۷٬۳۴۸
ویرایش
(سبک کردن عکس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| updated = | | updated = | ||
}} | }} | ||
فروزان عبدی پیربازاری(زادهی۱۳۳۶- | فروزان عبدی پیربازاری (زادهی۱۳۳۶-درگذشته در مرداد ۱۳۶۷) متولد تهران، دانشجوی رشته تربیت بدنی و عضو تیم ملی والیبال زنان ایران بود. فروزان عبدی پس از انقلاب ۱۳۵۷ وارد فعالیتهای سیاسی شد و به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت. فروزان عبدی پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به جرم هواداری از مجاهدین خلق دستگیر و به ۵ سال زندان محکوم شد. وی در هنگام دستگیری دانشجوی سال آخر رشته تربیت بدنی بود. فروزان عبدی در دادگاه به ۵ سال زندان محکوم شد، اما پس از اتمام دوره محکومیت ۲سال اضافه در زندان نگه داشته شد. در سال ۱۳۷۷ از او و دیگر زندانیان سیاسی در یک محاکمه چند دقیقهای خواستند سازمان مجاهدین را محکوم نماید. فروزان عبدی با رد این خواسته به مرگ محکوم شده و در جریان '''[[اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)]] '''به همراه ۳۰ هزار زندانی دیگر به جوخههای اعدام سپرده شد. | ||
== فعالیتهای ورزشی == | == فعالیتهای ورزشی فروزان عبدی == | ||
فروزان در | فروزان عبدی از نوجوانی وارد عرصههای ورزشی شد. او در جوانی در دههی ۵۰ به عضویت تیم والیبال پاس درآمد. به دلیل استعداد و علاقه بسیار به ورزش والیبال به سرعت عضو تیم ملی والیبال بانوان ایران شد. فروزان عبدی پس از دستگیری در زندان نیز با روحیهی بسیار بالایی به آموزش والیبال به همبندیهای خود میپرداخت و به همین دلیل او را کاپیتان صدا میکردند.<ref>[http://www.if-id.de/if-id-Oldsite/ifidsite/roots/roots/Root2006/Frouzan.php کاپیتان فروزان عبدی]</ref> | ||
[[پرونده:فروزان عبدی در تیم پاس قبل از انقلاب۵۷.jpg|جایگزین=فروزان عبدی در تیم پاس قبل از انقلاب۵۷|بندانگشتی|فروزان عبدی در تیم پاس قبل از انقلاب۵۷(نفر سوم از سمت چپ)]] | [[پرونده:فروزان عبدی در تیم پاس قبل از انقلاب۵۷.jpg|جایگزین=فروزان عبدی در تیم پاس قبل از انقلاب۵۷|بندانگشتی|فروزان عبدی در تیم پاس قبل از انقلاب۵۷(نفر سوم از سمت چپ)]] | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت و در و در زمینههای مختلف در این سازمان فعالیت میکرد. بعداز تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. | پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت و در و در زمینههای مختلف در این سازمان فعالیت میکرد. بعداز تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. | ||
== | ==دفاعیات فروزان عبدی == | ||
از دفاعیات فروزان عبدی اطلاعی در دست نیست. بستگان قتل عام شدگان ۶۷ از جمله فروزان عبدی درنامه خود یادآورمی شوند که به عزیزانشان در دادگاه فرصت دفاع داده نشد. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضاء مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته اند چنین آمده که این ادعاها "با توجه به اوضاعی که در زندان ها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت ترین شرایط به سر می بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کردهایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می رساند." | از دفاعیات فروزان عبدی اطلاعی در دست نیست. بستگان قتل عام شدگان ۶۷ از جمله فروزان عبدی درنامه خود یادآورمی شوند که به عزیزانشان در دادگاه فرصت دفاع داده نشد. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضاء مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته اند چنین آمده که این ادعاها "با توجه به اوضاعی که در زندان ها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت ترین شرایط به سر می بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کردهایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می رساند." | ||
== زندان == | == زندان == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
بفاصله چند روز ما را هم برای اِعمال محدودیت و فشار بیشتر به بند بالا و اتاقهای در بسته منتقل کردند که البته در کنار یاران و عزیزانی همچون فروزان خیلی هم خوشایندتر و روحیه بخش تر بود. بگذریم که جلادان بیرحم زندان تا کجا حداقل حقوق انسانی و زیستی ما را هم زیر پا میگذاشتند و چه به روزمان که درنمیآوردند.<ref>مینا انتظاری-سایت عصر نو[http://mina-entezari1.blogspot.al/search?q=فروزان+عبدی]</ref> | بفاصله چند روز ما را هم برای اِعمال محدودیت و فشار بیشتر به بند بالا و اتاقهای در بسته منتقل کردند که البته در کنار یاران و عزیزانی همچون فروزان خیلی هم خوشایندتر و روحیه بخش تر بود. بگذریم که جلادان بیرحم زندان تا کجا حداقل حقوق انسانی و زیستی ما را هم زیر پا میگذاشتند و چه به روزمان که درنمیآوردند.<ref>مینا انتظاری-سایت عصر نو[http://mina-entezari1.blogspot.al/search?q=فروزان+عبدی]</ref> | ||
حدوداً تابستان سال ۶۵ بود که نام تعدادی از زندانیانی را که حکم پنج سال زندان آنان به اتمام رسیده بود متناوبآ برای بازجویی میخواندند و ازآن جمله بچههایی مثل فروزان عبدی، سپیده زرگر، ناهید (فاطمه) تحصیلی … بودند که برای آزادی پیش شرط مصاحبه ویدیویی و محکوم کردن مجاهدین را ازآنها طلب میکردند که تقریبآ همهٔ آن بچهها جواب رد داده بودند و نهایتاً مسئولین زندان و دادستانی حتی به یک تعهدنامه کتبی و فرمالیستی مبنی بر عدم فعالیت سیاسی بعد از آزادی نیز رضایت داده بودند که بچهها زیر بار آن هم نرفته بودند و در آخر آنها را با ناسزا و توهین و تهدید به بند برگرداندند. بدین ترتیب فروزان نیز به جمع زندانیان ملی کش بند اضافه شد. | حدوداً تابستان سال ۶۵ بود که نام تعدادی از زندانیانی را که حکم پنج سال زندان آنان به اتمام رسیده بود متناوبآ برای بازجویی میخواندند و ازآن جمله بچههایی مثل فروزان عبدی، سپیده زرگر، ناهید (فاطمه) تحصیلی … بودند که برای آزادی پیش شرط مصاحبه ویدیویی و محکوم کردن مجاهدین را ازآنها طلب میکردند که تقریبآ همهٔ آن بچهها جواب رد داده بودند و نهایتاً مسئولین زندان و دادستانی حتی به یک تعهدنامه کتبی و فرمالیستی مبنی بر عدم فعالیت سیاسی بعد از آزادی نیز رضایت داده بودند که بچهها زیر بار آن هم نرفته بودند و در آخر آنها را با ناسزا و توهین و تهدید به بند برگرداندند. بدین ترتیب فروزان نیز به جمع زندانیان ملی کش بند اضافه شد. | ||
=== در | === فروزان عبدی؛ مقاومت در زندان === | ||
طی سالهای ۶۷–۶۵ همچون سالهای قبل از آن، فروزان در زمره مقاومترین و محبوبترین زندانیان سیاسی مجاهد خلق بود و در تمامی حرکتهای جمعی و اصولی زندانیان رو در روی رژیم، در هر بندی و تحت هر شرایطی و با هر ریسکی مسئولانه شرکت میکرد و البته خود همیشه جلودار بود ودر خط مقدم قرار میگرفت. هرجا او بود شادی بود و امید به زندگی، عشق بود و محبت به همبند و هم زنجیر، و البته ایستادگی بود و مقاومت در مقابل دژخیم و رژیم. برای او خمودی و افسردگی کلماتی بودند بی مفهوم. در هر شرایطی پیشتاز و بانی براه انداختن مطالعات جمعی، ورزش جمعی و بخصوص تمرین و مسابقه والیبال و ایجاد شور و نشاط در بین بچههای بند بود که البته هرکدام ازاین تحرکات و فعالیتها از دید و نظر دشمن ضد بشری تحت عنوان «روابط و تشکیلات منافقین در زندان» گناه و جرمی بزرگ و نابخشودنی محسوب میشد … حتی در شرایط محرومیت کامل اگر توپی هم در کار نبود نگاهی به دور و بر خود میکرد و با جمعآوری چند تکه پارچه و به بهم پیچیدن آنها ظاهراً توپی درست میکرد و بچهها را برای بازی راه میانداخت. | طی سالهای ۶۷–۶۵ همچون سالهای قبل از آن، فروزان در زمره مقاومترین و محبوبترین زندانیان سیاسی مجاهد خلق بود و در تمامی حرکتهای جمعی و اصولی زندانیان رو در روی رژیم، در هر بندی و تحت هر شرایطی و با هر ریسکی مسئولانه شرکت میکرد و البته خود همیشه جلودار بود ودر خط مقدم قرار میگرفت. هرجا او بود شادی بود و امید به زندگی، عشق بود و محبت به همبند و هم زنجیر، و البته ایستادگی بود و مقاومت در مقابل دژخیم و رژیم. برای او خمودی و افسردگی کلماتی بودند بی مفهوم. در هر شرایطی پیشتاز و بانی براه انداختن مطالعات جمعی، ورزش جمعی و بخصوص تمرین و مسابقه والیبال و ایجاد شور و نشاط در بین بچههای بند بود که البته هرکدام ازاین تحرکات و فعالیتها از دید و نظر دشمن ضد بشری تحت عنوان «روابط و تشکیلات منافقین در زندان» گناه و جرمی بزرگ و نابخشودنی محسوب میشد … حتی در شرایط محرومیت کامل اگر توپی هم در کار نبود نگاهی به دور و بر خود میکرد و با جمعآوری چند تکه پارچه و به بهم پیچیدن آنها ظاهراً توپی درست میکرد و بچهها را برای بازی راه میانداخت. | ||
[[پرونده:فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر.jpg|جایگزین=فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر|بندانگشتی|فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر]] | [[پرونده:فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر.jpg|جایگزین=فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر|بندانگشتی|فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر]] | ||
خط ۵۹: | خط ۵۸: | ||
[[پرونده:عکس یادگاری فروزان عبدی با دوستانش.JPG|جایگزین=عکس یادگاری فروزان عبدی با دوستانش.|بندانگشتی|عکس یادگاری فروزان عبدی با دوستانش.]] | [[پرونده:عکس یادگاری فروزان عبدی با دوستانش.JPG|جایگزین=عکس یادگاری فروزان عبدی با دوستانش.|بندانگشتی|عکس یادگاری فروزان عبدی با دوستانش.]] | ||
حدود تابستان سال ۶۶ برای مدتی در بند ۳۲۵ بودیم که حیاط کوچکی هم داشت. فروزان از صبح زود با برپایی ورزش جمعی و یک ساعتی هم تمرین والیبال و عصر هم با به راه انداختن مسابقه والیبال هلهله و جنب و جوش خاصی در بند ایجاد میکرد. از بچههای ثابت بازی علاوه بر فروزان تا آنجا که یادم میاد ملیحه اقوامی، میترا اسکندری، فضیلت علامه، سهیلا فتاحیان، سیمین بهبهانی، مهین حیدریان، مهناز یوسفی و … بودند … او در واقع با ورزش و بازی نیز منش و روش سیاسی و دموکراتیک خود را که همانا همبستگی و ازخودگذشتگی بود آموزش میداد. | حدود تابستان سال ۶۶ برای مدتی در بند ۳۲۵ بودیم که حیاط کوچکی هم داشت. فروزان از صبح زود با برپایی ورزش جمعی و یک ساعتی هم تمرین والیبال و عصر هم با به راه انداختن مسابقه والیبال هلهله و جنب و جوش خاصی در بند ایجاد میکرد. از بچههای ثابت بازی علاوه بر فروزان تا آنجا که یادم میاد ملیحه اقوامی، میترا اسکندری، فضیلت علامه، سهیلا فتاحیان، سیمین بهبهانی، مهین حیدریان، مهناز یوسفی و … بودند … او در واقع با ورزش و بازی نیز منش و روش سیاسی و دموکراتیک خود را که همانا همبستگی و ازخودگذشتگی بود آموزش میداد. | ||
=== رابطه با افراد و جریانات | === رابطه با افراد و جریانات دیگر === | ||
رابطه فروزان بعنوان یک مجاهد خلق با محیط و افراد و جریانات سیاسی دیگر، فراتر از همه تفاوتهای نظری، سیاسی و رفتاری موجود، بسیار مثبت، سازنده و بلند نظرانه بود. او مورد احترام و اعتماد همه بچههای زندان بود. دوستان همبند مارکسیست ازهر گروه و با هر گرایش سیاسی، احساس نزدیکی زیادی با فروزان داشتند و احترام خاصی برای وی قائل بودند. بانوان بهایی همبند نیز خصائل والای انسانی فروزان را ستایش میکردند و او را بسیار دوست میداشتند و خلاصه هر آنکس که در مصاف با رژیم جهل و جنایت، ایستادگی میکرد فروزان را پشت و پناه خود در زندان میدانست. | رابطه فروزان بعنوان یک مجاهد خلق با محیط و افراد و جریانات سیاسی دیگر، فراتر از همه تفاوتهای نظری، سیاسی و رفتاری موجود، بسیار مثبت، سازنده و بلند نظرانه بود. او مورد احترام و اعتماد همه بچههای زندان بود. دوستان همبند مارکسیست ازهر گروه و با هر گرایش سیاسی، احساس نزدیکی زیادی با فروزان داشتند و احترام خاصی برای وی قائل بودند. بانوان بهایی همبند نیز خصائل والای انسانی فروزان را ستایش میکردند و او را بسیار دوست میداشتند و خلاصه هر آنکس که در مصاف با رژیم جهل و جنایت، ایستادگی میکرد فروزان را پشت و پناه خود در زندان میدانست. | ||