کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۶: خط ۳۶:
ریشه‌ی جنگ ایران و عراق به اختلافات مرزی بین ایران و عراق برمی‌گردد، در اواسط دهه‌ی ۱۹۷۰ میلادی، شاه با حمایت غرب بویژه آمریکا به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل شده بود،‌ در این فضا عراق قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را برای حل و فصل اختلافات مرزی پذیرفت؛ این یک تجربه تلخ و تحقیرآمیزی برای عراق بود،‌ پس از امضای این قرار داد، ایران و عراق متعهد شدند که از گروه‌های مخالف همدیگر حمایت نکنند، به همین دلیل دولت عراق خمینی که در عراق و در نجف بود را محدود کرد؛ به همین دلیل خمینی مجبور به ترک عراق شد و به پاریس رفت.
ریشه‌ی جنگ ایران و عراق به اختلافات مرزی بین ایران و عراق برمی‌گردد، در اواسط دهه‌ی ۱۹۷۰ میلادی، شاه با حمایت غرب بویژه آمریکا به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل شده بود،‌ در این فضا عراق قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را برای حل و فصل اختلافات مرزی پذیرفت؛ این یک تجربه تلخ و تحقیرآمیزی برای عراق بود،‌ پس از امضای این قرار داد، ایران و عراق متعهد شدند که از گروه‌های مخالف همدیگر حمایت نکنند، به همین دلیل دولت عراق خمینی که در عراق و در نجف بود را محدود کرد؛ به همین دلیل خمینی مجبور به ترک عراق شد و به پاریس رفت.


خمینی به سبب محدودیت‌هایی که دولت عراق در هنگام حضور او در نجف به او اعمال کرده بود، کینه و خصومت زیادی با دولت عراق داشت.
خمینی به سبب محدودیت‌هایی که دولت عراق در هنگام حضور او در نجف به او اعمال کرده بود، کینه و خصومت زیادی با دولت عراق داشت؛ اختلاف‌های مرزی و آرزوی خمینی برای تشکیل یک امپراطوری اسلامی و جاه‌طلبی‌هایی سیاسی او از زمینه‌‌های بروز جنگ ایران و عراق بود.


=== قراداد الجزایر و نارضایتی عراق ===
=== '''آرزوهای خمینی برای تشکیل امپراتوری اسلامی''' ===
خمینی در اندیشه‌اش به دنبال ایجاد یک امپراطوری اسلامی شبیه امپراطوری عثمانی‌ بود؛ وی در سال ۱۳۲۳ پیش از پایان جنگ جهانی دوم درباره‌ی مرزهای جغرافیایی گفته‌ بود:
 
«این دیوارها که دور دنیا کشیدند و به نام کشور و وطن خواندند، از فکر محدود بشر پیدا شده! دنیا، وطن توده بشر است».[12]
 
یعنی تقسیم بندی جغرافیایی را اساساً قبول نداشت، پس از انقلاب ضد سلطنتی که خمینی قدرت را بدست گرفت؛ تمام تلاشش را برای ایجاد امپراطوری اسلامی بکار گرفت.
 
خمینی در روز ۷ اسفند ۱۳۵۷ یعنی فقط ۱۵ روز بعد از سرنگونی شاه، در دیدار با هیأتی از شیعیان کویت که به ریاست فردی به نام مُهری به دیدار او آمده بودند گفت:
 
« یک دولت بزرگ اسلامی باید بر همه جهان غلبه کند».[13]
 
دولت کویت اقدامات مُهری زا دخالت در امور داخلی این کشور تلقی کرد و مُهری و ۱۹ نفر از اطرافیان وی را در ۵ مهر ۱۳۵۸ از کویت اخراج کرد.[14]
 
روزنامه‌‌ی رأی العام کویت در این باره نوشت: «چنین معلوم است که تهران مایل است به نام اسلام یک امپراتوری را دوباره ایجاد نماید».[15]
 
در خصوص آرزوهای خمینی کیهان در اسفند ۱۳۵۷ نوشت:
 
«امام خواستار دولت جهانی اسلام شد».[16]
 
همچنین به دعوت فرمانده سپاه پاسداران، هیأت انقلاب اسلامی جزیرة العرب ( عربستان‌سعود، یمن، قطر، عمان و امارات متحده‌ی عربی) وارد تهران شدند، این هیأت باخمینی دیدار داشت و خمینی از آنها خواسته بود که دولت متبوع خودشان را سرنگون سازند.[17]
 
خمینی در نخستین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۸ صریحاً به موضوع صدور انقلاب اسلامی تأکید ورزید و گفت:
 
«ما باید به هر قیمت شده انقلاب خود را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم.» [18]
 
وی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ از قم به تهران آمد و در جماران مستقر شد؛ در دیدار با مردم آن محله تصریح کرد که :
 
« شما باید اسلام را به پیش ببرید و انشاءالله اسلام را به تمام دنیا صادر کنید و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرت ها بفهمانید.» [19]
 
بدین ترتیب نیت خمینی زنده کردن یک امپراتوری قدرتمند به اسم اسلام بود. 


=== خمینی و تحریک کردن مستمر طرف عراقی ===
=== خمینی و تحریک کردن مستمر طرف عراقی ===
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری