کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:


== داستان ساخت راه‌آهن در ایران ==
== داستان ساخت راه‌آهن در ایران ==
راه‌آهن ایران، حداقل برای ایرانیان و علاقه‌مندان مسأله ایران،‌ یکی از بحث‌برانگیزترین راه‌آهن‌های جهان بوده است. راه‌آهنی که به‌قول روزنامه‌های همان روزگار، تنها راه‌آهنی بود که هیچ‌یک از قطب‌های جمعیتی ایران را به همدیگر وصل نمی‌کرد، خاصیت ترانزیت نداشت و تنها ویژگی‌اش، امکان استراتژیکی آن، برای دستیابی به روسیه(شوروی) بود.
راه‌آهن ایران، یکی از پروژه‌هایی است که در زمان رضاخان شروع شد، این پروژه را یکی‌ از موفقیت‌های رضاخان می‌دانند و آن را نشان میهن‌ دوستی او می دانند. اما ماجرای این راه‌‌آهن و ساخت آن چیست؟


البته درک واقعیت ایجاد راه‌آهن توسط رضاشاه به‌عنوان یک طرح استعماری، نیاز به دید وسیع‌تری دارد. 
=== نقش راه‌‌آهن در کشورهای سرمایه‌داری ===
راه آهن زیر ساخت بنیادین تولید در کشورهای سرمایه‌داری بود، زیرساخت‌های تمدن نوین غربی و راه رشد صنعتی آن، در همان اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم عبارت بودند از صنایع ذغال‌سنگ، فلزریزی و تجارت که بدون راههای ارتباطی گسترده، پروسه رشدشان متوقف می‌شد. البته دوام و بقای زیرساخت‌های راه رشد اقتصادی جدید، یعنی صنایع ذغال‌سنگ، نفت و فولادسازی به اضافه تجارت جهانی، خودشان تماماً مشروط بودند به توسعه ۲عامل زیربنایی مهم‌تر یعنی: راه‌آهن و تلگراف! سرمایه‌داری پیشرفته بدون این ۲عامل مبنایی، در همان کشور متروپل یعنی کشور استعمارگر، در نطفه خفه می‌شد.


راه‌آهن، زیرساخت بنیادین وجه تولید جدید
به بیان دیگر، شبکه راه‌آهن و تلگراف در واقع سلسله‌اعصاب نظم جدید بود که در تمامی محدوده جغرافیایی راه رشد صنعتی، گسترش پیدا می‌کرد و بدون توجه به مرز‌های ملی موجود، پیکره جدیدی متشکل از کشور متروپل و سرزمین‌های تحت‌الحمایه و مستعمره به‌وجود می‌آورد تا بتواند جریان مکیدن منابع مستعمرات به متروپل و رشد کشور مادر را فراهم کرده و امکان برقراری تجارت و بازار مورد نیاز کشور بالادستی را فراهم کند. 


زیرساخت‌های تمدن نوین غربی و راه رشد صنعتی آن، در همان اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم عبارت بودند از صنایع ذغال‌سنگ، فلزریزی و تجارت که بدون راههای ارتباطی گسترده، پروسه رشدشان متوقف می‌شد.
استعمارگران بیش از آن‌که برای شهروندان خود راه‌آهن ایجاد کنند، برای مستعمراتشان راه‌آهن می‌کشیدند.


جالب آن‌که دوام و بقای زیرساخت‌های راه رشد اقتصادی جدید، یعنی صنایع ذغال‌سنگ، نفت و فولادسازی به اضافه تجارت جهانی، خودشان تماماً مشروط بودند به توسعه ۲عامل زیربنایی مهم‌تر یعنی:
== نسبت «سرعت رشد سرمایه مالی» و «سرعت گسترش راه‌آهن» ==
بنا‌ به اطلاعات سالنامه آماری ۱۹۱۵ دولت آلمان و بایگانی امور راه‌آهن ۱۸۹۲ سرعت رشد سرمایه‌داری و سرمایه مالی در مجموعه اقتصاد جهانی با سرعت گسترش شبکه‌ راههای آهن در مستعمرات و کشورهای مستقل و نیمه‌مستقل آسیا و آمریکا رابطه مستقیم داشته است.


راه‌آهن و تلگراف!
احداث ۲۰۰هزار کیلومتر راه‌آهن جدید در مستعمرات و دیگر کشورهای آسیا و آمریکا معنایش بیش از ۴۰میلیارد مارک سرمایه‌گذاری جدید با شرایط بسیار پر صرفه و با دریافت سفارش‌های پرسود برای کارخانه‌های فولادسازی و غیره بوده است.<ref>منبع: امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایه‌داری لنین ص ۱۳۵ و ۱۳۶</ref>


سرمایه‌داری پیشرفته بدون این ۲عامل مبنایی، در همان کشور متروپل، در نطفه خفه می‌شد.
آمار و ارقام نشان می‌دهند که کشورهای استعمارگر، بیش از آن که برای خودشان راه‌آهن ایجاد کنند، سرگرم احداث راه‌آهن در مستعمرات‌شان بوده‌اند، تا بتوانند مسأله انتقال سریع و کلان منابع معدنی از مستعمره به متروپل و صدور کالا به بازارهای مستعمراتی را به بهترین وجه حل کرده و صدور فولاد تولید شده مازاد را نیز تضمین نمایند. 


به بیان دیگر، شبکه راه‌آهن و تلگراف در واقع سلسله‌اعصاب نظم جدید بود که در تمامی محدوده جغرافیایی راه رشد صنعتی، گسترش پیدا می‌کرد و بدون توجه به مرز‌های ملی موجود، پیکره جدیدی متشکل از کشور متروپل و سرزمینهای تحت‌الحمایه و مستعمره به‌وجود می‌آورد تا بتواند جریان مکیدن منابع مستعمرات به متروپل و رشد کشور مادر را فراهم کرده و امکان برقراری تجارت و بازار مورد نیاز کشور بالادستی را فراهم کند. 
حداقل برای ایرانیان و علاقه‌مندان مسأله ایران،‌ یکی از بحث‌برانگیزترین راه‌آهن‌های جهان بوده است. راه‌آهنی که به‌قول روزنامه‌های همان روزگار، تنها راه‌آهنی بود که هیچ‌یک از قطب‌های جمعیتی ایران را به همدیگر وصل نمی‌کرد، خاصیت ترانزیت نداشت و تنها ویژگی‌اش، امکان استراتژیکی آن، برای دستیابی به روسیه(شوروی) بود.


استعمارگران بیش از آن‌که برای شهروندان خود راه‌آهن ایجاد کنند، برای مستعمراتشان راه‌آهن می‌کشیدند 
البته درک واقعیت ایجاد راه‌آهن توسط رضاشاه به‌عنوان یک طرح استعماری، نیاز به دید وسیع‌تری دارد. 


نسبت «سرعت رشد سرمایه مالی» و «سرعت گسترش راه‌آهن در مستعمرات»! 
راه‌آهن، زیرساخت بنیادین وجه تولید جدید
 
بنا‌ به اطلاعات سالنامه آماری ۱۹۱۵ دولت آلمان و بایگانی امور راه‌آهن ۱۸۹۲ سرعت رشد سرمایه‌داری و سرمایه مالی در مجموعه اقتصاد جهانی با سرعت گسترش شبکه‌ راههای آهن در مستعمرات و کشورهای مستقل و نیمه‌مستقل آسیا و آمریکا رابطه مستقیم داشته است.
 
احداث ۲۰۰هزار کیلومتر راه‌آهن جدید در مستعمرات و دیگر کشورهای آسیا و آمریکا معنایش بیش از ۴۰میلیارد مارک سرمایه‌گذاری جدید با شرایط بسیار پر صرفه و با دریافت سفارش‌های پرسود برای کارخانه‌های فولادسازی و غیره بوده است.(منبع: امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایه‌داری لنین ص ۱۳۵ و ۱۳۶)
 
آمار و ارقام نشان می‌دهند که کشورهای استعمارگر، بیش از آن که برای خودشان(شهروندان خودشان و مالیات‌دهندگان خودشان) راه‌آهن ایجاد کنند، سرگرم احداث راه‌آهن در مستعمرات‌شان بوده‌اند! تا بتوانند مسأله انتقال سریع و کلان منابع معدنی از مستعمره به متروپل و صدور کالا به بازارهای مستعمراتی را به بهترین وجه حل کرده و صدور فولاد تولید شده مازاد را نیز تضمین نمایند. 


اهمیت راه‌آهن در استراتژی نظامی قدرتهای استعماری
اهمیت راه‌آهن در استراتژی نظامی قدرتهای استعماری
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری