کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۱۳: خط ۳۱۳:
== انعکاس واقعه ۱۷ ژوئن در رسانه‌های بین‌المللی ==
== انعکاس واقعه ۱۷ ژوئن در رسانه‌های بین‌المللی ==
   
   
روزنامه واشینگتن تایمز در ۲۵ ژوئن نوشت: «بعد از سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شارل دوگل به‌طور قانونی در بریتانیا زندگی می‌کرد و از آنجا مبارزه‌ای را علیه فاشیزم رهبری می‌کرد یکعدفعه اعلام کردند که بریتانیا موافقت کرده که اورا به‌کشور فرانسه تحت حاکمیت فاشیستها استرداد کنند که مطمئناً کشته می‌شد. البته این کار هیچ‌گاه صورت نگرفت. اما یک چیزی مشابه آن اخیراً بین فرانسه و دوست جدیدش ایران... اتفاق افتاد. مریم رجوی پناهنده سیاسی و قانونی فرانسه که از یک حفاظت ۲۴ ساعت پلیس فرانسه برخوردار است دستگیر شد».
روزنامه واشینگتن تایمز: «بعد از سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شارل دوگل به‌طور قانونی در بریتانیا زندگی می‌کرد و از آنجا مبارزه‌ای را علیه فاشیزم رهبری می‌کرد یکعدفعه اعلام کردند که بریتانیا موافقت کرده که او را به‌کشور فرانسه تحت حاکمیت فاشیستها استرداد کنند که مطمئناً کشته می‌شد. البته این کار هیچ‌گاه صورت نگرفت. اما یک چیزی مشابه آن اخیراً بین فرانسه و دوست جدیدش ایران... اتفاق افتاد. مریم رجوی پناهنده سیاسی و قانونی فرانسه که از یک حفاظت ۲۴ ساعت پلیس فرانسه برخوردار است دستگیر شد». <ref>روزنامه واشینگتن تایمز در ۲۵ ژوئن</ref>
- میدل ایست آن لاین در ۱۸ ژوئن نوشت: « به‌نظر می‌رسد که فرانسه تصمیم گرفته یکبار دیگر در جهت عکس حرکت کند...فرانسه لحطه‌ای را که رژیم ایران تظاهرات مردم را سرکوب کرد، برگزید تا با دستگیری ۱۵۹ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق موجود در حومه پاریس در صدر آن خانم مریم رجوی به‌ملاهای ایران کمک برساند... قابل فهم نیست درحالی‌که نمایندگان مردم،این سازمان را یک تجمع سیاسی بشمار می‌آورند، پلیس فرانسه به‌این شیوه زشت و توهین آمیز حمله می‌کند».


- روزنامه ژورنال دودیمانش در ۲۲ ژوئن نوشت: مخالفین رژیم آخوندی در پاریس، لندن و برن خود را به‌آتش می‌کشند. آنها علیه عملیات ضد تروریستی که توسط dst بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران به‌ویژه ستاد مرکزیش در شهر اور سوراواز صورت گرفته است اعتراض می‌کنند. همواره بایستی به‌کسانی‌که خود را برای آرمانهای خود قربانی می‌کنند احترام گذاشت. خصوصاً وقتی که آنها قربانی معامله‌ای شده باشند که از کنترلشان خارج است.
میدل ایست: « به‌نظر می‌رسد که فرانسه تصمیم گرفته یکبار دیگر در جهت عکس حرکت کند...فرانسه لحطه‌ای را که رژیم ایران تظاهرات مردم را سرکوب کرد، برگزید تا با دستگیری ۱۵۹ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق موجود در حومه پاریس در صدر آن خانم مریم رجوی به‌ملاهای ایران کمک برساند... قابل فهم نیست درحالی‌که نمایندگان مردم،این سازمان را یک تجمع سیاسی بشمار می‌آورند، پلیس فرانسه به‌این شیوه زشت و توهین آمیز حمله می‌کند». <ref>میدل ایست آن لاین- ۱۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


سرژ شالآندون در روزنامه لیبراسیون دراین‌باره می‌نویسد:  
روزنامه ژورنال دودیمانش: مخالفین رژیم آخوندی در پاریس، لندن و برن خود را به‌آتش می‌کشند. آنها علیه عملیات ضد تروریستی که توسط dst بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران به‌ویژه ستاد مرکزیش در شهر اور سوراواز صورت گرفته است اعتراض می‌کنند. همواره بایستی به‌کسانی‌که خود را برای آرمانهای خود قربانی می‌کنند احترام گذاشت. خصوصاً وقتی که آنها قربانی معامله‌ای شده باشند که از کنترلشان خارج است. <ref>روزنامه ژورنال دودیمانش- ۲۲ ژوئن ۲۰۰۳</ref>
فریادی که قلب را از کار باز می‌دارد
این فریاد یک زن به‌نام مرضیه است. فریادی که قلب را ازکاربازمی دارد. کمی دورتر ازایرانیانی که علیه دستگیری ها، تظاهرات می‌کنند، او خود را به‌آتش می‌کشد. خود را آغشته به‌بنزین کرده است. روزچهارشنبه صبح درپاریس دورازمحلی نیستیم که بیست وشش مجاهد خلق درحال بازجویی توسط سرویسهای فرانسوی هستند. ایرانیان به‌صورت این فریاد باعجله با بازوان ودستهایی که ازهم بازهستند، می‌دوند، با آرنجها وپشتشان همدیگررا هل می‌دهند، مردان وزنان باحجاب، به‌این فریاد نزدیک می‌شوند. ابتداً آدم هیچ نمی‌بیند، بجزیک انسانی که دروسط پیاده‌رو به‌خود می‌پیچد و۱۵نفری که با بی نظمی به‌طرف او آمده اند. گویی یک درگیری، یک دعوای خیابانی خشن وناگهانی، رخ داده است. اما نه، این جیغ ودادها ازجنس دیگری هستند، کیفیت دیگری دارند وپژواک دیگری غیراز خشونت وعصبانیت دارند، آنها نفسهای آخررا می‌کشند، صدای عابران ازبهت وترس، دلخراش شده است. دروسط جمعیت،گلوله ای ازآتش وجود دارد.درسمت راست زنی ازسمت جلو به‌سمت عقب درنوسان است، مشتهایش بجلو وانگشتانش سفید رنگ شده وبادهان بازفریاد می‌زند. این مرضیه باباخانی است که ظاهر می‌شود. برای خاموش کردن آتش، مردان لباسهایی را به‌طرف سرش پرتاب کردند. یک پلیس بلوزخود را به‌صورت او پرتاب می‌کند. دستهای زیادی با سروصدا به‌حرکت درمی آیند. به‌او هوامی رسانند. موهای سوخته این زن را تماشا می‌کنیم. دود رقیق وسفید اورا احاطه کرده است. همه اورا فشارمی دهند. زنی دخالت می‌کند، یک زن دیگر همان‌طور، زن سوم درابهام فرورفته است. آنها فریاد می‌زنند، حرکت می‌کنند تا تحرکی داشته باشند. مردی به‌کناراین زن فدایی می‌آید. یک دکترانترن به‌او کمک می‌کند. حالا ما می‌توانیم اورا ازروبه روببینیم. ازلباس هایش جزتلی از تکه وپاره‌های چرب وخاکستر، چیزی باقی نمانده است. دستهای اوازهم گشاده وپوستش دارای لکه‌های سیاهی شده است. درانتهای انگشتانش پوستهای کنده وآویزان شده هم‌چون دستکشی که وارونه شده باشد، دیده می‌شود.بخشی ازبدنش شیری رنگ شده وبخش دیگرش به‌هم ریخته شده است. مرضیه باباخانی رویش را به‌طرف ما برمی گرداند، درچهره اش دیگرچیزی باقی نمانده است،...اودیگر شبحی بیش نیست....
-تلویزیون کانال ۲ فرانسه در ۱۰ تیر یعنی پانزدهمین روز اعتصاب گزارش می‌دهد:
ایرانیان سوگند خورده اند که تا آزادی مریم رجوی ازپا نخواهند نشست.


زنی که به‌گفته دادستان بازداشتها، تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی آخوند سالار را برهم میریزد،
تلویزیون کانال ۲ فرانسه: ایرانیان سوگند خورده اند که تا آزادی مریم رجوی ازپا نخواهند نشست. زنی که به‌گفته دادستان بازداشت‌ها، تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی آخوند سالار را برهم میریزد. مطبوعات فرانسه به‌این زن یعنی مریم رجوی عنوان «پاسیوناریا »ی مقاومت ایران می‌دهند. پاسیوناریا که در لغت به‌معنی «گل احساسات» است، اسم مستعار دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست که در جنگهای داخلی این کشور به‌خاطر سخنرانی های آتشینش به‌یک افسانه زنده تبدیل شده بود. پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به‌امیلیانو زاپاتا را که به‌شعار جنگهای داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار می‌کرد که: «بهتراست ایستاده بر پاهایتان بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید!». پاسیوناریا در سخنرانی خداحافظی خود در بارسلون به‌زنان و مادران اسپانیایی گفت: «به فرزندانتان درمورد آنهایی که از دریاها و کوه‌ها گذشتند و از مرزهای حفاظت شده توسط سرنیزه رد شدند، تعریف کنید و بگویید درحالی‌که سگان تشنه در پی دریدن گوشتشان بودند،. آنها از همه چیز خود گذشتند: عشقشان، کشورشان، خانه و ثروتشان، پدرانشان، مادرانشان، همسرانشان، برادران وخواهران وفرزندانشان... تا به‌ما بگویند: ما اینجا هستیم،برای آرمانمان،آرمان همه بشریت مترقی و پیشرو...». <ref>تلویزیون کانال ۲ فرانسه- اول ژوئیه ۲۰۰۳</ref>


مطبوعات فرانسه به‌این زن یعنی مریم رجوی عنوان « پاسیوناریا » ی مقاومت ایران میدهند. پاسیوناریا که در لغت به‌معنی « گل احساسات » است، اسم مستعار دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست که در جنگهای داخلی این کشور به‌خاطر سخنرانی های آتشینش به‌یک افسانه زنده تبدیل شده بود.  
لاگازت دو وال دواز: اطلاعات فرانسویها به‌وسیله تهران مسموم شده‌اند“. از فردای روزی که گزارش د.اس. ت انتشار یافت، مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران به یک ضد حمله در جبهه اطلاع‌رسانی دست زدند… افشین علوی به آرامی می‌گوید این‌ها اتهاماتی دست‌چین شده و بی‌پایه است. در همه این حرفها، ما بیان کلمات و روش‌های سرویس‌های امنیتی ایران را می‌بینیم. برای مجاهدین این جریانی روشن است: «سرویس‌های امنیتی فرانسه توسط همسانان خود در تهران مسموم شده‌اند»». <ref>لاگازت دو والدواز- ۲ ژوئیه ۲۰۰۳</ref>


پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به‌امیلیانو زاپاتا را که به‌شعار جنگهای داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار می‌کرد که: «بهتراست ایستاده بر پاهایتان بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید!».
روزنامه لیبراسیون: «قاضی بروگیر به تنهایی درگیر این مسئله شده است، با این اقناع که یک زرّادخانه به‌دست خواهد آورد، ولی از این‌که تنها یک سلاح و آن هم دارای جواز قانونی به‌دست آورده، دچار سرخوردگی شده است… طبق تحقیقات د.اس. ت، «این سازمان از پول حاصل از منابع غیرقانونی استفاده نمی‌کند. بخشی از درآمد از طریق جمع‌آوری کمک مالی از اشخاص و پناهندگان ایرانی تأمین می‌شود. بخش دیگری هم کمکهای مالی اعضای خود این سازمان است»». <ref>روزنامه لیبراسیون- ۴ ژوئیه ۲۰۰۳</ref>


-پاسیوناریا در سخنرانی خداحافظی خود در بارسلون به‌زنان و مادران اسپانیایی گفت:
سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور»: «استدلال بازپرس… ژان لویی بروگیر این بود که مریم رجوی تهدیدی برای «نظم استراتژیک جهانی» به‌شمار می‌آید. وی خجالت کشید سخنی از قراردادهای توتال در ایران به میان بیاورد». <ref>سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور»- ۲ می ۲۰۰۷</ref>


«به فرزندانتان درمورد آنهایی که از دریاها و کوهها گذشتند و از مرزهای حفاظت شده توسط سرنیزه رد شدند،تعریف کنید و بگویید درحالی‌که سگان تشنه در پی دریدن گوشتشان بودند،. آنها از همه چیز خود گذشتند: عشقشان، کشورشان، خانه و ثروتشان، پدرانشان، مادرانشان، همسرانشان، برادران وخواهران وفرزندانشان... تا به‌ما بگویند: ما اینجا هستیم،برای آرمانمان،آرمان همه بشریت مترقی و پیشرو... »
روزنامه «وال استریت»: «مقامات ایرانی سال‌هاست که سرکوب سازمان مجاهدین را به یک اولویت در مذاکراتشان بر سر مسئله هسته‌ای یا موضوعات دیگر با کشورهای غربی کرده‌اند. این موضوع بر اساس اظهارات چندین دیپلومات که درگیر در این گفتگوها بوده‌اند، می‌باشد». <ref>روزنامه «وال استریت» - ۷ می ۲۰۰۸- به قلم مارک شامپیون</ref>


لاگازت دو وال دواز در روز ۱۱ تیر ماه با این تیتر منتشر می‌شود ] که: اطلاعات فرانسویها به‌وسیله تهران مسموم شده‌اند“
اکورژیونال: «شهر اورسور آواز به همراه بم رنج می‌برد. زیرا در این شهر ساکنان تار و پود دوستی خاصی با مجاهدین خلق تنیده‌اند و سیل کمک‌ها به زلزله‌زدگان بم یکی از نشانه‌های آن است. مریم رجوی مورد تشویق پرشور اهالی اور، از هر سن و هر صنف و هر طبقه‌ای است. وی ستارهٴ عزیز اوریها شده است. او یک شاخص و یک نماد واقعی است. قاضی ضدتروریست بروگیر، شاید مورد توجه مطبوعات پاریس باشد، اما از زمانی که دستور بازرسی و حمله به اعضا شورای ملی مقاومت در آور سور آواز را داد و از زمان اعتصاب‌غذا و خودسوزی‌ها برای اعتراض به دستگیرکردن پرزیدنت این شورا مریم رجوی، او برای اهالی آور بیشتر یک گرگ بزرگ بدجنس است. در اور، وقتی مریم رجوی دیده می‌شود هر کسی خانواده‌اش را خبر می‌کند و به‌دنبال دوربین عکاسی و فیلم‌برداریش می‌دود. این مسئله را یکبار دیگر اهالی آور با یک استقبال پرشور از وی، در مقابل شهرداری نشان دادند. رئیس‌جمهور در تبعید، برای کمک به زلزله‌زدگان منطقه بم، آمده بود. ژان پیر بکه، شهردار اور، از زمانی که به دفاع از پناهندگان ایرانی متهم به تروریسم شده، برخاست، بسیار مردمی و محبوب شده است… در ادعانامه صادر شده علیه مریم رجوی، آن‌چنان‌که دادستان نوشته است، جرم او این است که: «تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی را در هم می‌ریزد»... . <ref>اکورژیونال- ۷ ژانویه ۲۰۰۴</ref>


لیبراسیون ۱۳تیرماه ۸۲ در این باره نوشت: «قاضی بروگیر به تنهایی درگیر این مسئله شده است، با این اقناع که یک زرّادخانه به‌دست خواهد آورد، ولی از این‌که تنها یک سلاح و آن هم دارای جواز قانونی به‌دست آورده، دچار سرخوردگی شده است… طبق تحقیقات د.اس. ت، «این سازمان از پول حاصل از منابع غیرقانونی استفاده نمی‌کند. بخشی از درآمد از طریق جمع‌آوری کمک مالی از اشخاص و پناهندگان ایرانی تأمین می‌شود. بخش دیگری هم کمکهای مالی اعضای خود این سازمان است»».
مجله «آفریقا- آسیا»: «در سال ۱۹۹۷ شرکت توتال یک قرارداد ۴/۲ (دو و چهار دهم) میلیارد دلاری برای بهره‌برداری از حوزه پارس جنوبی به‌دست‌آورد. این قرارداد در زمانی امضا شد که کشورهای اروپایی به‌دنبال حکم دادگاه در رابطه با قتل مخالفان کرد در برلین، سفرای خود را فراخوانده بودند. بعد از جنگ (عراق)، قراردادها در حال فوران بوده‌اند. آنها تنها به توتال محدود نمی‌شوند و شرکتهای فرانسوی دیگر نیز به مهمانی دعوت شده‌اند: آلکاتل، رنو، پژو… اما این وضعیت بدون مابه‌ازاء نبوده است. مقامات ایرانی آشکارا خواستار اعمال فشار روی مخالفان ایرانی در فرانسه بوده‌اند. از این نظر سالهای شیراک را می‌توان سالهای انواع مماشات توصیف کرد. در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ دفاتر شورای ملی مقاومت ایران در پاریس هدف حمله بزرگ پلیس فرانسه واقع شد. ۱۶۴ پناهنده سیاسی ایرانی دستگیر شدند. اما بعداً همه آنها آزاد شدند. از آن تاریخ، پرونده قضایی مربوط به تروریسم تبدیل به مضحکه شده است. بعد از این حمله، روزنامه همشهری به تاریخ ۲۲ژوئن نوشت که اگر چه شرکت بریتیش پترولیوم در مناقصه پیشنهاد بالاتری را برای توسعه میدانهای پارس جنوبی ارائه داده بود، اما این توتال بود که برنده شد». <ref>مجله «آفریقا- آسیا»، شمارهٴ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور» در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۸۶ نوشت: «استدلال بازپرس… ژان لویی بروگیر این بود که '''مریم رجوی''' تهدیدی برای «نظم استراتژیک جهانی» به‌شمار می‌آید. وی خجالت کشید سخنی از قراردادهای توتال در ایران به میان بیاورد».
«نوول آبزرواتور» به‌مناسبت کاندیدا شدن ژان لویی بروگیر برای مجلس ملی فرانسه: «طی سی سال، چند نفر در جریان تحقیقات ژان لویی بروگیر بازداشت شده‌اند؟ بیش از هزار نفر؛ و چند نفر بعد از سالها تحقیقات و زندان توسط دادگاه تبرئه شده‌اند؟ بیش از نیمی از آنها… به هر حال این آمار برای این‌که بروگیر به‌علت دادن فرمان حملات گسترده… و انجام تحقیقات صرفاً برای اثبات جرم، نزد سازمان‌های حقوق‌بشری شهرت کثیفی کسب کند، کافی بوده است». <ref>نوول آبزرواتور- ۷ژوئن ۲۰۰۷</ref>


روزنامه «وال استریت» خلاصه می‌شود؛ وقتی این روزنامه، در تاریخ ۷ می ۲۰۰۸، در مطلبی به قلم «مارک شامپیون» می‌نویسد: «مقامات ایرانی سالهاست که سرکوب سازمان مجاهدین را به یک اولویت در مذاکراتشان بر سر مسئله هسته‌ای یا موضوعات دیگر با کشورهای غربی کرده‌اند. این موضوع بر اساس اظهارات چندین دیپلومات که درگیر در این گفتگوها بوده‌اند، می‌باشد».
روزنامه واشینگتن تایمز: سفارت فرانسه در واشینگتن، از جانب اعضای کنگره آمریکا تحت فشار قرار گرفته است. سناتور سام براون بک رئیس زیرکمیته روابط خارجی به دیوید لویت سفیر فرانسه نامه‌ای نوشته و طی آن فرانسه را به خدمتگزاری کثیف برای دیکتاتوری مذهبی ایران متهم نمود. <ref>روزنامه واشینگتن تایمز- ۲۴ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


اکورژیونال در ۷ ژانویه ۲۰۰۴ در جریان زلزله بم نوشت: «شهر اورسور آواز به همراه بم رنج می‌برد. زیرا در این شهر ساکنان تار و پود دوستی خاصی با مجاهدین خلق تنیده‌اند و سیل کمک‌ها به زلزله‌زدگان بم یکی از نشانه‌های آن است. مریم رجوی مورد تشویق پرشور اهالی اور، از هر سن و هر صنف و هر طبقه‌ای است. وی ستارهٴ عزیز اوریها شده است. او یک شاخص و یک نماد واقعی است. قاضی ضدتروریست بروگیر، شاید مورد توجه مطبوعات پاریس باشد، اما از زمانی که دستور بازرسی و حمله به اعضا شورای ملی مقاومت در آور سور آواز را داد و از زمان اعتصاب‌غذا و خودسوزی‌ها برای اعتراض به دستگیرکردن پرزیدنت این شورا مریم رجوی، او برای اهالی آور بیشتر یک گرگ بزرگ بدجنس است. در اور، وقتی مریم رجوی دیده می‌شود هر کسی خانواده‌اش را خبر می‌کند و به‌دنبال دوربین عکاسی و فیلم‌برداریش می‌دود. این مسئله را یکبار دیگر اهالی آور با یک استقبال پرشور از وی، در مقابل شهرداری نشان دادند. رئیس‌جمهور در تبعید، برای کمک به زلزله‌زدگان منطقه بم، آمده بود. ژان پیر بکه، شهردار اور، از زمانی که به دفاع از پناهندگان ایرانی متهم به تروریسم شده، برخاست، بسیار مردمی و محبوب شده است… در ادعانامه صادر شده علیه مریم رجوی، آن‌چنان‌که دادستان نوشته است، جرم او این است که: «تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی را در هم می‌ریزد»... .
روزنامه واشینگتن تایمز: یورش فرانسه به نیروهای ضد رژیم ایران، منجر به بلوا در کنگره آمریکا و دیگر پارلمانهای اروپا شده است. بیش از ۲۰۰نماینده کنگره، مجاهدین را «یک جنبش مقاومت مشروع خوانده‌اند. <ref>روزنامه واشینگتن تایمز- ۲۵ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


مجله «آفریقا- آسیا» در شمارهٴ ژوئن ۲۰۰۳ خود می‌نویسد:
رادیو آلمان: دولت ایران بنا به اطلاعی که خود داده است، در حال مذاکره با مقامات عالی فرانسه، برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است… دولت ایران از یورش نیروهای امنیتی فرانسه به مقر مجاهدین در روز سه‌شنبه، استقبال کرده است. <ref>رادیو آلمان- ۲۷ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


«در سال ۱۹۹۷ شرکت توتال یک قرارداد ۴/۲ (دو و چهار دهم) میلیارد دلاری برای بهره‌برداری از حوزه پارس جنوبی به‌دست‌آورد. این قرارداد در زمانی امضا شد که کشورهای اروپایی به‌دنبال حکم دادگاه در رابطه با قتل مخالفان کرد در برلین، سفرای خود را فراخوانده بودند. بعد از جنگ (عراق)، قراردادها در حال فوران بوده‌اند. آنها تنها به توتال محدود نمی‌شوند و شرکتهای فرانسوی دیگر نیز به مهمانی دعوت شده‌اند: آلکاتل، رنو، پژو… اما این وضعیت بدون مابه‌ازاء نبوده است. مقامات ایرانی آشکارا خواستار اعمال فشار روی مخالفان ایرانی در فرانسه بوده‌اند. از این نظر سالهای شیراک را می‌توان سالهای انواع مماشات توصیف کرد. در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ دفاتر شورای ملی مقاومت ایران در پاریس هدف حمله بزرگ پلیس فرانسه واقع شد. ۱۶۴ پناهنده سیاسی ایرانی دستگیر شدند. اما بعداً همه آنها آزاد شدند. از آن تاریخ، پرونده قضایی مربوط به تروریسم تبدیل به مضحکه شده است. بعد از این حمله، روزنامه همشهری به تاریخ ۲۲ژوئن نوشت که اگر چه شرکت بریتیش پترولیوم در مناقصه پیشنهاد بالاتری را برای توسعه میدانهای پارس جنوبی ارائه داده بود، اما این توتال بود که برنده شد».
خبرگزاری فرانسه: بسیار نادر است که یک عملیات دستگیری به نتیجه‌ای نظیر آنچه در سال ۲۰۰۳ در فرانسه انجام گرفت، منجر شود. در این عملیات بیش از ۱۶۰تن از اعضای مجاهدین خلق، جنبش اپوزیسیون ایرانی در تبعید دستگیر شدند، اما تحقیقات این پرونده بدون رسیدن به هیچ نتیجه‌ای به پایان رسید. این ثابت می‌کند که آن عملیات به‌منظور بهبود روابط میان پاریس و تهران بوده است. <ref>خبرگزاری فرانسه- اول فوریه ۲۰۱۴</ref>


«نوول آبزرواتور» ۷ژوئن ۲۰۰۷، دربارهٔ سوابق ژان لویی بروگیر، به‌مناسبت کاندیدا شدن او برای مجلس ملی فرانسه نوشت:
نیوز تلگراف: «اعتراضات در مقابل سفارت فرانسه در مرکز لندن به‌طور فزاینده‌ای شدید می‌شود. اعتصاب‌غذاکنندگان که بیش از نیمی از آنها زن هستند، شعارهایی در حمایت از مریم رجوی و علیه دولت فرانسه می‌دهند. خانم مریم رجوی نه تنها یک حامی دموکراسی، بلکه یک مدافع آتشین حقوق زنان است». <ref>نیوز تلگراف- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref> و <ref name=":10" />


«طی سی سال، چند نفر در جریان تحقیقات بروگیر بازداشت شده‌اند؟ بیش از هزار نفر؛ و چند نفر بعد از سالها تحقیقات و زندان توسط دادگاه تبرئه شده‌اند؟ بیش از نیمی از آنها… به هر حال این آمار برای این‌که بروگیر به‌علت دادن فرمان حملات گسترده… و انجام تحقیقات صرفاً برای اثبات جرم، نزد سازمانهای حقوق‌بشری شهرت کثیفی کسب کند، کافی بوده است».
روزنامه پاریزین: «فرانسه می‌خواهد خوشنودی رژیم ایران را جلب کند». <ref>روزنامه پاریزین- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


۳ تیر ۱۳۸۲ - روزنامه واشینگتن تایمز نوشت:» سفارت فرانسه در واشینگتن، از جانب اعضای کنگره آمریکا تحت فشار قرار گرفته است. سناتور سام براون بک رئیس زیرکمیته روابط خارجی به دیوید لویت سفیر فرانسه نامه‌ای نوشته و طی آن فرانسه را به خدمتگزاری کثیف برای دیکتاتوری مذهبی ایران متهم نمود…
واشینگتن تایمز: این دستگیری‌های ننگین که بدون شک به‌درخواست رهبران مذهبی رژیم ایران عملی گردیده، زمانی انجام می‌شود که خیابانهای تهران روز به روز و شب به شب مملو از دانشجویان شجاع و افرادی است که دیگر نمی‌توانند شرایط را تحمل کنند؛ این حملات در زمانی انجام می‌شود که دولت بوش از رژیم بنیادگرای حاکم بر ایران به‌عنوان مهم‌ترین حامی تروریسم در جهان نام برده است؛ این یورش‌ها در شرایطی انجام می‌شود که رژیم ایران در حال ساختن سلاحهای هسته‌ای می‌باشد و درخواست برای بازرسی از برنامه‌های هسته‌ای‌اش را رد می‌کند». <ref>واشینگتن تایمز- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


۴ تیر ۱۳۸۲ - روزنامه واشینگتن تایمز طی مقاله‌ای تصریح کرد: «یورش فرانسه به نیروهای ضد رژیم ایران، منجر به بلوا در کنگره آمریکا و دیگر پارلمانهای اروپا شده است. بیش از ۲۰۰نماینده کنگره، مجاهدین را «یک جنبش مقاومت مشروع خوانده‌اند».
روزنامه لیبراسیون: «تا این تاریخ، دولت فرانسه هیچ مدرکی دال بر عملکرد جنایی این دستگیرشدگان، ارائه نداده است». <ref>روزنامه لیبراسیون- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


رادیو آلمان جمعه ۶ تیر ۱۳۸۲- «دولت ایران بنا به اطلاعی که خود داده است، در حال مذاکره با مقامات عالی فرانسه، برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است… دولت ایران از یورش نیروهای امنیتی فرانسه به مقر مجاهدین در روز سه‌شنبه، استقبال کرده است.
روزنامه بوستن گلوپ: «صدها ایرانی شجاع هفته گذشته به خیابانها ریختند تا دیکتاتوری رژیم ایران را محکوم کنند… درست در همین شرایط مقامات فرانسوی، بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران، دست زدن به یک حمله زدند. حمله‌ای که می‌توان نام خودفروشی بر آن نهاد. در حال حاضر فرانسه تمایل دارد به‌عنوان یک عمل حسن نیت به آخوندهای افراطی در تهران، این گروه را زیر ضرب قرار دهد». <ref>روزنامه بوستن گلوپ- ۲۸د ژوئن ۲۰۰۳</ref>


«لاگازت دو وال دواز» ۱۱ تیر، با تیتر درشتی نوشت: «اطلاعات فرانسوی‌ها به وسیله تهران مسموم شده‌اند». این روزنامه می‌افزاید: «از فردای روزی که گزارش د.اس. ت انتشار یافت، مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران به یک ضد حمله در جبهه اطلاع‌رسانی دست زدند… افشین علوی به آرامی می‌گوید این‌ها اتهاماتی دست‌چین شده و بی‌پایه است. در همه این حرفها، ما بیان کلمات و روش‌های سرویس‌های امنیتی ایران را می‌بینیم. برای مجاهدین این جریانی روشن است: «سرویس‌های امنیتی فرانسه توسط همسانان خود در تهران مسموم شده‌اند»».
روزنامه نیویورک تایمز: دستگیریهای اخیر پلیس فرانسه، باعث به راه افتادن تظاهرات اعتراضی از سوی حامیان مجاهدین شد… تظاهر کنندگان از انجام یک معامله کثیف با ملاها سخن می‌گویند و بر این باورند که این اقدام، برای دادن امتیازی به ملاهای حاکم در تهران صورت گرفته است». <ref>روزنامه نیویورک تایمز- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


خبرگزاری فرانسه، ۱۲بهمن ۹۲: بسیار نادر است که یک عملیات دستگیری به نتیجه‌ای نظیر آنچه در سال ۲۰۰۳ در فرانسه انجام گرفت، منجر شود. در این عملیات بیش از ۱۶۰تن از اعضای مجاهدین خلق، جنبش اپوزیسیون ایرانی در تبعید دستگیر شدند، اما تحقیقات این پرونده بدون رسیدن به هیچ نتیجه‌ای به پایان رسید. این ثابت می‌کند که آن عملیات به‌منظور بهبود روابط میان پاریس و تهران بوده است.
روزنامه لیبراسیون: قاضی بروگیر به‌تنهایی درگیر این مسأله شده است‌، با این اقناع که یک زرادخانه به‌دست خواهد آورد‌، ولی ازاین‌که تنها یک سلاح و آن‌هم دارای جواز قانونی به‌دست آورده، دچار سرخوردگی شده است. تز «آبسه تروریستی خطرناک» علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و مریم رجوی با توجه به‌داده‌های به‌دست‌آمده‌، لنگ می‌زند. به‌خصوص که گزارش د.اس.ت که در فیگارو منتشر شده است و گزارش دیگری که جزئیات کشفیات مالی پلیس و اطلاعات را برمی‌شمارد‌، مؤید این امر است‌. طبق تحقیقات د.اس.ت‌: «این سازمان از پول حاصل از منابع غیرقانونی استفاده نمی‌کند‌. بخشی از درآمد از طریق جمع آوری کمک مالی از اشخاص و پناهندگان ایرانی تأمین می‌شود‌. بخش دیگری هم کمکهای مالی اعضای خود این سازمان است. <ref name=":0" /> و <ref>روزنامه لیبراسیون- ۴ ژوئیه ۲۰۰۳</ref>
 
۷ تیر ۱۳۸۲: نیوز تلگراف: «اعتراضات در مقابل سفارت فرانسه در مرکز لندن به‌طور فزاینده‌ای شدید می‌شود. اعتصاب‌غذاکنندگان که بیش از نیمی از آنها زن هستند، شعارهایی در حمایت از مریم رجوی و علیه دولت فرانسه می‌دهند. خانم مریم رجوی نه تنها یک حامی دموکراسی، بلکه یک مدافع آتشین حقوق زنان است». \
 
(سایت مجاهد- قسمت پایانی -گاهشمار کودتای نافرجام)
 
https://www.mojahedin.org/i/news/139641
 
۷ تیر ۱۳۸۲روزنامه پاریزین نوشت: «فرانسه می‌خواهد خوشنودی رژیم ایران را جلب کند».
 
واشینگتن تایمز ۷ تیر ۱۳۸۲-گفت:... این دستگیریهای ننگین که بدون شک به‌درخواست رهبران مذهبی رژیم ایران عملی گردیده، زمانی انجام می‌شود که خیابانهای تهران روز به روز و شب به شب مملو از دانشجویان شجاع و افرادی است که دیگر نمی‌توانند شرایط را تحمل کنند؛ این حملات در زمانی انجام می‌شود که دولت بوش از رژیم بنیادگرای حاکم بر ایران به‌عنوان مهم‌ترین حامی تروریسم در جهان نام برده است؛ این یورش‌ها در شرایطی انجام می‌شود که رژیم ایران در حال ساختن سلاحهای هسته‌ای می‌باشد و درخواست برای بازرسی از برنامه‌های هسته‌ای‌اش را رد می‌کند».
 
روزنامه فرانسوی لیبراسیون ۷ تیر ۱۳۸۲-نوشت: «تا این تاریخ، دولت فرانسه هیچ مدرکی دال بر عملکرد جنایی این دستگیرشدگان، ارائه نداده است».
 
روزنامه «بوستن گلوپ» ۷ تیر ۱۳۸۲- چاپ آمریکا نوشت: «صدها ایرانی شجاع هفته گذشته به خیابانها ریختند تا دیکتاتوری رژیم ایران را محکوم کنند… درست در همین شرایط مقامات فرانسوی، بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران، دست زدن به یک حمله زدند. حمله‌ای که می‌توان نام خودفروشی بر آن نهاد. در حال حاضر فرانسه تمایل دارد به‌عنوان یک عمل حسن نیت به آخوندهای افراطی در تهران، این گروه را زیر ضرب قرار دهد».
 
روزنامه نیویورک تایمز ۷ تیر ۱۳۸۲-:» دستگیریهای اخیر پلیس فرانسه، باعث به راه افتادن تظاهرات اعتراضی از سوی حامیان مجاهدین شد… تظاهر کنندگان از انجام یک معامله کثیف با ملاها سخن می‌گویند و بر این باورند که این اقدام، برای دادن امتیازی به ملاهای حاکم در تهران صورت گرفته است».
 
-لیبراسیون در ۱۳ تیرماه نوشت‌: قاضی بروگیر به‌تنهایی درگیر این مسأله شده است‌، با این اقناع که یک زرادخانه به‌دست خواهد آورد‌، ولی ازاین‌که تنها یک سلاح و آن‌هم دارای جواز قانونی به‌دست آورده، دچار سرخوردگی شده است. لیبراسیون می‌افزاید‌: تز « آبسه تروریستی خطرناک » علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و مریم رجوی با توجه به‌داده‌های به‌دست‌آمده‌، لنگ می‌زند. به‌خصوص که گزارش د.اس.ت که در فیگارو منتشر شده است و گزارش دیگری که جزئیات کشفیات مالی پلیس و اطلاعات را برمی‌شمارد‌، مؤید این امر است‌. طبق تحقیقات د.اس.ت‌: «این سازمان از پول حاصل از منابع غیرقانونی استفاده نمی‌کند‌. بخشی از درآمد از طریق جمع آوری کمک مالی از اشخاص و پناهندگان ایرانی تأمین می‌شود‌. بخش دیگری هم کمکهای مالی اعضای خود این سازمان است 


== آزادی مریم رجوی ==
== آزادی مریم رجوی ==
۳۷۴

ویرایش

منوی ناوبری