۶٬۵۵۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''صادق هدایت''' ، (زادهی ۲۸ بهمن ۱۲۸۱، تهران – درگذشتهی ۱۹ فروردین ماه ۱۳۳۰...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== تولد و خانواده == | == تولد و خانواده == | ||
صادق هدایت، در ۲۸ بهمنماه ۱۲۸۱، در خانوادهای نامدار متولد شد. پدرش هدایتقلیخان اعتضادالملک از رجال سیاسی قاجار بود. مادر او زیورالملوک، دختر حسینقلی مخبرالدوله، از سیاستمداران سرشناس در دوران '''[[ناصرالدین شاه]]''' به شمار میآمد. صادق هدایت دارای دو خواهر بزرگتر از خود و همچنین دو برادر بزرگتر به نامهای عیسی خان و محمود خان بود؛ و یک خواهر کوچکتر از خود نیز داشت. برادران صادق هدایت دارای طبع ادبی و هنری بودند؛ و مناصب مختلفی هم در دستگاه سیاسی کشور داشتند. سپهبد حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر '''[[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]]'''، شوهر خواهر صادق هدایت بود. | صادق هدایت، در ۲۸ بهمنماه ۱۲۸۱، در خانوادهای نامدار متولد شد. پدرش هدایتقلیخان اعتضادالملک از رجال سیاسی قاجار بود. مادر او زیورالملوک، دختر حسینقلی مخبرالدوله، از سیاستمداران سرشناس در دوران '''[[ناصرالدین شاه]]''' به شمار میآمد. صادق هدایت دارای دو خواهر بزرگتر از خود و همچنین دو برادر بزرگتر به نامهای عیسی خان و محمود خان بود؛ و یک خواهر کوچکتر از خود نیز داشت. برادران صادق هدایت دارای طبع ادبی و هنری بودند؛ و مناصب مختلفی هم در دستگاه سیاسی کشور داشتند. سپهبد حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر '''[[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]]'''، شوهر خواهر صادق هدایت بود.<ref name=":0">[https://arga-mag.com/392607/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA زندگینامه صادق هدایت - سایت آرگا]</ref> | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
صادق هدایت در سن ۶ سالگی، با ورود به مدرسه علمیه تهران، تحصیلات ابتدایی خود را آغاز کرد و در همین اوقات با انتشار روزنامهی دیواری ''ندای اموات''، استعداد خود را نمایان کرد. دوران دبیرستان صادق هدایت در مدرسه دارالفنون بود که به خاطر بیماری چشمدرد مجبور به ترک مدرسه شد؛ اما سال بعد در مدرسه ''سنلویی'' که متعلق به فرانسویها بود، تحصیلات خود را ادامه داد. در واقع مدرسهی سنلویی، سرآغاز اشنایی صادق هدایت با ادبیات جهان بود. | صادق هدایت در سن ۶ سالگی، با ورود به مدرسه علمیه تهران، تحصیلات ابتدایی خود را آغاز کرد و در همین اوقات با انتشار روزنامهی دیواری ''ندای اموات''، استعداد خود را نمایان کرد. دوران دبیرستان صادق هدایت در مدرسه دارالفنون بود که به خاطر بیماری چشمدرد مجبور به ترک مدرسه شد؛ اما سال بعد در مدرسه ''سنلویی'' که متعلق به فرانسویها بود، تحصیلات خود را ادامه داد. در واقع مدرسهی سنلویی، سرآغاز اشنایی صادق هدایت با ادبیات جهان بود.<ref name=":1">[https://www.kojaro.com/2021/8/28/192292/sadegh-hedayat-biography/ صادق هدایت کیست؟ بیوگرافی و آثار - سایت کجارو]</ref> | ||
== گیاهخواری == | == گیاهخواری == | ||
صادق هدایت در آغاز جوانی به گیاهخواری روی آورد. او از همان خردسالی دارای روحیهی عمیق انسانی نسبت به حیوانات و طبیعت بود. صادق هدایت در دوران تحصیلات متوسطه، کتابچهای را با نام انسان و حیوان منتشر کرد؛ و پس از سه سال، کتاب فواید گیاهخواری را در برلین به چاپ رساند. او تغذیه از خوراک خونین را مانع و سد پیشرفت اخلاقی انسان و باعث خونریزی و درندگی میدانست؛ و خودش هم تا آخر عمر گیاهخوار باقی ماند. نویسنده مشهور بزرگ علوی در باره گیاهخواری صادق هدایت نوشته است:<blockquote>«یکبار دیدم که در کافه لالهزار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی میگفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشمهایش سرخ شد، عرق به پیشانیاش نشست و داشت قی میکرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد.!» | صادق هدایت در آغاز جوانی به گیاهخواری روی آورد. او از همان خردسالی دارای روحیهی عمیق انسانی نسبت به حیوانات و طبیعت بود. صادق هدایت در دوران تحصیلات متوسطه، کتابچهای را با نام انسان و حیوان منتشر کرد؛ و پس از سه سال، کتاب فواید گیاهخواری را در برلین به چاپ رساند. او تغذیه از خوراک خونین را مانع و سد پیشرفت اخلاقی انسان و باعث خونریزی و درندگی میدانست؛ و خودش هم تا آخر عمر گیاهخوار باقی ماند. نویسنده مشهور بزرگ علوی در باره گیاهخواری صادق هدایت نوشته است:<blockquote>«یکبار دیدم که در کافه لالهزار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی میگفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشمهایش سرخ شد، عرق به پیشانیاش نشست و داشت قی میکرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد.!»<ref name=":1" /> </blockquote> | ||
== سفر به اروپا == | == سفر به اروپا == | ||
صادق هدایت در سال ۱۳۰۳، پس از پایان تحصیلات در مدرسه سنلویی، با نخستین گروه اعزامی دانشجویان به اروپا، عازم بلژیک شد؛ و در رشته ریاضیات ادامه تحصیل داد. | صادق هدایت در سال ۱۳۰۳، پس از پایان تحصیلات در مدرسه سنلویی، با نخستین گروه اعزامی دانشجویان به اروپا، عازم بلژیک شد؛ و در رشته ریاضیات ادامه تحصیل داد.<ref name=":2">[https://www.daneshchi.ir/%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1/ تحقیق در مورد زندگی صادق هدایت - سایت دانشچی]</ref> | ||
صادق هدایت از وضعیت تحصیل و رشتهی تحصیلیاش در کشور بلژیک ناراضی بود و به دنبال آن بود که به پاریس که مرکز تمدن غرب بود، برود؛ و بالاخره در اسفندماه ۱۳۰۵، پس از تغییر رشته و و تلاش فراوان به پاریس منتقل شد. | صادق هدایت از وضعیت تحصیل و رشتهی تحصیلیاش در کشور بلژیک ناراضی بود و به دنبال آن بود که به پاریس که مرکز تمدن غرب بود، برود؛ و بالاخره در اسفندماه ۱۳۰۵، پس از تغییر رشته و و تلاش فراوان به پاریس منتقل شد.<ref>[https://taaghche.com/author/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA صادق هدایت - سایت طاقچه]</ref> | ||
او در همین دوران نیز داستانی را با نام ''مرگ،'' در مجلهی ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد، منتشر کرد؛ و مقالهای را نیز با نام ''جادوگری در ایران،'' در مجلهی لهویل دلیس، شمارهی ۷۹ به چاپ رساند. صادق هدایت در نخستین سال اقامت خود در پاریس، نسخهی کاملتری از کتاب ''انسان و حیوان''، به چاپ رساند. | او در همین دوران نیز داستانی را با نام ''مرگ،'' در مجلهی ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد، منتشر کرد؛ و مقالهای را نیز با نام ''جادوگری در ایران،'' در مجلهی لهویل دلیس، شمارهی ۷۹ به چاپ رساند. صادق هدایت در نخستین سال اقامت خود در پاریس، نسخهی کاملتری از کتاب ''انسان و حیوان''، به چاپ رساند.<ref name=":2" /> | ||
=== '''خودکشی نافرجام''' === | === '''خودکشی نافرجام''' === | ||
صادق هدایت در سال ۱۳۰۷، اقدام به خودکشی کرد. او خودش را از پلی به رودخانه مارن فرانسه انداخت؛ اما توسط سرنشینان قایقی نجات یافت. نزدیکان صادق هدایت دلیل خودکشی نخست او را برخی از مسائل عاطفی میدانند؛ اما خودش در این باره با زبان طنز تلخ، به بردادرش محمود مینویسد: «یک دیوانگی کردم، بهخیر گذشت.» | صادق هدایت در سال ۱۳۰۷، اقدام به خودکشی کرد. او خودش را از پلی به رودخانه مارن فرانسه انداخت؛ اما توسط سرنشینان قایقی نجات یافت. نزدیکان صادق هدایت دلیل خودکشی نخست او را برخی از مسائل عاطفی میدانند؛ اما خودش در این باره با زبان طنز تلخ، به بردادرش محمود مینویسد: «یک دیوانگی کردم، بهخیر گذشت.» | ||
به هرحال این خودکشی ناموفق الهامبخش نخستین داستانها و نمایشنامههای معروف او است. هدایت پس از این خودکشی، آثاری همچون: پروین دختر ساسان، زندهبهگور و مادلن، را خلق کرد که منجر به دوستی او با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی گردید؛ و تشکیل حلقه دوستی، معروف به ''ربعه'' رقم خورد. صادق هدایت کمی پس از این ماجرا یکبار دیگر تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرد؛ و به تهران بازگشت. او با بیرغبتی در بانک ملی برای امرار معاش و گذران زندگی مشغول به کار شد. | به هرحال این خودکشی ناموفق الهامبخش نخستین داستانها و نمایشنامههای معروف او است. هدایت پس از این خودکشی، آثاری همچون: پروین دختر ساسان، زندهبهگور و مادلن، را خلق کرد که منجر به دوستی او با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی گردید؛ و تشکیل حلقه دوستی، معروف به ''ربعه'' رقم خورد. صادق هدایت کمی پس از این ماجرا یکبار دیگر تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرد؛ و به تهران بازگشت. او با بیرغبتی در بانک ملی برای امرار معاش و گذران زندگی مشغول به کار شد.<ref name=":1" /> | ||
== ممنوعالقلم == | == ممنوعالقلم == | ||
میتوان گفت سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴، دوران شکوفایی فعالیت صادق هدایت است. وی پس از همکاری در نگارش مجموعهی ''انیران'' ، همراه با بزرگ علوی و علی شیرازپور پرتو، مجموعهی سایهروشن، نمایشنامه مازیار و کتاب وغوغ ساهاب را منتشر کرد. وغوغ ساهاب کتابی طنز با محتوای انتقادی و سیاسی بود، که انتشار آن باعث شد تا صادق هدایت با حکم مستقیم وزیر معارف وقت، ممنوعالقلم شود. بنابراین صادق هدایت نخستین نویسندهی تاریخ ایران است که زیر تیغ سانسور رفت. با این وجود تعداد زیادی از کتابهای او شامل مجموعه سه قطره خون، گرداب، دون ژوآن کرج، علویه خانم و سفرنامه اصفهان در همین دوران ممنوعالقلمی منتشر شد. | میتوان گفت سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴، دوران شکوفایی فعالیت صادق هدایت است. وی پس از همکاری در نگارش مجموعهی ''انیران'' ، همراه با بزرگ علوی و علی شیرازپور پرتو، مجموعهی سایهروشن، نمایشنامه مازیار و کتاب وغوغ ساهاب را منتشر کرد. وغوغ ساهاب کتابی طنز با محتوای انتقادی و سیاسی بود، که انتشار آن باعث شد تا صادق هدایت با حکم مستقیم وزیر معارف وقت، ممنوعالقلم شود. بنابراین صادق هدایت نخستین نویسندهی تاریخ ایران است که زیر تیغ سانسور رفت. با این وجود تعداد زیادی از کتابهای او شامل مجموعه سه قطره خون، گرداب، دون ژوآن کرج، علویه خانم و سفرنامه اصفهان در همین دوران ممنوعالقلمی منتشر شد.<ref name=":1" /> | ||
== سفر به هند == | == سفر به هند == | ||
صادق هدایت با دعوت علی شیرازپور پرتو، در سال ۱۳۱۵، عازم بمبئی شد؛ و در منزل او ساکن گردید. او در بمبئی با آموختن زبان پهلوی نزد دانشمندان پارسی، توانست کتاب کارنامه اردشیر بابکان را از زبان پهلوی به فارسی ترجمه کند. نقطه اوج نویسندگی صادق هدایت در این دوران، انتشار نسخه خطی بوف کور و انتشار آن برای نخستین بار در هند بود که برجستهترین اثر او به شمار میآید. | صادق هدایت با دعوت علی شیرازپور پرتو، در سال ۱۳۱۵، عازم بمبئی شد؛ و در منزل او ساکن گردید. او در بمبئی با آموختن زبان پهلوی نزد دانشمندان پارسی، توانست کتاب کارنامه اردشیر بابکان را از زبان پهلوی به فارسی ترجمه کند. نقطه اوج نویسندگی صادق هدایت در این دوران، انتشار نسخه خطی بوف کور و انتشار آن برای نخستین بار در هند بود که برجستهترین اثر او به شمار میآید. | ||
صادق هدایت در سال ۱۳۱۹، به تهران بازگشت. او از کار بانک ملی استعفا داد؛ و در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. فعالیت و کار نویسندگی صادق هدایت در این دوران نیز ادامه یافت؛ اما همچنان چند تا از آثار او از جمله کتاب بوف کور ممنوعالانتشار بود. | صادق هدایت در سال ۱۳۱۹، به تهران بازگشت. او از کار بانک ملی استعفا داد؛ و در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. فعالیت و کار نویسندگی صادق هدایت در این دوران نیز ادامه یافت؛ اما همچنان چند تا از آثار او از جمله کتاب بوف کور ممنوعالانتشار بود.<ref name=":1" /> | ||
=== '''شرح حال از زبان خودش''' === | === '''شرح حال از زبان خودش''' === | ||
صادق هدایت با شکستهنفسی و با زبان طنز در شرح حال خود مینویسد:<blockquote>«...از این گذشته'''،''' شرح حال من هیچ نکته برجستهای در بر ندارد؛ نه پیشامد قابل توجهی در آن رخ داده، نه عنوانی داشتهام، نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بودهام؛ بلکه برعکس، همیشه با عدم موفقیت روبهرو شدهام. در اداراتی که کار کردهام، همیشه عضو مبهم و گمنامی بودهام و رؤسایم از من دل خونی داشتهاند؛ بهطوری که هروقت استعفا دادهام، با شادی هذیانآوری پذیرفته شده است. رویهمرفته، -موجود وازده بیمصرف-، قضاوت محیط درباره من است؛ و شاید هم حقیقت در همین باشد.» | صادق هدایت با شکستهنفسی و با زبان طنز در شرح حال خود مینویسد:<blockquote>«...از این گذشته'''،''' شرح حال من هیچ نکته برجستهای در بر ندارد؛ نه پیشامد قابل توجهی در آن رخ داده، نه عنوانی داشتهام، نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بودهام؛ بلکه برعکس، همیشه با عدم موفقیت روبهرو شدهام. در اداراتی که کار کردهام، همیشه عضو مبهم و گمنامی بودهام و رؤسایم از من دل خونی داشتهاند؛ بهطوری که هروقت استعفا دادهام، با شادی هذیانآوری پذیرفته شده است. رویهمرفته، -موجود وازده بیمصرف-، قضاوت محیط درباره من است؛ و شاید هم حقیقت در همین باشد.»<ref>[https://seemorgh.com/culture/literature/literature-papers/227767-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-64-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2 بیوگرافی صادق هدایت - سایت سیمرغ]</ref> </blockquote> | ||
=== '''جنگ جهانی دوم''' === | === '''جنگ جهانی دوم''' === | ||
گرماگرم سالهای جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، منجر به باز شدن فضای سیاسی کشور شد. این واقعه فرصت مناسبی برای اهل قلم و روشنفکران ایجاد کرد تا به وظیفهی اجتماعی خود عمل کنند. صادق هدایت نیز با استفاده از این فرصت، کتاب معروف سگ ولگرد، چند اثر ترجمه از فرانتس کافکا و زبان پهلوی، داستان بلند حاجیآقا و مجموعهی ولنگاری را منتشر کرد که شدتگیری روح انتقادی او در این آثار مشهود بود. صادق هدایت در همین دوران برای شرکت در انجمن ادبی ایران و شوروی عازم تاشکند شد که در جریان این سفر، مورد تقدیر ادیبان و اهل هنر قرار گرفت. | گرماگرم سالهای جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، منجر به باز شدن فضای سیاسی کشور شد. این واقعه فرصت مناسبی برای اهل قلم و روشنفکران ایجاد کرد تا به وظیفهی اجتماعی خود عمل کنند. صادق هدایت نیز با استفاده از این فرصت، کتاب معروف سگ ولگرد، چند اثر ترجمه از فرانتس کافکا و زبان پهلوی، داستان بلند حاجیآقا و مجموعهی ولنگاری را منتشر کرد که شدتگیری روح انتقادی او در این آثار مشهود بود. صادق هدایت در همین دوران برای شرکت در انجمن ادبی ایران و شوروی عازم تاشکند شد که در جریان این سفر، مورد تقدیر ادیبان و اهل هنر قرار گرفت. | ||
از تاثیرات مهم دوران پس از جنگ جهانی دوم، گرایش و تمایل عدهی زیادی از نویسندگان و روشنفکران جامعه به '''حزب توده ایران''' بود. در این میان بزرگ علوی و عبدالحسین نوشین به عضویت این حزب درآمدند. هرچند که برخی تفکرات صادق هدایت را متأثر از حزب توده میدانند، اما او هرگز به عضویت این حزب درنیامد؛ ولی از طرفی هم مقالاتی از او با نام مستعار در نشریهی وابسته حزب توده منتشر گردید. | از تاثیرات مهم دوران پس از جنگ جهانی دوم، گرایش و تمایل عدهی زیادی از نویسندگان و روشنفکران جامعه به '''[[حزب توده ایران]]''' بود. در این میان بزرگ علوی و عبدالحسین نوشین به عضویت این حزب درآمدند. هرچند که برخی تفکرات صادق هدایت را متأثر از حزب توده میدانند، اما او هرگز به عضویت این حزب درنیامد؛ ولی از طرفی هم مقالاتی از او با نام مستعار در نشریهی وابسته حزب توده منتشر گردید.<ref name=":1" /> | ||
=== '''گروه ربعه''' === | === '''گروه ربعه''' === | ||
ربعه نام گروهی از نویسندگان روشنفکر و نوگرا بود که در رویارویی با گروه ادبای سبعه تشکیل شد. گروه سبعه شامل نویسندگان و ادبای با سابقه و سرشناس زمانه بود که متمایل به سنتها بودند؛ و از بین آنها میتوان به '''[[محمدتقی بهار|ملکالشعرای بهار]]'''، '''ا'''قبال آشتیانی و بدیعالزمان فروزانفر اشاره کرد. | ربعه نام گروهی از نویسندگان روشنفکر و نوگرا بود که در رویارویی با گروه ادبای سبعه تشکیل شد. گروه سبعه شامل نویسندگان و ادبای با سابقه و سرشناس زمانه بود که متمایل به سنتها بودند؛ و از بین آنها میتوان به '''[[محمدتقی بهار|ملکالشعرای بهار]]'''، '''ا'''قبال آشتیانی و بدیعالزمان فروزانفر اشاره کرد. | ||
از دیدگاه جریان روشنگری و روشنفکری ایران در دههی ۱۳۳۰، و گروه ربعه که کانون مرکزی این جریان بود، گروه سبعه از افرادی مرتجع و کهنهپرست و گاهی هم پرادعا تشکیل شده بود. بنابراین صادق هدایت، بزرگ علوی، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد گروهی بهنام ربعه را تشکیل دادند که نوعی مخالفت و دهنکجی به اعضای گروه سبعه به حساب میآمد. گروه ربعه بعدها گسترش پیدا کرد؛ و شخصیتهای هنری دیگری نظیر: '''[[نیما یوشیج]]'''، عبدالحسین نوشین، محمد مقدم، ذبیح بهروز، غلامحسین مینباشیان و پرویز ناتل خانلری نیز به این گروه پیوستند. بزرگ علوی در این باره در خاطراتش مینویسد:<blockquote>«مسعود فرزاد برادر زن سعید نفیسی بود؛ و گاهی برای اینکه خودی نشان بدهد، به خانه شوهر خواهرش میرفت. هر هفته آنجا فاضلان و سردمداران ادب جمع میشدند؛ فرزاد ما را هم همراه خود میبرد. ما جوجهنویسندگان تازه از تخم درآمده، میخواستیم سری توی سرها دربیاوریم. ما چهار نفر بودیم و آنها هفت نفر، آنها را ادبای سبعه مینامیدند. شمع مجلس ما صادق هدایت بود. روزی مسعود فرزاد به شوخی گفت: اگر آنها ادبای سبعه هستند، ما هم ادبای ربعه هستیم. گفتم: آخر ربعه که معنی ندارد. گفت: عوضش قافیه دارد؛ دیگر معنی لازم نیست.» | از دیدگاه جریان روشنگری و روشنفکری ایران در دههی ۱۳۳۰، و گروه ربعه که کانون مرکزی این جریان بود، گروه سبعه از افرادی مرتجع و کهنهپرست و گاهی هم پرادعا تشکیل شده بود. بنابراین صادق هدایت، بزرگ علوی، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد گروهی بهنام ربعه را تشکیل دادند که نوعی مخالفت و دهنکجی به اعضای گروه سبعه به حساب میآمد. گروه ربعه بعدها گسترش پیدا کرد؛ و شخصیتهای هنری دیگری نظیر: '''[[نیما یوشیج]]'''، عبدالحسین نوشین، محمد مقدم، ذبیح بهروز، غلامحسین مینباشیان و پرویز ناتل خانلری نیز به این گروه پیوستند. بزرگ علوی در این باره در خاطراتش مینویسد:<blockquote>«مسعود فرزاد برادر زن سعید نفیسی بود؛ و گاهی برای اینکه خودی نشان بدهد، به خانه شوهر خواهرش میرفت. هر هفته آنجا فاضلان و سردمداران ادب جمع میشدند؛ فرزاد ما را هم همراه خود میبرد. ما جوجهنویسندگان تازه از تخم درآمده، میخواستیم سری توی سرها دربیاوریم. ما چهار نفر بودیم و آنها هفت نفر، آنها را ادبای سبعه مینامیدند. شمع مجلس ما صادق هدایت بود. روزی مسعود فرزاد به شوخی گفت: اگر آنها ادبای سبعه هستند، ما هم ادبای ربعه هستیم. گفتم: آخر ربعه که معنی ندارد. گفت: عوضش قافیه دارد؛ دیگر معنی لازم نیست.»<ref name=":1" /> </blockquote>صادق هدایت در جمع چنین شخصیتهای روشنفکر و مشهوری، جایگاه ویژهای داشت. تاجایی که مجتبی مینوی در کتاب یادبود صادق هدایت مینویسد: <blockquote>«ما با تعصب جنگ میکردیم؛ و برای تحصیل آزادی میکوشیدیم؛ و مرکز دایرهی ما صادق هدایت بود.»<ref name=":3">[https://fidibo.com/books/author/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA صادق هدایت - سایت فیدیبو]</ref> </blockquote> | ||
== ممنوعالانتشار آثار هدایت == | == ممنوعالانتشار آثار هدایت == | ||
خیلی از آثار صادق هدایت، هم پیش از '''انقلاب''' '''ضدسلطنتی''' و هم در دوران جمهوری اسلامی، ممنوعالانتشار بودهاند. نخستین بار در سال ۱۳۸۴، انتشار دو کتاب حاجیآقا و بوف کور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ممنوع شد؛ و در سال ۱۳۸۵، نیز چاپ و انتشار مجدد همهی کتابهای صادق هدایت، بدون نظارت و بررسی به حالت تعلیق درآمد، ولی در همین سالهای اخیر و با واسطهگری برادرزادهاش جهانگیر هدایت، برخی از آثار او البته با سانسور و وارسی فراوان به چاپ رسیده است. صادق هدایت خودش در آن روزگار در این باره، طی نامهای به شهید نورایی مینویسد:<blockquote>«شنیدم اخیراً یکی دیگر از آثار جاودانی حقیر را بدون اجازه چاپ کردهاند! البته با اغلاط و افتادگی و مسخرگی و سانسور اسلامی و اخلاقی. نمیدانم چرا با دیگران این شوخیها را نمیکنند؟»</blockquote>البته هیچکس نمیتواند مانع و سد هنر بشود، زیرا چاپ نسخههای اصلی کتابهای صادق هدایت، توسط انتشارات زیرزمینی منتشر میشود؛ و توزیع این کتابها هم به وسیلهی دستفروشها به سادگی انجام میگیرد. | خیلی از آثار صادق هدایت، هم پیش از [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب''' '''ضدسلطنتی''']] و هم در دوران جمهوری اسلامی، ممنوعالانتشار بودهاند. نخستین بار در سال ۱۳۸۴، انتشار دو کتاب حاجیآقا و بوف کور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ممنوع شد؛ و در سال ۱۳۸۵، نیز چاپ و انتشار مجدد همهی کتابهای صادق هدایت، بدون نظارت و بررسی به حالت تعلیق درآمد، ولی در همین سالهای اخیر و با واسطهگری برادرزادهاش جهانگیر هدایت، برخی از آثار او البته با سانسور و وارسی فراوان به چاپ رسیده است. صادق هدایت خودش در آن روزگار در این باره، طی نامهای به شهید نورایی مینویسد:<blockquote>«شنیدم اخیراً یکی دیگر از آثار جاودانی حقیر را بدون اجازه چاپ کردهاند! البته با اغلاط و افتادگی و مسخرگی و سانسور اسلامی و اخلاقی. نمیدانم چرا با دیگران این شوخیها را نمیکنند؟»</blockquote>البته هیچکس نمیتواند مانع و سد هنر بشود، زیرا چاپ نسخههای اصلی کتابهای صادق هدایت، توسط انتشارات زیرزمینی منتشر میشود؛ و توزیع این کتابها هم به وسیلهی دستفروشها به سادگی انجام میگیرد.<ref name=":1" /> | ||
== ایدئولوژی و تفکرات == | == ایدئولوژی و تفکرات == | ||
ایدئولوژی و طرز تفکر صادق هدایت و دیدگاهی که به زندگی دارد، با وجود آزاداندیشی و جدا از سنتها و اعتقادات، متعهد بودن به انسان و علاقهمندی به ایران است. دنیایی که او تصویر میکند، با وجود همهی تاریکیها و ترسها، فاقد از وجوه انسانی نیست. بیتردید صادق هدایت در ورای داستانهای رازگونه و بینش واقعگرایانه خود، تصویری دیگر از جامعهی ایرانی دارد. جامعهای که دارای یک آرمان از دسترفته است. آرمانی که حتی تا آخرین لحظات زندگی نیز از یاد نمیبرد. | ایدئولوژی و طرز تفکر صادق هدایت و دیدگاهی که به زندگی دارد، با وجود آزاداندیشی و جدا از سنتها و اعتقادات، متعهد بودن به انسان و علاقهمندی به ایران است. دنیایی که او تصویر میکند، با وجود همهی تاریکیها و ترسها، فاقد از وجوه انسانی نیست. بیتردید صادق هدایت در ورای داستانهای رازگونه و بینش واقعگرایانه خود، تصویری دیگر از جامعهی ایرانی دارد. جامعهای که دارای یک آرمان از دسترفته است. آرمانی که حتی تا آخرین لحظات زندگی نیز از یاد نمیبرد.<ref name=":1" /> | ||
صادق هدایت از اوضاع کشور و دیدن زندگی مردم رنج میکشید. او با وجود اینکه در خانوادهای نامدار و مرفع بهدنیا آمده بود، شناخت بسیار عمیقی از شیوهی زندگی مردم کوچه و بازار داشت. صادق هدایت آنچنان مسائل و مشکلات زندگی تودههای مردم را نظارت میکرد، که انگار سالیان در بین آنها زندگی کرده است. در واقع او در عین دوری، با مردم زندگی میکرد؛ و هرگز از حال و روز مردم غافل نمیشد. | صادق هدایت از اوضاع کشور و دیدن زندگی مردم رنج میکشید. او با وجود اینکه در خانوادهای نامدار و مرفع بهدنیا آمده بود، شناخت بسیار عمیقی از شیوهی زندگی مردم کوچه و بازار داشت. صادق هدایت آنچنان مسائل و مشکلات زندگی تودههای مردم را نظارت میکرد، که انگار سالیان در بین آنها زندگی کرده است. در واقع او در عین دوری، با مردم زندگی میکرد؛ و هرگز از حال و روز مردم غافل نمیشد.<ref name=":3" /> | ||
=== '''تأثیرگذاری صادق هدایت''' === | === '''تأثیرگذاری صادق هدایت''' === | ||
صادق هدایت از تاثیرگذارترین نویسندگان تاریخ ایران بر روند نوگرایی است. صادق هدایت نهتنها انقلابی در داستاننویسی فارسی ایجاد کرد، بلکه جهانبینی، سبک و شیوهی خود را نیز در آثار نویسندگان نسل پس از خود، مانند: غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری و | صادق هدایت از تاثیرگذارترین نویسندگان تاریخ ایران بر روند نوگرایی است. صادق هدایت نهتنها انقلابی در داستاننویسی فارسی ایجاد کرد، بلکه جهانبینی، سبک و شیوهی خود را نیز در آثار نویسندگان نسل پس از خود، مانند: غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری و عباس معروفی نیز به ودیعه گذاشت. تا جایی که بسیاری او را همتراز با نویسندگان مشهوری نظیر '''[[بزرگ علوی]]'''، محمدعلی جمالزاده و '''[[صادق چوبک]]'''، که پدران داستاننویسی نوین فارسی هستند، میدانند.<ref name=":1" /> | ||
== سبک و محتوای آثار == | == سبک و محتوای آثار == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
صادق هدایت جهت بیان توصیفهای داستانش، از طنزی زیرکانه تأثرگذار و البته زهرآلود بهره میگیرد که حتی همین طنز نیز در مکاتبات با دوستان و زندگی اجتماعیاش جاری است. داستانهای صادق هدایت هرچند که مخاطبمحور نیست، اما مخاطب را بهدنبال خود میکشاند. او حتی در ترجمه نیز جهانبینی و ایدههای خود را دخیل میکند؛ به خاطر همین مهمترین نقدها به ترجمههای او شده است. | صادق هدایت جهت بیان توصیفهای داستانش، از طنزی زیرکانه تأثرگذار و البته زهرآلود بهره میگیرد که حتی همین طنز نیز در مکاتبات با دوستان و زندگی اجتماعیاش جاری است. داستانهای صادق هدایت هرچند که مخاطبمحور نیست، اما مخاطب را بهدنبال خود میکشاند. او حتی در ترجمه نیز جهانبینی و ایدههای خود را دخیل میکند؛ به خاطر همین مهمترین نقدها به ترجمههای او شده است. | ||
نوشتههای صادق هدایت شبیه زخم عمیقی است که چهرهی دنیای شما را نازیبا میکند، اما زخمی که به آن عشق خواهید ورزید.<blockquote>«آنچه که زندگی بوده است، از دست دادهام؛ گذاشتم و خواستم از دستم برود و بعد از آنکه من رفتم، به درک، میخواهد کسی کاغذپارههای مرا بخواند، میخواهد هفتاد سال سیاه هم نخواند؛ من فقط برای این احتیاج به نوشتن، که عجالتاً برایم ضروری شده است، مینویسم...» | نوشتههای صادق هدایت شبیه زخم عمیقی است که چهرهی دنیای شما را نازیبا میکند، اما زخمی که به آن عشق خواهید ورزید.<blockquote>«آنچه که زندگی بوده است، از دست دادهام؛ گذاشتم و خواستم از دستم برود و بعد از آنکه من رفتم، به درک، میخواهد کسی کاغذپارههای مرا بخواند، میخواهد هفتاد سال سیاه هم نخواند؛ من فقط برای این احتیاج به نوشتن، که عجالتاً برایم ضروری شده است، مینویسم...»<ref name=":1" /> </blockquote> | ||
== خودکشی صادق هدایت == | == خودکشی صادق هدایت == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در بارهی نحوه مرگ صادق هدایت، ابهامها و حرف و حدیثهای فراوانی مطرح است؛ زیرا او بهعنوان یک روشنفکر و روشنگر اجتماعی و منتقد سیاسی، دشمنهای بسیاری از جبهههای مختلف داشت. اما از طرفی هم در نوشتههایش نشانههایی از بیمیلی زندگی مشاهده میشود؛ و یکبار هم سابقهی خودکشی نافرجام را داشته است. با این وجود، جامعه خودکشی وی را پذیرا شد. | در بارهی نحوه مرگ صادق هدایت، ابهامها و حرف و حدیثهای فراوانی مطرح است؛ زیرا او بهعنوان یک روشنفکر و روشنگر اجتماعی و منتقد سیاسی، دشمنهای بسیاری از جبهههای مختلف داشت. اما از طرفی هم در نوشتههایش نشانههایی از بیمیلی زندگی مشاهده میشود؛ و یکبار هم سابقهی خودکشی نافرجام را داشته است. با این وجود، جامعه خودکشی وی را پذیرا شد. | ||
صادق هدایت در کتاب زندهبگور نوشته است:<blockquote>«...باید هرچه زودتر کلک را کند و رفت. این دفعه شوخی نیست؛ هرچه فکر مىکنم، هیچچیز مرا به زندگی وابستگی نمىدهد؛ هیچچیز و هیچکس...!» | صادق هدایت در کتاب زندهبگور نوشته است:<blockquote>«...باید هرچه زودتر کلک را کند و رفت. این دفعه شوخی نیست؛ هرچه فکر مىکنم، هیچچیز مرا به زندگی وابستگی نمىدهد؛ هیچچیز و هیچکس...!»<ref name=":1" /> </blockquote>صادق هدایت در یادداشتی پیش از خودکشی نوشته بود:<blockquote>«دیدار به قیامت، ما رفتیم و دل شما را شکستیم همین!»<ref name=":4">[https://www.sarpoosh.com/biography/poets-thinkers/biography-sadeghhedayat-32.html بیوگرافی صادق هدایت - سایت سرپوش]</ref> </blockquote> | ||
=== '''آرامگاه صادق هدایت''' === | === '''آرامگاه صادق هدایت''' === | ||
جسد صادق هدایت توسط یکی از دوستان ارمنیاش کشف شد. طبق بررسی و تحقیقات پزشکی قانونی و پلیس فرانسه در خصوص شیوه مرگ او، ابهامات فراوانی وجود دارد. به هرحال پیکر صادق هدایت با تشیع جمعیت اندکی از ایرانیان مقیم فرانسه و همچنین شهروندان فرانسوی در آرامستان پرلاشیز که یکی از معروفترین گورستانهای پاریس است، به خاک سپرده شد. آرامستان پرلاشیز محل دفن هنرمندان معروف و نویسندگان سرشناس و سیاستمداران زیادی است. نویسنده معروف ایرانی غلامحسین ساعدی نیز در همین آرامستان خاکسپاری شده است. سنگ قبر صادق هدایت با تصمیم خانوادهی او در سال ۱۳۴۰، عوض شد. | جسد صادق هدایت توسط یکی از دوستان ارمنیاش کشف شد. طبق بررسی و تحقیقات پزشکی قانونی و پلیس فرانسه در خصوص شیوه مرگ او، ابهامات فراوانی وجود دارد. به هرحال پیکر صادق هدایت با تشیع جمعیت اندکی از ایرانیان مقیم فرانسه و همچنین شهروندان فرانسوی در آرامستان پرلاشیز که یکی از معروفترین گورستانهای پاریس است، به خاک سپرده شد. آرامستان پرلاشیز محل دفن هنرمندان معروف و نویسندگان سرشناس و سیاستمداران زیادی است. نویسنده معروف ایرانی غلامحسین ساعدی نیز در همین آرامستان خاکسپاری شده است. سنگ قبر صادق هدایت با تصمیم خانوادهی او در سال ۱۳۴۰، عوض شد.<ref name=":1" /> | ||
=== '''منزل صادق هدایت''' === | === '''منزل صادق هدایت''' === | ||
منزل پدری صادق هدایت در تهران که توسط اعتضادالملک ساخته شد، یکی از خانههای تاریخی پایتخت به شمار میرود که با شماره ۲۴۹۱، در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده است. مالکیت فعلی این خانه بر عهده بیمارستان امیراعلم است. این خانهی تاریخی تا سال ۱۳۸۱، بهعنوان کودکستان مورد استفاده قرار میگرفت؛ و پس از اعتراضها و تلاش جهانگیر هدایت برادرزادهی صادق هدایت، تبدیل به کتابخانه شد. در سال ۱۳۹۲، از اتاقها و محوطهی این خانه، بهعنوان انبار ضایعات بیمارستانی استفاده میشد. از طرفی هم به این خانه صدمات زیادی وارد گردید؛ و هماکنون نیز شرایط نامطلوبی دارد. با وجود اینکه خانهی اعتضادالملک در فهرست آثار ملی ثبت شده است، اما رویکردهای خصمانه و نگاههای ممنوعه به شخصیت صادق هدایت، مانع توجههات لازم و رسیدگی به این اثر تاریخی شده است. خانهی صادق هدایت در تهران واقع در خیابان سعدی، بالاتر از خیابان منوچهری ضلع جنوب غربی بیمارستان امیر اعلم، خیابان تقوی-خیابان هدایت-پلاک ۳، است. | منزل پدری صادق هدایت در تهران که توسط اعتضادالملک ساخته شد، یکی از خانههای تاریخی پایتخت به شمار میرود که با شماره ۲۴۹۱، در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده است. مالکیت فعلی این خانه بر عهده بیمارستان امیراعلم است. این خانهی تاریخی تا سال ۱۳۸۱، بهعنوان کودکستان مورد استفاده قرار میگرفت؛ و پس از اعتراضها و تلاش جهانگیر هدایت برادرزادهی صادق هدایت، تبدیل به کتابخانه شد. در سال ۱۳۹۲، از اتاقها و محوطهی این خانه، بهعنوان انبار ضایعات بیمارستانی استفاده میشد. از طرفی هم به این خانه صدمات زیادی وارد گردید؛ و هماکنون نیز شرایط نامطلوبی دارد. با وجود اینکه خانهی اعتضادالملک در فهرست آثار ملی ثبت شده است، اما رویکردهای خصمانه و نگاههای ممنوعه به شخصیت صادق هدایت، مانع توجههات لازم و رسیدگی به این اثر تاریخی شده است. خانهی صادق هدایت در تهران واقع در خیابان سعدی، بالاتر از خیابان منوچهری ضلع جنوب غربی بیمارستان امیر اعلم، خیابان تقوی-خیابان هدایت-پلاک ۳، است.<ref name=":1" /> | ||
== آثار صادق هدایت == | == آثار صادق هدایت == | ||
جهانگیر هدایت، برادرزادهی صادق هدایت در اسفندماه ۱۳۹۲، گفته است که تا همین الان هیچ کتابی از عمویش بدون سانسور و با نوشتههای چاپشدهی اصلی در دسترس نیست، بهجز کتابهای انتشار یافته در نسخههای نخستین و کتابهای چاپ شده هم مورد تحریف، سانسور و حذف قرار گرفتهاند. | جهانگیر هدایت، برادرزادهی صادق هدایت در اسفندماه ۱۳۹۲، گفته است که تا همین الان هیچ کتابی از عمویش بدون سانسور و با نوشتههای چاپشدهی اصلی در دسترس نیست، بهجز کتابهای انتشار یافته در نسخههای نخستین و کتابهای چاپ شده هم مورد تحریف، سانسور و حذف قرار گرفتهاند.<ref name=":0" /> | ||
آثار صادق هدایت را در مجموع میتوان به ۵ موضوع: داستان، ترجمه، تحقیق، نمایشنامه و سفرنامه تقسیم و طبقهبندی کرد. | آثار صادق هدایت را در مجموع میتوان به ۵ موضوع: داستان، ترجمه، تحقیق، نمایشنامه و سفرنامه تقسیم و طبقهبندی کرد. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
* سگ ولگرد (سال ۱۳۲۱) | * سگ ولگرد (سال ۱۳۲۱) | ||
* ولنگاری (سال ۱۳۲۳) | * ولنگاری (سال ۱۳۲۳) | ||
* حاجی آقا (سال ۱۳۲۴) | * حاجی آقا (سال ۱۳۲۴)<ref name=":4" /> | ||
=== '''ترجمه خارجی''' === | |||
* مسخ (اثر فرانتس کافکا) | * مسخ (اثر فرانتس کافکا) | ||
* کور و برادرش (اثر آرتور شنیتسلر) | * کور و برادرش (اثر آرتور شنیتسلر) | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
* شغال و عرب (کافکا) | * شغال و عرب (کافکا) | ||
* جلوی قانون (کافکا) | * جلوی قانون (کافکا) | ||
* قصه کدو (روژه لسکو) | * قصه کدو (روژه لسکو)<ref name=":2" /> <ref name=":1" /> | ||
=== '''ترجمه فارسی میانه''' === | |||
صادق هدایت نخستین کسی است که متنهایی از زبان پارسی میانه یا پهلوی را به فارسی امروزی ترجمه کرده است که این متون عبارتند از: | صادق هدایت نخستین کسی است که متنهایی از زبان پارسی میانه یا پهلوی را به فارسی امروزی ترجمه کرده است که این متون عبارتند از: | ||
* زند وهومن | * زند وهومن | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۵: | ||
* گزارش گمان شکن | * گزارش گمان شکن | ||
* اوسانه | * اوسانه | ||
=== '''نمایشنامه''' === | |||
* افسانه آفرینش | * افسانه آفرینش | ||
* پروین دختر ساسان | * پروین دختر ساسان | ||
* مازیار | * مازیار | ||
=== '''تحقیق''' === | |||
* ترانههای خیام | * ترانههای خیام | ||
* رباعیات خیام | * رباعیات خیام | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۹: | ||
* انسان و حیوان | * انسان و حیوان | ||
* در باره ظهور و علائم ظهور | * در باره ظهور و علائم ظهور | ||
=== '''سفرنامه''' === | |||
* اصفهان نصف جهان<ref name=":2" /> | |||
==== '''بوف کور''' ==== | ==== '''بوف کور''' ==== | ||
داستان بوف کور مشهورترین اثر صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۰۹، به رشته تحریر درآمد. رمان بوف کور که در سبک سورئالیسم نوشته شده است، نخستینبار با اندکی تغییر در سال ۱۳۱۵، در ۵۰ نسخه خطی منتشر شد. | داستان بوف کور مشهورترین اثر صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۰۹، به رشته تحریر درآمد. رمان بوف کور که در سبک سورئالیسم نوشته شده است، نخستینبار با اندکی تغییر در سال ۱۳۱۵، در ۵۰ نسخه خطی منتشر شد. | ||
رمان بوف کور یکی از شاهکارهای ادبی جهان است که بنا بر نظر نویسندگان و هنرمندان، یکی از ۲۰ اثر برتر قرن بیستم محسوب میشود. کتاب بوف کور از دو بخش جداگانه تشکیل شده است که با احتساب برخی توصیفها و نشانهها، پیوند ناگسستنی دارند.<blockquote>«... فهمیدم که تا ممکن است باید خاموش شد؛ تا ممکن است باید افکار خودم را برای خودم نگه دارم و اگر حالا تصمیم گرفتم که بنویسم، فقط برای این است که خودم را به سایهام معرفی بکنم... من فقط برای سایه ی خودم مینویسم که جلوی چراغ به دیوار افتاده است، باید خودم را بهش معرفی کنم. » (بوف کور ص۴)</blockquote>رمان بوف کور تکگویی یک راوی را پی میگیرد که مبتلا به توهم و آشفتگیهای روانی است. این رمان، اثری بینظیر و از مهمترین کتاب ادبیات معاصر ایران به شمار میرود که با بهکارگیری از ترقی هنر، به مفهوم انسان خودآگاه در پردههایی از وحشت، انزوا، استبداد، سانسور و جامعهای خرافهزده میپردازد. این کتاب نسبت به دیگر آثار صادق هدایت، از عمق و پیچیدگی بیشتری برخوردار است؛ و مخاطب را به دنیایی تاریک و تیره هدایت میکند که وارد شدن به آن شجاعت ویژهای میطلبد. شهرت رمان بوف کور در حدی است که انتشار آن در ۷۰ کشور و ترجمه آن به ۲۲ زبان زنده جهان صورت گرفته است. بوف کور شاهکاری است که علاوه بر ارزش یک اثر هنری، واقعیتهای اجتماعی به تصویر میکشد؛ و جامعهی خرافهپرست و حکمیت استبداد را به زیر تیغ میبرد. | رمان بوف کور یکی از شاهکارهای ادبی جهان است که بنا بر نظر نویسندگان و هنرمندان، یکی از ۲۰ اثر برتر قرن بیستم محسوب میشود. کتاب بوف کور از دو بخش جداگانه تشکیل شده است که با احتساب برخی توصیفها و نشانهها، پیوند ناگسستنی دارند.<blockquote>«... فهمیدم که تا ممکن است باید خاموش شد؛ تا ممکن است باید افکار خودم را برای خودم نگه دارم و اگر حالا تصمیم گرفتم که بنویسم، فقط برای این است که خودم را به سایهام معرفی بکنم... من فقط برای سایه ی خودم مینویسم که جلوی چراغ به دیوار افتاده است، باید خودم را بهش معرفی کنم. » (بوف کور ص۴)</blockquote>رمان بوف کور تکگویی یک راوی را پی میگیرد که مبتلا به توهم و آشفتگیهای روانی است. این رمان، اثری بینظیر و از مهمترین کتاب ادبیات معاصر ایران به شمار میرود که با بهکارگیری از ترقی هنر، به مفهوم انسان خودآگاه در پردههایی از وحشت، انزوا، استبداد، سانسور و جامعهای خرافهزده میپردازد. این کتاب نسبت به دیگر آثار صادق هدایت، از عمق و پیچیدگی بیشتری برخوردار است؛ و مخاطب را به دنیایی تاریک و تیره هدایت میکند که وارد شدن به آن شجاعت ویژهای میطلبد. شهرت رمان بوف کور در حدی است که انتشار آن در ۷۰ کشور و ترجمه آن به ۲۲ زبان زنده جهان صورت گرفته است. بوف کور شاهکاری است که علاوه بر ارزش یک اثر هنری، واقعیتهای اجتماعی به تصویر میکشد؛ و جامعهی خرافهپرست و حکمیت استبداد را به زیر تیغ میبرد.<ref name=":1" /> | ||
داستان بوف کور به چندین زبان زندهی دنیا از جمله زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، سوئدی، اسپانیایی و چندین زبان دیگر ترجمه شده و مورد تمجید قرار گرفته است. آندره بروتون، شاعر و نویسنده شهیر فرانسوی بوف کور را جزو ۲۰ کتاب شاهکار قرن بیستم میلادی میداند. و هنری میلر نویسندهی معروف آمریکایی در مورد کتاب بوف کور مینویسد: رمان بوف کور صادق هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی مانند آنرا بنویسم. من نظیر این داستان در هیچ زبانی ندیدهام. من این کتاب را واقعاً دوست میدارم. | داستان بوف کور به چندین زبان زندهی دنیا از جمله زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، سوئدی، اسپانیایی و چندین زبان دیگر ترجمه شده و مورد تمجید قرار گرفته است. آندره بروتون، شاعر و نویسنده شهیر فرانسوی بوف کور را جزو ۲۰ کتاب شاهکار قرن بیستم میلادی میداند. و هنری میلر نویسندهی معروف آمریکایی در مورد کتاب بوف کور مینویسد: رمان بوف کور صادق هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی مانند آنرا بنویسم. من نظیر این داستان در هیچ زبانی ندیدهام. من این کتاب را واقعاً دوست میدارم.<ref name=":5">[https://youman.ir/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA/ زندگینامه و آثار صادق هدایت - سایت یومن]</ref> | ||
==== '''زنده به گور''' ==== | ==== '''زنده به گور''' ==== | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۰: | ||
* آبجی خانم | * آبجی خانم | ||
* مردهخورها | * مردهخورها | ||
* آب زندگی | * آب زندگی<ref name=":5" /> | ||
==== '''سه قطره خون''' ==== | |||
کتاب سه قطره خون در سال ۱۳۱۱، به چاپ رسید. این کتاب مجموعهای متشکل از ۱۱ داستان کوتاه است. هر یک از این داستانها خودش یک اثر ماندگار محسوب میشود؛ و از داستانهای سه قطره خون چندین اقتباس نیز صورت گرفته است. | کتاب سه قطره خون در سال ۱۳۱۱، به چاپ رسید. این کتاب مجموعهای متشکل از ۱۱ داستان کوتاه است. هر یک از این داستانها خودش یک اثر ماندگار محسوب میشود؛ و از داستانهای سه قطره خون چندین اقتباس نیز صورت گرفته است. | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۶: | ||
* مردی که نفسش را کشت | * مردی که نفسش را کشت | ||
* محلل | * محلل | ||
* گجسته دژ | * گجسته دژ<ref name=":5" /> | ||
کتاب حاجی آقا پس از رمان بوف کور، بلندترین کار داستانی صادق هدایت است. این داستان در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد؛ و محور اصلی آن فردی به نام حاجی ابوتراب از بازاریان تهران است که صفات اخلاقی بدی دارد. این کتاب داران محتوای سیاسی-اجتماعی و آمیخته به طنز است که از زبان سوم شخص روایت میشود. کتاب حاجی آقا مورد استقبال فروانی قرار گرفت؛ و به چندین زبان نیز ترجمه شده است. | ==== '''حاجی آقا''' ==== | ||
کتاب حاجی آقا پس از رمان بوف کور، بلندترین کار داستانی صادق هدایت است. این داستان در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد؛ و محور اصلی آن فردی به نام حاجی ابوتراب از بازاریان تهران است که صفات اخلاقی بدی دارد. این کتاب داران محتوای سیاسی-اجتماعی و آمیخته به طنز است که از زبان سوم شخص روایت میشود. کتاب حاجی آقا مورد استقبال فروانی قرار گرفت؛ و به چندین زبان نیز ترجمه شده است.<ref name=":5" /> | |||
در این کتاب سوار شدن بر گرده مردم به نام دین کاملاً مشهود است: | در این کتاب سوار شدن بر گرده مردم به نام دین کاملاً مشهود است: | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۵: | ||
«هر جوری که میتونی نگذار مردم فهمشون زیاد بشه. بهشون بگو هر چی هست همینه که ما به شما میگیم و خارج از گفته ما کفر است و باطل. هیچوقت نگذار قمه و زنجیر الم و کتل از دست مردم بیافته. اگر روزی بیاد که مردم اینها رو زمین بندازن و کتاب بدست بگیرن، اون روز باید بریم و این عیش مدام رو رها کنیم. | «هر جوری که میتونی نگذار مردم فهمشون زیاد بشه. بهشون بگو هر چی هست همینه که ما به شما میگیم و خارج از گفته ما کفر است و باطل. هیچوقت نگذار قمه و زنجیر الم و کتل از دست مردم بیافته. اگر روزی بیاد که مردم اینها رو زمین بندازن و کتاب بدست بگیرن، اون روز باید بریم و این عیش مدام رو رها کنیم. | ||
اگر تونستی این جوری مردم رو حفظ کنی، هزاران سال بر اونها سواریم؛ و از خریتشون ثروتمند و محترم زندگی میکنیم. اگر در هر هزار نفر یکی هم مثل این شاعر چرندباف پیدا شد، نترس و فوری اتهام کافر بودن بهش بزن. اون وقت میبینی همون مردمی که تو تربیت کردی، چهطور بر سرش میریزن و تکه تکش میکنن...» | اگر تونستی این جوری مردم رو حفظ کنی، هزاران سال بر اونها سواریم؛ و از خریتشون ثروتمند و محترم زندگی میکنیم. اگر در هر هزار نفر یکی هم مثل این شاعر چرندباف پیدا شد، نترس و فوری اتهام کافر بودن بهش بزن. اون وقت میبینی همون مردمی که تو تربیت کردی، چهطور بر سرش میریزن و تکه تکش میکنن...»<ref>رمان حاجی آقا، اثر صادق هدایت</ref> | ||
==== '''سگ ولگرد''' ==== | ==== '''سگ ولگرد''' ==== | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۶: | ||
* تجلی | * تجلی | ||
* تاریکخانه | * تاریکخانه | ||
* میهنپرست | * میهنپرست<ref name=":5" /> | ||
صادق هدایت علاوه بر آثار کتاب شده، نگارش مقالهها و نوشتارهای غیرداستانی فراوانی را نیز برای نشریهها و مطبوعات گوناگون در کارنامهی خود دارد. او همچنین مقدمههایی بر کتب مختلف و نامههایی به دوستان و نزدیکانش دارد که از جمله یادگارهای جالب او به شمار میرود. | === '''دیگرنوشتهها''' === | ||
صادق هدایت علاوه بر آثار کتاب شده، نگارش مقالهها و نوشتارهای غیرداستانی فراوانی را نیز برای نشریهها و مطبوعات گوناگون در کارنامهی خود دارد. او همچنین مقدمههایی بر کتب مختلف و نامههایی به دوستان و نزدیکانش دارد که از جمله یادگارهای جالب او به شمار میرود.<ref name=":1" /> | |||
== نقاشیهای صادق هدایت == | == نقاشیهای صادق هدایت == | ||
نقاشیهای صادق هدایت با عنوان مجموعهی ''آهوی تنها''، نام گرفته است که توسط برادرزادهاش جهانگیر هدایت گردآورد شده است. نقاشیهای صادق هدایت طرحی ساده دارند که بیانگر یک استعداد شکوفا نشده است. محتوای نقاشیهای او با آثار مکتوبش تطبیق دارد؛ و تجسم جهانبینی ویژه او را بر اوراق یادآوری میکند. | نقاشیهای صادق هدایت با عنوان مجموعهی ''آهوی تنها''، نام گرفته است که توسط برادرزادهاش جهانگیر هدایت گردآورد شده است. نقاشیهای صادق هدایت طرحی ساده دارند که بیانگر یک استعداد شکوفا نشده است. محتوای نقاشیهای او با آثار مکتوبش تطبیق دارد؛ و تجسم جهانبینی ویژه او را بر اوراق یادآوری میکند.<ref name=":1" /> | ||
== منابع: == | == منابع: == |
ویرایش