۹۷۳
ویرایش
(اصلاح ارقام، ابرابزار) |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== پیشینه تاریخی و نمونههایی از راهبرد کانونهای شورشی == | == پیشینه تاریخی و نمونههایی از راهبرد کانونهای شورشی == | ||
[[پرونده:انقلاب کوبا از کانونهای شورشی شروع شد.jpg|جایگزین=انقلاب کوبا از کانونهای شورشی شروع شد |بندانگشتی|انقلاب کوبا از کانونهای شورشی شروع شد]] | |||
در عمدهٔ انقلابات و جنگهایی که برای استقلال در سدهٔ اخیر انجام شده، بطور عام نقش هستههای مقاومت و چریکی بسیار عمده بودهاست؛ حتی در جنگ جهانی دوم این هستهها و پارتیزانهای مقاومت بودند که ضربات سنگینی به دستگاه هیتلر وارد میکردند، در انقلاب الجزایر، ویتنام و… نقش هستههای چریکی بسیار عمده بودهاست. در انقلاب مشروطه هم استبداد توانسته بود بر تمام سنگرهای آزادیخواهان غلبه کند؛ اما یک محله و یک خانه بود که مقاومت کرد، در محلهٔ امیرخیز، ستار خان ایستاد، بیرقهای تسلیم را از بالای خانهها پایین کشید، و جنبش مشروطه از آن نقطه تا فتح تهران پیش رفت. | در عمدهٔ انقلابات و جنگهایی که برای استقلال در سدهٔ اخیر انجام شده، بطور عام نقش هستههای مقاومت و چریکی بسیار عمده بودهاست؛ حتی در جنگ جهانی دوم این هستهها و پارتیزانهای مقاومت بودند که ضربات سنگینی به دستگاه هیتلر وارد میکردند، در انقلاب الجزایر، ویتنام و… نقش هستههای چریکی بسیار عمده بودهاست. در انقلاب مشروطه هم استبداد توانسته بود بر تمام سنگرهای آزادیخواهان غلبه کند؛ اما یک محله و یک خانه بود که مقاومت کرد، در محلهٔ امیرخیز، ستار خان ایستاد، بیرقهای تسلیم را از بالای خانهها پایین کشید، و جنبش مشروطه از آن نقطه تا فتح تهران پیش رفت. | ||
=== انقلاب کوبا === | === انقلاب کوبا === | ||
در کوبا مردم از دیکتاتوری و فساد در کشور به جان آمده بودند، یک حاکم نظامی زندگی را بر مردم کوبا سخت و دشوار کرده بود، اولین تلاش مردم برای سرنگونی دیکتاتور شکست خورد، رهبران آن قیام دستگیر و به مکزیک تبعید شدند. انقلابیون در مکزیک در جمعبندی خودشان به این نتیجه رسیدند که برای سرنگون کردن یک دیکتاتور تا دندان مسلح، نیاز به سازماندهی مشخص میباشد. | در کوبا مردم از دیکتاتوری و فساد در کشور به جان آمده بودند، یک حاکم نظامی زندگی را بر مردم کوبا سخت و دشوار کرده بود، اولین تلاش مردم برای سرنگونی دیکتاتور شکست خورد، رهبران آن قیام دستگیر و به مکزیک تبعید شدند. انقلابیون در مکزیک در جمعبندی خودشان به این نتیجه رسیدند که برای سرنگون کردن یک دیکتاتور تا دندان مسلح، نیاز به سازماندهی مشخص میباشد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
درکوبا هم یک جامعه بجان آمده زیر فشار دیکتاتوری و فساد وجود داشت، با یک حاکم نظامیکه عرصه را بر مردم تنگ کرده بود. اولین تلاش مردم برای سرنگونی دیکتاتور شکست خورد، رهبران آن قیام که درراسشان فیدل کاسترو بود، دستگیر و تبعید شدند. انقلابیون در تبعیدگاه خود در مکزیک در جمعبندی شان به این نتیجه رسیدند که برای سرنگون کردن رژیم تا دندان مسلح باتیستا، دیکتاتور کوبا، نیاز به یک سازماندهی مشخص و منطبق با شرایط دارد. فیدل کاسترو و یارانش با تشکیل یک هسته سی وچند نفره از یارانش وارد خاک کوبا شدند، و مبارزه ای را آغاز کردند که نهایتاً به سرنگونی دیکتاتور کوبا منجر شد. | درکوبا هم یک جامعه بجان آمده زیر فشار دیکتاتوری و فساد وجود داشت، با یک حاکم نظامیکه عرصه را بر مردم تنگ کرده بود. اولین تلاش مردم برای سرنگونی دیکتاتور شکست خورد، رهبران آن قیام که درراسشان فیدل کاسترو بود، دستگیر و تبعید شدند. انقلابیون در تبعیدگاه خود در مکزیک در جمعبندی شان به این نتیجه رسیدند که برای سرنگون کردن رژیم تا دندان مسلح باتیستا، دیکتاتور کوبا، نیاز به یک سازماندهی مشخص و منطبق با شرایط دارد. فیدل کاسترو و یارانش با تشکیل یک هسته سی وچند نفره از یارانش وارد خاک کوبا شدند، و مبارزه ای را آغاز کردند که نهایتاً به سرنگونی دیکتاتور کوبا منجر شد. | ||
[[پرونده:انقلاب اکتبر شوروی نمونهای از بکار گیری کانونها و هستههای مقاومت.jpg|جایگزین=انقلاب اکتبر شوروی نمونهای از بکار گیری کانونها و هستههای مقاومت|بندانگشتی|انقلاب اکتبر شوروی نمونهای از بکار گیری کانونها و هستههای مقاومت]] | |||
تجربه انقلاب کوبا را چه گوارا، در نظریه کانونهای شورشی تئوریزه کرد، خلاصهٔ این نظریه این بود که اگر زمینه انقلاب درکشوری آماده باشد و تودههای مردم حاکمیت را نخواهند، تعدادی عنصر از جان گذشته که او نام کانونهای شورشی را برآن مینهاد، برای سرنگون کردن دیکتاتوری کافی است، از اینجا بود که تئوری کانونهای شورشی متولد شد، کانون شورشی مانند موتوری کوچک با کار منظم و حساب شده خود، موتور بزرگ که همان جامعه باشد را به حرکت در میآورد. | تجربه انقلاب کوبا را چه گوارا، در نظریه کانونهای شورشی تئوریزه کرد، خلاصهٔ این نظریه این بود که اگر زمینه انقلاب درکشوری آماده باشد و تودههای مردم حاکمیت را نخواهند، تعدادی عنصر از جان گذشته که او نام کانونهای شورشی را برآن مینهاد، برای سرنگون کردن دیکتاتوری کافی است، از اینجا بود که تئوری کانونهای شورشی متولد شد، کانون شورشی مانند موتوری کوچک با کار منظم و حساب شده خود، موتور بزرگ که همان جامعه باشد را به حرکت در میآورد. | ||
ویرایش