کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۵۹: خط ۵۹:
تعداد هواداران و میلیشیاهای سازمان مجاهدین خلق ایران روز به روز افزایش پیدا می‌کرد، عدد ۵۰۰ هزار میلیشیا را می‌توان در روزنامه‌های دولتی ایران دید.
تعداد هواداران و میلیشیاهای سازمان مجاهدین خلق ایران روز به روز افزایش پیدا می‌کرد، عدد ۵۰۰ هزار میلیشیا را می‌توان در روزنامه‌های دولتی ایران دید.


اکبر گنجی در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«گروه‌هایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروه‌های سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبه‌نظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، می‌توانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>در طول ۲،۵ سال مبارزه سیاسی مجاهدین نزدیک به ۷۰ نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران،‌ براثر حملات نیروهای وابسته به حکومت جان باختند، اما مجاهدین واکنش قهر‌آمیز نشان ندادند. و تلاش کردند با فعالیت سیاسی افشاگرانه به مقابله با حکومت بپردازند. میلیشیا به عنوان نیروی اصلی سازمان مجاهدین خلق ایران که از جوانان و دانشجویان و دانش آموزان تشکیل شده بود فعالیت زیادی داشت.
اکبر گنجی در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«گروه‌هایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروه‌های سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبه‌نظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، می‌توانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>  هاشمی رفسنجانی هم درباره قدرت و نفوذ مجاهدین در آن روزها می گوید: <blockquote>«منافقین در خیلی جاها نفوذ داشتند... به طور وسیع در كشور وجود داشتند... آن قدر قوی بودند كه تظاهرات مسلحانه چند هزار نفری در تهران برگزاركردند... یك زمان چه در ادارات و چه در نیروهای مسلّح و چه در سایر جاها... میگفتند نظام دموكراتیك؛ یك تغییر این طوری میخواستند... نظام آن موقع یكپارچه نبود، ما مشكل... نفوذیها را داشتیم و خیلی چیزهای دیگر...» <ref>تلویزیون دولتی ایران ۷ تیر ماه ۱۳۷۷ </ref></blockquote>در طول ۲،۵ سال مبارزه سیاسی مجاهدین نزدیک به ۷۰ نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران،‌ براثر حملات نیروهای وابسته به حکومت جان باختند، اما مجاهدین واکنش قهر‌آمیز نشان ندادند. و تلاش کردند با فعالیت سیاسی افشاگرانه به مقابله با حکومت بپردازند. میلیشیا به عنوان نیروی اصلی سازمان مجاهدین خلق ایران که از جوانان و دانشجویان و دانش آموزان تشکیل شده بود فعالیت زیادی داشت.


۲۰ فروردین ۱۳۵۹ میلیشیا دست به یک رژه‌ی خیابانی زد، و در واقع علامتی بود از جانب مجاهدین که اگر بخواهند توان پاسخگویی قهر آمیز را دارند.
۲۰ فروردین ۱۳۵۹ میلیشیا دست به یک رژه‌ی خیابانی زد، و در واقع علامتی بود از جانب مجاهدین که اگر بخواهند توان پاسخگویی قهر آمیز را دارند.
خط ۷۵: خط ۷۵:
در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است: <blockquote>«در هفنه‌ها، روزها و لحظه‌های قبل از ۳۰ خرداد، مسیر حوادث نشان می‌داد كه تا آن‌جا كه به خمینی و رژیم ارتجاعیش مربوط می شود، همه چیز تعیین تكلیف شده است. خمینی شمشیر آخته را تا به آخر از غلاف بیرون كشیده و می‌خواست در لحظه‌ی مناسب فرود  آورد. تمامی گفت و شنودهای سیاسی و مسالمت آمیز با خمینی به پایان رسیده بود. از این‌رو مجاهدین به آخرین تیر تركش سیاسی خود می اندیشیدند. باید آخرین اتمام حجت را با خمینی انجام می‌دادند. هیچ چیز جز یك تظاهرات عظیم مردمی نمی‌توانست چنین نقش برجسته یی ایفا كند. اما این تظاهرات بمثابه سلاح بُرنده‌ی سیاسی بایستی هرچه زودتر وارد میدان می‌شد. زمان بسیار تعیین‌كننده بود،حتی یك روز زودتر و یا یك روز دیرتر همه چیز را  تغییر  می‌داد». <ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی - چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>۳۰ خرداد روز اتمام حجت مجاهدین با حاکمیت فرا می‌رسد، بیش از نیم میلیون تن از مردم تهران به تظاهراتی مسالمت آمیز دست می‌زنند اما با سرکوب خونین، حاکمیت روبرو شد، پیام خمینی مبنی بر سرکوب هر چه تمامتر و شلیک به تظاهر‌کنندگان از رادیو برای نیروهای دولتی و بخصوص پاسداران پخش شد، این پیام دستوری بی شکاف برای سرکوب تظاهر کنندگان بود.
در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است: <blockquote>«در هفنه‌ها، روزها و لحظه‌های قبل از ۳۰ خرداد، مسیر حوادث نشان می‌داد كه تا آن‌جا كه به خمینی و رژیم ارتجاعیش مربوط می شود، همه چیز تعیین تكلیف شده است. خمینی شمشیر آخته را تا به آخر از غلاف بیرون كشیده و می‌خواست در لحظه‌ی مناسب فرود  آورد. تمامی گفت و شنودهای سیاسی و مسالمت آمیز با خمینی به پایان رسیده بود. از این‌رو مجاهدین به آخرین تیر تركش سیاسی خود می اندیشیدند. باید آخرین اتمام حجت را با خمینی انجام می‌دادند. هیچ چیز جز یك تظاهرات عظیم مردمی نمی‌توانست چنین نقش برجسته یی ایفا كند. اما این تظاهرات بمثابه سلاح بُرنده‌ی سیاسی بایستی هرچه زودتر وارد میدان می‌شد. زمان بسیار تعیین‌كننده بود،حتی یك روز زودتر و یا یك روز دیرتر همه چیز را  تغییر  می‌داد». <ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی - چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>۳۰ خرداد روز اتمام حجت مجاهدین با حاکمیت فرا می‌رسد، بیش از نیم میلیون تن از مردم تهران به تظاهراتی مسالمت آمیز دست می‌زنند اما با سرکوب خونین، حاکمیت روبرو شد، پیام خمینی مبنی بر سرکوب هر چه تمامتر و شلیک به تظاهر‌کنندگان از رادیو برای نیروهای دولتی و بخصوص پاسداران پخش شد، این پیام دستوری بی شکاف برای سرکوب تظاهر کنندگان بود.


ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد:<blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود».<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref></blockquote>در دوره‌ی ۲،۵ ساله‌ی مبارزه سیاسی سازمان مجاهدین تلاش کرد تا انواع تاکتیک‌‌ها تصادم قهر‌آمیز را عقب بیاندازد، که نهایتاً‌ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ پایان این راه بود.
ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد:<blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود».<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref></blockquote>در دوره‌ی ۲،۵ ساله‌ی مبارزه سیاسی سازمان مجاهدین تلاش کرد تا انواع تاکتیک‌‌ها تصادم قهر‌آمیز را عقب بیاندازد، که نهایتاً‌ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ پایان این راه بود.  
 
اگر خویشتن‌داری مجاهدین نبود در همان ماههای اول پس از انقلاب كار به درگیری‌های خشونت بار می‌كشید كه خواست خمینی هم همان بود. او می‌دانست كه گذر زمان به سود مجاهدین عمل می‌کند و هرچه زمان بگذرد و فعالیت‌های مجاهدین در جامعه گسترده‌تر شود، نابودی آنها دشوارتر خواهدبود.<ref>وبسایت [https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/44449-5-1360 همبستگی ملی] </ref>


۳۰ خرداد پایان مبارزه مسالمت‌آمیز سیاسی و شروع یک مقاومت مسلحانه‌ی قهرآمیز بود، دیگر هیچ زبانی برای صحبت با حاکمیت باقی نمانده‌ بود. اما اجرای این تظاهرات کار سختی بود، چون فضای سیاسی تقریباً‌ بسته شده‌بود.
۳۰ خرداد پایان مبارزه مسالمت‌آمیز سیاسی و شروع یک مقاومت مسلحانه‌ی قهرآمیز بود، دیگر هیچ زبانی برای صحبت با حاکمیت باقی نمانده‌ بود. اما اجرای این تظاهرات کار سختی بود، چون فضای سیاسی تقریباً‌ بسته شده‌بود.
خط ۸۷: خط ۸۹:
در این‌جا بود كه طبق معمول، مسعود  شخصاً وارد میدان شد و طراحی و راه اندازی  بزرگترین تظاهرات را به‌دست گرفت. وی  با برگزاری نشستهای طولانی با مسئولان  و فرماندهان، همه چیز را با جزئیات آن طراحی كرد و به دست فرماندهان صحنه سپرد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران - چاپ ۱۳۷۴</ref>
در این‌جا بود كه طبق معمول، مسعود  شخصاً وارد میدان شد و طراحی و راه اندازی  بزرگترین تظاهرات را به‌دست گرفت. وی  با برگزاری نشستهای طولانی با مسئولان  و فرماندهان، همه چیز را با جزئیات آن طراحی كرد و به دست فرماندهان صحنه سپرد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران - چاپ ۱۳۷۴</ref>


مهدی ابریشمچی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران در خصوص تدارک تظاهرات ۳۰ خرداد گفت: <blockquote>«اگر من بخواهم یک لحظه تاریخی را تشریح بکنم، نشست مرکزیت مجاهدین با حضور برادرمان مسعود بود که در باره این موضوع بحث و بررسی می شد که چه باید کرد؟... مسعود سئوال اصلی را مطرح کرد و گفت که اگر ما وارد ۳۰ خرداد شویم و رژیم همین طور که انتظار می رود، متقابلا وارد شود و تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به رگبار ببندد، شما مسئولان مجاهدین چه کار می خواهید بکنید؟ تصمیمتان را پیشاپیش بگیرید تا در فردای ۳۰ خرداد حیران و سرگردان نمانیم. کسی که می خواست وارد ۳۰ خرداد شود، باید قدم بعد از ۳۰ خرداد را هم محاسبه می کرد. این همان جلسه ای بود که اتمام حجت مقدمتا در داخل مرکزیت مجاهدین و به دنبال آن در صفوف مجاهدین انجام گرفت».<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin بی‌بی‌سی فارسی]</ref></blockquote><blockquote>بعد از ۳۰ خرداد سازمان مجاهدین خلق مبارزه قهر‌آمیز را آغاز کرد، مسعود رجوی پیشتر گفته بود «وای به روزی که تصمیم بگیریم مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ بدهیم».<ref>سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ مجاهدین خلق در دانشگاه تهران- ۱۰ بهمن ۱۳۵۸</ref></blockquote>با شروع مقاومت قهر‌آمیز سازمان مجاهدین خلق تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص مجاهدین می‌گویند:<blockquote>«تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین كننده‌ی اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما این تاکتیک در درون سازمان مجاهدین هم اثرات خودش را داشت، خود مجاهدین بر این باورند که: <blockquote>«متقابلاً در همین دوران، سازمان مجاهدین از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه‌ی ۳۰ خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجه‌ی این ضربات، اكنون این دشمن بود كه در لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق سازمان مجاهدین با شرایط جدید بسیار مغتنم بود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>برخورد و درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای دولتی باعث شد که فضای جامعه بکلی میلیاریزه شده و سایه سنگین سرکوب دولتی همه جا دیده می‌شد، یک بار دیگر سازمان مجاهدین تلاش کرد با تظاهراتی این فضا را بشکند، ابتدا در نیمه شهریور ۶۰ یک تظاهرات مسلحانه به راه انداخت و تظاهرات بعدی در ۵ مهر ۱۳۶۰ بود که شعار «مرگ بر خمینی» را سردادند که در آن شرایط کار دشواری بود.
مهدی ابریشمچی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران در خصوص تدارک تظاهرات ۳۰ خرداد گفت: <blockquote>«اگر من بخواهم یک لحظه تاریخی را تشریح بکنم، نشست مرکزیت مجاهدین با حضور برادرمان مسعود بود که در باره این موضوع بحث و بررسی می شد که چه باید کرد؟... مسعود سئوال اصلی را مطرح کرد و گفت که اگر ما وارد ۳۰ خرداد شویم و رژیم همین طور که انتظار می رود، متقابلا وارد شود و تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به رگبار ببندد، شما مسئولان مجاهدین چه کار می خواهید بکنید؟ تصمیمتان را پیشاپیش بگیرید تا در فردای ۳۰ خرداد حیران و سرگردان نمانیم. کسی که می خواست وارد ۳۰ خرداد شود، باید قدم بعد از ۳۰ خرداد را هم محاسبه می کرد. این همان جلسه ای بود که اتمام حجت مقدمتا در داخل مرکزیت مجاهدین و به دنبال آن در صفوف مجاهدین انجام گرفت».<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin بی‌بی‌سی فارسی]</ref></blockquote><blockquote>بعد از ۳۰ خرداد سازمان مجاهدین خلق مبارزه قهر‌آمیز را آغاز کرد، مسعود رجوی پیشتر گفته بود «وای به روزی که تصمیم بگیریم مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ بدهیم».<ref>سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ مجاهدین خلق در دانشگاه تهران- ۱۰ بهمن ۱۳۵۸</ref></blockquote>حکومت اما از قبل ۳۰ خرداد سختگیر‌های شدیدی علیه مجاهدین اعمال می‌کرد، تمام دفاتر آنها را تعطیل کرد، تجمعات آنها را غیر قانونی اعلام کرد، نشریه‌ی‌ آنها را توقیف و ممنوع‌الانتشار کرد، و مجاهدین نیمه علنی نیمه مخفی بودند. موضع‌گیری‌های بعدی مقامات حکومتی نشان از عمق دشمنی با مجاهدین‌ بود.
 
در همان زمان هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس ایران اعلام کرد: «چهار حكم بر اعضای اینها(منظور مجاهدین) لازم‌الاجراست:‌
# كشته شوند.
# به دار آویخته شوند.
# دست و پایشان قطع شود.
# از جامعه جدا شوند».‌<ref>روزنامه اطلاعات ۱۱ مهر ۱۳۶۰</ref>
در جای دیگری هم هاشمی رفسنجانی گفته بود: <blockquote>«اگر آن روز (منظورم اوایل انقلاب است) دویست نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم، امروز این‌قدر نمی‌شدند. امروز اگر با قاطعیت در مقابل این گروهک‌های مسلّح منافق... نایستیم، سه سال دیگر به جای هزار اعدام، باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>موسوی تبریزی دادستان کشور هم تصریح كرده بود:<blockquote>«اینها محاكمه‌شان توی خیابان است… اسیرش را باید كشت و زخمیش  را   زخمی‌تر كرد تا كشته شود». <ref>روزنامه کیهان - ۲۹ شهریور ۱۳۶۰</ref></blockquote>محمدی گیلانی حاکم شرع وقت نیز گفت:‌<blockquote>«كشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز كردن به فضاحت‌بارترین حالت ممكن. و دست راست و پای چپ آنها بریده شود… در كنار دیوار، همان‌جا آنها را گلوله بزنید و از نظر فقهی لازم نیست به محاكم صالحه بیاورید… اسلام! اجازه نمی‌دهد كه بدن مجروح این افراد باغی به بیمارستان برده شود بلكه باید تمام‌كش شود…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با شروع مقاومت قهر‌آمیز سازمان مجاهدین خلق تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص مجاهدین می‌گویند:<blockquote>«تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین كننده‌ی اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما این تاکتیک در درون سازمان مجاهدین هم اثرات خودش را داشت، خود مجاهدین بر این باورند که: <blockquote>«متقابلاً در همین دوران، سازمان مجاهدین از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه‌ی ۳۰ خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجه‌ی این ضربات، اكنون این دشمن بود كه در لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق سازمان مجاهدین با شرایط جدید بسیار مغتنم بود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>برخورد و درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای دولتی باعث شد که فضای جامعه بکلی میلیاریزه شده و سایه سنگین سرکوب دولتی همه جا دیده می‌شد، یک بار دیگر سازمان مجاهدین تلاش کرد با تظاهراتی این فضا را بشکند، ابتدا در نیمه شهریور ۶۰ یک تظاهرات مسلحانه به راه انداخت و تظاهرات بعدی در ۵ مهر ۱۳۶۰ بود که شعار «مرگ بر خمینی» را سردادند که در آن شرایط کار دشواری بود.


«آن روز خمینی در تمامیتش به  پایان رسید و شعار «مرگ بر خمینی» با استقبال چشمگیری از سوی مردم روبه‌رو شد. و بدین‌ترتیب آثار آن،‌كل جنبش مقاومت را ارتقا داد و راه پیشروی آن را هموار نمود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۷</ref>
«آن روز خمینی در تمامیتش به  پایان رسید و شعار «مرگ بر خمینی» با استقبال چشمگیری از سوی مردم روبه‌رو شد. و بدین‌ترتیب آثار آن،‌كل جنبش مقاومت را ارتقا داد و راه پیشروی آن را هموار نمود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۷</ref>
خط ۲۱۵: خط ۲۲۴:
=== عملیات فروغ جاویدان ===
=== عملیات فروغ جاویدان ===
فروغ جاویدان آخرین عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران بود، هنوز یک ماه از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش نگذشته بود که در روز ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ ناگهان خمینی قطعنامه آتش بس را پذیرفت، در حالی که روز ۱۴ تیر گفته بود «تا خشت آخر تهران، ایستاده و می‌جنگیم!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
فروغ جاویدان آخرین عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران بود، هنوز یک ماه از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش نگذشته بود که در روز ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ ناگهان خمینی قطعنامه آتش بس را پذیرفت، در حالی که روز ۱۴ تیر گفته بود «تا خشت آخر تهران، ایستاده و می‌جنگیم!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
در سخنرانی‌های مختلف خمینی، شعارهایی‌ بود که به ذهن کسی خطور نمی‌کرد که قطعنامه ۵۹۸ و آتش‌بس را بپذیرد، خمینی می‌گفت:<blockquote>«اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم»</blockquote><blockquote>«سازش در جنگ، دفن اسلام است»</blockquote><blockquote>«جنگی که الآن در کار است، جنگ سرنوشت‌ساز ماست»</blockquote><blockquote>«جنگ، مائده‌ی الهی است»</blockquote><blockquote>«جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»</blockquote><blockquote>«ما باید با جنگ، انقلاب خودمان را به همه‌ی دنیا صادر کنیم»</blockquote>با این که قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ صادر شده بود،
هاشمی رفسنجانی در این باره‌ی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت:<blockquote>«پذیرش قطعنامه متکی به خیلی چیزهاست که فعلاً به‌خاطر این‌که عمده آنها از اسرار نظامی‌ــ سیاسی هستند، نمی‌توانم توضیح بدهم».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی دراین باره توضیحات بیشتری دارد و می‌گوید: <blockquote>«الان مصلحت نیست به مردم بگویم چرا ختم شد. امام دنبال صلحند، ما دنبال صلحیم، تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چی است؟ بعضیها را شما می‌دانید، بعضیها را هم نمی‌دانید و هنوز هم نمی‌توانیم همه چیز را بگوئیم و یک فرماندهٴ نظامی، یک عنصر نظامی، این حقیقت را باید بپذیرد که همیشه همه چیز برای گفتن جامعه مصلحت نیست! در زمان خودش گفته خواهد شد. ملت ما ممکن است بپرسد چرا پارسال نپذیرفتید؟ چرا سه سال پیش نپذیرفتید؟ که این را البته ما توضیح دادیم که چرا نپذیرفتیم و در وقت مناسب هم قابل توضیح است. بعد از این‌که جنگ تمام شد و صلح شد خیلی بهتر می‌شود توضیح داد. الآن مصلحت نیست به مردم توضیح بدهیم!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>شخص خمینی هم در این باره گفت:<blockquote>«قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است… پیمان بسته بودم که تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس بجنگم.‌ اما... از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کردم».<ref>صحیفه نور - جلد ۲۰  صفحه ۲۴۱</ref></blockquote>احمد خمینی لحظاتی که پدرش داشت قطعنامه را امضا می‌کرد، را این‌گونه توصیف می‌کند:<blockquote>«امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند ”من جام‌زهر قطعنامه را می‌نوشم“. من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش می‌زدند و آخ می‌گفتند... بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا چند روز امام بدرستی نمی‌توانستند راه بروند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>خود خمینی، آن شب را این گونه توضیح داده است:<blockquote>«من تا چند روز قبل، معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم؛ ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند مرگ برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ من باز می‌گویم قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی»...<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از قول آبدارچی خمینی در خصوص پذیزش قطعنامه ۵۹۸ گفت: <blockquote>«تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح الله را می‌گویم- گفت: تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>


https://www.mojahedin.org/i/news/164149
https://www.mojahedin.org/i/news/164149
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری