۹۷۳
ویرایش
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
=== جنگ روانی علیه ساکنین اشرف === | === جنگ روانی علیه ساکنین اشرف === | ||
به موازات حملات نظامی به قرارگاه اشرف، یک جنگ روانی هم علیه ساکنان اشرف راه انداختند، با ۳۲۰ بلندگوی بسیار قوی ۶۷۷ روز شبانه روز به ساکنان اشرف شبانه روز از چهار سمت اشرب توهین و تهدید میکردند. این توهینها و تهدیدهای شبانه روزی تحت نام خانواده مجاهدین انجام میشد و کسانی که در چهار گوشه اشرف مشغول تهدید و توهین بودند، خود را خانواده مجاهدین میخواندند که برای نجات مجاهدین به اطراف اشرف آمدهاند. بلندگوها مستمر ساکنان را تسلیم شدن به نیروهای عراقی فرا میخواندند و این فراخوان گاهاً با وعدههایی همراه بود اما عمدتاً تهدید به مرگ و نابودی ساکنان بود. | |||
در این باره مسعود رجوی طی پیامی زیر عنوان «خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع؟» در بهمن ۱۳۸۸ با اشاره به همکاری مالکی نخست وزیر وقت عراق برای وارد کردن مأموران وزارت بدنام اطلاعات به عراق برای دایر کردن سیرک نظام پشت در اشرف خطاب به مجاهدان اشرف گفت: | |||
«در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با توافق دوجانبه و خائنانه ولیفقیه ارتجاع و نخست وزیر عراق از پای در آورد؛ در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با آن جاسوس بی مغز و سیلاب لجنپراکنیهایش از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با یک سال محاصرهی ضد انسانی از سوی مزدورانش در عراق از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته اشرف را با شهیدان و مجروحان و گروگانهایش از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته با انواع و اقسام تهدیدّا به جابجایی از پای درآورد؛ و در حالی که خانوادههای ما را در داخل کشور به خاطر این که چند سال پیش برای دیدار فرزندانشان یک بار به اشرف آمدهاند، میگیرد و میزند و به حبسهای طولانی محکوم میکند، بله ، حالا دوباره در دور باطل مجدداً به سراغ خانوادههای وزارت بدنام رفته تا شاید به این وسیله با اشرف به جنگ روانی بپردازد، شاید هم از دید خودش بریده ویا خائنی را شکار کند، و بعد، بگوید دیدید گفتم که اینها به اجبار اینجا نگه داشته شدهاند، پس آن چه زدم و کشتم و نقص عضو کردم ، تقصیر خودشان بود»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۴۶۲</ref><ref>کتاب «خانواده مجاهدین یا مزدور ارتجاع؟» - وبسایت [http://www.iran-efshagari.com/wp-content/uploads/2017/08/khanevade.pdf ایران افشاگر] </ref> | |||
مسعود رجوی دراین پیام به کارهای دیگر این افراد اشاره کرد: | |||
«یادتان هست که پارسال همین ایام در تهران مشتی را به در سفارت انگلیس برده بود که تحت عنوان خانواده مجاهدین تظاهرات کنند که چرا فرزندانشان از لیست تروریستی در آمدهاند.... واقعاً که چه خانوادههای مهربانی داریم و خودمان خبر نداریم! واقعا چه عواطف سرشاری دارند که هم از ریخته شدن خون ما سپاسگزارند و هم از این که از لیست تروریستی خارج شدهایم بشدت نگران هستند!!»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۴۶۳</ref> | |||
طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره میگوید: | |||
«دفتر نخست وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه “دیدارهای خانوادگی” برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره میشدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای دولتی غیر دولتی میگوئیم) را داد تا اشرف را بیثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و 9 بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیامهای تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به 300 دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهینها را بسوی ساکنان فریاد میکرد». <ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحه ۵۲</ref> | |||
با انتقال ساکنان به [[کمپ لیبرتی]] این بلندگوها جمع آوری شد اما این افراد به پشت در [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] منتقل شدند. | |||
== انتقال از اشرف به لیبرتی == | == انتقال از اشرف به لیبرتی == | ||
=== حملات به اشرف و لیبرتی === | === حملات به اشرف و لیبرتی === | ||
== انتقال به آلبانی == | == انتقال به آلبانی == | ||
== مسؤلین اول سازمازمان مجاهدین خلق ایران == | == مسؤلین اول سازمازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش