|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| === استقلال مجاهدین ===
| | در سالهای پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی که دوران گسترش سریع جنبش مجاهدین بود، پشتیبانی مالی یکی از محورهای اصلی فعالیت نیروهای مجاهدین در جامعه بود. تمامی هواداران مجاهدین از میلیشیا، تا کارگران، کارمندان، معلمین، بازاریان، مادران و خانوادهها، بخشی از فعالیت خود را بهجمعآوری کمکهای مالی اختصاص میدادند و امکانات خود را ـ اعم از پول، خانه، اتوموبیل و... ـ در حداکثر ممکن در اختیار سازمان قرار میدادند. |
| استقلال قرارگاههای مقاومت ايران در خاك عراق تنها يك امر قراردادی فيما بين دو طرف (دولت عراق و مقاومت ايران) نبود، بلكه يك موضوع اعلام شده و به رسميت شناخته شده بود. از جمله در هنگام بازرسي تيمها و گروههای بازرسی سازمان ملل در عراق، بازرسان ملل متحد فقط با اجازه مقاومت ايران می توانستند به قرار گاههای مقاومت وارد شوند. و دولت عراق هيچ دخالتی در اين موضوع نمی كرد، زيرا قرارگاههای مجاهدين همچون سفارتخانه های كشورهاي خارجی، جزو خاك كشور مربوطه محسوب می شد كه دولت عراق بر آن اتوريته ای نداشت. اين واقعيت را بازرسان ملل متحد در عراق نيز گواهی كرده اند. ريچارد باتلر رييس وقت آنسكام در گزارش خود به شورای امنيت در دسامبر ۱۹۸۸ نوشت: «در جريان بازرسي كه در تاريخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۸ صورت گرفت، نمايندگان مديريت ملی بارزسی [عراق] گفتند كه اين محل متعلق به مجاهدين ايران است و تحت كنترل آنهاست. رييس اجرايی (باتلر) تصميم گرفت كه تيم آنسكام را از صحنه خارج كند تا ادعای مربوط به ماهيت ويژه اين مكان حل وفصل شود. در جريان مذاكرات بعدی مستمر با نمايندگان مجاهدين ايران، اين امر به رسميت شناخته شده كه تيمهای بازرسي حق بازرسی از هر نقطهيی در عراق را دارند.»(31)
| |
|
| |
|
| خبرگزاری رسمی عراق به نقل از حسام محمد امين، رييس دفتری كه با بازرسان ارتباط دارد گفت: آنها میخواستند وارد مكانی شوند كه «متعلق به يكی از طرفهای خارجی مقيم عراق است» كه اين كشور هيچ كنترلی روي آن ندارد. چارلز دالفر، معاون آنسكام در نامهيی به تاريخ ۳ دسامبر به شورای امنيت گفت يك تيم بازرسی نتوانست به يك مكان دست يابد. زيرا اين مكان تحت كنترل يك گروه اپوزيسيون ايرانی در تبعيد میباشد. امين گفت وقتی آنسكام می خواهد ازمحلی بازديد كند كه در اختيار خارجيان میباشد، عراق تمی تواند رسما دخالت كند. او گفت ضوابط مقرر شده با آنسكام ايجاب میكند كه تيم بازرسی و مقامات آن طرف خارجی برای ورود به محل مربوطه با يكديگر به توافق برسند.
| | پس از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و شروع مقاومت سراسری، فعالیتها برای تأمین مالی سازمان با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که در جمهوری اسلامی مجازات کمک مالی به مجاهدین بسیار سنگین و شکنجههای وحشیانه و حتی اعدام است. و این سیاست سرکوبگرانه در تمام ۴۰ سال گذشته ادامه داشته و گروه پرشماری از هواداران، قیمت بذل مال و دارایی خود به مجاهدین را با فدای جانشان پرداختهاند. ازجمله غلامرضا خسروی که بهخاطر کمک مالی به سیمای آزادی چند سال قبل در زندان اوین توسط جمهوری اسلامی بر سر دار رفت و به شهادت رسید. |
|
| |
|
| امين گفت در ۲۵ اكتبر بعضی از بازرسان سازمان ملل نمیخواستند وارد مكانی شوند كه تحت اداره تبعيديان ايرانی مجاهدين خلق است. او افزود: طرف عراقی «كاملا طبق ضابطه عمل كرد.» و در مذاكرات ميان تبعيديان ايرانی و بازرسان دخالت نكرد،»(32).
| | گلریزان همیاری بیستوچهارم با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران است. آخرین برنامه از این نوع بود که هموطنان کمکی به مبلغ به سیمای آزادی تقدیم کردند. |
|
| |
|
| در جريان بازرسیهای آنمويك از عراق نيز بار ديگر دولت عراق بر اين حقيقت تاكيد كرد و نماينده دولت عراق طی يك نامه رسمی به آنمویک براین نکته تاکید کرد. | | سیمای آزادی تلویزیون مقاومت ایران، به هیچ دولت یا قدرتی وابستگی ندارد. این تلویزیون نیز مانند تمامی بخشهای دیگر این مقاومت یک رسانه مستقل است. این واقعیت را کسی باور خواهد کرد که ساعتی به تماشای برنامه همیاری با سیمای آزادی بنشیند تا ببنید که چگونه جمع بزرگ هواداران آزادی ساعتها پشت خط تلفن منتظر میمانند تا بتوانند کمکهای مالی خود رااهدا کنند. <blockquote>مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق در همین رابطه در پیامی گفت:</blockquote><blockquote>«ما از خلقمان گدایی میکنیم و به آن مفتخریم تا از دیگری تا از هیچ قدرتی و دولتی گدایی نکنیم و تازه مزدوران نمیدانند که پیامبری هم داریم که میگفت الفقر فخری، فقر و نیاز و گدایی من فخر من است...</blockquote><blockquote>شاید که بهانه کمکمالی و پول بود ولی من که چنین چیزی ندیدم خیلی فراتر، چکاچک شمشیرهای فرزندان ایران را دیدم از نزدیکی قطب شمال تا استرالیا از داخل سلولهای اوین و گوهردشت تا آنسوی جهان، که با کلمات و با روح و قلب و دل و احساس و عاطفه خودشان شمشیر میزدند علیه رژیم ضدبشری، هر یک به ترتیبی بله این خانواده ماست».(مسعود رجوی ـ ۳مرداد ۱۳۸۹)</blockquote> |
| | |
| | === استقلال مجاهدین === |
| | استقلال قرارگاههای مجاهدین خلق ايران در خاك عراق تنها يك امر قراردادی فيما بين دو طرف (دولت عراق و مقاومت ايران) نبود، بلكه يك موضوع اعلام شده و به رسميت شناخته شده بود. از جمله در هنگام بازرسي تيمها و گروههای بازرسی سازمان ملل در عراق، بازرسان ملل متحد فقط با اجازه مقاومت ايران می توانستند به قرار گاههای مقاومت وارد شوند. و دولت عراق هيچ دخالتی در اين موضوع نمی كرد، زيرا قرارگاههای مجاهدين همچون سفارتخانه های كشورهاي خارجی، جزو خاك كشور مربوطه محسوب می شد كه دولت عراق بر آن اتوريته ای نداشت. اين واقعيت را بازرسان ملل متحد در عراق نيز گواهی كرده اند. ريچارد باتلر رييس وقت آنسكام در گزارش خود به شورای امنيت در دسامبر ۱۹۸۸ نوشت: «در جريان بازرسي كه در تاريخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۸ صورت گرفت، نمايندگان مديريت ملی بارزسی [عراق] گفتند كه اين محل متعلق به مجاهدين ايران است و تحت كنترل آنهاست. رييس اجرايی (باتلر) تصميم گرفت كه تيم آنسكام را از صحنه خارج كند تا ادعای مربوط به ماهيت ويژه اين مكان حل وفصل شود. در جريان مذاكرات بعدی مستمر با نمايندگان مجاهدين ايران، اين امر به رسميت شناخته شده كه تيمهای بازرسي حق بازرسی از هر نقطهيی در عراق را دارند.»(31)<blockquote>خبرگزاری رسمی عراق به نقل از حسام محمد امين، رييس دفتری كه با بازرسان ارتباط داشت گفت: آنها میخواستند وارد مكانی شوند كه «متعلق به يكی از طرفهای خارجی مقيم عراق است» كه اين كشور هيچ كنترلی روي آن ندارد. چارلز دالفر، معاون آنسكام در نامهيی به تاريخ ۳ دسامبر به شورای امنيت گفت يك تيم بازرسی نتوانست به يك مكان دست يابد. زيرا اين مكان تحت كنترل يك گروه اپوزيسيون ايرانی در تبعيد میباشد. امين گفت وقتی آنسكام می خواهد ازمحلی بازديد كند كه در اختيار خارجيان میباشد، عراق تمی تواند رسما دخالت كند. او گفت ضوابط مقرر شده با آنسكام ايجاب میكند كه تيم بازرسی و مقامات آن طرف خارجی برای ورود به محل مربوطه با يكديگر به توافق برسند.</blockquote><blockquote>امين گفت در ۲۵ اكتبر بعضی از بازرسان سازمان ملل نمیخواستند وارد مكانی شوند كه تحت اداره تبعيديان ايرانی مجاهدين خلق است. او افزود: طرف عراقی «كاملا طبق ضابطه عمل كرد.» و در مذاكرات ميان تبعيديان ايرانی و بازرسان دخالت نكرد،»(32).</blockquote>در جريان بازرسیهای آنمويك از عراق نيز بار ديگر دولت عراق بر اين حقيقت تاكيد كرد و نماينده دولت عراق طی يك نامه رسمی به آنمویک براین نکته تاکید کرد. |
|
| |
|
| پول از عربستان | | پول از عربستان |
خط ۱۳: |
خط ۱۵: |
|
| |
|
| پول از اسرائیل | | پول از اسرائیل |
|
| |
| رد: این حرف:
| |
|
| |
| هیچ سندی برای اثبات این موضوع وجود ندارد
| |
|
| |
|
| اصل حقوقی به نام اصل برائت: کسی که اتهام میزنه باید ثابت کنه. نه کسی که متهم میشه... | | اصل حقوقی به نام اصل برائت: کسی که اتهام میزنه باید ثابت کنه. نه کسی که متهم میشه... |
خط ۱۰۶: |
خط ۱۰۴: |
| | content5 = | | | content5 = |
| }} | | }} |
|
| |
| «ما از خلقمان گدایی میکنیم و به آن مفتخریم تا از دیگری تا از هیچ قدرتی و دولتی گدایی نکنیم و تازه مزدوران نمیدانند که پیامبری هم داریم که میگفت الفقر فخری، فقر و نیاز و گدایی من فخر من است...
| |
|
| |
| شاید که بهانه کمکمالی و پول بود ولی من که چنین چیزی ندیدم خیلی فراتر، چکاچک شمشیرهای فرزندان ایران را دیدم از نزدیکی قطب شمال تا استرالیا از داخل سلولهای اوین و گوهردشت تا آنسوی جهان، که با کلمات و با روح و قلب و دل و احساس و عاطفه خودشان شمشیر میزدند علیه رژیم ضدبشری، هر یک به ترتیبی بله این خانواده ماست».(مسعود رجوی ـ ۳مرداد ۱۳۸۹)
| |
|
| |
| در سالهای اول بعد از انقلاب ضدسلطنتی که دوران گسترش بسیار سریع جنبش مجاهدین بود، پشتیبانی مالی یکی از محورهای اصلی فعالیت نیروهای مجاهدین بود. تمامی اقشار هوادار مجاهدین از میلیشیای نوجوان گرفته تا کارگران و کارمندان و معلمین و بازاریان و... تا مادران و خانوادهها، بخشی از فعالیت خود را بهجمعآوری کمکهای مالی اختصاص میدادند و امکانات خود را ـ اعم از پول، خانه، اتوموبیل و... ـ در حداکثر ممکن در اختیار سازمان قرار میدادند. نگارنده که در آن زمان یک میلیشیای نوجوان بودم مانند همه میلیشیاها، با صرفهجویی روزانه در اندک پولی که برای مصارف روزانه در اختیار داشتم، بخشی از هزینه زندگی را با اشتیاق زیاد صرف کمک به سازمان میکردم. کمی بعد، وقتی ارثیه پدرم میان بازماندگانش از جمله من تقسیم شد، بهرغم مخالفت اطرافیان، با عجله زیاد تمامی آن ارثیه را فروخته و همه پول آن را به سازمان تقدیم کردم و تا وقتی این کار بهطور کامل انجام نشد آرام و قرار نداشتم، گویی که امانتی در دستم مانده و باید سریع بهدست صاحبش برسانم. وقتی فروش ارثیه و انتقال درآمد آن به پایان رسید نفس راحتی کشیدم. این راه و رسم اعضا و هواداران مجاهدین است. هر مجاهدی از روز اول که این آرمان را انتخاب میکند چیزی برای خودش ندارد و هر چه دارد متعلق به سازمانش میداند تا در راه مبارزه برای رهایی خلق صرف کند.
| |
|
| |
| بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و شروع مقاومت سراسری، فعالیتها برای تأمین مالی سازمان با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که در رژیم آخوندها مجازات کمک مالی به مجاهدین بسیار سنگین و شکنجههای وحشیانه و حتی اعدام در پی دارد. این سیاست سرکوبگرانه در تمام ۳۷سال گذشته ادامه داشته و گروه پرشماری از خواهران و برادران ما قیمت بذل مال و دارایی خود به مجاهدین را با فدای جانشان پرداختهاند. خاطره جانفشانی و رزم مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی که بهخاطر کمک مالی به سیمای آزادی چند سال قبل در شکنجهگاه اوین توسط آخوندها بر سر دار رفت و به شهادت رسید هنوز در خاطرمان تازه است. در لیست ۲۰هزار تن از شهدای مردم ایران که توسط سازمان مجاهدین خلق ایران منتشر شده چند صفحه به حامیان مالی شناختهشده مجاهدین که به همین «جرم» جان بر سر پیمان نهادهاند اختصاص دارد.
| |
|
| |
| در تمام ۳۷سال گذشته بخشی از فعالیت اعضا و هواداران مجاهدین در کشورهای گوناگون بهطور مستمر تأمین مالی مجاهدین و مقاومت ایران بوده است. این بخشی از پشت صحنه و پایه تمام فعالیتهای مبارزاتی این جنبش است.
| |
|
| |
| وقتی به اینجا میرسم صفی از هزاران رزمنده فداکار مالی عضو یا هوادار مقاومت جلو چشمم رژه میرود. در این میان نگاهم روی یک نفر خیره میماند. خواهرم شایسته، یک اسطوره، شخصیتی که سالهاست در نظرگاهم نقشی بسیار انگیزاننده پیدا کرده و دائماً من را به تعظیم در مقابل خودش وامیدارد. او یک شیرزن مجاهد است که سالهای طولانی عمر خودش را در راه کسب درآمد برای حل تضادهای مالی جنبش صرف کرده است. او در این راه درصد زیادی از سلامتی فیزیکی خودش را فدا کرد. اما هیچ چیز نتوانست خللی در عزم او وارد کند. البته در میان اعضا و هواداران این مقاومت چنین کسانی کم نیستند. بارها مسئولان مقاومت خواستند نوع مسئولیت او را عوض کنند تا جسمش کمی بیاساید و بیماریهایش اندکی درمان شود، ولی نپذیرفت و هیچکس نتوانست مانع ادامه کار پرمشقت او بشود. روحیه پولادین او در مقابل بیماری و درد و رنج تسلیمناپذیر است و حتی شهادت فرزند دلبندش نیز نتوانست خللی در عزمش وارد کند و البته او یک نمونه از هزاران است.
| |
|
| |
| رهبری پاکباز و هوشیار این مقاومت با تکیه بر نیروی لایزال همین فداکاریها موفق شد خط و استراتژی جنبش را که بر اصل استقلال کامل استوار است، به درستی پیش برده و از هفتاد دریای رنج و خون به سلامت عبور دهد. به هر کجای این تاریخچه ۵۳ساله نگاه کنیم استقلال سیاسی این جنبش که از جمله بر پایه استقلال مالی آن بنا شده است بسیار درخشان است.
| |
|
| |
| یکی از صحنههای رزم مالی که این روزها ذهن و عین نگارنده را بهخود مشغول کرده صحنههای گلریزان همیاری بیستوسوم با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران است. صحنههای عجیبی که در جهان امروز کمیاب است.
| |
|
| |
| سیمای آزادی بهمثابه تلویزیون مقاومت ایران، به هیچ دولت یا قدرتی وابستگی ندارد. این تلویزیون نیز مانند تمامی بخشهای دیگر این مقاومت یک رسانه سراپا مستقل است. این واقعیتی است که در دنیای کنونی شگفتانگیز است و کسی آن را باور خواهد کرد که ساعتی به تماشای برنامه همیاری با سیمای آزادی بنشیند تا ببنید که چگونه جمع بزرگ عاشقان آزادی ساعتها پشت خط تلفن منتظر میمانند تا بتوانند کمکهای مالی خود را به رسانه خودشان اهدا کنند. شوق آنها برای پرداخت کمکهایشان و عشق و امیدی که به مقاومت ابراز میکنند هر بینندهای را منقلب کرده و اشکها را از چشمها جاری میکند.
| |
|
| |
| الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ. {سوره توبه ـ آیه ۲۰}
| |
|
| |
| کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.
| |
|
| |
| خدیجه الف
| |