۶٬۵۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سعدی شیرازی''' ، با نام اصلی ابومحمد مصلحالدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجریقمری – شیراز، | '''سعدی شیرازی''' ، با نام اصلی ابومحمد مصلحالدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجریقمری – شیراز، | ||
سخنور، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. خانوادهی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت. وی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ سعدی در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظامالملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد که این آغاز سفرهای طولانی وی بود. سعدی شیرازی عارف جهانگردی بود که سفرهایی به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب داشته است. مشهورترین آثار سعدی بوستان و گلستان است. او | سخنور، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. خانوادهی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت. وی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ سعدی در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظامالملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد که این آغاز سفرهای طولانی وی بود. سعدی شیرازی عارف جهانگردی بود که سفرهایی به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب داشته است. مشهورترین آثار سعدی بوستان و گلستان است. او در سال ۶۹۱ هجریقمری درگذشت و آرامگاهش معروف به سعدیه درخیابان گلستان، شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده میشود. از سال ۱۳۸۱، اول اردیبهشت بهعنوان روز سعدی نامگذاری شده است. | ||
== تولد سعدی شیرازی == | == تولد سعدی شیرازی == | ||
مورخان بر این عقیدهاند که سعدی شیرازی به احتمال زیاد بین ۶۰۰ تا ۶۱۰ هجری قمری، معادل با حدود ۵۹۰ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی، متولد شده است. با این حال هیچ تاریخ دقیقی از زمان تولد این شاعر بزرگ در دست نیست و صاحب نظران نیز بر اساس آثار او این تاریخ را تخمین میزنند. | مورخان بر این عقیدهاند که سعدی شیرازی به احتمال زیاد بین ۶۰۰ تا ۶۱۰ هجری قمری، معادل با حدود ۵۹۰ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی، متولد شده است. با این حال هیچ تاریخ دقیقی از زمان تولد این شاعر بزرگ در دست نیست و صاحب نظران نیز بر اساس آثار او این تاریخ را تخمین میزنند.<ref name=":0">[https://photokade.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C/ خلاصه زندگینامه سعدی شیرازی - سایت فتوکده]</ref> | ||
تاریخ ولادت سعدی در مآخذ ذکر نشده است ولی به قرینهی سخن او در گلستان میتوان آن را به تقریب در حدود سال ۶۰۶هجری دانست. سعدی در آغاز گلستان چنین میگوید: | تاریخ ولادت سعدی در مآخذ ذکر نشده است ولی به قرینهی سخن او در گلستان میتوان آن را به تقریب در حدود سال ۶۰۶هجری دانست. سعدی در آغاز گلستان چنین میگوید: | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
حوالت با حدا کردیم و رفتیم | حوالت با حدا کردیم و رفتیم | ||
قیاس کنیم نتیجه چنین میشود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین ترتیب ولادتش همچنانکه گفته شد، در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک بهآن بوده است. | قیاس کنیم نتیجه چنین میشود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین ترتیب ولادتش همچنانکه گفته شد، در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک بهآن بوده است.<ref name=":0" /> | ||
== کودکی و جوانی == | == کودکی و جوانی == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
سعدی شیرازی تحصیلات مقدماتی علوم شرعی و ادب را در شیراز فرا گرفت، در نوجوانی تحت نظر اتابک به بغداد رفت و وارد مدرسه نظامیه شد. مدرسه نظامیه بغداد به صورت تخصصی افراد را در زمینه فقه و فلسفه پرورش میداد. سعدی از استادان بزرگی همچون سُهروردی در این مدرسه، آموزش گرفت. پس از بهپایان رساندن دورهی آموزش، وی عزم سفر کرد. | سعدی شیرازی تحصیلات مقدماتی علوم شرعی و ادب را در شیراز فرا گرفت، در نوجوانی تحت نظر اتابک به بغداد رفت و وارد مدرسه نظامیه شد. مدرسه نظامیه بغداد به صورت تخصصی افراد را در زمینه فقه و فلسفه پرورش میداد. سعدی از استادان بزرگی همچون سُهروردی در این مدرسه، آموزش گرفت. پس از بهپایان رساندن دورهی آموزش، وی عزم سفر کرد. | ||
در زندگینامه سعدی بینظمیهای زیادی در حکومت دیده می شود؛ اما با تمام این بینظمیها، او از کوچکترین حوادث درس میگرفت و از آنها چشمپوشی نمیکرد. سعدی در بغداد به محضر درس جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد می کند. زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حملهی مغول به ایران و سقوط حکومتهای وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس. | در زندگینامه سعدی بینظمیهای زیادی در حکومت دیده می شود؛ اما با تمام این بینظمیها، او از کوچکترین حوادث درس میگرفت و از آنها چشمپوشی نمیکرد. سعدی در بغداد به محضر درس جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد می کند. زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حملهی مغول به ایران و سقوط حکومتهای وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.<ref name=":0" /> | ||
=== در محضر مشایخ === | === در محضر مشایخ === | ||
جامی میگوید که سعدی از مشایخ کبار، بسیاری را دریافته و به صحبت شیخشهاب الدین سهروردی رسیده و با وی در یک کشتی سفر دریا کرده است. و این سخن انعکاسی است از قول سعدی در همین مضمون، اما گفتار سعدی شیرازی در این مورد، منحصر به سفر با سهروردی نیست بلکه نشانی از صحبت و اقامت در خدمت او و استماع سخنان عارفانهی دیگر او نیز میدهد. به هر حال تأثیر نظرها و عقاید شهابالدین سهروردی را در بعضی از اقوال سعدی میتوان یافت. منتهی سعدی در کسب نظرهای عارفان و قبول تربیت ایشان گویا به پیر و مرادی تنها اکتفا نکرده بلکه به عدهای از آنان ارادت ورزیده و از ایشان کسب فیض کرده باشد. بهبیان دیگر سعدی در عین آنکه با گروهی از مشایخ مصاحبت و بدیشان ارادت داشته تابع و فرمانبردار مطلق آنان نبوده است، چنانکه هر مُریدی نسبت به مراد باید باشد، بلکه از راه صحبت و کسب فیض از محضر بزرگان طریقت، از گفتارها و نظرها و نتایجی که از مجاهدات خود گرفته بود برخوردار شده و احیاناً بعضی از نظرهای آنان را نیز نپذیرفته است. اما اینکه دولتشاه و هدایت، سعدی را مرید شیخ عبدالقادر گیلانی(م۵۶۱) نوشتهاند اشتباه محض است؛ و این اشتباه از غلطی نشأت گرفته است که ظاهراً از دیرباز در حکایت دوم از باب دوم گلستان از بعض نسخههای این کتاب رخ داده است. | جامی میگوید که سعدی از مشایخ کبار، بسیاری را دریافته و به صحبت شیخشهاب الدین سهروردی رسیده و با وی در یک کشتی سفر دریا کرده است. و این سخن انعکاسی است از قول سعدی در همین مضمون، اما گفتار سعدی شیرازی در این مورد، منحصر به سفر با سهروردی نیست بلکه نشانی از صحبت و اقامت در خدمت او و استماع سخنان عارفانهی دیگر او نیز میدهد. به هر حال تأثیر نظرها و عقاید شهابالدین سهروردی را در بعضی از اقوال سعدی میتوان یافت. منتهی سعدی در کسب نظرهای عارفان و قبول تربیت ایشان گویا به پیر و مرادی تنها اکتفا نکرده بلکه به عدهای از آنان ارادت ورزیده و از ایشان کسب فیض کرده باشد. بهبیان دیگر سعدی در عین آنکه با گروهی از مشایخ مصاحبت و بدیشان ارادت داشته تابع و فرمانبردار مطلق آنان نبوده است، چنانکه هر مُریدی نسبت به مراد باید باشد، بلکه از راه صحبت و کسب فیض از محضر بزرگان طریقت، از گفتارها و نظرها و نتایجی که از مجاهدات خود گرفته بود برخوردار شده و احیاناً بعضی از نظرهای آنان را نیز نپذیرفته است. اما اینکه دولتشاه و هدایت، سعدی را مرید شیخ عبدالقادر گیلانی(م۵۶۱) نوشتهاند اشتباه محض است؛ و این اشتباه از غلطی نشأت گرفته است که ظاهراً از دیرباز در حکایت دوم از باب دوم گلستان از بعض نسخههای این کتاب رخ داده است. | ||
چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین اساتید و مشایخ عهد که در آن شهر مجتمع بودهاند، و به تلقین و تکرار در نظامیه تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سفرهای طولانی خود را در حجار و شام و لبنان و روم آغاز کرد. بنا بهگفتار خود سعدی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشهای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشهای برداشت و به قول عبدالرحمن جامی: اقالیم را گشته و بارها به سفر حج پیاده رفته است؛ و بنابر نقل دولتشاه: ۱۴ نوبت حج کرده و به غزا و جهاد به طرف روم و هند رفته است. اما معلوم نیست سفرهای او در بلاد مشرق از قبیل کاشغر و هند و شکستن بت سومنات که خود بدانها اشاره میکند در همین دوران اتفاق افتاده باشد. | چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین اساتید و مشایخ عهد که در آن شهر مجتمع بودهاند، و به تلقین و تکرار در نظامیه تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سفرهای طولانی خود را در حجار و شام و لبنان و روم آغاز کرد. بنا بهگفتار خود سعدی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشهای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشهای برداشت و به قول عبدالرحمن جامی: اقالیم را گشته و بارها به سفر حج پیاده رفته است؛ و بنابر نقل دولتشاه: ۱۴ نوبت حج کرده و به غزا و جهاد به طرف روم و هند رفته است. اما معلوم نیست سفرهای او در بلاد مشرق از قبیل کاشغر و هند و شکستن بت سومنات که خود بدانها اشاره میکند در همین دوران اتفاق افتاده باشد.<ref name=":1">[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C زندگینامه سعدی شیرازی - سایت تاریخ ما]</ref> | ||
=== زمان زیستن سعدی شیرازی === | === زمان زیستن سعدی شیرازی === | ||
زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده میشدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغولها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغولها نتوانستند آنرا تصرف کنند. قرنهای ششم و هفتم هجری همراه با اوجگیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهابالدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود. | زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده میشدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغولها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغولها نتوانستند آنرا تصرف کنند. قرنهای ششم و هفتم هجری همراه با اوجگیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهابالدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.<ref>[https://www.eneshat.com/iranian/famous/about-saadi همه چیز در مورد سعدی شیرازی - سایت نشاط آوران]</ref> | ||
سعدی پس از سفر به بغداد که مقدمهی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، اشارهای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حملهی سلطان غیاثالدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاثالدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمعآوری بعضی از سپاهیان او به پیروزیهایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعهی اصطخر پناه برد و غیاثالدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصرالدینالله به عراق بازگشت. | سعدی پس از سفر به بغداد که مقدمهی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، اشارهای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حملهی سلطان غیاثالدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاثالدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمعآوری بعضی از سپاهیان او به پیروزیهایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعهی اصطخر پناه برد و غیاثالدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصرالدینالله به عراق بازگشت. | ||
سعدی شیراز پس از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسهی معروف نظامیه بغداد به ادامهی تحصیل پرداخت و در همین شهر بود که بهمحضر جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب رسید. جمالالدین هنگام سقوط بغداد به دست هولاگوخان مغول در۶۵۶هجری به قتل رسید. سعدی از جمالادین ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد کرده است. جمالالدین نوادهی ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت؛ و چون نوادهی او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشارهی سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷ هجری پندارند. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال ۶۳۱ سمت مدرسی مدرسهی مستنصریه بغداد را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی پس از شروع تحصیل در نظامیه بغداد و در حدود بیست و چهار پنج سالگی خود، خدمت این استاد را درک کرده باشد. | سعدی شیراز پس از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسهی معروف نظامیه بغداد به ادامهی تحصیل پرداخت و در همین شهر بود که بهمحضر جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب رسید. جمالالدین هنگام سقوط بغداد به دست هولاگوخان مغول در۶۵۶هجری به قتل رسید. سعدی از جمالادین ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد کرده است. جمالالدین نوادهی ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت؛ و چون نوادهی او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشارهی سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷ هجری پندارند. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال ۶۳۱ سمت مدرسی مدرسهی مستنصریه بغداد را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی پس از شروع تحصیل در نظامیه بغداد و در حدود بیست و چهار پنج سالگی خود، خدمت این استاد را درک کرده باشد.<ref name=":1" /> | ||
=== مذهب سعدی شیرازی === | === مذهب سعدی شیرازی === | ||
با وجود دلایلی از سنی مذهب بودن سعدی، نشانههایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده میشودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کردهاند. وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده است. | با وجود دلایلی از سنی مذهب بودن سعدی، نشانههایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده میشودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کردهاند. وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده است.<ref name=":0" /> | ||
< | |||
== سفرهای سعدی == | == سفرهای سعدی == | ||
سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه میکرد، از پادشاهان حکایتها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا میگذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک میشناخت و گاه عطایشان را به لقایشان میبخشید. با عاشقان، پهلوانان، مدعیان، شیوخ، صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین میشد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند میزد. سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربهای معنوی نیز به شمار میآمد. دستآورد این سفرها برای سعدی، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصهها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنانکه هر حکایت گلستان، پنجرهای رو به زندگی میگشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوهای یقینی بیان میشود. انگار هر حکایت پیش از آنکه وابسته بهدنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است. بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی همچون گلستان و بوستان در چند ماه، بیانگر این است که این شاعر و سخندان بزرگ از چه گنجینهی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است. آثار سعدی علاوه بر آنکه عصاره و چکیدهی اندیشهها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آئینهی خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهنسال است. بههمین خاطر هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد. | سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه میکرد، از پادشاهان حکایتها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا میگذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک میشناخت و گاه عطایشان را به لقایشان میبخشید. با عاشقان، پهلوانان، مدعیان، شیوخ، صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین میشد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند میزد. سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربهای معنوی نیز به شمار میآمد. دستآورد این سفرها برای سعدی، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصهها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنانکه هر حکایت گلستان، پنجرهای رو به زندگی میگشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوهای یقینی بیان میشود. انگار هر حکایت پیش از آنکه وابسته بهدنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است. بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی همچون گلستان و بوستان در چند ماه، بیانگر این است که این شاعر و سخندان بزرگ از چه گنجینهی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است. آثار سعدی علاوه بر آنکه عصاره و چکیدهی اندیشهها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آئینهی خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهنسال است. بههمین خاطر هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.<ref name=":2">[http://nedaesfahan.ir/63535/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF.htm زندگینامه مصلحالدین سعدی شیرازی - سایت ندا اصفهان]</ref> | ||
سعدی شیرازی پس از چند سال كه در بغداد به تحصیل مشغول بود، سفرهای طولانی خود را از حجاز تا روم آغاز كرد. او بارها با پای پیاده به حج رفت. سعدی این سفرها را تقریباً درسال ۶۲۰-۶۲۱ هجریقمری، آغاز و حدود سال ۶۵۵، با بازگشت به زادگاه خود شیراز، بهپایان رساند. سعدی به كشورهای عراق، شام، حجاز، هندوستان، غزنین، تركستان، آذربایجان، بیتالمقدس، یمن، و آفریقای شمالی سفر کردهاست. مورخین اكثر این سفرها را از گفته های خود سعدی استنباط کردهاند، اما بنابر نظر گروهی از محققین، بهدرستی آن نمیتوان مطمئن بود. | سعدی شیرازی پس از چند سال كه در بغداد به تحصیل مشغول بود، سفرهای طولانی خود را از حجاز تا روم آغاز كرد. او بارها با پای پیاده به حج رفت. سعدی این سفرها را تقریباً درسال ۶۲۰-۶۲۱ هجریقمری، آغاز و حدود سال ۶۵۵، با بازگشت به زادگاه خود شیراز، بهپایان رساند. سعدی به كشورهای عراق، شام، حجاز، هندوستان، غزنین، تركستان، آذربایجان، بیتالمقدس، یمن، و آفریقای شمالی سفر کردهاست. مورخین اكثر این سفرها را از گفته های خود سعدی استنباط کردهاند، اما بنابر نظر گروهی از محققین، بهدرستی آن نمیتوان مطمئن بود.<ref name=":3">[http://www.talab.org/art/elders/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.html زندگی نامه شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی - سایت تالاب]</ref> | ||
در مدت سکونتش در دمشق، به علت دلگیری از دوستان خود، از آنها جدا شد؛ و سر به بیابان گذاشت. اما اسیر فرنگیان گردید؛ و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته شد كه در آنجا توسط یك تاجر باز خرید و آزاد گردید. | در مدت سکونتش در دمشق، به علت دلگیری از دوستان خود، از آنها جدا شد؛ و سر به بیابان گذاشت. اما اسیر فرنگیان گردید؛ و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته شد كه در آنجا توسط یك تاجر باز خرید و آزاد گردید.<ref name=":0" /> | ||
سعدی شیرازی در طی سفرهایش که به زیارت خانه خدا میرود. در مسیر حرکت خود به شهرمکه مکرمه، در صنعا توقف میکند. او در این شهر یکبار دیگر ازدواج میکند که حاصل آن یک فرزند کوچک است؛ اما ناگهان این کودک در گذشت. سعدی شیرازی از درد و اندوه آن، چنین یاد میکند: | سعدی شیرازی در طی سفرهایش که به زیارت خانه خدا میرود. در مسیر حرکت خود به شهرمکه مکرمه، در صنعا توقف میکند. او در این شهر یکبار دیگر ازدواج میکند که حاصل آن یک فرزند کوچک است؛ اما ناگهان این کودک در گذشت. سعدی شیرازی از درد و اندوه آن، چنین یاد میکند: | ||
خط ۹۳: | خط ۸۳: | ||
تولای مردان این پاک بوم برانگیختم خاطر از شام و روم | تولای مردان این پاک بوم برانگیختم خاطر از شام و روم | ||
دریغ آمدم زان همه بوستان تهیدست رفن بر | دریغ آمدم زان همه بوستان تهیدست رفن بر دوستان<ref name=":4">[http://persian-man.ir/senior/poets/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C/ زندگینامه سعدی - سایت مردان پارس]</ref> | ||
=== بازگشت بهوطن === | === بازگشت بهوطن === | ||
سفری که سعدی در حدود سال۶۲۰-۶۲۱آغاز کرده بود مقارن سال۶۵۵ با بازگشت به شیراز پایان یافت. سعدی در برگشت به شیراز در شمار نزدیکان سعدبن ابیبکر بن سعد بن زنگی درآمد؛ اما نه بهعنوان یک شاعر درباری، بلکه بنابراکثر اقوال، و همچنانکه از مطالعه در آثار او بر میآید، در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله، و نیز ستایش عدهای رجال که در شیراز و یا در خارج از شیراز میزیستهاند، زندگی را به آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر شیخ ابوعبدالله خفیف میگذرانیده و با حرمت بسیار زندگانی را به سر میبرده است. عظمت مقام سعدی در شعر و نثر و اخلاق و حکم، باعث شد که دربارهی وی و نحوه زندگانیش روایاتی افسانهمانند رواج یابد که نمونه قدیمیتری از آنها را میتوان در تذکرهالشعراء دولتشاه سمرقندی مطالعه کرد. عمر سعدی در شیراز به نظم قصائد و غزلها و تألیف رسالات مختلف خود و شاید به وعظ و تذکیر میگذشت. در این دوره یکبار نیز سفری به مکه کرد و از راه تبریز به شیراز بازگشت گشت؛ و چنانکه از مقدمه رساله ششم از آثار منصور شیخ برمیآید وی در این سفر با شمسالدین صاحب دیوان جوینی و برادرش ملاقات نمود و در خدمت آباقاخان به عزت و احترام پذیرفته شد؛ و او را از مواعظ خود برخوردار نمود. مقدمه مذکور که از نسخه معتبر کتابخانه ملی پاریس مورخ به تاریخ ۷۶۷ استنساخ شده چنین است که شیخ سعدی رحمهالله فرمود: | سفری که سعدی در حدود سال۶۲۰-۶۲۱آغاز کرده بود مقارن سال۶۵۵ با بازگشت به شیراز پایان یافت. سعدی در برگشت به شیراز در شمار نزدیکان سعدبن ابیبکر بن سعد بن زنگی درآمد؛ اما نه بهعنوان یک شاعر درباری، بلکه بنابراکثر اقوال، و همچنانکه از مطالعه در آثار او بر میآید، در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله، و نیز ستایش عدهای رجال که در شیراز و یا در خارج از شیراز میزیستهاند، زندگی را به آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر شیخ ابوعبدالله خفیف میگذرانیده و با حرمت بسیار زندگانی را به سر میبرده است. عظمت مقام سعدی در شعر و نثر و اخلاق و حکم، باعث شد که دربارهی وی و نحوه زندگانیش روایاتی افسانهمانند رواج یابد که نمونه قدیمیتری از آنها را میتوان در تذکرهالشعراء دولتشاه سمرقندی مطالعه کرد. عمر سعدی در شیراز به نظم قصائد و غزلها و تألیف رسالات مختلف خود و شاید به وعظ و تذکیر میگذشت. در این دوره یکبار نیز سفری به مکه کرد و از راه تبریز به شیراز بازگشت گشت؛ و چنانکه از مقدمه رساله ششم از آثار منصور شیخ برمیآید وی در این سفر با شمسالدین صاحب دیوان جوینی و برادرش ملاقات نمود و در خدمت آباقاخان به عزت و احترام پذیرفته شد؛ و او را از مواعظ خود برخوردار نمود. مقدمه مذکور که از نسخه معتبر کتابخانه ملی پاریس مورخ به تاریخ ۷۶۷ استنساخ شده چنین است که شیخ سعدی رحمهالله فرمود: | ||
«در وقت مراجعت از زیارت کعبه چون به دارالملک تبریز رسیدم و علما و صلحاء آن موضع دریافتم و به حضور آن عزیزان مشرف شدم، خواستم تا صاحب علاءالدین و خواجه شمسالدین صاحبدیوان را ببینم که حقوق بسیار در میان ما ثابت بود. روزی عزیمت خدمتشان کردم، ناگاه ایشان را دیدم با پادشاه روی زمین آباقا برنشسته بودند. چون چنان دیدم خواستم که به گوشهای فرو روم، در آن حال متعذر بود، به رسیدن ایشان. من در آن عزم بودم که ایشان هر دو از اسب به زیر آمدند و روی به من نهادند. چون برسیدند تلطف نمودند و خدمت به جای آوردند و زمین ببوسیدند. چون به نزدیک من برسیدند بوسه بر دست و پای من نهادند و از رسیدن این ضعیف خرمها نمودند، گفتند این در حساب نیست که ما از رسیدن قدون مبارک پدر ما شیخ خبر نداشتیم…» | «در وقت مراجعت از زیارت کعبه چون به دارالملک تبریز رسیدم و علما و صلحاء آن موضع دریافتم و به حضور آن عزیزان مشرف شدم، خواستم تا صاحب علاءالدین و خواجه شمسالدین صاحبدیوان را ببینم که حقوق بسیار در میان ما ثابت بود. روزی عزیمت خدمتشان کردم، ناگاه ایشان را دیدم با پادشاه روی زمین آباقا برنشسته بودند. چون چنان دیدم خواستم که به گوشهای فرو روم، در آن حال متعذر بود، به رسیدن ایشان. من در آن عزم بودم که ایشان هر دو از اسب به زیر آمدند و روی به من نهادند. چون برسیدند تلطف نمودند و خدمت به جای آوردند و زمین ببوسیدند. چون به نزدیک من برسیدند بوسه بر دست و پای من نهادند و از رسیدن این ضعیف خرمها نمودند، گفتند این در حساب نیست که ما از رسیدن قدون مبارک پدر ما شیخ خبر نداشتیم…»<ref name=":1" /> | ||
== شهرت سعدی == | == شهرت سعدی == | ||
آنچه سعدی شیرازی را در گذر قرنها مورد توجه خاص و عام قرار داده است، علاوه بر ارزشهای هنری و بلاغی کلام او، آن است که سخن عمیق و پر معنای او چنان روان و گویا است که هر خوانندهای به فراخور فهم و آگاهی خود میتواند از آن بهره بگیرد و گفتار زیبای او، کام دل هر انسانی را شیرین کند. آوازه و شهرت سعدی علاوه بر لطافت و ژرفنای معانی کلام، ناشی از زبان فاخر و سخن استوار او است که دلها را مجذوب کرده است. هنر بزرگ شیخ اجل در آن است که نه جنبههای هنری کلام را رها کرده است؛ و نه با قربانی کردن معنا به تکلّف و تصّنع گراییده است. این ویژگی را به روشنی، هم در شعر و هم در نثر وی میتوان یافت. در تاریخ درخشان ادبیات ایران، شاعران و نویسندگان بزرگ بسیارند، اما در میان بزرگان و فرزانگان، سعدی شیرازی از این که هم در عرصة نظم شاهکار آفریده است و هم در عرصه نثر، بی همتا است و چنین بود که صوت سخنش پهنای زمین و زمان را در نوردید و شور را در جهان افکند. | آنچه سعدی شیرازی را در گذر قرنها مورد توجه خاص و عام قرار داده است، علاوه بر ارزشهای هنری و بلاغی کلام او، آن است که سخن عمیق و پر معنای او چنان روان و گویا است که هر خوانندهای به فراخور فهم و آگاهی خود میتواند از آن بهره بگیرد و گفتار زیبای او، کام دل هر انسانی را شیرین کند. آوازه و شهرت سعدی علاوه بر لطافت و ژرفنای معانی کلام، ناشی از زبان فاخر و سخن استوار او است که دلها را مجذوب کرده است. هنر بزرگ شیخ اجل در آن است که نه جنبههای هنری کلام را رها کرده است؛ و نه با قربانی کردن معنا به تکلّف و تصّنع گراییده است. این ویژگی را به روشنی، هم در شعر و هم در نثر وی میتوان یافت. در تاریخ درخشان ادبیات ایران، شاعران و نویسندگان بزرگ بسیارند، اما در میان بزرگان و فرزانگان، سعدی شیرازی از این که هم در عرصة نظم شاهکار آفریده است و هم در عرصه نثر، بی همتا است و چنین بود که صوت سخنش پهنای زمین و زمان را در نوردید و شور را در جهان افکند.<ref>[https://d-a-f.blogsky.com/zssh زندگینامه سعدی شیرازی - سایت در اندیشه فردا]</ref> | ||
شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشتهاست. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست اینكه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم اینكه او شاعری جهانگرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كردهاست. هم چنین او در سخنان خود چه بهلحاظ نثر و چه بهلحاظ نظم، از امثال و حكایات دلپذیر استفاده نموده است؛ و دیگر اینكه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذلهگو مشهور است كه خواننده را مجذوب میكند. همهی اینها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است. | شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشتهاست. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست اینكه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم اینكه او شاعری جهانگرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كردهاست. هم چنین او در سخنان خود چه بهلحاظ نثر و چه بهلحاظ نظم، از امثال و حكایات دلپذیر استفاده نموده است؛ و دیگر اینكه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذلهگو مشهور است كه خواننده را مجذوب میكند. همهی اینها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.<ref name=":3" /> | ||
شهرت و آوازهی سعدی شیرازی به اندازهای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز میخواندند. | شهرت و آوازهی سعدی شیرازی به اندازهای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز میخواندند.<ref>[https://www.beytoote.com/scientific/scientist/sadishirazi.html زندگینامه سعدی شیرازی - سایت بیتوته]</ref> | ||
سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمیرود که هیچیک از آنان در شهرت میان فارسیشناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و اینکه سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران میزیستهاند، یکی امیرخسرو است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزلهای خود پیروی میکرده اند؛ و امیرخسرو از اینکه در زمان سعدی جرأت شاعری میکرد، خود را ملامت مینمود. | سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمیرود که هیچیک از آنان در شهرت میان فارسیشناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و اینکه سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران میزیستهاند، یکی امیرخسرو است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزلهای خود پیروی میکرده اند؛ و امیرخسرو از اینکه در زمان سعدی جرأت شاعری میکرد، خود را ملامت مینمود.<ref name=":1" /> | ||
سعدی شیرازی یکی از چهار ستون استوار ادب فارسی است. بی تردید پس از فردوسی، سعدی بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت قرن، نهتنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است. | سعدی شیرازی یکی از چهار ستون استوار ادب فارسی است. بی تردید پس از فردوسی، سعدی بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت قرن، نهتنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است.<ref>[https://pinwork.ir/blog/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/ زندگینامه و بررسی آثار سعدی شیرازی - سایت پین ورک]</ref> | ||
آنچه جهانیان را مجذوب شیخ اجل کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی سعدی را تبیین میکند، همبستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن بهآن را اصلاح فردی میداند. بازتاب اندیشههای انسانگرایانهی سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد. | آنچه جهانیان را مجذوب شیخ اجل کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی سعدی را تبیین میکند، همبستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن بهآن را اصلاح فردی میداند. بازتاب اندیشههای انسانگرایانهی سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد.<ref>[https://fa.alkawthartv.com/news/133510 سعدی شیرازی آئینهدار عشق و صلح و دوستی - سایت الکوثر]</ref> | ||
== اخلاق سعدی == | == اخلاق سعدی == | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۱۲: | ||
سخن سودمند است اگر بشنوی به مردان رسی گر طریقت روی | سخن سودمند است اگر بشنوی به مردان رسی گر طریقت روی | ||
سخنان سعدی شیرازی مثال است و پند، خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جستوجو کند. بر این اخلاق که به آدم طرز رفتار در برابر همنوعان را آموزش میدهد، یک رشته نکات روانشناختی نیز افزوده میشود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر میسازد؛ و چون فرد بیایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است، بنابراین سعدی بارها مسئله ارتباط بین انسان و خداوند را طرح میکند. | سخنان سعدی شیرازی مثال است و پند، خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جستوجو کند. بر این اخلاق که به آدم طرز رفتار در برابر همنوعان را آموزش میدهد، یک رشته نکات روانشناختی نیز افزوده میشود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر میسازد؛ و چون فرد بیایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است، بنابراین سعدی بارها مسئله ارتباط بین انسان و خداوند را طرح میکند.<ref name=":4" /> | ||
== سبک شعری سعدی == | == سبک شعری سعدی == | ||
سعدی شیرازی در آغاز همان سبك متداول زمان خويش را در نويسندگی در پيش گرفت. سپس به سبك خواجه عبدالله انصاری تمايل پيدا كرد. بعدها سبك خاص و مشخصی برای خود خلق کرد.«سایت بیتوته» | سعدی شیرازی در آغاز همان سبك متداول زمان خويش را در نويسندگی در پيش گرفت. سپس به سبك خواجه عبدالله انصاری تمايل پيدا كرد. بعدها سبك خاص و مشخصی برای خود خلق کرد.«سایت بیتوته» | ||
آنطور که از آثار سعدی معلوم است و معاصرینش نیز نوشتهاند؛ سعدی در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی یعنی علمالاجتماع و سیاست مدن، مهارت داشت. بهویژه حکمت او از تمام آثارش پیداست. | آنطور که از آثار سعدی معلوم است و معاصرینش نیز نوشتهاند؛ سعدی در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی یعنی علمالاجتماع و سیاست مدن، مهارت داشت. بهویژه حکمت او از تمام آثارش پیداست.<ref name=":2" /> | ||
شیوهی اصلی ترکیب کلام سعدی شیرازی چنین به نظر می آید که نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان میکند؛ و سپس آن را با یک سلسله تمثیلها بهنوعی مجسم میسازد: | شیوهی اصلی ترکیب کلام سعدی شیرازی چنین به نظر می آید که نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان میکند؛ و سپس آن را با یک سلسله تمثیلها بهنوعی مجسم میسازد: | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۳۵: | ||
سعدی شیرازی در مورد شخصیتهای داستان، با شیوهای نه تنها افراد بشر و زندگان را بهسخن در میآورد؛ بلکه حیوانات و حتی اشیاء را نیز به حرف زدن وا میدارد. مانند گفتوگوی جالب طوطی و زاغ و مباحثهای میان رایت و پرده قصر در گلستان. | سعدی شیرازی در مورد شخصیتهای داستان، با شیوهای نه تنها افراد بشر و زندگان را بهسخن در میآورد؛ بلکه حیوانات و حتی اشیاء را نیز به حرف زدن وا میدارد. مانند گفتوگوی جالب طوطی و زاغ و مباحثهای میان رایت و پرده قصر در گلستان. | ||
همهی لذت سبک سعدی شیرازی از پیوند اندیشهها با هم سرچشمه میگیرد؛ و این لذت بهاندازهای عالی است که حتی ترجمه نیز آنرا از بین نمیبرد. این پیوند خشک و انتزاعی نیست، بلکه یک اندیشه است که با تصویر تحقق یافته است. در آثار سعدی قسمتهای بسیاری دیده میشود که در آنها تصویر و اندیشه در میآمیزد و حتی چنان با اندیشه آمیخته میشود که تصویر تبدیل به همان اندیشه میشود. | همهی لذت سبک سعدی شیرازی از پیوند اندیشهها با هم سرچشمه میگیرد؛ و این لذت بهاندازهای عالی است که حتی ترجمه نیز آنرا از بین نمیبرد. این پیوند خشک و انتزاعی نیست، بلکه یک اندیشه است که با تصویر تحقق یافته است. در آثار سعدی قسمتهای بسیاری دیده میشود که در آنها تصویر و اندیشه در میآمیزد و حتی چنان با اندیشه آمیخته میشود که تصویر تبدیل به همان اندیشه میشود.<ref name=":4" /> | ||
< | |||
== آثار سعدی == | == آثار سعدی == | ||
خط ۵۴۵: | خط ۵۲۹: | ||
=== روز سعدی === | === روز سعدی === | ||
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، بهعنوان روز سعدی، نامگذاری شد. | مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، بهعنوان روز سعدی، نامگذاری شد. | ||
زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد» | زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد» | ||
خط ۱٬۰۹۱: | خط ۱٬۰۷۵: | ||
شاعر عارف سیف فرغانی نیز در قصیدهای كه برای سعدی میفرستاد، او را بحر معنی میخواند و دلدارِ اهل دل، خورشید تابان، موسی بن عمران و یوسف كنعان مینامد. | شاعر عارف سیف فرغانی نیز در قصیدهای كه برای سعدی میفرستاد، او را بحر معنی میخواند و دلدارِ اهل دل، خورشید تابان، موسی بن عمران و یوسف كنعان مینامد. | ||
همچنین از معاصران سعدی میتوان به شیفتگی امیرخسرو دهلوی و امیرحسن سجزی اشاره كرد كه به نوشتهی تاریخ فرشته به نقل از تاریخ فیروزشاهی: محمد سلطان بن سلطان غیاثالدین بلبن كه حاكم ملتان بود، دو مرتبه نزدیكان خود را با تُحفها و اموال فراوان به شیراز نزد شیخ مصلحالدین سعدی فرستاد و التماس قدوم میمنت لزوم فرمود و خواست كه در ملتان برای او خانقاهی بسازد و قریهها وقف كند. چون شیخ پیر و ناتوان شده بود، هر دو بار عذر خواست و گفت كه: باقی عمر از زاویه بیرون نمیآیم، مرا معاف دارند. | همچنین از معاصران سعدی میتوان به شیفتگی امیرخسرو دهلوی و امیرحسن سجزی اشاره كرد كه به نوشتهی تاریخ فرشته به نقل از تاریخ فیروزشاهی: محمد سلطان بن سلطان غیاثالدین بلبن كه حاكم ملتان بود، دو مرتبه نزدیكان خود را با تُحفها و اموال فراوان به شیراز نزد شیخ مصلحالدین سعدی فرستاد و التماس قدوم میمنت لزوم فرمود و خواست كه در ملتان برای او خانقاهی بسازد و قریهها وقف كند. چون شیخ پیر و ناتوان شده بود، هر دو بار عذر خواست و گفت كه: باقی عمر از زاویه بیرون نمیآیم، مرا معاف دارند.»««دائرةالمعارف» | ||
امير خسرو دهلوی كه در مثنوی مريد نظامی و در غزل سر سپردهی شيخ اجل سعدی است، او شراب، يعنی محتوای غزل خود را، از خمخانهی شيخ شمرده است: | |||
خسرو سرمست اندر ساغر معنی بريخت | |||
باده از خمخانهی شيخی كه در شيراز بود «سایت دکتر حسین الهی قمشهای» | |||
علی بن احمد بن ابیبكر بیستون كه نخستین نسخهی دیوان سعدی شیرازی را در ۷۲۶ ق، یعنی ۳۵ سال پس از درگذشت وی گردآوری و تنظیم كرده است، در مقدمهاش بر كلیات سعدی، اینگونه از او یاد میكند: | علی بن احمد بن ابیبكر بیستون كه نخستین نسخهی دیوان سعدی شیرازی را در ۷۲۶ ق، یعنی ۳۵ سال پس از درگذشت وی گردآوری و تنظیم كرده است، در مقدمهاش بر كلیات سعدی، اینگونه از او یاد میكند: | ||
خط ۱٬۱۱۵: | خط ۱٬۱۰۵: | ||
آن عزیز چون از واقعه درآمد، هم در شب به در زاویهی شیخ سعدی رفت كه وی را بشارت دهد؛ دید كه چراغی افروخته و با خود زمزمهای میكند. چون گوش كشید، همین بیت میخواند...» | آن عزیز چون از واقعه درآمد، هم در شب به در زاویهی شیخ سعدی رفت كه وی را بشارت دهد؛ دید كه چراغی افروخته و با خود زمزمهای میكند. چون گوش كشید، همین بیت میخواند...» | ||
جامی همین | جامی در سبحةالابرار در همین رابطه در وصف سعدی چنین میسراید: | ||
سعدي آن بلبل شيراز سخن در گلستان سخن دستان زن | |||
شد شبي بر شجر حمد خداي از نواي سحري سحر نماي | |||
بست بيتي ز دو مصراع بهم هر يكي مطلع انوار قدم | |||
جان از آن مژدة جانان مييافت برخرد پرتو عرفان ميتافت | |||
عارفي زنده دلي بيداري كه نهان داشت برو انكاري | |||
ديد در خواب كه درهاي فلك باز كردند گروهي ز ملك | |||
رو نمودند زهر در زده صف هر يك از نور نثاري بر كف | |||
پشت بر گنبد خضرا كردند رو درين معبد غبرا كردند | |||
با دلي دست خوش خوف و رجا گفت كاي گرم روان تا به كجا | |||
مژده دادند كه سعدي به سحر سفت در حمد يكي تازه گهر | |||
چشم زخمي نرسد تا ز قضا ميسزد مرسلة گوش رضا | |||
نقد ما كان نه به مقدار ويست بهر آن نكته ز اسرار ويست | |||
خواب بين عقدة انكار گشاد رو بدان قبلة احرار نهاد | |||
به در صومعة شيخ رسيد از درون زمزمة شيخ شنيد | |||
كه رخ از خون جگر تر ميكرد با خود آن بيت مكرر ميكرد «سایت دکتر حسین الهی قمشهای» | |||
جامی در بهارستان نیز با احترام فراوان از شیخ اجل یاد كرده و گلستان را از انفاس متبركهی شیخ نامدار و استاد بزرگوار... خوانده و كتابش را نه گلستان، كه روضهای ز بهشت... بابهایش بهشت را درها... نكتههایش نهفته در پرده... خوانده است.«سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» | |||
ملاحسین واعظ كاشفی سبزواری در كتاب فتوتنامه سلطانی كه در موضوع جوانمردی و عیاری نوشته شده، بخشی را در باب سقایان اختصاص داده است و آنجا مینویسد که ایشان جماعتی محترمند و مسند ایشان بس بزرگ است... آنگاه بزرگان این سلسله را چهار پیغمبر و دو ولی به شمار میآورد: حضرات نوح و ابراهیم و خضر و پیامبر اسلام(ص) و دو ولی: حضرت عباس(ع) و سلمان فارسی... شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی نیز این كار را كرده، و این طایفه را حیاتبخشان گویند. | ملاحسین واعظ كاشفی سبزواری در كتاب فتوتنامه سلطانی كه در موضوع جوانمردی و عیاری نوشته شده، بخشی را در باب سقایان اختصاص داده است و آنجا مینویسد که ایشان جماعتی محترمند و مسند ایشان بس بزرگ است... آنگاه بزرگان این سلسله را چهار پیغمبر و دو ولی به شمار میآورد: حضرات نوح و ابراهیم و خضر و پیامبر اسلام(ص) و دو ولی: حضرت عباس(ع) و سلمان فارسی... شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی نیز این كار را كرده، و این طایفه را حیاتبخشان گویند. | ||
خط ۱٬۱۲۲: | خط ۱٬۱۴۴: | ||
«شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار میكند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر مینویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی قدسالله روحه...»«««مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» | «شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار میكند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر مینویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی قدسالله روحه...»«««مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» | ||
ملك الشعراي بهار، پيشرو شاعران بازگشت بهسبك خراسانی در تضمين زيبایی كه از غزل معروف سعدی به مطلع زیر یاد کرده است: | |||
مشنو ای دوست كه غير از تو مرا ياری هست | |||
يا شب و روز بهجز فكر توام كاری هست | |||
سعدی را در مقام پيامبری نشانده، و آثار او را به فرقان كه يكی از اوصاف قرآن بهمعنی جدا كنندهی حق و باطل است تشبيه كرده است: | |||
راستي دفتر سعدی به گلستان ماند | |||
طيباتش به گل و سبزه و ريحان ماند | |||
اوست پيغمبر و اين نامه به فرقان ماند | |||
هر که او را کند انکار به شيطان ماند | |||
عشق سعدی نه حديثی است که پنهان ماند | |||
داستانی است که بر هر سر بازاری هست | |||
البته مقصود از كلمه پيامبر در اينگونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفتهاند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش میرسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پردهی تعبيرات شاعرانه بهٔگوش جهانيان رسانيدهاند؛ و بهحقيقت چون دنبالهرو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان بهپيامآور و لسانالغيب و آئينهی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.«سایت دکتر حسین الهی قمشهای» | |||
ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه ترجمهی گزیدهای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچکس در پیروى از سعدى شرمسار یا بیمناک نخواهد بود.«الکوثر» | ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه ترجمهی گزیدهای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچکس در پیروى از سعدى شرمسار یا بیمناک نخواهد بود.«الکوثر» | ||
خط ۱٬۲۰۸: | خط ۱٬۲۵۲: | ||
ـــــــــــــــــــــــــــ | ـــــــــــــــــــــــــــ | ||
ستایش سعدی از زبان جامی «سایت دکتر حسین الهی قمشهای» | ستایش سعدی از زبان جامی «سایت دکتر حسین الهی قمشهای» | ||
خط ۱٬۳۷۷: | خط ۱٬۲۸۵: | ||
آرامگاه سعدی شیرازی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده میشود. در سال ۹۹۸ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شیخ تخریب شد و در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم خان زند بنایی آجری در آنجا ساخته شد. در سال ۱۳۲۰ بعد از حافظیه علیاصغر حکمت بنای سعدیه را بازسازی کرد. بنای جدید به طراحی محسن فروغی معمار ایرانی اجرا و ساخته شد.«سایت نشاط آوران» | آرامگاه سعدی شیرازی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده میشود. در سال ۹۹۸ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شیخ تخریب شد و در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم خان زند بنایی آجری در آنجا ساخته شد. در سال ۱۳۲۰ بعد از حافظیه علیاصغر حکمت بنای سعدیه را بازسازی کرد. بنای جدید به طراحی محسن فروغی معمار ایرانی اجرا و ساخته شد.«سایت نشاط آوران» | ||
== گزیدهای از کلیات سعدی == | |||
== منابع == |
ویرایش