۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
با شروع انقلاب ضد سلطنتی ایران ثریا ابولفتحی فعالانه وارد تظاهرات اعتراضي شد و همزمان با [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] آشنا گردید و با ورود به دانشگاه تبریز در سال ۱۳۵۸، به عضویت انجمن دانشجویان هوادار مجاهدین خلق درآمد. او در رابطه با انگیزهاش در مبارزه گفته بود: «تنها آرزوی من<ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/322 به یاد ثریا ابوالفتحی - سایت مجاهدین خلق] </ref> این است که تا آخرین قطره خون در این میدان بجنگم | با شروع انقلاب ضد سلطنتی ایران ثریا ابولفتحی فعالانه وارد تظاهرات اعتراضي شد و همزمان با [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] آشنا گردید و با ورود به دانشگاه تبریز در سال ۱۳۵۸، به عضویت انجمن دانشجویان هوادار مجاهدین خلق درآمد. او در رابطه با انگیزهاش در مبارزه گفته بود: «تنها آرزوی من<ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/322 به یاد ثریا ابوالفتحی - سایت مجاهدین خلق] </ref> این است که تا آخرین قطره خون در این میدان بجنگم | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
ثریا ابوالفتحی<ref>https://women.ncr-iran.org/fa/1394/09/15/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF-%D8%AB%D8%B1%D9%8A%D8%A7-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA%D8%AD%D9%8A/</ref> | ثریا ابوالفتحی در سال ۱۳۵۸ به دانشگاه تبریز راه یافت و در رشته زیستشناسی مشغول به تحصیل شد.<ref name=":0">[https://women.ncr-iran.org/fa/1394/09/15/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF-%D8%AB%D8%B1%D9%8A%D8%A7-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA%D8%AD%D9%8A/ زنی که همراه طفل بدنیا نیامده اش به جوخه اعدام سپرده شد.]</ref> | ||
==فعالیتهای سیاسی== | ==فعالیتهای سیاسی== | ||
ثریا ابوالفتحی که قبل از ورود به دانشگاه در تظاهرات ۱۳۵۷ با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] آشنا شده بود پس از ورود به دانشگاه به عضویت انجمن دانشجویان هوادار مجاهدین خلق درآمد. و در فروش نشریه، برپایی دکههای کتابفروشی، کار در قسمت خبری انجمن و یا مسئولیت انتظامات در مراسمهای مختلف شرکت داشت. | ثریا ابوالفتحی که قبل از ورود به دانشگاه در تظاهرات ۱۳۵۷ با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] آشنا شده بود پس از ورود به دانشگاه به عضویت انجمن دانشجویان هوادار مجاهدین خلق درآمد. و در فروش نشریه، برپایی دکههای کتابفروشی، کار در قسمت خبری انجمن و یا مسئولیت انتظامات در مراسمهای مختلف شرکت داشت. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
بعد از تعطیل شدن مراکز علنی مجاهدین در تیرماه ۱۳۵۹، ثریا به بخش محلات تبریز منتقل شد. او به علت صلاحیتهایی که از خود نشان داده بود مسئولیت امنیتی شاخه محلات را به عهده گرفت. در بهمنماه ۱۳۵۹ به قسمت انتشارات سازمان مجاهدین خلق در تبریز منتقل شد. او خانه اجارهای محل سکونت خودش را با قبول تمامی مسئولیتهای صنفی، تدارکاتی و امنیتی، به یک کارگاه انتشاراتی سازمان مجاهدین خلق تبدیل کرد. | بعد از تعطیل شدن مراکز علنی مجاهدین در تیرماه ۱۳۵۹، ثریا به بخش محلات تبریز منتقل شد. او به علت صلاحیتهایی که از خود نشان داده بود مسئولیت امنیتی شاخه محلات را به عهده گرفت. در بهمنماه ۱۳۵۹ به قسمت انتشارات سازمان مجاهدین خلق در تبریز منتقل شد. او خانه اجارهای محل سکونت خودش را با قبول تمامی مسئولیتهای صنفی، تدارکاتی و امنیتی، به یک کارگاه انتشاراتی سازمان مجاهدین خلق تبدیل کرد. | ||
==دستگیری== | ==دستگیری== | ||
در نیمه شب چهارشنبه ۲۸ مرداد سال ۱۳۶۰ مخفیگاه ثریا ابوالفتحی مورد حمله مسلحانه سپاه پاسداران قرار گرفت؛ ثریا کمک کرد همسرش از محاصره خارج شود، ولی خودش دستگیر و به زندان تبریز منتقل شد. به گفته شاهدین ثریا بلافاصله پس از دستگیری تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار گرفت.<blockquote>یکی از همبندیهای ثریا ابوالفتحی در این خصوص میگوید:</blockquote><blockquote>موقع دستگیری، ثریا خودش رو یه زن خونهدار معرفی کرده بود، به همین خاطر او را به بند زنان عادی آورده بودند. بعد از مدتی کوتاه اطلاعاتش لو رفت. محبت ثریا در بند همه را تحت تأثیر قرار داده بود. در سلول ما یک زن آلمانی بود که به ثریا دلبستگی زیادی پیدا کرده بود. یکبار به ثریا گفت: «من وقتی آزاد شدم راجع به تو با تلویزیونها و مجلات مصاحبه و افشاگری خواهم کرد» که البته همین کار را هم کرد. این زن آلمانی موقع آزاد شدن از زندان هزار تومان به سازمان کمک مالی کرد و گفت: افسوس که بیشتر از این پول ندارم که به شما تقدیم کنم ولی قول میدم در بیرون کمک مالی به سازمان مجاهدین را ادامه بدهم.»<ref | در نیمه شب چهارشنبه ۲۸ مرداد سال ۱۳۶۰ مخفیگاه ثریا ابوالفتحی مورد حمله مسلحانه سپاه پاسداران قرار گرفت؛ ثریا کمک کرد همسرش از محاصره خارج شود، ولی خودش دستگیر و به زندان تبریز منتقل شد. به گفته شاهدین ثریا بلافاصله پس از دستگیری تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار گرفت.<blockquote>یکی از همبندیهای ثریا ابوالفتحی در این خصوص میگوید:</blockquote><blockquote>موقع دستگیری، ثریا خودش رو یه زن خونهدار معرفی کرده بود، به همین خاطر او را به بند زنان عادی آورده بودند. بعد از مدتی کوتاه اطلاعاتش لو رفت. محبت ثریا در بند همه را تحت تأثیر قرار داده بود. در سلول ما یک زن آلمانی بود که به ثریا دلبستگی زیادی پیدا کرده بود. یکبار به ثریا گفت: «من وقتی آزاد شدم راجع به تو با تلویزیونها و مجلات مصاحبه و افشاگری خواهم کرد» که البته همین کار را هم کرد. این زن آلمانی موقع آزاد شدن از زندان هزار تومان به سازمان کمک مالی کرد و گفت: افسوس که بیشتر از این پول ندارم که به شما تقدیم کنم ولی قول میدم در بیرون کمک مالی به سازمان مجاهدین را ادامه بدهم.»<ref name=":0" /></blockquote> | ||
==='''لحظات پس از ابلاغ حکم اعدام به گفته شاهدین'''=== | ==='''لحظات پس از ابلاغ حکم اعدام به گفته شاهدین'''=== | ||
ساعت ده صبح روز پنجشنبه، ۲ مهر ۱۳۶۰ در زندان تبریز، ثریا ابوالفتحی رو به دادگاه احضار کردند. ساعت ۶ عصر بود که از دادگاه برگشت و با عجله وارد سلول شد و در حالیکه میخندید رو به من کرد و گفت: من نماز نخواندهام. پرسیدم چی شد؟ یک کلام گفت: اعدام! و با عجله برای خواندن نماز ایستاد. سکوت مطلق بر بند حاکم شد. نماز ظهر را که تمام کرد از او پرسیدم چه کس تو را خواسته بود؟ | ساعت ده صبح روز پنجشنبه، ۲ مهر ۱۳۶۰ در زندان تبریز، ثریا ابوالفتحی رو به دادگاه احضار کردند. ساعت ۶ عصر بود که از دادگاه برگشت و با عجله وارد سلول شد و در حالیکه میخندید رو به من کرد و گفت: من نماز نخواندهام. پرسیدم چی شد؟ یک کلام گفت: اعدام! و با عجله برای خواندن نماز ایستاد. سکوت مطلق بر بند حاکم شد. نماز ظهر را که تمام کرد از او پرسیدم چه کس تو را خواسته بود؟ | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
==بخشی از نامه ثریا ابوالفتحی به خانوادهاش== | ==بخشی از نامه ثریا ابوالفتحی به خانوادهاش== | ||
یک عنصر مجاهد فراتر از عواطف فردی به هر آنچه که به زندگانی دیگر انسانها گرمی و فروغ میبخشد و تکامل و تعالی جامعه را شتاب میدهد و عشقها و زیباییها را برای خلق به ارمغان میآورد، دل بستهاست و درست به همین دلیل برای پیرایش زندگی جمع و پالایش زندگی از هر چیز بیهوده و کجبنیان و شرارتبار، عشق و عاطفه فردی خود را فدا کرده است، مبارزه را با تمام رنجها و مصائب و فراقهایش پذیرفته و ققنوسوار تن و جان به شعلههای سوزان و پاککننده انقلاب و رزم و ایثار و شهادت انقلابی میسپارد. | یک عنصر مجاهد فراتر از عواطف فردی به هر آنچه که به زندگانی دیگر انسانها گرمی و فروغ میبخشد و تکامل و تعالی جامعه را شتاب میدهد و عشقها و زیباییها را برای خلق به ارمغان میآورد، دل بستهاست و درست به همین دلیل برای پیرایش زندگی جمع و پالایش زندگی از هر چیز بیهوده و کجبنیان و شرارتبار، عشق و عاطفه فردی خود را فدا کرده است، مبارزه را با تمام رنجها و مصائب و فراقهایش پذیرفته و ققنوسوار تن و جان به شعلههای سوزان و پاککننده انقلاب و رزم و ایثار و شهادت انقلابی میسپارد. | ||
==تخریب مزار ثریا ابوالفتحی | ==تخریب مزار ثریا ابوالفتحی در شهر تبریز== | ||
به گزارش سازمان مجاهدین خلق بنابر تصاویر دریافتی از شهر تبریز؛ سنگ مزار ثریا ابوالفتحی بطور کامل تخریب شدهاست و تنها آثار سیمان زیر سنگ بر جای ماندهاست که بر روی آن اسم ثریا به زحمت دیده میشود.<blockquote>آقای [[مسعود رجوی]] در توصیف ثریا ابوالفتحی گفتهاست:</blockquote><blockquote>شرح شهادت و تیرباران خواهر قهرمانم ثریا ابوالفتحی در زندان تبریز، براستی اسطوره فراموشیناپذیری است، که یکی از شیواترین برگهای افتخار مجاهدین را در کسوت زن رشید و دلیر مجاهد خلق بیان میکند و بیگمان هر انقلابی و هر زن و مرد آزاده ایرانی را، به تکریم و تحسین وامیدارد. آنقدر که دلخراش بودن صحنه تیرباران در فضایی مملو از کمالات و پاکباختگی انقلابی و عقیدتی و عشق و شور متعالی از یاد میرود. آنقدر که زبان از تشریح متانت و شیفتگی عقیدتی این شیرزن مجاهد و شهادت افسانهایاش درمیماند. آنقدر که دژخیمان و زندانبانان نیز متأثر و غرق تحقیر نسبت به خودشان و غرق در احساس احترام نسبت به مقام والا و درخشان و پرشکوه قهرمان شهید ما ثریا ابوالفتحی میشوند.</blockquote> | به گزارش سازمان مجاهدین خلق بنابر تصاویر دریافتی از شهر تبریز؛ سنگ مزار ثریا ابوالفتحی بطور کامل تخریب شدهاست و تنها آثار سیمان زیر سنگ بر جای ماندهاست که بر روی آن اسم ثریا به زحمت دیده میشود.<blockquote>آقای [[مسعود رجوی]] در توصیف ثریا ابوالفتحی گفتهاست:</blockquote><blockquote>شرح شهادت و تیرباران خواهر قهرمانم ثریا ابوالفتحی در زندان تبریز، براستی اسطوره فراموشیناپذیری است، که یکی از شیواترین برگهای افتخار مجاهدین را در کسوت زن رشید و دلیر مجاهد خلق بیان میکند و بیگمان هر انقلابی و هر زن و مرد آزاده ایرانی را، به تکریم و تحسین وامیدارد. آنقدر که دلخراش بودن صحنه تیرباران در فضایی مملو از کمالات و پاکباختگی انقلابی و عقیدتی و عشق و شور متعالی از یاد میرود. آنقدر که زبان از تشریح متانت و شیفتگی عقیدتی این شیرزن مجاهد و شهادت افسانهایاش درمیماند. آنقدر که دژخیمان و زندانبانان نیز متأثر و غرق تحقیر نسبت به خودشان و غرق در احساس احترام نسبت به مقام والا و درخشان و پرشکوه قهرمان شهید ما ثریا ابوالفتحی میشوند.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/200739 تخریب سنگ مزار مجاهد شهید ثریا ابوالفتحی]</ref></blockquote> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |