۱۰٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
''' | '''سیدمجتبی آقابزرگ علوی،''' شهرت یافته به '''آقا بزرگ علوی''' و '''بزرگ علوی''' در ۱۳ بهمن ۱۲۸۳ در تهران متولد شد. بزرگ علوی نویسنده واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی پرداخت. او را همراه صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. بزرگ علوی به علت سکتهٔ قلبی در بیمارستان ''فریدریش هاین'' برلین بستری شد و سرانجام در روز ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ در برلین درگذشت.<ref>[https://tahlilak.com/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C/ معرفی کتاب چشمهایش نوشته بزرگ علوی]</ref> | ||
== زندگی == | == زندگی == | ||
بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ در تهران و در خانه پدربزرگش که از بازرگانان سرشناس تهران و از فعالان دوره [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] بود چشم به جهان گشود. پدربزرگش، حاج | بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ در تهران و در خانه پدربزرگش که از بازرگانان سرشناس تهران و از فعالان دوره [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] بود چشم به جهان گشود. پدربزرگش، حاج سیدمحمد صراف، نماینده دوره اول مجلس شورای ملی و از صنف تجار تهران بود. او بود که نام خانوادگی «علوی» را انتخاب کرد. حاج سیدمحمد صراف در سالهای ابتدایی انقلاب مشروطه سه پسر خود را، که پرتو، حسین و فدایی نام داشتند، برای تحصیل به لوزان سوئیس و آلمان فرستاد که مورد اعتراض بازاریان مذهبی واقع شد؛ چراکه در نگاه آنها نام فرنگ تداعیکننده فساد و بیبندوباری و بیدینی بود. ابوالحسن علوی، پدر «بزرگ علوی» و فرزند ارشد حاجمحمد از آزادیخواهان مشروطهخواه بود. محمدعلی جمالزاده، نویسنده نامدار، در توصیفی از پدر «بزرگ علوی» در مطلبی با عنوان «به پاس دوستی ۷۰ ساله با دودمان علوی» در سال ۱۳۵۲ چنین میآورد: <blockquote>«ابوالحسن علوی پسر ارشد محمد علوی با آنکه تاجرزاده بود، از همان دوران جوانی اهل ذوق و کمال و آزادیطلب بود و به همراهی حاج سیدنصرالله اخوی معروف مسافرتی هم به پاریس (در سال ۱۹۰۵) کرده بود. او از مشروطهطلبان دوآتشه و بسیار فعال و صمیمی به شمار میرفت و با پدرم سیدواعظ اصفهانی رفت و آمد داشت. او از مریدان خالص و فداکار پدرم محسوب میشد و پدر هم به او علاقه داشت. وی با پدرم و با چند تن از مشروطهطلبان خالص دیگر، از آن جمله حاج سیدنصرالله اخوی که او نیز گویا در گوتینگن اقامت داشت، همسنگر بود. محمدعلی پسر چهارم هم داشت موسوم به پرتو علوی، اهل عرفان و فضل کمال است و در ادبیات امروزی مقام ممتازی دارد.»<ref name=":0">[https://tavaana.org/fa/BozorgAlavi بزرگ علوی و چشمهایش]، سایت توانا</ref></blockquote> | ||
=== گروه ربعه === | === گروه ربعه === | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=== استادی در دانشگاه هومبولت === | === استادی در دانشگاه هومبولت === | ||
علوی مدتی پیش از وقوع کودتای ۲۸ مرداد در ۱۰ فروردین ۱۳۳۲ در ۴۹ سالگی از ایران به آلمان رفت و تا هنگام وقوع [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی۵۷]] در برلین شرقی سکونت داشت. در سال ۱۳۳۵ ازدواج نمود. در این زمان در دانشگاه هومبولت به عنوان استادیار اشتغال یافته و مأموریت یافت در پایهگذاری رشته ایرانشناسی و زبان فارسی شرکت نماید. در سال ۱۹۵۹ کرسی استادی دریافت کرد و تا سن ۶۵ سالگی (۱۹۶۹) در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت. از جمله ثمرات این دوران تدوین لغتنامهٔ فارسی – آلمانی با همکاری پروفسور یونکر است. | علوی مدتی پیش از وقوع [[کودتای ۲۸ مرداد]] در ۱۰ فروردین ۱۳۳۲ در ۴۹ سالگی از ایران به آلمان رفت و تا هنگام وقوع [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی۵۷]] در برلین شرقی سکونت داشت. در سال ۱۳۳۵ ازدواج نمود. در این زمان در دانشگاه هومبولت به عنوان استادیار اشتغال یافته و مأموریت یافت در پایهگذاری رشته ایرانشناسی و زبان فارسی شرکت نماید. در سال ۱۹۵۹ کرسی استادی دریافت کرد و تا سن ۶۵ سالگی (۱۹۶۹) در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت. از جمله ثمرات این دوران تدوین لغتنامهٔ فارسی – آلمانی با همکاری پروفسور یونکر است. | ||
برخی از شاگردان مجرب او مانند پروفسور زوندومن و پروفسور لورنس در دانشگاههای برلین و بعضی دیگر در کتابخانههای آلمان مشغول فعالیت هستند او پس از بازنشستگی از کار دست نکشید و در کنار رسیدگی به رسالههای دکترا و تحقیقات شاگردانش به پاسخگویی به سئوالات و جوابهای فراوان اهل فرهنگ میپرداخت و گاهی ساعتها وقت صرف یافتن منابع و اسناد میکرد و دست رد به سینهٔ کسی نمیزد. | برخی از شاگردان مجرب او مانند پروفسور زوندومن و پروفسور لورنس در دانشگاههای برلین و بعضی دیگر در کتابخانههای آلمان مشغول فعالیت هستند او پس از بازنشستگی از کار دست نکشید و در کنار رسیدگی به رسالههای دکترا و تحقیقات شاگردانش به پاسخگویی به سئوالات و جوابهای فراوان اهل فرهنگ میپرداخت و گاهی ساعتها وقت صرف یافتن منابع و اسناد میکرد و دست رد به سینهٔ کسی نمیزد. | ||
از بین مجموعه داستانهای کوتاه علوی، چمدان از همه مشهورتر است، که تأثیر بهسزای روانشناسی فروید، در آن مشهود است. همچنین رمان چشمهایش (۱۹۵۲) از آثار بسیار معروف اوست، این رمان، اثری سخت مجادلهانگیز است و دربارهٔ رهبر یک تشکیلات زیرزمینی انقلابی و زنی از طبقه مرفه که به او عشق میورزد. علوی آثاری نیز به زبان آلمانی | از بین مجموعه داستانهای کوتاه علوی، چمدان از همه مشهورتر است، که تأثیر بهسزای روانشناسی فروید، در آن مشهود است. همچنین رمان چشمهایش (۱۹۵۲) از آثار بسیار معروف اوست، این رمان، اثری سخت مجادلهانگیز است و دربارهٔ رهبر یک تشکیلات زیرزمینی انقلابی و زنی از طبقه مرفه که به او عشق میورزد. علوی آثاری نیز به زبان آلمانی نگاشته است که از آن جمله، «مبارزات ایران» و «تاریخچه و تحول ادبیات فارسی نوین» را میتوان نام برد.<ref name=":2" /> | ||
=== درگذشت === | === درگذشت === | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
=== چمدان === | === چمدان === | ||
نخستین مجموعه داستانهای کوتاه برجستهٔ علوی است که نخست در ۱۳۱۳/ ۱۹۳۴م نشر شد. داستانهای «چمدان»، «قربانی»، «عروس هزار داماد»، «تاریخچهٔ اتاق من»، «سرباز سربی»، | نخستین مجموعه داستانهای کوتاه برجستهٔ علوی است که نخست در ۱۳۱۳/ ۱۹۳۴م نشر شد. داستانهای «چمدان»، «قربانی»، «عروس هزار داماد»، «تاریخچهٔ اتاق من»، «سرباز سربی»، «شیکپوش»، «رقص مرگ» را در ۲۵۴ صفحه در برمیگیرد. دو سال پس از نشر آن، علوی زندانی شد و تا ۱۳۲۰/ ۱۹۴۱م محکوم به زندان بود (تا پایان دوره رضاشاه). با نثری روان و ساده نگاشته شده است.<ref>[https://forums.taakroman.ir/threads/5782/ بزرگ علوی]</ref> | ||
=== ورق پارههای زندان === | === ورق پارههای زندان === | ||
در ۱۳۲۰/ ۱۹۴۱م چاپ شد و آن را به خواهرش ''بدری علوی'' پیشکش | در ۱۳۲۰/ ۱۹۴۱م چاپ شد و آن را به خواهرش ''بدری علوی'' پیشکش داده است؛ فداکارترین و از خود گذشتهترین زنی که در زندگیاش دیده است. در دیباچهاش نوشته که عنوانِ ''ورقپارههای زندان'' «اسم بیمسمایی برای این یادداشتهایی که اغلب آن در زندان تهیه شده، نیست. در واقع اغلب آنها روی ورق پاره، روی کاغذ قند، کاغذ سیگار اشنو یا پاکتهایی که در آن برای ما میوه و شیرینی میآوردند، نوشته شده است؛ و این کار بدون مخاطره نبوده است. در زندان اگر مداد و پاره کاغذی مأمورین زندان در دست ما میدیدند، جنایت بزرگی بهشمار میرفت.» بر پایه این دیباچه، این کتاب نوشتههای او در زندان است و برای توصیف شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوران از تاریخ ایران نوشته شده است حال آنکه خواندن و نوشتن در زندان، ممنوع بود. | ||
=== چشمهایش === | === چشمهایش === | ||
رمان برجستهٔ علوی است و چاپ نخست آن در ۲۸۷ صفحه در سال ۱۳۳۱/ ۱۹۵۲م بود. آن را از معدود آثار داستانی فارسی میدانند که «در مرکز آن، یک زن با همهٔ احساسات و اندیشههایش جای دارد.» این رمان ویژگیهای خاصی دارد و داستان با محوریت زن خلق | رمان برجستهٔ علوی است و چاپ نخست آن در ۲۸۷ صفحه در سال ۱۳۳۱/ ۱۹۵۲م بود. آن را از معدود آثار داستانی فارسی میدانند که «در مرکز آن، یک زن با همهٔ احساسات و اندیشههایش جای دارد.» این رمان ویژگیهای خاصی دارد و داستان با محوریت زن خلق شده است. | ||
دربارهٔ نقاشی سرشناس به نام «استاد ماکان» است که در تبعید میباشد، زیرا از مبارزان علیه استبداد رضاشاه پهلوی است. از آثارِ بهجاماندهاش، پردهای است به نام چشمهایش؛ چشمهای زنی که گویا رازی را پنهان میکند. | دربارهٔ نقاشی سرشناس به نام «استاد ماکان» است که در تبعید میباشد، زیرا از مبارزان علیه استبداد رضاشاه پهلوی است. از آثارِ بهجاماندهاش، پردهای است به نام چشمهایش؛ چشمهای زنی که گویا رازی را پنهان میکند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=== سالاریها === | === سالاریها === | ||
''سالاریها'' از رمانهای او، در اسفند ۱۳۵۴/ ۱۹۷۶م در برلین چاپ شد. دربارهٔ خاندانی است که بزرگشان برای خود در دورانی ''سالاری'' میکرده و از آن پس خانواده و خاندانش به سالاری شهرت یافتهاند؛ خاندانی بزرگ و ثروتمند و پرآوازه، این امر باعث | ''سالاریها'' از رمانهای او، در اسفند ۱۳۵۴/ ۱۹۷۶م در برلین چاپ شد. دربارهٔ خاندانی است که بزرگشان برای خود در دورانی ''سالاری'' میکرده و از آن پس خانواده و خاندانش به سالاری شهرت یافتهاند؛ خاندانی بزرگ و ثروتمند و پرآوازه، این امر باعث شده است که آنهایی که به هر شکلی به این خاندان وابستهاند، نام خانوادگی خود را به سالاری تغییر دهند. | ||
=== میرزا === | === میرزا === | ||
''میرزا'' مجموعه داستانهای | ''میرزا'' مجموعه داستانهای کوتاه است که بزرگ علوی در طول ۱۵ سال اول زندگی در آلمان، نگاشت که شامل شش داستان کوتاه است. در ۱۳۵۷/ ۱۹۷۹م بهدست انتشارات جاویدان در ۱۲۲ صفحه چاپ شد؛ تاریخ پایان آخرین داستانِ مجموعه، اسفند ۱۳۵۲/ ۱۹۷۴م بود. | ||
=== موریانه === | === موریانه === | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
=== روایت === | === روایت === | ||
آخرین رمان علوی است که نخست در ۱۳۷۷/ ۱۹۹۹م، دو سال پس از مرگش، در تهران چاپ شد. نویسنده در جملههای آغازین آن را نه قصه و نه رمان دانسته. «هیچ گونه حادثهٔ غریب و عجیبی در آن وجود ندارد. حکایت نیست، روایت است. سرگذشت نیست، تاریخچهٔ دورانی است که از روی نواری دربارهٔ رویدادهای زندگی انسانی رنجکشیده، نقل | آخرین رمان علوی است که نخست در ۱۳۷۷/ ۱۹۹۹م، دو سال پس از مرگش، در تهران چاپ شد. نویسنده در جملههای آغازین آن را نه قصه و نه رمان دانسته. «هیچ گونه حادثهٔ غریب و عجیبی در آن وجود ندارد. حکایت نیست، روایت است. سرگذشت نیست، تاریخچهٔ دورانی است که از روی نواری دربارهٔ رویدادهای زندگی انسانی رنجکشیده، نقل شده است.» آن را آمیختهای از رمان کلیددار، رمان عقیدتی و زندگینامه خودنوشت دانستهاند. | ||
=== آثار غیر داستانی === | === آثار غیر داستانی === | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
== ادوار بندی آثار علوی == | == ادوار بندی آثار علوی == | ||
آثار داستانی بزرگ علوی را | آثار داستانی بزرگ علوی را میتوان به سه دوره تقسیم کرد؛ نخستین دوره تا ۱۳۲۰ را در برمیگیرد که علاقه نویسنده به طرح مسائل ژرف روانی و پیروی از شیوه نویسندگانی چون «آرتور شینسلر» و «اشتفان تسوایک» آشکار است. اثر نمونه این دوره مجموعه داستان چمدان است. | ||
دوره دوم از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ است که وی آثاری را به عنوان نویسندهای متعهد مینویسد. در این دوره بزرگ علوی به استقلال هنری میرسد و داستانهایی میآفریند که از نظر محتوا و ساختار نو هستند. در این آثار، دیگر از آدمهای سودایی و رواننژند گذشته اثری نیست بلکه بیشتر قهرمانان او افرادی دلیر و تسلیم ناپذیرند که علیه بیعدالتیهای اجتماعی دست به مبارزه میزنند. اثر نمونه این دوره داستان گیله مرد است. | دوره دوم از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ است که وی آثاری را به عنوان نویسندهای متعهد مینویسد. در این دوره بزرگ علوی به استقلال هنری میرسد و داستانهایی میآفریند که از نظر محتوا و ساختار نو هستند. در این آثار، دیگر از آدمهای سودایی و رواننژند گذشته اثری نیست بلکه بیشتر قهرمانان او افرادی دلیر و تسلیم ناپذیرند که علیه بیعدالتیهای اجتماعی دست به مبارزه میزنند. اثر نمونه این دوره داستان گیله مرد است. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
پس از انقلاب مشروطه، رمان فارسی به عنوان یک نوع ادبی از نظر ساختاری از ادبیات روایی منثور کلاسیک متمایز شد و سبب به کارگیری یک شکل جدید ادبی با ساختاری متفاوت شد که با ورود شخصیتهای تازه به عرصه ادبیات، توجه به هویت و فردیت اشخاص و نیز توجه به واقعیتها و رویدادهای روزمره، هدفی انتقادی را دنبال میکرد. | پس از انقلاب مشروطه، رمان فارسی به عنوان یک نوع ادبی از نظر ساختاری از ادبیات روایی منثور کلاسیک متمایز شد و سبب به کارگیری یک شکل جدید ادبی با ساختاری متفاوت شد که با ورود شخصیتهای تازه به عرصه ادبیات، توجه به هویت و فردیت اشخاص و نیز توجه به واقعیتها و رویدادهای روزمره، هدفی انتقادی را دنبال میکرد. | ||
بزرگ علوی از جمله نویسندگان و بزرگان | بزرگ علوی از جمله نویسندگان و بزرگان داستاننویسی نو در ایران به حساب میآید که سعی کرد با توجه به واقعیتها و متاثر از رویدادهای روزمره بنویسد. توانمندیهای وی در نویسندگی و به ویژه در بیان ویژگیهای ظاهری، روحی و رفتار و گفتار شخصیتها، بارز و آشکار است؛ اگر چه گاهی توجه بیش از حد او به پردازش یک شخصیت، سایرین را در سایه قرار میدهد. | ||
در | در داستانهای علوی شخصیتها در محوری طبقاتی قرار میگیرند چرا که علوی دارای نگرش واقعگرایانه (رئالیستی) است. وی به مانند بیشتر همنسلیهایش زیر تاثیر شدید انقلاب اکتبر روسیه قرار گرفته است اما قهرمان داستانهایش اغلب از لایههای روشنفکران جامعهاند. این ویژگی خط فاصلی میان کارهای علوی و برخی پرچمداران رئالیسم اجتماعی میکشد. همچنین ذهنیت علوی در ۲ شاخه سیاست و ادبیات به وحدت میرسند.<ref name=":1" /> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش