۹۷۳
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
| Soure_id = | | Soure_id = | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}}'''امیرمختار کریمپور | }}'''امیرمختار کریمپور شیرازی''' در روز ۴ بهمن ۱۲۹۹ در روستایی در اطراف فسا، نزدیکی استهبانات در استان فارس به دنیا آمد. در زندگینامهی او نقل شده که او از دودمان [[کریمخان زند]] میباشد. | ||
به دلیل فقر خانواده مجبور شد به مدرسهی نظام برود اما در سال ۱۳۲۷ به دانشگاه رفت و لیسانس حقوق گرفت. کار روزنامهنگاری را همزمان شروع کرد. وی شاعر، روزنامهنگار و از یاران دکتر [[محمد مصدق]] و از هواداران [[نهضت ملیشدن نفت|ملی شدن نفت ایران]] بود. او که در شعر «شورش» تخلص میکرد، روزنامهای به همین نام منتشر میکرد. او پس از کودتای ۲۸ مرداد مدتی فراری بود اما سرانجام در مهر ماه سال ۱۳۳۲ دستگیر و در روز چهارشنبه سوری به تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۳۲،به دستور [[اشرف پهلوی]] در زندان لشگر ۲ زرهی پیکرش را به نفت آغشته کردند وزنده زنده او را سوزاندند. | |||
کریمپور شیرازی در همان حال که آتش سراسر بدنش را فرا گرفته بود، در میان شعلههای آتش فریاد میزد: « زنده باد دکتر محمد مصدق، پیشوای نهضت ملی ایران! پیروز باد مبارزه قهرمانانه ملت ایران! مرگ بر دیکتاتوری و دستگاه فاسد پهلوی!»<ref name=":0" /> | |||
کریمپور شیرازی روز بعد در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۳۲ در بیمارستان ارتش درگذشت. | |||
== کودکی و تحصیلات == | == کودکی و تحصیلات == | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۹: | ||
=== مرگ فجیع کریمپور شیرازی === | === مرگ فجیع کریمپور شیرازی === | ||
در نیمه شب۲۳ اسفند ۱۳۳۲، مأموران دولت کودتا او را به آتش کشیدند. نوشته اند در همان حال که آتش سراسر وجودش را در خود کشیده بود فریاد می زد: « زنده باد دکتر محمد مصدق، پیشوای نهضت ملی ایران! پیروز باد مبارزه قهرمانانه ملت ایران! مرگ بر دیکتاتوری و دستگاه فاسد پهلوی!»<ref>کتاب «زندگی و مبارزات کریمپور شیرازی» ص۳۳ ، علی اکبر درویشیان</ref> | در نیمه شب۲۳ اسفند ۱۳۳۲، مأموران دولت کودتا او را به آتش کشیدند. نوشته اند در همان حال که آتش سراسر وجودش را در خود کشیده بود فریاد می زد: « زنده باد دکتر محمد مصدق، پیشوای نهضت ملی ایران! پیروز باد مبارزه قهرمانانه ملت ایران! مرگ بر دیکتاتوری و دستگاه فاسد پهلوی!»<ref name=":0">کتاب «زندگی و مبارزات کریمپور شیرازی» ص۳۳ ، علی اکبر درویشیان</ref> | ||
کریمپور شیرازی را در محل زندان لشکر ۲ زرهی به آتش کشیدند، او در مقابل دیدگان مأموران حکومت شاه در آتش سوخت و تمام بدنش به تکهای گوشت کبابی تبدیل شد. | کریمپور شیرازی را در محل زندان لشکر ۲ زرهی به آتش کشیدند، او در مقابل دیدگان مأموران حکومت شاه در آتش سوخت و تمام بدنش به تکهای گوشت کبابی تبدیل شد. | ||
خبر مرگ کریمپور در روز ۲۵ اسفندماه ۱۳۳۲ انتشار یافت. دکتر میرحقانی پزشک قانونی وقت که از او معاینه کرده ـ به خبرنگار کیهان چنین می گوید :<blockquote>« مقارن ساعت | خبر مرگ کریمپور در روز ۲۵ اسفندماه ۱۳۳۲ انتشار یافت. دکتر میرحقانی پزشک قانونی وقت که از او معاینه کرده ـ به خبرنگار کیهان چنین می گوید :<blockquote>« مقارن ساعت ۶ بعد از ظهر به من اطلاع دادند که کریمپور شیرازی فوت کرده است من بلافاصله در بیمارستان شماره یک ارتش حضور یافتم . کریمپور در ساعت چهار و نیم بعد از ظهر فوت کرده بود، بر اثر معاینه ای که نمودم مشاهده شد چهار پنجم بدن او سوخته است ، سراسر بدن او بجز یک قسمت از پشتش و پاهای او تا نزدیک قوزک بکلی سوخته ، بطوریکه اظهار می شد کریمپور علاوه بر کهنه ای که آغشته به نفت کرده بود قسمتی از لباسهای خود را نیز به نفت آلوده کرده بود و در نتیجه قسمت زیادی از بدنش سوخته بود. جل الخالق.»<ref>وبسایت [http://asre-nou.net/1385/esfand/25/m-karimpour-shirazi.html عصر نو]</ref> </blockquote>حسین مکی وکیل اول تهران در دوره هفدهم مجلس شورای ملی در خصوص مرگ کریمپور شیرازی مینویسد: <blockquote>«...گفتم شهرت دارد که کریم پور شیرازی مدیر روزنامه شورش را که در لشگر دو زرهی زندانی بوده نخست به چوبه ای بسته اند و با تلمبه امشی بنزین بر او پاشیده و آتش زده اند و سپس با شلیک گلوله ای به مغزش او را کشته اند که طرز قتل و چگونگی چندش آور آن تولید تنفر کرده است و می گویند اعلیحضرت خواسته است از او انتقام بگیرد !...»<ref>خاطرات حسین مکی، ص ۴۱۹، انتشارات علمی</ref></blockquote>پس از مرگ او فرماندار نظامی سعی داشت که از انعکاس خبر سوزاندن کریمپور در جامعه ملتهب آن روز جلو بگیرد . | ||
روزنامه کیهان در شماره ۳۲۳۵ نوشت: <blockquote>«امروز مقامات انتظامی اطلاع دادند که دیشب کریمپور شیرازی که در مرکز ۲ زرهی در مجاور زندان آقای دکتر محمد مصدق بازداشت میباشد، قصد فرار داشت و خود را آتش زد … وی را که بیش از دوسوم بدنش سوخته بود امروز صبح به بیمارستان شماره یک ارتش برده و در اتاقی که مجاور دکتر فاطمی، که از دیشب به آنجا منتقل شده، بستری نمودند …» </blockquote>کیهان در این شماره، از زبان تیمسار سرتیپ بختیار، فرماندار نظامى و فرمانده لشگر دوزرهى نوشت: <blockquote>«… مقارن ساعت ۹ دیشب…کریم پور پیراهن خود را درآورده و آن را به وسیله نفت بخارى نفتى کاملاً آلوده مى نماید. در اولین لحظه که نگهبان در اتاق را گشود کهنه را به وسیله کبریت آتش زد و به طرف نگهبان پرتاب و سپس اقدام به فرار کرد ولى بر اثر دستپاچه شدن نگهبان کهنه که به کلاه کاسک او گیر کرده بود به صورت کریم پور افتاد و در حالى که یک قسمت از بدنش مشتعل بود پا به فرار گذاشت… در حال فرار ماموران چند تیر به طرف او شلیک کردند که به وى اصابت نکرد و بالاخره در ۲۰۰ قدمى زندان دستگیر شد… تمام لباس و قسمتى از بدن و موهاى سر و ابروى وى به کلى سوخته بود. ساعت ۱۰ صبح امروز به بیمارستان ارتش منتقل شد… خبرنگاران شنیدند که موقع انتقال مى گوید: آخ از زندگى سیرم. کریمپور در بیمارستان شماره یک ارتش در اتاق مجاور دکتر فاطمى بسترى شد. پزشکان مى گویند حال عمومى کریم پور رضایت بخش نیست.»<ref>روزنامه کیهان ۲۴ اسفند ۱۳۳۲- شمارهی ۳۲۳۵</ref></blockquote>روز ۲۴ اسفند ۱۳۳۲ دیگر امیدی به زنده ماندن کریمپور شیرازی نبود. وی در بیمارستان تمام توان خود را در گلو جمع کرد و فریاد زد:<blockquote>والاحضرت اشرف مرا کشت! </blockquote>اما دکتر ایادی ـ پزشک مخصوص ـ با تمسخر گفت: دیوانه است، هذیان می گوید.<ref>[https://melliun.org/iran/80940 چگونگی کشته شدن روزنامه نگار طرفدار نهضت ملی، امیرمختار کریم پور شیرازی]</ref> | روزنامه کیهان در شماره ۳۲۳۵ نوشت: <blockquote>«امروز مقامات انتظامی اطلاع دادند که دیشب کریمپور شیرازی که در مرکز ۲ زرهی در مجاور زندان آقای دکتر محمد مصدق بازداشت میباشد، قصد فرار داشت و خود را آتش زد … وی را که بیش از دوسوم بدنش سوخته بود امروز صبح به بیمارستان شماره یک ارتش برده و در اتاقی که مجاور دکتر فاطمی، که از دیشب به آنجا منتقل شده، بستری نمودند …» </blockquote>کیهان در این شماره، از زبان تیمسار سرتیپ بختیار، فرماندار نظامى و فرمانده لشگر دوزرهى نوشت: <blockquote>«… مقارن ساعت ۹ دیشب…کریم پور پیراهن خود را درآورده و آن را به وسیله نفت بخارى نفتى کاملاً آلوده مى نماید. در اولین لحظه که نگهبان در اتاق را گشود کهنه را به وسیله کبریت آتش زد و به طرف نگهبان پرتاب و سپس اقدام به فرار کرد ولى بر اثر دستپاچه شدن نگهبان کهنه که به کلاه کاسک او گیر کرده بود به صورت کریم پور افتاد و در حالى که یک قسمت از بدنش مشتعل بود پا به فرار گذاشت… در حال فرار ماموران چند تیر به طرف او شلیک کردند که به وى اصابت نکرد و بالاخره در ۲۰۰ قدمى زندان دستگیر شد… تمام لباس و قسمتى از بدن و موهاى سر و ابروى وى به کلى سوخته بود. ساعت ۱۰ صبح امروز به بیمارستان ارتش منتقل شد… خبرنگاران شنیدند که موقع انتقال مى گوید: آخ از زندگى سیرم. کریمپور در بیمارستان شماره یک ارتش در اتاق مجاور دکتر فاطمى بسترى شد. پزشکان مى گویند حال عمومى کریم پور رضایت بخش نیست.»<ref>روزنامه کیهان ۲۴ اسفند ۱۳۳۲- شمارهی ۳۲۳۵</ref></blockquote>روز ۲۴ اسفند ۱۳۳۲ دیگر امیدی به زنده ماندن کریمپور شیرازی نبود. وی در بیمارستان تمام توان خود را در گلو جمع کرد و فریاد زد:<blockquote>والاحضرت اشرف مرا کشت! </blockquote>اما دکتر ایادی ـ پزشک مخصوص ـ با تمسخر گفت: دیوانه است، هذیان می گوید.<ref>[https://melliun.org/iran/80940 چگونگی کشته شدن روزنامه نگار طرفدار نهضت ملی، امیرمختار کریم پور شیرازی]</ref> | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۷۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}} | {{پانویس|۳|اندازه=ریز}} | ||
:[[رده:اهالی فسا]] | :[[رده:اهالی فسا]] [[رده:روزنامهنگاران سیاسی اهل ایران]] [[رده:زندانیان سیاسی اهل ایران]] [[رده:شاعران معاصر اهل ایران]] [[رده:فعالان سیاسی کشتهشده اهل ایران]] [[رده:زادگان ۱۲۹۹]] [[رده:روزنامهنگاران مقتول اهل ایران]] | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش