۲٬۳۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فتوای قتل سلمان رشدی''' | '''فتوای قتل سلمان رشدی''' | ||
== پیشینه سلمان رشدی == | |||
سلمان رشدی دو ماه قبل از استقلال هند از بریتانیا در بمبئی به دنیا آمد. | |||
در ۱۴ سالگی به یک مدرسه راگبی در انگلستان فرستاده شد. او بعدها مدرک افتخاری تاریخ را از دانشگاه کینگز کالج کمبریج گرفت. | |||
شهروند بریتانیا شد و اعتقادات اسلامی را کنار گذاشت. مدت کوتاهی به عنوان بازیگر کار کرد - و در گروه تئاتر دانشجویان کمبریج بود- و در زمانی که رمان مینوشت به عنوان نویسنده متون تبلیغاتی هم کار میکرد. | |||
اولین کتابش به نام گریموس موفقیت چندانی برایش نیاورد هرچند منتقدان او را به عنوان نویسندهای با تواناییهای بالقوه تشخیص دادند. | |||
پنج سال طول کشید تا رشدی کتاب دوم خود به نام کودکان نیمهشب را بنویسد که در سال ۱۹۸۱ جایزه بوکر گرفت. کتاب مورد استقبال فراوان قرار گرفت و نیم میلیون نسخه فروخت. | |||
بچههای نیمهشب درباره هند بود اما سومین رمانش به نام شرم در سال ۱۹۸۳ درباره پاکستان بعد از جدایی از هند است. چهار سال بعد، رشدی کتاب لبخند یوزپلنگ را نوشت که درباره سفر به نیکاراگوئه است.<ref>[https://www.bbc.com/persian/articles/cxxpd1z86pko سلمان رشدی کیست؟ نویسندهای که از خفا بیرون آمد - بی بی سی فارسی]</ref> | |||
== نگارش کتاب آیات شیطانی == | |||
=== داستان آیان شیطانی === | |||
رمان "آیههای شیطانی" با سقوط یک هواپیما بر فراز دریای مانش و زنده ماندن دو شخصیت اصلی رمان آغاز میشود: جبرئیل فرشته، بازیگر افسانهای سینمای هند که در رؤیاها و کابوسهایش به جبرئیل، ملک مقرب تبدیل میشود، و همچنین صلاحالدین چمچا مهاجر هندی که در بریتانیا زندگی میکند و به کار دوبله مشغول است. این دو صحیح و سالم به ساحل انگلستان میرسند و داستان که در دهه هشتاد میلادی میگذرد، زندگی آنان را با دیگر مهاجران روایت میکند. | |||
سلمان رشدی که پنج سال خود را وقف نوشتن این رمان پانصد صفحهای کرده بود، از حوادث واقعی الهام گرفته بود: از حمله به یک هواپیمای شرکت ایر ایندیا در سال ۱۹۸۵ و شورش بریکستون در ۱۹۸۱ و ۱۹۸۵ گرفته، تا محبوبیت مردمی آمیتاب باپان، بازیگر هندی و تصادفی که در سال ۱۹۸۲ در زمان فیلمبرداری یک فیلم برای او پیش آمد و نیز انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹. | |||
همچنین در این رمان، ارجاعهایی به زندگی شخصی خود نویسنده و اطرافیانش و نیز وقایع تاریخی و زندگی پیامبر اسلام دیده میشود که با تخیل نویسنده آمیخته شده است. | |||
اما مضمون اصلی چهارمین کتاب داستانی سلمان رشدی، همانی بود که در آثار پیشین او نیز دیده میشد: بیریشه شدن مهاجرانی که روز به روز از دو فرهنگ کشور زادگاه و همچنین فرهنگ کشور میزبان خود دور میشوند؛ روایت مصائب این مسخ هویتی. | |||
خود سلمان رشدی در این باره گفته است: "در میان همه طنزهای تلخ، غمگینترین این است که پس از پنج سال کار برای بخشیدن صدا به فرهنگ مهاجران، ببینی که کتابت آتش زده میشود، آن هم اغلب از سوی کسانی که تو از آنها سخن میگویی." | |||
در واقع می توان گفت که رمان سلمان رشدی بد فهمیده شد، زیرا از واقعیت زندگی مهاجران در لندن سخن میگفت و مذهب فقط یک ابزار برای روایت این داستان بود. | |||
داستان "آیههای شیطانی" که مرزهای جغرافیایی را در مینوردد و پلی میان هند و انگلستان ایجاد میکند، به مرزهای زمانی نیز پایبند نیست. | |||
سلمان رشدی با نوعی "رئالیسم جادوئی" که از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی الهام گرفته بود، گذشته و حال را در این رمان در هم میآمیزد و با روایت دانای کل، لابهلای داستان و در نه فصل، به موضوعات مختلف مثل ایمان، بنیادگرایی مذهبی، مرگ، بیماری، نژادپرستی و ... میپردازد.<ref>[https://www.bbc.com/persian/arts-47238607 آخرین فتوا؛ 'آیههای شیطانی' و سلمان رشدی سی سال بعد - بیبی سی فارسی]</ref> | |||
== اعتراضات به کتاب آیات شیطانی == | |||
== فتوای قتل سلمان رشدی == |
ویرایش