۳۲۸
ویرایش
(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| فعالیتها = | | فعالیتها = | ||
}} | }} | ||
'''حوا برزگر'''، (متولد سال ۱۳۳۷، روستای چمازکتی از توابع قائمشهر – درگذشته ۲۰ مهر ۱۳۶۰، قائمشهر) ملیشیا و عضو '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]''' بود. حوا برزگر فعالیتهای مبارزاتی و سیاسی-اجتماعی خود را با شرکت در تظاهرات مردمی علیه رژیم دیکتاتوری شاه آغاز کرد. او در افشاگری جنایات '''[[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]]''' نقش فعالی داشت و در قائمشهر عضو یکی از هستههای مخفی هوادار سازمان مجاهدین خلق بود. از جمله فعالیتهای حوا برزگر در قیام ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، سازماندهی نیروهای روستایی بهویژه زنان و دختران دانشآموز در تظاهرات و انتشار اعلامیه و کتاب در محلههای روستا بود. حوا برزگر پس از پیروزی '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، نخستین فعالیت تشکیلاتی خود را در دبیرستان پویای قائمشهر بهعنوان عضو انجمن دانشآموزان مسلمان آغاز کرد و مانند دوران تظاهرات ضدسلطنتی از اعضای شوراهای اولیهی دبیرستانها بود که در ارتباط با ستاد مجاهدین خلق قرار داشتند. او بهعنوان عضو انجمن دبیرستان، در افشای ماهیت نظام جمهوری اسلامی و شناساندن مواضع مجاهدین نقش فعالی داشت. حوا برزگر بهعنوان یکی از مسئولان انجمن دبیرستان توانسته بود با ایجاد دفتر انجمن، برنامهی ورزش در مدرسه، درست کردن خبرنامه و روزنامهی انجمن دبیرستان، امکان سازماندهی و ارتقای ملیشیا در مدارس را فراهم و راهاندازی کند. حوا برزگر پس از پایان دوران دبیرستان و اخذ دیپلم، بهطور حرفهای به فعالیتهای مبارزاتی پرداخت که عمدهی فعالیتهایش در روستاها متمرکز بود. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مبارزهی مسلحانه، حوا برزگر مسئول چند تیم عملیاتی خواهران شد. او با روحیهی بسیار بالا تیمهای عملیاتی تحت مسئولیتش را در شرایطی سازماندهی میکرد که فضای نظامی و امنیتی شدیدی در قائمشهر حاکم بود. حوا برزگر سرانجام در اواخر تابستان ۱۳۶۰، توسط نیروهای حکومتی شناسایی و دستگیر شد و به زندان قائمشهر منتقل گردید. او | '''حوا برزگر'''، (متولد سال ۱۳۳۷، روستای چمازکتی از توابع قائمشهر – درگذشته ۲۰ مهر ۱۳۶۰، قائمشهر) ملیشیا و عضو '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]''' بود. حوا برزگر فعالیتهای مبارزاتی و سیاسی-اجتماعی خود را با شرکت در تظاهرات مردمی علیه رژیم دیکتاتوری شاه آغاز کرد. او در افشاگری جنایات '''[[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]]''' نقش فعالی داشت و در قائمشهر عضو یکی از هستههای مخفی هوادار سازمان مجاهدین خلق بود. از جمله فعالیتهای حوا برزگر در قیام ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، سازماندهی نیروهای روستایی بهویژه زنان و دختران دانشآموز در تظاهرات و انتشار اعلامیه و کتاب در محلههای روستا بود. حوا برزگر پس از پیروزی '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، نخستین فعالیت تشکیلاتی خود را در دبیرستان پویای قائمشهر بهعنوان عضو انجمن دانشآموزان مسلمان آغاز کرد و مانند دوران تظاهرات ضدسلطنتی از اعضای شوراهای اولیهی دبیرستانها بود که در ارتباط با ستاد مجاهدین خلق قرار داشتند. او بهعنوان عضو انجمن دبیرستان، در افشای ماهیت نظام جمهوری اسلامی و شناساندن مواضع مجاهدین نقش فعالی داشت. حوا برزگر بهعنوان یکی از مسئولان انجمن دبیرستان توانسته بود با ایجاد دفتر انجمن، برنامهی ورزش در مدرسه، درست کردن خبرنامه و روزنامهی انجمن دبیرستان، امکان سازماندهی و ارتقای ملیشیا در مدارس را فراهم و راهاندازی کند. حوا برزگر پس از پایان دوران دبیرستان و اخذ دیپلم، بهطور حرفهای به فعالیتهای مبارزاتی پرداخت که عمدهی فعالیتهایش در روستاها متمرکز بود. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مبارزهی مسلحانه، حوا برزگر مسئول چند تیم عملیاتی خواهران شد. او با روحیهی بسیار بالا تیمهای عملیاتی تحت مسئولیتش را در شرایطی سازماندهی میکرد که فضای نظامی و امنیتی شدیدی در قائمشهر حاکم بود. حوا برزگر سرانجام در اواخر تابستان ۱۳۶۰، توسط نیروهای حکومتی شناسایی و دستگیر شد و به زندان قائمشهر منتقل گردید. او به دلیل شناختهشدگیاش، در زندان تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت. حوا برزگر که میدانست تا چند روز دیگر اعدام خواهد شد، دست به یک عملیات متهورانه زد. او که از پیش کاردی را از آشپزخانه بهدست آورده بود، به رئیس زندان «مختار اسماعیلی» حملهور شد و کارد را بر قلبش فرو آورد. مأموران و شکنجهگران زندان بر سر او ریختند و مورد شدیدترین شکنجهها قرار دادند. خبر این عملیات در همه جای قائمشهر مثل توپ پیچیده بود، زیرا مختار اسماعیلی بهخاطر ضربوشتم هواداران مجاهدین در قائمشهر معروف بود و همه از او کینه بهدل داشتند. سرانجام حکومت جمهوری اسلامی حوا برزگر را در ۲۰ مهرماه ۱۳۶۰، پس از شکنجههای فراوان به جوخهی تیرباران سپرد. هنگام تیرباران حوا برزگر، مأموران و شکنجهگران زندان از فرط کینهای که به او داشتند، با شلیک بیش از شش گلوله ژ۳، پیکرش را متلاشی کردند و جسدش را برای زهرچشم گرفتن از روستاییان به خانوادهاش تحویل دادند. مأموران حکومتی مانع از خاکسپاری او در آرامستان عمومی قائمشهر شدند و در نهایت خانوادهاش مجبور شدند که پیکر حوا برزگر را در باغچهی حیاط خانه دفن کنند، همان باغچهای که محل بازی دوران کودکی او بود. | ||
== زندگی و تحصیلات == | == زندگی و تحصیلات == |
ویرایش