کاربر:Safa/6صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
== انواع مرز سرخ ==
== انواع مرز سرخ ==


خطوط قرمز شخصی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی، هنری و… هر کدام آدمی را در مسیری که باید حرکت کند قرار و راه را از چاه نشان می دهد.
خط قرمز؛ خطی نزدیک به ممنوع است. خطوط قرمز شخصی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی، هنری و… هر کدام آدمی را در مسیری که باید حرکت کند و راه را از چاه نشان می‌دهد.


خط قرمز؛ خطی نزدیک به ممنوع
در سال‌های اخیر استفاده از واژه‌ی «خط قرمز» بیش از گذشته است. گویی خط قرمز مرزی را بین چارچوب‌هایی که باید رعایت شود و گذر از خطوط غیر اصلی مشخص می‌کند. خط قرمز خطی است که نزدیک به ممنوع و گذر از آن توسط هیچ شخص حقیقی یا حقوقی بدون هزینه امکان‌پذیر نیست.


در سال های اخیر استفاده از واژه ای به نام «خط قرمز» بیش از گذشته بر سر زبان ها آورده شده. گویی خط قرمز مرزی را بین چارچوب هایی که باید رعایت شود و گذر از خطوط غیر اصلی مشخص می کند. خط قرمز خطی است که نزدیک به ممنوع و گذر از آن توسط هیچ شخص حقیقی یا حقوقی صورت پذیر نیست.
تعیین خطوط قرمز توسط قانون‌گذاری سال‌هاست اجرا می‌شود که دیگران را ملزم به اجرای آن می‌کند. در طول زمان در جوامع برای رعایت این خطوط قرمز، فرد به مرور زمان خود سانسوری را در انجام بسیاری از کارهای اجتماعی در نظر می‌گیرد و بسیاری از برنامه‌های زندگی حتی کارهای روزمره را تحت سلطه‌ی این خطوط انجام می‌دهد.


قانون گذاری در حدود خطوط قرمز سال هاست لحاظ می شود و باید از سوی تمامی افراد رعایت شود. البته در این میان برای عبور که خیر، بلکه برای بهتر رعایت کردن این امر می توان راه حل هایی را لحاظ کرد. این راه حل ها با شناخت خطوط قرمز انجام می شود. فرد به مرور زمان خود سانسوری را در انجام بسیاری از کارهای اجتماعی در نظر می گیرد و بسیاری از برنامه های زندگی اش حتی کارهای روزمره را تحت شعاع این خطوط انجام می دهد.
با گذشتِ زمان برخی قوانین تغییر می‌کند و قوانینِ سخت، نرمتر می‌شود و خط قرمزهایی که در گذشته بسیار پُر رنگ بودند کم رنگ‌تر و در مواقعی کاملاً محو می‌شود. مثلاً در برخی مواقع پوشیدن شلوار جین و یا پیراهن آستین کوتاه توسط مجری تلویزیون خط قرمزی بود که خصوصاً در دهه‌های شصت و هفتاد اصلاً در تلویزیون جمهوری اسلامی شاهد آن نبودیم، اما رفته رفته این خطوط قرمز کم رنگ و کم رنگ تر شده است و مصلحت‌های حکومتی جای خطوط قرمز را گرفته‌است.
 
در این میان و با گذشتِ زمان برخی قوانینِ سخت، نرم می شود و خط قرمزهایی که در گذشته بسیار پُر رنگ بودند و امروزه کم رنگ تر و در مواقعی کاملاً محو شده است به چشم می بینیم. مثلاً در برخی مواقع پوشیدن شلوار جین و یا پیراهن آستین کوتاه توسط مجری تلویزیون خط قرمزی بود که خصوصاً در دهه های شصت و هفتاد اصلاً در تلویزیون شاهد این نبودیم، اما رفته رفته این خطوط قرمز کم رنگ و کم رنگ تر شده است.
 
خط قرمز ماندن در راه اعتدال را می آموزد
 
بازدارندگی قوانینی را در برمی گیرد که هر کشور و آئین با توجه به اعتقادات ملی- مذهبی اقدام به وضع آن ها می کند. مدت هاست استفاده از این واژه در روابط سیاسی بین کشورها پُر رنگ تر شده است. سوال اینجاست که آیا این خطوط ضروری است یا خیر؟ گاهی تصور می شود نبود یکسری قانون هایی که انسان را در جامعه موظف به رعایت و یا تعیین چارچوب برای عدم عبور از آن ها می کند، دست و پاگیر هستند و رهایی از آن ها معنی آزادی را می دهد. اما این تصور همیشه هم درست از آب در نمی آید. وضع یکسری قانون های مهم برای سعادت بشر و ارتقای روابط اجتماعی لحاظ می شود و قطعاً خطوط قرمز نیز ماندن در راه اعتدال را به آدمی می آموزد. به قول معروف راهی را نشان می دهد که سره را از ناسره تشخیص می دهد.


گمان کنیم هیچ خط قرمز اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه وجود نداشت، هرج و مرجی که به دلیل عدم وجود این خطوط در جامعه ایجاد می شد، ضرر و زیان های بسیاری را شامل خواهد شد. اگر خطوط قرمز سیاسی بین سیاستمداران وجود نداشت، قطعاً دست درازی های دشمنان اتفاق می افتاد و شاید تبعات بسیار سختی را در برداشت. خط قرمزهای اجتماعی نیز در مواقعی مانع از رواج فسادهای جامعه و عبور از چارچوبی مشخص را ترویج می کند که همین امر هماهنگی در اجرای قانون های وضع شده و رهایی از مشکلات عدیده را به دنبال خواهد داشت.
گمان کنیم هیچ خط قرمز اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه وجود نداشت، هرج و مرجی که به دلیل عدم وجود این خطوط در جامعه ایجاد می شد، ضرر و زیان های بسیاری را شامل خواهد شد. اگر خطوط قرمز سیاسی بین سیاستمداران وجود نداشت، قطعاً دست درازی های دشمنان اتفاق می افتاد و شاید تبعات بسیار سختی را در برداشت. خط قرمزهای اجتماعی نیز در مواقعی مانع از رواج فسادهای جامعه و عبور از چارچوبی مشخص را ترویج می کند که همین امر هماهنگی در اجرای قانون های وضع شده و رهایی از مشکلات عدیده را به دنبال خواهد داشت.
۱۰٬۳۱۶

ویرایش

منوی ناوبری