|
|
(۹۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=محمد مختاری|تصویر=محمد مختاری ۱.jpg|توضیح تصویر=|نام اصلی=|زمینه فعالیت=|ملیت=ایرانی|تاریخ تولد=۱۸ شهریور ۱۳۶۸|محل تولد=تهران|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=۲۵ بهمن ۱۳۸۹|محل مرگ=تهران|علت مرگ=قتل توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی|محل زندگی=تهران|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=|پیشه=دانشجو|سالهای نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتابها=|مقالهها=|نمایشنامهها=|فیلمنامهها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=|تأثیرگذاشته بر=مبارزان و قیام کنندگان ایران|تأثیرپذیرفته از=مبارزات اعتراضی مردم ایران|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}} | | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=جو لیبرمن|تصویر=جو لیبرمن.JPG|توضیح تصویر=|نام اصلی=جوزف ایسادور، معروف به جو لیبرمن|زمینه فعالیت=نماینده سنا|ملیت=آمریکایی|تاریخ تولد=زادهی ۲۴ فوریه ۱۹۴۲|محل تولد=|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=۲۷ مارس ۲۰۲۴|محل مرگ=|علت مرگ=عوارض ناشی از شکستگی لگن|محل زندگی=|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=|پیشه=سیاستمدار، نماینده مجلس سنا|سالهای نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتابها=|مقالهها=|نمایشنامهها=|فیلمنامهها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=مخالفت با جمهوری اسلامی و حمایت از اپوزیسیون ایران|تأثیرگذاشته بر=مردم ایران و مخالفان جمهوری اسلامی|تأثیرپذیرفته از=|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}} |
|
| |
|
| هدی رضازاده صابر (زادهٔ ۲۶ اسفند ۱۳۳۸ – درگذشتهٔ ۲۱ خرداد ۱۳۹۰روزنامهنگار، مترجم، و فعال ملی مذهبی، زندانی سیاسی و از گردانندگان مجله توقیف شده «ايران فردا» بود. اولین بار بهمن ماه سال ۱۳۷۹ بازداشت و به زندان ۵۹ سپاه منتقل شد که ملی ـ مذهبیها آنجا بودند. درآن زمان فشار روی وی خیلی زیاد بود. بار آخر در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۸۹ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.
| | '''جو لیبرمن(جوزف ایسادور)'''(<bdi>'''Joseph Isadore „Joe“ Lieberman'''</bdi>) (زادهی ۲۴ فوریه ۱۹۴۲ – درگذشت ۲۷ مارس ۲۰۲۴) سیاستمدار آمریکایی، نمایندهی سنا و نامزد حزب دموکرات برای معاونت ریاست جمهوری در انتخابات سال ۲۰۰۰ بود. |
|
| |
|
| هدی صابر در ۱۲ خرداد ۱۳۹۰ پس از مرگ هاله سحابی بر اثر ضربه مشت یک عنصر اطلاعاتی، در مراسم تشییع جنازه پدرش عزتالله سحابی، اعتصاب غذا کرد. وی اعلام کرده بود «در اعتراض به مرگ هاله سحابی و برای جلوگیری از تکرار این بیدادگریها علیه انسانهای بی دفاع» دست به اعتصاب غذای تر میزند. به نوشته رسانهها، هدی صابر در۲۱ خرداد ۱۳۹۰به دلیل ایست قبلی ناشی از اعتصاب غذا و سهل انگاری مسئولین زندان برای انتقال وی دربيمارستان مدرس تهران درگذشت. زندانیان دیگر گزارش کردهاند که او در بهداری اوین توسط مامورانی که لباس پرستار پوشیده بودند مورد ضرب وشتم واقع شده و بر اثر آن جان میبازد.
| | جوزف لیبرمن در سال ۱۹۴۲ در ایالت کانتیکت (شمال شرق آمریکا) در یک خانواده متوسط بدنیا آمد. لیبرمن در سال ۱۹۶۴ از دانشگاه ییل فارغالتحصیل شد. سه سال بعد او امتحان حقوق خود را در دانشکده حقوق محلی گذراند. اولین ازدواج او از سال ۱۹۶۵ با بتی هاس بود. حاصل این ازدواج سه فرزند بود که در سال ۱۹۸۱ منجر به طلاق شد. او برای دومین بار در سال ۱۹۸۲ با (Hadassah Freilich) ازدواج کرد. زوج لیبرمن یهودیان متدین و نمایندگان مشهور جنبش ارتدکس مدرن در یهودیت بودند. |
|
| |
|
| == گاهشمار زندگی هدی صابر ==
| | در سال ۱۹۷۰ در انتخابات سنای ایالت کانتیکت پیروز شد. یکی از داوطلبینی که آن زمان در کارزار انتخاباتی لیبرمن شرکت کرد، بیل کلینتون بود که آنموقع دانشجوی حقوق دانشگاه بیل بود. |
|
| |
|
| === دوران کودکی ===
| | لیبرمن از سال ۱۹۷۰ به مدت ۱۰ سال در سنای کانکتیکات خدمت کرد.<ref>[https://dietrejim.ir/%D8%AC%D9%88%D8%B2%D9%81-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%8C-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%B1%D9%88-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86/ سایت dietrejim]</ref> |
| هدی صابر در محلهی دروس تهران بدنیا آمد و در مدرسه خشایار این محله تحصیل کرد. هدی کودکی پر جنب و جوش و اهل بازی و ورزش بود.
| |
|
| |
|
| خواهرش فیروزه صابر از این دوران میگوید:<blockquote>... برخلاف من که بسیار حاضرجواب و زبل بودم، او گاهی خیلی هم مظلوم بود. ما ضمن اینکه یکدیگر را بسیار دوست داشتیم و همبازی بودیم، اما دعوا هم میکردیم . بعضی وقتها که سخت با هم دعوا می کردیم با چشمانی مظلوم به من نگاه می کرد. چندین بار بعد از دعوا برای این مظلومیت هدی از دست خودم ناراحت میشدم و گریه میکردم.</blockquote><blockquote>هدی از همان کودکی بینهایت به فوتبال علاقه داشت و ما همیشه در حیاط خانه با هم دریبل بازی میکردیم. در دوره نوجوانی علاقه هدی به فوتبال جدیتر شد و به باشگاههای فوتبال مربوط به نوجوانان میرفت. هدی در آن زمان آلبومی از عکسهای فوتبالیستها داشت و هرکس هم از آشنایان به خارج میرفت، برای هدی امضای فوتبالیستهای خارجی را میآورد. به عنوان نمونه یک نفر امضای اوزبیو را برای او آورده بود که هدی همه این امضاها را بسیار منظم و با ذکر تاریخ جمعآوری میکرد که هماکنون هم این آلبومها وجود دارند .طرفدار تیم تاج که بعد از انقلاب استقلال شد، بود. در کودکی زمانیکه با هم دعوا می کردیمٰ من میرفتم سراغ آلبومهای عکس هدی و می گفتم تا این را به من ندهی این عکس را پاره می کنم و او همیشه با خواهش از من می خواست که این کار را نکنم. یکی از آنها عکس جباری در تیم تاج بود که هدی خیلی دوستش داشت. هدی از همان کودکی فرد بسیار منظمی بود که البته این نظم دقیق را به تأثیر از پدرم داشت. پدر من در زمانی که هدی تنها ۱۱ سال داشت و من ۹ ساله بودم فوت کرد. او خیلی با سواد بود و اطلاعات عمومی زیادی داشت و بسیار منظم بود. هدی بسیار از او متأثر بود.</blockquote><blockquote>هدی از کودکی هم بسیار اخلاقگرا و هم بسیار متعصب بود. در دوران نوجوانیاش اگر در خیابان میدید یک آقا مزاحم یک خانم میشود، به سمت او میرفت و با او درگیر میشد.<ref>یادنامه سالگشت صابر، گفتگو با فیروزه صابر</ref></blockquote>
| | در سال ۱۹۸۲ برای دادستان کل کانکتیکات کاندید شد و در رقابت لیبرمن پیروز شد و شش سال در این سمت بود.<ref>[https://www.yale64.org/remembrances/lieberman.htm سایت دانشگاه ییل]</ref> |
|
| |
|
| === دوران دانشجویی و زمینهی فعالیتهای مبارزاتی ===
| | در سال ۱۹۸۸، لیبرمن در انتخابات به عنوان سناتور ایالات متحده در برابر لوول پی ویکر پیروز شد و پس از آن در ۳ ژانویه ۱۹۸۹ وارد کنگره شد. او به عنوان سناتور ایالات متحده در کمیته نیروهای مسلح خدمت کرد. <ref>[https://whdh.com/news/former-sen-joe-lieberman-dies-at-82/ سایت whdh به نقل از cnn]</ref> |
| ...در سالهای پایانی دبیرستان، هدی به دبیرستان شهریار واقع در محله قلهک میرفت، با دکتر شریعتی آشنا شد اما حضوری در محفلهای دکتر نداشت. هدی پیش از انقلاب فعالیت سیاسی نداشت، اما علاقهمندیاش به فعالیت سیاسی یک سال قبل از انقلاب شروع شد تا به انقلاب رسید و هدی فعال شد. در آن زمان ۱۹ سال داشت. او بادوستانش برای کمک به مجروحان انقلاب، غذارسانی و... فعالیت میکرد. مثلاً هدی سوار با وانتی پر از لباس و غذا به کمک خانوادههای محروم میرفت. دوران دانشگاه، هدی در رشته اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی قبول شد. (اوایل انقلاب اسم این دانشکده شهید مهدی رضایی بود). در همان سال اول دانشگاه با یکی از همکلاسیهایش ازدواج کرد. در دانشگاه او بسیار فعال بود تا رسید به دوران انقلاب فرهنگی که دانشگاه تعطیل شد. در آن سالهای اول انقلاب هدی سمپات جنبش مسلمانان مبارز بود و در دفتر نشریه «امت» هم فعالیتهایی داشت.
| |
|
| |
|
| === اشتغال در صدا و سیما ===
| | در سال ۱۹۸۹ از همین ایالت برای عضویت در سنای آمریکا انتخاب شد و تا سال ۲۰۱۳ در ۴ دوره به مدت ۲۴ سال سناتور ایالات متحده بود. خانواده همسرش هادسا لیبرمن از بازماندگان هولوکاست بودند. |
| هدی کار رسمی خود را در اواخر سال ۵۸ یا اوایل سال ۵۹ با گروه اقتصاد صدا و سیما آغاز کرد که متناسب با علایق و توانمندیهای او بود و در آنجا هدی وارد کارهای پژوهشی اقتصادی جدی شد. در صدا و سیما پروژههای پژوهشی در نهایت تبدیل به برنامه تلویزیونی میشد و هدی بسیار جدی در این پژوهشها شرکت داشت و متن برنامهها را هم بسیار دقیق خودش مینوشت و به همین دلیل تهیهکنندگان و کارگردانان بخش اقتصاد صدا و سیما بسیار علاقمند به همکاری با هدی بودند. از همان زمانها بود که فعالیتهای سیاسی هدی آغاز شد. یعنی ضمن اینکه کار میکرد و در کارش هم بسیار جدی و حرفهای بود، شروع به فعالیتهای سیاسی هم کرد.
| |
|
| |
|
| === همکاری با مؤسسه عالی پژوهش ===
| | در سال ۲۰۰۰ گور و لیبرمن با رای مستقیم مردم در انتخابات با اختلاف ۵۰۰٬۰۰۰ رأی پیروز شدند ولی در آراء الکترال یا مجمع گزینندگان با اختلاف ۲۷۱–۲۶۶ به جرج دبلیو بوش و دیکچنی از حزب جمهوریخواه باختند. در سال ۲۰۰۴ لیبرمن در نامزدی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری ناکام شد و در انتخابات سال ۲۰۰۶ هم برای انتخاب مجدد در سنا ناکام ماند. او در سال ۲۰۲۳ در مصاحبهیی با نیویورک تایمز که بعد از فوتش منتشر شد به رأی دیوانعالی که پنج به چهار بهنفع جمهوریخواهان رأی داد انتقاد کرد و گفت این نقض عدالت و یک تصمیم فراقانونی سیاسی بود. او با اینکه به اردوگاه دموکراتها تعلق داشت، در اینکه سیاستها و عملکردهای رؤسای جمهور دموکرات را مورد انتقاد قرار دهد تردید نمیکرد. |
| هدی صابر با سازمان برنامه و بودجه هم همکاری داشت، عمدتا با آقای مهندس سحابی و آقای دکتر ستاریفر بودند. پژوهشهایی برای شرکت نفت داشتند، چون ایشان پژوهشهای میدانی خوبی انجام میدادند. پژوهشی در مورد تاریخ بود که حاصلش کتاب روزشمار انقلاب بود. پژوهشهایی هم درمورد ورزش بود. یعنی در کنار کار صدا و سیما پژوهشهای اینچنینی هم داشتند. چون از نظر کار پژوهشی معروف شده بودند کارهای سنگینی به او میدادند. بهدلیل اینکه کارمند رسمی بود دستش چندان باز نبود، به تدریج گرایش سیاسی و فکری هدی صابر سبب شد که محدودیتهای شغلی زیادی برای وی در صداوسیما ایجاد گردد.
| |
|
| |
|
| خواهرش در توضیح این محدودیتها میگوید:<blockquote>وقتی هدی در صدا و سیما فعالیت میکرد من هم از سال ۱۳۶۱ وارد صدا و سیما شدم و حدود ۶ سال با هم همکار بودیم. ما در پروژههای اقتصادی جداگانهای کار میکردیم و من از هدی هم نظم و دقت کاری را میآموختم و هم توجه به کیفیت و جدیت در کار را. هدی نگاهش به کار حتی جدیتر از آن انتظار بود که از او داشتند و در واقع نگاهی حداکثری داشت. پروژههای وزینی در نوع خود از جمله تحولات صنعت نفت در ایران، توسعه اقتصادی درغرب ،روندهای اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، تحلیل برنامههای عمرانی، بودجه و مطالعات فرهنگی و اقتصادی زیادی انجام داد. زمانیکه من از صدا و سیما بیرون آمدم او هنوز آنجا بود. البته سالهای آخر همکاری با صدا و سیما به طور کل به هدی پروژه کمتری میدادند به همین دلیل هدی مجبور بود خودش پروژههای دیگری داشته باشد. هدی نگاه غیرتی هم به کار داشت، علیرغم اینکه یک عنصر سیاسی هم بود اما به کار هم خیلی اهمیت میداد و کار را جزئی از متن زندگی میدانست که همه وجوه آن از جمله وجه درآمدی، حضور درجامعه و صاحب تخصص بودن برای هدی اهمیت زیادی داشت به همین دلیل در کنار کارهای سیاسی و کلاسهای آموزشیاش، همیشه پروژههای کاری داشت.</blockquote><blockquote>هدی چند سالی ـ به گمانم از سال ۷۶ یا ۷۷ به بعدـ با مؤسسه عالی پژوهش که متعلق به سازمان تأمین اجتماعی بود، همکاری میکرد که خدا رحمت کند آقای دکتر شبیری نژاد مسئول آنجا بود. آقای دکتر در اوایل انقلاب معاون سازمان برنامه بود. یعنی زمانیکه مهندس سحابی رئیس سازمان برنامه بودند. دکتر هم انسان بسیار شریف و محترمی بودند که با روحیات هدی بسیار سازگار بود. هدی آنجا چندسالی کارهای پژوهشی انجام میداد و کارگاههای آموزشی دایر میکرد و همزمان در یک شرکت خصوصی که به اتفاق چند نفر از دوستان تأسیس کرده بودیم و در حوزه کارآفرینی و توانمندسازی و مطالعات اقتصادیـاجتماعی کار میکرد. هدی در این مؤسسه چند پروژه جالب انجام داد که هر کدام از آنها در نوع خود کمنظیر بود. به عنوان نمونه ما پروژهای در حوزه توانمند سازی ۲۵۰ جوان در خرمشهر و آبادان را انجام دادیم که بخش پژوهشهای اقتصادی پروژه از بعد مزیتها و پتانسیلهای اقتصادی در مسیر ایجاد کسب و کارهای جدید را هدی انجام دادکه کار بسیار دقیقی بود. هدی یک پروژهای دقیق هم در زمینه نهادهای خیریهای در ایران انجام داد که بسیار تمایل داشت که نتایج آن را تبدیل به کتابی کند که در زمان حیاتش موفق به انجام آن نشد.</blockquote>
| | لیبرمن در سال ۲۰۰۶ در آخرین دوره حضورش در سنا، بهعنوان کاندیدای مستقل در انتخابات شرکت کرد و برخلاف سنت معمول و شناخته شده آمریکا پیروز شد. او خود گفته بود «من هیچگاه بهراحتی در کادرهای شناخته شده سیاسی قرار نگرفتهام». وی در سال ۲۰۰۸ از سناتور جان مککین که کاندید جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری بود حمایت کرد. لیبرمن از همان زمانی که عضو سنای آمریکا بود مواضع قاطعی علیه جمهوری اسلامی داشت و بیانیهها و نامههایی را در رد سیاست مماشات امضا کرد. او در اوت ۲۰۰۱ همراه با ۳۲ سناتور دیگر نامهیی را امضا کرد که قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی سرموضع را که اغلب آنها از مجاهدین بودند محکوم کرده و از شورای ملی مقاومت و رئیسجمهور برگزیده آن خانم مریم رجوی حمایت میکند. |
|
| |
|
| == دستگیریهای هدی صابر ==
| | لیبرمن و همسرش خانم هادسا لیبرمن دو بار از اشرف۳ دیدار کردند. لیبرمن در سخنرانی خود در اشرف گفت: |
|
| |
|
| === نخستین دستگیری و زندان شهید هدی صابر ===
| | در نگاه بهتاریخچه این جنبش، نکته قابل توجه این است که شما، هم با دیکتاتوری شاه جنگیدید و هم در برابر دیکتاتوری آخوندها ایستادید. زیرا هدفی که بهآن چشم دوختهاید آزادی و حقوقبشر است. اشرف۳، بهترین گواه این حقیقت است که این جنبش، آلترناتیو معتبر علیه رژیم را نمایندگی میکند. |
| در سال ۱۳۷۹ ،۵ بازرس از شعبه ۲۶، در بازرسی خود از منزل هدی صابر تمامی کتابهای وجزوات تحقیقی و پژوهشی وی همراه آلبوم عکس خانوادگی را از منزلش خارج کردند. پس از بازگرداندن آلبوم عکس پس از ۲۴ ساعت، عکسها را ناقص تحویل دادند. هدی صابر ۸ بهمن ۱۳۷۹ دستگیر شد و پس از پایان محاکمهاش در روزهای ۱۴ و ۱۵ اسفند، در ۲۱ اسفند ۱۳۸۰ با سپردن ۱۳۰ میلیون تومان وثیقه آزاد شد. | |
|
| |
|
| فیروزه صابر در خصوص نخستین دستگیری و زندان هدی صابر میگوید:<blockquote>هدی اولین بار بهمن ماه سال ۱۳۷۹ به زندان رفت. هدی در زندان ۵۹ بود که ملیـمذهبیها و نهضتآزادیها آنجا بودند. درآن زمان فشار روی هدی خیلی زیاد بود و ما حتی ۲ ماه از او کاملاً بیاطلاع بودیم.</blockquote>همسر هدی صابر در بارهی سختیهای دوران زندان نخست برای خانواده و نحوه مواجه شدن خانواده با این مسائل چنین میگوید:<blockquote>حنیف سال ۷۹ وارد دانشگاه شد و همان وقتی که حنیف ثبت نام داشت، آقا هدی را به دادگاه انقلاب احضار کردند. و از آن به بعد آقای صابر مرتبا گرفتار بود. یعنی از وقتی که دانشجو شد این شرایط پیش آمد و چون فرزند بزرگتر بود در رسیدن به مسائل خانه و زندگی بسیار فعال شد. و اصولا هنگام دانشجویی حنیف، آقای صابر نبودند. حقیقت این است که برای شریف خیلی مسائل مختلفی پیش آمد؛ فشار خیلی زیادی روی او بود، چون در سنین حساسش آقا هدی نبوند. در مدرسه خیلی مشکل ایجاد میشد. من سعی میکردم کمبود آقای صابر را پر کنم، ولی به هر حال نمیشد، چون خودم هم کارمند بودم. خیلی شرایط سخت بود. شریف خیلی ضربه خورد. حنیف هم خورد اما کنار میآمد. برای شریف خیلی مشکل ایجاد میشد؛ در مدرسه مسائلی پیش میآمد. برای همین من رابطه تنگاتنگی با مدرسه داشتم. به هر صورت شریف ضربه سختی خورد؛ حنیف هم ضربه خورد، ولی بچه معتدلتری بود. ولی بالاخره بچهها کنار آمدند و خوشبختانه راهشان را خودشان پیدا کردند. و من هم اصرار داشتم که بچهها سیاسی نباشند. چون واقعا میدیدم که زندگیام چقدر ضربه خورد. خوب بچهها هم گوش میکردند. چون بچهها میدیدند مرتبا یا میرویم دادگاه انقلاب یا میرفتیم اوین برای ملاقات بالاخره روی بچهها خیلی فشار آمد.</blockquote>
| | پس اجازه بدهید در خاتمه یکبار دیگر به دیگرانی در جهان که استمالت را توصیه میکنند، آنها که خود را گول میزنند، آنها که اجازه میدهند به دام گفتگوهای احمقانه و بیهوده با آخوندها بیفتند، بگویم که زمان قاطعیت علیه این رژیم فرا رسیده است. زمان ایستادن در کنار مردم ایران فرا رسیده است. زمان ایستادن برای آزادی مردم، زمان روی کار آوردن حکومتی در ایران فرا رسیده که نافی ادعاهای رهبری موروثی یا مذهبی باشد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
|
| |
|
| === صدور حکم زندان اول و دومین دستگیری و زندان دوساله ===
| | از ۴ ژانویه ۲۰۰۷، لیبرمن رئیس کمیته امنیت داخلی سنا بود. او دیگر در انتخابات ۲۰۱۲ شرکت نکرد. |
| هدی صابر، در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران (در پشت درهای بسته) به ده سال زندان و ده سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد. او، تقی رحمانی و رضا علیجانی که تقاضای تجدید نظر کرده بودند تا برگزاری دادگاه تجدید نظر آزاد شدند امامجددا در ۲۵ خرداد همین سال آنها بدون ارائه هیچ دلیل قانونی و بدون دسترسی به وکیل خود بازداشت شدند و سه ماه در انفرادی به سر بردند. نیروهای امنیتی، ناآرامیهای رخ داده در دانشگاهها در خرداد ۱۳۸۲ ـ که آن زمان در اعتراض به طرح موسوم به خصوصی کردن دانشگاهها فضای ملتهبی را تجربه میکردند ـ را به هدی صابر و برخی همراهان وی نسبت داده و به همین بهانه و تحت عنوان اتهامی راهاندازی تشکل غیرقانونی و اقدام علیه امنیت ملی، اقدام به بازداشت وی کردند.
| |
|
| |
|
| ۲۳ مهر غلامحسین الهام سخنگوی قوه قضاییه ایران بدون اینکه مشخص کند دادگاه آنها کی و کجا برگزار شدهاست اعلام کرد که این سه روزنامهنگار «محکومیت حبس خودرا در زندان آغاز کردهاند». ۱۲ اردیبهشت سال بعد (۱۳۸۳) به رضا علیجانی اطلاع داده شد دادگاه تجدید نظر پرونده آنها بدون حضورخود متهمان و وکلایشان، برگزار شدهاست. هدی صابر به پنج سال و نیم زندان محکوم شده بود. او در سلول انفرادی بدون هواخوری مناسب در بند ۳۲۵ زندان اوین که متعلق به سپاه پاسداران است نگهداری میشد.
| | چو لیبرمن، عضو کاکس (فراکسیون) دمکرات بود. در دوره ۱۱۰ و ۱۱۱ مجلس به عنوان نماینده مستقل عمل میکرد. |
|
| |
|
| [[پرونده:مزار هدی صابر.JPG|بندانگشتی|'''سنگ مزار هدی صابر''']]سرانجام در دوران انتخابات ریاستجمهوری نهم در سال ۱۳۸۴ شهید صابر به همراه شماری دیگری از زندانیان سیاسی از حبس دوساله آزاد شد و دوران نوینی در زندگی سیاسی و فکری خود را آغاز کرد. چندی بعد، در آذر ۱۳۸۴ جلسه رسیدگی به اتهامات هدی صابر، رضا علیجانی و تقی رحمانی پشت درهای بسته به صورت غیرعلنی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. محمد شریف وکالت آقای صابر و متهمان دیگر را برعهده داشت. در مرداد ۱۳۸۵ شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران حکم محکومیت هشت ماه حبس تعزیری تقی رحمانی و هدی صابر به اتهام معاونت درتشکیل یک (ان جی او ی) غیرقانونی را تایید کرد. عبدالفتاح سلطانی وکیل آنها اعلام کرد «اتهام معاونت در تشکیل یک ngo غیرقانونی در حالی به موکلانم وارد شدهاست که این ngo به ثبت قانونی رسیدهاست.
| | در سال ۲۰۰۸ پس از حمایت از جان مککین برای ریاست جمهوری، لیبرمن دیگر در جلسات رهبری کاکس دمکرات شرکت نکرد. لیبرمن در انتخابات سال ۲۰۱۶ از هیلاری کلینتون حمایت کرد. |
|
| |
|
| === آخرین دستگیری و شهادت هدی صابر ===
| | در دورهای از نمایندگی، لیبرمن نقش تعیین کنندهای در سنا داشت، زیرا دموکراتها ۵۰ رای از ۱۰۰ و جمهوریخواهان ۴۹ از ۱۰۰ رای داشتند.) یک رای او به جمهوریخواهان تعیینکننده بود (در شرایطی که ۵۰ رای در مقابل ۵۰ رای بود، در صورت تساوی، معاون رئیسجمهور، دیک چنی، رای را تعیین میکرد). این «حق وتو» لقب محبوب «شاه جو» را برای او به ارمغان آورد. با انتخابات سنا در نوامبر ۲۰۰۸، رای به نفع دموکراتها تغییر کرد، به طوری که رای لیبرمن دیگر تعیینکننده نبود. در اواسط دسامبر ۲۰۰۹، در نبرد رایگیری بر سر اصلاحات مراقبتهای بهداشتی، لیبرمن دوباره موفق شد به عنوان "شاهین ترازو" در مرکز صحنه قرار گیرد و دموکراتها را مجبور به حذف نکات کلیدی لایحهشان کند. |
| هدی صابر پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) نیز توسط دو مامور دستگیر شد و به مکان نامعلومی منتقل شد. این دستگیری چندان به درازا نکشید و بیشتر جنبه هشدار داشت. اما حدود یک سال بعد و در میانهی تابستان در حالی که صابر به فعالیت خود در طرح کارآفرینی برای مناطق حاشیهنشین شهر زاهدان مشغول بود و همزمان به فعالیتهای فکری خود نظیر برپایی کلاسهای قران (باب بگشا) در حسینیه ارشاد ادامه میداد، با تماسهای تهدیدآمیز مبنی بر لزوم معرفی برای سپری کردن دورهی زندانی که حدود ۷ سال از زمان صدور حکم آن (در سال ۱۳۸۲) گذشته و مشمول مرور زمان شده، مواجه و چند روز بعد در تاریخ ۱ مرداد دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. از این دوره، آخرین فراز زندگی فکری و مبارزاتی هدی صابر آغاز گردید. هدی صابر در زندان نیز از فعالیت و حرکت بازنایستاد و اقدام به برگزاری کلاس تاریخ و اقتصاد برای همبندیان علاقمند خود کرد.
| |
|
| |
|
| با شهادت هاله سحابی در جریان تشییع جنازه مرحوم مهندس سحابی در روز ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ هدی صابر به همراه امیرخسرو دلیرثانی با صدور بیانیهای از زندان اعتصاب غذای اعتراضی آغاز کردند:[[پرونده:دستنوشته هدی صابر.JPG|بندانگشتی|'''آخرین دستنوشته هدی صابر پیش از شهادت در اثر ضرب و شتم ماموران زندان''']]
| | در ماه مه ۲۰۱۲، علیرغم طرح صلحی که توسط کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد حمایت شد، او به نفع مسلح کردن شورشیان سوری صحبت کرد و خواستار بمباران سوریه توسط ایالات متحده و شرکای آن در منطقه شد. از اوایل سال ۲۰۱۳، لیبرمن مدیر اجرایی ابتکار سیاست خارجی بود. در نوامبر ۲۰۱۴، لیبرمن به عنوان رئیس مشترک افتخاری ملی گروه مرکزگرا (No Labels) منصوب شد و تا پایان عمر در این سمت خدمت کرد. |
|
| |
|
| در اطلاعیهی رسمی مسئولین زندان، هدی صابر در ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ به دلیل ایست قلبی ناشی از اعتصاب غذا در بیمارستان مدرس تهران درگذشت. خانواده وی تا روز ۲۲ خرداد از درگذشت وی بیخبر بودند. هم چنین ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز با امضای شهادت نامهای، علت مرگ هدی صابر را ضرب و شتم از سوی ماموران امنیتی زندان اعلام کردند. نیروهای امنیتی در اطراف بیمارستان مدرس حضور یافتند و پیکر وی توسط آمبولانس به پزشکی قانونی انتقال یافت. فریده جمشیدی همسر هدی صابر، اعلام کرد نیروهای قضایی و امنیتی را «مسئول» مرگ همسرش میداند.
| | سناتور لیبرمن، با وجود همراهی با دموکراتها به صراحت در افشای نیات توسعهطلبانه جمهوری اسلامی شهرت دارد. |
|
| |
|
| پس از شهادت هدی صابر، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی همچنان از رسیدگی جدی به این پرونده و مشخص کردن عاملان مقصر در شهادت هدی صابر خودداری میکند.<blockquote> </blockquote>
| | جو لیبرمن ۲۷ مارس ۲۰۲۴، در سن ۸۲ سالگی درگذشت.<ref>[https://www.nbcnews.com/politics/politics-news/former-sen-joe-lieberman-died-rcna145377 سایت nbc نیوز]</ref> |
| == سخنان هدی صابر ==
| |
| بخشی از سخنان هدی صابر در بارهی اصلاحطلبان درون حکومت جمهوری اسلامی،<blockquote>به نظر من اخلاق و سیاست حوزه مشترک دارد. متاسفانه در دو دهه اخير، خصوصا در دوران اصلاحات فعاليت سياسى مرادف شد با لابی و بده بستان. الان نیروهای سیاسی ایران تبدیل شده اند به کارمندِ سیاسی با تلقی شرکت سهامی از تشکیلات. هیچ دورهای در ایران نبوده است که جریان موسوم به اپوزسیون در حفظ وضع موجود مشارکت کند. سکوت، سکوت، سکوت، مماشات، مماشات، مماشات و سازش، سازش، سازش؛ شخصى كه بايد شاخصهِ عنصر مبارز اجتماعی، با پرنسیپ های اخلاقی خاص خودش باشد، تبديل شده به یک کارمندِ سیاسی بروکراتِ تکنوکرات که در حقیقت سهمش را از شرایط قدرت میطلبد. بخشی از اپوزسیون چه درون حاکمیت و چه بیرون حاکمیت اگر سهم الشراکتشان را بدهی، هیچ نخواهند گفت.<ref>سخنرانی هدی صابر در حسینیه ارشاد تحت عنوان هشت فراز، هزار نیاز ۱۳۸۷</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| == نامه افشاگرانه از بهنام ابراهیمزاده == | | == بازدید جو لیبرمن از اشرف ۳ == |
| زندانی سیاسی بهنام ابراهیمزاده در نامهای افشاگرانه از شکنجه و فساد در زندانهای جمهوری اسلامی مینویسد:<blockquote>من (اسعد) معروف به بهنام ابراهیمزاده هستم کسی که هشت بار بازداشت شدم و هشت سال در چندین زندان جمهوری اسلامی بودم. زندان اوین، رجایی شهر، دیزل آباد کرمانشاه و چندین بازداشتگاه پلیس امنیت شکنجهگاههایی هستند که به شخصه دیده و تجربه کردهام.</blockquote><blockquote>این روزها فیلمهایی از زندان اوین زندانی که به تعبیر نمایندگان رژیم جمهوری اسلامی (چند سال قبل از آن بازدید کردند) هتل میباشد، در فضای مجازی منتشر میشود. انتشار این کلیپ ها شاید برای بخشی از افکار عمومی شوک برانگیز و تعجبآور باشد. اما برای من و کسانی که زندانهای رژیم را تجربه کردهاند، هیچ تعجبی در بر ندارد.اینها واقعیتهای چهل و دوسال حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی است که تنها گوشهای ازآن توسط هکرهای گروه عدالت علی به بیرون مخابره شد دیدن این فیلمها از دوربینهای زندان اوین برای من به شخصه تداعی کنندهی تمامی لحظات سخت، وحشتناک و آزار دهنده شکنجههای جسمی و روحی است. از سلولهای انفرادی وزارت اطلاعات، دو الف سپاه، دویست و چهل گرفته تا بند ۳۵۰ و دیگر بندهای عادی هفت و هشت ..یک یک بندهای رجایی شهربند شش آدمخواران ودیزل ابادکرمانشاه، انتشار این فیلمهای حاوی خشونت از زندان اوین تنها بخشی بسیار کوچکی از خشونتها و آزارهای سیستماتیک هر روزه است که بدور از دید و در خفا بر زندانیان تحمیل میشود. اگر روزی دوربینهای بند وزارت اطلاعات دو الف، دیگر بندهای امنیتی و زندانهایی چون عادلآباد شیراز، تهران بزرگ، دیزلآباد کرمانشاه کهریزک و آگاهی شاپور و زندان زابل وزاهدان ...بازبینی کنند و به فیلمهای دهه هشتاد و نود دسترسی پیدا کنند ابعاد ضد انسانیتر و وحشتناکتری ازنقض حقوق بشر این رژیم آشکارتر خواهد شد و شک ندارم افکار عمومی را متوجه یک تراژدی وحشتناکتر خواهد کرد (این فیلمها در مقابل هرآنچه من طی سالها زندان با آن روبرو بوده|ام ولمس کردهام چندان مهم وشوک برانگیز نیست .. من در مجموع نزدیک به یکسال در انفرادی بودم روزی که به سلول و اتاق بازجویی وزارت منتقل شدم بازجو من را از جلو به دیوار اتاق بازجویی چسباند و گفت اینجا آخر خط است خدا تو را اینجا آورده اما خدا هم نمیتواند تو را از اینجا بیرون ببرد. از همان روز بازجوییها همراه با خشونت، توهین، هتاکی و فحاشی شروع شد.</blockquote><blockquote>همراه باز جوها فرد قوی هیکلی هم به عنوان شکنجهگر قرار داشت و هیچ سوال و جواب را بدون ضرب و شتم وهتاکی انجام نمیدادند آنها هر روز ساعتها دست و چشمان مرا بسته و به شدت مرا مورد انواع شکنجهی ضربات باتوم، شلاق کابل و مشت و لگد قرار میدادند.شکنجهگر که فردی قوی هیکل بود درکنار همه این فشارها روی شانههام سوارمیشدوبا انگشتهاش هرچه زور درتوان داشت تلاش میکرد انگشتهایش را در شانههای من فروببرد، روی لباس زندان در اثرفشار وارده شانههام زخمی میشد این شکنجهها به حدی بود که توان برگشت به سلول را نداشتم تماما بیحال وتوان هیچ حرکتی را نداشتم برای همین ماموران زندان خودشان زیر بغلم را گرفته و مرا به داخل سلول انتقال میدادند.در آن لحظات تنها آرزویی که داشتم مرگ وخلاصی از این وضعیت جهنمی بود (آسیب دیدهگی گوش شکستن قفسه سینه وزخمی شدن جای جای بدن) شکنجه و آزارهای روحی هم که سنت همیشگی شکنجهگاههای رژیم جمهوری اسلامی است و من هم از این آزارها در امان نبودم. الفاظ و فحشهای رکیک، تهدید به اعدام با ایجاد صحنه اعدام نمایشی اینکه نیمه شب مرا صدا میزدند و میگفتندنماز صبح را بخوان میآیم دنبالت به یک زیرزمین میبردند و طناب بر گردنم میانداختند. گاهی هم با تهدید به آزار جنسی مرا مورد شکنجه و آزار قرار میدادند بازجومیگفت اگر اعتراف نکنی تورا میدهم دست چهارتا بسیجی بهت تجاوز کنند ( شیشه نوشابه) ووووچهار دست وپا راه بری وعین سگ واق واق کنی وقتی من معترض میشدم میگفت قبلا ما اجازه این کار را از رهبر (آقا) گرفتهایم .</blockquote><blockquote>محرومیت از حق تلفن، ملاقات با خانواده، ایجاد وحشت از طرف بازجویان (قراردادن در سلولهای تنگ و تاریک یا مدام با روشنایی یا سلولهای که روی موتور خانه بندقرارداشت ودمای وحرارت گرما بحدی بالا میرفت که تحمل در همچین فضایی بسیار غیر تحمل بود) اینکه شما دیگر به پایان خط رسیدی و اعدام میشوی و همسر، پدر وخانوادهات را هم بازداشت کردیم و دارند بازجویی میشوند، گاه صدای نالههای دیگر زندانیان را که میشنیدم </blockquote>
| | لیبرمن و همسرش خانم هادسا لیبرمن چند بار از اشرف ۳ مقر مجاهدین در آلبانی دیدار کردند. |
| [[پرونده:بهنام ابراهیم زاده.JPG|بندانگشتی|'''بهنام ابراهیمزاده''']] | | |
| <blockquote>بازجو میگفت این صدای برادرت یا همسرت و ... است که داره شکنجه میشود. تمام تلاش بازجویان برای اعتراف اجباری به نکردههایی بود و هست که آنها دنبالش هستند. شکنجهگر و بازجو میزدند، من درد میکشیدم و ناله میکردم و آنها میخندیدند و مرا با الفاظ رکیک خطاب میکردند.</blockquote><blockquote>کلیپ آماده حمله شدن گارد به بند زندان هم تداعی کنندهی حمله گارد زندان اوین در پنج شنبه سیاه در ۲۸ فرودین ۹۳ برایم بود که قبلا راجع به این حمله و جزئیات آن نوشتهام. '''اگر روزی دوربینهای زندانهای رژیم بازبینی شود حتما چگونگی ضرب وشتم ما دست و چشم بسته وتونل درست کردن توسط گارد دربند۳۵۰ و سلولهای دویست وچهل و عامل قتل و مرگ زندهیاد شاهرخ زمانی، میرصیافی و هدی صابر و دیگر مرگهای مشکوک وچگونگی تمامی اعدامها و مقاومت زندانیان مشخص خواهد شد.''' '''من همبند و همرزم شاهرخ زمانی فقید و هدی صابر عزیز و [[محسن دگمهچی]] و [[غلامرضا خسروی|غلامرضا خسروی]] بودم شاهرخ زمانی و هدی صابر روزی دو ساعت در هواخوری زندان ورزش میکردند شاهرخ هیچ پرونده پزشکی هم نداشت اما در نهایت به طرز بسیار مشکوکی در زندان کشته شد.''' </blockquote><blockquote>شرایط درد و رنج و اعتصاب غذاها که به دلیل تبعیدهای کینهتوزانه و دلایل دیگر بر شاهرخ زمانی، ارژنگ داودی، هدی صابر و خود من، دهها و صدها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر در زندانها تحمیل میکردند و میشد، در این نوشته نمیگنجد. </blockquote><blockquote>تجاوز جنسی به زندانیان و عروس کردن زندانیان کم سن وسال در بندجوانان و بند شش معروف به بند ادمخوران رجایی شهر و اجاره دادن زندانيان کم سن و سال از طرف افسر نگهبان بند به دیگر زندانيان برای سکس و مافیای ورود موادمخدر و درگیریهای گروهی و باندی دهها موارد دیگر نقض فاحش حقوقبشر و توحش و بربریت این نظام است. </blockquote><blockquote>من در زندان اوین، رجایی شهر و دیزل آباد کرمانشاه شاهد مرگ بسیاری از همبندان خود بودهام این مرگها یا به خاطر شکنجههای پی در پی یا اعدام و یا عدم رسیدگی پزشکی و خودکشی زندانی یا درگیریهای گروهی وحمله زندانیان شرور درخواب با ریختن آب جوش روی زندانی و تیزی فرو کردن به دیگر زندانيان یا صرفا به خاطر بدست آوردن کمی ته دیگ برنج بوده است. در این موارد من چندین گزارش، مستندات از زندان اوین و رجایی شهر منتشر کردهام. (گزارش با اسامی کامل زندانیانی که زخم بستر، هپاتیت و ایدز گرفتند در اثر عدم رسیدگی پزشکی جان خود را ازدست دادند گزارش در مورد درگیریهای فردی و گروهی به خاطر مافیای ورود موادمخدر، گزارش در مورد وارد کردن موادمخدر توسط زندانبانان و شخص حسینی مسول بند دو دارالقران خواهرزاده امیریان معاون زندان رجاییشهر که درنهایت منجر به بازداشت حسینی شد گزارش درموردجنایتکارانی چون مومنی و رشیدی رئیس و معاون اوین و قبادی رذلترین رئیس حفاظت اوین و محمد مردانی و امیریان از رئیس و مسولان تراز اول زندان رجاییشهر و گزارش از اعدامهایی که هر هفته یکبار از پنجره بند دو دارالقران عینا مشاهده میکردم که چگونه وقتی یکی از زندانیان به محل اعدام منتقل شد و از اعدام رهایی یافت دست و پاهاش را با زنجیر بسته بودند با دریل برقی زنجیرها را بریدند و بازکردند و سوقصدها ولخت کردنها وشنیعترین آن وقتی زندانی بعداز اعزام به دادگاه یا مراکز درمانی به زندان وقرنطینه زندان برمیگشت مسولان زندان وی را به اتاق پارک میبردند و قرص تخلیه وبه خوردش میدادند و باید هر چند بار روی کاسه دستشویی میرفت باوجود بودن دوربین ودر حضور یک مامور دستشویی میکرد تا اگر از معده ودستشویی وی بسته مواد بیرون بیاید ضبط وبرای زندانی پروندهسازی کنند و ماهها از حق تلفن و ملاقات محرومش کنند آنها سه روز زندانی را در همچین حالتی که قرص خورش میکردند نگه میداشتند تا بالا ویا پایین بیاورد یکی از بارزترین وشنیعترین نوع شکنجه وهتک حرمت بود.</blockquote><blockquote>انتشار این فیلمها از زندان اوین در مقایسه با فاجعهای که هر روزه در زندانهای به مراتب بدتر، کلانتریها و مراکز پلیس ازجمله آگاهی شاپور و در دیگر زندانها و مراکز امنیتی بر روی زندانیان اعمال میشود تنها قطرهای از دریا است! زندان تهران بزرگ، عادلآباد شیراز، دیزلآباد کرمانشاه، آگاهی شاپور و کهریزک ووو..جهنمی است که یه اراده عمومی میطلبد تا جمهوری اسلامی را وادار کرد که به نهادهای حقوق بشری، گزارشگر ویژه حقوق بشر جاوید رحمان و یا سازمان عفو بینالملل اجازهی بازدید از زندانهای رژیم داده شود.</blockquote><blockquote>انتشار این کلیبها هر چند فقط ذرهای ازتوحش وبربریت شکنجهگاههای جمهوری اسلامی را نشان میدهد اما مهر تایید محکمی بر تمام گزارشها و بیانیههای افشاگرانهی ما زندانیان سیاسی است که سالهای زیادی از عمرمان را در زندانهای رژیم سپری کردیم و نیز یک رسوایی جدید و انکار نشدنی دیگر برای رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی</blockquote><blockquote>فرجام سخن اینکه،</blockquote><blockquote>خطابم به رئیسی وشخص خامنهای است با وجود تمام هزینهای که امکان دارد. برایم در پی داشته باشد. اگر مسئولان حکومتی صادق هستند. حاضر نیستند گزارشگر ویژه حقوقبشر و یا نمایندگان صلیب سرخ را به درون زندانها راه بدهند حاضرم تنها با یک دوربین ساده و در پوشش یک زندانی بازداشتی به درون زندانهای ایران بروم گزارش و مستندات را از وضعیت زندان و هر آنچه که درون زندانهای جهنمی حکومت میگذرد به ثبت برسانم ..آقای رئیسی و رئیس سازمان زندانها و آقای محمدی رئیس زندان اوین و اژهای پوزش ومعذرتخواهی شما از رهبر و امام زمان هیچ دردی از زندانیان سیاسی وخانوادههای آنان و من نوعی که جوانی وزندگی و تنها فرزندم را در این راه به خاطر سالها زندان وحبس ازدست دادم دوا نمیکند پوزش و معذرتخواهی شما نمیتواند مرهمی بر درد خانواده امیر میرصیافیها وشاهرخ زمانیها و هدی صابرها و دگمهچیها ودهها زندانی که یا در اثر شکنجه شما و عدم رسیدگی پزشکی جان باختند یا به طرز مشکوکی زندگی آنها به پایان رسید. شما اینقدر وقیح و بیشرم ومجیزگو هستید که از رهبر معذرتخواهی کردید این در حالی است باید از مردم ایران وخانوادههای زندانیان و زندانیان سیاسی معذرتخواهی میکردید.</blockquote><blockquote>شرم بر شما </blockquote><blockquote>بهنام ابراهیم زاده شهریور ماه ۱۴۰۰</blockquote><blockquote><nowiki>https://t.me/behnima</nowiki></blockquote><blockquote>#زندان_اوین_قتلگاه</blockquote><blockquote>#قبادی_جنایتکار</blockquote><blockquote>#نه_به_سرکوب_وزندان_شکنجه</blockquote><blockquote>#محاکمه_آمرانوعاملان_مرگهای_کرونایی</blockquote><blockquote>#محاکمه_مسولان_زندانبانان</blockquote>
| | سناتور لیبرمن در سخنرانی خود در اشرف گفت: در نگاه به تاریخچه این جنبش، نکته قابل توجه این است که شما، هم با دیکتاتوری شاه جنگیدید و هم در برابر دیکتاتوری آخوندها ایستادید. |
| | |
| | آنها که در جهان استمالت را توصیه میکنند، خود را گول میزنند، آنها اجازه میدهند به دام گفتگوهای احمقانه و بیهوده با آخوندها بیفتند. زمان قاطعیت و ایستادن در کنار مردم ایران فرا رسیده است... |
| | |
| | در ارتباط با فعالیتهای جو لیبرمن در حمایت از مقاومت مردم ایران جوئیش ژورنال چنین نوشت: |
| | |
| | جوئیش ژورنال ۱۶فروردین: ...فعالیتهای لیبرمن از سیاست داخلی فراتر رفت و منعکسکننده یک دیدگاه گستردهتر در سیاست خارجی بود. |
| | |
| | دیدگاه او نسبت به رژیم ایران، لیبرمن را از بسیاری از همعصرانش متمایز کرد. طرفداری او از شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) و سازمان مجاهدین خلق ایران (ام.یی.کی) فراتر از لفاظیهای صرف بود و نشاندهنده تعهد گستردهتر او به آرمانهای دموکراتیک جهانی و حقوقبشر بود. |
| | |
| | حمایت لیبرمن ریشه در اعتقاد عمیق به مأموریت آنها برای ایجاد تغییر در ایران داشت، موضعی که باعث احترام و شناخت او در میان همتایان و همکارانش شد. علاوه بر این، تعامل لیبرمن با جنبش مقاومت ایران بر درک او از اهمیت استراتژیک ایران در سیاست خاورمیانه و مبارزه جهانی علیه دیکتاتوری مذهبی و افراطگرایی تأکید کرد... یکی از شخصیتهای محوری در حمایت لیبرمن از مقاومت ایران، تأیید او از طرح ۱۰مادهای مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت، برای آینده ایران بود که جمهوری سکولار، دموکراتیک و غیرهستهیی ایران را متصور است.. |
| | |
| | سناتور جوزف لیبرمن دربارهی خانم مریم رجوی چنین گفت: |
| | |
| | خانم مریم رجوی یک رهبر بزرگ است. او یک طراح فوقالعاده و رهبر یک جنبش است. او الهامبخش است. |
| | |
| | === لیبرمن رئیس گروه اتحاد علیه ایران هستهای === |
| | جوزف لیبرمن در سال ۲۰۲۳ گروه اتحاد علیه ایران هستهای را بنیان گذاشت. |
| | |
| | جوزف لیبرمن، رئیس گروه "اتحاد علیه ایران هستهای" و مارک والاس، مدیر این گروه، در پی انتشار اخبار مربوط به توافق برای آزادی شماری از زنان و کودکانی که حماس به گروگان گرفته است، از احتمال آنکه به گفته آنها، آمریکا تسلیم سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن شده باشد، ابراز نگرانی کردند. |
| | |
| | بر اساس گزارش صدای آمریکا، آنها همچنین از رهایی چندین گروگان از اسارت گروه شبهنظامی حماس استقبال کردند و گفتند که آنها در دست تروریستهای حماس که توسط سپاه پاسداران و قطر تأمین مالی میشوند، وحشت غیرقابل تصوری متحمل شدهاند. |
| | |
| | در این بیانیه آمده است که حماس باید کاملا پاسخگوی وحشیگری خود در قتل عام هفتم اکتبر باشد. |
| | |
| | جوزف لیبرمن و مارک والاس گفتند، باج شش میلیارد دلاری که آزادی گروگانهای آمریکایی در ایران را در ماه سپتامبر تضمین کرد، این باور را میان شرکای سپاه پاسداران در حماس و حوثیها ایجاد کرد که این امر میتواند به آنها پول زیادی برساند. |
| | |
| | آنها به اظهارات علی برکه، از مقامات حماس، اشاره کردند که ضمن تأکید بر توافق آمریکا با جمهوری اسلامی گفته بود: چرا آمریکا با ما مبادله زندانیان را انجام نمیدهد؟ |
| | |
| | کاخ سفید در واکنش به انتقادهای جمهوریخواهان که آزاد کردن شش میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده تهران در ازای آزادی پنج آمریکایی بازداشتشده در ایران را با حمله روز پانزدهم مهر حماس به اسرائیل مرتبط میدانند، گفته است که این پول هنوز توسط جمهوری اسلامی هزینه نشده است و در عین حال، فقط میتواند برای نیازهای بشردوستانه استفاده شود. |
| | |
| | در بیانیه رئیس و مدیر گروه "اتحاد علیه ایران هستهای" همچنین اشاره شده است که حوثیها یک کشتی باری مرتبط با اسرائیل را در دریای سرخ ربودند و بیستوپنج خدمه آن را به گروگان گرفتند. |
| | |
| | این گروه خواستار بازگرداندن حوثیها به فهرست سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا شد و حذف آن توسط دولت جو بایدن در سال ۱۳۹۹ را «اشتباه» دانست. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا، این گروه را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده بود. |
| | |
| | حوثیها یک گروه شبهنظامی شیعه هستند که از سال ۱۳۹۳ کنترل صنعا، پایتخت یمن، را در دست دارند. این گروه از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار است و درگیریهای متعددی را با دولت یمن و متحدانش، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، انجام داده است. |
| | |
| | جوزف لیبرمن، رئیس گروه "اتحاد علیه ایران هستهای" و مارک والاس، مدیر این گروه میگویند آمریکا با اقدام نظامی کافی علیه شبکه تروریستی سپاه پاسداران پاسخ نداده است و این موضوع، آنها را برای ادامه گروگانگیری جسورتر میکند. |
| | |
| | آنها همچنین خواستار آزادی ۱۹۰ غیرنظامی ربودهشده توسط حماس شدند و تأکید کردند که نباید به تروریستهای مورد حمایت جمهوری اسلامی برای گروگانگیری بیشتر انگیزه داد. |
| | |
| | ==== بیانیه اتحاد علیه ایران هستهای UANI ==== |
| | (نیویورک) - سناتور جوزف لیبرمن، رئیس و سفیر مارک والاس، مدیرعامل اتحاد علیه ایران هستهای (UANI) بیانیه مشترک زیر را در پی گزارشهایی مبنی بر اینکه مجوز امنیتی رابرت مالی، فرستاده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، تعلیق شده و از سمت خود به مرخصی اجباری و بدون حقوق فرستاده شده است، منتشر کردند. |
| | |
| | «گزارشهایی مبنی بر اینکه مقامات ایالات متحده به اندازه کافی از رفتار رابرت مالی، فرستاده ویژه ایران در امور ایران نگران بودند تا مجوز امنیتی وی را تعلیق کنند و اینکه وی به مرخصی بدون حقوق از سمت خود فرستاده شده، مایه نگرانی شدید است. ضروری است که دولت بایدن فاش کند که چه مدت به کنگره اطلاع نداده است که تعاملات دیپلماتیک با عواقب توسط شخصی غیر از آقای مالی انجام شده است و چه زمانی سوء استفاده از اطلاعات طبقه بندی شده صورت گرفته است. توضیح کامل به ویژه در حال حاضر با توجه به تحولات اخیر در مورد گفتگوهای «غیررسمی» که دولت با ایران در رابطه با برنامه هستهای این کشور انجام داده، بسیار حیاتی است. سایت یوآنی |
| | |
| | == مصاحبه با فاکسنیوز == |
| | سناتور جوزف لیبرمن روز ۳ اسفند در مصاحبه با تلویزیون فاکس نیوز گفت: زمان آن است که ما علیه مقرات مقرات فرماندهی جنگی که متعلق به رژیم ایران و سپاه پاسداران است تهاجم کنیم. |
| | |
| | مجری فاکس نیوز: میخواهم از سناتور سابق ایالت کانتیکات و رئیس بنیاد اتحاد علیه ایران اتمی و کاندید پیشین معاونت ریاستجمهوری و نویسنده کتاب سنتریست سالوشن سؤال میکنم. اخیراً کیتی مک فارلن (مشاور پیشین امنیت ملی زمان ترامپ. م) در برنامه ما بود و گفت قرار است یکی از کشتیهای ما را غرق کنند و این زمانی است که خواهیم دید که پرزیدنت بایدن و آمریکا و جامعه دفاعی ما نهایتاً به حوثیها بگویند دیگر بس است. پاسخ شما چیست؟ |
| | |
| | سناتور جو لیبرمن: امیدوارم تا آنزمان منتظر نمانیم. برای من کاملاً روشن است که چه خبر است (رژیم). ایران در خاورمیانه علیه ما و متحدان ما و اسراییل و جهان عرب اعلام جنگ کرده است و آنها این جنگ را توسط نیروهای تروریستی خود اعم از حماس، حزبالله، حوثیها و دیگر شبهنظامیان پیش میبرد که ماههاست موشکها را علیه سربازان آمریکایی در عراق و سوریه شلیک میکنند. |
| | |
| | اکنون زمان آن است که پاسخ دهیم و مقابله کنیم، آمریکا آنرا دفاع از خود میخواند ولی واقعیت این است که این دفاع از خود نیازمند بیش از این است. |
| | [[پرونده:جو لیبرمن ۱.JPG|بندانگشتی|'''جوزف لیبرمن''']] |
| | زمان آن است که ما دست به تهاجم بزنیم از اینکه دیروز به حوثیها ضربه زدیم خوشحالم ولی فکر میکنم برایمان دیگر زمان آن گذشته است و باید شروع به زدن مقرات فرماندهی و جنگی که متعلق به رژیم ایران و سپاه پاسداران است اقدام کنیم. زیرا تا زمانیکه آنها را مجبور به پرداخت هزینه نکنیم آنها بهدنبال سربازان ما خواهند آمد و آنها را در خاورمیانه خواهند کشت و یکی از کشتیهای ما را در آبهای آن منطقه خواهند زد و ما نمیتوانیم اجازه دهیم چنین چیزی اتفاق بیفتد. |
| | |
| | == انعکاسات درگذشت لیبرمن == |
| | |
| | === مریم رجوی === |
| | فقدان سناتور لیبرمن را به همسرش هادسا،خانواده و دوستان او و مردم آمریکا تسلیت میگویم و برای همسرش هادسا شکیبایی آرزو میکنم. لیبرمن مرد بزرگی که در چند دهه گذشته در میان سیاستمداران آمریکایی قاطعترین سیاست را علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران پیش میبرد و در ۳دهه گذشته از مقاومت ایران حمایت میکرد. او در سختترین شرایط به یاری مجاهدین در اشرف و لیبرتی شتافت و هرکاری توانست برای حفظ امنیت و انتقال امن و سالم آنها به خارج از عراق به عمل آورد. با قدردانی از حمایتهای بیدریغ، مستمر و ارزشمند سناتور لیبرمن فقید از مقاومت ایران، در این لحظات من و اعضای مقاومت بهویژه مجاهدین در اشرف۳ در غم هادسای عزیز شریک هستیم.<ref>[https://m.mojahedin.org/id/366ccdc5-9878-4a9f-a2bd-b3cf83e29877 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران به نقل از توییتر خانم مریم رجوی]</ref> |
| | |
| | === جو بایدن === |
| | سایت کاخسفید ۹فروردین ۱۴۰۳ |
| | |
| | جو بایدن شخصاً دربارهٔ درگذشت سناتور لیبرمن نوشت: «جو لیبرمن و من بهمدت ۲۰ سال در سنای آمریکا (بودیم). سناتور لیبرمن در اعتقاداتش پایبند و استوار بود...». |
| | |
| | سخنگوی کاخسفید اعلام کرد: رئیسجمهور آمریکا در تماس با هاداسا لیبرمن فقدان جو لیبرمن را به او و خانواده لیبرمن تسلیت گفته است. وی افزود: «رئیسجمهور و سناتور لیبرمن بهمدت ۲۰ سال با هم در سنای ایالات متحده خدمت کردند. سناتور لیبرمن با پایبندی به اصول، ثباتقدم و نترس از آنچه که اعتقاد داشت درست است دفاع میکرد». |
| | |
| | === بیل کلینتون === |
| | بیل کلینتون رئیسجمهور سابق آمریکا از سوی خودش و هیلاری کلینتون نوشت: «بعد از آنکه من بهمدت هشت سال بهعنوان رئیسجمهور با (جو لیبرمن) کار کردم، هیلاری مفتخر بود همراه با او در سنا خدمت کند. وی بهمدت ۲۴سال بهخوبی مردم کانتیکت را نمایندگی کرد و همواره بر اعتقاداتش پایبند بود». |
| | |
| | === جرج بوش === |
| | جرج بوش رئیسجمهور سابق آمریکا اعلام کرد «جو (لیبرمن) یک آمریکایی خوب و یکی از شایستهترین افرادی بود که در زمان اقامتم در واشنگتن ملاقات کردم... چه در شکست و چه در پیروزی، جو لیبرمن همیشه یک شخص محترم بود». |
| | |
| | === ال گور === |
| | ال گور معاون پیشین رئیسجمهور و کاندیدای ریاستجمهوری بههمراه جو لیبرمن بهعنوان معاونش در سال ۲۰۰۰، نوشت: «او یک رهبر بهواقع با استعداد بود که شخصیت مهربان و ارادهٔ قویاش، او را به نیرویی قابل اتکا تبدیل میکرد... باعث افتخار بود که در مسیر مبارزات انتخاباتی در کنار او بودم. من برای همیشه قدردان تلاشهای خستگیناپذیرش برای ساختن آیندهیی بهتر خواهم بود». |
| | |
| | === سناتور میچ مککانل === |
| | بیانیهٔ سناتور میچ مککانل رهبر جمهوریخواهان در سنای آمریکا: «امروز، من به کل سنا میپیوندم تا به همسر سناتور لیبرمن، هاداسا، فرزندان و نوههای او و تمام خانواده لیبرمن در سوگ یک دولتمرد برجسته و پرافتخار تسلیت بگویم». |
| | |
| | === سناتور چاک شومر === |
| | سناتور چاک شومر رهبر دموکراتها در سنای آمریکا اعلام کرد: «از شنیدن خبر درگذشت همکار سابقمان، سناتور جو لیبرمن، شوکه شدم. قلب من با همسر او هاداسا و خانواده لیبرمن است و برای همه کسانی که او را میشناختند و دوستش داشتند دعا میکنم». |
| | |
| | === آلخو ویدال کوادراس === |
| | دکتر آلخو ویدال کوادراس معاون اول پیشین پارلمان اروپا و رئیس کمیتهٔ بینالمللی در جستجوی عدالت با ابراز تسلیتهای صمیمانه به خانواده سناتور جو لیبرمن نوشت: او مردی با جایگاه بالای سیاسی، بسیار خوشقلب و حامی بزرگ مقاومت ایران در برابر دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران بود». |
| | |
| | === خبرگزاری رویتر === |
| | خبرگزاری رویترز در گزارشی زیر عنوان «سناتور پیشین جو لیبرمن در سن ۸۲سالگی درگذشت»، تصاویری را از سناتور لیبرمن منتشر کرد و نوشت: |
| | |
| | «سناتور پیشین ایالات متحده طی مراسمی در کمپ اشرف۳ مقر سازمان مجاهدین خلق ایران در مانز در آلبانی در ۱۳ژوئیه۲۰۱۹ سخنرانی کرد. |
| | |
| | در ۱۹سپتامبر۲۰۲۳ این سناتور پیشین ایالات متحده خود را آمادهٔ سخنرانی میکند در حالی که ایرانیان مقیم آمریکا و دیگران در تظاهراتی در نزدیکی مقر ملل متحد در اعتراض به دیدار ابراهیم رئیسی رئیسجمهور (رژیم) ایران در شهر نیویورک آماده میکنند. |
| | |
| | === فاکس نیوز === |
| | فاکس نیوز زیر عنوان: «جو لیبرمن در سن ۸۲ سالگی یک میراث سیاسی از خود بر جای میگذارد»، همراه با تصویری از سخنرانی جو لیبرمن در کنفرانس ۱۷اوت۲۰۲۲ دفتر شورای ملی مقاومت در واشنگتن، نوشت: «سناتور پیشین جو لیبرمن در پنلی بهمیزبانی دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در واشنگتن دیسی سخنرانی کرد. دفتر نمایندگی این شورا در آمریکا این کنفرانس را بهمناسبت ۲۰مین سالگرد اولین کنفرانس مطبوعاتی خود در سال۲۰۰۲ دربارهٔ تهدید برنامهٔ تسلیحات اتمی (رژیم) ایران برگزار کرد». |
| | |
| | === پولیتیکو === |
| | پولیتیکو در گزارشی تحت عنوان «جو لیبرمن، کاندیدای معاون ریاستجمهوری سال۲۰۰۰ در سن ۸۲سالگی درگذشت» با انتشار عکسی از سخنرانی سناتور لیبرمن در تظاهرات نیویورک، نوشت: «جو لیبرمن در این تظاهرات در سال۲۰۱۹ خواهان تغییر رژیم در ایران شد». |
| | |
| | === واشنگتن پست === |
| | واشنگتنپست نوشت: جوزف لیبرمن، سناتور استوار و مستقلی بود که پس از چهار دوره سناتور بودن برای بهعهده گرفتن پست معاونت رئیسجمهور در سال ۲۰۰۰ کاندیدا شد. او به موضعگیریهای عمومی در مورد مسائل سیاسی ادامه داد. . |
| | |
| | سایت آلگماینرنوشت: لیبرمن نامزد معاونت ریاستجمهوری حزب دموکرات در انتخابات سال ۲۰۰۰ و طرفدار مخالفان رژیم ایران بود که بهدنبال سرنگونی رژیم حاکم در تهران هستند. |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| <references /><references />
| |