۷٬۳۴۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات رویداد تاریخی |نام رویداد= تکامل اجتماعی |تصویر=تکامل اجتماعی....» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:تکامل.JPG|جایگزین=تکامل اجتماعی|بندانگشتی|تکامل اجتماعی]] | |||
| | |||
| | |||
'''تکامل اجتماعی''' در جامعهشناسی، به بررسی دگرگونیهای اجتماعی میپردازد و بهنحوی تعدادی از تغییرات تراکمی مهم تاریخ اجتماعی انسان را ترسیم میکند. | '''تکامل اجتماعی''' در جامعهشناسی، به بررسی دگرگونیهای اجتماعی میپردازد و بهنحوی تعدادی از تغییرات تراکمی مهم تاریخ اجتماعی انسان را ترسیم میکند. | ||
نظریه تکامل اجتماعی ریشه در فلسفه یونان و در آراء فلاسفه مشهوری مانند امپدکلس (Empedocles) در قرن پنجم قبل از میلاد دارد. برخی دانشمندان مسیحی نظیر سنت اگوستین در قرن چهارم و پنجم میلادی نیز معتقد به تکامل جهان تحت اراده الهی بودند. همچنین در بین آثار صاحبنظران اسلامی نظیر ابنخلدون و در رسالات اخوان صفا در قرن هفتم در مورد تکامل تدریجی موجودات زنده بحث شده است. در قرن هیجدهم، بوفن و کانت از نخستین کسانی بودند که درباره تحول و دگرگونی جهان سخن گفتند. در قرن ۱۹ با ظهور اسپنسر که بهمنزله پدر تکامل کلاسیک تلقی میشود و دیگر جامعهشناسان، این نظریه به نهایت گسترش خود رسید. | نظریه تکامل اجتماعی ریشه در فلسفه یونان و در آراء فلاسفه مشهوری مانند امپدکلس (Empedocles) در قرن پنجم قبل از میلاد دارد. برخی دانشمندان مسیحی نظیر سنت اگوستین در قرن چهارم و پنجم میلادی نیز معتقد به تکامل جهان تحت اراده الهی بودند. همچنین در بین آثار صاحبنظران اسلامی نظیر ابنخلدون و در رسالات اخوان صفا در قرن هفتم در مورد تکامل تدریجی موجودات زنده بحث شده است. در قرن هیجدهم، بوفن و کانت از نخستین کسانی بودند که درباره تحول و دگرگونی جهان سخن گفتند. در قرن ۱۹ با ظهور اسپنسر که بهمنزله پدر تکامل کلاسیک تلقی میشود و دیگر جامعهشناسان، این نظریه به نهایت گسترش خود رسید. | ||
آنچنان که مارکس | در تکامل اجتماعی، بر اساس آنچنان که مارکس تبیین میکند، جامعه برطبق قوانین عینی، یعنی مستقل از ارادهی انسانها تکامل مییابد، اما لنین شرط تغییر و تکامل اجتماعی را وجود عنصر هدایتکننده در قالب حزب پیشتاز میداند و معتقد است این عنصر نیز در تاریخ تکامل جوامع بشری مؤثر بوده است. مارکسسم-لنینیسم به همین معناست. لنین با همین نظریه بود که دست به تشکیل حزب پیشتاز زد تا تغییر را هدایت و رهبری کند. | ||
احزاب مارکسیست-لنینیست در ایران نیز بر اساس همین نظریه، تشکیل حزب پیشتاز، را در تغییرات اجتماعی مؤثر میدیدند. سازمان مجاهدین خلق ایران، این سخن را همچنان ناتمام میبینند. آنها عنصر هدایتکنندهی بیرونی را نه فقط در تکامل جامعهی بشری، بلکه در تکامل فرد بشر و سرانجام در تکامل جهان خلقت حاضر میداند. از نظر آنها عنصر هدایت کننده در انسان، ارادهی او، در جامعه، نیروی پیشتاز و رهبری، و در جهان خداوند است. این سازمان معتقد است که اصول دین اسلام، یعنی توحید، بیانگرهدایتشدگی جهان، نبوت، بیانگر هدایتشدگی جامعه بشری و معاد بیانگر وجود ارادهی انسانی است که او را در زندگی مسئول میکند. | |||
در هر حال تکامل اجتماعی جدای از ریشههای آن، برطبق قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی صورت میگیرد. ابتدا سیستم اشتراکی نخستین وجود داشت. سپس جامعه بردهداری پدیدار گردید. به دنبال آن سیستم فئودالی و سپس نظام سرمایهداری در جوامع شکل گرفت. هماکنون در برخی کشورها سیستم سوسیالیستی حاکم است. | در هر حال تکامل اجتماعی جدای از ریشههای آن، برطبق قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی صورت میگیرد. ابتدا سیستم اشتراکی نخستین وجود داشت. سپس جامعه بردهداری پدیدار گردید. به دنبال آن سیستم فئودالی و سپس نظام سرمایهداری در جوامع شکل گرفت. هماکنون در برخی کشورها سیستم سوسیالیستی حاکم است. | ||
خط ۳۸۸: | خط ۳۸۰: | ||
در جریان تکامل، با افزایش مناسبات و ارتباطات بین پدیده نوتر با محیط، روزبهروز سیستمهای کاراتر، منطبقتر و فعالتر، با روابطی هرچه مستحکمتر با محیط، عرضه میشوند که سلطه بیشتری بر محیط دارند. پدیدههایی که به دلیل تفصیل و گستردگی روابط و اجزای آنها، یا به دلیل همان پیچیدگی، با محیط متحدتر، یگانهتر و در نتیجه بر آن مسلطتر هستند. بنابراین انطباق به معنی وحدتی هرچه گستردهتر و پیوندی هرچه محکمتر یا محیط پیرامون است که کارآیی، صحت، دقت عمل، بقا و سلطه هرچه بیشتری را برای پدیده نوتر تامین میکند. | در جریان تکامل، با افزایش مناسبات و ارتباطات بین پدیده نوتر با محیط، روزبهروز سیستمهای کاراتر، منطبقتر و فعالتر، با روابطی هرچه مستحکمتر با محیط، عرضه میشوند که سلطه بیشتری بر محیط دارند. پدیدههایی که به دلیل تفصیل و گستردگی روابط و اجزای آنها، یا به دلیل همان پیچیدگی، با محیط متحدتر، یگانهتر و در نتیجه بر آن مسلطتر هستند. بنابراین انطباق به معنی وحدتی هرچه گستردهتر و پیوندی هرچه محکمتر یا محیط پیرامون است که کارآیی، صحت، دقت عمل، بقا و سلطه هرچه بیشتری را برای پدیده نوتر تامین میکند. | ||
در جامعه نیز هر نظام، موسسه، | در جامعه نیز هر نظام، موسسه، ارگان و هر نهاد تا آنجا پایدار است، تا آنجا بقا دارد که با ناموس هستی و با فطرت تکامل تطابق داشته باشد. سراسر تاریخ مملو از زوال نظامات غیرتکاملی است. چرا که تکامل، با هیچ انحطاط و انحرافی سر سازش ندارد. هیچ عنصر ارتجاعی در ساخت اجتماعی، سرانجام قابل تحمل نخواهد بود. حرکت به سمت وحدت، آزادی و یگانگی است. | ||
== منابع == | == منابع == |