۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
ثقة الاسلام در دورانی که جنبشها برای مشروطیت آغاز شد به آن پیوست و از مبلغان مشروطیت شد. از آنجایی که عده ای از روحانیون در آن دوران با تشکیل انجمن اسلامیه با مشروطیت به مخالفت برخاستند، وی در مقابل روحانیون موسس انجمن اسلامیه ایستاد و از انجمن ایالتی آذرباییجان دفاع کرد و بعد از اعلام مشروطه در انتخابات دوره اول مجلس ملی در تبریز به عنوان نفر اول انتخاب شد اما به مجلس نرفت. | ثقة الاسلام در دورانی که جنبشها برای مشروطیت آغاز شد به آن پیوست و از مبلغان مشروطیت شد. از آنجایی که عده ای از روحانیون در آن دوران با تشکیل انجمن اسلامیه با مشروطیت به مخالفت برخاستند، وی در مقابل روحانیون موسس انجمن اسلامیه ایستاد و از انجمن ایالتی آذرباییجان دفاع کرد و بعد از اعلام مشروطه در انتخابات دوره اول مجلس ملی در تبریز به عنوان نفر اول انتخاب شد اما به مجلس نرفت. | ||
ثقة الاسلام بین مشروطهخواهان شخصیت با نفوذ و پر جاذبهای داشت و بیشتر تصمیمگیریها با مشورت او صورت میگرفت. وی با توجه به اینکه به زبان فرانسه و عربی مسلط بود ملاقاتها و روابط خارجی مشروطهخواهان را پشتیبانی میکرد. ثقة الاسلام فردی ریسکپذیر و نترس بود. | |||
== مقاومت در تبریز == | |||
ثقة الاسلام تبریزی زمانی که تهدیدات زیادی متوجه تبریز وجود داشت تلاش بسیاری برای اشغال نشدن تبریز و کمک به انقلابیون برای حفظ تبریز داشت. وقتی روسها وارد تبریز شدند وی با نوشتن نامه ای به رئیس شهربانی گفت باید مقابل روسها بایستد. | |||
ثقة الاسلام بر آن بود تا محمدعلیشاه مشروطیت را قبول کند و در طول ۱۱ ماه محاصره تبریز در کنار انقلابیون تبریز قرار گرفت و باعث عقب رانده شدن عینالدوله و شکستن محاصره و ورود آذوقه به تبریز شد. | |||
روسها در تبریز به قلع و قمع انقلابیون پرداختند و شرایط حساسی برای ثقة الاسلام برای تصمیمگیری پیش آمد. از یک طرف عثمانیها به ثقة الاسلام گفتند به آنها پناهنده شود اما او نه مخفی شد و نه به پناهندگی عثمانیها تن داد. از طرف دیگر در پی پیچیده شدن اوضاع، ثقة الاسلام مصلحت را در این دید که به کنسول روسیه برود. | |||
== اعدام ثقة الاسلام تبریزی == | |||
پس از رفتن ثقة الاسلام به کنسول روسیه، از آنجایی که روسها به نفوذ ثقة الاسلام بین انقلابیون و مردم مطلع بودند از ثقة الاسلام خواستند که نامهای بنویسد و اعلام کند که مسبب خونریزیها در تبریز مجاهدین تبریز هستند و مجاهدین تبریز بودند که جنگ را شروع کردند. اما ثقة الاسلام با اینکه میدانست این کار به قیمت جانش تمام میشود از نوشتن نامه امتناع کرد و در مقابل روسها را مسئول خونریزی و جنگ علیه مجاهدان تبریز معرفی کرد. | |||
'''تزاریها که پی برده بودند ثقهالاسلام از چه وجهه و احترام و نفوذی میان مردم و مجاهدان تبریز برخوردار است، بهزعم خود خواستند او را اعدام کنند تا زهرچشم بگیرند؛ اما هنگامی که اشغالگران به طرف چوبهٔ دارش میبردند، روحیهاش قویتر شد. در مسیر رفتن به سوی مرگ، با لحنی آمرانه میرغضبها و جلادان و دژخیمان را از خود دور میکرد؛ با چهرهای شاداب و خندان، چهرههای اندوهناک دیگران را تسلی میداد و به دلیری و اعتماد بهنفس فرامیخواند.''' | '''تزاریها که پی برده بودند ثقهالاسلام از چه وجهه و احترام و نفوذی میان مردم و مجاهدان تبریز برخوردار است، بهزعم خود خواستند او را اعدام کنند تا زهرچشم بگیرند؛ اما هنگامی که اشغالگران به طرف چوبهٔ دارش میبردند، روحیهاش قویتر شد. در مسیر رفتن به سوی مرگ، با لحنی آمرانه میرغضبها و جلادان و دژخیمان را از خود دور میکرد؛ با چهرهای شاداب و خندان، چهرههای اندوهناک دیگران را تسلی میداد و به دلیری و اعتماد بهنفس فرامیخواند.''' |
ویرایش