۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
دادگاه گروه جزنی به ریاست تیمسار ضیاء فرسیو، در بهمن ۱۳۴۷، حدود یک سال پس از دستگیری آنها، برگزار شد. اندکی کمتر از سه سال پیش از این تاریخ، به پیشنهاد بیژن، داییاش، منوچهر کلانتری، در فروردین ۱۳۴۵ برای تبلیغات و ارتباط با جنبشهای آزادیبخش، به لندن فرستاده شده بود. منوچهر در لندن در ارتباط فعّال با «کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی در اروپا»، قرار گرفته بود. وی پس از دستگیری بیژن جزنی و یارانش، از طریق کنفدراسیون با عفو بینالملل تماس گرفت و از آنها درخواست کرد هیأتی برای شرکت در دادگاه گروه جزنی به ایران بفرستد. عفو بینالملل قبول کرد و از مقامات ایران خواهان شرکت در جلسات دادگاه شد. دولت ایران پذیرفت. عفو بینالملل هیأتی را متشکّل از خانم بتی اَشتون، نماینده عفو بینالملل، آقایان ویلیام ویلسن، نمایندهی مجلس عوام انگلیس و لوئیجی، عضو حزب کمونیست ایتالیا را برای شرکت در دادگاه جزنی و یارانش به ایران فرستاد. این هیأت در دادگاه شرکت کرد. | دادگاه گروه جزنی به ریاست تیمسار ضیاء فرسیو، در بهمن ۱۳۴۷، حدود یک سال پس از دستگیری آنها، برگزار شد. اندکی کمتر از سه سال پیش از این تاریخ، به پیشنهاد بیژن، داییاش، منوچهر کلانتری، در فروردین ۱۳۴۵ برای تبلیغات و ارتباط با جنبشهای آزادیبخش، به لندن فرستاده شده بود. منوچهر در لندن در ارتباط فعّال با «کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی در اروپا»، قرار گرفته بود. وی پس از دستگیری بیژن جزنی و یارانش، از طریق کنفدراسیون با عفو بینالملل تماس گرفت و از آنها درخواست کرد هیأتی برای شرکت در دادگاه گروه جزنی به ایران بفرستد. عفو بینالملل قبول کرد و از مقامات ایران خواهان شرکت در جلسات دادگاه شد. دولت ایران پذیرفت. عفو بینالملل هیأتی را متشکّل از خانم بتی اَشتون، نماینده عفو بینالملل، آقایان ویلیام ویلسن، نمایندهی مجلس عوام انگلیس و لوئیجی، عضو حزب کمونیست ایتالیا را برای شرکت در دادگاه جزنی و یارانش به ایران فرستاد. این هیأت در دادگاه شرکت کرد. | ||
در این دادگاه هریک از اعضای گروه، به هنگام دفاع و ردّ اتّهامات دادستان با استناد به مواد قانونی، به شرح بازجویی و شکنجههای خود پرداختند. ازجمله، حسن ظریفی داستان نشاندنش را روی منقل برقی شرح و قسمتی از سوختگی کمرش را نشان داد و گفت: «چون | در این دادگاه هریک از اعضای گروه، به هنگام دفاع و ردّ اتّهامات دادستان با استناد به مواد قانونی، به شرح بازجویی و شکنجههای خود پرداختند. ازجمله، حسن ظریفی داستان نشاندنش را روی منقل برقی شرح و قسمتی از سوختگی کمرش را نشان داد و گفت: «چون مأخوذ به حیا هستم، فقط میگویم نشیمنگاهم از اینهم بدتر است». عباس سورکی شرح شلّاق خوردنها، بیخوابیهای اجباری و صحنهی اعدام مصنوعی را که برایش ترتیب داده بودند، تشریح کرد. شکنجه گران از او میخواستند اعتراف کند اسلحهای را که در ماشین او یافتهاند متعلق به بیژن جزنی است و او زیر بار نمیرفت. دکتر سیروس شهرزاد از بازجوییهای بدون وقفه و توأم با بیخوابی و سیلیهای وحشتناکی که منجر به پارگی گوشش شده بود، گفت. | ||
بیژن جزنی از ۲۹ روز باجویی توأم با شلاق و شکنجههای روحی و جسمی صحبت کرد و این که یکبار که برای اعتراض به این همه شکنجه، دست به اعتصاب غذا زدهاست، مأمورین دندانهایش را به وسیلهی آچار باز میکنند و یک شیشه شیر را توی حلقش سرازیر میکنند که در نتیجه، او مبتلا به اسهال خونی میشود… | بیژن جزنی از ۲۹ روز باجویی توأم با شلاق و شکنجههای روحی و جسمی صحبت کرد و این که یکبار که برای اعتراض به این همه شکنجه، دست به اعتصاب غذا زدهاست، مأمورین دندانهایش را به وسیلهی آچار باز میکنند و یک شیشه شیر را توی حلقش سرازیر میکنند که در نتیجه، او مبتلا به اسهال خونی میشود… |
ویرایش