۹٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
پس از این تغییرات سیاسی، تقاضای ملی برای تسلط بیشتر بر نفت در ایران بالا گرفت که به نام جنبش ملی شدن نفت شناخته میشود و صنعت نفت ایران به رهبری محمد مصدق ملی شد. با وجود حمایت شاه از این تحولات در آغاز سرانجام به تنش میان شاه و نخست وزیرش محمد مصدق انجامید. | پس از این تغییرات سیاسی، تقاضای ملی برای تسلط بیشتر بر نفت در ایران بالا گرفت که به نام جنبش ملی شدن نفت شناخته میشود و صنعت نفت ایران به رهبری محمد مصدق ملی شد. با وجود حمایت شاه از این تحولات در آغاز سرانجام به تنش میان شاه و نخست وزیرش محمد مصدق انجامید. | ||
بنا بر یک سند مورخ ۳۱ اردیبهشت (۲۱ مه ۱۹۵۳)، شاه به منابع سفارت آمریکا در تهران گفته بود: «انگلیسیها خاندان قاجار را بیرون انداختند و پدرم را سر کار آوردند. آنها پدرم را بیرون انداختند و می توانند من را هم بیرون بیندازند.» | |||
این سند با نقل قول مستقیم از شاه میافزاید: «اگر انگلیسیها می خواهند که من بروم، باید فورا بدانم تا بی سر و صدا بروم.»<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-40662801 سایت بی بی سی ۱ مرداد ۱۳۹۶]</ref> | |||
در سال ۱۳۳۲ سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، کودتایی برای برکناری مصدق به راه انداختند. با شکست خوردن کودتای ۲۵ مرداد، محمدرضا شاه ایران را ترک کرد و به ایتالیا رفت، ولی با موفقیت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق برکنار و تبعید شد و وزیر خارجه او دکتر حسین فاطمی نیز دستگیر و اعدام شد و شاه بار دیگر به قدرت رسید. | در سال ۱۳۳۲ سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، کودتایی برای برکناری مصدق به راه انداختند. با شکست خوردن کودتای ۲۵ مرداد، محمدرضا شاه ایران را ترک کرد و به ایتالیا رفت، ولی با موفقیت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق برکنار و تبعید شد و وزیر خارجه او دکتر حسین فاطمی نیز دستگیر و اعدام شد و شاه بار دیگر به قدرت رسید. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۵: | ||
بار اول در سال ۱۳۲۸ ـ ۱۳۲۹ و در کوران مبارزات دکتر مصدق برای ملی کردن صنعت نفت ایران بود که دوران اوج درگیریهای مردم و مصدق با استعمار انگلستان بود. | بار اول در سال ۱۳۲۸ ـ ۱۳۲۹ و در کوران مبارزات دکتر مصدق برای ملی کردن صنعت نفت ایران بود که دوران اوج درگیریهای مردم و مصدق با استعمار انگلستان بود. | ||
=== اصلاحات ارضی شاه === | |||
در اولین اصلاحات ارضی، محمدرضا شاه تلاش کرد با محروم کردن مصدق از درآمدهای غیرنفتی کشور، پروژه ملی کردن صنعت نفت ایران را به شکست بکشاند. | در اولین اصلاحات ارضی، محمدرضا شاه تلاش کرد با محروم کردن مصدق از درآمدهای غیرنفتی کشور، پروژه ملی کردن صنعت نفت ایران را به شکست بکشاند. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۵: | ||
بانکی که البته اعضای هیأتمدیره و سهامدارانش خانواده خودش و بنیاد پهلوی بودند. | بانکی که البته اعضای هیأتمدیره و سهامدارانش خانواده خودش و بنیاد پهلوی بودند. | ||
دکتر مصدق با مبارزه با این طرح آن را متوقف کرد. دکتر مصدق ضمن اعلام موافقت خود با «اصل» اصلاحات ارضی، (که خواسته تاریخی مردم ایرن بود) طرح محمدرضا شاه را اشتباه و ناکارآمد توصیف کرد و به همین علت اجرای آن را متوقف کرد، اما پس از کودتای استعماری ارتجاعی ۲۸مرداد سال ۳۲ محمدرضا شاه مجدداً طرح اصلاحات ارضیاش را در ابعادی گستردهتر از سر گرفت. | دکتر مصدق با مبارزه با این طرح آن را متوقف کرد. دکتر مصدق ضمن اعلام موافقت خود با «اصل» اصلاحات ارضی، (که خواسته تاریخی مردم ایرن بود) طرح محمدرضا شاه را اشتباه و ناکارآمد توصیف کرد و به همین علت اجرای آن را متوقف کرد، اما پس از کودتای استعماری ارتجاعی ۲۸مرداد سال ۳۲ محمدرضا شاه مجدداً طرح اصلاحات ارضیاش را در ابعادی گستردهتر از سر گرفت. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۵: | ||
در دوره سوم، شاه برای ایجاد سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) تلاش کرد و موقعیت منطقهای ایران از نظر سیاسی و نظامی اهمیت بیشتری یافت. | در دوره سوم، شاه برای ایجاد سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) تلاش کرد و موقعیت منطقهای ایران از نظر سیاسی و نظامی اهمیت بیشتری یافت. | ||
== نظام تک حزبی شاه == | |||
نظر شاه در این زمان این بود که برای پیشرفت سریعتر کشور باید از هرگونه اختلاف سیاسی پرهیز کرد و به همین دلیل حزب واحدی به نام حزب رستاخیز را در سال ۱۳۵۲ تاسیس کرد که عملا یک حزب دولتی بود و نوعی اجبار به حضور در آن وجود داشت. | نظر شاه در این زمان این بود که برای پیشرفت سریعتر کشور باید از هرگونه اختلاف سیاسی پرهیز کرد و به همین دلیل حزب واحدی به نام حزب رستاخیز را در سال ۱۳۵۲ تاسیس کرد که عملا یک حزب دولتی بود و نوعی اجبار به حضور در آن وجود داشت. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۶: | ||
همچنین منتقدان نظر مثبتی به تلاش شاه برای نوسازی و تجهیز ارتش با سلاحهای جدید نداشتند و از این تلاشها به عنوان هزینههای غیر ضروری و وابسته کردن ایران به آمریکا یاد میکردند. نیروهای مترقی او را با تعبیر ژاندارم منطقه در چارچوب سیاست جنگ سرد علیه شوروی مورد حمله قرار میدادند. | همچنین منتقدان نظر مثبتی به تلاش شاه برای نوسازی و تجهیز ارتش با سلاحهای جدید نداشتند و از این تلاشها به عنوان هزینههای غیر ضروری و وابسته کردن ایران به آمریکا یاد میکردند. نیروهای مترقی او را با تعبیر ژاندارم منطقه در چارچوب سیاست جنگ سرد علیه شوروی مورد حمله قرار میدادند. | ||
دخالت محمدرضا شاه در جنگ ظفار(۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵) از کارکردهای حکومت او در دوره سوم آن است، اما اینکه او در جنگ ویتنام هم شرکت داشته و برای بمباران مردم ویتنام هواپیما و پرسنل و نیرو و تجهیزات فرستاده بود را شاید اندک کسانی بدانند. | دخالت محمدرضا شاه در جنگ ظفار (۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵) از کارکردهای حکومت او در دوره سوم آن است، اما اینکه او در جنگ ویتنام هم شرکت داشته و برای بمباران مردم ویتنام هواپیما و پرسنل و نیرو و تجهیزات فرستاده بود را شاید اندک کسانی بدانند. | ||
روز ۲۹مهر سال ۱۳۵۱ نماینده نیکسون به محمدرضا شاه پیام داد که به وی در جنگ ویتنام کمک کند و محمدرضا شاه هم بلافاصله،۳۲فروند هواپیمای اف ۵ به ویتنام فرستاد. نیکسون در یک سخنرانی و هنری کیسینجر نیز سالها بعد (روزنامه اطلاعات ۱۱بهمن ۱۳۵۹) به شرکت شاه در آن جنگ اذعان کردند. <ref>کتاب نگاهی به شاه عباس میلانی صفحه ۴۱۴</ref> | روز ۲۹مهر سال ۱۳۵۱ نماینده نیکسون به محمدرضا شاه پیام داد که به وی در جنگ ویتنام کمک کند و محمدرضا شاه هم بلافاصله،۳۲فروند هواپیمای اف ۵ به ویتنام فرستاد. نیکسون در یک سخنرانی و هنری کیسینجر نیز سالها بعد (روزنامه اطلاعات ۱۱بهمن ۱۳۵۹) به شرکت شاه در آن جنگ اذعان کردند. <ref>کتاب نگاهی به شاه عباس میلانی صفحه ۴۱۴</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۳: | ||
مجله آمریکایی تایم نیز در مقالهای به تاریخ ۱۸دسامبر ۱۹۷۸ به قلم ریچارد هلمز، از رؤسای اسبق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، به چگونگی شرکت شاه در جنگ ویتنام پرداخته که مؤید نکات بالاست. | مجله آمریکایی تایم نیز در مقالهای به تاریخ ۱۸دسامبر ۱۹۷۸ به قلم ریچارد هلمز، از رؤسای اسبق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، به چگونگی شرکت شاه در جنگ ویتنام پرداخته که مؤید نکات بالاست. | ||
== ترورهای محمد رضا پهلوی == | |||
محمدرضا پهلوی بار اول در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷ خورشیدی در دانشگاه تهران ترور شد. شاه بعدها در مراودات خصوصی خود، رزم آرا را مسئول ترور خود و هژیر معرفی میکرد. اما بطور رسمی پس ازترور نام ناصر فخرآرایی وابسته به حزب توده به عنوان مسئول ترور برده شد. | |||
پس از ترور محمدرضا پهلوی دربهمن ماه ۱۳۲۷ سران حزب توده دستگیر یا فراری شدند و نیروهای مذهبی نیز دستگیر، زندانی و تبعید شدند. | |||
ترور نافرجام دوم | |||
محمدرضا پهلوی بار دوم در ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۴ خورشیدی برابر پلههای کاخ مرمر مورد سوءقصد یکی از سربازان وظیفه گارد جاویدان به نام «رضا شمسآبادی» قرار گرفت. این فرد ابتدا با مسلسل بهطرف محمدرضا پهلوی شلیک کرد و وقتی دید که هیچیک از گلولههایش به وی برخورد نکرده است، قصد داشت خشاب دیگری را به سوی وی شلیک کند که با دخالت دو نفر از محافظان گارد، پس از کشتن استوار بابایی و استوار آیت لشگری متوقف شد. محرک وی «پرویز نیکخواه» بود که بعدها به عضویت ساواک درآمد. | |||
== دوران انقلاب == | == دوران انقلاب == |
ویرایش