۹۷۳
ویرایش
خط ۲۹۰: | خط ۲۹۰: | ||
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو میشد و هزاران نفر کشته و مجروح میشدند. | در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو میشد و هزاران نفر کشته و مجروح میشدند. | ||
=== سربازان یکبار مصرف === | |||
محسن رضایی در همان سالها صراحتاً گفت که به سرباز یکبار مصرف نیاز دارد!<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | محسن رضایی در همان سالها صراحتاً گفت که به سرباز یکبار مصرف نیاز دارد!<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | ||
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانشآموز، در جبههها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref> | سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانشآموز، در جبههها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref> | ||
سرتیپ دوم اسکندر بیرالوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمیدانستیم کار آن بچهها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهرههای همه شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه میکردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جانهای ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>و عملیات پشت عملیات! آن هم به قیمت هزاران هزار کشته، اسیر، مجروح و معلول. | سرتیپ دوم اسکندر بیرالوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمیدانستیم کار آن بچهها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهرههای همه شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه میکردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جانهای ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote> | ||
=== طرحهای نظامی از پیش شکست خورده === | |||
طرحهای عملیاتی ایران پیشاپیش شکست خورده بود ولی برای شخص خمینی و فرماندهان جنگ و کسانی که دنبال استمرار جنگ بودند این موضوع اهمیتی نداشت. | |||
در این خصوص رفسنجانی گفت:<blockquote>«امام بهعنوان فرمانده کل قوا با مسائل نظامی آشنا نبود… وقتی عملیاتی مانند والفجر شکست میخورد و ناموفق میشد، اسم آن را والفجر مقدماتی! گذاشتند که در عملیات بعد جبران کنند! نظر امام بر ادامه جنگ، قاطع بود. حتی اجازه نمیدادند که این بحثها خدمت ایشان مطرح شود».<ref>روزنامه جمهوری اسلامی - ۷مهر ۱۳۷۹ </ref></blockquote>در خصوص اختلاف بین فرماندهان جنگ تلویزیون دولتی گفت: | |||
«درمراحل طراحی عملیاتی كه چندی بعد با نام والفجر ۸ انجام میشود ۲ تن از فرماندهان اصلی نبرد با دشمن یعنی حسین خرازی فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین و احمد كاظمی فرماندهی لشگر ۸ نجف اشرف در باره درستی تدابیر اتخاذ شده عملیات ابهام دارند و حاضر نیستند نیروهایشان را درحمله شركت دهند فرمانده سپاه به ناچار این دو لشگر بسیار قوی و خط شكن را از جمع یگانهای عمل كننده خارج میكند و جلسات بحث بررسی عملیات بدون حضور مستقیم خرازی و كاظمی دنبال میشود». <ref>تلویزیون دولتی برنامه دفاع مقدس- ۳ مهر ۱۳۸۷</ref> | |||
اما توضیح داده نمیشود که این اختلافات با چه مکانیزم و توضیحات و استدلالاتی حل و فصل شد. | |||
محسن رضایی نیز میگوید: (آن عملياتها نبايد انجام مي شد) در «سلسله عمليات والفجر» همان مرحلهی اول، كافی بود و نبايد مراحل بعدي اجرا میشد؛در کربلای ۴ هم باید گردانها را کم میکردیم.<ref>تلویزیون دولتی ایران برنامه «تیتر امشب» ۳ مهر ۱۳۹۵</ref> | |||
=== کربلای ۴ عملیات لو رفته === | |||
یکی از خسارتبارترین عملیاتها، کربلای ۴ بود؛ اسناد دانشنامهی جنگ ایران و عراق نشان میدهد که این عملیات در همان ابتدا «از كنترل و هدایت فرماندهی» خارج شده بود. همین سند ذكر كرده: بسیاری از صاحبنظران نظامی معتقدند که فرار یکی از نظامیان بلندپایه رژیم به عراق و خیانت او باعث لو رفتن و اطلاع عراق از این عملیات و آمادگی او برای مقابله دقیق با مانور ایران شده بود. محمد درودیان، راوی عملیات کربلای ۴ که در زمان عملیات در کنار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشت، دردی ماه ۱۳۹۳ در یادداشتی درباره علت لو رفتن این عملیات نوشت: سردار رضایی فرمانده پیشین کل سپاه در واکنش اولیه به نتایج پیشروی نیروها، بسیار آرام گفت: «عملیات از رده به کلی سری لو رفته است.» غیر از من که در کنار ایشان نشسته بودم و گزارشها را ضبط و ثبت میکردم، افراد حاضر متوجه این واکنش نشدند. | |||
با وجود این که معلوم بود این عملیات لو رفته است؛ اما بر اجرای آن اصرار شد و هزاران جوان ایرانی در این عملیات کشته و مجروح شدند. | |||
و عملیات پشت عملیات! آن هم به قیمت هزاران هزار کشته، اسیر، مجروح و معلول. | |||
۸مهر ۱۳۶۰ - عملیات موسوم به ثامنالائمه. | ۸مهر ۱۳۶۰ - عملیات موسوم به ثامنالائمه. | ||
خط ۳۰۷: | خط ۳۲۶: | ||
صحنههای فجیع جنگ ایران و عراق و کشتار نجومی نیروهای اعزامی به جبهه، دنیا را تکان داد. بههمین دلیل، سیلی از شخصیتها و نهادهای بینالمللی برای میانجیگری، به سوی ایران سرازیر شدند. ولی خمینی که راه سرکوب مردم و خواستههایشان را تازه پیدا کرده بود، بهرغم بیسوادی و بیتجربگی مطلق در امور نظامی، اصلاً کوتاه نمیآمد. | صحنههای فجیع جنگ ایران و عراق و کشتار نجومی نیروهای اعزامی به جبهه، دنیا را تکان داد. بههمین دلیل، سیلی از شخصیتها و نهادهای بینالمللی برای میانجیگری، به سوی ایران سرازیر شدند. ولی خمینی که راه سرکوب مردم و خواستههایشان را تازه پیدا کرده بود، بهرغم بیسوادی و بیتجربگی مطلق در امور نظامی، اصلاً کوتاه نمیآمد. | ||
محسن رضایی: «حکم که صادر شد آقای هاشمی خدمت امام میرود و میگوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا اینکه بجنگیم. امام میگوید بجنگید! هاشمی میگوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواستههای فرماندهان را عمل کنیم. امام میگوید عمل کنید! آنچه فرماندهان میخواهند را بروید تأمین کنید. هاشمی میگوید پول نداریم. امام میگوید بروید از مردم مالیات بگیرید. هاشمی میگوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمیآیند. امام میگوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم میگویم که همه به جبهه بروند. هاشمی میگوید ما ارز و دلار نداریم. امام میگوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!» | محسن رضایی: «حکم که صادر شد آقای هاشمی خدمت امام میرود و میگوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا اینکه بجنگیم. امام میگوید بجنگید! هاشمی میگوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواستههای فرماندهان را عمل کنیم. امام میگوید عمل کنید! آنچه فرماندهان میخواهند را بروید تأمین کنید. هاشمی میگوید پول نداریم. امام میگوید بروید از مردم مالیات بگیرید. هاشمی میگوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمیآیند. امام میگوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم میگویم که همه به جبهه بروند. هاشمی میگوید ما ارز و دلار نداریم. امام میگوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!» | ||
خط ۳۱۵: | خط ۳۳۲: | ||
پاسدار سعید قاسمی: «در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!» | پاسدار سعید قاسمی: «در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!» | ||
== قطعنامههای شورای امنیت == | == قطعنامههای شورای امنیت == |
ویرایش