۱۰٬۳۱۶
ویرایش
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
وضع خطوط قرمز همیشه منفی نیست، بطور مثال: در همهگیری کرونا اگر هر کشوری خطوط قرمزی برای مهار این بیماری وضع نکرد به همان میزان دچار آسیب و زیانهای اجتماعی و اقتصادی از گسترش این بیماری شد. پس همیشه خطوط قرمز را باید با منافع وضعکننده آن و مصالح اجتماعی در نظر گرفت، بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری به بهانه مصالح اجتماعی انواع خطوط قرمز را برای محدودیتهای اجتماعی و سیاسی وضع میکنند و وظیفه مردم و روشنفکران در اینگونه موارد افشای منافع مستبدین و زیان مردم از وضع این قوانین است. | وضع خطوط قرمز همیشه منفی نیست، بطور مثال: در همهگیری کرونا اگر هر کشوری خطوط قرمزی برای مهار این بیماری وضع نکرد به همان میزان دچار آسیب و زیانهای اجتماعی و اقتصادی از گسترش این بیماری شد. پس همیشه خطوط قرمز را باید با منافع وضعکننده آن و مصالح اجتماعی در نظر گرفت، بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری به بهانه مصالح اجتماعی انواع خطوط قرمز را برای محدودیتهای اجتماعی و سیاسی وضع میکنند و وظیفه مردم و روشنفکران در اینگونه موارد افشای منافع مستبدین و زیان مردم از وضع این قوانین است. | ||
در زندگی فردی و اجتماعی هر کسی دارای حریم و خط قرمزهایی است. | |||
روانشناسان در طبقه بندی نیازها پنج نیاز اساسی را برای انسان ها در نظر گرفته اند، تا وقتی نیازهای انسان در طبقه اول ارضا نشود در طبقه دوم باز نمی شود. طبقه اول نیازها، نیازهای جسمی- زیستی و بیولوژیکی است. طبقه دوم نیازها، نیاز به امنیت خاطر یعنی نگران آینده نبودن (تهدیدی را متوجه خود ندیدن) است. فردی که وجودش ناامن است، آرامش ندارد و ناامنی را هم دامن می زند. ناامنی جامعه به وسیله افرادی است که خودشان امنیت درون ندارند. این گونه افراد نقاب بر خود گذاشته و خود نیستند و با گذاشتن نقاب از خود فرار می کنند. نقاب زدن یعنی منع خود بودن و در واقع خلع مسئولیت از فرد است. نقابها متفاوت است مثلاً شخصی با نقاب فرد بسیار قدرتمند ظاهر می شود در حالی که از درون بسیار ضعیف است. این افراد چون خود واقعی شان امن نیست با نقاب زدن از خود واقعی شان فاصله می گیرند و وقتی فرد خودش نباشد مضطرب می شود در نتیجه چنین فردی دچار چندگانگی شخصیت شده و برای به دست آوردن امنیت خاطر نسبت به خط قرمزهای خود اجتماع و دیگران بی تفاوت است و به راحتی از آنها عبور می کند. | روانشناسان در طبقه بندی نیازها پنج نیاز اساسی را برای انسان ها در نظر گرفته اند، تا وقتی نیازهای انسان در طبقه اول ارضا نشود در طبقه دوم باز نمی شود. طبقه اول نیازها، نیازهای جسمی- زیستی و بیولوژیکی است. طبقه دوم نیازها، نیاز به امنیت خاطر یعنی نگران آینده نبودن (تهدیدی را متوجه خود ندیدن) است. فردی که وجودش ناامن است، آرامش ندارد و ناامنی را هم دامن می زند. ناامنی جامعه به وسیله افرادی است که خودشان امنیت درون ندارند. این گونه افراد نقاب بر خود گذاشته و خود نیستند و با گذاشتن نقاب از خود فرار می کنند. نقاب زدن یعنی منع خود بودن و در واقع خلع مسئولیت از فرد است. نقابها متفاوت است مثلاً شخصی با نقاب فرد بسیار قدرتمند ظاهر می شود در حالی که از درون بسیار ضعیف است. این افراد چون خود واقعی شان امن نیست با نقاب زدن از خود واقعی شان فاصله می گیرند و وقتی فرد خودش نباشد مضطرب می شود در نتیجه چنین فردی دچار چندگانگی شخصیت شده و برای به دست آوردن امنیت خاطر نسبت به خط قرمزهای خود اجتماع و دیگران بی تفاوت است و به راحتی از آنها عبور می کند. |
ویرایش