۳۷۴
ویرایش
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
=== ازدواج مریم رجوی === | === ازدواج مریم رجوی === | ||
با قرار گرفتن مریم رجوی در مسئولیت سنگین همردیفی، که ایده طلاق از همسرش را به دنبال داشت، او بار دیگر دست به یک سنت شکنی جدید زد. وی در اقدامی عجیب و متهورانه به رغم اتهاماتی که میدانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، تقاضای ازدواج کرد و این ازدواج در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ انجام پذیرفت. این ازدواج یک ازدواج معمول و مرسوم در چارچوب روابط زناشویی نبود. چرا که هدف از آن از دیدگاه مریم رجوی شکستن ساختارها و سنتهای ارتجاعی و مردسالارانه توصیف شده بود. مسعود رجوی در آن زمان و بطور خاص بخاطر نقش بلاجایگزینش در دوران مبارزه با حکومت شاه و سپس نقش مؤثرش در مبارزه سیاسی مسالمت آمیز با حکومت روحالله خمینی و نقش رهبریکنندهاش در نبرد با حکومت ولایت فقیه، برای مجاهدین به یک رهبر کاریزماتیک و به سمبلی از آرمانهای مجاهدین تبدیل شده بود. مریم رجوی معتقد بود این حرکت نمادین و در عین حال سنت شکنانه او برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را دارد که یک عضو مجاهدین زمانی که در صف مبارزه برای تحقق آرمان آزادی قرار میگیرد، باید آرمانش را که در راهبر عقیدتیاش سمبلیزه میشود، در کانون عواطف خود قرار دهد. او با این حرکت به تمامی زوجهایی که در آن زمان در مجاهدین حضور داشتند شوکی وارد کرد که نشان میداد اولویت برای اعضاء مجاهدین نه زندگی خصوصی و خانوادگی بلکه آرمان و اهداف مبارزهای است که بدان خاطر از خانواده و زندگی معمول خود گذشتهاند. این امر بخصوص برای زنانی که خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود و محصور به همسر میدیدند، یک سنت شکنی و یک خرق عادت رو به جلو و نشانهای راهگشا در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی آنها بهشمار میرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی میخواست استقلال هویتی یک زن و جوهرهٔ حقیقی یک مرد را به نسل گستردهیی از زنان و مردان اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان و مردان در ارتباط خود با یکدیگر، یا باید مطیع قوانین مردسالار حاکم بر جامعه باشند- که مریم رجوی آنرا مانع شکلگیری شخصیت مبارزاتی آنها میدید - و یا هویت مستقل در ارتباط با هدف و آرمان خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمانها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی میکرد، نشان داد که یک زن خود انتخاب میکند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. از نظر مجاهدین، وی با این حرکت سنتشکنانه که منجر به واکنشهای بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان داد که سمت گیری آنها در شرایط پیچیدهی مبارزه، به جای یک زندگی معمول که بطور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری میدانست، در مورد دشواری چنین اقدامی که حدس میزد واکنشهای بسیاری را برخواهد انگیخت گفته بود: «این دوران کوتاه [همردیفی و طلاق و ازدواج] بر من سی سال گذشت!» | با قرار گرفتن مریم رجوی در مسئولیت سنگین همردیفی، که ایده طلاق از همسرش را به دنبال داشت، او بار دیگر دست به یک سنت شکنی جدید زد. وی در اقدامی عجیب و متهورانه به رغم اتهاماتی که میدانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، تقاضای ازدواج کرد و این ازدواج در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ انجام پذیرفت. این ازدواج یک ازدواج معمول و مرسوم در چارچوب روابط زناشویی نبود. چرا که هدف از آن از دیدگاه مریم رجوی شکستن ساختارها و سنتهای ارتجاعی و مردسالارانه توصیف شده بود. مسعود رجوی در آن زمان و بطور خاص بخاطر نقش بلاجایگزینش در دوران مبارزه با حکومت شاه و سپس نقش مؤثرش در مبارزه سیاسی مسالمت آمیز با حکومت روحالله خمینی و نقش رهبریکنندهاش در نبرد با حکومت ولایت فقیه، برای مجاهدین به یک رهبر کاریزماتیک و به سمبلی از آرمانهای مجاهدین تبدیل شده بود. مریم رجوی معتقد بود این حرکت نمادین و در عین حال سنت شکنانه او برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را دارد که یک عضو مجاهدین زمانی که در صف مبارزه برای تحقق آرمان آزادی قرار میگیرد، باید آرمانش را که در راهبر عقیدتیاش سمبلیزه میشود، در کانون عواطف خود قرار دهد. او با این حرکت به تمامی زوجهایی که در آن زمان در مجاهدین حضور داشتند شوکی وارد کرد که نشان میداد اولویت برای اعضاء مجاهدین نه زندگی خصوصی و خانوادگی بلکه آرمان و اهداف مبارزهای است که بدان خاطر از خانواده و زندگی معمول خود گذشتهاند. این امر بخصوص برای زنانی که خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود و محصور به همسر میدیدند، یک سنت شکنی و یک خرق عادت رو به جلو و نشانهای راهگشا در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی آنها بهشمار میرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی میخواست استقلال هویتی یک زن و جوهرهٔ حقیقی یک مرد را به نسل گستردهیی از زنان و مردان اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان و مردان در ارتباط خود با یکدیگر، یا باید مطیع قوانین مردسالار حاکم بر جامعه باشند- که مریم رجوی آنرا مانع شکلگیری شخصیت مبارزاتی آنها میدید - و یا هویت مستقل در ارتباط با هدف و آرمان خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمانها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی میکرد، نشان داد که یک زن خود انتخاب میکند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. از نظر مجاهدین، وی با این حرکت سنتشکنانه که منجر به واکنشهای بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان داد که سمت گیری آنها در شرایط پیچیدهی مبارزه، به جای یک زندگی معمول که بطور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری میدانست، در مورد دشواری چنین اقدامی که حدس میزد واکنشهای بسیاری را برخواهد انگیخت گفته بود: «این دوران کوتاه [همردیفی و طلاق و ازدواج] بر من سی سال گذشت!» | ||
=== سخنان مسعود رجوی در مورد «طلاق و ازدواج» === | |||
در مراسم تحویل سال نو ۱۳۶۴ مسعود رجوی طی سخنانی در مورد این تحول در سازمان مجاهدین خلق گفت: «… داستان یک انقلاب جدید در صفوف مجاهدین است... کارهای شگفت انگیز و حتی به قول بعضیها "دیوانهوار" و دقیقاً ضدمصلحت و ضدسیاست در مجاهدین بسیار دیده شده است... حالا امروز باز هم حرکت دیگری در پیش داریم و بازهم طبق معمول، همان بهانهها و برچسبها. در دنیای سیاستپیشگی، هرکس الفبا بداند، از نظرش این طلاق و ازدواج خیلی ابلهانه! و دیوانهوار! است. در این دنیا هیچ آدم عاقلی! از این ریسکها نمی پذیرد، آن هم چنین ریسک بزرگی را. اما همه میدانند که کار و کاروان مجاهدین دربرابر دشمن ضدبشری پیوسته از میان جنگل ریسک و شگفتی عبورکرده است… میبایست پیوسته صفوف درونی خودمان را پولادینتر بکنیم؛ میبایستی به استقبال آزمایشات جدید برویم؛ میبایستی سراپای وجود خود و سازمان و طیف هوادارانمان را عمیقاً بتکانیم... این چنین است که امروز هم شاید تعجب کرده باشید و خشکتان زده باشد که یعنی چه؟ یعنی یک مرتبه آب جوش صد درجه را با فشار قوی و بدون وقفه روی سرتان سرازیر کنند، آیا میتوانید تحمل کنید؟ واویلا که پای زن و طلاق و ازدواج هم در این آزمایش اخیر در کار است. اما، فیالواقع اینها بهانه است. ما پولاد آبدیده میخواهیم ما اشل و مدار جدیدی از توان و ظرفیت و کار میخواهیم، تا دورترین سمپاتیزانهای سازمان. ما مرز صیقل یافته و نوینی بین انقلاب و ارتجاع و دگمهای ادوار جاهلیت ترسیم میکنیم، در غیر این صورت قادر نخواهیم بود مسائل حال و آیندة صفوف انقلاب را حل کنیم... در یک اوجگیری ایدئولوژیکی جدید بر سر یکی از پیچیده ترین تضادها، که تضاد زن و مرد است، مجاهدین به آزمایش کشیده میشوند... در قدم اول در داستان همردیفی مریم، آزادشدن زنها مدنظر بود، اما بدون این که قصد و غرضی از پیش در کار باشد، به همین جا ختم نشد، بلکه به تارک ایدئولوژیکی جدیدی رهنمون گشت. زیرا مگر زن از مرد جداست؟ تا وقتی زن، اسیر و دربند است، مرد هم اسیر و دربند است.... آزادی زن در جوهر خودش آزادی مرد هم هست، یعنی آزادی کل جامعه...» <ref>نشریة مجاهد- شماره ۲۴۱- ۲۹ اسفند ۱۳۶۳)</ref> | |||
== مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران == | == مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
مریم رجوی در ۲۶مهر ۱۳۶۸ از سوی مسعود رجوی به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب و معرفی گردید. از نظر مجاهدین قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف مسئول اول به مدت ۴ سال آثار رهاییبخش خود را در سازمان اثبات کرده و به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود. به همین دلیل مریم رجوی بهدلیل صلاحیتهایی ایدئولوژیکی و تشکیلاتی و بهخاطر توان مدیریتی بالا که در موضع همردیف مسئول اول از خود بارز کرده بود، در جایگاه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. او در این موضع به اقدامات و دگرگونیهای زیادی در سازمان مجاهدین دست زد، اما در بین همه آنها دو کار او بیش از بقیه کارها برای سازمان سرنوشتساز بود. یکی در عرصه آموزش و تربیت کادرها که بهاختصارا از آن بهعنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام برده میشود؛ و دیگری تبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران از پیاده به زرهی-مکانیزه. | مریم رجوی در ۲۶مهر ۱۳۶۸ از سوی مسعود رجوی به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب و معرفی گردید. از نظر مجاهدین قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف مسئول اول به مدت ۴ سال آثار رهاییبخش خود را در سازمان اثبات کرده و به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود. به همین دلیل مریم رجوی بهدلیل صلاحیتهایی ایدئولوژیکی و تشکیلاتی و بهخاطر توان مدیریتی بالا که در موضع همردیف مسئول اول از خود بارز کرده بود، در جایگاه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. او در این موضع به اقدامات و دگرگونیهای زیادی در سازمان مجاهدین دست زد، اما در بین همه آنها دو کار او بیش از بقیه کارها برای سازمان سرنوشتساز بود. یکی در عرصه آموزش و تربیت کادرها که بهاختصارا از آن بهعنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام برده میشود؛ و دیگری تبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران از پیاده به یک نیروی زرهی-مکانیزه. | ||
=== مریم رجوی واضع انقلاب ایدئولوژیک === | === مریم رجوی واضع انقلاب ایدئولوژیک === | ||
«همردیفی» و به دنبال آن «طلاق و ازدواج» و تحولات بعدی آن در درون سازمان مجاهدین، از سوی آنها بهعنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام گرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک بطور نمادین نشان داد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمتگیری مبارزاتی باشد، بهصورت یک مانع در مبارزهٔ تمام عیار و حرفهای عمل خواهد کرد. اگرچه مریم رجوی بخاطر این ایده جدید و این حرکت نوین مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت، اما او این تحول و انقلاب درونی را لازمهٔ بقا و ادامه حرکت سازمان مجاهدین خلق میدانست. از سوی دیگر انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آنرا رمز تداوم بقاء خود در شرایط سرسخت مبارزه میدانند، اگر چه به نظر برای مجاهدین دستاوردهای بزرگی در ایجاد انگیزه و روحیه جلو برنده مبارزاتی داشت، اما به گفته مجاهدین برای شخص مریم رجوی - کما اینکه برای مسعود رجوی - جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که تا کنون ادامه دارد، در پی نداشته است. اما او به گفتهٔ مجاهدین عزم جزم کرده بود که این مسیر را با تمام قوا ادامه دهد. وقتی مریم رجوی در بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق انتخاب شد، او یک گام سرنوشتساز دیگر برداشت که از نظر اعضاء مجاهدین، آنها را چند مدار کیفی در مبارزه با حکومت ایران جهش داد. در این سال مریم رجوی آنچه را که در موضوع «طلاق و ازدواج» در سال ۱۳۶۴ انجام داده بود، به همه مجاهدین بسط و گسترش داد. به این ترتیب در سازمان مجاهدین خلق تصمیم شگفتانگیز مریم رجوی برای کنار گذاشتن خانه و خانواده و همسر و فرزند و انتخاب و پیوند با رهبری آرمانی، به سنتی انقلابی در سازمان مجاهدین تبدیل شد. مجاهدین میگویند اگرچه آن روز در سال ۱۳۶۴ این حرکت سمبلیک مریم رجوی آنچنان که باید حتی از سوی آنها درک نگردید، اما چند سال بعد، در کوره عمل مبارزاتی و در شرایط پیچیده همراه با ضربات کمرشکن و کشنده حکومت ایران و حامیان بینالمللیاش به مجاهدین، آنها در مقاومت و ایستادگی خود در برابر آن ضربات، به اصالت این انقلاب پی بردند. از نظر مجاهدین این انقلاب حرکتی برای شکستن حصارهای ایدئولوژی جنسیت و گامی به سوی ایدئولوژی توحیدی (برابری زن و مرد) بود که در یک «طلاق و ازدواج» سمبلیزه میشد. اما مجاهدین اعم از زن و مرد در گامهای بعدی دریافتند که اگر در قید و بند همسر و فرزند و خانه و خانواده باشند نمیتوانند به گفته آنها در نبرد با مهیبترین استبداد مذهبی تاریخ ایران، جانانه گام بردارند. مجاهدین معتقدند، همواره «نگاه به پشت» و «مشروط بودن به دیگری» باعث میشود تا در لحظة ضرور از فدا و فداکاری برای آرمان آزادی مردم دریغ گردد. | «همردیفی» و به دنبال آن «طلاق و ازدواج» و تحولات بعدی آن در درون سازمان مجاهدین، از سوی آنها بهعنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام گرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک بطور نمادین نشان داد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمتگیری مبارزاتی باشد، بهصورت یک مانع در مبارزهٔ تمام عیار و حرفهای عمل خواهد کرد. اگرچه مریم رجوی بخاطر این ایده جدید و این حرکت نوین مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت، اما او این تحول و انقلاب درونی را لازمهٔ بقا و ادامه حرکت سازمان مجاهدین خلق میدانست. از سوی دیگر انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آنرا رمز تداوم بقاء خود در شرایط سرسخت مبارزه میدانند، اگر چه به نظر برای مجاهدین دستاوردهای بزرگی در ایجاد انگیزه و روحیه جلو برنده مبارزاتی داشت، اما به گفته مجاهدین برای شخص مریم رجوی - کما اینکه برای مسعود رجوی - جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که تا کنون ادامه دارد، در پی نداشته است. اما او به گفتهٔ مجاهدین عزم جزم کرده بود که این مسیر را با تمام قوا ادامه دهد. وقتی مریم رجوی در بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق انتخاب شد، او یک گام سرنوشتساز دیگر برداشت که از نظر اعضاء مجاهدین، آنها را چند مدار کیفی در مبارزه با حکومت ایران جهش داد. در این سال مریم رجوی آنچه را که در موضوع «طلاق و ازدواج» در سال ۱۳۶۴ انجام داده بود، به همه مجاهدین بسط و گسترش داد. به این ترتیب در سازمان مجاهدین خلق تصمیم شگفتانگیز مریم رجوی برای کنار گذاشتن خانه و خانواده و همسر و فرزند و انتخاب و پیوند با رهبری آرمانی، به سنتی انقلابی در سازمان مجاهدین تبدیل شد. مجاهدین میگویند اگرچه آن روز در سال ۱۳۶۴ این حرکت سمبلیک مریم رجوی آنچنان که باید حتی از سوی آنها درک نگردید، اما چند سال بعد، در کوره عمل مبارزاتی و در شرایط پیچیده همراه با ضربات کمرشکن و کشنده حکومت ایران و حامیان بینالمللیاش به مجاهدین، آنها در مقاومت و ایستادگی خود در برابر آن ضربات، به اصالت این انقلاب پی بردند. از نظر مجاهدین این انقلاب حرکتی برای شکستن حصارهای ایدئولوژی جنسیت و گامی به سوی ایدئولوژی توحیدی (برابری زن و مرد) بود که در یک «طلاق و ازدواج» سمبلیزه میشد. اما مجاهدین اعم از زن و مرد در گامهای بعدی دریافتند که اگر در قید و بند همسر و فرزند و خانه و خانواده باشند نمیتوانند به گفته آنها در نبرد با مهیبترین استبداد مذهبی تاریخ ایران، جانانه گام بردارند. مجاهدین معتقدند، همواره «نگاه به پشت» و «مشروط بودن به دیگری» باعث میشود تا در لحظة ضرور از فدا و فداکاری برای آرمان آزادی مردم دریغ گردد. | ||
=== مریم رجوی خالق «دو دستگاه» === | ===== مریم رجوی خالق «دو دستگاه» ===== | ||
از سال ۱۳۶۸ به بعد همهٔ مجاهدین پس از شناخت و آگاهی از موانع مبارزهٔ دائمأ پیچیده شونده با حکومت ولایت فقیه و با درک گذشت و فداکاری مریم رجوی در قضیه «طلاق و ازدواج» و با الگو قرار دادن جسارت او برای تحقق آرمانشان، مرحله به مرحله آگاهانه و آزادانه همان مسیری را در پیش گرفتند که مریم رجوی در سال ۱۳۶۴ آن را گشوده بود. مریم رجوی در سال ۱۳۶۸ و سالهای بعد به گفته مجاهدین با یک کار عظیم آموزشی در برگزاری کلاسهای درس انقلاب ایدئولوژیک توانست مجاهدین را در امر مبارزه هر چه بیشتر آماده و تراز شرایط جدید کند. او با برشماری موانع پیچیدهٔ مبارزه و با تشریح علمی و آکادمیک گوهر وجودی انسان در توانایی بیکرانش برای مسئولیت پذیری در مسیر نیل به آرمان آزادی مردم؛ و با آموزش و تعلیم پدیدهٔ «نقطهٔ خارج از خود» در جهت وصل به آن برای غلبه بر موانع مبارزه؛ و با تبیین پدیدهٔ «دو دستگاه» بهعنوان ابزاری کارآمد برای ارزیابی و سنجش راه و مسیر درست، مجاهدین را بهلحاظ ذهنی با تئوری انقلاب و ابعاد آن آشنا کرد و به اشراف رساند. سپس تمام اعضای مجاهدین برای پاسخ به شرایط جدید مبارزه و برای ماندگاری بهعنوان یک مبارز و مجاهد در مسیر مبارزه با حکومت ولایت فقیه ایران، آزادانه و با طیب خاطر وارد این مرحله از انقلاب ایدئولوژیک شدند. اعضاء با فهم مانع «همسر» در مبارزهٔ حرفهای خود و با درک این سد و راهبند بزرگ در مبارزه و با اشراف به روابط استثماری مردسالار حاکم بر آن، اقدام به جدایی و طلاق کردند. اعضای متأهل با توافق کامل از همسرانشان جدا شدند و اعضای مجرد نیز اذهان خود را از مسأله ازدواج آزاد و رها ساختند، تا فارغ از هر نوع وابستگی، با عشق به آنچه که مجاهدین به آن «آرمان آزادی مردم ایران» میگویند، همه نیروی خود را صرف مبارزه تمام عیار با حکومت ولایت فقیه ایران کنند. | از سال ۱۳۶۸ به بعد همهٔ مجاهدین پس از شناخت و آگاهی از موانع مبارزهٔ دائمأ پیچیده شونده با حکومت ولایت فقیه و با درک گذشت و فداکاری مریم رجوی در قضیه «طلاق و ازدواج» و با الگو قرار دادن جسارت او برای تحقق آرمانشان، مرحله به مرحله آگاهانه و آزادانه همان مسیری را در پیش گرفتند که مریم رجوی در سال ۱۳۶۴ آن را گشوده بود. مریم رجوی در سال ۱۳۶۸ و سالهای بعد به گفته مجاهدین با یک کار عظیم آموزشی در برگزاری کلاسهای درس انقلاب ایدئولوژیک توانست مجاهدین را در امر مبارزه هر چه بیشتر آماده و تراز شرایط جدید کند. او با برشماری موانع پیچیدهٔ مبارزه و با تشریح علمی و آکادمیک گوهر وجودی انسان در توانایی بیکرانش برای مسئولیت پذیری در مسیر نیل به آرمان آزادی مردم؛ و با آموزش و تعلیم پدیدهٔ «نقطهٔ خارج از خود» در جهت وصل به آن برای غلبه بر موانع مبارزه؛ و با تبیین پدیدهٔ «دو دستگاه» بهعنوان ابزاری کارآمد برای ارزیابی و سنجش راه و مسیر درست، مجاهدین را بهلحاظ ذهنی با تئوری انقلاب و ابعاد آن آشنا کرد و به اشراف رساند. سپس تمام اعضای مجاهدین برای پاسخ به شرایط جدید مبارزه و برای ماندگاری بهعنوان یک مبارز و مجاهد در مسیر مبارزه با حکومت ولایت فقیه ایران، آزادانه و با طیب خاطر وارد این مرحله از انقلاب ایدئولوژیک شدند. اعضاء با فهم مانع «همسر» در مبارزهٔ حرفهای خود و با درک این سد و راهبند بزرگ در مبارزه و با اشراف به روابط استثماری مردسالار حاکم بر آن، اقدام به جدایی و طلاق کردند. اعضای متأهل با توافق کامل از همسرانشان جدا شدند و اعضای مجرد نیز اذهان خود را از مسأله ازدواج آزاد و رها ساختند، تا فارغ از هر نوع وابستگی، با عشق به آنچه که مجاهدین به آن «آرمان آزادی مردم ایران» میگویند، همه نیروی خود را صرف مبارزه تمام عیار با حکومت ولایت فقیه ایران کنند. | ||
ویرایش