۲٬۹۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
== عضویت مسعود رجوی در سازمان مجاهدین == | == عضویت مسعود رجوی در سازمان مجاهدین == | ||
[[پرونده:مسعود رجوی در جوانی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در دوران دانشجویی|بندانگشتی|مسعود رجوی در دوران دانشجویی]] | [[پرونده:مسعود رجوی در جوانی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در دوران دانشجویی|بندانگشتی|مسعود رجوی در دوران دانشجویی|300x300پیکسل]] | ||
مسعود رجوی در دوران دبیرستان، به آیتالله طالقانی و نهضت آزادی بازرگان علاقه داشت. او در دوران دانشگاه با مجاهدین آشنا شد و در سال ۱۳۴۶ بهعضویت این سازمان درآمد. مسعود رجوی در همین دوران با بنیانگذار سازمان مجاهدین، محمد حنیفنژاد آشنا شد. محمد حنیفنژاد وی را وارد گروه تدوین ایدئولوژی نمود. او به همراه بنیانگذار مجاهدین مشغول تدوین ایدئولوژی سازمان مجاهدین شده و پس از مدتی به عضویت مرکزیت سازمان مجاهدین خلق درآمد. | مسعود رجوی در دوران دبیرستان، به آیتالله طالقانی و نهضت آزادی بازرگان علاقه داشت. او در دوران دانشگاه با مجاهدین آشنا شد و در سال ۱۳۴۶ بهعضویت این سازمان درآمد. مسعود رجوی در همین دوران با بنیانگذار سازمان مجاهدین، محمد حنیفنژاد آشنا شد. محمد حنیفنژاد وی را وارد گروه تدوین ایدئولوژی نمود. او به همراه بنیانگذار مجاهدین مشغول تدوین ایدئولوژی سازمان مجاهدین شده و پس از مدتی به عضویت مرکزیت سازمان مجاهدین خلق درآمد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
== ضربه اپورتونیستی == | == ضربه اپورتونیستی == | ||
[[پرونده: | [[پرونده:مسعود رجوی در زندان.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در زندان|بندانگشتی|250x250پیکسل|مسعود رجوی در زندان]] | ||
مسعود رجوی در زندان | |||
]] | |||
در سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر میبردند، دو تن با نامهای تقی شهرام و بهرام آرام در خارج از زندان اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شدهاست. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین ما بین ایدئولوژیهای چپ (مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نامهای [[مجید شریف واقفی]] و [[مرتضی صمدیه لباف]] را کشتند. این حرکت عملاً منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد. در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندانهای ایران پراکنده بودند، به دلیل نداشتن خط درست در برخورد با این مسئله پیچیده هر کدام واکنش متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و در نتیجه موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هالهای از ابهام فرورفت. | در سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر میبردند، دو تن با نامهای تقی شهرام و بهرام آرام در خارج از زندان اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شدهاست. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین ما بین ایدئولوژیهای چپ (مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نامهای [[مجید شریف واقفی]] و [[مرتضی صمدیه لباف]] را کشتند. این حرکت عملاً منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد. در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندانهای ایران پراکنده بودند، به دلیل نداشتن خط درست در برخورد با این مسئله پیچیده هر کدام واکنش متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و در نتیجه موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هالهای از ابهام فرورفت. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۶: | ||
== کلاسهای تبیین مسعود رجوی == | == کلاسهای تبیین مسعود رجوی == | ||
[[پرونده: | [[پرونده:مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان|بندانگشتی|مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان]] | ||
مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان | |||
]] | |||
مسعود رجوی در نیمهٔ سال ۱۳۵۸ کلاسهایی را تحت عنوان تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف آغاز نمود که به آموزش فلسفه و ایدئولوژی مجاهدین میپرداخت. در این کلاسها بیش از ۱۰ هزار نفر شرکت میکردند. سپس فیلمها و فایل صوتی آن و همچنین متون پیاده شده آن در سراسر کشور توزیع میشد. هم اکنون کتابی در ۱۶ جلد به نام تبیین جهان وجود دارد که نتیجهٔ ۱۶ جلسه از کلاسهای مسعود رجوی است. این کلاسها البته از طرف حاکمیت خمینی که میرفت بر همهٔ امور سلطه پیدا کند، قابل تحمل نبود و با انقلاب فرهنگی که منجر به تعطیلی دانشگاهها شد، نیمه تمام ماند. | مسعود رجوی در نیمهٔ سال ۱۳۵۸ کلاسهایی را تحت عنوان تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف آغاز نمود که به آموزش فلسفه و ایدئولوژی مجاهدین میپرداخت. در این کلاسها بیش از ۱۰ هزار نفر شرکت میکردند. سپس فیلمها و فایل صوتی آن و همچنین متون پیاده شده آن در سراسر کشور توزیع میشد. هم اکنون کتابی در ۱۶ جلد به نام تبیین جهان وجود دارد که نتیجهٔ ۱۶ جلسه از کلاسهای مسعود رجوی است. این کلاسها البته از طرف حاکمیت خمینی که میرفت بر همهٔ امور سلطه پیدا کند، قابل تحمل نبود و با انقلاب فرهنگی که منجر به تعطیلی دانشگاهها شد، نیمه تمام ماند. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۵: | ||
در روز ۳۰ فروردین مسعود رجوی در ملاقاتی با احمد خمینی به بیان اعتراض خود در مورد رفتار با آیتالله طالقانی پرداخت. همچنین از رفتارهایی که با هواداران سازمان مجاهدین میشود شکایت میکند. احمد خمینی در این دیدار از مسعود رجوی میخواهد که مبانی اعتقادی خود را بنویسند و منتشر کنند تا این دشمنیها با آنها پایان یابد. هدف و انتظار احمد خمینی از مسعود رجوی این است که او مطلبی در تأیید و پذیرش ولایت فقیه و رهبری خمینی بنویسد، اما مسعود رجوی ضمن استقبال از انتشار مبانی اعتقادی سازمان مجاهدین چیزی در این رابطه مکتوب نمیکند. مسعود رجوی در این رابطه میگوید:<blockquote>«من میدانستم که هدف او و پدرش، اذعان ما به ولایت و رهبری سیاسی و ایدئولوژیک خمینی است! با این همه، آن روز (۳۰ فروردین ۱۳۵۸) در جواب به احمد خمینی گفتم: ای به چشم، هم الآن اصول اعتقادیمان را مینویسم و امضاء و تقدیم ایشان میکنم. سپس همانجا، در حضور خودش، با لحن بسیار محترمانه خطاب به خمینی نوشتم: «حسبالامر آن پدر گرامی که از ارکان اعتقادی اینجانبان سؤال فرمودهاید، معروض میدارم که: ارکان عقیدتی مجاهدین همان ارکان عقیدتی دین مبین اسلام و مذهب حقّهٔ جعفری اثنیعشری است». در ادامه شهادتین نوشتم و سپس پنج اصل دین و مذهب را با یادآوری اینکه «در عموم کتب شرعیات (ابتدائی) آمدهاست» مکتوب کردم: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد». در مادهٔ چهارم (مربوط به امامت) عمداً در مورد ۱۲امام نوشتم که: «آخرین آنها زنده و غایب است (و) به منصب امامت رسیده»... (یعنی که امام دوازدهم خودش در منصب امامت حیّ و حاضر است و نیازی به زحمت سایرین نیست! وقتی این کاغذ را کپی گرفتم و نسخه اصلی را به احمد دادم تا برای خمینی ببرد، بهدقت خواند و گفت: همین؟ گفتم: بله، مگر نگفتند اصول اعتقادی را بنویسیم؟ من هم اصول اعتقادی را نوشتم و فردا هم منتشر میکنیم تا ببینیم چماقداری و ضدیتهایی که شما میگویید، تمام میشود؟ احمد گفت: آخر از رهبری امام و اقتصاد و مالکیت هیچچیز ننوشتهاید! گفتم: حاج احمد آقا! ایشان خودشان ارکان اعتقادی را خواستهاند، نه اقتصاد و مالکیت و مسائل بحثانگیز دیگر را»)».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref></blockquote> | در روز ۳۰ فروردین مسعود رجوی در ملاقاتی با احمد خمینی به بیان اعتراض خود در مورد رفتار با آیتالله طالقانی پرداخت. همچنین از رفتارهایی که با هواداران سازمان مجاهدین میشود شکایت میکند. احمد خمینی در این دیدار از مسعود رجوی میخواهد که مبانی اعتقادی خود را بنویسند و منتشر کنند تا این دشمنیها با آنها پایان یابد. هدف و انتظار احمد خمینی از مسعود رجوی این است که او مطلبی در تأیید و پذیرش ولایت فقیه و رهبری خمینی بنویسد، اما مسعود رجوی ضمن استقبال از انتشار مبانی اعتقادی سازمان مجاهدین چیزی در این رابطه مکتوب نمیکند. مسعود رجوی در این رابطه میگوید:<blockquote>«من میدانستم که هدف او و پدرش، اذعان ما به ولایت و رهبری سیاسی و ایدئولوژیک خمینی است! با این همه، آن روز (۳۰ فروردین ۱۳۵۸) در جواب به احمد خمینی گفتم: ای به چشم، هم الآن اصول اعتقادیمان را مینویسم و امضاء و تقدیم ایشان میکنم. سپس همانجا، در حضور خودش، با لحن بسیار محترمانه خطاب به خمینی نوشتم: «حسبالامر آن پدر گرامی که از ارکان اعتقادی اینجانبان سؤال فرمودهاید، معروض میدارم که: ارکان عقیدتی مجاهدین همان ارکان عقیدتی دین مبین اسلام و مذهب حقّهٔ جعفری اثنیعشری است». در ادامه شهادتین نوشتم و سپس پنج اصل دین و مذهب را با یادآوری اینکه «در عموم کتب شرعیات (ابتدائی) آمدهاست» مکتوب کردم: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد». در مادهٔ چهارم (مربوط به امامت) عمداً در مورد ۱۲امام نوشتم که: «آخرین آنها زنده و غایب است (و) به منصب امامت رسیده»... (یعنی که امام دوازدهم خودش در منصب امامت حیّ و حاضر است و نیازی به زحمت سایرین نیست! وقتی این کاغذ را کپی گرفتم و نسخه اصلی را به احمد دادم تا برای خمینی ببرد، بهدقت خواند و گفت: همین؟ گفتم: بله، مگر نگفتند اصول اعتقادی را بنویسیم؟ من هم اصول اعتقادی را نوشتم و فردا هم منتشر میکنیم تا ببینیم چماقداری و ضدیتهایی که شما میگویید، تمام میشود؟ احمد گفت: آخر از رهبری امام و اقتصاد و مالکیت هیچچیز ننوشتهاید! گفتم: حاج احمد آقا! ایشان خودشان ارکان اعتقادی را خواستهاند، نه اقتصاد و مالکیت و مسائل بحثانگیز دیگر را»)».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref></blockquote> | ||
==== ملاقات مسعود رجوی با خمینی در قم ==== | ==== ملاقات مسعود رجوی با خمینی در قم ==== | ||
یک هفته بعد از دیدار احمد خمینی و مسعود رجوی، احمد خمینی به وی اطلاع میدهد که خمینی خواهان دیدار با آنهاست. دستبوسی نکردن مجاهدین از خمینی در این دیدار خشم خمینی را از همان ابتدا برمیانگیزد. به گزارش شاهدین روحالله خمینی با خشم از عکاس مجاهدین خلق میخواهد که عکس نگیرد. در ادامه ملاقات خمینی به مسعود رجوی میگوید: | |||
[[پرونده:مسعود رجوی و موسی خیابانی در دیدار با خمینی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی و موسی خیابانی در دیدار با خمینی|بندانگشتی|مسعود رجوی و موسی خیابانی در دیدار با خمینی]] | |||
<blockquote>«خیلی از آقایان از شما شکایت و گله دارند و همین دیروز هم که فهمیدند شما اینجا میآیید، همهٴ کتابها و اعلامیههایتان را آوردند به من نشان دادند، اما من اعتنا ندارم و فقط میخواهم شما با مردم و اسلام باشید تا اوضاع سابق به کشور برنگردد…»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref></blockquote>مسعود رجوی خود دراین باره میگوید: | |||
یک هفته بعد از دیدار احمد خمینی و مسعود رجوی، احمد خمینی به وی اطلاع میدهد که خمینی خواهان دیدار با آنهاست. دستبوسی نکردن مجاهدین از خمینی در این دیدار خشم خمینی را از همان ابتدا برمیانگیزد. به گزارش شاهدین روحالله خمینی با خشم از عکاس مجاهدین خلق میخواهد که عکس نگیرد. در ادامه ملاقات خمینی به مسعود رجوی میگوید:<blockquote>«خیلی از آقایان از شما شکایت و گله دارند و همین دیروز هم که فهمیدند شما اینجا میآیید، همهٴ کتابها و اعلامیههایتان را آوردند به من نشان دادند، اما من اعتنا ندارم و فقط میخواهم شما با مردم و اسلام باشید تا اوضاع سابق به کشور برنگردد…»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref></blockquote>مسعود رجوی خود دراین باره میگوید: | |||
«منظور خمینی از مردم و اسلام واضح بود: گردن گذاشتن به ولایت و هژمونی خودش را میخواست که طبعاً مرز سرخ ایدئولوژیکی ما با ارتجاع بود. من هم گفتم: ما از شما هیچ درخواست دنیوی و مادی نداریم. در راه آزادی و استقلال ایران، ما را بدون کمترین چشمداشت دنیوی و مادی، کمترین سربازان خود بدانید. اکنون قدرت سیاسی و قدرت مذهبی در شما متمرکز شده و اگر در راه خدا و خلق از آن استفاده شود، میتواند کون و مکان را تغییر دهد (نقل به مضمون). سپس خطبهٴ حضرت علی در نهجالبلاغه در مورد حق مردم بر والی و حاکمیت و حق والی و حاکمیت بر مردم را برایش خواندم و نتیجه گرفتم که محور و کانون همهٴ مسائل و خواستها که انقلاب ضدسلطنتی هم اساساً برای آن بهپا شد، مسئله آزادی است»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref> | «منظور خمینی از مردم و اسلام واضح بود: گردن گذاشتن به ولایت و هژمونی خودش را میخواست که طبعاً مرز سرخ ایدئولوژیکی ما با ارتجاع بود. من هم گفتم: ما از شما هیچ درخواست دنیوی و مادی نداریم. در راه آزادی و استقلال ایران، ما را بدون کمترین چشمداشت دنیوی و مادی، کمترین سربازان خود بدانید. اکنون قدرت سیاسی و قدرت مذهبی در شما متمرکز شده و اگر در راه خدا و خلق از آن استفاده شود، میتواند کون و مکان را تغییر دهد (نقل به مضمون). سپس خطبهٴ حضرت علی در نهجالبلاغه در مورد حق مردم بر والی و حاکمیت و حق والی و حاکمیت بر مردم را برایش خواندم و نتیجه گرفتم که محور و کانون همهٴ مسائل و خواستها که انقلاب ضدسلطنتی هم اساساً برای آن بهپا شد، مسئله آزادی است»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref> | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۳: | ||
== کاندیداتوری برای ریاست جمهوری == | == کاندیداتوری برای ریاست جمهوری == | ||
در نخستین انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۳۵۸ خمینی اعلام کرد:<blockquote> '''«این جانب بنا ندارم از کسی تأیید نمایم. چنانچه بنا ندارم کسی را رد کنم و از تمام احزاب و گروهها و افراد میخواهم که از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تأیید و یا تعیین و یا رد شود، ندهند»'''</blockquote> | در نخستین انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۳۵۸ خمینی اعلام کرد:<blockquote> '''«این جانب بنا ندارم از کسی تأیید نمایم. چنانچه بنا ندارم کسی را رد کنم و از تمام احزاب و گروهها و افراد میخواهم که از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تأیید و یا تعیین و یا رد شود، ندهند»'''</blockquote> | ||
[[پرونده: | [[پرونده:عکس مسعود رجوی بر روی مجله جوان.jpg|جایگزین=عکس مسعود رجوی بر روی مجله جوان|بندانگشتی|عکس مسعود رجوی بر روی مجله جوان]] | ||
عکس مسعود رجوی روی | |||
]] | |||
مسعود رجوی در روز ۱۵ دیماه ۱۳۵۸ از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شد. این معرفی حمایتها بسیاری را از طرف احزاب و گروههای سیاسی و قشرها مختلف به دنبال داشت. سازمانها و گروههای حمایت کننده ازمسعود رجوی، عبارت بودند از: | مسعود رجوی در روز ۱۵ دیماه ۱۳۵۸ از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شد. این معرفی حمایتها بسیاری را از طرف احزاب و گروههای سیاسی و قشرها مختلف به دنبال داشت. سازمانها و گروههای حمایت کننده ازمسعود رجوی، عبارت بودند از: | ||
* جبهه دموکراتیک ملی ایران | * جبهه دموکراتیک ملی ایران | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۵۸: | ||
«کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٔ شناختهشدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادههٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref> | «کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٔ شناختهشدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادههٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref> | ||
در سال همان سال موسی خیابانی از کادرهای شناخته شدهٔ مجاهدین خلق، در یک میتینگ انتخاباتی در زمین چمن دانشگاه تهران، اهداف مجاهدین از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را چنین بیان نمود: | |||
[[پرونده:مسعود رجوی در کاندیداتوری.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در کاندیداتوری|بندانگشتی|300x300پیکسل|کاندیداتوری مسعود رجوی]] | |||
<blockquote> «... ما میدانیم چکار میکنیم. ما کور حرکت نمیکنیم. ما معنی حرفمان را میفهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص میدهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمیکند؛ و ما همه اینها را از درون ۱۴ سال مبارزه بیرون آوردهایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شدهاست و برادرمان مسعود را بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامزد کردیم. ما شایستهترین، برجستهترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان میرسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کردهایم. در تمام این مدت ۱۴سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال ۴۶، در کوران این مبارزات بودهاست؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است…»</blockquote> | |||
در سال همان سال موسی خیابانی از کادرهای شناخته شدهٔ مجاهدین خلق، در یک میتینگ انتخاباتی در زمین چمن دانشگاه تهران، اهداف مجاهدین از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را چنین بیان نمود:<blockquote> «... ما میدانیم چکار میکنیم. ما کور حرکت نمیکنیم. ما معنی حرفمان را میفهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص میدهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمیکند؛ و ما همه اینها را از درون ۱۴ سال مبارزه بیرون آوردهایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شدهاست و برادرمان مسعود را بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامزد کردیم. ما شایستهترین، برجستهترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان میرسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کردهایم. در تمام این مدت ۱۴سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال ۴۶، در کوران این مبارزات بودهاست؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است…»</blockquote> | |||
=== علت کاندید شدن مسعود رجوی === | === علت کاندید شدن مسعود رجوی === | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۱۳: | ||
=== سخنرانی مسعود رجوی در احمدآباد === | === سخنرانی مسعود رجوی در احمدآباد === | ||
ده روز بعد در روز ۱۴ اسفند ماه در سالروز درگذشت دکتر مصدق مسعود رجوی بر مزار دکتر محمد مصدق یک سخنرانی داشت. او در این سخنرانی گفت: | ده روز بعد در روز ۱۴ اسفند ماه در سالروز درگذشت دکتر مصدق مسعود رجوی بر مزار دکتر محمد مصدق یک سخنرانی داشت. او در این سخنرانی گفت: | ||
[[پرونده: | [[پرونده:مسعود رجوی در احمد آباد بر سر مزار دکتر محمد مصدق.jpg|جایگزین=مسعود رجوی بر سر مزار دکتر مصدق|بندانگشتی|مسعود رجوی بر سر مزار دکتر مصدق]] | ||
مسعود رجوی | |||
]] | |||
<blockquote>«و بهنام رهبر فقیدی که در اینجا آرمیدهاست. رهبری استوار، سرسخت و سازشناپذیر که نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم. آنکه در میهن خود غریب و در خانهاش در تبعید و در عین زنده بودن، چونان شهید بهسر برد. از اینرو جای آنست که بدواً خالصانهترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار جنبشهای بزرگ ضداستعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم؛ و همچنین درود بفرستیم به شهید پرافتخار – وزیر خارجه قهرمان دکتر محمد مصدق – شهید دکتر حسین فاطمی، قهرمان ملت ایران؛ و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار سیام تیر… به همین مناسبت از کلمات تاریخی خود دکتر مصدق یاری میگیریم و درود بفرستیم باز هم به همه کسانی بقول خود او «.... در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که بتوانند مرد و مردانه میایستند و یکدندگی بهخرج میدهند».... و درود میفرستیم باز هم به کسانی که بقول خود ایشان».... در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود میگذرند»..... چیزی که ما میخواهیم این است که: مبادا اشتیاق تودههای مردم نسبت به اسلام، به یأس و دلسردی منتهی شود! خلاصه اینکه ما میگوییم: جمهوری اسلامی بله! ولی سوء استفادهٔ ارتجاعی از اسلام نه!»<ref>کتاب موضعگیریهای سیاسی مجاهدین خلق ایران در آستانهٔ پیروزی انقلاب، ص 55</ref></blockquote> | <blockquote>«و بهنام رهبر فقیدی که در اینجا آرمیدهاست. رهبری استوار، سرسخت و سازشناپذیر که نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم. آنکه در میهن خود غریب و در خانهاش در تبعید و در عین زنده بودن، چونان شهید بهسر برد. از اینرو جای آنست که بدواً خالصانهترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار جنبشهای بزرگ ضداستعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم؛ و همچنین درود بفرستیم به شهید پرافتخار – وزیر خارجه قهرمان دکتر محمد مصدق – شهید دکتر حسین فاطمی، قهرمان ملت ایران؛ و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار سیام تیر… به همین مناسبت از کلمات تاریخی خود دکتر مصدق یاری میگیریم و درود بفرستیم باز هم به همه کسانی بقول خود او «.... در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که بتوانند مرد و مردانه میایستند و یکدندگی بهخرج میدهند».... و درود میفرستیم باز هم به کسانی که بقول خود ایشان».... در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود میگذرند»..... چیزی که ما میخواهیم این است که: مبادا اشتیاق تودههای مردم نسبت به اسلام، به یأس و دلسردی منتهی شود! خلاصه اینکه ما میگوییم: جمهوری اسلامی بله! ولی سوء استفادهٔ ارتجاعی از اسلام نه!»<ref>کتاب موضعگیریهای سیاسی مجاهدین خلق ایران در آستانهٔ پیروزی انقلاب، ص 55</ref></blockquote> | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۳۴: | ||
در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۵۸ مجاهدین میتینگ دیگری در تبریز داشتند که در آن مسعود رجوی نیز سخنرانی کرد.<ref>سخنرانی مسعود رجوی در تبریز- [https://www.youtube.com/watch?v=MvVqlkUikZ0 کانال یوتیوب بسوی پیروزی]</ref> این میتینگ با سخنرانی عزیز رضایی مادر چند جانباخته در زمان شاه آغاز شد. سپس احمد حنیفنژاد برادر محمد حنیف نژاد در آن با زبان ترکی به سخنرانی پرداخت. سخنران بعدی موسی خیابانی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین سخنرانی کرد.<ref>نشریه مجاهد فوقالعاده شماره 7 انتخابات - 22 اسفندماه 1358</ref> | در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۵۸ مجاهدین میتینگ دیگری در تبریز داشتند که در آن مسعود رجوی نیز سخنرانی کرد.<ref>سخنرانی مسعود رجوی در تبریز- [https://www.youtube.com/watch?v=MvVqlkUikZ0 کانال یوتیوب بسوی پیروزی]</ref> این میتینگ با سخنرانی عزیز رضایی مادر چند جانباخته در زمان شاه آغاز شد. سپس احمد حنیفنژاد برادر محمد حنیف نژاد در آن با زبان ترکی به سخنرانی پرداخت. سخنران بعدی موسی خیابانی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین سخنرانی کرد.<ref>نشریه مجاهد فوقالعاده شماره 7 انتخابات - 22 اسفندماه 1358</ref> | ||
=== سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه === | === سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه === | ||
[[پرونده: | [[پرونده:سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه.jpg|جایگزین=سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه|بندانگشتی|سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه]] | ||
سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه | |||
]] | |||
مسعود رجوی طی یک سخنرانی در خرداد ۵۹ در استادیوم صد هزار نفری امجدیهٔ تهران، که بهخاطر بزرگداشت قربانیان حملات جمهوری اسلامی به هواداران مجاهدین برگزار شده بود، پیدایش و رواج سرکوب در جامعه را محکوم کرد. مسعود رجوی در این سخنرانی که به سخنرانی «چه باید کرد» مشهور شد به کشته شدن تعداد زیادی از اعضاء این سازمان در حملات کور توسط افرادی که آنها را منتسب به حکومت میدانست پرده برداشت: | مسعود رجوی طی یک سخنرانی در خرداد ۵۹ در استادیوم صد هزار نفری امجدیهٔ تهران، که بهخاطر بزرگداشت قربانیان حملات جمهوری اسلامی به هواداران مجاهدین برگزار شده بود، پیدایش و رواج سرکوب در جامعه را محکوم کرد. مسعود رجوی در این سخنرانی که به سخنرانی «چه باید کرد» مشهور شد به کشته شدن تعداد زیادی از اعضاء این سازمان در حملات کور توسط افرادی که آنها را منتسب به حکومت میدانست پرده برداشت: | ||