کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱: خط ۱:
رضاخان در سال ۱۲۵۶ در آلاشت مازندران به دنیا آمد، هیچ گاه پدرش را ندید و مادرش نوش‌آفرین آیرملو بعد از مرگ پدر رضا خان، به تهران آمد و در محله سنگلج زندگی جدیدی را در فقر و بدبختی تمام شروع کرد. مخارج زندگی آنان تا هفت سالگی رضا برعهده  ابوالقاسم آیرم‌لو بود که در آن زمان به نام ابوالقاسم بیک، خیاط قزاقخانه بود.
'''رضاخان''' در سال ۱۲۵۶ در آلاشت مازندران به دنیا آمد، هیچ گاه پدرش را ندید و مادرش نوش‌آفرین آیرملو بعد از مرگ پدر رضا خان، به تهران آمد و در محله سنگلج زندگی جدیدی را در فقر و بدبختی تمام شروع کرد. مخارج زندگی آنان تا هفت سالگی رضا برعهده  ابوالقاسم آیرم‌لو بود که در آن زمان به نام ابوالقاسم بیک، خیاط قزاقخانه بود.


رضا در سن ۱۴ <ref name=":0" />سالگی توسط صمصام از نفرات علی‌اصغرخان امین‌السلطان صدراعظم به عنوان سرباز (تابین) وارد فوج(هنگ) سوادکوه شد، گفته شده به قدری کوچک بوده که دیگران وی را سوار اسب می‌کردند<ref name=":1" />، در سال ۱۲۷۵ که ناصرالدین‌شاه قاجار کشته می‌شود فوج سوادکوه برای حفاظت از مراکز دولتی و سفارت‌خانه‌ها به تهران فراخوانده می‌شود، که رضاخان مدتی‌ نگهبان سفارت آلمان و هلند در تهران بود و بعد به سرگروهبانی محافظین بانک استقراض روسیه در مشهد منصوب می‌شود.  
رضا در سن ۱۴ <ref name=":0" />سالگی توسط صمصام از نفرات علی‌اصغرخان امین‌السلطان صدراعظم به عنوان سرباز (تابین) وارد فوج(هنگ) سوادکوه شد، گفته شده به قدری کوچک بوده که دیگران وی را سوار اسب می‌کردند<ref name=":1" />، در سال ۱۲۷۵ که ناصرالدین‌شاه قاجار کشته می‌شود فوج سوادکوه برای حفاظت از مراکز دولتی و سفارت‌خانه‌ها به تهران فراخوانده می‌شود، که رضاخان مدتی‌ نگهبان سفارت آلمان و هلند در تهران بود و بعد به سرگروهبانی محافظین بانک استقراض روسیه در مشهد منصوب می‌شود.  
خط ۹۰: خط ۹۰:


این عمل که ماده‌ واحده را به رأی علنی گذاشتند، برخلاف آیین‌نامه‌‌های مجلس بود، چون مخالفان آن مشخص می‌شدند و خیلی‌ها نمی‌خواستند با رضاخان سر این موضوع درگیر شوند. در روز ۲۴ آذر ۱۳۰۴ رضا خان در مجلس حاضر شد و با ادای سوگند به عنوان پایه گذار حکومت پهلوی بر تخت نشست ودر ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد و پادشاه ایران شد.
این عمل که ماده‌ واحده را به رأی علنی گذاشتند، برخلاف آیین‌نامه‌‌های مجلس بود، چون مخالفان آن مشخص می‌شدند و خیلی‌ها نمی‌خواستند با رضاخان سر این موضوع درگیر شوند. در روز ۲۴ آذر ۱۳۰۴ رضا خان در مجلس حاضر شد و با ادای سوگند به عنوان پایه گذار حکومت پهلوی بر تخت نشست ودر ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد و پادشاه ایران شد.
== برخورد رضاخان با انقلابیون ==
== ثروت رضاخان ==
همچنین تصرف به زور اموال و املاک امیر عشایر خلخالی ,اقبال السلطنه ماکویی ,سردار معزز بجنوردی و خوانین بختیاری و غصب املاکی به وسعت سرزمین بلژیک به نفع خود و خانواده اش ..


== رضاخان و منابع نفت ایران ==
== رضاخان و منابع نفت ایران ==
نگاهی به سیاست‌های نفتی رضاشاه 
در این قسمت نگاهی می‌کنیم به سیاست‌های نفتی رضاشاه و همچنین چگونگی پیوستن یک قزاق نادار و بی‌چیز به جمع میلیونرهای عصر خود!
اول می‌پردازیم به قضیه واگذاری نفت ایران به انگلستان توسط رضاشاه و سابقه آن.


=== قرادادهای نفتی در زمان قاجار ===
ناصرالدین شاه، در سال ۱۸۷۲ میلادی(۱۲۵۱هجری خورشیدی) قراردادی با یک تاجر انگلیسی آلمانی‌تبار به اسم «بارون ژولیوس دو رویتر» بست و امتیاز استخراج نفت ایران را به وی واگذار کرد. این قرارداد با مخالفت مردم منتفی شد به‌خصوص که روسیه تزاری هم این قرارداد را در تعارض با منافع خود می‌دید.
ناصرالدین شاه، در سال ۱۸۷۲ میلادی(۱۲۵۱هجری خورشیدی) قراردادی با یک تاجر انگلیسی آلمانی‌تبار به اسم «بارون ژولیوس دو رویتر» بست و امتیاز استخراج نفت ایران را به وی واگذار کرد. این قرارداد با مخالفت مردم منتفی شد به‌خصوص که روسیه تزاری هم این قرارداد را در تعارض با منافع خود می‌دید.


خط ۱۰۹: خط ۱۰۰:
و حدود ۱۳سال بعد(سال۱۹۱۴) دولت انگلستان، طی معامله‌یی با «دارسی» به جای او طرف‌حساب ایران شد. 
و حدود ۱۳سال بعد(سال۱۹۱۴) دولت انگلستان، طی معامله‌یی با «دارسی» به جای او طرف‌حساب ایران شد. 


رضاشاه، اسناد نفت را به نفع بریتانیا نابود کرد
=== رضاخان و قراردادهای نفتی ===
 
رضاشاه که با حمایت انگلیس بر سرکار آمده بود،‌نمی‌توانست منافع انگلیس را نادیده بگیرد. در یک نمونه قراردادهای بین ایران و انگلیس را در بخاری انداخت و از بین برد.
در اختلاف‌های بعدی میان ایران و انگلستان، رضاشاه عامدانه و با توپ و تشر ساختگی، پرونده قراردادهای فیما‌بین را از بین برد و جلوی چشم وزیرانش آن‌را در بخاری انداخت.
 
مهدی قلی‌ هدایت(مخبرالسلطنه)، نخست‌وزیر وقت، در کتاب خود، «خاطرات و خطرات» می‌نویسد: «شب ششم آذر(۱۳۱۱) تیمور تاش، دوسیه(پرونده)‌ (نفت) را به هیات(وزیران) آورد. شاه تشریف آوردند و متغیرانه فرمودند: دوسیه نفت چه شد؟ گفته شد حاضر است.
 
زمستان است. بخاری می‌سوزد. دوسیه را برداشتند انداختند توی بخاری»!
 
مصطفی فاتح، معاون شرکت نفت انگلستان و ایران و نویسنده کتاب «۵۰سال نفت ایران» نوشته: «در پرونده مزبور، همه نامه‌های متبادله بین وزیر دربار و شرکت (موجود) بود. موقعی که نمایندگان دولت خواستند از آن استفاده کرده و بعضی از نامه‌های شرکت را برای تأیید اظهارات خود در شورای جامعه ملل ارائه دهند، ملاحظه کردند که اسناد مهمی را از دست داده‌اند.»(کتاب۵۰سال نفت ایران) 
 
رضاشاه، بین ایران و شرکت نفت انگلیس، حد وسط را گرفت!
 
«لرد کدمن»، رئیس انگلیسی هیأت‌مدیره شرکت نفت، بعدها در شرح خاطرات خود نوشت: «رضاشاه با نهایت مهربانی ما را پذیرفت و... پس از استماع طرفین، حد وسط را گرفت و دستور داد که حق‌الامتیاز را به ۴شلینگ در هر تن(۲شلینگ پایین‌تر از پیشنهاد دولت ایران) کاهش دهند و تمدید امتیاز قرارداد را نیز پذیرفت».(ایرج ذوقی، اقتصاد سیاسی نفت و مسائل نفت ایران، پاژنگ، ۱۳۷۵) 
 
نمونه‌ای از استکبار ستیزی رضاشاه! 
 
تقی‌زاده، امضاکننده همان قرارداد خائنانه از جانب رضاشاه،‌ در مجلس پانزدهم در مورد قرار داد ۱۹۳۳ گفت: «جالب اینجاست برای همین قرارداد که... موجب لعن آیندگان... بود با تبلیغات فراوان جشن‌ها گرفتند و به‌عنوان پیروزی بزرگ، به خورد ملت از همه جا بی‌خبر دادند!» (مصطفی فاتح، پنجاه سال نفت ایران، ص۳۰۲) 


رضاشاه، قرارداد «دارسی» را به نفع بریتانیا تمدید کرد و هم‌زمان برای لاپوشانی خیانت خود، جشن ضداستعماری گرفت! 
مهدی قلی‌ هدایت(مخبرالسلطنه)، نخست‌وزیر وقت، می‌نویسد: «شب ششم آذر(۱۳۱۱) تیمور تاش، دوسیه(پرونده)‌ (نفت) را به هیات(وزیران) آورد. شاه تشریف آوردند و متغیرانه فرمودند: دوسیه نفت چه شد؟ گفته شد حاضر است.


یک قلم از خیانت‌های رضاشاه
زمستان است. بخاری می‌سوزد. دوسیه را برداشتند انداختند توی بخاری»!<ref>کتاب «خاطرات و خطرات» ، مهدی‌قلی هدایت(مخبرالسلطنه)</ref>


دکتر مصدق در مجلس چهاردهم، ابعاد خیانت رضاشاه در مورد قرارداد نفت را افشا کرد و گفت: «اگر امتیاز دارسی تمدید نشده بود، در سال ۱۹۶۱ به بعد، دولت نه تنها به صدی ۱۶ عایدات حق داشت، بلکه صدی صد عایدات حق دولت بود... بنابراین، صدی ۸۴ از عایدات که در ۱۹۶۱ حق دولت می‌شود، بر طبق قرارداد جدید، کمپانی آن را تا ۳۲سال دیگر می‌برد. ۱۲۶میلیون لیره انگلیسی از قرار(لیره‌ای) ۱۶۰بیلیون و ۱۲۸میلیون ریال می‌شود و تاریخ عالم نشان نمی‌دهد که یکی از افراد مملکت، به وطن خود در یک معامله، ۱۶بیلیون و ۱۲۸میلیون ریال ضرر زده باشد. و شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند! 
مصطفی فاتح، معاون شرکت نفت انگلستان و ایران در این باره می‌نویسد: «در پرونده مزبور، همه نامه‌های متبادله بین وزیر دربار و شرکت (موجود) بود. موقعی که نمایندگان دولت خواستند از آن استفاده کرده و بعضی از نامه‌های شرکت را برای تأیید اظهارات خود در شورای جامعه ملل ارائه دهند، ملاحظه کردند که اسناد مهمی را از دست داده‌اند.»<ref>کتاب۵۰سال نفت ایران، مصطفی فاتح</ref>


یکی از خیانتهای رضاخان از زبان دکتر مصدق
رضاشاه در اختلاف بین ایران و شرکت نفت انگلیس به نفع شرکت انگلیسی حکم کرد. «لرد کدمن»، رئیس انگلیسی هیأت‌مدیره شرکت نفت، بعدها در شرح خاطرات خود نوشت: <blockquote>«رضاشاه با نهایت مهربانی ما را پذیرفت و... پس از استماع طرفین، حد وسط را گرفت و دستور داد که حق‌الامتیاز را به ۴شلینگ در هر تن(۲شلینگ پایین‌تر از پیشنهاد دولت ایران) کاهش دهند و تمدید امتیاز قرارداد را نیز پذیرفت».<ref>ایرج ذوقی، اقتصاد سیاسی نفت و مسائل نفت ایران، پاژنگ، ۱۳۷۵</ref></blockquote>یکی از قراردادهای امضاء شده در دوران رضاخان قرارداد ۱۹۳۳ بود، این قرارداد بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در دوره‌ی رضاشاه، پس از الغای قرارداد دارسی منعقد شد.


 از تمدید مدت، نه تنها دولت از این مبلغ محیرالعقول محروم شد بلکه ۲۰هزار سهمی که از سهام شرکت دارد، بعد از سال ۱۹۶۱ بلاتکلیف و معلوم نیست که دولت انگلیس که قدرت خود را برای تمدید مدت به کاربرده حاضر شود که از ۱۹۶۱ به بعد باز صاحبان سهام صدی ۸۴ از منافع شرکت را ببرند... آن روزی که سیاست یک‌طرفی بود ۳۲سال امتیاز نفت جنوب تمدید شد و از روی حداقلی که خود کمپانی برای عایدات دولت معین نمود، متجاوز از ۱۶بلیون ریال از کیسه ملت رفت و نسل‌های آتیه را از چنین عایدات هنگفتی محروم کرد. نسل‌های آتیه هر قدر نفرین کنند کم کرده‌اند». (بخشی از نطق مصدق در ۷آبان ۱۳۲۳در مجلس چهاردهم: منبع: کتاب گذشته چراغ راه آینده ص۴۲) 
رضاشاه پس از مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و رجینالد هوار سفیر بریتانیا درایران این قرارداد را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد. در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه می‌داد. مدت قرارداد ۶۰ سال تعیین شد.


رضاشاه سهم نفت خودمان را هم خرج نیازهای انگلستان کرد! 
تقی‌زاده، امضاکننده همان قرارداد از جانب رضاشاه،‌ در مجلس پانزدهم در مورد قرار داد ۱۹۳۳ گفت:  <blockquote>«جالب اینجاست برای همین قرارداد که... موجب لعن آیندگان... بود با تبلیغات فراوان جشن‌ها گرفتند و به‌عنوان پیروزی بزرگ، به خورد ملت از همه جا بی‌خبر دادند!» <ref>مصطفی فاتح، پنجاه سال نفت ایران، ص۳۰۲ </ref></blockquote>دکتر مصدق در مجلس چهاردهم، در مورد قرارداد ۱۹۳۳ گفت: <blockquote>«اگر امتیاز دارسی تمدید نشده بود، در سال ۱۹۶۱ به بعد، دولت نه تنها به صدی ۱۶ عایدات حق داشت، بلکه صدی صد عایدات حق دولت بود... بنابراین، صدی ۸۴ از عایدات که در ۱۹۶۱ حق دولت می‌شود، بر طبق قرارداد جدید، کمپانی آن را تا ۳۲سال دیگر می‌برد. ۱۲۶میلیون لیره انگلیسی از قرار(لیره‌ای) ۱۶۰بیلیون و ۱۲۸میلیون ریال می‌شود و تاریخ عالم نشان نمی‌دهد که یکی از افراد مملکت، به وطن خود در یک معامله، ۱۶بیلیون و ۱۲۸میلیون ریال ضرر زده باشد. و شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند!<ref>بخشی از نطق مصدق در ۷آبان ۱۳۲۳در مجلس چهاردهم: منبع: کتاب گذشته چراغ راه آینده </ref></blockquote>مصدق در خصوص غارت نفت ایران، همچنین گفت:‌<blockquote> از تمدید مدت، نه تنها دولت از این مبلغ محیرالعقول محروم شد بلکه ۲۰هزار سهمی که از سهام شرکت دارد، بعد از سال ۱۹۶۱ بلاتکلیف و معلوم نیست که دولت انگلیس که قدرت خود را برای تمدید مدت به کاربرده حاضر شود که از ۱۹۶۱ به بعد باز صاحبان سهام صدی ۸۴ از منافع شرکت را ببرند... آن روزی که سیاست یک‌طرفی بود ۳۲سال امتیاز نفت جنوب تمدید شد و از روی حداقلی که خود کمپانی برای عایدات دولت معین نمود، متجاوز از ۱۶بلیون ریال از کیسه ملت رفت و نسل‌های آتیه را از چنین عایدات هنگفتی محروم کرد. نسل‌های آتیه هر قدر نفرین کنند کم کرده‌اند». <ref>بخشی از نطق مصدق در ۷آبان ۱۳۲۳در مجلس چهاردهم: منبع: کتاب گذشته چراغ راه آینده ص۴۲</ref></blockquote>رضاشاه سهم نفت خودمان را هم خرج نیازهای انگلستان کرد! 


دکتر مصدق همچنین خاطرنشان کرد: «هر قدر هم که در امتیازنامه از عایدات شرکت برای خودمان سهم معین کنیم وقتی که دولت نتواند به حساب شرکت رسیدگی کند، نقش بر آب است».
دکتر مصدق همچنین خاطرنشان کرد: «هر قدر هم که در امتیازنامه از عایدات شرکت برای خودمان سهم معین کنیم وقتی که دولت نتواند به حساب شرکت رسیدگی کند، نقش بر آب است».
خط ۱۴۴: خط ۱۲۰:


تمدید خائنانه قرارداد «دارسی» واگذاری مستقیم ثروت ملی ایران به انگلیسی‌ها بود. اما حتی پول آن بخشی از نفت که عاید خودمان می‌شد هم، باز در واقع هزینه نیازهای استراتژیک انگلستان در ایران شد! یک مورد آن را دکتر مصدق در مجلس چهاردهم به شرحی که ذیلا ملاحظه می‌کنید، افشا کرد: ‌«هرگاه به محاسبه عواید نفت جنوب رجوع کنند معلوم خواهد شد که عواید مزبور منحصراً در راه سیاسی خرج شده است. عواید مزبور به مصرف راه‌آهن که به تمام معنی استراتژیک و برای ما سرتاپای ضرر است رسید که قبل از احداث آن، بارها نظریات خود را در مجلس شورای ملی گفتم و روزگار هم گفته‌های مرا تأیید کرد و همچنین به مصرف خرید اسلحه و مهماتی که ایران به آن احتیاج نداشت رسید، زیرا ما با دول مجاور خیال جنگ نداشتیم که محتاج به آن ‌در مهمات شویم و اگر آن مهمات برای ما بود، پس چه شد که در شهریور ۱۳۲۰ از دست ما رفت».(بخشی از نطق مصدق در ۷آبان ۱۳۲۳)
تمدید خائنانه قرارداد «دارسی» واگذاری مستقیم ثروت ملی ایران به انگلیسی‌ها بود. اما حتی پول آن بخشی از نفت که عاید خودمان می‌شد هم، باز در واقع هزینه نیازهای استراتژیک انگلستان در ایران شد! یک مورد آن را دکتر مصدق در مجلس چهاردهم به شرحی که ذیلا ملاحظه می‌کنید، افشا کرد: ‌«هرگاه به محاسبه عواید نفت جنوب رجوع کنند معلوم خواهد شد که عواید مزبور منحصراً در راه سیاسی خرج شده است. عواید مزبور به مصرف راه‌آهن که به تمام معنی استراتژیک و برای ما سرتاپای ضرر است رسید که قبل از احداث آن، بارها نظریات خود را در مجلس شورای ملی گفتم و روزگار هم گفته‌های مرا تأیید کرد و همچنین به مصرف خرید اسلحه و مهماتی که ایران به آن احتیاج نداشت رسید، زیرا ما با دول مجاور خیال جنگ نداشتیم که محتاج به آن ‌در مهمات شویم و اگر آن مهمات برای ما بود، پس چه شد که در شهریور ۱۳۲۰ از دست ما رفت».(بخشی از نطق مصدق در ۷آبان ۱۳۲۳)
== برخورد رضاخان با انقلابیون ==
== ثروت رضاخان ==
همچنین تصرف به زور اموال و املاک امیر عشایر خلخالی ,اقبال السلطنه ماکویی ,سردار معزز بجنوردی و خوانین بختیاری و غصب املاکی به وسعت سرزمین بلژیک به نفع خود و خانواده اش ..


ثروت رضاخان
ثروت رضاخان
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری