۳۷۴
ویرایش
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
مریم رجوی در نظریهٔ «دو دستگاه» خود دو رویکرد انسان به پدیدهها را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. بطور خلاصه در این تئوری انسان در یک دستگاه- مثلاً دستگاه سمت راست- فقط توان فرد خودش را در انجام کارها و مسئولیتها میبیند، در حالیکه در دستگاه دیگر- دستگاه سمت چپ- انسان عملکرد و توان انجام کار خود را در رابطه با یک جمع میبیند. در اینجا دیگر توان یک فرد مطرح نیست، بلکه توان و نیروی کلیه نفرات آن جمع است که به هم گره خورده و در یکدیگر ضرب میشوند و به توان میرسند. چنین جمع متحد و یکپارچهای برای نیروهای ستمکار و استثمارگر خوشایند نیست و به همین دلیل دستگاه سمت راست مبلغ فردگرایی است تا از آن درونگرایی را ترویج کند. چنین فردی که پیوسته در پیله و لاک خود قرار دارد و درون خود سیر میکند، هیچگاه برای نیروهای غارتگر یک تهدید محسوب نمیشود. | مریم رجوی در نظریهٔ «دو دستگاه» خود دو رویکرد انسان به پدیدهها را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. بطور خلاصه در این تئوری انسان در یک دستگاه- مثلاً دستگاه سمت راست- فقط توان فرد خودش را در انجام کارها و مسئولیتها میبیند، در حالیکه در دستگاه دیگر- دستگاه سمت چپ- انسان عملکرد و توان انجام کار خود را در رابطه با یک جمع میبیند. در اینجا دیگر توان یک فرد مطرح نیست، بلکه توان و نیروی کلیه نفرات آن جمع است که به هم گره خورده و در یکدیگر ضرب میشوند و به توان میرسند. چنین جمع متحد و یکپارچهای برای نیروهای ستمکار و استثمارگر خوشایند نیست و به همین دلیل دستگاه سمت راست مبلغ فردگرایی است تا از آن درونگرایی را ترویج کند. چنین فردی که پیوسته در پیله و لاک خود قرار دارد و درون خود سیر میکند، هیچگاه برای نیروهای غارتگر یک تهدید محسوب نمیشود. | ||
=== مراحل و بندهای تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک === | ==== '''تئوری مریم رجوی در هژمونی زنان''' ==== | ||
یکی آثار انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی هژمونی زنان مجاهد در سازمان مجاهدین است. اكثر فرماندهان ارشد ارتش آزاديبخش ملي، از زنان هستند. بیش از ۵۲ درصد از اعضاي شورای ملی مقاومت ایران، پارلمان در تبعید مقاومت، كه بيش از ۵۰۰ عضو دارد زنان هستند. شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران تماماً متشکل از زنان مجاهد است. به گفته مجاهدین، آنها يك هژموني يكدست و تمام عيار را در سازماني كه جديترين مسئوليتهاي مقاومت را عهدهدار است به شايستگي اعمال ميكنند و يك تجربه طولاني پشت سردارند. مریم رجوی در بیان و تشریح تئوری هژمومی زنان در کتابش به نام «زنان، نیروی تغییر» میگوید: «ما از يك رهبري صحبت ميكنيم كه محصول عنصر شكوفا شدة انساني است و خودش نيز بر روابط انساني متمركز است. اين شورش بزرگي است عليه مردسالاري و فرهنگ عقبماندهيي كه بايد نفي شود. به همين دليل وقتي در جنبش مقاومت، زنان مواضع رهبريكننده را برعهده گرفتند، اين تغيير براي ما فقط يك جابه جايي مديريتي نبود، بلكه فراتر از آن هدف، نفي ساز و كار مبتني بر تبعيض جنسي بود. چنين نبود كه مردان پستهايشان را ترك كنند تا زنان در همان پستها جايگزين شوند و همان مناسبات را با همان شيوهها اداره كنند. چنين نبود كه زنان پا در جاي پاي مردان بگذارند يا در كلوپ مردان پذيرفته شوند. خير، اصل موضوع اين بوده و هست كه روابط كهنه مبتني بر بينش مردسالاري كنار زده شود و جاي خود را به روابط انساني بدهد. حضور زنان در رهبري، مردان را حذف نكرد و سبب انفعال يا افت آنها نشد. به عكس، آنها را از بندهاي فرهنگ مردسالار كه بر ذهنها، ارادهها و عاطفههايشان پيچيده شده بود، رها كرد. آنها تجربههاي خود را به زنان منتقل كردند و از آنان كه افقهاي تازهيي را گشوده بودند، بسياري چيزها را آموختند. پس ما به رهبري زنان اينگونه نگاه ميكنيم: يك آرمان پيشرو انساني. مجاهدين به اين كشف مهم رسيدند كه اگر بخواهند در مقابل استبداد مذهبي بايستند، بايد با تمامي آثار ايدئولوژيك و فرهنگي بنيادگرايي مبارزه كنند. در يك كلام، ما ديديم كه زدودن انديشة جنسيتگرايي انرژي عظيمي از درون اين مقاومت آزاد ميكند و ديناميسم شگفتي براي جهش به جلو فراهم ميكند كه سرچشمة تواناييهاست. اين دگرگوني، اشاره ميكنم: اولين تغيير، حضور فعال زنان در رهبري جنبش مقاومت و مواضع تصميمگيري در سطوح مختلف بود. پروسة طولانی مبارزات زنان، زمينهساز اين تحول بود. اما نقطة عزيمت آن ضرورت سرنگوني ملایان بود. جان باختن هزاران زن مجاهد خلق در مبارزه با اين رژيم در دهة ۱۳۶۰ گواهي داد كه همين زنان شايسته رهبري هستند و بدون نقش آنها، جنبش مقاومت راه به جلو باز نخواهد كرد». <ref>مریم رجوی - کتاب «زنان، نیروی تغییر»</ref> | |||
فهیمه اروانی، مسئول بخش تبلیغات سازمان مجاهدین و از فرماندهان عالیرتبه این سازمان، در هنگامی که در سال ۱۳۷۰ در موضع جانشین مسئول اول سازمان قرار داشت، درباره این موضوع گفت: «انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین و پیام مریم رهایی مستقیماً در ارتباط با سرنگونی دشمن ضدبشری است و پیام رهائیبخش آن هم زن و هم مرد را در بر میگیرد. برای خواهر مریم، بحث اصلی بحث زن و مرد نیست. بحث اصلی سرنگونی رژیم است و بحث انسانهایی است که باید این کار را بکنند و بعد هم نیروی سازندگی کشورشان باشند. خواهر مریم فقط راهگشان زنان نیست. پیام رهایی او هم برای زن و هم برای مرد است...». | |||
==== مراحل و بندهای تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک ==== | |||
این روند که با همردیفی و «طلاق و ازدواج» شروع شد و در مجاهدین به انقلاب ایدئولوژیک معروف گردید، در طی مسیر تکاملی خود دارای مراحل و بندهای دیگری شد. به این معنی که در ادامه انقلاب ایدئولوژیک که با جنگ علیه هر نوع نگاه کالایی به «زن» و با مبارزه علیه دیدگاه استثماری جنسیت چه در «زن» و چه در «مرد» شروع شده بود، مریم رجوی در قدم بعد آن را به جنگ علیه دیدگاه استثماری فردیت و مبارزه با خودخواهی، کرسی طلبی و هژمونی خواهی در فرد، توسعه داد و به گفته مجاهدین، آنها را گام به گام رهاتر، خالصتر و پر انرژیتر برای مبارزهٔ تمام عیار با دولت حاکم بر ایران کرد. بر اساس این تحول و دگرگونی اندیشه که مریم رجوی آن را تئوریزه کرد، به دلیل خصیصه دوگانهٔ انسان در دو مسیر ترقی و رهایی یا تنزل و بندگی، موضوع فردیت فرو برنده که از نظر مریم رجوی در ویژگی «کرسیخواهی» سیریناپذیر و «هژمونیطلبی» بی حد و مرز متبلور میشود، هدف قرار گرفت تا مجاهدین از این بینش استثماری رها و آزاد گردند و به جای آن روحیه از خود گذشتگی، پرداخت بیچشمداشت، تواضع، فروتنی و ارزشهایی چون شنیدن دیگران و کار تیمی و جمعی و... جایگزین گردد. مجاهدین ایستادگی، حیات و شکوفایی سازمان خود را در بیش از ۴۰ سال مبارزه با حکومت و ولایت فقیه، مدیون و مرهون همین انقلاب ایدئولوژیک که مریم رجوی واضع آن بود، میدانند. | این روند که با همردیفی و «طلاق و ازدواج» شروع شد و در مجاهدین به انقلاب ایدئولوژیک معروف گردید، در طی مسیر تکاملی خود دارای مراحل و بندهای دیگری شد. به این معنی که در ادامه انقلاب ایدئولوژیک که با جنگ علیه هر نوع نگاه کالایی به «زن» و با مبارزه علیه دیدگاه استثماری جنسیت چه در «زن» و چه در «مرد» شروع شده بود، مریم رجوی در قدم بعد آن را به جنگ علیه دیدگاه استثماری فردیت و مبارزه با خودخواهی، کرسی طلبی و هژمونی خواهی در فرد، توسعه داد و به گفته مجاهدین، آنها را گام به گام رهاتر، خالصتر و پر انرژیتر برای مبارزهٔ تمام عیار با دولت حاکم بر ایران کرد. بر اساس این تحول و دگرگونی اندیشه که مریم رجوی آن را تئوریزه کرد، به دلیل خصیصه دوگانهٔ انسان در دو مسیر ترقی و رهایی یا تنزل و بندگی، موضوع فردیت فرو برنده که از نظر مریم رجوی در ویژگی «کرسیخواهی» سیریناپذیر و «هژمونیطلبی» بی حد و مرز متبلور میشود، هدف قرار گرفت تا مجاهدین از این بینش استثماری رها و آزاد گردند و به جای آن روحیه از خود گذشتگی، پرداخت بیچشمداشت، تواضع، فروتنی و ارزشهایی چون شنیدن دیگران و کار تیمی و جمعی و... جایگزین گردد. مجاهدین ایستادگی، حیات و شکوفایی سازمان خود را در بیش از ۴۰ سال مبارزه با حکومت و ولایت فقیه، مدیون و مرهون همین انقلاب ایدئولوژیک که مریم رجوی واضع آن بود، میدانند. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۷: | ||
== مریم رجوی جانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران == | == مریم رجوی جانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران == | ||
=== | === جمعبندی عملیات فروغ جاویدان === | ||
با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط مسعود رجوی که آنرا «بازوی استوار و پراقتدار خلق قهرمان ایران» توصیف کرده بود، مریم رجوی جانشین فرمانده کل ارتش آزادیخش شد. بعد از جمعبندی عملیاتی که مجاهدین بهعنوان «عملیات فروغ جاویدان» از آن نام میبرند و در این عملیات ارتش آزادیبخش ملی توانست در عمق خاک ایران تا دروازههای شهر کرمانشاه پیشروی کند، مریم رجوی به عنوان جانشین فرماندهی کل، ارتش آزادیبخش ملی ایران را در معرض یک تحول کیفی و ساختاری قرار داد. مجاهدین این تحول را در محورهای زیر خلاصه میکنند: دگرگونی در جنگافزارهای یکانهای رزمی و تبدیل ارتش آزادیبخش از یک ارتش پیاده به یک ارتش زرهی. تکامل و ارتقا سیستم فرماندهی. ارتقا کیفی سطح آموزش و مهارت رزمندگان و تکامل مناسبات جمعی. | با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط مسعود رجوی که آنرا «بازوی استوار و پراقتدار خلق قهرمان ایران» توصیف کرده بود، مریم رجوی جانشین فرمانده کل ارتش آزادیخش شد. بعد از جمعبندی عملیاتی که مجاهدین بهعنوان «عملیات فروغ جاویدان» از آن نام میبرند و در این عملیات ارتش آزادیبخش ملی توانست در عمق خاک ایران تا دروازههای شهر کرمانشاه پیشروی کند، مریم رجوی به عنوان جانشین فرماندهی کل، ارتش آزادیبخش ملی ایران را در معرض یک تحول کیفی و ساختاری قرار داد. مجاهدین این تحول را در محورهای زیر خلاصه میکنند: دگرگونی در جنگافزارهای یکانهای رزمی و تبدیل ارتش آزادیبخش از یک ارتش پیاده به یک ارتش زرهی. تکامل و ارتقا سیستم فرماندهی. ارتقا کیفی سطح آموزش و مهارت رزمندگان و تکامل مناسبات جمعی. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۲۳: | ||
=== رژه ارتش آزادیبخش ملی === | === رژه ارتش آزادیبخش ملی === | ||
با پایان گرفتن عملیات مروارید در فروردین سال ۱۳۷۰، | با پایان گرفتن عملیات مروارید در فروردین سال ۱۳۷۰، ارتش آزادیبخش ملی آمادهسازی خود را برای انجام یک رژه بزرگ زیر نظر مریم رجوی شروع کرد. عملیات مروارید که مجاهدین از آن بهعنوان «عملیات تدافعی مروارید» نام میبرند، عملیاتی است که در آن نیروهای نظامی ایران قصد داشتند با استفاده از فضای بهوجود آمده از حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به کشور عراق، به مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی حمله کرده و آنان را از بین ببرند، اما به مقصود خود نرسیده و طبق اسناد درونی که بعدا مجاهدین افشا کردند، مقامات حکومت گفته بودند: «در حمله به ارتش آزادیبخش میخواستیم از دیواری بلندتر از قد خودمان بالا برویم». بعد از پیروزی ارتش آزادیبخش ملی در دفع تهاجم نیروهای نظامی ایران، رژة ارتش آزادیبخش ملی ایران در مهر سال ۱۳۷۰ برگزار شد و طی آن این ارتش با همه رستههای خود به یک رژه ۵ ساعته در شهر اشرف اقدام کرد. این رژة با شرکت یکانهای نمونه اعم از پیاده، زرهی، سوارزرهی، توپخانه، مهندسی، پشتیبانی، واحدهای دفاع ضدهوایی و نیز یکان نمونة هوایی انجام شد. رژة ارتشی که مریم رجوی ساختارش را دگرگون کرده بود به قول خبرگزاری رویتر، «در مقایسه با استانداردهای گروههای مقاومت در جهان، یک نمایش خیره کننده از قدرت بود». | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش