۱۰٬۳۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
}} | }} | ||
''' | '''عذرا علوی طالقانی،''' متولد 1333 در تهران بود. از زمان دانشجويي در رشته مهندسي شيمي در دانشگاه صنعتي شريف هوادار مجاهدين شد و در 1355 به عضويت سازمان در آمد. بي وقفه و به مدت 47 سال درگير مبارزة تمامعيار حرفه اي و تشكيلاتي با ديكتاتوريهاي شاه و شيخ بود. | ||
در انتخابات دوره اول مجلس شوراي ملي در سال 1358 در تهران، وزارت كشور خميني خودش خواهر مجاهد عذرا علوي طالقاني را نفر پنجاه و سوم تهران با بيش از 308 هزار رأي اعلام كرد. هر چند كه اين انتخابات آكنده از تقلب و از بين بردن آراي مجاهدين به طرق گوناگون توسط آخوندها و كميته ها و پاسداران و «اتاق تجميع» آراي آن روزگار در وزارت كشور خميني بود.» | |||
او عضو مركزيت سازمان مجاهدين خلق ايران از سال 1364، عضو شوراي ملي مقاومت از سال 1371، عضو ارشد شوراي رهبري و شوراي مركزي مجاهدين از سال 1372 و جانشين فرمانده ارتش آزاديبخش ملي ايران از سال 1372 تا 1376 بود. | |||
در سال 1366 يكي از فرماندهان تيپهاي رزمي زنان در ارتش آزاديبخش ملي را بهعهده داشت و این تیپها را در سلسله عمليات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاويدان فرماندهي کرد. | |||
در دوران پايداري پرشكوه پس از جنگ و اشغال عراق، 14 سال در ستاد فرماندهي ارتش آزاديبخش آزمايش ايستادگي، سرفرازي، جنگاوري و «ميتوان و بايد» از سر گذراند. | |||
مسعود رجوی بهترین حسن ختام است؛ و بهراستی حق مطلب را ادا کرده است: | |||
«سردار والاي ديگري از ارتش فدا و آزادي، جاودانه و رستگار شد. يكي از برجستهترين زنان انقلابي معاصر ايران، فدية مجاهدين در شب عيد غدير در آستان امير مؤمنان و ملت ايران. | |||
با پدرش آقاي نورالدين علوي طالقاني روحاني برجسته كه بارها در روزگار ستمشاهي به زندان افتاده بود و جرمش كمك و تبليغ براي مجاهدين بود، در زندان قصرهمبند بودم. ياد پدرطالقاني به خير تا چون «ابر بگريد». خواهر سوسن از خويشاوندان نزدیک پدر طالقاني روح راستين انقلاب ضدسلطنتي بود | |||
مریم رجوی در کتاب «زنان نیروی تغییر» در وصفشان میگوید: «در شرایطی سکان رهبری جنبش را محکم در دست گرفته و به پیش میبرند که چشمانداز موفقیت برایشان دیده نمیشود. تعادل قوا در عراق و در سطح منطقه علیه این مقاومت بود. شانس و تصادفی به یاری آنها نیامد. آنها در شرایط متحولی این جنبش را رهبری کردند که الگوی تجربهشدهای برایشان وجود نداشت. و با هوشیاری تصمیمهای صحیح، ریسکپذیری و از خودگذشتگی، تمام حلقات این پایداری را ساختند. رهبری زنان که در شهر اشرف به آزمایش کشیده شد، عبور شجاعانه با روحیه و پایدار از دل سختیها و ضربهها بود.» | |||
باز به قول مریم رجوی او از زنان جبرشکن و رهاشدهای بود که «ترس از شکست و ضعف نشان دادن در مقابل هجوم سختیها را از خود دور کردند و به جای فروریختن، آموختند که قدرت غلبه بر شکست را در خود پروراندند» | |||
سرآمد و پیشرو زنانی که «وقتی تجربه کردند که نقش مستقل و مسئول آنان چقدر در پیشبرد مبارزه با استبداد مذهبی راهگشاست، از دنیای غیرمسئول و کنشپذیر و از دنیای زنی که تنها با اتکای دیگری اعتبار مییابد، به دنیای زن مسئول که هدایت یک مبارزه را با همة پیامدهای آن بهدست میگیرد، قدم گذاشتند.» | |||
او از زنان قهرمان و پیشتازی بود که در هدایت یک تشکیلات عظیم باید از قوانین برآمده از انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین تبعیت میکرد و حتی به اندازة لمحهای به منافع فردی میدان نمیداد. از آنانی که | |||
«پیوسته باید تغییر کنند، پیوسته باید بیاموزند و آموزش دهند. پیوسته باید راههای نو را کشف کنند و شیوههای نو در پیش بگیرند. آنها با دنیایی با قوانینی جدید وارد شده بودند که ایستایی و سکون نمیپذیرفت و هر توقفی بازگشت به دنیای پیشین بود. به دنیایی قدم گذاشته بودند که اگر هر روز و هر لجظه با تضادها و مشکلاتش درنمیافتادند، به عقب باز میگشتند. از این رو از تزلزل به استواری رسیدند و مقابله با سختیها را به روحیة دائمی خود تبدیل کردند.» | |||
== زندگینامه بتول رجایی == | == زندگینامه بتول رجایی == |
ویرایش