۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
همچنین شرایط ورود به مبارزه مسلحانه در کشورهای مختلف و در زمانهای مختلف متفاوت است، اما این به معنی نفی مبارزه مسلحانه نیست. تاریخ انقلاب در مقیا س جهانی نشان داده است که همراه با با هشیاری فزایندهی حکومتهای دیکتاتوری، همراه با تکیه بیشتر آنها به سرکوب در اشکال جدید و با ابزار جدید برای حفظ بقای خود و همراه با گذار با گذار انقلاب از غرب به شرق هر روز نقش گروههای پیشرو و انقلابی نیز اهمیتی بیشتر کسب کرده است. آنها نیز باید با تمامی این تغییرات خود را و روشهای خود را تغییر دهند اما این اعمال همیشه با توسل به عالیترین شکل مبارزه،یعنی مبارزه مسلحانه انجام میشود. در چین، مبارزه مسلحانه در شکل نبرد آزادیبخش و در روسیه در شکل نبردمسلحانه شهری و در کوبا با استفاده از استراتژی کانونهای شورشی خود را نشان داد.<ref name=":0" /> | همچنین شرایط ورود به مبارزه مسلحانه در کشورهای مختلف و در زمانهای مختلف متفاوت است، اما این به معنی نفی مبارزه مسلحانه نیست. تاریخ انقلاب در مقیا س جهانی نشان داده است که همراه با با هشیاری فزایندهی حکومتهای دیکتاتوری، همراه با تکیه بیشتر آنها به سرکوب در اشکال جدید و با ابزار جدید برای حفظ بقای خود و همراه با گذار با گذار انقلاب از غرب به شرق هر روز نقش گروههای پیشرو و انقلابی نیز اهمیتی بیشتر کسب کرده است. آنها نیز باید با تمامی این تغییرات خود را و روشهای خود را تغییر دهند اما این اعمال همیشه با توسل به عالیترین شکل مبارزه،یعنی مبارزه مسلحانه انجام میشود. در چین، مبارزه مسلحانه در شکل نبرد آزادیبخش و در روسیه در شکل نبردمسلحانه شهری و در کوبا با استفاده از استراتژی کانونهای شورشی خود را نشان داد.<ref name=":0" /> | ||
== شورش بر وضعیت موجود == | == شورش بر وضعیت موجود == | ||
خط ۹۸: | خط ۸۹: | ||
البته نتیجه گیری از این سخن نهایتا نفی هر گونه مبارزه با ظلم و استبداد، در هراس از تلافیجویی دشمن است که از همین منظر نیز میتوان آن را رد کرد. با اینهمه این اندیشه در مبانی خود نیز دارای تناقضاتی آشکار است و با واقعیت منطبق نیست. | البته نتیجه گیری از این سخن نهایتا نفی هر گونه مبارزه با ظلم و استبداد، در هراس از تلافیجویی دشمن است که از همین منظر نیز میتوان آن را رد کرد. با اینهمه این اندیشه در مبانی خود نیز دارای تناقضاتی آشکار است و با واقعیت منطبق نیست. | ||
در واقع | در واقع اعمال قدرت و عمل مسلحانه نیروی انقلابی، سلطهی پلیس و نیروی امنتی دیکتاتور را خشونتبارتر میکند اما مطلقا آن را افزایش نمیدهد. در واقع پلیس نقاب از چهره برمیدارد و عریانتر دست به عمل میزند. او تلاش میکند بخش بسیار کوچکی از سرکوب و جنایتی را که میتواند در طول سالهای متمادی بر مردم اعمال کند به ناگهان اعمال کند. | ||
در واقع عمل مسلحانه و ضرباتی که توسط نیروهای انقلابی بر سلطهی دشمن وارد میآید سلطه مطلق او رادر اذهان مردم تجزیه و تضعیف میکند. | |||
در نتیجه او برای بقاء خود مجبور است مستمرا چهرهواقعی خود را به نمایش بگذارد و فشار را بر همه اقشار افزایش دهد. او حتی یک نارضایتی کوچک را هم نمیپذیرد و حتی به بازیهای نمایشی در دایره قدرت و اختلافات در ساختار حکومت پایان میدهد و خود را برای سرکوب بیشتر آماده میکند. اما همهی اینها نشانهی ضعف اوست. زیرا دغدغه مرگ او را به چنین تلاشهایی واداشته است.<ref>[http://www.ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_1/ketab1240/ketab1240.pdf مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا - امیرپرویز پویان - ص ۱۱]</ref> | |||
== تئوری بقا و رد آن == | |||
با آغاز جنبش مسلحانه در ایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی، برخی با تئوری «بقا» عمل انقلابی را به دلایل خطراتی که در آن نهفته بود رد میکردند و معتقد بودند که نیروی انقلابی باید برای شراط مناسب باقی بماند و موجودیت خود را حفظ کند. امیرپرویز پویان با کتاب «مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا» این ایده را رد کرده و آن را تنها توجیهی برای اپورتونیسم و بیعملی دانست. او معتقد بود که درک مبارزان از بقا باید تغییر کند. او درک درست از بقاء را یک درک استراتژیک و تاریخی میدانست. او میگفت: | |||
«برداشت ما از بقاء افراد و گروههای انقلابی از نظر تجربهای است که برای مراحل بعدی جنبش میگذارند، نه صرفاً باقی ماندن خود اين افراد و گروهها. در حاليکه نقش فعال و ضروری خود را بازی نکردن و در نتيجه بر جامعه و جنبش بیتاثير ماندن، و در قبال اين موضع منفعل به بقاء صوری خود ادامه دادن از ديدگاه تاريخی "بقاء" نيست، بلکه در نهايت نابودی است. ولی تعرض کردن و تجربه از خود باقی گذاشتن و آنگاه از بين رفتن در صورتی که ژرف و تاريخی قضايا را بررسی کنيم وجود است، باقی ماندن است.» | |||
امیر پرویز پویان معتقد است نظريه "تعرض نکنيم تا باقی بمانيم"، در حقيقت چيزی جز اين نيست که بگوئيم: "به پليس اجازه دهيم تا بدون برخورد با مانع ما را در نطفه نابود کند". او معتقد است که این تئوری نهایتا برخلاف تصور خود حتی به باقی ماندن نیروی انقلابی نیز منجر نخواهد شد. زیرا باقی ماندن نه در بقاء فیزیکی بلکه در ارتقاء خط مشی مبارزاتی است. | |||
وی معتقد بود که که از میان رفتن یک واحد رزمنده به هیچوجه نابودی جنبش به شمار نمیرود و این درست همان ادعایی است که دشمن همواره مطرح میکند و اعلام مینماید که انقلابیون را ریشهکن کرده است. | |||
هنگامی که ضرورت مبارزه مسلحانه مشخص میشود هر گروه پیشاهنگی میتواند این مبارزه را آغاز کند. در شرایطی که یک سازمان مرکزی و هدایت کننده وجود داشته باشد، وظیفه این گروه یا تیم پیشاهنگ متصل شدن به سازمان مرکزی و عمل کردن در هماهنگی با آن است. مسعود احمد زاده از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با رد تئوری بقا معتقد است که شکست یا پیروزی یک گروه پیشاهنگ در نتیجهی به دست آمده تأثیر چندانی ندارد. او در این رابطه مینویسد:<blockquote>«چنین است که شکست یک گروه مبارزه مسلح، تاثیری تعیین کننده بر سرنوشت مبارزه نـدارد. اگـر قبـول داریـم کـه مبارزه طولانی است، اگر قبول داریم که مبارزه با تشکل گروهی آغاز میشود، چه اهمیتی دارد که گروهی در این میان از بین بروند. مهم این است که اسلحهای که از دست رزمندهاش میافتد، رزمنـدهای دیگـر باشـد کـه آنـرا بـردارد، اگـر گروهی شکست مـیخـورد، گروهـی دیگـر باشـد کـه راه او را دنبـال کنـد.»</blockquote>با رد تئوری بقا بود که سازمانهای پیشتاز چون چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران تشکیل شده و مبارزه را به میدان عمل کشاندند. هرچند نباید از نظر دور داشت که سازمان مجاهدین که یک سازمان مسلمان بود تئوری بقا را با استناد به آموزههای دینی نیز مردود میدانست. | |||
== سیر تکاملی مبارزه مسلحانه در ایران == | |||
مبارزه به کلیترین شکل به دو نوع مبارزه مسلحانه(قهرآمیز) و مسالمت آمیز تقسیم میشود. همان طور که گفته شد این دشمن است که یکی از این دو را به مردم و نیروی انقلابی و سازمانها و احزاب سیاسی تحمیل میکند. | |||
اما هر یک از این دو اشکال مختلفی دارند که باز هم بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی، شرایط طبقاتی و ماهیت دشمن تعیین میشوند. [[استراتژی مبارزه انقلابی]] دانشی است بسیار پیچیده که به همین مقوله میپردازد. اشتباه استراتژیک یعنی انتخاب روش اشتباه برای مبارزه و این مقولهای است که میتواند به نابودی یک جنبش منجر شود. | |||
=== چریک شهری پیش از انقلاب === | |||
=== چریک شهری پس از انقلاب === | |||
=== ارتش آزادی بخش === | |||
=== کانونهای شورشی === | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |