کاربر:Safa/صفحه تمرین آبراهام لینکلن: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| عنوان            =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| عنوان ۲          =
| نام              =وینستون چرچیل
| نام              =آگوستو پینوشه
| تصویر            =سر وینستون چرچیل.JPG
| تصویر            =سر وینستون چرچیل.JPG
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      = سِر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل
| عنوان تصویر      = سِر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل
| زادروز            = ۳۰ نوامبر ۱۸۰۴ میلادی
| زادروز            = ۲۵ نوامبر ۱۹۱۵
| زادگاه            = اکسفورد شر، انگلستان
| زادگاه            = والپاریزو شیلی
| مکان ناپدیدشدن    =
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        = ۲۴ ژانویه سال ۱۹۶۵ میلادی
| تاریخ مرگ        = ۱۰ دسامبر سال ۲۰۰۶میلادی
| مکان مرگ          =
| مکان مرگ          =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|عرض جغرافیایی محل دفن=
خط ۲۶: خط ۲۶:
| نام‌های دیگر      =
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =  
| نژاد              =  
| تابعیت            =انگلستان
| تابعیت            =شیلی
| تحصیلات            =   
| تحصیلات            =   
| دانشگاه          =
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| پیشه              =
| سال‌های فعالیت    =۱۹۰۰ تا ۱۹۶۴
| سال‌های فعالیت    =۱۹۷۰ تا
| کارفرما          =
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نهاد              =
| نماینده          =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = مردم دنیا
| شناخته‌شده برای    = مردم دنیا
| نقش‌های برجسته    = پیروزی در جنگ جهانی دوم بر آلمان نازی به همراه استالین و روزولت
| نقش‌های برجسته    = کودتا در شیلی و سرکوب مردم شیلی
| سبک              =
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرپذیرفتگان    =مردم جهان
| تأثیرپذیرفتگان    =مردم شیلی و آزادی‌خواهان جهان
| شهر خانگی        =  
| شهر خانگی        =  
| دستمزد            =
| دستمزد            =
خط ۴۹: خط ۴۹:
| پس از            =
| پس از            =
| پیش از            =
| پیش از            =
| حزب              =حزب لیبرال انگلستان تا سال ۱۹۲۴ و بعد حزب محافظه‌کار
| حزب              =
| جنبش              =
| جنبش              =
| مخالفان          =  
| مخالفان          =  
خط ۵۵: خط ۵۵:
| دین              =
| دین              =
| مذهب              =انگلیکان
| مذهب              =انگلیکان
| اتهام            =  
| اتهام            =قتل‌عام و کشتار مردم شیلی در کودتای ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۰
| مجازات            =  
| مجازات            =  
| وضعیت گناهکاری    =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =وزیر دریا‌داری و نخست‌وزیر انگلستان
| منصب              =فرمانده ارتش شیلی
| مکتب              =
| مکتب              =
| آثار              =
| آثار              =روز بحرانی
| همسر              =کلمنتین چرچیل
| همسر              =ماریا لوسیا هیریارت رودریگرز
| شریک زندگی        =  
| شریک زندگی        =  
| فرزندان          =دایانا، راندلف، سارا توچت جسون، ماریگولد، مری سوامس
| فرزندان          =آگوستو اوسوالدو ، ژاکلین ماری ، لوسیا ، مارکو آنتونیو ، ماریا ورونیکا
| والدین            =راندولف چرچیل و جنی جروم
| والدین            =آگوستو پینوشه ورا، آولینا اوگارته مارتینز
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| جوایز            =
خط ۸۷: خط ۸۷:


پینوشه در اولین روز به دست گرفتن قدرت، هزاران تن را  که عمدتاً از فعالان طبقه کارگر و چپ گراها بودند بازداشت و به ورزشگاه ملی سانتیاگو منتقل کرد و بسیاری از آنها را به قتل رساند. بر اساس گزارشات متعدد، از ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ تا ۱ مارس ۱۹۹۰ بیش از ۴۰۰۰ نفر به خاک و خون کشیده شدند به نحوی که ۱۰۰۲ تن از قربانیان ناپدید‌شدگانی هستند که تاریخ مرگ‌شان مجهول مانده و خانواده‌های آنها هنوز شانس خاکسپاری آنها را نیافته‌اند. از این رو نام بسیاری از آنها روی دیوار گورستان عمومی شهر سانتیاگو نوشته شده و این امکان وجود دارد که نام‌های دیگری به لیست این قربانیان اضافه گردد.
پینوشه در اولین روز به دست گرفتن قدرت، هزاران تن را  که عمدتاً از فعالان طبقه کارگر و چپ گراها بودند بازداشت و به ورزشگاه ملی سانتیاگو منتقل کرد و بسیاری از آنها را به قتل رساند. بر اساس گزارشات متعدد، از ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ تا ۱ مارس ۱۹۹۰ بیش از ۴۰۰۰ نفر به خاک و خون کشیده شدند به نحوی که ۱۰۰۲ تن از قربانیان ناپدید‌شدگانی هستند که تاریخ مرگ‌شان مجهول مانده و خانواده‌های آنها هنوز شانس خاکسپاری آنها را نیافته‌اند. از این رو نام بسیاری از آنها روی دیوار گورستان عمومی شهر سانتیاگو نوشته شده و این امکان وجود دارد که نام‌های دیگری به لیست این قربانیان اضافه گردد.
دیکتاتوری وحشیانه نظامی، که توسط قدرتهای غربی مانند ایالات متحده و بریتانیا حمایت می شد، ایدئولوژی اقتصادی خشن راست گرایان نئولیبرال منسوب به پسران شیکاگو را اجرا کرد. در حالی که ناظران بین المللی وعده «معجزه اقتصادی» می دادند، در حقیقت استانداردهای زندگی برای اکثریت قریب به اتفاق مردم افت کرد و همراه با کاهش دستمزد ها بخشی از هزینه های مراقبت های بهداشتی، آموزشی و مسكن قطع شد. هر کارگری که تلاش می کرد مقاومت کند، کشته، شکنجه، زندانی یا ناپدید می شد.
یکی از روشهای رایج اعدام توسط رژیم این بود که غیرنظامیان را از هلیکوپتر به داخل اقیانوس یا از بالای کوههای آند پایین بیندازد. طی ۱۷ سال پس از آن، بیش از سه هزار نفر توسط رژیم کشته و بیش از سی و هفت هزار نفر دیگر به طور غیرقانونی زندانی یا شکنجه شدند.
بسیاری از زندانیان ، على الخصوص زنان و همچنین مردان، مورد تجاوز منظم و سوء استفاده جنسی از سوی نگهبانان قرار می گرفتند. علاوه بر تجاوز توسط نگهبانان، برخی از زنان با استفاده از سگ، موش و عنکبوت مورد آزار قرار می گرفتند و گزارش شده بود که برخی مجبور به برقراری رابطه جنسی با اعضای خانواده خود می شدند.
بسیاری از فرزندان کشته شدگان به کلیسای کاتولیک واگذار شده یا به فرزندخواندگی پذیرفته شدند، در حالی که بچه ها یا از وضعیت والدینشان بی خبر می ماندند یا به آنها گفته می شد که پدر و مادرشان را طی حادثه ای از دست داده اند.


=== قتل ویکتور خارا توسط پینوشه ===
=== قتل ویکتور خارا توسط پینوشه ===
خط ۹۶: خط ۱۰۴:


بسیاری از زندانیان، على الخصوص زنان و همچنین مردان، مورد تجاوز منظم و سوء استفاده جنسی از سوی نگهبانان قرار می‌گرفتند. علاوه بر تجاوز توسط نگهبانان، برخی از زنان با استفاده از سگ، موش و عنکبوت مورد آزار قرار می‌گرفتند و گزارش شده بود که برخی مجبور به برقراری رابطه جنسی با اعضای خانواده خود می‌شدند. بسیاری از کودکان که اولیاء آنها قربانی دیکتاتوری حاکم گشته بودند، به کلیسای کاتولیک واگذار شده یا به فرزندخواندگی پذیرفته شدند، در حالی که بچه‌ها یا از وضعیت والدینشان بی خبر می‌ماندند یا به آنها گفته می‌شد که پدر و مادرشان را طی حادثه‌ای از دست داده‌اند.
بسیاری از زندانیان، على الخصوص زنان و همچنین مردان، مورد تجاوز منظم و سوء استفاده جنسی از سوی نگهبانان قرار می‌گرفتند. علاوه بر تجاوز توسط نگهبانان، برخی از زنان با استفاده از سگ، موش و عنکبوت مورد آزار قرار می‌گرفتند و گزارش شده بود که برخی مجبور به برقراری رابطه جنسی با اعضای خانواده خود می‌شدند. بسیاری از کودکان که اولیاء آنها قربانی دیکتاتوری حاکم گشته بودند، به کلیسای کاتولیک واگذار شده یا به فرزندخواندگی پذیرفته شدند، در حالی که بچه‌ها یا از وضعیت والدینشان بی خبر می‌ماندند یا به آنها گفته می‌شد که پدر و مادرشان را طی حادثه‌ای از دست داده‌اند.
ويكتور خارا  Victor Jara در 1932در روستايي فقير در شيلي به دنيا آمد.مادرش خواننده ترانه هاي محلي بود و به خاطر همين از همان دوران كودكي با شعر و موسيقي آشنا شد.در دوران نوجواني به همراه خانواده اش به سانتياگو مهاجرت كرد.پس از گذراندن سربازي به دانشگاه رفت و در رشته موسيقي سنتي شيلي به تحصيل پرداخت.و بعد از آن به يك شاعر و خواننده محبوب در بين مردم شيلي تبديل شد.شعر هايي اغلب چپ كه مي خواند بر گرفته از رنج و سختي مردم فقيري بود كه ويكتور روزي جزيي از آنها بود. خارا در دوره توهم نجات دهندگی انقلاب و مارکسیسم  ظهور کرد . مردم عقب افتاده امریکای جنوبی که فکر می کردند با انقلاب و کمونیسم می توانند از چنگال فقر که خود بانی آن بودند نجات پیدا کنند و خارا یکی از آنها بود.
در سال ١٩٧٠ سالوادور آلنده با افکار مارکسیستی كانديداي حزب اتحاد مردمي در انتخابات رياست جمهوري به پيروزي رسيد.ويكتور كه خود چپ و مارکسیست بود و  از طرفداران او بود و پيش از انتخابات براي حمايت از او در استاديوم سانتياگو كنسرت بزرگي اجرا كرد.اما نمي دانست كه همانجا قتلگاه او خواهدشد.
صبح ١١ سپتامبر ١٩٧٣ ژنرال پینوشه فرمانده ارتش شیلی بر ضد آلنده که اقتصاد شیلی را با اعمال مارکسیستی غلط خود ( مانند کاسترو در کوبا) به نابودی کشیده بود  و از قدرت کناره گیری نمی کرد و قصد تغییر قانون اسای را داشت با پشتیبانی مجلس شیلی و  دیوان عالی کشور كودتا کرد و هواپيما هاي ارتش به كاخ رياست جمهوري حمله كردند و  آنجا را بمب باران كردند. آلنده کشته شد ،ارتش با طرفداران او درگیر شد و  بسیاری از مردم سانتياگو به خيابان آمده بودند و مي جنگيدند.تعداد دستگير شدگان آنقدر زياد شده بود كه سينما ها و سالن هاي ورزشي هم به بازداشتگاه تبديل شده بودند.ويكتور خارا هم به همراه جمعي از دانشجويان دستگير شد و به استاديوم سانتياگو منتقل شد.در آنجا ٥ هزار نفر زنداني شده بودند كه اكثرا دانش آموزان،دانشجويان و جوانان شهر سانتياگو بودند.
يكي از افسران به ويكتور گفت:شنيده ام كه آواز مي خواني،مي خواهم اينجا برايمان آوازي بخواني.ويكتور گفت برايم گيتار بياوريد.دستور داد گيتاري برايش آوردند.ويكتور گيتار را در دست گرفت و با نواختن گيتار سرود ما پيروز خواهيم شد را خواند.ناگهان تمام استاديوم دست ها را بالا بردند و با او هم صدا شدند.افسر با ديدن اين صحنه دستور داد جلوي همه انگشتان و دست هاي او را شكستند و بعدها جسد تير باران شده او گوشه خيابان پيدا شد.
آخرین ترانه‌ٔ او که حکم وصیت‌نامه‌اش را داشت، بر روی تکه‌ای از روزنامه نوشته شده بود و توسط یکی از افرادی که از استادیوم شیلی جان به در برد، به دست همسرش رسید:
پنج هزار نفر این جاییم/ در این بخش کوچک شهر/ چه دشوار است سرودی سر دادن/ آن‌گاه که وحشت را آواز می‌کنیم/ وحشت آن‌که زنده‌ام/ وحشت آن‌که می‌میرم / خود را در انبوه این همه دیدن/ میان این لحظه‌های بی‌شمار ابدیت/ که در آن سکوت و فریاد هست/ لحظه پایان آواز.
پس از دستگیری #ویکتور_خارا توسط ارتش آگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی، او و پنج هزار تن از جوانان شیلی را به استادیوم سانتیاگو‌‌‌؛ یعنی همان‌جایی که کنسرت‌های حمایتی آلنده برگزار شده‌بود، منتقل کردند. در آن‌جا نظامیان به شکنجه و کشتار بسیاری از مبارزان پرداختند‌.
رئیس زندان که سرودهای هیجان انگیز خارا را شنیده بود به هنرمند گرفتار نزدیک شد و از او پرسیدآیا حاضر است برای دوستان گیتار بزند و سرود بخواند‌؟ پاسخ ویکتور مثبت بود‌: البته که حاضرم‌!‌ رئیس زندان به یکی از گروهبانان گفت گیتارش را بیار‌!‌ گروهبان رفت و تبری با خود آورد و هر دو دست ویکتور خارا را با آن شکستند. آن‌گاه رئیس زندان به طعنه گفت: خوب، بخوان! چرا معطلی؟.....ویکتور خارا‌، درحالی که دستان خونریزش را در آسمان حرکت می‌داد از هم‌زنجیران خود خواست که با او هم‌صدایی کنند و آنگاه آواز پنج هزار دهان به خواندن «سرود وحدت»که ویکتور تصنیف کرده بود در استادیوم سانتیاگو طنین افکند:
مردمی یکدل و یک‌صدا
هرگز شکست نخواهند خورد
پس از آن وحشیانه به رگبار بسته شد و پیکرش به گورهای دسته جمعی انتقال یافت‌. این واقعه در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ رخ‌ داد که در تاریخ شیلی به «سپتامبرسیاه»
شکستن طلسم وحشت؛ محاکمه شگفت‌انگیز و پایان‌ناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه
پینوشه، دیکتاتور شیلی، کسی است که بیش از ۴۰۰۰ نفر را در دوران حکومت خود یعنی از ۱۱ سپتامبر سال ۱۹۷۳ تا ۱ مارس ۱۹۹۰ به خاک و خون کشید و ۱۰۰۲ نفر از این قربانیان هیچ تاریخ مرگی ندارند و ناپدیدشدگانی هستندکه خانواده‌هایشان هنوز نتوانسته‌اند آنها را به خاک بسپارند.
در گورستان عمومی شهر سانتیاگو دیواری است که نام تمام قربانیان روی آن نوشته شده است و حتی جایی هم برای قربانیان بیشتر در نظر گرفته شده، آنهایی که هنوز ممکن است پیدا شوند و نامشان به این دیوار اضافه شود هرچند خیلی از خانواده‌ها هم هیچ‌گاه نام قربانیان خود را گزارش نخواهد کرد چراکه هنوز از بازگشت پینوشه‌ها واهمه دارند.
«شکستن طلسم وحشت» رمانی درباره یک محاکمه است، محاکمه شگفت‌انگیز و پایان‌ناپذیر موجودی مهیب و دیوصفت در پوست انسان، به اسم آگوستو پینوشه.
آریل دورفمن، استاد بزرگ ادبیات و یک شیلیایی تبعیدی است که در این اثر از پینوشه، جنایات و محاکمه او می‌گوید. او که ده سال پس از کودتای شیلی به کشورش بازگشت خاطرات خود را از دوران مجاکمه و روزهای آخر پینوشه در این کتاب نوشته است:
«گذشتهٔ او و بریده‌روزنامه‌ها را بالا و پایین می‌کردم بلکه از مردی که زمام امور شیلی را به دست گرفته بود رد پایی پیدا کنم - مردی که می‌توانست بدون هیچ تکلفی بگوید که در آن کشور، بدون خبردار شدن او برگ هم به زمین نمی‌افتد. دنبال سرنخ می‌گشتم و تقریباً هیچ‌چیز دستگیرم نشد، انتظارش را نداشتم. وقتی زندگینامهٔ خودنوشتش را می‌خواندم - کودکیِ سبکبارش در دههٔ ۱۹۲۰ در بندر والپارایزو، شیطنت‌های دوران دانشجویی‌اش در دانشگاه افسری دههٔ ۱۹۳۰، سه کتاب مهجورش دربارهٔ ژئوپولتیک که در آنها حتی یک کلام حرف جنجال‌برانگیز یا موضع‌گیری سیاسی به چشم نمی‌خورد، کارنامهٔ نظامی کسالت‌بار و بی‌حادثه‌اش - نمی‌توانستم این حس را کنار بزنم که داشته پنهان می‌شده، تمام عمرش شاید حتی از خودش داشته پنهان می‌شده، از بچگی یاد گرفته که به هیچ‌کس، شاید حتی به آینهٔ روبه‌رویش یا به همسرش هم نگوید که واقعاً کیست، نگوید که روزی می‌تواند چه کسی بشود.»


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۱۰٬۴۴۳

ویرایش

منوی ناوبری