۱٬۰۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
درویشخان آنچنان در نوازندگی تار ماهر شد که پس از مرگ ناصرالدینشاه به دستگاه شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه، والی فارس دعوت شد. در سفر اولش به شیراز، درویشخان به اصرار شعاعالسلطنه، با دختر مستشار نظام که در فارس اقامت داشت ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر بود که یکی از آنها در سن ۱۶ سالگی درگشذت و دختر دوم که «فخر» نام داشت تنها فرزند ِ درویشخان شد. دوریشخان نوعی آهنگ ضربی به نام پیشدرآمد ساخت که تا سالها پس از او رواج داشت. درویشخان دستگاه موسیقی سنتی ایران را به هفت دستگاه بخش کرد و آهنگهای فراوانی ساخت که از میان آنها ۲۲ آهنگ باقی مانده است. درویشخان از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی بر پا کرد و شماری از نامداران موسیقی ایران شاگردان مستقیم او بودهاند. او به شاگردانی که دورههای درس او را میگذراندند نشانی به شکل تبرزین هدیه میداد که از جنس مس و نقره بود. شاگردانی که به دورههای عالی میرسیدند جنس این نشان به طلا تغییر میکرد. | درویشخان آنچنان در نوازندگی تار ماهر شد که پس از مرگ ناصرالدینشاه به دستگاه شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه، والی فارس دعوت شد. در سفر اولش به شیراز، درویشخان به اصرار شعاعالسلطنه، با دختر مستشار نظام که در فارس اقامت داشت ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر بود که یکی از آنها در سن ۱۶ سالگی درگشذت و دختر دوم که «فخر» نام داشت تنها فرزند ِ درویشخان شد. دوریشخان نوعی آهنگ ضربی به نام پیشدرآمد ساخت که تا سالها پس از او رواج داشت. درویشخان دستگاه موسیقی سنتی ایران را به هفت دستگاه بخش کرد و آهنگهای فراوانی ساخت که از میان آنها ۲۲ آهنگ باقی مانده است. درویشخان از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی بر پا کرد و شماری از نامداران موسیقی ایران شاگردان مستقیم او بودهاند. او به شاگردانی که دورههای درس او را میگذراندند نشانی به شکل تبرزین هدیه میداد که از جنس مس و نقره بود. شاگردانی که به دورههای عالی میرسیدند جنس این نشان به طلا تغییر میکرد. | ||
شخصیت متین و هنر والای او موجب شد تا سفیر انگلیس با نوشتن نامه ای به شاهزاده مستبد در خواست بخشش وی را بکند. شاهزاده نیز پذیرفت و این هنرمند پس از آن با اشتیاق و علاقه مندی بیشتری به تدریس پرداخت و به لحاظ روحیه خاص خویش به گروه 'انجمن اخوت' در آمد و با سرپرستی گروه با تکنوازی خود شور و حال خاصی به مجلس می داد. | |||
درویش | درویش بین نوازندگان عصر خود از ویژگی های اخلاقی والایی برخوردار بود وشخصیت همکارانش را بسیار گرامی می داشت. | ||
درویش خان به همراه هنرمندانی چون سیّد حسین طاهرزاده (خواننده)، ابوالحسن خان اقبال السلطنه قزوینی معروف به اقبال آذر (خواننده)، عبداله خان دوامی (نوازنده ی ضرب (تنبک) و تصنیف خان)، باقر خان (نوازنده ی کمانچه)، رضا قلی خان تجریشی (نوازنده ی ضرب و تصنیف خان) و مشیر همایون شهردار (نوازنده ی پیانو)، اکبر خان رشتی (نوازنده ی فلوت)، میرزا اسداله خان (نوازنده ی سنتور) و حسین هنگ آفرین (نوازنده ی ویلون و سه تار) در دو نوبت برای ضبط صفحه به خارج سفر کرد. صفحهی «بیداد همایون» که با پیانو مشیرهمایون شهردار همراه است از نمونههای عالیای است که نشان از توانایی ِ بالای درویشخان دارد. | |||
ایرنا | ایرنا | ||
ملکالشعرای بهار از شاعرانی بود که با درویشخان همکاری داشت و تصنیفهایی سرود که عمدتا در دفاع از وطن سروده شده بود. تصنیف «ز من نگارم» از تصنیفهایی است که بهار آن را ساخته است. در بخشی از این ساخته به صراحت از نداشتن علاجی برای ایران یاد میشود که این بخش از تصنیف در خوانش محمدرضا شجریان با گروه پایور حذف شده است اما محمدرضا لطفی آن را در آلبوم به یاد درویشخان با صدای نصرالله ناصحپور آورده است تا به شکلی هنرمندانه از وضعیت ایران در دههی شصت سخن گفته باشد که بسیاری از هنرمندان گوشهی عزلت گزیدند یا مجبور شدند ترک وطن کنند. محمدهاشم میرزا، ملقب به شیخالرئیس که به «افسر» تخلص داشت و شاعر بود و در شعرهایش مضامین و مباحث اجتماعی را مطرح میکرد و سرایندهی سرود شاهنشاهی که یکی از سه سرود رسمی کشور در دورهی پهلوی بود در وصف درویشخان چنین رباعیای سروده است که علاوه و بر درویشخان از «درویش عبدالمجید طالقانی» استاد خط شکسته فارسی که دو طالقانی نیز طالقانی هستند تجلیل کرده است: | ملکالشعرای بهار از شاعرانی بود که با درویشخان همکاری داشت و تصنیفهایی سرود که عمدتا در دفاع از وطن سروده شده بود. تصنیف «ز من نگارم» از تصنیفهایی است که بهار آن را ساخته است. در بخشی از این ساخته به صراحت از نداشتن علاجی برای ایران یاد میشود که این بخش از تصنیف در خوانش محمدرضا شجریان با گروه پایور حذف شده است اما محمدرضا لطفی آن را در آلبوم به یاد درویشخان با صدای نصرالله ناصحپور آورده است تا به شکلی هنرمندانه از وضعیت ایران در دههی شصت سخن گفته باشد که بسیاری از هنرمندان گوشهی عزلت گزیدند یا مجبور شدند ترک وطن کنند. محمدهاشم میرزا، ملقب به شیخالرئیس که به «افسر» تخلص داشت و شاعر بود و در شعرهایش مضامین و مباحث اجتماعی را مطرح میکرد و سرایندهی سرود شاهنشاهی که یکی از سه سرود رسمی کشور در دورهی پهلوی بود در وصف درویشخان چنین رباعیای سروده است که علاوه و بر درویشخان از «درویش عبدالمجید طالقانی» استاد خط شکسته فارسی که دو طالقانی نیز طالقانی هستند تجلیل کرده است: | ||
خط ۱۱۶: | خط ۸۵: | ||
تا بدمد بر بدن مُرده جان | تا بدمد بر بدن مُرده جان | ||
کنسرت های این هنرمند در اواخر عمرش در گراند هتل با هنرمندانی چون عارف قزوینی، حسین خان اسماعیل زاده، ابراهیم منصوری، رضا محجوبی ، مرتضی محجوبی، رکن الدین مختاری و حاجی خان عین الدوله شهرت خاصی یافت. | |||
درویش خان تار و سه تار را به خوبی می نواخت، سلیقه خاصی درتلفیق نواها داشت، صدای سازش بسیار گرم و مطلوب بود و با به کار گیری قطعات اروپایی با تار، تنوعی مشهود در نوازندگیش ایجاد کرده بود. | |||
درویش از نبوغی خاص نیز بهره میبرد و همین نبوغ سبب شد تا برخی از فرمهای موسیقی ایرانی را ابداع کند که از جمله آنها میتوان به تـثـبـیت رنگ و ابداع درآمد و افـزودن سیم ششم به تار اشاره کرد. | |||
درویش خان برغم آنکه در علم نواسازی به اندازه هنرمندان امروزی آشنایی نداشته، از لحاظ ملودی و پیوستگی، آثار بسیار غنی و فوق العاده مطبوعی از خود برجای گذاشته که بیانگر احساسات لطیف هنری او است. پیش درآمدهایش از عالی ترین ساخته های آن عصر به شمار می رود. رنگ هایش نیز از جهت ترکیب وزن های گوناگون و زیبایی و شور انگیزی واجد ارزش بسیاری است. تصنیف هایش از نظر فرم، زیبا و از لحاظ محتوی برجستگی خاصی دارد. | |||
ایرنا | |||
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین: | |||
درویش خان در نوازندگی دستی چیره و تکنیکی منحصر به فرد و در نواختن تار و سه تار به یک اندازه مهارت و توانایی داشت. از مضرابی قـوی و در عـین حال شفاف برخوردار بود وزیرهایش پی در پی، شمرده و پـخـته بود و پـنجهاش روی ساز نرم و لطیف حرکت میکرد. قدرت او در نوازندگی چنان بود که شنوندگان سازش از تعـجب، غالباً ساکت و خاموش میشدند. استحکام و زیـبایی آثـارش، نشان از نبوغ سرشار و پـشـتوانه صحیح موسیقی کلاسیک در ذهن او داشت. | |||
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین: | |||
درویش خان اولین کلاس موسیقی را برای خانمها دایر کرد و خواهرش در آنجا تار می زد | |||
توانا | |||
پرشین وی | |||
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند | |||
شیدا و عارف چم و خم آهنگسازی را نیاموخته بودند، تصنیف ها را به نیروی ذوق و احساس می ساختند، خود بر آن ها شعر می نهادند و خود نیز با دو دانگ صدایی که داشتند آن ها را می خواندند. | |||
اما درویش خان علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و با تکیه بر این دانایی ها آهنگ می ساخت و خوانندگان حرفه ای آن ها را اجرا می کردند. | |||
از آن گذشته آهنگ های او که با شعر شاعران حرفه ای پیوند می خورد از همراهی ارکستر کم و بیش بزرگی بهره می گرفت.ارکستری که خود او در انجمن اخوت بنیاد کرده بود. | |||
از | درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند.با توجه به این ویژگی هاست که به جرات می توان گفت درویش خان نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به وجود آورده است. | ||
درویش خود از این امکانات بهره گیری کرد و آفریده های دلپذیری از خود به یادگار گذاشت.کمپانی های صفحه پرکنی خارجی نیز با توجه به فضای تازه در جامعه موسیقی ایران هنرمندان را برای ضبط خوانده ها و نواخته هایشان دو سه بار به اروپا دعوت کردند. | |||
درویش | درویش خود در دو سفر شرکت داشت، یکی به لندن و دیگری به تفلیس و همراه با سید حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، آقبال آذر، مشیر همایون شهردار و…این سفرها و گوش سپردن به آهنگ های غربی میل به نوآوری را در درویش خان تشدید کرد و در بازگشت منجر به آفرینش قطعات تازه ای شد که ساختار ریتمیک آن ها در موسیقی ایران سابقه نداشت.او خود بر این قطعات نام هایی چون والس، مارش و پولکا نهاده است. | ||
درویش | کلاس های تار و سه تار درویش خان در درازای بیست و پنج سال فعالیت خود شاگردان بسیار پرورش داده است که مرتضی نی داوود، عبدالله دوامی، سعید هرمزی، موسی معروفی، نورعلی برومند و ابوالحسن صبا از برجسته ترین آن ها به شمار می روند.اینان همه به دریافت مدال تبرزین که درویش خان هر سال به شاگردان برجسته خود اهدا می کرد، نائل آمده اند(dot) | ||
== نوآوریها در موسیقی ایرانی == | |||
== شاگردان == | |||
از شاگردان او که موفـق به دریافـت تـبرزین طـلا شدند، می توان از مرتضی نی داوود، ابوالحسن صبا، موسی معـروفی و سعـید هـرمزی نام برد. شاگردان دیگـر او که مسـتـقـیـم یا غـیر مسـتـقـیم از او کسب فـیض کردند، عبارتـنداز: حسیـنعلی غـفاری، شکری (ادیب السلطنه)، علی محمد صفایی (سازنده سه تار)، عبدالله دادور (قـوام السلطان)، حسین سنجری، ارسلان درگاهی و نورعلی برومند. | |||
== ضبط روی صفحه == | |||
== کارهای خیریه == | |||
درویش خان در حالی که در فقر و تنگدستی بسر می برد عایدات کنسرت های خود را به مردم مستمند و باز ماندگان حریق بازار تهران اختصاص می داد و حتی در اواخر عمر خانه خود را فروخت | |||
درویش خان | == آثار == | ||
مجموعه آثار درویش خان توسط ارشد طهماسبی در کتابی با همین عنوان چاپ شد. | |||
از آثار درویش خان به پیش درآمدهای ماهور، ابوعطا، سه گاه، شوشتری، افشاری، راک و تصنیف ماهور با شعر (دائم مه من برمن دل ریش کند ناز)، تصنیف افشاری باشعر(بادخزان وزان شد)،ابوعطا با شعر (بهار دلکش رسید)، ماهور (زمن نگارم خبر ندارد)، سه گاه (صبح دم زمشرق طلوعی در جهان کن) نام برد. | |||
آفریده ها | |||
از جمله در نگار بی خبر که با حال و هوای عاشقانه آغاز می شود ولی در میانه گریز به صحرای کربلا می زند. نمی توان گمان کرد که درویش حرف هائی چنین آشکار را دریافته نباشد، بلکه می توان بر آن بود که فضای سنگین انقلابی سرانجام تردید و ملاحظه او را نیز شکسته است: | |||
زمن نگارم خبر ندارد/ به حال زارم نظر ندارد | |||
خبر ندارم من از دل خود/ دل من از من خبر ندارد | |||
امان از این عشق، فغان از این عشق که غیر خون جگر ندارد | |||
کجا رود دل که دلبرش نیست/ کجا پرد مرغ که پر ندارد | |||
دو سه بیت که می گذرد تصنیف به سوی اعتراض می رود: | |||
همه سیاهی، همه تباهی/ مگر شب ما سحر ندارد | |||
بعد به این نتیجه می رسد که: | |||
جز انتظار و جز استقامت/ وطن علاج دگر ندارد... | |||
== درویش خان از نگاه دیگران == | |||
ایرنا | |||
بی | درویش خان طبعی لطیف و حساس و ذوقی سرشار داشت، هنرمندی متجدد، آزادی خواه، انسان دوست، متواضع، فروتن، بی آزار و بردبار بود، به شاگردانش محبت می ورزید، آنچه می دانست به ایشان تعلیم می داد و آنان را در مقام فرزندان و یادگاران خود می دانست. | ||
احد خواص در روزنامه 'زنگ' شماره 13 و 14 سال 1331 خورشیدی می نویسد: شاگردان درویش خان علاوه برهنر از ویژگی های اخلاقی استاد گرامی خود نیز استفاده های بسیاری کردند و او را از هر جهت مربی و مرشد خود می دانستند و همین عالم مرید و مرادی باعث شد که یک دسته شاگردان با وفا وهنر دوست زیر دست از او بار آمدند و موسیقی ایران را خلوص و صفایی دوباره ببخشند. | |||
درویش خان آخرین بازمانده از نسل قدیم موسیقی ایران بود که غریزه قوی و درک عمیقی برخوردار بود و توانست با شناخت ویژگی های موسیقی سنتی آن را حیاتی تازه بدهد. | |||
روح الله خالقی آفریده های درویش خان را از لحاظ ملودی بسیار سلیس و روان و از جهت ساختاری مطابق قواعد و اصول تشخیص داده است: "با آن که او از علم ترکیب اصوات موسیقی سررشته نداشته، به یاری ذوق سلیم به خوبی از عهده این کار برآمده است." | |||
خالقی سپس می افزاید: "درویش مثل آهنگسازان این دوره نبوده که بنشیند و روزی چند آهنگ بسازد. تمام ساخته های او از ۲۲ قطعه تجاوز نمی کند. پیداست که با کمال دقت می ساخته و مکرر می نواخته و به کمک ذوق لطیف به تدریج حشو و زوائد را حذف می کرده و به اصطلاح اهل فن آهنگ ها را شسته و رفته از کار در می آورده است." | |||
زنده یاد روح الله خالقی در کتاب 'سرگذشت موسیقی ایران' می نویسد: پدرم از هنر و مکارم اخلاقی او که چندی هم از تعلیماتش برخوردار شده بود، حکایت ها می کرد. من آرزو داشتم وی را ببینم و سازش را از نزدیک بشنوم تا این که بر حسب دعوت پدرم شبی به باغ ما آمد. محفل آراسته ای به پاس احترام او ترتیب دادند و حضار اهل ذوق و دوستدار موسیقی که در انتظار هنرنمایی وی بودند، مقدم استاد را گرامی داشتند. | |||
درویش | خالقی می افزاید: نوای لطیف سرانگشتان گهربار درویش خان رونق خاصی به مجلس داده بود و مضراب های ریز، صاف و پی در پی و پختگی پنجه و حالت خوش سازش همه را ساکت و خاموش کرد. استاد که با مهربانی همه را 'پیرجان' خطاب می کرد، تار را به زمین گذاشت و با سه تار قطعه زیبایی در شور نواخت که آیتی از لطف و زیبایی بود و هرگز اثرش از خاطرم محو نمی شود. | ||
حبیب الله نصیری در کتاب 'مردان نوین موسیقی ایران' می نویسد: باید توجه داشت که در آن زمان موسیقی تنها در انحصار دربار، سلاطین و امرا بود و استادان به نام به اجبار زاده و پرورده همین دستگاه ها بودند. دربار قاجاریه به آنها اجازه نمی داد که در جهت ارائه واشاعه و آموزش با مردم ارتباط داشته باشند. | |||
نصیری می افزاید: درویش خان در چنین فضایی با همکاری و کمک دوستانش و اجرای کنسرت های جمعی، موسیقی را به میان مردم بکشاند و شاگردان مستعدی تربیت کند. رنگ ها و پیش درآمد های درویش خان نسبت به قدما از بسط بیشتری برخوردار و از لحاظ ابتکار نیز در حیطه موسیقی سنتی جالب توجه است. | |||
وی با موسیقی اروپایی نیز آشنایی داشت و قطعات غربی را به سهولت می نواخت و چند فانتزی را در کنسرت های خود با تسلط کافی اجرا کرد. | |||
درویش خان ؛ یگانه موسیقی مردمی ایران | |||
91 سال از مرگ درویش خان استاد تار ایران می گذارد اما مرگ نیز نتوانست حضور زنده او را در جامعه موسیقی به باد فراموشی دهد. | |||
شاید اغراق نباشد که بگوئیم ساز ایرانی تار با نام درویش خان گره خورده است، گویی هرگاه نام درویش خان به زبان آید ناخواسته تصویر و نام تار در ذهن زنده می شود. | |||
از | کارشناسان و موسیقیدانان بر این نکته تاکید دارند که در بین تار نوازان این مرز و بوم او یکتا و بی نظیر بوده و به رغم گذشت 9 دهه از مرگش هنوز رنگ ها و پیش درآمدهایش در ارکسترها نواخته و در آموزشگاه های موسیقی تدریس می شود. | ||
ایرج میرزا جلال الممالک تحت تاثیر توانایی و شور انگیزی وی در قطعه زهره و منوچهر می گوید: | |||
'تار دهم درکف درویش خان تا بدمد بر بدن مرده جان' | |||
== مرگ == | |||
اگر رهگذری از تجریش به دربند برود و در نیمه راه سری به مقبره 'ظهیرالدوله' بزند قبری کوچک می بیند که شاخه های انبوه نسترن برآن سایه افکنده است. اگر شاخه ها را کنار بزند این اشعار را که اثر طبع مرحوم شکوهی مدیر روزنامه ناهید است روی سنگ مزار او می خواند: | |||
درویش اگر از این جهان رفت مشنو که فقیر و ناتوان رفت | |||
درویش هنر ور زمان بود استاد هنر ور زمان رفت | |||
فریاد ز بوستان برآمد کان بلبل خوش، ز بوستان رفت | |||
چون دید چنین مدیر ناهید کان چشم و چراغ بوستان رفت | |||
تاریخ وفات او ز من خواست تا سر کنم آنچه داستان رفت | |||
من نیز بگفتم ای شکوهی 'درویش یگانه جهان رفت' | |||
آفریده ها | |||
تنها زندگی و هنر غلامحسین درویش نبود که با شگفتی ها درآمیخته بود. مرگ زودرس نیز غیر معمول به سراغ او آمد. در شب چهارشنبه دوم آذرماه ۱۳۰۵ نود سال پیش در بازگشت از یک میهمانی درشکه اش با یکی از کامیون های اندک شمار تهران آن روزگار تصادف کرد. درویش به بیرون پرتاب شد و جان به جان آفرین سپرد. به این ترتیب دفتر زندگی مردی نابهنگام بسته شد که موسیقی ملی امروز ما سخت به او و نوآوری هایش مدیون است. | تنها زندگی و هنر غلامحسین درویش نبود که با شگفتی ها درآمیخته بود. مرگ زودرس نیز غیر معمول به سراغ او آمد. در شب چهارشنبه دوم آذرماه ۱۳۰۵ نود سال پیش در بازگشت از یک میهمانی درشکه اش با یکی از کامیون های اندک شمار تهران آن روزگار تصادف کرد. درویش به بیرون پرتاب شد و جان به جان آفرین سپرد. به این ترتیب دفتر زندگی مردی نابهنگام بسته شد که موسیقی ملی امروز ما سخت به او و نوآوری هایش مدیون است. | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۱۸: | ||
تار نهم در کف درویش خان/ تا بدمد در بدن مرده جان | تار نهم در کف درویش خان/ تا بدمد در بدن مرده جان | ||
درویش در اواخر عمر از لحاظ معیشت سخت در عسرت بود و به دلیل تنگدستی مجبور شد خانه مسکونیش را بفروشد. | |||
این هنرمند در نهم آذر 1305 خورشید ی درحالی که با درشکه به منزل می رفت با اتومبیل تصادف کرد و در اثر ضربه مغزی در سن 54 سالگی زندگی را به درود گفت. | |||
کلنل وزیری چند شب پس از فوت درویش خان جلسه یاد بودی با شرکت موسیقیدانان وشخصیت بلند پایه کشور در مدرسه عالی موسیقی تشکیل داد. در روزنامه های اطلاعات و ناهید نیز شرحی به همین مناسبت نگاشتند. | |||
بی بی سی فارسی | |||
رگر چه آهنگسازی به شیوه نو با "شیدا"ی شیرازی و عارف قزوینی آغاز شده، ولی حضور درویش در جامعه موسیقی ایران به صورت یک حرفه مستقل هنری درآمده است. | |||
شیدا و عارف چم و خم آهنگسازی را نیاموخته بودند، تصنیف ها را به نیروی ذوق و احساس می ساختند، خود بر آن ها شعر می نهادند و خود نیز با دو دانگ صدایی که داشتند آن ها را می خواندند. | |||
اما درویش خان که امروز (چهارم آذر) نود سال از درگذشت او میگذرد، علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و با تکیه بر این دانایی ها آهنگ می ساخت و خوانندگان حرفه ای آن ها را اجرا می کردند. | |||
از آن گذشته آهنگ های او که با شعر شاعران حرفه ای پیوند می خورد از همراهی ارکستر کم و بیش بزرگی بهره می گرفت. ارکستری که خود او در انجمن اخوت بنیاد کرده بود. | |||
از | درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند. با توجه به این ویژگی هاست که به جرات می توان گفت درویش خان نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به وجود آورده است. | ||
درویش | درویش خود از این امکانات بهره گیری کرد و آفریده های دلپذیری از خود به یادگار گذاشت. کمپانی های صفحه پرکنی خارجی نیز با توجه به فضای تازه در جامعه موسیقی ایران هنرمندان را برای ضبط خوانده ها و نواخته هایشان دو سه بار به اروپا دعوت کردند. | ||
درویش خود | درویش خود در دو سفر شرکت داشت، یکی به لندن و دیگری به تفلیس و همراه با سید حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، آقبال آذر، مشیر همایون شهردار و...این سفرها و گوش سپردن به آهنگ های غربی میل به نوآوری را در درویش خان تشدید کرد و در بازگشت منجر به آفرینش قطعات تازه ای شد که ساختار ریتمیک آن ها در موسیقی ایران سابقه نداشت. او خود بر این قطعات نام هایی چون والس، مارش و پولکا نهاده است. | ||
درویش | کلاس های تار و سه تار درویش خان در درازای بیست و پنج سال فعالیت خود شاگردان بسیار پرورش داده است که مرتضی نی داوود، عبدالله دوامی، سعید هرمزی، موسی معروفی، نورعلی برومند و ابوالحسن صبا از برجسته ترین آن ها به شمار می روند. اینان همه به دریافت مدال تبرزین که درویش خان هر سال به شاگردان برجسته خود اهدا می کرد، نائل آمده اند. | ||
پرشین وی | |||
=== درویش خان در میان اقبال آذر و طاهرزاده === | === درویش خان در میان اقبال آذر و طاهرزاده === |