کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
«اگر کانون‌های قیام و انقلاب را همه جا، به خصوص، در کشورهای اسلامی برافرازیم، ما دشمن را در همه جا در پنجه‌های قوی خویش خرد خواهیم کرد». <ref>روزنامه‌ی «انقلاب اسلامی»، سرمقاله‌ی شماره‌‌ی ۲۶ دیماه۱۳۵۸</ref>
«اگر کانون‌های قیام و انقلاب را همه جا، به خصوص، در کشورهای اسلامی برافرازیم، ما دشمن را در همه جا در پنجه‌های قوی خویش خرد خواهیم کرد». <ref>روزنامه‌ی «انقلاب اسلامی»، سرمقاله‌ی شماره‌‌ی ۲۶ دیماه۱۳۵۸</ref>


وی همچنین در  آستانه‌ی کودتای فرهنگی در دانشگاه‌ها در فروردین ۱۳۵۹ گفت:<blockquote>«ما می‌خواهیم ارتش را تجدید انقلابی و اسلامی بنماییم و بهترین جهات‌ها همین [جنگ] است که دولت عراق برای ما فراهم میکند. من از این جهات [جنگ] نگرانی ندارم، نگرانی در کشور خود ماست. امروز این مسئله [سرکوبی مخالفان] را در شورای [انقلاب] به این نتیجه رساندیم و تصمیم که درآمد باید اجرا کرد. چه شما خوشت بیاید و چه نیاید».<ref>روزنامه‌ی «بامداد»، ۲۰ فروردین ۱۳۵۹</ref>  </blockquote> ابوالحسن بنی‌صدر در راهپیمایی موسوم به وحدت در روز ۲۲ فروردین ۱۳۵۹ خطاب به رئیس جمهور وقت عراق گفت: <blockquote>«ما انقلاب کردیم و یک آدم فاسد و خائن را بیرون کردیم، تو در این میان چه می‌گویی؟ ... ما مردم عراق را به رژیم فاسد تو بفروشیم؟ غیرممکن است. نمی‌فروشیم». </blockquote>سپس، به درخواست‌های مکرر رژیم عراق به رفع اختلافات اشاره کرده و گفت: <blockquote>   «اتفاقا، چند نوبت، چه زمانی که در مسئولیت بودم و چه زمانی که مسئولیت نداشتم، فرستادند و گفتند: ما آماده ایم تا امور خودمان را با شما حل کنیم. </blockquote><blockquote> من گفتم: با شما امری نداریم که حل کنیم. دفعه‌ی  آخر یاسر عرفات آمد و من همین جواب را دادم». <ref>روزنامه‌ی اطلاعات، ۲۳ فروردین۱۳۵۹</ref> </blockquote>در این خصوص آقای منتظری در دیدار با خمینی خطاب به او گفت : <blockquote>«... این روزها برادران عراقی ما، مرتباً، مراجعه میکنند و میگویند همانطور که حضرت امام خمینی انقلاب ایران را رهبری کردند تا به ثمر رسید، انتظار  داریم که انقلاب عراق را هم رهبری کند». <ref>روزنامه‌ی بامداد ۲۵ فروردین ۱۳۵۹ </ref> </blockquote>تمام این شواهد نشان می‌دهد که خمینی و دولتمردان او قصد نداشتند با عراق روابط سالم و معمول داشته باشند، و تماماً در فکر تغییر حکومت و سرنگونی دولت عراق بودند، این دیدگاه نگرانی بحقی در طرف عراقی ایجاد می‌کرد؛ بخصوص که عراق به لحاظ تعادل قوای جمعیتی و جغرافیایی توان مقابله با ایران را نداشت.
وی همچنین در  آستانه‌ی کودتای فرهنگی در دانشگاه‌ها در فروردین ۱۳۵۹ گفت:<blockquote>«ما می‌خواهیم ارتش را تجدید انقلابی و اسلامی بنماییم و بهترین جهات‌ها همین [جنگ] است که دولت عراق برای ما فراهم میکند. من از این جهات [جنگ] نگرانی ندارم، نگرانی در کشور خود ماست. امروز این مسئله [سرکوبی مخالفان] را در شورای [انقلاب] به این نتیجه رساندیم و تصمیم که درآمد باید اجرا کرد. چه شما خوشت بیاید و چه نیاید».<ref>روزنامه‌ی «بامداد»، ۲۰ فروردین ۱۳۵۹</ref>  </blockquote> ابوالحسن بنی‌صدر در راهپیمایی موسوم به وحدت در روز ۲۲ فروردین ۱۳۵۹ خطاب به رئیس جمهور وقت عراق گفت: <blockquote>«ما انقلاب کردیم و یک آدم فاسد و خائن را بیرون کردیم، تو در این میان چه می‌گویی؟ ... ما مردم عراق را به رژیم فاسد تو بفروشیم؟ غیرممکن است. نمی‌فروشیم».<ref>روزنامه‌ی اطّلاعات, ۲۳ فروردین۵۹</ref> </blockquote>سپس، به درخواست‌های مکرر رژیم عراق به رفع اختلافات اشاره کرده و گفت: <blockquote>   «اتفاقا، چند نوبت، چه زمانی که در مسئولیت بودم و چه زمانی که مسئولیت نداشتم، فرستادند و گفتند: ما آماده ایم تا امور خودمان را با شما حل کنیم. </blockquote><blockquote> من گفتم: با شما امری نداریم که حل کنیم. دفعه‌ی  آخر یاسر عرفات آمد و من همین جواب را دادم». <ref>روزنامه‌ی اطلاعات، ۲۳ فروردین۱۳۵۹</ref> </blockquote>در این خصوص آقای منتظری در دیدار با خمینی خطاب به او گفت : <blockquote>«... این روزها برادران عراقی ما، مرتباً، مراجعه میکنند و میگویند همانطور که حضرت امام خمینی انقلاب ایران را رهبری کردند تا به ثمر رسید، انتظار  داریم که انقلاب عراق را هم رهبری کند». <ref>روزنامه‌ی بامداد ۲۵ فروردین ۱۳۵۹ </ref> </blockquote>تمام این شواهد نشان می‌دهد که خمینی و دولتمردان او قصد نداشتند با عراق روابط سالم و معمول داشته باشند، و تماماً در فکر تغییر حکومت و سرنگونی دولت عراق بودند، این دیدگاه نگرانی بحقی در طرف عراقی ایجاد می‌کرد؛ بخصوص که عراق به لحاظ تعادل قوای جمعیتی و جغرافیایی توان مقابله با ایران را نداشت.


با این که طرف متجاوز عراق بود، اما شواهد انکار ناپذیری وجود دارد که خمینی به این جنگ نیاز داشت، و این جنگ را به دو کشور تحمیل کرد؛ و اگر جنگ را «تحمیلی» بنامیم این حکومت ایران بود که آن را تحمیل کرد، جنگی که سرمایه‌های بسیاری از  دو کشور را سوزاند و نابود کرد.
با این که طرف متجاوز عراق بود، اما شواهد انکار ناپذیری وجود دارد که خمینی به این جنگ نیاز داشت، و این جنگ را به دو کشور تحمیل کرد؛ و اگر جنگ را «تحمیلی» بنامیم این حکومت ایران بود که آن را تحمیل کرد، جنگی که سرمایه‌های بسیاری از  دو کشور را سوزاند و نابود کرد.
خط ۳۲۰: خط ۳۲۰:
در این گزازش کلیشه‌ی پاسپورت صادق طباطبایی با مهر ورود رسمی به اسرائیل و همچنین کلیشه سند انتقال یکی از محموله های تسلیحاتی از تل‌آویو به تهران به تاریخ۴ ژوئن ۱۹۸۱، درج شده بود.
در این گزازش کلیشه‌ی پاسپورت صادق طباطبایی با مهر ورود رسمی به اسرائیل و همچنین کلیشه سند انتقال یکی از محموله های تسلیحاتی از تل‌آویو به تهران به تاریخ۴ ژوئن ۱۹۸۱، درج شده بود.


 ژنرال آریل شارون درمورد تحویل سلاح‌های اسراییلی به ایران گفت:  <blockquote>«ما در زمان رژیم شاه، به ایران سلاح تحویل می‌دادیم. این عمل از آن پس هم، با موافقت آمریکا، ادامه یافت. آمریکا کاملاً در جریان تحویل سلاح‌ها به ایران قراردارد...»<ref>  روزنامه‌ی فرانسوی «لیبراسیون»، ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۳ میلادی - ۷مهر ۱۳۶۲</ref></blockquote>
 ژنرال آریل شارون درمورد تحویل سلاح‌های اسراییلی به ایران گفت:  <blockquote>«ما در زمان رژیم شاه، به ایران سلاح تحویل می‌دادیم. این عمل از آن پس هم، با موافقت آمریکا، ادامه یافت. آمریکا کاملاً در جریان تحویل سلاح‌ها به ایران قراردارد...»<ref>روزنامه‌ی فرانسوی «لیبراسیون»، ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۳ میلادی - ۷مهر ۱۳۶۲</ref></blockquote>


و عملیات پشت عملیات! آن هم به قیمت هزاران هزار کشته، اسیر، مجروح و معلول.
و عملیات پشت عملیات! آن هم به قیمت هزاران هزار کشته، اسیر، مجروح و معلول.
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری