کاربر:دانا/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== جستارهای وابسته ==
'''عماد رام''' زاده‌ی يازدهم اسفندماه ۱۳۰۹ در شهر ساری می‌باشد.لیسانش دانش سرای کشاورزی.او نوازنده فلوت،آهنگساز و خواننده پاپ بود.سال ۱۳۵۷ از ایران به آلمان مهاجرت کرد.سال ۱۳۷۳ به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و سرانجام پس از یک عمر فعالیت هنری در سوم خرداد ۱۳۸۲ در آلمان جاودانه شد.


== منابع ==
== تولد و  آغاز فعالیتهای هنری از زبان خودش ==
{{پانویس}}'''پرویز مشکاتیان'''
    هنوز کودکی بیش نبود که خارخار عشق در دلش جان گرفت. از زبان خود او بشنویم:    


پرویز مشکاتیان (۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ در نیشابور - ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ در تهران) آهنگساز، موسیقی‌دان، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نوازنده سنتور اهل ایران بود. او به سه تار نیز آشنایی داشت.
« من [در يازدهم اسفندماه 1309] در شهر ساري در استان مازندران متولّد شدم. از شش سالگي در حالي كه از ني هاي خودرو در شمال, كه آن را به صورت فلوت طرّاحي مي كردم, بدون مربّي يادگيري اين ساز را شروع كردم. انجام اين مقصود با شرايط آن روز چندان كار ساده يي نبود, زيرا كه هنر و هنرمند در جامعه زمان ما كمترين اعتباري نداشته و از ديد مردم شهر باعث ننگ خانواده بود. در چنين موقعيتي به خوبي مي توان احساس كرد توفيق  در اين راه با چه نااميدي ها و دردسرهايي همراه بوده كه تنها راه براي موفقيت, ذوق سرشار و استقامت بي حدّ و حَصري لازم داشت تا انسان را به سرمنزل مقصود برساند»


== تولد و دوران حرفه‌ای ==
== فعالیتهای هنری و حرفه‌ای ==
پرویز مشکاتیان در سال ۱۳۳۴ در نیشابور به دنیا آمد. او مقدمات موسیقی را از شش سالگی نزد پدرش، حسن مشکاتیان، که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سه‌تار بود، آموخت. وی آموختن موسیقی را در طول تحصیل در زادگاهش، نیشابور پی گرفت و تا پایان دورهٔ متوسطه همچنان در پیشگاه پدر به فراگیری و تمرین مشغول بود. 
او از دوران جوانی علاقه زیادی به نی داشت و نی‌های خود را سوراخ می‌کرد و در آنها می‌دمید. او در سال ۱۳۲۲ خورشیدی به تئاتر روی‌آورد و علاوه بر نقش کمدین‌ها در پشت پرده می‌خواند و فلوت می‌زد.


مشکاتیان در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد و به آموختن ردیف میرزا عبدالله نزد نور علی خان برومند و ردیف موسیقی سنتی نزد دکتر داریوش صفوت پرداخت. وی همزمان با آموزش ردیف، مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، دکتر مهدی برکشلی، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فرا گرفت.
در سال ۱۳۳۵ به  تهران آمد و و به اداره هنرهای زیبا رفت و نت و سازشناسی را نزد استادان خود فراگرفت. او دارای مدرک لیسانس از دانشسرای کشاورزی بود. از سال ۱۳۵۰ به سرپرستی یکی از ارکسترهای مهم منصوب شد.


او نوازندگی سنتور را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به صورت بسیار جدی ادامه داد و توانست در نوازندگی این ساز به مهارت ویژه و چشمگیری دست پیدا کند و همچنین توانست کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی و نوازندگی سنتور به ویژه در زمینهٔ ساخت قطعات همنوازی (ارکسترال)، تصنیف و نیز تکنوازی انجام دهد. 
عماد در هفتم مهر 1343 خانمی به نام فلور ازدواج کرد و صاحب سه فرزند به نامهای گویا، آهنگ و ملودی شد.


استاد مشکاتیان در سال ۱۳۵۶، گروه عارف را تشکیل داد. وی در آزمون موسیقی باربد که به ابتکار استاد نورعلی برومند برگزار می‌گردید، به همراه پشنگ کامکار مقام نخست در رشتهٔ سنتور و همراه با داریوش طلایی، مقام ممتاز در ردیف‌نوازی را به دست آورد.
او به ضبط و پخش نوارهای «ﻭﻃﻦ با شبانه» پرداخت که از شعر، کلام و آهنگهای ملی و وطنی سرشار بود.


مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا، دستان، گنبد مینا و جان عشاق بود. وی در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سه‌تار و در جان عشاق فقط آهنگ‌ساز) همکاری داشت.
عماد در بزرگترین کنسرتها در نقاط مختلف اروپا و آمریکا با ارکستر‌های بزرگ جهانی شرکت داشت و تحسین همگان را برانگیخت.


ممد تقی گفت:<blockquote>«او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد. پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، وی با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد. او همچنین در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین) در کشور انگلستان شرکت کرد و مقام نخست را بدست آورد.»</blockquote>مشکاتیان از سال ۱۳۷۶ اجراهای صحنه‌ای و انتشار آلبوم را متوقف کرد وتا تابستان سال ۸۴ کنسرتی در کشور اجرا نکرد. یکی از واپسین کارهای وی آلبوم تکنوازی تمنا بود که در سال ۱۳۸۴ نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ به عنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده در آن شرکت داشت.
در شهریور 1322 به تئاتر روی آورد و علاوه بر نقش کمدین ها، پیش پرده می خواند و فلوت می زد. در تهران مجید محسنی، حمید قنبری و جمشید شیبانی از سال های 1320 پیش پرده خوانی را شروع کرده بودند و پرویز خطیبی و ابوالقاسم حالت، اشعار فکاهی آن را می سرودند. پیش پرده خوانی چندین سال مد بود. به هر حال به قول عماد رام، نخستین مربی غیر رسمی اش سن تئاتر بود.


در سال ۱۳۸۶، پس از حضور پرویز مشکاتیان در کنسرت محمدرضا شجریان، رابطهٔ این دو استاد موسیقی ایرانی که بیش از یک دهه تیره بود، مجدداً برقرار شد. همچنین، در مراسم جشن خانه موسیقی در ۲۳ مهر ۱۳۸۶، لوح تقدیر از یک عمر فعالیت هنری توسط محمدرضا شجریان به عنوان رئیس شورای عالی خانهٔ موسیقی به پرویز مشکاتیان داده شد.
در سال 1335 به تهران آمد و به اداره هنر های زیبا رفت. نت، سازشناسی و ارکستراسیون نزد محمد علی خادم میثاق، و ردیف ها را نزد حسن راد مرد فرا گرفت. مدتی نزد نورعلی برومند و حاج آقا محمد ایرانی مجرد آموزش دید.


از آثار مشکاتیان، کتاب‌های فراوانی منتشر شده‌است. از این کتاب‌ها می‌توان به اثرهای بیست قطعه برای سنتور، گل آئین، گل آوا، مجموعه تصانیف، بیداد، لاله بهار اشاره نمود. استاد پرویز مشکاتیان در تاریخ ۲۹ شهریور سال ۱۳۸۸ در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.
در سال 1339 برای اولین بار در ارکستر حسن رادمرد کنسرت داد. در تلویزیون، ارکستر سه نفره ای متشكل از حسین تهرانی، فرامرز پایور و عماد رام پا گرفت... از سال 1350 به سرپرستی یکی از ارکسترهای فرهنگ و هنر منصوب شد.


محمدرضا درویشی درباره مشکاتیان گفته است: «پرویز در نوازندگی، نگاه به موسیقی ایرانی و ساختن تصانیف و قطعات بی‌شمار ویژگی‌هایی غیرقابل تقلید داشت، هرچند که تقلید از استاد مشق است و حتما دیگر هنرمندان آثار او را مشق می‌کنند، اما تصنیف‌های او شبیه هیچ‌کس نیست و سنتورنوازی‌اش نیز شیوه‌ای متفاوت از هرکس را داشت. درواقع نگاه او به موسیقی باید فهمیده و درک شود و موسیقیدانان، سازندگان و نوازندگان سعی نکنند که از سبک او تقلید کنند، چون در این صورت کارشان تعطیل می‌شود.» 
عماد می‌گفت:


== فعالیت های پرویز مشکاتیان ==
من عقیده دارم هنرمند باید راه آزادگی پیشه کند و بازگو کننده رنجها خوشیها و هر آنچه که بر مردم جامعه‌اش می‌گذرد باشد.
پرویز مشکاتیان از سال ۱۳۵۶،


همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ استاد مشکاتیان از رادیو
عماد رام می گفت:


استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد.
منحنی هنر نسبت به پیشینیان سقوط کرده بود، کار اساتیدی همچون درویش خان، رکن الدین خان و صبا و … چون مکتبی بود پس از سال ها همچنان پا برجا مانده است و کار بعضی از شبه هنرمندان چون سرابی بود، اثری از آثارشان باقی نمانده. مکتبیها به دنبال هنر بودند، دود چراغ می خوردند و دو زانو دستِ ادب بر سینه در برابر استادان می نشستند، لذا آثارشان نیز پایدار ماند و شبه هنر مندان از لوح دلها زدوده شدند. من گاهی برای اینکه آموزش فرهنگی و اخلاقی بگیرم نزد شادروان اسماعیل مهرتاش می رفتم، روزی نقل کرد در هنگام جوانی که من و علی اکبر شهنازی برای مشق تار خدمت درویش خان می رفتیم، روزی از قسمت روابط فرهنگی ایران و فرانسه پاکتی آوردند که محتوی یکصد تومان بود. در آن زمان یکصد تومان فوق العاده ارزش داشت و اگر کسی در کوچه ای صد تومان پول داشت آن کوچه به کوچه صد تومانیها معروف می شد.


پرویز مشکاتیان سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت(dot) استاد پرویز مشکاتیان از
'''درویش خان گفت:''' گمان نمی کنم که فرهنک و کار فرهنگی پاداش داشته باشد و از قبول پول امتناع ورزید. پس از ساعتی در همان جلسه رو کرد به حاجی علی اکبر خان که نسبتآ ثروتمند بود و ماهانه سه تومان بابت حق التدریس می پرداخت و گفت: پول داری حق التدریس ماه آینده خود را بپردازی؟ و پس از اینکه سه تومان را که مبلغ نسبتآ قابل توجهی بود گرفت، نوکرش را صدا زد و گفت: این سه تومان را بده این همسایه ارمنی که امروز زنش مرده و پول کفن و دفنش را ندارد. حالا شما این را مقایسه کنید با کسانی که اسم خود را هنرمند گذارده بودند و شبها به کاباره ها و … هجوم می آوردند برای انباشتن جیب خود. و این تفاوت بود که هنر امثال درویش خان را ماندنی کرد.


سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان،
== خروج از ایران ==
  علت خروج از ایران از زبان عماد رام


سِرّ عشق، نوا و دستان بود.
«به‌ خاطر دارم يكي دو هفته پيش از پيروزي انقلاب 57، خميني پس از سالها دوري با هواپيما عازم ايران بود. خبرنگاري از او پرسيد كه در آن لحظه چه احساسي دارد. او در جوابش گفت: "هيچ". من از همان لحظه فهميدم كه وطن من درگير مشتي عمّامه‌ به‌ سر شده كه ساليان دراز براي دست ‌يافتن به چنين فرصتي خوابهاي طلايي مي ‌ديده‌ اند. از اين‌رو، بايد بدون هيچ درنگي دست به كار شد و تا آخرين لحظه حيات براي ريشه‌كن‌كردن اين زالوهاي تشنه به خون از هيچ مبارزه‌ يي روي‌ گردان نبود.     ابتدا، دست به تهيه و تكثير نوارهايي زدم به نام "شبانه" يا "شب‌زنده‌داران" كه محتوايي جز وطن خواهي و مردم‌ سالاري نداشت و ترانه‌ هايي به نام "هموطن، ايران‌ ـ‌ ايران» كه با سخناني نيشدار به آخوندها همراه بود و خوشايند ذائقهٌ عوامل حكومت نبود. لذا در سال1360 دستگير و روانهٌ زندانم كردم كه روزنامهٌ مردم ارگان رسمي حزب توده، كه در آن زمان  در نماز جمعه هم  پخش مي ‌شد اولين روزنامه ‌يي بود كه نوشت «عماد رام»، «جُرثومهٌ فساد دستگير و زنداني شد». بعد از دو ماه اسارت با پادرمياني دوستي به‌ نام كاشاني، ـ‌ كه خود را به ‌ظاهر طرفدار رژيم نشان داده بود ‌ـ با... تحمل هشتاد ضربه شلاق، از زندان آزاد شدم. پس از آزادي از زندان به اين فكر افتادم كه در برابر چنين حكومتي نبايد لب فروبست و آرام نشست، لذا به تهيه و پخش نوارهايي دست زدم به‌ نامهاي حافظ، ‌‌همتاي آف اين كارم شتاب (دربارهٌ  مولوي) و قصه‌هاي كودكان... امّا، متأسّفانه باز هم حكومت مانع انجامد. ضمناً در اين گيرودار از مزاحمتهاي مأموران رژيم در امان نبودم. آنها هر وقت دلشان مي خواست بدون اطلاع قبلي در ساعات مختلف آرامش زندگي من و خانواده‌ ام را در‌هم مي ‌ريختند.     در اين روزهاي سياه مي‌شنيدم كه جوانان رشيد ما را به جرم آزاديخواهي گروه گروه تيرباران مي كردند يا به چوبه دار مي ‌سپردند. به ناچار تصميم گرفتم تا ديرنشده و اقدام به دستگيريم نكردند، برخلاف تمايلم، ايران را ترك كنم و با همسر و فرزندانم در آلمان رَحلِ اقامت افكنم... با ورودم به آلمان سعي كردم تا‌حدّ ممكن در اغلب اجتماع هموطنانم  براي تظاهرات ضد رژيم شركت كنم. كما اين ‌كه در اغلب تظاهرات حضور داشتم. اما ديري نپاييد كه همين اجتماعات از هم پاشيده شد و ديگر اين ‌گونه تظاهرات به‌ ندرت برپا مي‌ شد و من مجبور شدم دوسالي از مباره دست بر داشته كنج عُزلت اختيار كنم. در اين فاصلهٌ دوسال هميشه به دنبال گمشده ‌يي مي‌ گشتم كه عاشق  ملت و وطن باشد كه من در شعاع حمايت او بتوانم به مبارزهٌ خود ادامه دهم و همين ‌طور هم شد.      دوستي داشتم كه عضو شوراي ملي مقاومت بود. او ضمن بحث و گفتگو با من، كتابها و فيلمهايي از مجاهدين خلق و شوراي ملي مقاومت را در اختيارم قرار مي‌ داد. رفته رفته پي‌ بردم كه گمشدهٌ خود را باز خواهم يافت لذا، به مبارزهٌ سي سالهٌ سازمان مجاهدين خلق و اعضاي شوراي ملي مقاومت پي بردم. به‌ خصوص، در فيلمهاي اوايل انقلاب ـ‌‌ كه حاوي سخنان آقاي رجوي در امجديه، تبريز و شمال ايران بود‌ـ آتش حقيقت مردم ‌خواهي و ايران ‌دوستي را در وجود ايشان شعله‌ ور ديدم و يقينم شد ايشان رهبر جنبشي است كه منشاٌ مبارزه‌ اش همان صداقت، فداكاري به‌ خاطر مردم ايران مي ‌باشد. 


پرویز مشکاتیان در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سه‌تار) همکاری
== پیوستن به شورای ملی مقاومت ایران ==
عماد رام می گوید: منحنی هنر نسبت به پیشینیان سقوط کرده بود، کار اساتیدی همچون درویش خان، رکن الدین خان و صبا و ... چون مکتبی بود پس از سال ها همچنان پا برجا مانده است و کار بعضی از شبه هنرمندان چون سرابی بود، اثری از آثارشان باقی نمانده. مکتبی ها به دنبال هنر بودند، دود چراغ می خوردند و دو زانو دستِ ادب بر سینه در برابر استادان می نشستند، لذا آثارشان نیز پایدار ماند و شبه هنر مندان از لوح دلها زدوده شدند.


داشت(dot) از سال ۶۷ استاد مشکاتیان همکاری خود با خوانندگان دیگری را هم در دستور کار خود قرار می دهد
== آلبوم‌ها ==
عشق و آزادی،فرنگیس،بهار من،خدایا،همتای آفتاب،لیلا رو بردن،پیام حافظ،شبانه با وطن،تنهای تنها،در به دری


که شهرام ناظری (آلبوم لاله بهار)، علی جهاندار (آلبوم صبح مشتاقان)، علیرضا افتخاری (مقام صبر)، ایرج بسطامی (موسم گل، افشاری
== آهنگسازی ==
عماد رام برای خوانندگان ایرانی همچون فریدون فروغی،داریوش ،مهستی،مرجان،نادر گلچین و...آهنگسازی کرده است.


مرکب، مژده بهار،وطن من)، علی رستمیان و حمید رضا نوربخش (کنسرت گروه عارف) از جمله آنها بوده‌اند(dot) 
== بدرود با عماد رام ==
قلب بی قرار و آرام  «عماد رام»، پس از هفتاد و دو سال شور و تپشی دریاوار، سرانجام در سوم خرداد1382، از تپش بازماند و به آرامشی ابدی فروخفت و یاران و همرزمان و دوستدارانش را به ماتمی پایان ناپذیر فروبرد. 


پرویز مشکاتیان
 مراسم تشييع  و خاكسپاري، جاودانه یاد، عماد رام، هنرمند و استاد نامدار موسيقي  ايران  و عضو شوراي ملي مقاومت، صبح روز 9خرداد 1382با حضور خانوادهٌ رام و صدها تن از ياران و همرزمان و دوستداران اين هنرمند بزرگ در گورستان بريف‌ هوف شهر دوسِلدُرف آلمان برگزار شد.


در فستیوال موسیقی روح زمین در لندن شرکت کرد و مقام نخست این جشنواره را به دست آورد.
پيام تسليت مسئول شوراي ملي مقاومت


برخی از کارهای استاد مشکاتیان نیز با تنظیم چهره هایی چون محمد رضا درویشی (جان عشاق و گنبد مینا) وکامبیز
در فقدان استاد نامدار موسيقي و هنر ايران  عماد رام


روشن روان (دود عود) منتشر شدند که در هر سه این آلبوم‌ها محمد رضا شجریان آواز خواند.
       « لبم چو گل خندان      ـ   دو ديده ام درياست


برخی از مهمترین قطعات ساخته شده توسط استاد پرویز مشکاتیان از سوی علیرضا جواهری نت نویسی وبه بازار موسیقی عرضه
       لب  از برون خندد      ـ       دل از درون گريد


شد(dot) استاد پرویز مشکاتیان از سال ۱۳۷۶ اجراهای صحنه ای و انتشار آلبوم را متوقف کرد و تا تابستان سال
            ز برق چشمانم   ـ نشانه‌يي پيداست


۸۴ کنسرتی در کشور اجرا نکرد.
             ز برق چشمانم ـ  نشانه يي پيداست


در تابستان ۸۴ پرویز مشکاتیان به فکر تجدید ساختار گروه عارف و شیدا بر‌آمد که حاصل آن اجرای کنسرتی در
پیام خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت، 


تالار کشور با صدای شهرام ناظری بود.
«به مناسبت درگذشت هنرمند بزرگ مقاومت و ملت، شادروان عماد رام»:


== آلبوم های پرویز مشکاتیان ==
«درگذشت عماد رام، استاد نامدار موسيقي، هنرمند محبوب مردم  و عضو شوراي ملي مقاومت ايران را به هموطنان، به جامعه هنري كشور و به خانوادهٌ محترم رام به ويژه همسر ارجمندش خانم فلور صدودي عضو شوراي ملي مقاومت و همچنين به همهٌ ياران شورايي و اعضاي خانوادهٌ بزرگ مقاومت تسليت مي‌گويم.
برخی از آثار پرویز مشکاتیان:


• سر عشق (درماهور) سه تار پرویز مشکاتیان آواز محمد رضا شجریان• بیداد (دستگاه همایون)سنتور پرویز مشکاتیان آواز محمد رضا
قدر و منزلت هنري عماد رام براي جامعهٌ هنري كشور و براي همهٌ ايرانياني كه عواطف و احساساتشان با ساز و صداي او آشناست، نياز به  وصف ندارد. با‌اين ‌همه، ترديدي نيست كه خصال انساني اين رادمرد هنر ملي  در صدر ارزشهايش قرار مي ‌گيرد؛ ارزشهايي همچون وفا و بزرگمنشي  و فروتني كه  او را در قلب هموطنان  و دوستدارانش جاي داده است. همان ارزشهاي والايي كه  او را با مقاومت پيوند داد و به يار و غمخوار صميمي رزم آوران آزادي تبديل كرد. آن‌قدر كه برخي آثار ارزندهٌ هنري خود را به‌ تجليل از مجاهدان و رزم‌آوران آزادي اختصاص داد و به آنها هديه نمود. 


شجریان• بر آستان جانان (در شور و بیات ترک) سنتور پرویز مشکاتیان آواز محمد رضا شجریان• نوا (‌مرکب خوانی در
اگر فقدان عماد رام  ضايعه‌ يي بزرگ و پراندوه براي مقاومت و براي جامعهٌ هنري ايران به‌ شمار مي ‌رود، اما ره‌ آوردها و نوآوريهايش در هنر ملي و همراهي صميمانه و پرصفايش با ارتش آزادي، گنجينه و ميراثي فناناپذير و الگويي براي هنرمندان مردمي است.


دستگاه نوا) سنتور پرویز مشکاتیان آواز محمد رضا شجریان• دستان (‌در دستگاه چهار گاه) سنتور پرویز مشکاتیان آواز محمد رضا
براي روح پرفتوحش شادي و رحمت ايزدي و براي همسر و فرزندان و همهٌ عزيزانش  صبر و سلامتي آرزو مي‌كنم.  مريم رجوي ـ 5 ‌‌خرداد‌1382»


شجریان• لاله بهار سنتور پرویز مشکاتیان آواز شهرام ناظری• افق مهر سنتور پرویز مشکاتیان آواز ایرج بسطامی• مقام صبر سنتور
مراسم تشييع و خاكسپاري پيكر هنرمند برجستهٌ مقاومت، موسيقيدان بزرگ ايراني، استاد عماد‌رام  با گلباران مزار او پايان يافت.


پرویز مشکاتیان آواز علیرضا افتخاری پرویز مشکاتیان همچنین اجرای کنسرت‌های متعدد برون مرزی به همراه
«عماد جان» که در سراسر زندگی بی قرار و آرامش، همواره  آرزومند و جان ـ شیفته آزادی ایران زمین و سامان گرفتن زندگی مردم این زیباترین وطن بود، اینک، به ظاهر، در میان ما نیست، اما یادها و یادگارها و خاطرات و جای پای او، برای همیشه در دل و جان تک تک مشتاقان آزادی ایران، جاودانه، باقی خواهد ماند. عمادجان، همیشه با ماست، ایران و ایرانی که او یه عمر براشون ترانه خوند و به عشق ایران رو صحنه موند، هرگز او را تنها نخواهدگذاشت.


شجریان در کشورهای اروپایی را در کارنامه دارد(dot)
این هم دو بیت از ترانه خاطره انگیز «گذشته های شیرین» «عمادجان»، که خواننده و نوازنده اش خود او بود:


== مشکاتیان از نگاه دیگران ==
«نکنه، خدا نکرده، من رو تنها بگذارید 
'''''پرویز مشکاتیان''''' را می‌توان از پرچم‌داران جریان مدرن موسیقی سنتی دانست. او در بسیاری از آثار خود چه در آهنگسازی و چه نوازندگی رگه‌های تازه‌ای از موسیقی سنتی را به رخ کشید. تصنیف «لحظه دیدار»، تصنیف «قاصدک» و از همه آن‌ها عجیب‌تر، تصنیف «هست شب» با صدای محمدرضا شجریان همگی جزو آثار مدرن موسیقی سنتی به شمار می‌آیند.


س از مهاجرت '''''محمدرضا لطفی'' '''و '''''حضور حسین علیزاده''''' برای ادامه تحصیل در خارج از کشور بود که شجریان و مشکاتیان تبدیل به نبض تپنده‌ی موسیقی سنتی در آن سال‌ها شدند و چرخ موسیقی را به همراه عده‌ای اندک از موزیسین‌های مانده در ایران چرخاندند و تولید آلبوم در آن سال‌ها توسط این افراد انجام شد.
وقتی برمیگردید ایران، من رو اینجا بگذارید 


پرویز مشکاتیان یک میهن‌پرست واقعی بود.<ref>نماوا بلاگ - [http://blog.namava.ir/parviz-meshkatian-memorial/ آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد]</ref> او سه کار شاخص برای وطنش دارد که هرکدام حکایت خود رادارند. «رزم مشترک» با صدای'''''محمدرضا شجریان''''' که هیچ‌گاه معلوم نشد که شاعر واقعی آن کیست و «برزین آذرمهر» نام مستعار پرویز مشکاتیان است یا افراد دیگری که مدعی آن شدند؛ «سرو آزاد» که یک‌بار توسط '''''شهرام ناظری''''' و در کنسرت گروه عارف خوانده شد و پیش از آن پرویز مشکاتیان با سه‌تار آن را خوانده و در آلبومی به همین نام عرضه کرده بود و نکته جالب آن این است که ابتهاج بزرگ این مرثیه را برای جنگل سروده بود و اعتماد وی به مشکاتیان باعث شد تا آهنگساز تمامی کلمات جنگل را با میهن عوض کند و مفهوم ملی – میهنی به شعر دهد و تصنیف سوم را هم''''' ایرج بسطامی''''' به زیبایی اجرا کرد و در آلبوم «وطن من» منتشر شد.
یک عمریه، من، براتون ترانه خوندم


== درگذشت ==
به عشق ایرانه، هنوز رو صحنه موندم».
پرویز مشکاتیان در تاریخ ۳۰ شهریور سال ۱۳۸۸ در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. در مراسم او نماینده وزیر ارشاد نیز سخنرانی کرد که با مخالفت مخالفان روبرو شد؛ در طی سخنرانی وی حاضران سوت و کف می‌زدند تا مانع سخنرانی نماینده وزیر ارشاد شوند.


همچنین مراسم تشییع پیکر پرویز مشکاتیان در روز ۴ مهر در زادگاهش نیشابور، از مقابل اداره فرهنگ و ارشاد و با حضور جمعیتی نزدیک به ۱۵ هزار نفر برگزار گردید. در این مراسم که هنرمندانی همچون حسین علیزاده، محمدرضا درویشی، همایون شجریان، کیوان ساکت، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان، محمدرضا رستمیان، شروین مهاجر و پژمان طاهری حضور داشتند، گروهی از دانشجویان دانشکده هنر نیشابور به نشانه عزا تعدادی از سازهای خود را کفن‌پوش کرده بودند. همچنین گروه موزیک شهر نیشابور در طول مراسم تشییع مارش عزا اجرا می‌کرد. پیکر پرویز مشکاتیان پس از مراسم تشییع و خواندن نماز در مسجد جامع نیشابور، در محوطه بیرونی باغ عطار و در جوار مقبره عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.
== منابع ==
نت آهنگ


== منابع ==
کتاب زندگینامه عماد رام نوشته عبدالعلی معصومی
۱٬۰۴۸

ویرایش

منوی ناوبری