۱٬۰۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
و دایه یی دلسوز به یاریش گماشت. | و دایه یی دلسوز به یاریش گماشت. | ||
== زال و سیمرغ == | |||
سیمرغ بر قله البرزکوه لانه داشت و روزی برای یافتن طعمه یی برای بچههای گرسنه اش به پرواز درآمد<ref>[https://article.tebyan.net/231829/ستیز-کهنه-و-نو-در-داستان-زال ستیز کهنه و نو در داستان زال-سایت تبیان(زهره سمیعی'''-''' اکرم نعمتاللهی]</ref> | سیمرغ بر قله البرزکوه لانه داشت و روزی برای یافتن طعمه یی برای بچههای گرسنه اش به پرواز درآمد<ref>[https://article.tebyan.net/231829/ستیز-کهنه-و-نو-در-داستان-زال ستیز کهنه و نو در داستان زال-سایت تبیان(زهره سمیعی'''-''' اکرم نعمتاللهی]</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
وقتی زال تناور شد «نشانش پراگنده شد در جهان/ بد و نیک هرگز نماند نهان». | وقتی زال تناور شد «نشانش پراگنده شد در جهان/ بد و نیک هرگز نماند نهان». | ||
== برگشت زال == | |||
سام نریمان نیز «از آن نیکپی پور با فرّهی» خبریافت و شبی هم جوانی «خوبروی» را به خواب دید با «سپاهی گران» که «مؤبد» ی در سمت چپ و «نامور بِخردی» در سوی راست او بود و وقتی به سام نزدیک شد، به او گفت | سام نریمان نیز «از آن نیکپی پور با فرّهی» خبریافت و شبی هم جوانی «خوبروی» را به خواب دید با «سپاهی گران» که «مؤبد» ی در سمت چپ و «نامور بِخردی» در سوی راست او بود و وقتی به سام نزدیک شد، به او گفت | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۳۷: | ||
«سپهبَد (=سام) پس از بیان این سفارشها به زال، با «لشکر جنگجوی»، «سوی جنگ بنهاد روی» و زال در زابلستان، به جای پدر، به دانش اندوختن و دادپروری کردن و ساماندهی کارها پرداخت.<ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /> | «سپهبَد (=سام) پس از بیان این سفارشها به زال، با «لشکر جنگجوی»، «سوی جنگ بنهاد روی» و زال در زابلستان، به جای پدر، به دانش اندوختن و دادپروری کردن و ساماندهی کارها پرداخت.<ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /> | ||
<references /> |