۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
جامعه بی طبقه توحیدی از خطبهای از نهجالبلاغه گرفته شده است که مورد توجه مجاهدین به عنوان یک آرمانشهر برای انسان بوده است و از این جامعه به عنوان معیاری برای رسیدن به هدف آرمانی خود نام میبرند و هدف خود را رسیدن به این جامعه میدانند. جامعه بی طبقه توحیدی از نظر امام علی در زمان ظهور امام زمان دارای این مشخصههاست: حداکثر رشد تکنولوژی تا هیچ نقطهیی از زمین، ناخرم و ناآباد باقی نمانده باشد، ظلم و ستم و بهرهکشی ریشهکن شده، اثری از طبقات استثمارگر در میان نباشد، تفکر پولی و اقتصاد کالایی منقضی شده باشد، هیچ زمینهیی برای جنگ و برادرکشی باقی نمانده باشد، مرزهای قومی، ملی، نژادی و طبقاتی، بیمعنی شده و فروریخته باشد، طبیعتاًً در چنین شرایطی، همه مفاسد، فحشا، خیانت و دزدی، ریشهکن شده است<ref>[https://library.besoyepirozi.com/religious-articles/43133-2019-04-21-01-17-17 نیمه شعبان، سالروز ولادت حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه-سایت بسوی پیروزی]</ref>. | جامعه بی طبقه توحیدی از خطبهای از نهجالبلاغه گرفته شده است که مورد توجه مجاهدین به عنوان یک آرمانشهر برای انسان بوده است و از این جامعه به عنوان معیاری برای رسیدن به هدف آرمانی خود نام میبرند و هدف خود را رسیدن به این جامعه میدانند. جامعه بی طبقه توحیدی از نظر امام علی در زمان ظهور امام زمان دارای این مشخصههاست: حداکثر رشد تکنولوژی تا هیچ نقطهیی از زمین، ناخرم و ناآباد باقی نمانده باشد، ظلم و ستم و بهرهکشی ریشهکن شده، اثری از طبقات استثمارگر در میان نباشد، تفکر پولی و اقتصاد کالایی منقضی شده باشد، هیچ زمینهیی برای جنگ و برادرکشی باقی نمانده باشد، مرزهای قومی، ملی، نژادی و طبقاتی، بیمعنی شده و فروریخته باشد، طبیعتاًً در چنین شرایطی، همه مفاسد، فحشا، خیانت و دزدی، ریشهکن شده است<ref>[https://library.besoyepirozi.com/religious-articles/43133-2019-04-21-01-17-17 نیمه شعبان، سالروز ولادت حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه-سایت بسوی پیروزی]</ref>. | ||
== تکامل == | |||
عمر هستی ۱۴ میلیارد سال تخمین زده میشود. از لحظهی انفجار اولیه تا امروز تغییراتی در هستی رخ داده است. مسیر آن لحظه از هیچ تا به امروز یک مسیر تکاملی بوده است. | |||
متخصصان کلمهی تکامل را در دنیای زنده اینطور تعریف کرده اند: | |||
«یک روند توسعه، که در آن یک عضو یا ارگانیزم به واسطه تفصیل اجزایش بیش از پیش پیچیدهتر میشود».[[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-1|[1]]] | |||
تعریف دیگر از تکامل چنین است: | |||
«یک تغییر مداوم و پیش رونده به وسیلهی نیروهای ذاتی درونی، برحسب قوانین». [[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-2|[2]]] | |||
یک شیوه برای درک بهتر تکامل، در نظر گرفتن کارکردهای اشیاء و پدیدهها است، هر پدیدهای که کارکردهایش دقیقتر، سریعتر، سهلتر و ظریفتر باشد، متکاملتر است، به عنوان نمونه هواپیمای جت از یک بالن متکاملتر است. در سیستمهای زنده هم، ارگان و عضوی که کارآمدتر و مؤثرتر باشد، متکاملتر است، در دنیای بیولوژیک حیوانی و یا جانداری متکاملتر است که در نبرد تنازغ بقا پیروز میشود. این همان مضمون انتخاب طبیعی است، که برای زیست شناسان اهمیت بسیاری دارد. [[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-3|[3]]] | |||
از سویی هرچه درجه انطباق موجود زنده با شرایط محیط زیادتر باشد، متکاملتر است، مفهوم روشنتر «انطباق» این است که به چه میزان از اسارت و بندگی محیط آزاد شده باشد. | |||
به عنوان مثال دایناسورها با آن همه عظمت وبزرگی به دلیل این که خونسرد بودند، درجه حرارت بدن آنها تابع محیط بود، و لذا بنده گرما و سرما بودند، اما موجودات خونگرم که درجه حرارت ثابت داشتند آزاد تر و رهاتر و متکاملتر بودند. | |||
در مسیر تکامل بیولوژیک، موجوداتی بوجود آمدند که توان مقابله با تغییرات جوی را داشتند، و میتوانستند اشراف و تسلط بیشتری به پیرامون خود داشته باشند. | |||
تمایل اساسی تکامل را چنین توصیف میکنند: | |||
گرایش به گسترش ، خروج از محدودیت و بندگی گرایش بر سلطهی بیشتر بر جبرهای پیرامون! | |||
هر موجودی که از نردبان هستی بالاتر رفته باشد - مانند کوهنورد - و بر بخش بزرگتری از وجود تسلط داشته باشد، یعنی، رهاتر و آزادتر از قید و اجبارات بنده ساز محیط باشد، تکامل یافته تر است. | |||
هستی از یک انفجاز آغاز شد، جایی که هیچ چیز نبود، بعد به تدریج یک ابر اولیه ایجاد شد، سپس در برخورد و تصادم ذرات با یکدیگر، عناصر اولیه ساخته شد، سپس عناصر پیچیده تر ایجاد شد، و جهان تبدیل به مجموعهای از عناصر معدنی شد، تکامل بیولوژیک در میسر خودش، عناصر آلی را بوجود آورد، کواسرواتها که از نظر پروفسور اُپارین نقش مهمی در ایجاد حیات داشتند در این مرحله بوجود آمدند، در مرحلهی بعد حیات در تک سلولیها شکل گرفت، گام بعد موجودات پرسلولی ایجاد شد، در این مسیر گیاهان مجهز به سبزینه ایجاد شدند، و در گامهای بعد موجودات متنوع و در نهایت انسان بوجود آمد.[[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-4|[4]]] | |||
به عباریت در مطالعهی هر مرحله از تکامل میبینیم که، هر مرحله، از مرحلهی ماقبل خودش رهاتر و آزاد تر است، و این روح حاکم بر جریان تکامل است. | |||
در نتیجه تکامل اساسیترین و مسلطترین نظم و قاعدهی حاکم بر جهان است، | |||
== وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی == | == وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی == |
ویرایش