کاربر:Khosro/صفحه تمرین مولانا جلاالدین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نویسه‌های عربی
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''مولانا جلاالدین محمد بلخی''' ، با نام کامل محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیب...» ایجاد کرد)
 
(اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
'''مولانا جلاالدین محمد بلخی''' ، با نام کامل محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی (زاده ۱۵ مهر ۵۸۶ ه.ش، بلخ – ۴ دی ۶۵۲ ه.ش، قونیه ترکیه) از مشهورترین شاعران و عارفان ایرانی است. مولانا به ملّای رومی و مولوی رومی نیز مشهور است. تخلص او در اشعار خاموش، خامُش و خموش عنوان شده است. پدر مولانا معروف ‌به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از اکابر صوفیه و عارفان بود. خانواده مولانا هم‌زمان با حمله مغول، از بلخ کوچ کردند. مولانا همراه با خانواده  پس از سفری طولانی سرانجام به دعوت پادشاه سلجوقی روم، عازم قونیه شدند؛ و تا آخر عمر ساکن آن دیار بودند. مولانا در طول سفر با [[عطار نیشابوری|'''عطار نیشابوری''']] ملاقات داشت. سید برهان‌الدین محقق ترمذی، یکی از مریدان پدر مولانا بود؛ و نخستین کسی بود که مولانا جلاالدین را به وادی طریقت راهنمایی کرد. مولانا جلاالدین در سن ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد؛ و همه از وجود او بهره‌مند بودند تا این‌که شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی، معروف به شمس تبریزی در ۱۶ آذرماه ۶۲۳ ه.ش، با مولانا آشنا شد و مولانا به‌ یک‌باره شیفته‌ی او شد. پس از آن مولانا دوران پُرشوری را آغاز کرد. طی سی سال مولانا آثاری از خود برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشه‌ی بشری است. شمس تبریزی تقریباً در سال ۶۲۳ ه.ش، به مولانا جلاالدین پیوست. شمس چنان مولانا را شیفته کرد که درس و وعظ  و منبر را کنار گذاشت و به شعر و دف و سماع روی آورد. مولانا از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد؛ و به سرودن اشعار پر شور عرفانی پرداخت. پس از غیبت شمس، شیخ صلاح‌الدین زرکوب تا حدودی جای خالی شمس تبریزی را برای مولانا پُر کرد. پس از وفات زرکوب، حسام‌الدین چلپی که یکی از مریدان مولانا بود تا ده سال همدم و انیس وی شد. مولانا جلاالدین به سفارش و تأکید حسام‌الدین چلپی مثنوی معنوی را به رشته‌ی تحریر درآورد. مجموعه آثار مولانا به دو دسته تقسیم می‌شود: آثار منظوم و منثور. آثار منظوم او شامل: غزلیات و رباعیات که در دیوان شمس تبریزی است؛ و مثنوی معنوی که مشتمل بر شش دفتر است. آثار منثور مولانا شامل: فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکاتیب یا مکتوبات است. در طول سالیان مدید برای علاقه‌مندان عرفان و حکمت، آثار مولانا از بهترین منابع موجود بوده‌اند. آثار مولانا در نقاط گوناگون جهان ترجمه شده‌اند؛ و موجب روی آوردن بسیاری از اندیشمندان دنیا به عرفان شرقی و شرق‌شناسی هستند. در واقع اشعار مولانا دروازه دخول به فرهنگ مشرق‌زمین و پارسی‌زبانان برای بسیاری از مردم جهان است. سرانجام مولانا پس از مدت‌ها بیماری به دنبال تبی سوزان در چهارم دی‌ماه ۶۵۲ ه.ش، درگذشت. در روز وفات مولانا، قونیه در سرما و یخ‌بندان بود. سیل پرخروش مردم از پیر و جوان تا مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی دراین ماتم شرکت داشتند. آرامگاه و موزه مولانا جلاالدین بلخی در شهر قونیه ترکیه و در بین استان‌های آنکارا و آنتالیا در محله‌ی غزیزیه، خیابان مولانا واقع شده است. قونیه یکی از بزرگترین استان‌های ترکیه که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد. موزه مولانا یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور ترکیه به حساب می‌آید.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = مولانا جلال‌الدین محمد بلخی
| تصویر                  = مولاناااا2.JPG
| توضیح تصویر            =
| نام اصلی              = محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی
| زمینه فعالیت          = شاعر، نویسنده، عارف
| ملیت                  = ایرانی
| تاریخ تولد            = ۱۵ مهر ۵۸۶ ه‍.ش
| محل تولد              = بلخ
| والدین                = بهاءالدین ولد، مؤمنه خاتون
| تاریخ مرگ              = ۴ دی ۶۵۲ ه‍.ش
| محل مرگ                = قونیه، ترکیه
| | محل زندگی            = ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکیه
| مختصات محل زندگی      =
| مدفن                  = قونیه
|در زمان حکومت          = سلطان محمد خوارزمشاه
|اتفاقات مهم            =
| نام دیگر              =
|القاب                  = جلال‌الدین، خداوندگار، مولانا، مولوی، ملای رومی
|بنیانگذار              =
| پیشه                  =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =
|کتاب‌ها                  = مثنوی معنوی، فیه ما فیه، مجالس سبعه، مکاتیب
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار            = دیوان شمس تبریزی
|تخلص                    = خاموش، خموش، خامُش
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| همسر                  =
| شریک زندگی            =
| فرزندان                =
|تحصیلات                  =
|دانشگاه                =
|حوزه                    =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت                = مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی
| تأثیرگذاشته بر        = شعرای پس از خودش
| تأثیرپذیرفته از        =
| وب‌گاه                  =
| جوایز                  =
|گفتاورد                =
|امضا                    =
}}
'''مولانا جلال‌الدین محمد بلخی'''، با نام کامل محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی (زاده ۱۵ مهر ۵۸۶ ه‍.ش، بلخ – ۴ دی ۶۵۲ ه‍.ش، قونیه ترکیه) از مشهورترین شاعران و عارفان ایرانی است. مولانا به ملّای رومی و مولوی رومی نیز مشهور است. تخلص او در اشعار خاموش، خامُش و خموش عنوان شده است. پدر مولانا معروف به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از اکابر صوفیه و عارفان بود. خانواده مولانا هم‌زمان با حمله مغول، از بلخ کوچ کردند. مولانا همراه با خانواده  پس از سفری طولانی سرانجام به دعوت پادشاه سلجوقی روم، عازم قونیه شدند؛ و تا آخر عمر ساکن آن دیار بودند. مولانا در طول سفر با '''[[عطار نیشابوری]]''' ملاقات داشت. سید برهان‌الدین محقق ترمذی، یکی از مریدان پدر مولانا بود؛ و نخستین کسی بود که مولانا جلاالدین را به وادی طریقت راهنمایی کرد. مولانا جلاالدین در سن ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد؛ و همه از وجود او بهره‌مند بودند تا این‌که شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی، معروف به شمس تبریزی در ۱۶ آذرماه ۶۲۳ ه‍.ش، با مولانا آشنا شد و مولانا به یک‌باره شیفته‌ی او شد. پس از آن مولانا دوران پُرشوری را آغاز کرد. طی سی سال مولانا آثاری از خود برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشه‌ی بشری است. شمس تبریزی تقریباً در سال ۶۲۳ ه‍.ش، به مولانا جلاالدین پیوست. شمس چنان مولانا را شیفته کرد که درس و وعظ و منبر را کنار گذاشت و به شعر و دف و سماع روی آورد. مولانا از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد؛ و به سرودن اشعار پرشور عرفانی پرداخت. پس از غیبت شمس، شیخ صلاح‌الدین زرکوب تا حدودی جای خالی شمس تبریزی را برای مولانا پُر کرد. پس از وفات زرکوب، حسام‌الدین چلپی که یکی از مریدان مولانا بود تا ده سال همدم و انیس وی شد. مولانا جلاالدین به سفارش و تأکید حسام‌الدین چلپی مثنوی معنوی را به رشته‌ی تحریر درآورد. مجموعه آثار مولانا به دو دسته تقسیم می‌شود: آثار منظوم و منثور. آثار منظوم او شامل: غزلیات و رباعیات که در دیوان شمس تبریزی است؛ و مثنوی معنوی که مشتمل بر شش دفتر است. آثار منثور مولانا شامل: فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکاتیب یا مکتوبات است. در طول سالیان مدید برای علاقه‌مندان عرفان و حکمت، آثار مولانا از بهترین منابع موجود بوده‌اند. آثار مولانا در نقاط گوناگون جهان ترجمه شده‌اند؛ و موجب روی آوردن بسیاری از اندیشمندان دنیا به عرفان شرقی و شرق‌شناسی هستند. در واقع اشعار مولانا دروازه دخول به فرهنگ مشرق‌زمین و پارسی‌زبانان برای بسیاری از مردم جهان است. سرانجام مولانا پس از مدت‌ها بیماری به دنبال تبی سوزان در چهارم دی‌ماه ۶۵۲ ه‍.ش، درگذشت. در روز وفات مولانا، قونیه در سرما و یخ‌بندان بود. سیل پرخروش مردم از پیر و جوان تا مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی دراین ماتم شرکت داشتند. آرامگاه و موزه مولانا جلاالدین بلخی در شهر قونیه ترکیه و در بین استان‌های آنکارا و آنتالیا در محله‌ی غزیزیه، خیابان مولانا واقع شده است. قونیه یکی از بزرگترین استان‌های ترکیه که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد. موزه مولانا یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور ترکیه به حساب می‌آید.


== خانواده مولانا ==
== خانواده مولانا ==
مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، با نام کامل ”جلال‌الدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی” در ۱۵ مهرماه ۵۸۶ هجری شمسی برابر با ۶ ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری، در بلخ زاده شد. پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف ‌به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از اکابر صوفیه و عارفان بود؛ و در طریقت نسبت او به احمد غزالی برمی‌گشت. او در عرفان و سلوک پیشینه‌ای دیرین داشت؛ و اهل بحث و جدال نبود. سلطان‌العلماء معرفت و دانش حقیقی را در سلوک باطنی می‌دانست و مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی را رد می‌کرد. از این‌رو اهل کلام و مناقشه با او مخالفت کردند. از جمله مخالفان او، فخرالدین رازی  بود که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود؛ و بیش از دیگران خوارزمشاه را بر ضد پدر مولانا برانگیخت. '''«سایت مردان پارس»'''
مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، با نام کامل ”جلال‌الدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی” در ۱۵ مهرماه ۵۸۶ هجری شمسی برابر با ۶ ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری، در بلخ زاده شد. پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از اکابر صوفیه و عارفان بود؛ و در طریقت نسبت او به احمد غزالی برمی‌گشت. او در عرفان و سلوک پیشینه‌ای دیرین داشت؛ و اهل بحث و جدال نبود. سلطان‌العلماء معرفت و دانش حقیقی را در سلوک باطنی می‌دانست و مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی را رد می‌کرد. از این‌رو اهل کلام و مناقشه با او مخالفت کردند. از جمله مخالفان او، فخرالدین رازی بود که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود؛ و بیش از دیگران خوارزمشاه را بر ضد پدر مولانا برانگیخت. '''«سایت مردان پارس»'''


== هجرت از بلخ ==
== هجرت از بلخ ==
سلطان‌العلماء پدر مولانا ظاهراً در سال ۵۹۲ هجری شمسی هم‌زمان با حمله‌ی چنگیزخان مغول، از بلخ کوچ کرد؛ و قسم خورد که تا سلطان محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته است به شهر خویش بازنگردد. مولانا به قصد حج به بغداد در عراق و سپس به مکه منوره و پس از انجام مناسک حج به شام ”سوریه کنونی” رفت و تا اواخر عمر خود آن‌جا بود. علاءالدین کیقباد پادشاه سلجوقی روم ”ترکیه امروزی” پیکی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد. '''«سایت مردان پارس»'''
سلطان‌العلماء پدر مولانا ظاهراً در سال ۵۹۲ هجری شمسی هم‌زمان با حمله‌ی چنگیزخان مغول، از بلخ کوچ کرد؛ و قسم خورد که تا سلطان محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته است به شهر خویش بازنگردد. مولانا به قصد حج به بغداد در عراق و سپس به مکه منوره و پس از انجام مناسک حج به شام ”سوریه کنونی” رفت و تا اواخر عمر خود آن‌جا بود. علاءالدین کیقباد پادشاه سلجوقی روم ”ترکیه امروزی” پیکی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد. '''«سایت مردان پارس»'''


=== '''ملاقات با عطار''' ===
=== ملاقات با عطار ===
مولانا در طول سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و عطار، ضمن ستایش مولانا او را به پدرش سفارش کرد؛ و کتاب اسرارنامه را به او هدیه داد. '''«سایت مردان پارس»'''
مولانا در طول سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و عطار، ضمن ستایش مولانا او را به پدرش سفارش کرد؛ و کتاب اسرارنامه را به او هدیه داد. '''«سایت مردان پارس»'''


خط ۲۵: خط ۷۱:


== جانشینی پدر ==
== جانشینی پدر ==
پدر مولانا سلطان‌العلماء حدوداً سال ۶۰۹ ه.ش، درگذشت؛ و در شهر قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا ۲۴ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند.
پدر مولانا سلطان‌العلماء حدوداً سال ۶۰۹ ه‍.ش، درگذشت؛ و در شهر قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا ۲۴ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند.


همه کردند رو به فرزندش
همه کردند رو به فرزندش
خط ۳۵: خط ۸۱:
از تو خواهیم جمله مایه و سود'''«سایت مردان پارس»'''
از تو خواهیم جمله مایه و سود'''«سایت مردان پارس»'''


=== '''قدم در وادی طریقت''' ===
=== قدم در وادی طریقت ===
سید برهان‌الدین محقق ترمذی، یکی از مریدان پدر مولانا بود؛ و نخستین کسی بود که مولانا جلاالدین را به وادی طریقت راهنمایی کرد. سید برهان‌الدین عازم قونیه شد تا با مرشد خود، سلطان‌العلماء دیدار کند؛ اما هنگامی که به قونیه رسید، متوجه شد که سلطان‌العلماء فوت کرده است. پس پیش مولانا رفت و به او گفت که در باطن من علومی است که از پدرت به من رسیده، این معانی را از من بیاموز تا جانشین صالح پدر شوی. مولانا جلاالدین نیز به دستور او به ریاضت پرداخت و ۹ سال با سید برهان‌الدین هم‌نشین بود تا این‌که برهان‌الدین از دنیا رفت.
سید برهان‌الدین محقق ترمذی، یکی از مریدان پدر مولانا بود؛ و نخستین کسی بود که مولانا جلاالدین را به وادی طریقت راهنمایی کرد. سید برهان‌الدین عازم قونیه شد تا با مرشد خود، سلطان‌العلماء دیدار کند؛ اما هنگامی که به قونیه رسید، متوجه شد که سلطان‌العلماء فوت کرده است. پس پیش مولانا رفت و به او گفت که در باطن من علومی است که از پدرت به من رسیده، این معانی را از من بیاموز تا جانشین صالح پدر شوی. مولانا جلاالدین نیز به دستور او به ریاضت پرداخت و ۹ سال با سید برهان‌الدین هم‌نشین بود تا این‌که برهان‌الدین از دنیا رفت.


خط ۴۶: خط ۹۲:


== مولانا و شمس ==
== مولانا و شمس ==
دوران حضورشمس تبریزی در زندگانی مولانا جلاالدین را می‌توان با‌اهمیت‌ترین و پُرشورترین بخش از زندگی مولانا محسوب کرد. دورانی كه شخصیت حقیقی یكی از بزرگترین عارفان و شاعران ادبیات ایران‌زمین در آن شكل گرفت. بخش بیشتری از كهن‌ترین آثار مربوط به زندگی مولانا از قبیل ”مناقب‌العارفین” افلاكی، و ”رسالة” احمد سپهسالار نیز به شرح فراز و نشیب این ماجرا و شگفتی‌های ‌آن اختصاص یافته است. نخستین تأثیر ادبی این ماجرا، غزل‌های پرسوز و گداز و مكتوبات منظومی بود كه مولانا سروده است. '''«سایت مهر میهن»'''
دوران حضورشمس تبریزی در زندگانی مولانا جلاالدین را می‌توان بااهمیت‌ترین و پُرشورترین بخش از زندگی مولانا محسوب کرد. دورانی که شخصیت حقیقی یکی از بزرگترین عارفان و شاعران ادبیات ایران‌زمین در آن شکل گرفت. بخش بیشتری از کهن‌ترین آثار مربوط به زندگی مولانا از قبیل ”مناقب‌العارفین” افلاکی، و ”رسالة” احمد سپهسالار نیز به شرح فراز و نشیب این ماجرا و شگفتی‌های آن اختصاص یافته است. نخستین تأثیر ادبی این ماجرا، غزل‌های پرسوز و گداز و مکتوبات منظومی بود که مولانا سروده است. '''«سایت مهر میهن»'''


=== '''ورود شمس تبریزی''' ===
=== ورود شمس تبریزی ===
مولانا جلاالدین در سن ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد؛ و همه از وجود او بهره‌مند بودند تا این‌که شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی، معروف به شمس تبریزی در ۱۶ آذرماه ۶۲۳ ه.ش، با مولانا آشنا شد و مولانا به‌ یک‌باره شیفته‌ی او شد. پس از آن مولانا دوران پُرشوری را آغاز کرد. طی سی سال مولانا آثاری از خود برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشه‌ی بشری است. مولانا پیوستن به شمس و حالات خود را چنین توصیف کرده است:
مولانا جلاالدین در سن ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد؛ و همه از وجود او بهره‌مند بودند تا این‌که شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی، معروف به شمس تبریزی در ۱۶ آذرماه ۶۲۳ ه‍.ش، با مولانا آشنا شد و مولانا به یک‌باره شیفته‌ی او شد. پس از آن مولانا دوران پُرشوری را آغاز کرد. طی سی سال مولانا آثاری از خود برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشه‌ی بشری است. مولانا پیوستن به شمس و حالات خود را چنین توصیف کرده است:


زاهدی بودم ترانه‌گویم کردی
زاهدی بودم ترانه‌گویم کردی
خط ۵۹: خط ۱۰۵:
بازیچه‌ی کودکان کویم کردی'''«سایت مردان پارس»'''
بازیچه‌ی کودکان کویم کردی'''«سایت مردان پارس»'''


=== '''آشنایی شمس به مولانا''' ===
=== آشنایی شمس به مولانا ===
روزی مولانا جلاالدین از راه بازار به خانه بازمی‌گشت که عابری ناشناس جلویش سبز شد و از او پرسید: ای صراف عالم معنی، محمد(ص) برتر بود یا بایزید بسطامی؟!. مولانا با لحنی خشم‌گینانه جواب داد: محمد(ص) سر حلقه انبیاست. بایزید بسطام را با او چه نسبت؟. شمس گفت: پس چرا آن یک سبحانک ما عرفناک گفت و این یک سبحانی ما اعظم شأنی به زبان راند؟. مولانا اندکی فکر کرد و گفت: بایزید تنگ‌حوصله بود، به یک جرعه عربده کرد. محمد(ص) دریانوش بود، به یک جام عقل و سکون خود را از دست نداد. پس از این گفتار بود که بیگانگی آن دو عارف به آشنایی تبدیل شد. شمس تبریزی به مولانا جلاالدین گفته بود، از راه دور به جست‌جویت آمده‌ام؛ اما با این بار گران علم و پندار که بر دوش داری چه‌گونه به ملاقات الله می‌توانی رسید؟. مولانا به او پاسخ داده بود که مرا ترک مکن درویش و این ‌بار مزاحم را از شانه‌هایم بردار.
روزی مولانا جلاالدین از راه بازار به خانه بازمی‌گشت که عابری ناشناس جلویش سبز شد و از او پرسید: ای صراف عالم معنی، محمد (ص) برتر بود یا بایزید بسطامی؟!. مولانا با لحنی خشم‌گینانه جواب داد: محمد (ص) سر حلقه انبیاست. بایزید بسطام را با او چه نسبت؟. شمس گفت: پس چرا آن یک سبحانک ما عرفناک گفت و این یک سبحانی ما اعظم شأنی به زبان راند؟. مولانا اندکی فکر کرد و گفت: بایزید تنگ‌حوصله بود، به یک جرعه عربده کرد. محمد (ص) دریانوش بود، به یک جام عقل و سکون خود را از دست نداد. پس از این گفتار بود که بیگانگی آن دو عارف به آشنایی تبدیل شد. شمس تبریزی به مولانا جلاالدین گفته بود، از راه دور به جست‌جویت آمده‌ام؛ اما با این بار گران علم و پندار که بر دوش داری چه‌گونه به ملاقات الله می‌توانی رسید؟. مولانا به او پاسخ داده بود که مرا ترک مکن درویش و این بار مزاحم را از شانه‌هایم بردار.


شمس تبریزی تقریباً در سال ۶۲۳ ه.ش، به مولانا جلاالدین پیوست. شمس چنان مولانا را شیفته کرد که درس و وعظ  و منبر را کنار گذاشت و به شعر و دف و سماع روی آورد. مولانا از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد؛ و به سرودن اشعار پر شور عرفانی پرداخت. کسی نمی‌داند که شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که این‌چنین دگرگونش کرد؛ اما روشن است که شمس تبریزی عالم و جهان‌دیده بوده است و برخلاف گمان برخی‌ها که او را از حیث دانش و فن بی‌بهره می‌پنداشتند، نوشته‌های او بهترین شاهد و گواه بر علم و دانش گسترده‌اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است. '''«سایت مردان پارس»'''
شمس تبریزی تقریباً در سال ۶۲۳ ه‍.ش، به مولانا جلاالدین پیوست. شمس چنان مولانا را شیفته کرد که درس و وعظ و منبر را کنار گذاشت و به شعر و دف و سماع روی آورد. مولانا از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد؛ و به سرودن اشعار پرشور عرفانی پرداخت. کسی نمی‌داند که شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که این‌چنین دگرگونش کرد؛ اما روشن است که شمس تبریزی عالم و جهان‌دیده بوده است و برخلاف گمان برخی‌ها که او را از حیث دانش و فن بی‌بهره می‌پنداشتند، نوشته‌های او بهترین شاهد و گواه بر علم و دانش گسترده‌اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است. '''«سایت مردان پارس»'''


=== '''غیبت موقت شمس''' ===
=== غیبت موقت شمس ===
مریدان مولانا جلاالدین وقتی ‌دیدند که او مرید ژنده‌پوشی گمنام شده است؛ و توجهی به آنان نمی‌کند، به شمس تبریزی ناسزا می‌گفتند و تحقیرش می‌کردند؛ و به دنبال فتنه‌انگیزی علیه او بودند. شمس نیز از اذیت و آزار مریدان مولانا رنجید؛ و در ۲۷ اسفندماه ۶۲۴ ه.ش، هنگامی‌ که مولانا ۳۹ ساله بود، از قونیه به دمشق مهاجرت کرد. مولانا از غیبت شمس بی‌قرار شد. مریدان وقتی متوجه شدند که رفتن شمس هم نتیجه‌ای نداشت و مولانا را بیشتر آزرده ساخت، با پشیمانی از مولانا عذرخواهی کردند:
مریدان مولانا جلاالدین وقتی دیدند که او مرید ژنده‌پوشی گمنام شده است؛ و توجهی به آنان نمی‌کند، به شمس تبریزی ناسزا می‌گفتند و تحقیرش می‌کردند؛ و به دنبال فتنه‌انگیزی علیه او بودند. شمس نیز از اذیت و آزار مریدان مولانا رنجید؛ و در ۲۷ اسفندماه ۶۲۴ ه‍.ش، هنگامی که مولانا ۳۹ ساله بود، از قونیه به دمشق مهاجرت کرد. مولانا از غیبت شمس بی‌قرار شد. مریدان وقتی متوجه شدند که رفتن شمس هم نتیجه‌ای نداشت و مولانا را بیشتر آزرده ساخت، با پشیمانی از مولانا عذرخواهی کردند:


پیش شیخ آمدند لابه‌کنان
پیش شیخ آمدند لابه‌کنان
خط ۷۷: خط ۱۲۳:
مولانا جلاالدین فرزند خود سلطان ولد را همراه جمعی به دمشق فرستاد تا شمس را به قونیه باز گردانند. شمس به قونیه بازگشت و مولانا از غم و اندوه رها شد. '''«سایت مردان پارس»'''
مولانا جلاالدین فرزند خود سلطان ولد را همراه جمعی به دمشق فرستاد تا شمس را به قونیه باز گردانند. شمس به قونیه بازگشت و مولانا از غم و اندوه رها شد. '''«سایت مردان پارس»'''


=== '''غیبت همیشگی شمس''' ===
=== غیبت همیشگی شمس ===
پس از مدتی که مریدان توجه شدید مولانا به شمس را دیدند، دوباره حسادتشان برانگیخته شد و اذیت و آزار شمس را از سر گرفتند. شمس از رفتار آن‌ها رنجیده شد، تاجایی‌که که به سلطان ولد شکایت کرد:
پس از مدتی که مریدان توجه شدید مولانا به شمس را دیدند، دوباره حسادتشان برانگیخته شد و اذیت و آزار شمس را از سر گرفتند. شمس از رفتار آن‌ها رنجیده شد، تاجایی‌که که به سلطان ولد شکایت کرد:


خط ۹۴: خط ۱۴۰:
شمس تبریزی سرانجام بی‌خبر از قونیه رفت و ناپدید شد؛ و از تاریخ سفر و چگونگی آن هیچ‌کس اطلاعی ندارد. '''«سایت مردان پارس»'''
شمس تبریزی سرانجام بی‌خبر از قونیه رفت و ناپدید شد؛ و از تاریخ سفر و چگونگی آن هیچ‌کس اطلاعی ندارد. '''«سایت مردان پارس»'''


==== '''شیدایی و سماع''' ====
==== شیدایی و سماع ====
مولانا از دوری شمس ناآرام و بی‌قرار شد؛ و روز و شب به سماع پرداخت. آشفتگی او در شهر بر سر زبان‌ها افتاد:
مولانا از دوری شمس ناآرام و بی‌قرار شد؛ و روز و شب به سماع پرداخت. آشفتگی او در شهر بر سر زبان‌ها افتاد:


خط ۱۰۱: خط ۱۴۷:
بر زمین همچو چرخ گردان شد
بر زمین همچو چرخ گردان شد


مولانا در پی شمس عازم شام و دمشق شد، اما او را نیافت و به قونیه بازگشت؛ و رقص و سماع را از سر گرفت. پیر و جوان، خاص و عام نیز به گرد او می‌گشتند و چرخ می‌زدند. مولانا سماع را وسیله‌ای برای تمرین رها شدن می‌دید. سماع به روح کمک می‌کرد تا در رها شدن از آن‌چه او را مقید در عالم ماده و محسوس می‌دارد، پله پله تا بام عالم قدس عروج کند. مولانا پس از گذشت چند سال، دوباره حال و هوای شمس در سرش افتاد و راهی دمشق شد؛ اما باز هم شمس تبریزی را نیافت و به قونیه بازگشت. '''«سایت مردان پارس»'''
مولانا در پی شمس عازم شام و دمشق شد، اما او را نیافت و به قونیه بازگشت؛ و رقص و سماع را از سر گرفت. پیر و جوان، خاص و عام نیز به گرد او می‌گشتند و چرخ می‌زدند. مولانا سماع را وسیله‌ای برای تمرین رها شدن می‌دید. سماع به روح کمک می‌کرد تا در رها شدن از آنچه او را مقید در عالم ماده و محسوس می‌دارد، پله پله تا بام عالم قدس عروج کند. مولانا پس از گذشت چند سال، دوباره حال و هوای شمس در سرش افتاد و راهی دمشق شد؛ اما باز هم شمس تبریزی را نیافت و به قونیه بازگشت. '''«سایت مردان پارس»'''


افلاکی در کتاب مناقب می‌نویسد: <blockquote>«اگر چه حضرت مولانا ، شمس‌الدین را به صورت، در دمشق نیافت اما به معنی، عظمت او را و چیزی دیگر در خود یافت. مولانا به قونیه باز آمد و رقص و سماع و ترانه را دوباره از سر گرفت قوالان و خوانندگان را نزد خود می‌خواند تا بخوانند و بنوازند؛ و او در سماع غرق می‌شد و پیر و جوان، خاص و عام، پخته و خام همانند ذره‌ای در آفتاب پر نور او می‌گشتند و چرخ می‌زدند...» '''«سایت دیدار جان»'''</blockquote>
افلاکی در کتاب مناقب می‌نویسد: <blockquote>«اگر چه حضرت مولانا، شمس‌الدین را به صورت، در دمشق نیافت اما به معنی، عظمت او را و چیزی دیگر در خود یافت. مولانا به قونیه باز آمد و رقص و سماع و ترانه را دوباره از سر گرفت قوالان و خوانندگان را نزد خود می‌خواند تا بخوانند و بنوازند؛ و او در سماع غرق می‌شد و پیر و جوان، خاص و عام، پخته و خام همانند ذره‌ای در آفتاب پر نور او می‌گشتند و چرخ می‌زدند…» '''«سایت دیدار جان»'''</blockquote>


== صلاح‌الدین زرکوب ==
== صلاح‌الدین زرکوب ==
خط ۱۲۰: خط ۱۶۶:
شیخ فرمود در جنازه من
شیخ فرمود در جنازه من


دهل آرید و کوس با دف زن'''«سایت دیدار جان»'''
دهل آرید و کوس با دف‌زن'''«سایت دیدار جان»'''


== حسام‌الدین چلبی ==
== حسام‌الدین چلبی ==
خط ۱۲۸: خط ۱۷۴:


== درگذشت مولانا ==
== درگذشت مولانا ==
مولانا پس از مدت‌ها بیماری به دنبال تبی سوزان در چهارم دی‌ماه ۶۵۲ ه.ش، درگذشت.
مولانا پس از مدت‌ها بیماری به دنبال تبی سوزان در چهارم دی‌ماه ۶۵۲ ه‍.ش، درگذشت.


در روز وفات مولانا، قونیه در سرما و یخ‌بندان بود. سیل پرخروش مردم از پیر و جوان تا مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی دراین ماتم شرکت داشتند. افلاکی می گوید:<blockquote>«بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» </blockquote>سوگ و عزاداری چهل روز ادامه پیدا کرد:
در روز وفات مولانا، قونیه در سرما و یخ‌بندان بود. سیل پرخروش مردم از پیر و جوان تا مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی دراین ماتم شرکت داشتند. افلاکی می گوید:<blockquote>«بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» </blockquote>سوگ و عزاداری چهل روز ادامه پیدا کرد:
خط ۱۴۵: خط ۱۹۱:
آرامگاه و موزه مولانا جلاالدین بلخی در شهر قونیه ترکیه و در بین استان‌های آنکارا و آنتالیا در محله‌ی غزیزیه، خیابان مولانا واقع شده است. قونیه یکی از بزرگترین استان‌های ترکیه که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد.
آرامگاه و موزه مولانا جلاالدین بلخی در شهر قونیه ترکیه و در بین استان‌های آنکارا و آنتالیا در محله‌ی غزیزیه، خیابان مولانا واقع شده است. قونیه یکی از بزرگترین استان‌های ترکیه که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد.


در واقع آرامگاه مولانا در خانه‌ی محل سکونتش در گذشته قرار دارد؛ و در طول ایام سال و به‌ویژه سالگرد تولد و درگذشت مولانا، مراسم‌ گوناگونی در این آرامگاه برگزار می‌شود. هر ساله ۷ تا ۱۷ دسامبر، به‌مدت ده شب، بزرگداشت مولانا را به مناسبت سالگرد درگذشت این عارف و شاعر نامی ایران‌زمین برگزار می‌کنند. برگزاری این مراسم در این شب‌ها با مناسکی خاص همراه است. مراسم این ده شب با اجرای نمایش و رقص‌های گروهی سماع، بخش‌های گوناگونی از زندگی مولانا رابه تصویر می‌کشند. '''«سایت کجارو»'''
در واقع آرامگاه مولانا در خانه‌ی محل سکونتش در گذشته قرار دارد؛ و در طول ایام سال و به‌ویژه سالگرد تولد و درگذشت مولانا، مراسم گوناگونی در این آرامگاه برگزار می‌شود. هر ساله ۷ تا ۱۷ دسامبر، به‌مدت ده شب، بزرگداشت مولانا را به مناسبت سالگرد درگذشت این عارف و شاعر نامی ایران‌زمین برگزار می‌کنند. برگزاری این مراسم در این شب‌ها با مناسکی خاص همراه است. مراسم این ده شب با اجرای نمایش و رقص‌های گروهی سماع، بخش‌های گوناگونی از زندگی مولانا رابه تصویر می‌کشند. '''«سایت کجارو»'''


مزار مولانا بر روی تپه‌ای با ارتفاع ۱۰۱۶، متر بنا شده است؛ و منظره‌ای بسیار دیدنی دارد. این تپه تا کنون چندین بار مورد کاوش باستان‌شناسان قرار گرفته است. در این تپه آثار ارزشمندی به دست آمده است که متعلق به هزاران سال پیش هستند. مساحت مزار مولانا در آغاز ۶.۵۰۰، متر مربع بود؛ اما اکنون گسترش یافته و به ۱۸.۰۰۰، متر مربع رسیده است. ساخت مقبره مولانا یک سال پس از مرگش در سال ۱۲۷۴، آغاز شد؛ و با نظارت همسر امیرسلیمان سلجوقی به پایان رسید. هم‌چنین در سال ۱۸۵۴میلادی، نیز چند بخش دیگر به این مقبره افزوده شد تا جمعیت بیشتری را پذیرا باشد. بر فراز قبر مولانا یک گنبد مخروطی شکل به رنگ فیروزه‌ای ساخته شده است که تشکیل‌شده از صدها سفال است؛ و اکنون مقبره‌ی این عارف و شاعر نام‌آور با همین گنبد فیروزه‌ای شناخته می‌شود. در سال ۱۹۲۶میلادی، تبدیل مزار مولانا به موزه آغاز شد؛ و در سال ۱۹۲۷میلادی، مقبره‌ی او به شکل کامل به موزه تبدیل شده بود؛ و در سال ۱۹۵۴میلادی، مقبره‌ی مولانا را موزه‌ی مولانا نامیدند. موزه مولانا یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور ترکیه به حساب می‌آید. '''«سایت کارناوال»'''
مزار مولانا بر روی تپه‌ای با ارتفاع ۱۰۱۶، متر بنا شده است؛ و منظره‌ای بسیار دیدنی دارد. این تپه تا کنون چندین بار مورد کاوش باستان‌شناسان قرار گرفته است. در این تپه آثار ارزشمندی به دست آمده است که متعلق به هزاران سال پیش هستند. مساحت مزار مولانا در آغاز ۶.۵۰۰، متر مربع بود؛ اما اکنون گسترش یافته و به ۱۸.۰۰۰، متر مربع رسیده است. ساخت مقبره مولانا یک سال پس از مرگش در سال ۱۲۷۴، آغاز شد؛ و با نظارت همسر امیرسلیمان سلجوقی به پایان رسید. هم‌چنین در سال ۱۸۵۴میلادی، نیز چند بخش دیگر به این مقبره افزوده شد تا جمعیت بیشتری را پذیرا باشد. بر فراز قبر مولانا یک گنبد مخروطی شکل به رنگ فیروزه‌ای ساخته شده است که تشکیل‌شده از صدها سفال است؛ و اکنون مقبره‌ی این عارف و شاعر نام‌آور با همین گنبد فیروزه‌ای شناخته می‌شود. در سال ۱۹۲۶میلادی، تبدیل مزار مولانا به موزه آغاز شد؛ و در سال ۱۹۲۷میلادی، مقبره‌ی او به شکل کامل به موزه تبدیل شده بود؛ و در سال ۱۹۵۴میلادی، مقبره‌ی مولانا را موزه‌ی مولانا نامیدند. موزه مولانا یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور ترکیه به حساب می‌آید. '''«سایت کارناوال»'''
خط ۱۵۷: خط ۲۰۳:


== آثار مولانا ==
== آثار مولانا ==
آثار مولانا شامل نظم و نثر می‌شود. آثار منظوم مولانا متشکل از غزلیات، مثنوی و رباعیات است. و آثار منثور او شامل فیه ما فیه، مکاتیب و مجالس سبعه است. '''«سایت نمناک»'''
آثار مولانا شامل نظم و نثر می‌شود. آثار منظوم مولانا متشکل از غزلیات، مثنوی و رباعیات است؛ و آثار منثور او شامل فیه ما فیه، مکاتیب و مجالس سبعه است. '''«سایت نمناک»'''


در طول سالیان مدید برای علاقه‌مندان عرفان و حکمت، آثار مولانا از بهترین منابع موجود بوده‌اند. آثار مولانا در نقاط گوناگون جهان ترجمه شده‌اند؛ و موجب روی آوردن بسیاری از اندیشمندان دنیا به عرفان شرقی و شرق‌شناسی هستند. در واقع اشعار مولانا دروازه دخول به فرهنگ مشرق‌زمین و پارسی‌زبانان برای بسیاری از مردم جهان است. '''«سایت کجارو»'''
در طول سالیان مدید برای علاقه‌مندان عرفان و حکمت، آثار مولانا از بهترین منابع موجود بوده‌اند. آثار مولانا در نقاط گوناگون جهان ترجمه شده‌اند؛ و موجب روی آوردن بسیاری از اندیشمندان دنیا به عرفان شرقی و شرق‌شناسی هستند. در واقع اشعار مولانا دروازه دخول به فرهنگ مشرق‌زمین و پارسی‌زبانان برای بسیاری از مردم جهان است. '''«سایت کجارو»'''


=== '''آثار منظوم''' ===
=== آثار منظوم ===
آثار منظوم مولانا شامل مثنوی معنوی، غزلیات و رباعیات است.
آثار منظوم مولانا شامل مثنوی معنوی، غزلیات و رباعیات است.


==== '''مثنوی معنوی''' ====
==== مثنوی معنوی ====
شهرت مولانا بیشتر به خاطر کتاب مثنوی معنوی است که تعالیم در زمینه‌ی عرفان و اصول تصوف و اخلاق و معارف است. مثنوی از همان آغاز در مجالس رقص سماع خوانده می‌شد. افرادی به نام مثنوی‌خوانان، این کتاب را با صوتی دلکش می‌خواندند. ۱۸ بیت نخست مثنوی را ”نی‌نامه” می‌گویند و تمامی شش دفتر مثنوی شرحی است بر این ۱۸ بیت:
شهرت مولانا بیشتر به خاطر کتاب مثنوی معنوی است که تعالیم در زمینه‌ی عرفان و اصول تصوف و اخلاق و معارف است. مثنوی از همان آغاز در مجالس رقص سماع خوانده می‌شد. افرادی به نام مثنوی‌خوانان، این کتاب را با صوتی دلکش می‌خواندند. ۱۸ بیت نخست مثنوی را ”نی‌نامه” می‌گویند و تمامی شش دفتر مثنوی شرحی است بر این ۱۸ بیت:


خط ۲۳۹: خط ۲۸۵:
پس سخن کوتاه باید و السلام'''«سایت نمناک»'''
پس سخن کوتاه باید و السلام'''«سایت نمناک»'''


مولانا جلاالدین کتاب مثنوی معنوی رابا بیت ”بشنو این نی چون حکایت می کند - از جدایی‌ها شکایت میکند” آغاز می‌کند. مولانا در مقدمه‌ی عربی مثنوی معنوی نیز که نوشته خود او است، این کتاب به تأکید ”اصول دین” نامیده شده است. به عربی: <blockquote>«هذا کتاب‌المثنوی'''،''' وهّو اصولُ اصولِ اصولِ‌الدین.»</blockquote>مولانا بیش از ۵۰ سال داشت که کتاب مثنوی را آغاز کرد. از این رو این کتاب حاصل پربارترین دوران عمر او است. اهمیت مثنوی معنوی فقط به خاطر این نیست که از آثار قدیم ادبیات پارسی است؛ بلکه از آن‌جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. در واقع مثنوی معنوی تنها عرفان نظری نیست، بلکه این گنجینه جامع عرفان نظری و عملی است. مولانا خود گفته‌ است:<blockquote>«مثنوی را جهت آن نگفتم که آن‌را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است، نه آن‌که نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.»</blockquote>از این‌رو باید گفت که عرفان مولانا صرفاً عرفان تفسیر نیست، بلکه عرفان تغییر است.
مولانا جلاالدین کتاب مثنوی معنوی رابا بیت ”بشنو این نی چون حکایت می کند - از جدایی‌ها شکایت میکند” آغاز می‌کند. مولانا در مقدمه‌ی عربی مثنوی معنوی نیز که نوشته خود او است، این کتاب به تأکید ”اصول دین” نامیده شده است. به عربی: <blockquote>«هذا کتاب‌المثنوی'''،''' وهّو اصولُ اصولِ اصولِ‌الدین.»</blockquote>مولانا بیش از ۵۰ سال داشت که کتاب مثنوی را آغاز کرد. از این رو این کتاب حاصل پربارترین دوران عمر او است. اهمیت مثنوی معنوی فقط به خاطر این نیست که از آثار قدیم ادبیات پارسی است؛ بلکه از آن‌جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. در واقع مثنوی معنوی تنها عرفان نظری نیست، بلکه این گنجینه جامع عرفان نظری و عملی است. مولانا خود گفته است:<blockquote>«مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است، نه آن‌که نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.»</blockquote>از این‌رو باید گفت که عرفان مولانا صرفاً عرفان تفسیر نیست، بلکه عرفان تغییر است.


مثنوی معنوی گنجینه‌ای است متشکل از ۲۶ هزار بیت که اگر آن‌را کوتاه و خلاصه کنیم، به ۱۸ بیتی می‌رسیم که سرآغاز دفتر اوّل مولاناست و به ”نی نامه” شهرت پیدا کرده ‌است..
مثنوی معنوی گنجینه‌ای است متشکل از ۲۶ هزار بیت که اگر آن را کوتاه و خلاصه کنیم، به ۱۸ بیتی می‌رسیم که سرآغاز دفتر اوّل مولاناست و به ”نی نامه” شهرت پیدا کرده است..


این ”نی” همان مولاناست که به عنوان الگوی یک انسان آگاه و آشنا با حقایق عالم معنا، خود را اسیر این جهان مادی می‌بیند. او شکایت می‌کند که چرا روح آزاده‌اش از نیستانِ عالم معنا بریده‌ شده است. مولانا در مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی، بارها خود، یا انسان آگاه را به ”نی” و ”چنگ” تشبیه کرده ‌است.
این ”نی” همان مولاناست که به عنوان الگوی یک انسان آگاه و آشنا با حقایق عالم معنا، خود را اسیر این جهان مادی می‌بیند. او شکایت می‌کند که چرا روح آزاده‌اش از نیستانِ عالم معنا بریده شده است. مولانا در مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی، بارها خود، یا انسان آگاه را به ”نی” و ”چنگ” تشبیه کرده است.


ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی
ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی
خط ۲۵۱: خط ۲۹۷:
مثنوی معنوی تأثیرگذارترین و مهم‌ترین اثر مولانا است که شهرت جهانی دارد. مثنوی معنوی ۲۷ هزار بیت شعر در قالب ۶ دفتر است که در بردارنده‌ی حکایات پندآموز و تعلیمی است. این پندها و تعالیم در قالب داستانی و حکایات شیرین به اعتقادات گوناگون دینی، مبانی تصوف و اصول اخلاق می‌پردازد. حکایت‌های مثنوی معنوی در کتاب‌های آموزشی آمده‌اند که از معروف‌ترین و رایج‌ترین آن‌ها می‌توان به حکایت موسی و شبان و داستان طوطی و بازرگان اشاره کرد.
مثنوی معنوی تأثیرگذارترین و مهم‌ترین اثر مولانا است که شهرت جهانی دارد. مثنوی معنوی ۲۷ هزار بیت شعر در قالب ۶ دفتر است که در بردارنده‌ی حکایات پندآموز و تعلیمی است. این پندها و تعالیم در قالب داستانی و حکایات شیرین به اعتقادات گوناگون دینی، مبانی تصوف و اصول اخلاق می‌پردازد. حکایت‌های مثنوی معنوی در کتاب‌های آموزشی آمده‌اند که از معروف‌ترین و رایج‌ترین آن‌ها می‌توان به حکایت موسی و شبان و داستان طوطی و بازرگان اشاره کرد.


مولانا گنجینه‌ی مثنوی معنوی را به درخواست حسام الدین چلبی که یکی از محبوب‌ترین مریدانش بود، سروده است؛ و مولانا در دیباچه این کتاب و سرآغاز هر دفتر نیز به این مطلب اشاره می‌کند. مثنوی معنوی متأثر از الهی‌نامه حکیم سنایی و مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر عطار نیشابوری سروده شده است. مولانا در بسیاری از شعرهای مثنوی از این دو عارف و شاعر شهیر نام می‌برد و اشعارشان را نقل می‌کند. هم‌چنین در قسمت‌هایی از مثنوی به داستا‌ن‌هایی از کلیله و دمنه اشاره می‌شود. اما برگرفته‌های کتاب مثنوی معنوی از دیگر آثار ادبی پیش از آن، از حافظه‌ی خلاق مولانا و به ‌صورت بداهه سروده شده است؛ و هیچ‌گونه کپی‌برداری انجام نشده است. '''«سایت کجارو»'''
مولانا گنجینه‌ی مثنوی معنوی را به درخواست حسام الدین چلبی که یکی از محبوب‌ترین مریدانش بود، سروده است؛ و مولانا در دیباچه این کتاب و سرآغاز هر دفتر نیز به این مطلب اشاره می‌کند. مثنوی معنوی متأثر از الهی‌نامه حکیم سنایی و مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر عطار نیشابوری سروده شده است. مولانا در بسیاری از شعرهای مثنوی از این دو عارف و شاعر شهیر نام می‌برد و اشعارشان را نقل می‌کند. هم‌چنین در قسمت‌هایی از مثنوی به داستان‌هایی از کلیله و دمنه اشاره می‌شود. اما برگرفته‌های کتاب مثنوی معنوی از دیگر آثار ادبی پیش از آن، از حافظه‌ی خلاق مولانا و به صورت بداهه سروده شده است؛ و هیچ‌گونه کپی‌برداری انجام نشده است. '''«سایت کجارو»'''


مولانا در مثنوی معنوی که از آثار بزرگ اوست، دشوارترین و پیچیده‌ترین مسائل فکری و عرفانی را به شیواترین گفتار و ساده‌ترین زبان بیان داشته است. معروف است صدرالدین قونوی که یکی از بزرگان عرفان فلسفی و صاحب تألیفات دشوار در عرفان نظری است، روزی به مولانا می‌گوید: <blockquote>«عجب از آن دارم که شما این مطالب غامض را چه‌گونه آن‌قدر ساده بیان می‌کنید که همگان می‌فهمند؟!. مولانا نیز در جواب می‌گوید: من نیز در شگفتم که شما این موضوعات ساده راچرا آن‌قدر پیچ و تاب می‌دهید و بس دشوار بیان می‌کنید؟! »'''«سایت ناز وب»'''</blockquote>
مولانا در مثنوی معنوی که از آثار بزرگ اوست، دشوارترین و پیچیده‌ترین مسائل فکری و عرفانی را به شیواترین گفتار و ساده‌ترین زبان بیان داشته است. معروف است صدرالدین قونوی که یکی از بزرگان عرفان فلسفی و صاحب تألیفات دشوار در عرفان نظری است، روزی به مولانا می‌گوید: <blockquote>«عجب از آن دارم که شما این مطالب غامض را چه‌گونه آن‌قدر ساده بیان می‌کنید که همگان می‌فهمند؟!. مولانا نیز در جواب می‌گوید: من نیز در شگفتم که شما این موضوعات ساده راچرا آن‌قدر پیچ و تاب می‌دهید و بس دشوار بیان می‌کنید؟ !»'''«سایت ناز وب»'''</blockquote>


==== '''غزلیات «دیوان شمس تبریزی»''' ====
==== غزلیات «دیوان شمس تبریزی» ====
مجموعه‌ی غزلیات مولانا حدود ۲۵۰۰، غزل است که در در پایان و مقطع بیشتر آن‌ها مولانا به جای استفاده از تخلص خود، به نام شمس تبریزی تخلص کرده است؛ و به خاطر همین مجموعه‌ی عزلیات مولانا به کلیات یا دیوان شمس معروف شده است. '''«سایت نمناک»'''
مجموعه‌ی غزلیات مولانا حدود ۲۵۰۰، غزل است که در در پایان و مقطع بیشتر آن‌ها مولانا به جای استفاده از تخلص خود، به نام شمس تبریزی تخلص کرده است؛ و به خاطر همین مجموعه‌ی عزلیات مولانا به کلیات یا دیوان شمس معروف شده است. '''«سایت نمناک»'''


غزلیات و دیوان شمس تبریزی یا دیوان کبیر، نزد ایرانیان و حتی غیر ایرانیان محبوبیت فراوانی کسب کرده‌ است. درصد خیلی کمی هم از این غزلیات به زبان‌هایی یونانی و عربی و ترکی است؛ اما عمده‌ی غزلیات موجود دراین دیوان به پارسی سروده شده‌اند. دیوان شمس تبریزی شامل: بیش از ۳۵ هزار بیت به پارسی، حدود هزار بیت به عربی و کمتر از ۲۰۰ بیت به ترکی و یونانی است. '''«سایت مدرسه»'''
غزلیات و دیوان شمس تبریزی یا دیوان کبیر، نزد ایرانیان و حتی غیر ایرانیان محبوبیت فراوانی کسب کرده است. درصد خیلی کمی هم از این غزلیات به زبان‌هایی یونانی و عربی و ترکی است؛ اما عمده‌ی غزلیات موجود دراین دیوان به پارسی سروده شده‌اند. دیوان شمس تبریزی شامل: بیش از ۳۵ هزار بیت به پارسی، حدود هزار بیت به عربی و کمتر از ۲۰۰ بیت به ترکی و یونانی است. '''«سایت مدرسه»'''


غزلیات مولانا در اثر وجد و شور و حال و بی‌قراری سروده شده است. مولانا در حالت سماع این غزل‌ها را می‌سرود؛ و مریدان و یارانش بی‌درنگ به یادداشت آن می‌پرداختند. در واقع دیوان شمس فقط دیوان شعر نیست، بلکه غوغای یک دریای طوفانی و متلاطم است. دیوان شمس تبریزی منعکس کننده‌ی یک روح ناآرام و پُر از هیجان و آکنده از شور و جذبه است. بی‌تردید نه‌تنها در فرهنگ و ادب فارسی، بلکه فراتر از آن در فرهنگ بشری در هیچ دیوان و مجموعه شعری به اندازه‌ی دیوان شمس تبریزی، حرکت و جنبش، و حیات و زندگی و عشق نمی‌جوشد. '''«سایت دیدار جان»'''
غزلیات مولانا در اثر وجد و شور و حال و بی‌قراری سروده شده است. مولانا در حالت سماع این غزل‌ها را می‌سرود؛ و مریدان و یارانش بی‌درنگ به یادداشت آن می‌پرداختند. در واقع دیوان شمس فقط دیوان شعر نیست، بلکه غوغای یک دریای طوفانی و متلاطم است. دیوان شمس تبریزی منعکس کننده‌ی یک روح ناآرام و پُر از هیجان و آکنده از شور و جذبه است. بی‌تردید نه‌تنها در فرهنگ و ادب فارسی، بلکه فراتر از آن در فرهنگ بشری در هیچ دیوان و مجموعه شعری به اندازه‌ی دیوان شمس تبریزی، حرکت و جنبش، و حیات و زندگی و عشق نمی‌جوشد. '''«سایت دیدار جان»'''


==== '''رباعیات''' ====
==== رباعیات ====
رباعیات مولانا بخشی از دیوان شمس تبریزی است. این بخش از آثار مولانا در مطبعه‌ی اختر اسلامبول ترکیه، به سال ۱۳۱۲ هجری قمری، به طبع رسیده است؛ و متضمن ۱۶۵۹، رباعی یا ۳۳۱۸، بیت است که برخی از آن‌ها به شهادت قرائن مربوط به مولانا است؛ و درباره‌ی بخشی هم تردید وجود دارد و معلوم نیست که انتساب به او درست باشد. نمونه‌ای از رباعیات: '''«سایت مدرسه»'''
رباعیات مولانا بخشی از دیوان شمس تبریزی است. این بخش از آثار مولانا در مطبعه‌ی اختر اسلامبول ترکیه، به سال ۱۳۱۲ هجری قمری، به طبع رسیده است؛ و متضمن ۱۶۵۹، رباعی یا ۳۳۱۸، بیت است که برخی از آن‌ها به شهادت قرائن مربوط به مولانا است؛ و درباره‌ی بخشی هم تردید وجود دارد و معلوم نیست که انتساب به او درست باشد. نمونه‌ای از رباعیات: '''«سایت مدرسه»'''


خط ۲۶۹: خط ۳۱۵:
جوینده عشق بی‌عدد خواهد بود
جوینده عشق بی‌عدد خواهد بود


فردا که قیامت آشکارا گردد  هرکس
فردا که قیامت آشکارا گردد  هرکس


که نه عاشق است رد خواهد بود
که نه عاشق است رد خواهد بود
خط ۲۸۳: خط ۳۲۹:
نامیست زمن باقی و دیگر همه اوست
نامیست زمن باقی و دیگر همه اوست


=== '''آثار منثور''' ===
=== آثار منثور ===
آثار منثور مولانا شامل سه کتاب: فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکتوبات یا مکاتیب است.  
آثار منثور مولانا شامل سه کتاب: فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکتوبات یا مکاتیب است.  


==== '''فیه ما فیه''' ====
==== فیه ما فیه ====
کتاب فیه ما فیه، مجموعه‌ی تقریرات مولانا است که در طول ۳۰ سال در مجالس مختلف فراهم آمده ‌است. این سخنان توسط پسر مولانا، سلطان ولد یا یکی دیگر از مریدان وی یادداشت شده و به این شکل درآمده‌ است. نثر کتاب فیه ما فیه، ساده و روان است؛ و درون‌مایه‌ای عرفانی، دینی واخلاقی دارد. '''«سایت مدرسه»'''
کتاب فیه ما فیه، مجموعه‌ی تقریرات مولانا است که در طول ۳۰ سال در مجالس مختلف فراهم آمده است. این سخنان توسط پسر مولانا، سلطان ولد یا یکی دیگر از مریدان وی یادداشت شده و به این شکل درآمده است. نثر کتاب فیه ما فیه، ساده و روان است؛ و درون‌مایه‌ای عرفانی، دینی واخلاقی دارد. '''«سایت مدرسه»'''


==== '''مجالس سبعه''' ====
==== مجالس سبعه ====
کتاب مجالس سبعه مجموعه‌ی سخنان و معوعظه‌ها در مجالس مولانا است که به وجه پند و اندرز و برای تذکر و یادآوری بر سر منبر بیان کرده‌است. نسخه‌ی خطی کتاب فیه ما فیه، در کتابخانه‌ی سلیم آقا در اُسکُدار استانبول محفوظ و تاریخ کتابت آن سال ۷۸۸، است. '''«سایت مدرسه»'''
کتاب مجالس سبعه مجموعه‌ی سخنان و معوعظه‌ها در مجالس مولانا است که به وجه پند و اندرز و برای تذکر و یادآوری بر سر منبر بیان کرده‌است. نسخه‌ی خطی کتاب فیه ما فیه، در کتابخانه‌ی سلیم آقا در اُسکُدار استانبول محفوظ و تاریخ کتابت آن سال ۷۸۸، است. '''«سایت مدرسه»'''


==== '''مکاتیب''' ====
==== مکاتیب ====
مکاتیب یا مکتوبات مجموعه‌ی نامه‌های‌ صد و پنجاه ‌گانه‌ی مولانا است به معاصرین خود که دو نسخه‌ی این کتاب در کتابخانه‌ی دارالفنون اسلامبول موجود است. '''«سایت مدرسه»'''
مکاتیب یا مکتوبات مجموعه‌ی نامه‌های صد و پنجاه گانه‌ی مولانا است به معاصرین خود که دو نسخه‌ی این کتاب در کتابخانه‌ی دارالفنون اسلامبول موجود است. '''«سایت مدرسه»'''


مکتوبات مولانا بر خلاف تمام مکتوبات صوفیه، نظیر احمد غزالی و عین‌القضاة همدانی و عبدالرزاق کاشانی و علاءالدوله سمنانی که فقط مباحث خالص فلسفی و عرفانی است، موضوعاتش کلاً مدنی و اجتماعی است و مولانا اغلب به صاحبان نفوذ توصیه کرده است که به نیازمندان و فقیران رسیدگی کنند. البته نکات نغز و ظریف عرفانی نیز در لابلای آن گنجانده شده است. '''«سایت ناز وب»'''  
مکتوبات مولانا بر خلاف تمام مکتوبات صوفیه، نظیر احمد غزالی و عین‌القضاة همدانی و عبدالرزاق کاشانی و علاءالدوله سمنانی که فقط مباحث خالص فلسفی و عرفانی است، موضوعاتش کلاً مدنی و اجتماعی است و مولانا اغلب به صاحبان نفوذ توصیه کرده است که به نیازمندان و فقیران رسیدگی کنند. البته نکات نغز و ظریف عرفانی نیز در لابلای آن گنجانده شده است. '''«سایت ناز وب»'''  


== سبک و ویژگی‌های اشعار ==
== سبک و ویژگی‌های اشعار ==
اشعار مولانا پیش از ملاقاتش با شمس تبریزی به‌ سبک خاقانی، انوری و شاعران رسمی آن زمان بوده است. ویژگی‌های اشعار مولانا نیز منحصر به فرد است؛ و گستره‌ی آن بیش از اشعار دیگرشاعران است.  
اشعار مولانا پیش از ملاقاتش با شمس تبریزی به سبک خاقانی، انوری و شاعران رسمی آن زمان بوده است. ویژگی‌های اشعار مولانا نیز منحصر به فرد است؛ و گستره‌ی آن بیش از اشعار دیگرشاعران است.  


=== '''اشعار آهنگین''' ===
=== اشعار آهنگین ===
یکی از ویژگی‌های اشعار مولانا كه شاید در بین اشعار همه‌ی شاعران تازگی دارد، ضربآهنگ است. وقتی كه غزل‌های حافظ و سعدی یا دیگر شاعران معروف را می‌خوانیم، زیبایی و خیال‌ را به ویژه در شعر حافظ و سعدی حس می‌كنیم. اما اشعار آن‌ها با تمام زیبایی، حركت آن‌چنانی ندارد. در حالی كه شعر مولانا از حركت و ضربآهنگ ویژه‌ای برخوردار است؛ و می‌توانیم آن‌هارا با ضربه‌ ساز همراه كنیم. '''«سایت مهر میهن»'''
یکی از ویژگی‌های اشعار مولانا که شاید در بین اشعار همه‌ی شاعران تازگی دارد، ضربآهنگ است. وقتی که غزل‌های حافظ و سعدی یا دیگر شاعران معروف را می‌خوانیم، زیبایی و خیال را به ویژه در شعر حافظ و سعدی حس می‌کنیم. اما اشعار آن‌ها با تمام زیبایی، حرکت آن‌چنانی ندارد. در حالی که شعر مولانا از حرکت و ضربآهنگ ویژه‌ای برخوردار است؛ و می‌توانیم آن‌هارا با ضربه ساز همراه کنیم. '''«سایت مهر میهن»'''


=== '''قالب شعر مولانا''' ===
=== قالب شعر مولانا ===
قالب شكنی یكی دیگر از ویژگی‌های شكل شعر مولوی است. او در خیلی از غزل‌هایش ناگهان ردیف را به قافیه و یا قافیه را به ردیف تبدیل می‌كند؛ و در رعایت اركان عروضی بی‌قید شگفتی می‌آفریند. به عنوان نمونه مثلاً غزلی را كه در بحر ”هزج” آغاز كرده است، در وسط شعر یک‌دفعه به بحر ”رمل” تبدیل می‌كند؛ و سپس دوباره به همان بحر هزج برمی‌گردد. هم‌چنان‌که درغزلی با مطلع ”زهی عشق زهی عشق! كه ما راست خدایا!” به این شیوه دست زده است.
قالب شکنی یکی دیگر از ویژگی‌های شکل شعر مولوی است. او در خیلی از غزل‌هایش ناگهان ردیف را به قافیه و یا قافیه را به ردیف تبدیل می‌کند؛ و در رعایت ارکان عروضی بی‌قید شگفتی می‌آفریند. به عنوان نمونه مثلاً غزلی را که در بحر ”هزج” آغاز کرده است، در وسط شعر یک‌دفعه به بحر ”رمل” تبدیل می‌کند؛ و سپس دوباره به همان بحر هزج برمی‌گردد. هم‌چنان‌که درغزلی با مطلع ”زهی عشق زهی عشق! که ما راست خدایا!” به این شیوه دست زده است.


بلندی و کوتاهی بیش از اندازه معمول غزل‌ها نیز یكی دیگر از ویژگی‌های شكل شعر مولانا است كه گاهی از مرز ۹۰ بیت می‌گذرد؛ و گاهی هم از سه یا چهار بیت تجاوز نمی‌كند. با این حال تعداد بحور شعری در اشعار مولانا بیش از دیگر شاعران است. مولانا با ۴۷ بحر از بحور عروضی شعر سروده است درحالی که شاعران دیگر از ۲۷ بحر بالاتر نرفته‌اند. '''«سایت مهر میهن»'''
بلندی و کوتاهی بیش از اندازه معمول غزل‌ها نیز یکی دیگر از ویژگی‌های شکل شعر مولانا است که گاهی از مرز ۹۰ بیت می‌گذرد؛ و گاهی هم از سه یا چهار بیت تجاوز نمی‌کند. با این حال تعداد بحور شعری در اشعار مولانا بیش از دیگر شاعران است. مولانا با ۴۷ بحر از بحور عروضی شعر سروده است درحالی که شاعران دیگر از ۲۷ بحر بالاتر نرفته‌اند. '''«سایت مهر میهن»'''


== مولانا و عارفان پیشین ==
== مولانا و عارفان پیشین ==
خط ۳۲۲: خط ۳۶۸:


== سال جهانی مولانا ==
== سال جهانی مولانا ==
یونسکو با پیشنهاد ترکیه، سال ۲۰۰۷، را سال جهانی مولانا نامیده ‌است. پس از آن روز تولد مولانا را که هشتم مهرماه بود، روز بزرگداشت مولانا نامیدند. مراسم هشتصدمین سال روز تولد مولوی نیز در سازمان ملل برگزار شد. کشور ترکیه هم همه ساله برنامه‌هایی به مناسبت روز جهانی مولانا برگزار می‌کند. '''«سایت تالاب»'''
یونسکو با پیشنهاد ترکیه، سال ۲۰۰۷، را سال جهانی مولانا نامیده است. پس از آن روز تولد مولانا را که هشتم مهرماه بود، روز بزرگداشت مولانا نامیدند. مراسم هشتصدمین سال روز تولد مولوی نیز در سازمان ملل برگزار شد. کشور ترکیه هم همه ساله برنامه‌هایی به مناسبت روز جهانی مولانا برگزار می‌کند. '''«سایت تالاب»'''


== عرفان مولانا ==
== عرفان مولانا ==
عرفان مولانا فقط به عرفان نظری و فلسفی محدود نمی‌شود. بلکه عرفان مولانا افزون بر نظریات اصولی در هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و الهیات سرشار و آکنده از ذوق و شادمانی روح است. عرفان مولانا تنها عرفان تفسیر نیست، بلکه عرفان تغییر است . سخنان مولانا صرفاً نوعی پاسخگویی به کنجکاوی‌های ذهنی بشر نیست، بلکه افزون بر آن قصد دارد که با تعالیم خود، بشریت را متحول کند. عرفان از دیدگاه مولانا پُرکردن ذهن از معلومات و دانسته‌های رنگارنگ نیست، بلکه عرفان از نظر وی، همرنگ و یگانه کردن شخصیت خود با معلومات معنوی خود است؛ و تا وقتی که هویت و کردار انسان منطبق با معرفتش نشده است، رستگار نخواهد شد.
عرفان مولانا فقط به عرفان نظری و فلسفی محدود نمی‌شود. بلکه عرفان مولانا افزون بر نظریات اصولی در هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و الهیات سرشار و آکنده از ذوق و شادمانی روح است. عرفان مولانا تنها عرفان تفسیر نیست، بلکه عرفان تغییر است. سخنان مولانا صرفاً نوعی پاسخگویی به کنجکاوی‌های ذهنی بشر نیست، بلکه افزون بر آن قصد دارد که با تعالیم خود، بشریت را متحول کند. عرفان از دیدگاه مولانا پُرکردن ذهن از معلومات و دانسته‌های رنگارنگ نیست، بلکه عرفان از نظر وی، همرنگ و یگانه کردن شخصیت خود با معلومات معنوی خود است؛ و تا وقتی که هویت و کردار انسان منطبق با معرفتش نشده است، رستگار نخواهد شد.


علم های اهل دل حمال شان
علم های اهل دل حمال شان
خط ۳۵۱: خط ۳۹۷:
هرچند عاقلان ظاهربین و شعبده پسند درک این را ندارند که رها شدن از یک صفت بد مثل حسادت، از هزاران خرق عادت و نمایشات کرامت‌گونه برتر و بالاتر است.
هرچند عاقلان ظاهربین و شعبده پسند درک این را ندارند که رها شدن از یک صفت بد مثل حسادت، از هزاران خرق عادت و نمایشات کرامت‌گونه برتر و بالاتر است.


عرفان مولانا هیچ ناسازگاری با زندگی اجتماعی بشر ندارد، چرا که مولانا به یارانش تذکر می‌داده است که هر کس کسب و کار را رها کند و سربار و نان‌خور این و آن شود از ما نیست. خود او نیز شاغل بود و تدریس می‌کرد؛ و از طریق حقوق معلمی امورات زندگی خود و خانواده‌اش را می‌گذراند. بنابراین با آن گروه از مدعیان تصوف و عرفان که کسب و کار را تعطیل می کردند و کار و شغل و ازدواج و اجتماعی بودن را دنیاپرستی محسوب می‌کردند، موافق نبوده است که در مثنوی هم به آن اشاره می‌کند:  
عرفان مولانا هیچ ناسازگاری با زندگی اجتماعی بشر ندارد، چرا که مولانا به یارانش تذکر می‌داده است که هر کس کسب و کار را رها کند و سربار و نان‌خور این و آن شود از ما نیست. خود او نیز شاغل بود و تدریس می‌کرد؛ و از طریق حقوق معلمی امورات زندگی خود و خانواده‌اش را می‌گذراند؛ بنابراین با آن گروه از مدعیان تصوف و عرفان که کسب و کار را تعطیل می کردند و کار و شغل و ازدواج و اجتماعی بودن را دنیاپرستی محسوب می‌کردند، موافق نبوده است که در مثنوی هم به آن اشاره می‌کند:  


چیست دنیا از خدا غافل بدن
چیست دنیا از خدا غافل بدن
خط ۳۶۸: خط ۴۱۴:


== سیری در اندیشه‌ی مولانا ==
== سیری در اندیشه‌ی مولانا ==
مولانا جلاالدین بلخی از منتقدین نظریه حد وسط  و میانه‌رو در اخلاق است که یکی از نظریات خیلی رایج در بین دانشمندان اسلامی است. اشکال مولانا به این ایده این بود که در تعداد زیادی از موارد آغاز و انجام یک موضوع مشخص نیست که بتوان وسطش را معین نمود و نیز این که تعداد زیادی از اصول اخلاقی نسبت به افراد متغیر است:
مولانا جلاالدین بلخی از منتقدین نظریه حد وسط و میانه‌رو در اخلاق است که یکی از نظریات خیلی رایج در بین دانشمندان اسلامی است. اشکال مولانا به این ایده این بود که در تعداد زیادی از موارد آغاز و انجام یک موضوع مشخص نیست که بتوان وسطش را معین نمود و نیز این که تعداد زیادی از اصول اخلاقی نسبت به افراد متغیر است:


اول و آخـر بـبـاید تا در آن
اول و آخر ببـاید تا در آن


در تـصور گنـجــد اوسـط یا مـیان
در تصور گنجـد اوسط یا میان


بی‌نهایت، چـون ندارد دو طرف
بی‌نهایت، چون ندارد دو طرف


کـی بُوَد وی را مــیـانه منصرَف؟!
کی بُوَد وی را میـانه منصرَف؟!


گفت راه اوسط ار چه حکمت است
گفت راه اوسط ار چه حکمت است
خط ۳۸۲: خط ۴۲۸:
لیک اوسط نیز هم با نسبت است'''«سایت مدرسه»'''
لیک اوسط نیز هم با نسبت است'''«سایت مدرسه»'''


=== '''شناخت شهودی''' ===
=== شناخت شهودی ===
مولانا قائل به مراتب در معرفت و شناخت است. او شناخت شهودی را معتبرترین شناخت می‌داند. مولانا شناخت عقلی و سپس حسی را در مراتب بعدی می‌داند؛ و آن‌ها را برای کسانی که دسترسی به شناخت مراتب بالاتر را ندارند معتبر و مجاز می‌شمرد.
مولانا قائل به مراتب در معرفت و شناخت است. او شناخت شهودی را معتبرترین شناخت می‌داند. مولانا شناخت عقلی و سپس حسی را در مراتب بعدی می‌داند؛ و آن‌ها را برای کسانی که دسترسی به شناخت مراتب بالاتر را ندارند معتبر و مجاز می‌شمرد.


از نظر مولانا شناخت استدلالی مانند عصایی است در دست کور که نامطمئن است، اما شخصی که چاره‌ای جز آن ندارد باید از همان استفاده کند. ولی توصیه او به اهل استدلال این است که اگر استدلال آن‌ها با شهود اهل دل مخالف بود، باید شناخت شهودی را بپذیرند:
از نظر مولانا شناخت استدلالی مانند عصایی است در دست کور که نامطمئن است، اما شخصی که چاره‌ای جز آن ندارد باید از همان استفاده کند؛ ولی توصیه او به اهل استدلال این است که اگر استدلال آن‌ها با شهود اهل دل مخالف بود، باید شناخت شهودی را بپذیرند:


چشم اگر داری تو کورانه میا
چشم اگر داری تو کورانه میا
خط ۴۰۷: خط ۴۵۳:
می نهد پا تا نیفتد در خُباط «دفتر دوم»'''«سایت مدرسه»'''
می نهد پا تا نیفتد در خُباط «دفتر دوم»'''«سایت مدرسه»'''


=== '''جبر و اختیار''' ===
=== جبر و اختیار ===
مولانا نزاع بین معتقدین به جبر و معتقدین به اختیار را ناشی از حکم الهی می‌داند. او خودش را متعلق به هیچ‌کدام از این دو گروه نمی‌داند. از نظر مولانا نزاع بین جبریون و اختیاریون تنها وسیله‌ای است که هر دو طرف نیکی‌ها و بدی‌هایشان ظاهر و ماهیتشان هویدا شود:
مولانا نزاع بین معتقدین به جبر و معتقدین به اختیار را ناشی از حکم الهی می‌داند. او خودش را متعلق به هیچ‌کدام از این دو گروه نمی‌داند. از نظر مولانا نزاع بین جبریون و اختیاریون تنها وسیله‌ای است که هر دو طرف نیکی‌ها و بدی‌هایشان ظاهر و ماهیتشان هویدا شود:


خط ۴۴۲: خط ۴۸۸:
کش بود در دل محک جانیی «دفتر سوم»'''«سایت مدرسه»'''
کش بود در دل محک جانیی «دفتر سوم»'''«سایت مدرسه»'''


=== '''عشق از نگاه مولانا''' ===
=== عشق از نگاه مولانا ===
نگاه مولانا به  محبت، همان عشق الهی است که درمانگر همه‌ی دردهای بی‌درمانی است که به‌قول خودش: از محبت دردها شافی شود. یکی از عرفای هند می‌گوید: بیشتر عشق بورزید، عشق و خنده را در جهان گسترش بدهید. این تنها راه حفاظت جوامع بشریت، در برابر سلاح‌های هسته‌ای است.! یکی از ویژگی‌ها‌ی شعر و کلام شاعران ایرانی نظیر حافظ، سنائی، نظامی، سعدی، مولانا و... این است که به هر قیمت و با هر بهانه‌ای از عشق و عاشق و معشوق سخن می‌گویند، انگار که مایه‌‌های اصلی همه‌ی آثار ماندگار و ارزنده‌ی آنان، چیزی جز عشق و عاشقی نیست.
نگاه مولانا به محبت، همان عشق الهی است که درمانگر همه‌ی دردهای بی‌درمانی است که به‌قول خودش: از محبت دردها شافی شود. یکی از عرفای هند می‌گوید: بیشتر عشق بورزید، عشق و خنده را در جهان گسترش بدهید. این تنها راه حفاظت جوامع بشریت، در برابر سلاح‌های هسته‌ای است. یکی از ویژگی‌های شعر و کلام شاعران ایرانی نظیر حافظ، سنائی، نظامی، سعدی، مولانا و… این است که به هر قیمت و با هر بهانه‌ای از عشق و عاشق و معشوق سخن می‌گویند، انگار که مایه‌های اصلی همه‌ی آثار ماندگار و ارزنده‌ی آنان، چیزی جز عشق و عاشقی نیست.


مولانا که خود دردآشنای عشق است؛ و طعم آنرا چشیده است، تجلی شگفت‌انگیز عشق را کلید رمز گنجینه‌ی افکار و آثار خودش قرار داده و کتاب ذی‌قیمت مثنوی معنوی را با آن آغاز و با آن ختم کرده است. هرچند که مولانا خود و آثارش را به اعتبار عشق آغاز و پایانی نیست، هم‌چنان که خود گوید: ”هم‌چو فکر عاشقان بی‌پا و سر!” مولوی همواره از عشق سخن می‌گوید؛ و آن‌را در دفتر اول مثنوی معنوی چنین توصیف می‌کند:
مولانا که خود دردآشنای عشق است؛ و طعم آنرا چشیده است، تجلی شگفت‌انگیز عشق را کلید رمز گنجینه‌ی افکار و آثار خودش قرار داده و کتاب ذی‌قیمت مثنوی معنوی را با آن آغاز و با آن ختم کرده است. هرچند که مولانا خود و آثارش را به اعتبار عشق آغاز و پایانی نیست، هم‌چنان‌که خود گوید: ”هم‌چو فکر عاشقان بی‌پا و سر!” مولوی همواره از عشق سخن می‌گوید؛ و آن را در دفتر اول مثنوی معنوی چنین توصیف می‌کند:


لذت هستی نمودی نیست را
لذت هستی نمودی نیست را
خط ۴۵۱: خط ۴۹۷:
عاشق خود کرده بودی نیست را
عاشق خود کرده بودی نیست را


مولانا خوب می‌داند که مهمترین رشته‌ی پیوند و اتصال انسان با خالق هستی، عشق است. او با زبان‌های مختلف فریاد می‌زند که تمام هستی و وجود از عشق است؛ و برای عشق پدید آمده است: ”اگر نبودی عشق هستی کی بُدی؟!”
مولانا خوب می‌داند که مهمترین رشته‌ی پیوند و اتصال انسان با خالق هستی، عشق است. او با زبان‌های مختلف فریاد می‌زند که تمام هستی و وجود از عشق است؛ و برای عشق پدید آمده است: ”اگر نبودی عشق هستی کی بُدی؟ !”


براین اساس عشق از بنیادی‌ترین مبانی مکتب عرفانی مولانا است. هرچند که در قرآن کریم واژه‌ی عشق با این که کلمه‌ای عربی است، اما به کار گرفته نشده است:
براین اساس عشق از بنیادی‌ترین مبانی مکتب عرفانی مولانا است. هرچند که در قرآن کریم واژه‌ی عشق با این که کلمه‌ای عربی است، اما به کار گرفته نشده است:
خط ۴۵۹: خط ۵۰۵:
واژه‌ای از عشق هرگز کس ندید
واژه‌ای از عشق هرگز کس ندید


اما براساس آن‌چه اهل کلام به ویژه عُرفا و صوفیه، هرجا در قران لفظ و کلمه حُب و مشتقات آن را مشاهده کرده‌اند، آن‌را تأویل و جای‌گزین با کلمه عشق به خدا نموده‌اند:
اما براساس آنچه اهل کلام به ویژه عُرفا و صوفیه، هرجا در قران لفظ و کلمه حُب و مشتقات آن را مشاهده کرده‌اند، آن را تأویل و جای‌گزین با کلمه عشق به خدا نموده‌اند:


پس محبت وصف حق‌دان، عشق نیز
پس محبت وصف حق‌دان، عشق نیز


خوف نبوده وصف یزدان ای عزیز...!
خوف نبوده وصف یزدان ای عزیز…!


۷۰۰ سال پس از مولانا عارفی هندی در وصف عشق می‌گوید: <blockquote>«اگر عشق شکوفا نشود، تبدیل به ترس می‌گردد. اگر عشق باور شود، ترس زایل می‌گردد. به همین دلیل است که درست در لحظه عشق، ترس وجود ندارد. اگر که عاشق کسی شوی، ناگهان ترس نابود می‌شود. عشاق تنها افراد بی‌ترس هستند، حتی مرگ هم مزاحم آن‌ها نیست. تنها عاشقان قادرند در سکوت و بی‌ترسی شگفت‌انگیزی بمیرند.»</blockquote>بنابراین محبت که همان عشق است، می‌تواند درمان تمامی دردهای بی‌درمان باشد:  
۷۰۰ سال پس از مولانا عارفی هندی در وصف عشق می‌گوید: <blockquote>«اگر عشق شکوفا نشود، تبدیل به ترس می‌گردد. اگر عشق باور شود، ترس زایل می‌گردد. به همین دلیل است که درست در لحظه عشق، ترس وجود ندارد. اگر که عاشق کسی شوی، ناگهان ترس نابود می‌شود. عشاق تنها افراد بی‌ترس هستند، حتی مرگ هم مزاحم آن‌ها نیست. تنها عاشقان قادرند در سکوت و بی‌ترسی شگفت‌انگیزی بمیرند.»</blockquote>بنابراین محبت که همان عشق است، می‌تواند درمان تمامی دردهای بی‌درمان باشد:  
خط ۴۸۳: خط ۵۲۹:
کی گزافه بر چنین تختی نشست ”دفتر دوم مثنوی” '''«سایت مدرسه»'''
کی گزافه بر چنین تختی نشست ”دفتر دوم مثنوی” '''«سایت مدرسه»'''


=== '''رهایی انسان''' ===
=== رهایی انسان ===
مهمترین و اصلی‌ترین ركن از ارکان اندیشه‌ی مولانا، انسان است. او می‌خواهد انسان را از وادی‌های ژرف و تنگناهای باریک و وحشت‌ناک عبور دهد تا نفس او را تهذیب نماید؛ و به افق‌های شگفت‌انگیز انسانیت برساند. براین اساس انسان مركز جهان بینی مولاناست.
مهمترین و اصلی‌ترین رکن از ارکان اندیشه‌ی مولانا، انسان است. او می‌خواهد انسان را از وادی‌های ژرف و تنگناهای باریک و وحشت‌ناک عبور دهد تا نفس او را تهذیب نماید؛ و به افق‌های شگفت‌انگیز انسانیت برساند. براین اساس انسان مرکز جهان بینی مولاناست.


این انسان در دل جامعه باید از تمام تعلقات و وابستگی‌های خویش رها شود تا بتواند مراتب وجودی خود را ارتقا دهد. حرف اصلی مولا این است كه انسان‌ها باید به آبشخور و سرچشمه‌های اصلی معرفت برسند؛ و خویشتن را جانشین خدا ”خلیفة الله” سازند، اما این انسان وابسته و اسیر تعلقات، چه‌گونه می‌تواند به معرفت حقیقی برسد؟! از نظر مولانا انسان‌ها در بند و زندان‌های مختلف اسیرگشته‌اند؛ و نمی‌توانند موانع و حجاب‌های مختلف را برای رسیدن به معرفت حقیقی رفع كنند. بنابراین انسان‌ها باید این موانع و حجاب‌ها را کشف کنند و بشناسند؛ و سپس رفع نمایند. '''«سایت مهر میهن»'''
این انسان در دل جامعه باید از تمام تعلقات و وابستگی‌های خویش رها شود تا بتواند مراتب وجودی خود را ارتقا دهد. حرف اصلی مولا این است که انسان‌ها باید به آبشخور و سرچشمه‌های اصلی معرفت برسند؛ و خویشتن را جانشین خدا ”خلیفة الله” سازند، اما این انسان وابسته و اسیر تعلقات، چه‌گونه می‌تواند به معرفت حقیقی برسد؟! از نظر مولانا انسان‌ها در بند و زندان‌های مختلف اسیرگشته‌اند؛ و نمی‌توانند موانع و حجاب‌های مختلف را برای رسیدن به معرفت حقیقی رفع کنند؛ بنابراین انسان‌ها باید این موانع و حجاب‌ها را کشف کنند و بشناسند؛ و سپس رفع نمایند. '''«سایت مهر میهن»'''


== رمز جاودانگی مولانا ==
== رمز جاودانگی مولانا ==
خط ۵۰۳: خط ۵۴۹:
مولانا در شرح باورهای مخالفان نیز اصلاً کوتاهی نکرده است. عقاید و باورهای آنان را به صورت جدی و منطقی بازگو کرده است، طوری‌که انگار خودش نیز به آن عقاید باور دارد.  
مولانا در شرح باورهای مخالفان نیز اصلاً کوتاهی نکرده است. عقاید و باورهای آنان را به صورت جدی و منطقی بازگو کرده است، طوری‌که انگار خودش نیز به آن عقاید باور دارد.  


مولانا به خاطر صداقت باطن و درون، همان ‌طور زندگی کرده است که شعر گفته است، و همان طور شعر گفته است که زندگی کرده است.
مولانا به خاطر صداقت باطن و درون، همان طور زندگی کرده است که شعر گفته است، و همان‌طور شعر گفته است که زندگی کرده است.


مولانا شعر را جهت شرح درد انسان‌ها و بشریت به کار گرفته است؛ و هرگز در مدح قدرتمندان و سلاطین زمانه بیتی نسروده است. '''«سایت ناز وب»'''  
مولانا شعر را جهت شرح درد انسان‌ها و بشریت به کار گرفته است؛ و هرگز در مدح قدرتمندان و سلاطین زمانه بیتی نسروده است. '''«سایت ناز وب»'''  
خط ۵۳۸: خط ۵۸۴:
چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان
چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان


چه همای ماند و عنقا که برابرم نیامد ؟
چه همای ماند و عنقا که برابرم نیامد؟


برو ای تن پریشان تو و آن دل پشیمان
برو ای تن پریشان تو و آن دل پشیمان
خط ۶۴۴: خط ۶۹۰:
یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم
یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم


از توام ای شهره قمر در من و در خود بنگر
از توأم ای شهره قمر در من و در خود بنگر


کز اثر خنده تو گلشن خندنده شدم
کز اثر خنده تو گلشن خندنده شدم
خط ۷۲۲: خط ۷۶۸:
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم


با دست اشارتم کرد‌ که عزم سوی ما کن'''«سایت کجارو»'''
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن'''«سایت کجارو»'''


== منابع: ==
== منابع ==
۶٬۰۶۳

ویرایش

منوی ناوبری