۹۷۳
ویرایش
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ریشهی جنگ ایران و عراق به اختلافات مرزی بین ایران و عراق برمیگردد، در اواسط دههی ۱۹۷۰ میلادی، شاه با حمایت غرب بویژه آمریکا به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل شده بود، در این فضا عراق قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را برای حل و فصل اختلافات مرزی پذیرفت؛ این یک تجربه تلخ و تحقیرآمیزی برای عراق بود، پس از امضای این قرار داد، ایران و عراق متعهد شدند که از گروههای مخالف همدیگر حمایت نکنند، به همین دلیل دولت عراق خمینی که در عراق و در نجف بود را محدود کرد؛ به همین دلیل خمینی مجبور به ترک عراق شد و به پاریس رفت. | ریشهی جنگ ایران و عراق به اختلافات مرزی بین ایران و عراق برمیگردد، در اواسط دههی ۱۹۷۰ میلادی، شاه با حمایت غرب بویژه آمریکا به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل شده بود، در این فضا عراق قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را برای حل و فصل اختلافات مرزی پذیرفت؛ این یک تجربه تلخ و تحقیرآمیزی برای عراق بود، پس از امضای این قرار داد، ایران و عراق متعهد شدند که از گروههای مخالف همدیگر حمایت نکنند، به همین دلیل دولت عراق خمینی که در عراق و در نجف بود را محدود کرد؛ به همین دلیل خمینی مجبور به ترک عراق شد و به پاریس رفت. | ||
خمینی به سبب محدودیتهایی که دولت عراق در هنگام حضور او در نجف به او اعمال کرده بود، کینه و خصومت زیادی با دولت عراق | خمینی به سبب محدودیتهایی که دولت عراق در هنگام حضور او در نجف به او اعمال کرده بود، کینه و خصومت زیادی با دولت عراق داشت؛ اختلافهای مرزی و آرزوی خمینی برای تشکیل یک امپراطوری اسلامی و جاهطلبیهایی سیاسی او از زمینههای بروز جنگ ایران و عراق بود. | ||
=== | === '''آرزوهای خمینی برای تشکیل امپراتوری اسلامی''' === | ||
خمینی در اندیشهاش به دنبال ایجاد یک امپراطوری اسلامی شبیه امپراطوری عثمانی بود؛ وی در سال ۱۳۲۳ پیش از پایان جنگ جهانی دوم دربارهی مرزهای جغرافیایی گفته بود: | |||
«این دیوارها که دور دنیا کشیدند و به نام کشور و وطن خواندند، از فکر محدود بشر پیدا شده! دنیا، وطن توده بشر است».[12] | |||
یعنی تقسیم بندی جغرافیایی را اساساً قبول نداشت، پس از انقلاب ضد سلطنتی که خمینی قدرت را بدست گرفت؛ تمام تلاشش را برای ایجاد امپراطوری اسلامی بکار گرفت. | |||
خمینی در روز ۷ اسفند ۱۳۵۷ یعنی فقط ۱۵ روز بعد از سرنگونی شاه، در دیدار با هیأتی از شیعیان کویت که به ریاست فردی به نام مُهری به دیدار او آمده بودند گفت: | |||
« یک دولت بزرگ اسلامی باید بر همه جهان غلبه کند».[13] | |||
دولت کویت اقدامات مُهری زا دخالت در امور داخلی این کشور تلقی کرد و مُهری و ۱۹ نفر از اطرافیان وی را در ۵ مهر ۱۳۵۸ از کویت اخراج کرد.[14] | |||
روزنامهی رأی العام کویت در این باره نوشت: «چنین معلوم است که تهران مایل است به نام اسلام یک امپراتوری را دوباره ایجاد نماید».[15] | |||
در خصوص آرزوهای خمینی کیهان در اسفند ۱۳۵۷ نوشت: | |||
«امام خواستار دولت جهانی اسلام شد».[16] | |||
همچنین به دعوت فرمانده سپاه پاسداران، هیأت انقلاب اسلامی جزیرة العرب ( عربستانسعود، یمن، قطر، عمان و امارات متحدهی عربی) وارد تهران شدند، این هیأت باخمینی دیدار داشت و خمینی از آنها خواسته بود که دولت متبوع خودشان را سرنگون سازند.[17] | |||
خمینی در نخستین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۸ صریحاً به موضوع صدور انقلاب اسلامی تأکید ورزید و گفت: | |||
«ما باید به هر قیمت شده انقلاب خود را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم.» [18] | |||
وی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ از قم به تهران آمد و در جماران مستقر شد؛ در دیدار با مردم آن محله تصریح کرد که : | |||
« شما باید اسلام را به پیش ببرید و انشاءالله اسلام را به تمام دنیا صادر کنید و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرت ها بفهمانید.» [19] | |||
بدین ترتیب نیت خمینی زنده کردن یک امپراتوری قدرتمند به اسم اسلام بود. | |||
=== خمینی و تحریک کردن مستمر طرف عراقی === | === خمینی و تحریک کردن مستمر طرف عراقی === |
ویرایش