دستگیری‌ها دست داشتند، این تاکتیک را «ضربه به سرانگشتان اختناق» نام‌گذاری کردند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۸</ref>
یکی از تاکتیک‌هایی که [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] در پیش گرفت، هدف قرار دادن نیروهایی بود که در سرکوب و دستگیری‌ها دست داشتند، این تاکتیک را «ضربه به سرانگشتان اختناق» نام‌گذاری کردند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۸</ref>


«هنوز مقاومت مسلحانه یکساله نشده بود که رژیم خمینی به تدریج دستگاه سرکوب خود را بیش از پیش گسترش داد چرا که او در عمل دریافت که تنها تهدید جدی و واقعی برای بقای رژیمش مقاومت مسلحانهٌ انقلابی است. … جنگ ایران و عراق نیز علاوه بر این‌که چتر لازم برای حذف سیاسی نیروهای انقلابی را فراهم می‌کرد، به رژیم امکان می‌داد که دستگاه پلیسی و ارگانهای سرکوب خود را بیش از پیش گسترش دهد و بودجهٌ کلانی از بیت‌المال مردم را به آن اختصاص دهد.
«هنوز مقاومت مسلحانه یکساله نشده بود که رژیم خمینی به تدریج دستگاه سرکوب خود را بیش از پیش گسترش داد چرا که او در عمل دریافت که تنها تهدید جدی و واقعی برای بقای رژیمش مقاومت مسلحانهٌ انقلابی است. … جنگ ایران و عراق نیز علاوه بر این‌که چتر لازم برای حذف سیاسی نیروهای انقلابی را فراهم می‌کرد، به رژیم امکان می‌داد که دستگاه پلیسی و ارگانهای سرکوب خود را بیش از پیش گسترش دهد و بودجهٌ کلانی از بیت‌المال مردم را به آن اختصاص دهد.
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:


=== ارتش آزادی بخش ===
=== ارتش آزادی بخش ===
 
[[پرونده:عملیات آفتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=عملیات آفتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|عملیات آفتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران]]
راهبرد‌پرداز و استراتژیست [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادی‌بخش]] نوین [[مسعود رجوی]] است.  در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران را صادر کرد. سازمان مجاهدین در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی با شرایطی بسیار ویژه مواجه بود. رژیم ایران یک رژیم فئودالی نبود که جنگ از روستا در آن امکان پذیر باشد. از سویی در شهر نیز امکان مبارزه‌ی چریکی بسیار محدود شده بود زیرا سرکوب در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی در شهرها با  سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی، به شکلی کاملا عریان و با سلاح‌های سنگین و استفاده از حداکثر قوه‌ی قهریه اعمال می‌شد. در چنین وضعیت دیگر حتی مبارزه چریک شهری نیز نتیجه مطلوب را نداشت. به عبارتی سازمان انقلابی باید به همان اندازه بر اعمال قدرت خود می‌افزود و با قدرت بیشتری وارد عمل می‌شد.  
راهبرد‌پرداز و استراتژیست [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادی‌بخش]] نوین [[مسعود رجوی]] است.  در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران را صادر کرد. سازمان مجاهدین در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی با شرایطی بسیار ویژه مواجه بود. رژیم ایران یک رژیم فئودالی نبود که جنگ از روستا در آن امکان پذیر باشد. از سویی در شهر نیز امکان مبارزه‌ی چریکی بسیار محدود شده بود زیرا سرکوب در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی در شهرها با  سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی، به شکلی کاملا عریان و با سلاح‌های سنگین و استفاده از حداکثر قوه‌ی قهریه اعمال می‌شد. در چنین وضعیت دیگر حتی مبارزه چریک شهری نیز نتیجه مطلوب را نداشت. به عبارتی سازمان انقلابی باید به همان اندازه بر اعمال قدرت خود می‌افزود و با قدرت بیشتری وارد عمل می‌شد.  


منوی ناوبری