کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۷٬۵۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران همزمان هر دو شکل از مبارزه را آغاز کردند. گروه روستا در منطقه سیاهکل دست به سلسله عملیاتی زد که به حادثه‌ی سیاهکل و جان‌باختن تمامی فداییان منجر شد. برخی این شکست را اگر بسیار پر تجربه و مؤثر در شکستن جو اختناق در ایران می‌دانستند، آنرا ناشی از برآورد اشتباه و ناکارآمدی تاکتیک«تقدم روستا» برشمرند. بخش‌های دیگر سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به مبارزه چریکی در شهر ادامه دادند.
سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران همزمان هر دو شکل از مبارزه را آغاز کردند. گروه روستا در منطقه سیاهکل دست به سلسله عملیاتی زد که به حادثه‌ی سیاهکل و جان‌باختن تمامی فداییان منجر شد. برخی این شکست را اگر بسیار پر تجربه و مؤثر در شکستن جو اختناق در ایران می‌دانستند، آنرا ناشی از برآورد اشتباه و ناکارآمدی تاکتیک«تقدم روستا» برشمرند. بخش‌های دیگر سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به مبارزه چریکی در شهر ادامه دادند.


=== چریک شهری پس از انقلاب ===
=== مبارزه مسلحانه پس از انقلاب ===
با گسترش سرکوب و اختناق در ایران پس از سال ۱۳۶۰ و تحمیل شدن مبارزه مسلحانه به گروه‌های سیاسی،بسیاری از احزاب سیاسی دست از مبارزه برداشتند و برخی نیز در همان ضربات اولیه بطور کامل از میان رفتند. جنبش های مسلحانه پس از یک‌دست شدن سرکوب در ایران به مناطق مرزی و به ویژه کردستان و یا مناطق جنگلی در شمال ایران و از آن‌جا دست سازماندهی و عملیات زدند. در این میان سازمان محوری در مبازه مسلحانه علیه رژیم ایران سازمان مجاهدین خلق بود.
 
گروه‌های دیگری نیز چون سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران(شاخه هویت)، حزب کمونیست ایران که اتحادی از برخی از سازمان‌های مارکسیستی بود، دست به مبارزه مسلحانه زدند اما اغلب آن‌ها پس از مدتی کوتاهی به دلیل ضربات، انشعابات داخلی و... پتانسیل خود را از دست داده و منفعل شدند.
 
در شروع مقاومت قهرآمیز، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است:<blockquote>«تاکتیک نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین کننده‌ی اول بود. این تاکتیک انقلابی که به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌کرد که عبارت بود از بی‌آینده کردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود که در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود که رژیم را بی‌آینده کرد. چرا که این رژیم ضدتاریخی که همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود(قادر به تکثیرو تولید نفرات جدید نبود)  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی که بر سازمان سیاسی‌اش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد که هرگز نتوانست جبران کند و به همین دلیل بی آینده شد.»<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>سازمان مجاهدین پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد، در یک روز، از مبارزه مسالمت‌آمیز وارد مبارزه قهر‌آمیز شد. ۳۰ خرداد از نظر مجاهدین پایانی بر هر گونه مسالمت جویی بود زیرا خمینی بر یک تظاهرات چندصدهزار نفره آتش گشوده بود. اما این تغییر فاز، یعنی انتقال از فاز سیاسی به فاز نظامی در یک شب، به لحاظ تاکتیکی بسیار دشوار بود. زیرا اعضای این سازمان و به ویژه رهبرانش تماما علنی بودند. به همین دلیل این سازمان با در پیش گرفتن تهاجم حداکثری مسلحانه جمهوری اسلامی را در لاک دفاعی فرو برد. این تهاجم به این سازمان امکان انطباق با شرایط جدید را داد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref>
 
[[پرونده:تجمع صبحگاهی نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=تجمع صبحگاهی نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|تجمع صبحگاهی نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9_%D8%B5%D8%A8%D8%AD%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D8%AE%D8%B4_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg]]یکی از تاکتیک‌هایی که [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] در پیش گرفت، هدف قرار دادن نیروهایی بود که در سرکوب و دستگیری‌ها دست داشتند، این تاکتیک را «ضربه به سرانگشتان اختناق» نام‌گذاری کردند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۸</ref>
 
«هنوز مقاومت مسلحانه یکساله نشده بود که رژیم خمینی به تدریج دستگاه سرکوب خود را بیش از پیش گسترش داد چرا که او در عمل دریافت که تنها تهدید جدی و واقعی برای بقای رژیمش مقاومت مسلحانهٌ انقلابی است. … جنگ ایران و عراق نیز علاوه بر این‌که چتر لازم برای حذف سیاسی نیروهای انقلابی را فراهم می‌کرد، به رژیم امکان می‌داد که دستگاه پلیسی و ارگانهای سرکوب خود را بیش از پیش گسترش دهد و بودجهٌ کلانی از بیت‌المال مردم را به آن اختصاص دهد.
 
به همین دلیل مقاومت ایران متقابلاً‌در یکی از مراحل عملیات مسلحانه، ضربه به ماشین سرکوب و سرانگشتان اختناق‌آفرین رژیم را هدف عملیات خود قرار داد. جلادان، شکنجه‌گران، عوامل تفتیش عقاید، جاسوسان و خبرچینان که علاوه بر شرکت در کشتار و شکنجه‌ی مجاهدین، از بام تا شام با بهانه‌های مختلف به اذیت و آزار مردم بیگناه می‌پرداختند در معرض تهاجم بی‌امان تیمهای عملیاتی و واحدهای مقاومت قرار گرفتند».
 
همزمان با شروع مقاومت مسلحانه، مسعود رجوی دست به یک ابتکار عمل سیاسی زد و برای این که دستاورد سیاسی این عملیات نظامی دارای رأس سیاسی باشد، شورای ملی مقاومت ایران راتأسیس کرد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ سال ۱۳۷۴</ref>
 
سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۶۱ نیروهای خود را یکی پس از دیگری به منطقه‌ی کردستان منتقل کرد. کردستان که یک منطقه آزاد شده بود. با شروع حملات رژیم ایران به کردستان مجاهدین گام به گام وارد مناطق مرزی در کردستان عراق شدند. در این مناطق جنگ ایران و عراق جریان نداشت. آن‌ها توانستند در همان مناطق پایگاه‌هایی را دایر کنند و از آنجا عملیات و فعالیت‌های خود را در داخل ایران سازماندهی کنند.


=== ارتش آزادی بخش ===
=== ارتش آزادی بخش ===
راهبرد‌پرداز و استراتژیست [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادی‌بخش]] نوین [[مسعود رجوی]] است.  در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران را صادر کرد. سازمان مجاهدین در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی با شرایطی بسیار ویژه مواجه بود. رژیم ایران یک رژیم فئودالی نبود که جنگ از روستا در آن امکان پذیر باشد. از سویی در شهر نیز امکان مبارزه‌ی چریکی بسیار محدود شده بود زیرا سرکوب در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی در شهرها با  سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی، به شکلی کاملا عریان و با سلاح‌های سنگین و استفاده از حداکثر قوه‌ی قهریه اعمال می‌شد. در چنین وضعیت دیگر حتی مبارزه چریک شهری نیز نتیجه مطلوب را نداشت. به عبارتی سازمان انقلابی باید به همان اندازه بر اعمال قدرت خود می‌افزود و با قدرت بیشتری وارد عمل می‌شد.
از طرف رژیم ایران با سیاست [[عمق استراتژیک|صدور بحران]] (صدور انقلاب) و زیر سایه‌ی فضایی که جنگ با عراق ایجاد می‌کرد، سعی داشت خود را تثبیت و تقویت کند. شعارهای تشکیل هلال شیعی، فتح قدس از طریق کربلا و ... شعارهای استراتژیک این رژیم در پیشبرد جنگ‌ طلبی‌اش بودند. همچنان که بعدها سران سپاه نیز گفتند، سرکوب احزاب و جریانات داخلی در سایه‌ی همین سیاست برای رژیم ایران ممکن شدند.
[[مسعود رجوی]] در چنین شرایطی  استراتژی ارتش آزادی‌بخش نوین را پایه ریزی کرد و آن را تنها راه مقابله با جمهوری اسلامی دانست. مبانی این استراتژی تشکیل یک ارتش منظم رودرروی قوه‌ی قهریه‌ی رژیم ایران  درست در معبر سیاست صدور بحران رژیم ایران، یعنی عراق تکیه داشت تا به این سیاست که عامل حیات و بقای رژیم بود پایان دهد.
مسعود رجوی با تشخیص همین شرایط، استراتژی ارتش آزادی‌بخش نوین را برای توقف بر سیاست جنگ‌طلبی و صدور بحران خمینی طراحی کرد. تاکتیک نظامی  [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادی‌بخش]]  «شهاب» بود. این تاکتیک نیازمند تهوری بالاست و تنها یک نیروی انقلابی با پتانسیل انگیزشی بالا می‌تواند آن‌را عملی کند. این تاکتیک برخلاف تمامی جنگ‌های منظم بر این قانون استوار است که وقتی موضع نظامی دشمن تسخیر می‌شود نیازی به توقف برای پاکسازی پشت سر و مناطق هم‌ارض و سپس تجدید قوا و حمله مجدد نیست. در این تاکتیک نیروی حمله کننده بصورتی شهاب‌وار بدون پاکسازی پشت سر خود از نیروهای حریف به شکل خطی و پیکانی به عمق مناطق حریف حرکت می‌کنند و قلب جبهه‌ی حریف یعنی فرماندهی آن‌را از کار می‌اندازد. ارتش آزادی‌بخش پس از آمادگی طی دو عملیات گسترده با استفاده از همین تاکتیک ضربات سختی به سپاه پاسداران زد و در عملیات دوم با نام چلچراغ این توانست شهر مهران را تسخیر و نزدیک به دومیلیارد دلار غنیمت بگیرد. مجاهدین در این عملیات با شعار «امروز مهران، فردا تهران» آمادگی خود را برای فتح تهران اعلام کردند.  ۲۹ روز بعد در ۲۷ تیرماه  ۱۳۶۷ خمینی قرارداد ۵۹۸ را پذیرفت و آن‌را به جام زهر تشبیه کرد. او دلیل نوشیدن جام زهر را ذکر نکرد اما فرماندهان سپاه بعدها  عملیات مجاهدین را دلیل آن اعلام کردند.
پاسدار اسماعیل کوثری از  فرماندهان عالیرتبه‌ی جنگ در این رابطه می‌‌گوید:<blockquote>«دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌ای را طرح‌ریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی به‌زعم خود موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند؛ بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین هم‌چون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷</ref></blockquote>در واقع خمینی قصد داشت با پذیرش آتش بس جلو عملیات بعدی مجاهدین را گرفته یا دستکم فرصت آمادگی و طراحی را برای حرکت بعدی از مجاهدین خلق سلب کند و در ادامه مجاهدین را زاییده جنگ و تمام شده اعلام کند. 


=== کانون‌های شورشی ===
=== کانون‌های شورشی ===
[[کانون‌های شورشی|کانون شورشی]] و ارتش آزادی استراتژی کنونی مجاهدین خلق است. مجاهدین این استراتژی را محصول تکامل استراتژی پیشین می‌دانند. عنوان کانون شورشی که در این استراتژی به کار برده شده است با کانون شورشی چه‌گوارا متفاوت است. کانون شورشی چه‌گوارا بر تشکیل گروه‌های کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیم‌های شورشی در داخل شهرهاست. تیم‌هایی که کار شعله‌ور کردن و رادیکالیزه کردن قیام در ایران را به عهده‌ دارند و با تکثیر و ترکیب راه را برای ظهور ارتش آزادی هموار می‌کنند. مجاهد خلق مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران این روند را در مصاحبه‌ای توضیح داده‌اند.


« آیا کانون‌های شورشی ادامه همان استراتژی جنگ آزادیبخش نوین هست؟
مهدی براعی: «کانون‌های شورشی یا همان هزار اشرف، در واقع ادامه ارتش آزادیبخش است، همان مشی و همان مسیر است، کانون شورشی همان چیزی است که در سرتاسر ایران برای امر سرنگونی رژیم تشکیل شده، و علیرغم اینکه رژیم تلاش کرده اینها را از بین ببرد، بدلیل اینکه اصالتی دارند که همان جنگ آزادیبخش‌شان است نتوانسته است، چنان گسترشی پیدا کرده که الان سرتاسر ایران را در بر گرفته است، و در هر شهر، کارخانه، محله‌، دانشگاه و مدرسه‌ای وجود دارند، این‌ها همان مسیر هزار اشرف و مسیر ارتش آزادیبخش را طی می‌کنند، نقششان نقش آنزیم است و نقش جرقه و در رابطه با قیام، آتشزنه است الان که جامعه ایران جامعه ملتهبی است و در حال قیام و شورش علیه رژیم هست. کانون‌های شورشی در شهرهای شورشی، فعالند، مثل تهران، کرج، کازرون، اهواز، اصفهان و شیراز اینها در ادامه خودشان گسترش پیدا می‌کنند. اولین مرحله که طی کردند مرحله تثبیتشان بود، بعد گسترش پیدا می‌کنند، بعد با هم ترکیب می‌شوند و یکان‌های ارتش آزادیبخش را در دل شهرهای شورشی و در داخل ایران تشکیل می‌دهند.در واقع همان همان واحدهای ارتش آزادیبخش هستند که هر چه جلوتر می‌روند گسترش پیدا می‌کنند، وسیع‌تر می‌شوند و یکان‌های ارتش آزادیبخش برای امر سرنگونی هستند، این همه‌ی مسیری است که طی شده و می‌رود، که در مراحل مختلف متناسب با محیط و متناسب با شرائط شکل و لباس خودشان را بپوشند و بتوانند متناسب با آن مقاومت را پیش ببرند.»<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D8%AC%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%8C%E2%80%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A2/#1564080767912-b45baefa-a1cc گفتگو با مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
[[استراتژی مبارزه انقلابی|'''استراتژی مبارزه انقلابی''']]
[[استراتژی مبارزه انقلابی|'''استراتژی مبارزه انقلابی''']]
[[صدور بحران|'''صدور بحران''']]
[[موقعیت انقلابی|'''موقعیت انقلابی''']]


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />

منوی ناوبری