|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| کانونهای شورشی
| |
|
| |
|
| کانونهای شورشی و ایجاد آن یکی از راهبردهای مبارزه با دیکتاتوریها است؛ مبتکر این تئوری، انقلابی بزرگ ارنستو چه گوارا است. این تئوری در واقع از فوکوئیسم (focoism) یا تمرکز گرایی گرفته شدهاست.
| |
|
| |
| چه گوارا بر این باور بود که «یک نیروی نامنظم با همه کوچکیاش میتواند بر ارتشی منظم پیروز شود».<ref>کتاب چهگوارا صفحهٔ ۴۵ -نوشتهٔ اندرو سینکلر ترجمهٔ حیدرعلی رضایی</ref> این جمله پایه و اساس تئوری چهگوارا را تشکیل میدهد که توسط رژی دبره مدون شد.
| |
| [[پرونده:ارنستو چهگوارا مبتکر ایدهی کانونهای شورشی.jpg|جایگزین=ارنستو چهگوارا مبتکر ایدهٔ کانونهای شورشی|بندانگشتی|ارنستو چهگوارا مبتکر ایدهٔ کانونهای شورشی]]
| |
| چهگوارا برای نیروی کوچک با عنوان یک «کانون شورشی» مزایایی برمیشمارد، از جمله این که توان تحرک بالا دارد، نیروهای منظم ارتش مانند نیروی هوایی بر آن چیرگی ندارد و نهایتاً این که با ضرباتی که به دشمن وارد میکند، دشمن را به ستوه میآورد و دشمن را یا مجبور به عقبنشینی و یا تغییر تاکتیک میکند.
| |
|
| |
| در نبرد آزادسازی کوبا ابتدا نیروهای انقلابی در منطقه سیئرا مائسترا توانستند با ایجاد کانونهای شورشی و چریکی این منطقه را بدست بگیرند، این کانونهای شورشی به دلیل برخورداری از توان تحرک بالا؛ با ضرباتی که به ارتش دولتی وارد آوردند؛ باعث شدند ارتش باتیستا از پاسگاههایی که در سیئرامائسترا داشت عقبنشینی کند و در نتیجه اجباراً منطقهٔ وسیعی را تحت اختیار شورشیان رها کرد.<ref>کتاب چهگوارا صفحهٔ ۳۶-نوشتهٔ اندرو سینکلر ترجمهٔ حیدرعلی رضایی</ref> و نیروهای انقلابی از همین منطقه دولت دیکتاتوری باتیستا را سرنگون کردند.
| |
|
| |
| در زمانی که چهگوارا در کوبا میجنگید، تجربهاش ایجاد یک پایگاه کوچک بود؛ بعد پیشروی و آزاد سازی شهرهای کوچک و بعد از این طریق شهرهای بزرگ را آزاد کند، آزاد سازی سانتاکلارا نمونهای از این تجربه است.
| |
|
| |
| تجربهٔ انقلاب کوبا را چه گوارا، در نظریه کانونهای شورشی تئوریزه کرد، خلاصه این نظریه این بودکه اگر زمینهٔ انقلاب درکشوری آماده باشد و تودههای مردم حاکمیت را نخواهند، تعدادی عنصر از جان گذشته که او نام کانونهای شورشی را برآن مینهاد، برای سرنگون کردن دیکتاتوری کافی است.
| |
|
| |
| چهگوارا معتقد بود که نباید منتظر ماند که تمام شرایط مادی برای آغاز مبارزه مهیا شود؛ ایجاد کانو نهای شورش در نقاط مختلف کشور خود به خود میتواند این شرایط را فراهم کند.<ref>کتاب فرهنگ علوم سیاسی، علی آقا بخشی و مینو افشاری راد</ref>
| |
|
| |
| چه گوارا همچنین اعتقاد داشت این کانونها میتوانند به نقطه امید مردم در برابر حاکمیت ضدمردمی تبدیل شوند و با به حرکت درآوردن جامعه زمینه انقلاب و دگرگونی را بهوجود آوردند.<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/راز-قدرت-کانونهای-شورشی-راز-قدرت-خلق-ـ-مهدی-ابریشمچی سازمان مجاهدین]- راز قدرت کانونهای شورشی به قلم مهدی ابریشمچی</ref>
| |
|
| |
| در ایران امروزی شرایط عینی و ذهنی انقلاب وجود دارد، یعنی هم نارضایتی عمیق مردم از دولت وجود دارد (شرایط عینی) و هم یک اپوزیسیون سازمانیافته که رهبری جنبش را بدست دارد (شرایط ذهنی)، وجود دارد. این شرایط برای ایجاد کانون شورشی و ضربه زدن به دولت حاکم را فراهم میآورد.
| |
|
| |
| راهبرد کانونهای شورشی هم در انقلاب کوبا و هم در انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ روسیه بکار گرفته شده و موفق بودهاست. هر چند کپیبرداری از یک راهبرد ممکن است در همه جا یک جواب مشخص نداشته باشد، اما پس از اعلام راهبرد کانونهای شورشی توسط [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، از نتایجی که تا کنون بدست داده، درستی این راهبرد را به اثبات رساندهاست.
| |
|
| |
| بعد از قتلعام ساکنان اشرف در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ که در آن ۵۲ نفر جان خود را از دست دادند و ۷ نفر به گروگان گرفته شدند؛ مجاهدین اشرف را تخلیه کردند، در این زمان [[مسعود رجوی]] رهبر جنبش مقاومت ایران، استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، هزار اشرف به معنی پیشبرد امر سرنگونی با تیمهای انقلابی که سازمان یافته باشند، این تیمها و گروهها که در واقع یکانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران هستند؛ با سازمانیافتگی و وصل به فرماندهی متمرکز ([[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]) نقش بسیار مهمی در ایجاد و سازماندهی قیامها و اعتراضات دارند، تجربهٔ قیام دیماه و حرکات اعتراضی و خیزشهای بعدی این امر را اثبات کرد.
| |
|
| |
| == پیشینه تاریخی و نمونههایی از راهبرد کانونهای شورشی ==
| |
| [[پرونده:انقلاب کوبا از کانونهای شورشی شروع شد.jpg|جایگزین=انقلاب کوبا از کانونهای شورشی شروع شد |بندانگشتی|انقلاب کوبا از کانونهای شورشی شروع شد]]
| |
| در عمدهٔ انقلابات و جنگهایی که برای استقلال در سدهٔ اخیر انجام شده، بطور عام نقش هستههای مقاومت و چریکی بسیار عمده بودهاست؛ حتی در جنگ جهانی دوم این هستهها و پارتیزانهای مقاومت بودند که ضربات سنگینی به دستگاه هیتلر وارد میکردند، در انقلاب الجزایر، ویتنام و… نقش هستههای چریکی بسیار عمده بودهاست. در انقلاب مشروطه هم استبداد توانسته بود بر تمام سنگرهای آزادیخواهان غلبه کند؛ اما یک محله و یک خانه بود که مقاومت کرد، در محلهٔ امیرخیز، ستار خان ایستاد، بیرقهای تسلیم را از بالای خانهها پایین کشید، و جنبش مشروطه از آن نقطه تا فتح تهران پیش رفت.
| |
|
| |
| === انقلاب کوبا ===
| |
| در کوبا مردم از دیکتاتوری و فساد در کشور به جان آمده بودند، یک حاکم نظامی زندگی را بر مردم کوبا سخت و دشوار کرده بود، اولین تلاش مردم برای سرنگونی دیکتاتور شکست خورد، رهبران آن قیام دستگیر و به مکزیک تبعید شدند. انقلابیون در مکزیک در جمعبندی خودشان به این نتیجه رسیدند که برای سرنگون کردن یک دیکتاتور تا دندان مسلح، نیاز به سازماندهی مشخص میباشد.
| |
|
| |
| ۸۲ نفر در کشتی گرانما به سمت ساحل کوبا حرکت کردند، که بد آموزش دیده بودند و بد تجهیز شده بودند، هیچکدام نمیتوانستند کشتی را درست راه ببرند؛ بیشتر آنها دریازده شده بودند؛ و در طوفان تجهیزاتشان به دریا ریخته بود؛ در محلی نزدیک سیئرا مائسترا به ساحل رسیدند.<ref>کتاب چهگوارا صفحهٔ ۲۶ -نوشتهٔ اندرو سینکلر ترجمهٔ حیدرعلی رضایی</ref>در اولین نبرد در آلگریا دو پیو، شکست خوردند، اما معدود افرادی که در این نبرد زنده ماندند مایهٔ همه چیز شدند، کمکم چریکها با محیط سیئرا مائسترا خو گرفتند و با حمله به پاسگاههای محلی ارتش باتیستا را مجبور کردند که این منطقه را ترک کند و این افراد معدود به تدریج افزایش یافتند و یک منطقه بزرگ در اختیارشان بود که از این منطقه راه برای سرنگونی باتیستا باز شد.
| |
|
| |
| درکوبا هم یک جامعه بجان آمده زیر فشار دیکتاتوری و فساد وجود داشت، با یک حاکم نظامیکه عرصه را بر مردم تنگ کرده بود. اولین تلاش مردم برای سرنگونی دیکتاتور شکست خورد، رهبران آن قیام که درراسشان فیدل کاسترو بود، دستگیر و تبعید شدند. انقلابیون در تبعیدگاه خود در مکزیک در جمعبندی شان به این نتیجه رسیدند که برای سرنگون کردن رژیم تا دندان مسلح باتیستا، دیکتاتور کوبا، نیاز به یک سازماندهی مشخص و منطبق با شرایط دارد. فیدل کاسترو و یارانش با تشکیل یک هسته سی وچند نفره از یارانش وارد خاک کوبا شدند، و مبارزه ای را آغاز کردند که نهایتاً به سرنگونی دیکتاتور کوبا منجر شد.
| |
| [[پرونده:انقلاب اکتبر شوروی نمونهای از بکار گیری کانونها و هستههای مقاومت.jpg|جایگزین=انقلاب اکتبر شوروی نمونهای از بکار گیری کانونها و هستههای مقاومت|بندانگشتی|انقلاب اکتبر شوروی نمونهای از بکار گیری کانونها و هستههای مقاومت]]
| |
| تجربه انقلاب کوبا را چه گوارا، در نظریه کانونهای شورشی تئوریزه کرد، خلاصهٔ این نظریه این بود که اگر زمینه انقلاب درکشوری آماده باشد و تودههای مردم حاکمیت را نخواهند، تعدادی عنصر از جان گذشته که او نام کانونهای شورشی را برآن مینهاد، برای سرنگون کردن دیکتاتوری کافی است، از اینجا بود که تئوری کانونهای شورشی متولد شد، کانون شورشی مانند موتوری کوچک با کار منظم و حساب شده خود، موتور بزرگ که همان جامعه باشد را به حرکت در میآورد.
| |
|
| |
| === انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ ===
| |
| لنین، در سال ۱۹۱۷ موفق شد اولین انقلاب سوسیالیستی را در کشور روسیهٔ تزاری به ثمر بنشاند. او در مسیر مبارزه برای سرنگونی دیکتاتوری تزاری به این نتیجه رسید که بدون عنصر رهبری و نفرات از جان گذشته، این مبارزات به ثمر نخواهد نشست. استدلال لنین بسیار ساده، روشن و منطقی بود؛ او میگفت وقتی تودههای مردم وارد خیابان میشوند، ولی فاقد سازماندهی باشند، نیروی حاکم با برخورد خشن و قهرآمیز میتواند آنها را سرکوب کند؛ بر همین اساس لنین یک حزب پیشگام تشکیل دارد و با آموزش نفرات، هستههای انقلابی را تشکیل داد که زمینه ساز شورش همگانی را بوجود آوردند، در نهایت حکومت تزاری بر اثر همین قیامهای سازماندهی شده فروپاشید.
| |
|
| |
| == پیشینهٔ تشکیل کانونهای شورشی در ایران ==
| |
| بعد از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف بینالمللی به فرماندهی آمریکا، ایالات متحدهٔ آمریکا در یک معاملهٔ سیاسی با رژیم ایران مجاهدین را خلع سلاح کرد، اما مجاهدین تصمیم گرفتند که به هر قیمت مقاومت کنند. مسعود رجوی گفت:<blockquote>اگر اشرف بایستد، جهانی به حمایت برخواهد خاست.<ref>پیام مسعود رجوی به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران</ref></blockquote>
| |
| [[پرونده:قرارگاه اشرف.jpg|جایگزین=قرارگاه اشرف|بندانگشتی|قرارگاه اشرف]]
| |
| بعد از چند سال آمریکا اعضای مجاهدین را تحویل دولت عراق داد که دوست رژیم ایران بود و دشمن مجاهدین محسوب میشد؛ دولت عراق دهها بار حملات مرگباری را علیه سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی انجام داد؛ یکی از این حملات قتلعام ۱۰۰ عضو مجاهدین بود که در اشرف به کار نگهبانی از اموال مجاهدین مشغول بودند؛ در این حمله ۵۲ نفر جان باختند و ۷ نفر را به گروگان گرفتند. چند روز بعد نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران اشرف را تخلیه کردند.
| |
|
| |
| بعد از تخلیهٔ اشرف مسعود رجوی استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، در واقع [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود که تکثیر شد به هزار [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]، به یگانهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و این به سراسر ایران رفت. در هر شهر، در هر کارخانه، در هر اداره و در هر محله و روستا، یگانهای ارتش آزادیبخش شکل گرفت.<ref>استراتژی کانونهای شورشی- [https://www.mojahedin.org/i/استراتژی-کانونهای-شورشی-گفتگو-مهدی-براعی گفتگو با مهدی براعی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
| |
|
| |
| این یگانها که همان کانونهای شورشی هستند که از اعضای ارتش آزادیبخش بهشمار میروند. کار این کانونهای شورشی علاوه بر این که موتوری قیام هستند، هدایت و سازماندهی قیام مردم ایران را به عهده دارد؛ مردمی که برای سرنگونی رژیم ایران به پا خاستند.
| |
|
| |
| == ویژگی و نقش کانونهای شورشی ==
| |
| [[پرونده:تیم موتور سوار کانون شورشی.jpg|جایگزین=تیم موتور سوار کانون شورشی|بندانگشتی|تیم موتور سوار کانون شورشی]]
| |
| کانونهای شورشی کوچکترین سلول برای نیروی مقاومت میباشد. کانون شورشی یک تیم یا گروه در یک محله یا دانشگاه یا کارخانه یا مدرسه و یا هرجایی است که با تعداد محدود و از دو نفر بیشتر که در ارتباط با سازمان مقاومت سراسری علیه دیکتاتوری به فعالیتهای مبارزاتی میپردازند. این کانونهای شورشی که در میان مردم هستند، شناسایی آنها برای دشمن بسیار مشکل است، مانند ماهی در آب براحتی میتوانند از چشم دشمن پنهان شوند. از این رو با رعایت نکات امنیتی میتواند ضربات جدی به دشمن وارد کند.
| |
|
| |
| کانون شورشی یک یکان به فرمان [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] میباشد؛ و اعضای آن به دلیل رویه و مشی مبارزاتیشان؛ اعضای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] محسوب میشوند.
| |
|
| |
| استراتژی کانونهای شورشی یک استراتژی انقلابی است؛ که خواهان دگرگونی اساسی و سرنگونی دولت حاکم بر ایران است؛ پیشبرد این استراتژی به کادرهای انقلابی نیاز دارد، کادرهایی که بتوانند، سلولها و یگانهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] باشند و این استراتژی انقلابی را به پیش ببرند. یعنی مبارزه حرفه آنها بشود. به همین دلیل اعضای کانونهای شورشی در شمار اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] هستند. تأکید بر عضو بودن آنهاست و نه حتی هوادار یا سمپات [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]].
| |
|
| |
| کانون شورشی یک هسته کوچک و پیش برنده یک خط در جهت سرنگونی رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه با هدف آزادی و حاکمیت مردمی است. کانون شورشی هسته و موتور اعتراضات و خیزشها را به دست میگیرد و بهمن وار به سرعت گسترش مییابد.
| |
|
| |
| چهگوارا در خصوص نقش کانونهای شورشی میگوید:<blockquote>«اگر در جایی یک کانون (مقاومت) وجود داشته باشد، حتی اگر به لحاظ کمیت محدود باشد، این کانون ارزشهای دموکراتیک را ساطع میکند. تشعشع ارزشهای آزادی، تشعشع ارزشهای همبستگی بینالمللی خواهد بود… وجود چنین کانونی در منطقه ای از جهان است که مستمراً مشروعیت رژیم ستمگر را از بین میبرد».</blockquote>
| |
|
| |
| === معنی مبارزه حرفهای برای کانونهای شورشی ===
| |
| [[پرونده:کانون شورشی ۱۵ شهریور.jpg|جایگزین=کانون شورشی ۱۵ شهریور|بندانگشتی|کانون شورشی ۱۵ شهریور]]
| |
| حرفهای بودن در مبارزه یعنی که تمام وقت مشغول مبارزه و کار در این راستا باشی، بدون داشتن کادرهایی که حاضر به مبارزهٔ حرفهای باشند، ادامهٔ مبارزه برای به ثمر رساندن آن یعنی استقرار حاکمیت مردمی، امکانپذیر نیست.
| |
|
| |
| مسعود رجوی در این باره میگوید:<blockquote>«هر چند که به عمد، سادهسازی و مقایسه میکنم اما میخواهم بگویم که مبارزه هم مثل علوم پزشکی نفرات حرفهای و سازمان کار تخصصی خاص خود را میخواهد. آیا کسی میتواند بدون اینکه دانشجوی حرفهای پزشکی باشد، دکتر بشود؟ خیر. دانشجوی غیرحرفهای طب مفهومی ندارد و از او طبیب متخصص ساخته نمیشود. مگر میشود، اگر من دانشجوی پزشکی هستم، هرازگاهی که وقت کردم سری به دانشکده بزنم و کتابی را ورق بزنم و بعد بتوانم دکتر حاذقی بشوم؟ نه این نمیشود؛ بنابراین مبارزه سیاسی یک علم است، افراد حرفهای و سازمان کار حرفهای خودش را میخواهد تا به هدف مورد نظر دست پیدا کند، بهعنوان مثال یک وقت هست که ما میخواهیم فقط یک مقاله انتقادی بنویسیم یا یک نشریه منتشر کنیم یا در انتخاباتی در فضای دموکراتیک شرکت کنیم. اما یک وقت هست که میخواهیم رژیم ولایت فقیه را سرنگون کنیم، در این صورت همه چیز فرق میکند، از افرادش تا آموزش و آمادهسازیهای آنها، از نوع و جنس تشکیلاتش، تا مناسبات اعضای این تشکیلات با یکدیگر. برای انجام این مأموریت از شعارها و برنامهشان گرفته تا آلترناتیو، استراتژی تا تاکتیکهایی که ارائه میدهند».<ref>کتاب استراتژی و قیام - به قلم مسعود رجوی - صفحهٔ ۲۸۹</ref></blockquote>در نتیجه، مبارزه نیاز به کادرهای حرفهای دارد، نفراتی که تمام وقتشان را صرف مبارزه کنند؛ از جان و مالشان بگذرند؛ از زندگی و رفاه عادی جامعه دست بکشند؛ کانونهای شورشی با وصل شدن به نیروی پیشتاز همین ویژگیها را انتخاب میکنند و به کادرهای حرفهای تبدیل میشوند.
| |
|
| |
| == درستی راهبرد کانونهای شورشی ==
| |
| [[پرونده:کانون شورشی ۹۰۹.jpg|جایگزین=کانون شورشی ۹۰۹|بندانگشتی|کانون شورشی ۹۰۹]]
| |
| نکته مهم در انتخاب راهبرد این است که، استراتژی چیزی نیست که ما بیاییم آن را ابداع بکنیم، بلکه کشف کردنی است.<ref>استراتژی کانونهای شورشی- [https://www.mojahedin.org/i/استراتژی-کانونهای-شورشی-گفتگو-مهدی-براعی گفتگو با مهدی براعی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> از طرفی استراتژی یک مقولهٔ استاتیک و ثابت نیست، بلکه براساس حرکات و راهبردی که دشمن در پیش میگیرد، متناسب با آن استراتژی تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال در یک عملیات نظامی ویژگیهای هدف، در طرحریزی خط و مشی حمله به هدف و تسخیر آن را تعیین میکند؛ یعنی هدف خودش سخن میگوید و باید این زبان را کشف کرد، یعنی باید قانونمندی هر هدف را کشف کرد؛ استراتژی هم کشف کردنی است.
| |
|
| |
| اگر استراتژی به معنی روش عام حاکم بر مسیر حرکت برای رسیدن به هدف، اشتباه باشد؛ اول بر سر کسانی که این راهبرد را انتخاب کردند؛ خراب خواهد شد. [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در مسیر رسیدن به آزادی و حاکمیت مردم، خط و مشیهای متفاوتی، متناسب با اقدامات دشمن اتخاذ کردهاست. ابتدا این راهبرد بر روی مبارزهٔ مسالمت آمیز سوار بود، مجاهدین در تمام انتخابات شرکت کردند، رأی آوردند و این حاکمیت بود که آنها را از رفتن به مجلس منع کرد؛ در انتخابات ریاست جمهوری هم به آنها اجازهٔ شرکت نداد؛ بعد از بسته شدن این مسیر باید بلافاصله خودشان را منطبق میکردند، ورود به قیام انقلابی و سراسری قهرآمیز در این مسیر بود؛ چون ماندن در استراتژی قبلی یعنی این که مجاهدین نابود میشدند.
| |
| [[پرونده:کانون شورشی آتش زدن بنر خامنه ای.JPG|جایگزین=کانون شورشی آتش زدن بنر خامنه ای|بندانگشتی|کانون شورشی آتش زدن بنر خامنه ای]]
| |
| مجاهدین راهبردهای مختلفی را امتحان کردند؛ از جمله عملیات چریک شهری، اما در نهایت این تجارب به [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی]] بالغ شد.
| |
|
| |
| ماندگاری سازمان مجاهدین بعد از گذر از حوادث سهمگین نشان از درستی خط و مشی آنها بودهاست، کانون شورشی هم به عنوان یک یکان از [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] به خوبی از عهده وظایف خودش برآمده و نتایج کارهایش موجب واکنش بالاترین مقامات حکومت ایران شدهاست. خامنهای خودش وارد شد و گفت:<blockquote>ضلع سوم (قیام دی ماه ۱۳۹۶) پادوییاش است، پادوییاش هم مربوط به سازمان منافقین ([[سازمان مجاهدین خلق ایران]]) بود.<ref>تلویزیون دولتی ایران - سخنرانی خامنهای - ۱۹ دی ماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>منظور خامنهای این است که نیروی عمل کننده در صحنه کانونهای شورشی هستند.
| |
|
| |
| در خلاصهٔ کلام استراتژی کانونهای شورشی نشان داد، زمانی که دیکتاتور مجالی برای هیچ تحرک سیاسی نمیگذارد، تنها راه تشکیل کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت میباشد.
| |
|
| |
| == پیامهای مسعود رجوی به کانونهای شورشی ==
| |
| [[پرونده:کانون شورشی اهواز.JPG|جایگزین=کانون شورشی اهواز|بندانگشتی|کانون شورشی اهواز]]
| |
| بعد از اعلام استراتژی کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران، [[مسعود رجوی]] فرمانده کل [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] پیامهایی را خطاب جوانان قیام آفرین و کانونهای شورشی ارسال کرد.
| |
|
| |
| پیامهای [[مسعود رجوی]] نقش مهمی در پیشبرد این استراتژی داشت:
| |
| * در گام اول این پیامها راهکارهای انحرافی را کور میکرد و راه بر هر گونه انحراف در مسیر مبارزه برای سرنگونی در این مرحله میبست،
| |
| * این پیامها زمینههای رشد راست روی و اپورتونیسم را در درون جبههٔ مردم میسوزاند،
| |
| * کاریسما و سابقهٔ مبارزاتی [[مسعود رجوی]] تأثیر بسیار زیادی بر روی جوانان و قیام آفرینان میگذاشت، تا بتوانند در این مسیر مستحکمتر حرکت کنند،
| |
| رسانههای دولتی هم به نقش مسعود رجوی اذعان داشتند، یک سایت نزدیک به حکومت ایران نوشت:<blockquote>«خط دهی اصلی کانونهای شورشی توسط [[مسعود رجوی]]، در قالب پیام به کانونهای شورشی صورت میگیرد. [[مسعود رجوی]] در ۱۱ مرداد در پیامی تحت عنوان مشت در برابر مشت، حمله در برابر حمله، آتش جواب آتش وعده داده که این اغتشاشات روز به روز گسترش مییابد و مدعی شد که نظام توان مقابله با آن را ندارد. مجاهدین دست به تغییر تاکتیک زدهاند، اغتشاشات نسبت به مقطع دیماه از واقعیتهایی عبور کرده، امروز در همه صنوف اعم از کامیونداران، بازاریان، مالباختگان، معلمان و کارگران نفوذ کرده و خط دهی میکنند؛ خصلت اغتشاشات تغییر ماهیت دادهاست. هر تظاهرات به سرعت تبدیل به تظاهرات سیاسی میشود، شعارها رنگ و بوی ساختارشکنانه میگیرد».<ref>عبور از جمره دوم! - [http://baharestaneh.ir/عبور-از-جمره-دوم/ پایگاه خبری تحلیلی بهارستانه]</ref></blockquote>
| |
| [[پرونده:یک تیم کانون شورشی.jpg|جایگزین=یک تیم کانون شورشی|بندانگشتی|یک تیم کانون شورشی]]
| |
| این نوشته اعتراف از حکومت و مقامات امنیتی به نقش بیجایگزین و تعیینکنندهٔ فرمانده [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] است که در کانونهای شورشی متبلور میشود.
| |
|
| |
| در ۷ دی ۱۳۹۶ فرماندهی [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] ضمن انتشار اولین بیانیه یادآور شد که:
| |
|
| |
| «دستور محوری روز برای جوانان و رزمندگان آزادی و همه نیروهای انقلابی تشکیل تیمها، دستهها و یگانهای ارتش آزادیبخش ملی در راستای هزار اشرف و کانونهای شورشی برای گسترش قیام است. حق گرفتنی است».
| |
|
| |
| و در بیانیه دوم فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران یادآوری شد:
| |
|
| |
| «حق مسلم رزمندگان آزادی و کلیه واحدهای ارتش آزادیبخش ملی که برای دفاع از خلق و میهن و برای جلوگیری از خونریزی توسط سپاه و بسیج و اطلاعات آخوندی مجهز و آماده شوند. تمامی سلاحها و امکانات متعلق به مردم ایران و فرزندان دلیر این خلق بهپاخواسته است».
| |
|
| |
| و بالاخره در سومین بیانیه که در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۹۶ منتشر شد تکلیف کانونهای شورشی در رو در رویی با نیروهای سرکوبگر و دشمنان خلق و کسانی که بخواهند قیام و خیزش بهحق مردم ایران را سرکوب کنند در یک جمله خلاصه میشود «شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده، آتش جواب آتش»
| |
|
| |
| == آیا ارتش آزادیبخش با کانونهای شورشی تعارض دارد؟ ==
| |
| [[پرونده:کانون شورشی بمناست تاسیس سازمان.jpg|جایگزین=کانون شورشی بمناست تأسیس سازمان|بندانگشتی|کانون شورشی بمناست تأسیس سازمان]]
| |
| ارتش آزادیبخش، هزار اشرف و کانونهای شورشی، یک مفهوم را بیان میکنند. در واقع هزار اشرف و کانونهای شورشی، گسترش یافته همان ارتش آزادیبخش است که در اشکال متناسب با شرایط و در انطباق فعال با شرایط عمل میکنند و گسترش مبارزه و تداوم آن را امکانپذیر میکنند آنچه تعیینکننده است خصلت رزمندگی و مقاومت و پیشبرد امر مبارزه با دشمن در سازمان کار رزمی است که جانمایه و جوهره ارتش آزادیبخش و کانونهای شورشی و هزار اشرف است و این ویژگیهاست که مشخص میکند کانون شورشی و هزار اشرف و ارتش آزادی پدیده ای واحد با ویژگیهای واحد هستند اما در محیط و شرایط مأموریت متفاوت. در واقع این سه پدیده نه تنها در تضاد با یکدیگر نیستند، بلکه عمیقاً در وحدت با یکدیگرند؛ و این وحدت محتوایی و جدایی ناپذیر؛ رمز قدرت آنها و در یک جمله، نشان دهندهٔ گسترش، عمق پیدا کردن و وسعت ارتش آزادیبخش در سراسر خاک میهن است.
| |
|
| |
| اسم «کانونهای شورشی» اگر چه یادآور تئوری کانونهای شورشی چهگوارا است؛ اما باید گفت انقلاب ایران در مداری متکاملتر از تمامی انقلابهای دوران معاصر راه منحصربهفرد خود را پیمودهاست. کانونهای شورشی که اکنون در بالاترین فراز مقاومت ایران تشکیل شدهاند، از یک سو متکی بهیک پشتوانه و فرماندهی نیرومند و از سوی دیگر برخوردار از یک ارتباطات دارای تضمین بالا با فرماندهی است. کانونهای شورشی بر ریشههای عمیق ۴دهه رزم مستمر رزمآوران مجاهد خلق استوار است که همه اشکال مختلف نبرد، از جنگ چریکی شهری، تا مقاومت در جنگل، تا جنگ در مناطق روستایی در دستههای پارتیزانی و تا جنگ جبههای در هیئت ارتش آزادیبخش را پشت سر گذاشته و از هر یک از آنها کتابها تجربه پرارزش انقلابی اندوختهاست.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/راز-قدرت-کانونهای-شورشی-راز-قدرت-خلق-ـ-مهدی-ابریشمچی راز قدرت کانونهای شورشی] - به قلم مهدی ابریشمچی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
|
| |
| == آیا کانونهای شورشی توان رویارویی با انبوه نیروهای سرکوب دولتی را دارد؟ ==
| |
| مقایسهٔ کمی کانونهای شورشی با نیروهای دولتی، یک مقایسهٔ درستی نیست؛ کانونهای شورشی در مقابل نیروهایی مانند بسیج و سپاه پاسداران، یک پدیدهٔ مستقلی نیستند، به این معنی که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در مقابل این رژیم هستند؛ قالیباف در این باره در مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۹۶ گفت:
| |
| [[پرونده:کانون شورشی ادای احترام به آرم.jpg|جایگزین=کانون شورشی ادای احترام به آرم سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|کانون شورشی ادای احترام به آرم [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]]]
| |
| «۴ درصد در جامعه ما هستند که از همه چیز برخوردارند ۹۶ درصد هستند که برخوردار نیستند».<ref>تلویزیون حکومتی ایران شبکه ۱–۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ اولین مناظره تلویزیونی ریاست جمهوری</ref>
| |
|
| |
| این نیروی اجتماعی در عمل، در سمت و جبههٔ کانونهای شورشی قرار دارند. یعنی در تعادل قوا یک طرف مردم ناراضی یعنی همین ۹۶ درصد با کانونهای شورشی (یگانهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]) قرار دارند، یک طرف هم نیروهای سرکوب دولتی.
| |
|
| |
| این تعادل به نفع مردم و کانونهای شورشی است؛ به این دلیل که حکومت ایران با داشتن انبوه نیروی سرکوب نتوانسته قیامها و تظاهراتها را کنترل کند.
| |
|
| |
| در رابطه با نقش کانونهای شورشی، یک سایت ایرانی در یک تحلیل ۶مادهای برای نیروهای امنیتی ایران نوشتهاست:
| |
|
| |
| «عنصر تعیینکننده نسبت به اغتشاشات دیماه ۹۶متشکل شدن اغتشاشگران است. چون سازمانیافتهاست. تشکلهایی به نام «کانونهای شورشی» درست کردند که هم قدرت تکثیر نیرویی دارند و هم از پتانسیل جایگزینی لیدرهای صحنه برخوردار میباشند. کیفیترین تحول صورت گرفته، وصل عقبه این کانونها به رهبری آن است».<ref>عبور از جمره دوم! - [http://baharestaneh.ir/عبور-از-جمره-دوم/ پایگاه خبری تحلیلی بهارستانه]</ref>
| |
|
| |
| که منظور از عقبه در اینجا [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و فرماندهیاش میباشد.
| |
|
| |
| در رویارویی بین مردم و کانونهای شورشی از یک طرف و حاکمیت از طرف دیگر، جبهه مردم و جوانان قیامآفرین امکانات و توانمندیهای عظیمی دارد که دشمن از آنها محروم است. این امکانات و توانمندیها عبارتند از:
| |
| # [[پرونده:کانون شورشی بلوچستان.jpg|جایگزین=کانون شورشی بلوچستان|بندانگشتی|کانون شورشی بلوچستان]]نیروی انسانی کماً و کیفاً بسیار برتر؛ عاملی که در هر جنگی عامل تعیینکننده است. تودههای عظیم مردم، ارتش بیکاران و گرسنگان، تودههایی که جز زنجیرها و دردهای خود چیزی برای از دست دادن ندارند و محروم از نان و کار و آزادی، عطشی سوزان، انگیزهای بسیار نیرومند و آمادگی برای فدا در هجوم به قلعهٴ غارتگران حاکم دارند. مهمتر اینکه قیام ۷ دی نشان داد که این تودهها نه تنها انگیزه بسیار قوی برای درافتادن با رژیم دارند در نتیجه سالها تجربه و همچنین در سایه آگاهی بخشی و فداکاری نسل مجاهد خلق به سطح عالی از درک و دانش سیاسی و اجتماعی در رابطه با رژیم دست یافتهاند که در کاکل آن شعار «اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمام ماجرا» میدرخشد و این نشان میدهد که اراده خلق برای سرنگون کردن تمامیت رژیم شکل گرفتهاست و به این یقین رسیدهاند که برای رهایی از رنجها و دردهایشان باید این رژیم را نابود کرد. این یک سرمایه بسیار بزرگ برای قیام و انقلابیون جان برکف میباشد. در حالی که تنها عامل حرکت سربازان و مزدوران جبهه مقابل، پول و انگیزههای مادی و فردی است.
| |
| # خوشبختانه در مرحله فعلی قیام برای سرنگونی رژیم در ایران از مساعدترین شرایط بینالمللی و منطقهای برخوردار است چرا که بهدلیل سالها حاکمیت آخوندها و نقشی که در صدور تروریزم و بنیادگرایی و جنگافروزی در منطقه و در جهان داشتهاند همچنین در سایه آگاهی بخشی مقاومت و فعالیتهای بینالمللی آن امروز دیگر جهان به این واقعیت رسیدهاست که با تداوم حاکمیت آخوندها در ایران خبری از ثبات، صلح و امنیت در منطقه و در جهان وجود نخواهد داشت. به همین دلیل رژیم محتضر آخوندی زیر انواع مختلف فشارهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی است.
| |
| # ولی عنصر تعیینکننده این است که کانونهای شورشی در داخل خاک میهن از یک پشتیبانی ارزشمند و بینظیر و تعیینکننده برخوردارند که آنهم عبارتند از عنصر هدایت کننده و رهبری کننده که راه را برای کانونهای شورشی ترسیم میکند و در واقع قدرت آن را دارد که نسل قیام را از سویی در هیئت کانونهای شورشی گرد آورد و راه درست را پیش پای آنها بگذارد و از سوی دیگر منبع و منشأ امید، باور، قدرت شورش علیه نظم موجود برای آنها باشد. به این ترتیب کانونهای شورشی میتوانند با ایمان به اینکه سرمایه عظیم ایمان و اراده سرنگونی را دارند این باور را به تودههای مظلوم منتقل کنند و آنها را در مسیر قیام رهبری نمایند. [[پرونده:کانون شورشی بمناست تاسیس مجاهدین.jpg|جایگزین=کانون شورشی بمناست تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|کانون شورشی بمناست تأسیس [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]]]
| |
| # عامل تعیینکنندهٴ دیگر در هر جنگی زمین است، در نبرد میان خلق و ضدخلق، زمین بهطور استراتژیک در اختیار نیروی خلق است. بهعنوان مثال در همین کارزار پیشرو (کارزار چهارشنبهسوری آتشین) مردم و جوانان هر خیابان و محله، آشنایی و اشراف کامل به محل سکونت خود و امکانات آن دارند و نیروی انتظامی از این اشراف بیبهره است. این به کانونهای شورشی و جوانان قیامآفرین امکان میدهد که با تسلط تاکتیک جنگ و گریز را بهکار بگیرند و پس از ظاهر شدن در یک نقطه و محله و پس از مشتعل کردن شعلههای حرکت اعتراضی و شعارهای اعتراضی هنگامی که نیروهای سرکوبگر وارد صحنه میشوند، آنجا را ترک کرده و به سرعت در نقطه و محله دیگری ظاهر شوند. همین اشراف به محل و زمین به رزمندگان کانون شورشی این امکان را میدهد که نیروی سرکوبگر را متفرق کرده و آنها را به محلهایی که برایشان ناشناخته است کشانده و سپس مورد حمله و گوشمالی قرار داده و ناپدید شوند.
| |
| # امتیاز دیگر کانونهای شورشی در نبرد پیش رو در چهارشنبهسوری و در هر صحنه دیگر نبرد در آینده این است که برای نیروهای منفور و روحیه باخته دشمن که خشم و شورش خلق را در قیام دی از نزدیک لمس کردهاند و ضربات آن قیام بر پیکر فرتوتشان فرود آمده هر ایرانی در خیابان از کودک ۶–۷ساله بلوچ تا مادران و پدران سالمند یک دشمن بالقوه هست تا چه رسد به زنان و مردان دلیر قیام. بهعبارت دیگر امروز دیگر هیچیک از نیروهای انتظامی و مزدوران دشمن احساس امنیت در خیابانها و حتی در خانههایشان ندارند و این به سرعت روحیه آنها را تضعیف میکند. در حالیکه برعکس هر ایرانی، ولو اینکه اعضاء کانون شورشی مستقیماً آنها را نشناسند بالقوه و بالفعل یک حامی و کمککار و دوست هستند؛ و دیگر حتی افراد بیتفاوت بسیار کم شدهاند. این یک سرمایه عظیم، مادی و معنوی برای کانونهای شورشی است؛<ref>[https://article.mojahedin.org/i/راز-قدرت-کانونهای-شورشی-راز-قدرت-خلق-ـ-مهدی-ابریشمچی راز قدرت کانونهای شورشی] - به قلم مهدی ابریشمچی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> که در هرصحنهٔ نبرد تعادل را به سود آنها میچرخاند و در یک محاسبهٔ نظامی محض از پارامترهای تضمین موفقیت نیروی جنگنده است.
| |
|
| |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
| |