۱۰٬۴۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابوالحسن بنیصدر''' اولین رئیسجمهور ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. ابوالحسن بنیصدر کمتر از دو سال در این سمت باقی ماند. او در فرانسه در رشته اقتصاد تحصیل کرده بود. کتاب «اقتصاد توحیدی» او در زمان خود مشهور بود. ابوالحسن بنیصدر پس از محمد بهشتی برای مدتی رئیس شورای انقلاب بود. این شورا توسط خمینی کمی قبل از سرنگونی شاه تاسیس شده بود. بنیصدر در افکار عمومی بعد از انقلاب بعنوان یک ضلع از مثلث (بنیصدر، یزدی، قطبزاده) شناخته میشد که به گفته صادق زیباکلام بعد از خمینی انقلاب اسلامی به این سه نفر شناخته میشد.<ref name=":1">کلاب هاوس خبر آنلاین - انقلاب اسلامی بعد از امام با این سه نفر شناخته میشد. به نقل از صادق [https://www.khabaronline.ir/news/1562441/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%87-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%B4%D9%86%D8%A7% زیباکلام]</ref> او پس از بالا گرفتن اختلافات با آیتالله خمینی و گرایش به سمت مجاهدین مورد غضب خمینی واقع شد و در اواخر خرداد ۱۳۶۰ توسط خمینی از فرماندهی کل قوا کنار گذاشته شد و پس از آن مجلس جمهوری اسلامی با ریاست هاشمی رفسنجانی رای به عدم کفایت سیاسی او داد و سپس به فرمان خمینی از ریاست جمهوری عزل شد. از آنجا که بیم دستگیری او میرفت توسط مجاهدین پنهان شد و سپس همراه با مسعود رجوی و توسط هواپیمای نیروی هوایی که خلبانی آن را سرهنگ بهزاد معزی بر عهده داشت در ۷ مرداد ۱۳۶۰ از فرودگاه مهرآباد تهران به پاریس پرواز کرد. او عضو شورای ملی مقاومت شد که هسته اصلی آن را سازمان مجاهدین خلق تشکیل میداد و از طرف این شورا بعنوان «رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت» برگزیده شد. او در سال ۱۳۶۲ و به دنبال اختلافاتی که با مجاهدین پیدا کرد از این شورا اخراج گردید. بنیصدر در ۱۷ مهر ۱۴۰۰ و در ۸۸ سالگی، در بیمارستان سالپتریه پاریس درگذشت. انگشتشمار هوادارانش او را «اندیشه راهنما» و «اندیشه بزرگ قرن» میخواندند، و جمهوری اسلامی، او را در ابتدا «خائن» و «قانونشکن» توصیف میکرد و بعد هم به گفته مجاهدین علیرغم اینکه در نامهای به خمینی از گذشته اظهار پشیمانی کرده و درخواست بازگشت به ایران را داشت اما خمینی نپذیرفت، او که از شورای ملی مقاومت به دلیل همین نامهنگاری اخراج شده بود به مخالفت انفرادی با حکومت ایران و مخالفت با مجاهدین تا آخر عمر ادامه داد. | '''ابوالحسن بنیصدر''' اولین رئیسجمهور ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. ابوالحسن بنیصدر کمتر از دو سال در این سمت باقی ماند. او در فرانسه در رشته اقتصاد تحصیل کرده بود. کتاب «اقتصاد توحیدی» او در زمان خود مشهور بود. ابوالحسن بنیصدر پس از محمد بهشتی برای مدتی رئیس شورای انقلاب بود. این شورا توسط [[روحالله خمینی|خمینی]] کمی قبل از سرنگونی [[محمدرضا پهلوی|شاه]] تاسیس شده بود. بنیصدر در افکار عمومی بعد از انقلاب بعنوان یک ضلع از مثلث (بنیصدر، یزدی، قطبزاده) شناخته میشد که به گفته صادق زیباکلام بعد از [[روحالله خمینی|خمینی]] انقلاب اسلامی به این سه نفر شناخته میشد.<ref name=":1">کلاب هاوس خبر آنلاین - انقلاب اسلامی بعد از امام با این سه نفر شناخته میشد. به نقل از صادق [https://www.khabaronline.ir/news/1562441/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%87-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%B4%D9%86%D8%A7% زیباکلام]</ref> او پس از بالا گرفتن اختلافات با آیتالله خمینی و گرایش به سمت مجاهدین مورد غضب خمینی واقع شد و در اواخر خرداد ۱۳۶۰ توسط خمینی از فرماندهی کل قوا کنار گذاشته شد و پس از آن مجلس جمهوری اسلامی با ریاست هاشمی رفسنجانی رای به عدم کفایت سیاسی او داد و سپس به فرمان خمینی از ریاست جمهوری عزل شد. از آنجا که بیم دستگیری او میرفت توسط مجاهدین پنهان شد و سپس همراه با مسعود رجوی و توسط هواپیمای نیروی هوایی که خلبانی آن را [[سرهنگ خلبان بهزاد معزی|سرهنگ بهزاد معزی]] بر عهده داشت در ۷ مرداد ۱۳۶۰ از فرودگاه مهرآباد تهران به پاریس پرواز کرد. او عضو شورای ملی مقاومت شد که هسته اصلی آن را [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تشکیل میداد و از طرف این شورا بعنوان «رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت» برگزیده شد. او در سال ۱۳۶۲ و به دنبال اختلافاتی که با مجاهدین پیدا کرد از این شورا اخراج گردید. بنیصدر در ۱۷ مهر ۱۴۰۰ و در ۸۸ سالگی، در بیمارستان سالپتریه پاریس درگذشت. انگشتشمار هوادارانش او را «اندیشه راهنما» و «اندیشه بزرگ قرن» میخواندند، و جمهوری اسلامی، او را در ابتدا «خائن» و «قانونشکن» توصیف میکرد و بعد هم به گفته مجاهدین علیرغم اینکه در نامهای به خمینی از گذشته اظهار پشیمانی کرده و درخواست بازگشت به ایران را داشت اما خمینی نپذیرفت، او که از [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به دلیل همین نامهنگاری اخراج شده بود به مخالفت انفرادی با حکومت ایران و مخالفت با مجاهدین تا آخر عمر ادامه داد. | ||
== زندگی == | == زندگی == | ||
ابوالحسن بنیصدر، در ۲ فروردین سال ۱۳۱۲، در باغچه از توابع کبودرآهنگ به دنیا آمد. پدر وی سید نصرالله بنیصدر از روحانیون با نفوذ کبودرآهنگ و همدان بود که با روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، دارای ارتباط دوستانه بود.<ref>سایت فرانسه به زبان فارسی - ابوالحسن بنیصدر [https://www.rfi.fr/fa/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/20211009-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7% درگذشت]</ref> دوره دبستان و دبیرستان را در کبودرآهنگ گذراند و سپس در رشتههای اقتصاد و حقوق اسلامی در دانشگاه تهران تحصیل کرد. همسر او عذرا حسینی نام دارد. او دارای سه فرزند ، دو دختر و یک پسر است. او در سال ۱۳۴۲ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و از دانشگاه سوربن دکترا گرفت و بعدها در آن به تدریس پرداخت. | ابوالحسن بنیصدر، در ۲ فروردین سال ۱۳۱۲، در باغچه از توابع کبودرآهنگ به دنیا آمد. پدر وی سید نصرالله بنیصدر از روحانیون با نفوذ کبودرآهنگ و همدان بود که با روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، دارای ارتباط دوستانه بود.<ref>سایت فرانسه به زبان فارسی - ابوالحسن بنیصدر [https://www.rfi.fr/fa/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/20211009-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7% درگذشت]</ref> دوره دبستان و دبیرستان را در کبودرآهنگ گذراند و سپس در رشتههای اقتصاد و حقوق اسلامی در دانشگاه تهران تحصیل کرد. همسر او عذرا حسینی نام دارد. او دارای سه فرزند ، دو دختر و یک پسر است. او در سال ۱۳۴۲ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و از دانشگاه سوربن دکترا گرفت و بعدها در آن به تدریس پرداخت. | ||
== | == دیدگاه سیاسی ابوالحسن بنیصدر == | ||
بنیصدر از پیروان احسان نراقی بود، و نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسئول سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران شد. دو بار به دلیل فعالیتهای سیاسی بازداشت و زندانی شد. با میانجیگری احسان نراقی از زندان حکومت پهلوی دوم آزاد شد و برای تحصیل به اروپا رفت و در آنجا گرایش اسلامگرایی را دنبال کرد. البته او با قرائت بنیادگرایی اسلامی شیعهمحور و تشکیل حکومت دینی و اجرای احکام شرعی سنتی مخالف بود. هویت ضد آمریکایی داشت که با چاشنی تئوری توطئه همراه بود و تا پایان عمر تصور میکرد که برکناری او از ریاستجمهوری نتیجه همکاری رهبران وقت دولت آمریکا با مقامات حزب جمهوریاسلامی بودهاست!<ref name=":2">رادیو فردا - ابوالحسن بنیصدر دومین ناکامی در تاسیس [https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-banisadr-Iran-first-president/31501839.html جمهوری]</ref> در سالهای پیش از ۱۳۵۷، به عنوان ناسیونالیست و اسلامگرایی مخالف حکومت شاه، نظریههای سیاسی و اقتصادی | بنیصدر از پیروان احسان نراقی بود، و نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسئول سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران شد. دو بار به دلیل فعالیتهای سیاسی بازداشت و زندانی شد. با میانجیگری احسان نراقی از زندان حکومت پهلوی دوم آزاد شد و برای تحصیل به اروپا رفت و در آنجا گرایش اسلامگرایی را دنبال کرد. البته او با قرائت بنیادگرایی اسلامی شیعهمحور و تشکیل حکومت دینی و اجرای احکام شرعی سنتی مخالف بود. هویت ضد آمریکایی داشت که با چاشنی تئوری توطئه همراه بود و تا پایان عمر تصور میکرد که برکناری او از ریاستجمهوری نتیجه همکاری رهبران وقت دولت آمریکا با مقامات حزب جمهوریاسلامی بودهاست!<ref name=":2">رادیو فردا - ابوالحسن بنیصدر دومین ناکامی در تاسیس [https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-banisadr-Iran-first-president/31501839.html جمهوری]</ref> در سالهای پیش از ۱۳۵۷، به عنوان ناسیونالیست و اسلامگرایی مخالف حکومت شاه، نظریههای سیاسی و اقتصادی خاص خودش را در نفی هر دو نظام سرمایهداری و سوسیالیستی به صورت مقاله و کتاب چاپ میکرد. او دارای افکار خاصی بود و در حالیکه یک روشنفکر مسلمان طرفدار دمکراسی مینمود بنیانگذار بسیاری از اندیشهها و ترمهای سیاسی بود که به فرهنگ رایج جمهوری اسلامی بدل گشت. واژههای «حکومت اسلامی»، «اقتصاد توحیدی»، «اطلاق کلمه منافق و التقاطی به مجاهدین» (البته او این اصطلاح را برای نخستین بار در رابطه با کسانی که از طرف مجاهدین اپورتونیست خوانده میشدند و تشکیلات مجاهدین به دستشان افتاده بود بکار گرفت) از این جملهاند. ابراهیم نبوی از طنزپردازان جمهوری اسلامی ضمن اشاره به موارد ذکر شده عنوان میکند علاوه بر آن بنیصدر انکار ضرورت آزادی و توصیف آن در محدوده استقلال و دشمنی کلاسیک با غرب و حکومت دینی را نیز بنیان نهاد.<ref name=":0">سایت بی بی سی - بنیصدر که بود و چگونه از قدرت کنار گذاشته شد؟[https://www.bbc.com/persian/iran-50678013]</ref> | ||
=== بنیصدر مدافع نظریه ولایت فقیه === | === بنیصدر مدافع نظریه [[ولایت فقیه]] === | ||
بنیصدر در مصاحبه با روزنامه انقلاب اسلامی به تاریخ ۲۶ دیماه ۱۳۵۸ میگوید: من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰(ولایت فقیه) بودم. او توضیح میدهد: مگر ریاستجمهوری قسمتی از ولایت نیست؟ به اصل ۱۱۰ که در مجلس خبرگان گفته میشود من رای ندادهام باید بگویم که به شما دروغ گفتهاند از ۷ نفری که این اصل را نوشت یکی خود من بودم، بله یک بندی در این اصل هست که بعد در مجلس به آن اضافه شد و من با آن بند موافق نبودم آن بند هم همان بندی است که خود امام هم به آن عمل نکرد و آن این بود که تشخیص صلاحیت داوطلب ریاستجمهوری در دور اول با امام است و در دورهای بعد با شورای نگهبان... من در مجلس گفتم آقا این کار را بعهده خود مردم بگذارید، خود امام در وقتش بیاید و بگوید من به این آدم رای میدهم، در قانون اساسی شرط نگذارید. شما این آزادی را دارید امام ندارد؟ ... | بنیصدر در مصاحبه با روزنامه انقلاب اسلامی به تاریخ ۲۶ دیماه ۱۳۵۸ میگوید: من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰(ولایت فقیه) بودم. او توضیح میدهد: مگر ریاستجمهوری قسمتی از ولایت نیست؟ به اصل ۱۱۰ که در مجلس خبرگان گفته میشود من رای ندادهام باید بگویم که به شما دروغ گفتهاند از ۷ نفری که این اصل را نوشت یکی خود من بودم، بله یک بندی در این اصل هست که بعد در مجلس به آن اضافه شد و من با آن بند موافق نبودم آن بند هم همان بندی است که خود امام هم به آن عمل نکرد و آن این بود که تشخیص صلاحیت داوطلب ریاستجمهوری در دور اول با امام است و در دورهای بعد با شورای نگهبان... من در مجلس گفتم آقا این کار را بعهده خود مردم بگذارید، خود امام در وقتش بیاید و بگوید من به این آدم رای میدهم، در قانون اساسی شرط نگذارید. شما این آزادی را دارید امام ندارد؟ ... | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
او همچنین در سخنرانی انتخاباتیاش در کرمان پیرامون اصل ۱۱۰ گفت: در مرحله اول باید هر کس به حقانیت رهبری و ولایت فقیه ایمان کامل داشته باشد، زیرا ملت شیعه ما به این موضوع ایمان راسخ دارد و برای مقام ولایت اهمیت ویژهای قائل است.<ref>روزنامه انقلاب اسلامی یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۵۸ شماره ۱۷۰</ref> | او همچنین در سخنرانی انتخاباتیاش در کرمان پیرامون اصل ۱۱۰ گفت: در مرحله اول باید هر کس به حقانیت رهبری و ولایت فقیه ایمان کامل داشته باشد، زیرا ملت شیعه ما به این موضوع ایمان راسخ دارد و برای مقام ولایت اهمیت ویژهای قائل است.<ref>روزنامه انقلاب اسلامی یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۵۸ شماره ۱۷۰</ref> | ||
== بنیصدر و خمینی == | == بنیصدر و [[روحالله خمینی|خمینی]] == | ||
در پاریس در حلقه نزدیکان آیتالله خمینی بود، و روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ همراه او و جمعی از یارانش، به تهران بازگشت. با موافقت آیتالله خمینی، عضو شورای انقلاب شد، ولی حاضر به همکاری با دولت موقت بازرگان نبود، چرا که آن را «انقلابی» نمیدانست. مهدی بازرگان هم علاقهای به همکاری با او نشان نمیداد. بااینهمه، به حکم خمینی، به معاونت و بعد هم به وزارت اقتصاد و دارایی منصوب شد.<ref name=":0" /> | در پاریس در حلقه نزدیکان آیتالله خمینی بود، و روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ همراه او و جمعی از یارانش، به تهران بازگشت. با موافقت آیتالله خمینی، عضو شورای انقلاب شد، ولی حاضر به همکاری با دولت موقت بازرگان نبود، چرا که آن را «انقلابی» نمیدانست. مهدی بازرگان هم علاقهای به همکاری با او نشان نمیداد. بااینهمه، به حکم خمینی، به معاونت و بعد هم به وزارت اقتصاد و دارایی منصوب شد.<ref name=":0" /> | ||
در جریان اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸، مخالفتش با گروگانگیری را اعلام کرد و خواستار حل و فصل سریع قضیه شد، موضعی که نزدیکان آیتالله خمینی اعتنایی به آن نکردند. | در جریان اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸، مخالفتش با [[گروگان گیری در سفارت آمریکا|گروگانگیری]] را اعلام کرد و خواستار حل و فصل سریع قضیه شد، موضعی که نزدیکان آیتالله خمینی اعتنایی به آن نکردند. | ||
وقایع نگار ابوالحسن بنی صدر در تایمز لندن به تاریخ ۱۴۰۰/۸/۱۳ برابر با ۵ نوامبر ۲۰۲۱ نوشت: | وقایع نگار ابوالحسن بنی صدر در تایمز لندن به تاریخ ۱۴۰۰/۸/۱۳ برابر با ۵ نوامبر ۲۰۲۱ نوشت: | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== بنیصدر در مقام رئیسجمهور === | === بنیصدر در مقام رئیسجمهور === | ||
کمی بعد، با حمایت جامعه روحانیت مبارز، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و بهمن همان سال با حدود یازده میلیون رأی، اولین رئیسجمهوری ایران شد.<ref name=":0" /> ناظران معتقدند این رآی بعد از آن حاصل شد که کاندید اصلی | کمی بعد، با حمایت جامعه روحانیت مبارز، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و بهمن همان سال با حدود یازده میلیون رأی، اولین رئیسجمهوری ایران شد.<ref name=":0" /> ناظران معتقدند این رآی بعد از آن حاصل شد که کاندید اصلی حزب جمهوری اسلامی که بخش اصلی جمهوری اسلامی را نمایندگی میکرد یعنی جلالالدین فارسی بدلیل غیر ایرانی بودن حذف شد. و کاندید اصلی اپوزیسیون، [[مسعود رجوی]] هم که طبق برآورد آگاهان کاندیدای نسل جوان و همه سرخوردگان از جمهوری اسلامی بود که اکثریت جمعیت ایران را شامل میشد با فتوای خمینی از کاندیداتوری ریاستجمهوری حذف شد و به هواداران این سازمان اجازه داده شد که رای خود را به نفع بنیصدر به صندوقها بریزند. | ||
با آن که یک ماه پس از پیروزی در انتخابات، با حکم خمینی به ریاست شورای انقلاب و جانشین فرمانده کل قوا منصوب شد، از نظر اجرایی عملا قدرت بسیار محدودی داشت. وضعیتی که خودش بعدا آن را «دولت در دولت» خواند. او طبق گفته سایت بی بی سی خواهان اجرای طرحهایی از جمله بازسازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاههای انقلاب و کمیتهها، و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، و کاستن از نفوذ روحانیون بود که به دلیل عدم توان اجرایی قادر به اجرای آن نشد.<ref name=":0" /> | با آن که یک ماه پس از پیروزی در انتخابات، با حکم خمینی به ریاست شورای انقلاب و جانشین فرمانده کل قوا منصوب شد، از نظر اجرایی عملا قدرت بسیار محدودی داشت. وضعیتی که خودش بعدا آن را «دولت در دولت» خواند. او طبق گفته سایت بی بی سی خواهان اجرای طرحهایی از جمله بازسازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاههای انقلاب و کمیتهها، و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، و کاستن از نفوذ روحانیون بود که به دلیل عدم توان اجرایی قادر به اجرای آن نشد.<ref name=":0" /> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
جمهوریخواهی بنیصدر یک جمهوری مبتنی بر دمکراسی متعارف نبود. باور به اسلامگرایی و دخالت بیحد و حصر دولت در مدیریت امور اقتصادی، موانع ذهنی و اندیشهورزانه قابل اعتنایی بودند. مشکل اصلی مشی عملی بنیصدر در دوران دولت موقت و نزدیکی او به آیتالله خمینی بود. تعارض نظرات و دیدگاههای آیتالله خمینی با یک جمهوری انتخابی مشخص بود، بنیصدر خوشبینانه آن را نادیده گرفته بود. | جمهوریخواهی بنیصدر یک جمهوری مبتنی بر دمکراسی متعارف نبود. باور به اسلامگرایی و دخالت بیحد و حصر دولت در مدیریت امور اقتصادی، موانع ذهنی و اندیشهورزانه قابل اعتنایی بودند. مشکل اصلی مشی عملی بنیصدر در دوران دولت موقت و نزدیکی او به آیتالله خمینی بود. تعارض نظرات و دیدگاههای آیتالله خمینی با یک جمهوری انتخابی مشخص بود، بنیصدر خوشبینانه آن را نادیده گرفته بود. | ||
محمدرضا مهدوی کنی در خاطراتش ذکر میکند که در دیدار با آیتالله خمینی وقتی از موقعیت بنیصدر ابراز نگرانی میکند، او با خنده میگوید | محمدرضا مهدوی کنی در خاطراتش ذکر میکند که در دیدار با آیتالله خمینی وقتی از موقعیت بنیصدر ابراز نگرانی میکند، او با خنده میگوید: «مشکلی پیش نمیآید با یک اشاره دست بنیصدر را میتوانم کنار بگذارم».<ref name=":2" /> | ||
=== جنگ قدرت === | === جنگ قدرت === | ||
سران حزب جمهوری اسلامی، بهویژه محمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی، علی خامنهای و عبدالکریم موسوی اردبیلی، در نزاع دائمی با ابوالحسن بنیصدر بودند. | سران حزب جمهوری اسلامی، بهویژه محمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی، [[سید علی خامنه ای|علی خامنهای]] و عبدالکریم موسوی اردبیلی، در نزاع دائمی با ابوالحسن بنیصدر بودند. | ||
در نخستین انتخابات مجلس پس از انقلاب که با اتهامات تقلب گسترده همراه بود، نامزدهای مورد حمایت بنیصدر و نهضت آزادی بازرگان کرسیهای اندکی به دست آوردند، و هیچ یک از احزاب انقلابی مانند مجاهدین و گروههای مارکسیستی و چپگرا، حتا یک نماینده هم نتوانستند به مجلس بفرستند و به اینصورت مجلس به تسخیر مخالفان بنیصدر درآمد. | در نخستین انتخابات مجلس پس از انقلاب که با اتهامات تقلب گسترده همراه بود، نامزدهای مورد حمایت بنیصدر و نهضت آزادی بازرگان کرسیهای اندکی به دست آوردند، و هیچ یک از احزاب انقلابی مانند مجاهدین و گروههای مارکسیستی و چپگرا، حتا یک نماینده هم نتوانستند به مجلس بفرستند و به اینصورت مجلس به تسخیر مخالفان بنیصدر درآمد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
منازعه و ستیزی که بعد از انقلاب میان بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی به رهبری هاشمی و خامنهای و میرحسین موسوی و بهشتی اتفاق افتاد، بخش عمده ای اش برای قدرت بود. بنی صدر به دنبال قدرت بود به خصوص از وقتی رییس جمهور شد و رهبران حزب جمهوری هم به دنبال قدرت بودند. نمی توانند به تخم چشم ما نگاه کنند و بگویند برای خدمت، خدا و قرآن بود. هم بنی صدر برای قدرت می جنگیدند و هم رهبران حزب جمهوری اسلامی. امام هم خیلی دلخور و ناراحت بود از رقابتی که میان این دو بخش از حاکمیت به وجود آمده بود. صورت مساله و ریشه دعوا بر سر قدرت بود. <ref name=":1" /> | منازعه و ستیزی که بعد از انقلاب میان بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی به رهبری هاشمی و خامنهای و میرحسین موسوی و بهشتی اتفاق افتاد، بخش عمده ای اش برای قدرت بود. بنی صدر به دنبال قدرت بود به خصوص از وقتی رییس جمهور شد و رهبران حزب جمهوری هم به دنبال قدرت بودند. نمی توانند به تخم چشم ما نگاه کنند و بگویند برای خدمت، خدا و قرآن بود. هم بنی صدر برای قدرت می جنگیدند و هم رهبران حزب جمهوری اسلامی. امام هم خیلی دلخور و ناراحت بود از رقابتی که میان این دو بخش از حاکمیت به وجود آمده بود. صورت مساله و ریشه دعوا بر سر قدرت بود. <ref name=":1" /> | ||
=== بنیصدر و انقلاب فرهنگی === | === بنیصدر و [[انقلاب فرهنگی]] === | ||
در جریان تصفیه دانشگاهها از استادان و دانشجویان دگراندیش، بنیصدر به مخالفان خود در حاکمیت، که این تصفیه را «انقلاب فرهنگی» میخواندند، پیوست. او هم خواهان بستهشدن دانشگاهها تا پایان این تصفیه شد اما در عین حال با سرکوب وحشیانه دانشجویان مخالف بود و برای دانشجویان هوادار سازمان چریکهای فدایی خلق ایران موسوم به پیشگام که در دانشگاه تهران تجمع اعتراضی داشته و نمیخواستند ساختمان مورد استفادهشان در خیابان ۱۶ آذر را تحویل بدهند و توسط نیروهای چماقدار جمهوری اسلامی که حزبالله نامیده میشدند محاصره شده بودند با پادرمیانی سازمان مجاهدین فرصت قائل شد و با حمایت پلیس که از طرف او اعزام شده بود محیط دانشگاه را بدون خونریزی ترک کردند. شنیدهها حاکی است که چماقداران حزبالهی قصد کشتار دانشجویان را داشتند. | در جریان تصفیه دانشگاهها از استادان و دانشجویان دگراندیش، بنیصدر به مخالفان خود در حاکمیت، که این تصفیه را «انقلاب فرهنگی» میخواندند، پیوست. او هم خواهان بستهشدن دانشگاهها تا پایان این تصفیه شد اما در عین حال با سرکوب وحشیانه دانشجویان مخالف بود و برای دانشجویان هوادار سازمان چریکهای فدایی خلق ایران موسوم به پیشگام که در دانشگاه تهران تجمع اعتراضی داشته و نمیخواستند ساختمان مورد استفادهشان در خیابان ۱۶ آذر را تحویل بدهند و توسط نیروهای چماقدار جمهوری اسلامی که حزبالله نامیده میشدند محاصره شده بودند با پادرمیانی سازمان مجاهدین فرصت قائل شد و با حمایت پلیس که از طرف او اعزام شده بود محیط دانشگاه را بدون خونریزی ترک کردند. شنیدهها حاکی است که چماقداران حزبالهی قصد کشتار دانشجویان را داشتند. | ||
=== افزایش اختلافات با خمینی === | === افزایش اختلافات با خمینی === | ||
مجلس، هیچیک از نامزدهایی را که بنیصدر برای نخستوزیر معرفی کرد نپذیرفت، و خمینی هم آنها را «غیرانقلابی» توصیف کرد. سرانجام محمدعلی رجایی به او تحمیل شد، و رجایی هم به نوبه خود، بیشتر وزرایش را به رغم نارضایی بنیصدر، منصوب کرد، از جمله میرحسین موسوی به عنوان وزیر خارجه، و بهزاد نبوی به عنوان وزیر امور اجرایی. | مجلس، هیچیک از نامزدهایی را که بنیصدر برای نخستوزیر معرفی کرد نپذیرفت، و خمینی هم آنها را «غیرانقلابی» توصیف کرد. سرانجام محمدعلی رجایی به او تحمیل شد، و رجایی هم به نوبه خود، بیشتر وزرایش را به رغم نارضایی بنیصدر، منصوب کرد، از جمله [[میرحسین موسوی]] به عنوان وزیر خارجه، و بهزاد نبوی به عنوان وزیر امور اجرایی. | ||
==== بنیصدر و جنگ هشت ساله ==== | ==== بنیصدر و جنگ هشت ساله ==== | ||
اندکی پس از شروع جنگ ۸ ساله ایران و عراق که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۸ شروع شد بنیصدر از طرف خمینی به عنوان فرمانده کل قوا منصوب شد. اما دامنه اختلاف او با خمینی که جنگ را نعمت الهی میخواند و به نظر میآمد که قصد دارد سپاه پاسداران را به نیروی اصلی نظامی کشور تحت سلطهاش تبدیل کند، و او که بیشتر بر ارتش تکیه داشت افزایش یافت. بنیصدر در مورد نحوه اداره جنگ، زیر انتقاد شدید حزب جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران رفت. بنیصدر در نامهای رسمی به خمینی، وزیران کابینه رجایی را «بیکفایت» و «تهدیدی بزرگتر از تجاوز عراق به خاک کشور» خواند، و شکایت کرد که هشدارهایش در مورد وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی و پافشاریاش بر نیاز به سازماندهی مجدد نیروهای مسلح، نادیده گرفته شده است. | اندکی پس از شروع [[جنگ ایران و عراق|جنگ ۸ ساله ایران و عراق]] که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۸ شروع شد بنیصدر از طرف خمینی به عنوان فرمانده کل قوا منصوب شد. اما دامنه اختلاف او با خمینی که جنگ را نعمت الهی میخواند و به نظر میآمد که قصد دارد سپاه پاسداران را به نیروی اصلی نظامی کشور تحت سلطهاش تبدیل کند، و او که بیشتر بر ارتش تکیه داشت افزایش یافت. بنیصدر در مورد نحوه اداره جنگ، زیر انتقاد شدید حزب جمهوری اسلامی و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] رفت. بنیصدر در نامهای رسمی به خمینی، وزیران کابینه رجایی را «بیکفایت» و «تهدیدی بزرگتر از تجاوز عراق به خاک کشور» خواند، و شکایت کرد که هشدارهایش در مورد وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی و پافشاریاش بر نیاز به سازماندهی مجدد نیروهای مسلح، نادیده گرفته شده است. | ||
== بنیصدر و سازمان مجاهدین خلق == | == بنیصدر و [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] == | ||
بنیصدر بعدها در خاطرات خود تصریح کرد که «اگر مجاهدین خلق هم بهسراغ او نمیآمدند، او خود تصمیم داشت به سراغ آنان برود.<ref name=":3">بررسی ابعاد پیدا و پنهان رابطه بنیصدر و [https://www.irdc.ir/fa/news/6910/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9%86% مجاهدین]</ref> شکاف میان بنیصدر و حاکمیت روز به روز عمیقتر میشد، و همزمان، حزب جمهوری اسلامی و متحدانش خود را برای سرکوبی نهایی گروههای چپ و بهویژه سازمان پرطرفدار مجاهدین خلق آماده میکردند. روز ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ سخنرانی بنیصدر در دانشگاه تهران، نقطه عطفی در این شکافها را رقم زد. هواداران مجاهدین خلق، عدهای از لباسشخصیهای موسوم به «حزبالله» را که همیشه به اجتماعات منتقدان بخصوص مجاهدین حمله میبردند، با حمایت بنیصدر دستگیر کردند. بنیصدر به خمینی شکایت برد، و هیئت سهنفرهای مامور رسیدگی به این شکایت شد. بازنده شکایت، بنیصدر بود. | بنیصدر بعدها در خاطرات خود تصریح کرد که «اگر مجاهدین خلق هم بهسراغ او نمیآمدند، او خود تصمیم داشت به سراغ آنان برود.<ref name=":3">بررسی ابعاد پیدا و پنهان رابطه بنیصدر و [https://www.irdc.ir/fa/news/6910/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9%86% مجاهدین]</ref> شکاف میان بنیصدر و حاکمیت روز به روز عمیقتر میشد، و همزمان، حزب جمهوری اسلامی و متحدانش خود را برای سرکوبی نهایی گروههای چپ و بهویژه سازمان پرطرفدار مجاهدین خلق آماده میکردند. روز ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ سخنرانی بنیصدر در دانشگاه تهران، نقطه عطفی در این شکافها را رقم زد. هواداران مجاهدین خلق، عدهای از [[لباس شخصی|لباسشخصیهای]] موسوم به «حزبالله» را که همیشه به اجتماعات منتقدان بخصوص مجاهدین حمله میبردند، با حمایت بنیصدر دستگیر کردند. بنیصدر به خمینی شکایت برد، و هیئت سهنفرهای مامور رسیدگی به این شکایت شد. بازنده شکایت، بنیصدر بود. | ||
=== نوار آیت نقطه عطف === | === نوار آیت نقطه عطف === | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
«مجاهدین خلق ایران با اخطار قاطع انقلابی علیه هرگونه سوءنیت به جان رئیسجمهور از تمامی خلق قهرمان ایران، آمادگی و حضور دائم در صحنهها و مقاومت پیگیر را طلب نموده و در این شرایط حمایت از شخص رئیسجمهور و حفاظت از جان او را یك وظیفه مبرم انقلابی در سراسر كشور تلقی میكند.» | «مجاهدین خلق ایران با اخطار قاطع انقلابی علیه هرگونه سوءنیت به جان رئیسجمهور از تمامی خلق قهرمان ایران، آمادگی و حضور دائم در صحنهها و مقاومت پیگیر را طلب نموده و در این شرایط حمایت از شخص رئیسجمهور و حفاظت از جان او را یك وظیفه مبرم انقلابی در سراسر كشور تلقی میكند.» | ||
در روز بیست و ششم خرداد ماه سال | در روز بیست و ششم خرداد ماه سال ۱۳۶۰، سازمان مجاهدین ، اطلاعیهای دیگری در حمایت از بنیصدر به چاپ رساندند و در آن اعلام كرد: | ||
«جان رئیسجمهور در خطر جدی است. مردم تهران، آماده نجات جان دكتر بنیصدر باشید. مقدمه چینیها و صحنهسازیهای رسوا و مفتضحی را كه شب گذشته در تلویزیون، با شعار «مرگ بر بنیصدر» ترتیب داده بودند، دیدید. ظاهراً سینهچاكان ریائی و انحصارطلب «قانون»، آن قدر در به ثمر رساندن كودتای ارتجاعی امپریالیستی شتابزدهاند كه بیمحابا اعدام و مرگ رئیسجمهور قانونی را سرلوحه دستگاههای خبری خود ساختهاند.« | «جان رئیسجمهور در خطر جدی است. مردم تهران، آماده نجات جان دكتر بنیصدر باشید. مقدمه چینیها و صحنهسازیهای رسوا و مفتضحی را كه شب گذشته در تلویزیون، با شعار «مرگ بر بنیصدر» ترتیب داده بودند، دیدید. ظاهراً سینهچاكان ریائی و انحصارطلب «قانون»، آن قدر در به ثمر رساندن كودتای ارتجاعی امپریالیستی شتابزدهاند كه بیمحابا اعدام و مرگ رئیسجمهور قانونی را سرلوحه دستگاههای خبری خود ساختهاند.« | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
در همین روزها نیروهای وابسته به حکومت که از طرف نیروهای مخالف بعنوان فالانژیستها خوانده میشدند و به نیروهای چماقدار یا حزبالهی مشهور بودند نیز تظاهراتهایی در نقاط مختلف تهران ترتیب میدادند که در شعارشان خواهان اعدام بنیصدر بودند. | در همین روزها نیروهای وابسته به حکومت که از طرف نیروهای مخالف بعنوان فالانژیستها خوانده میشدند و به نیروهای چماقدار یا حزبالهی مشهور بودند نیز تظاهراتهایی در نقاط مختلف تهران ترتیب میدادند که در شعارشان خواهان اعدام بنیصدر بودند. | ||
==== تظاهرات ۳۰ خرداد ==== | ==== [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|تظاهرات ۳۰ خرداد]] ==== | ||
تظاهرات بزرگی در تهران و شهرهای دیگر برگزار شد که در اعتراض به جو سرکوبی که از جمله فرمان خمینی مبنی بر برکناری توام با تهدید به دستگیری بنیصدر را شامل میشد بود. | تظاهرات بزرگی در تهران و شهرهای دیگر برگزار شد که در اعتراض به جو سرکوبی که از جمله فرمان خمینی مبنی بر برکناری توام با تهدید به دستگیری بنیصدر را شامل میشد بود. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
مجاهدین علاوه بر حمایت گسترده علنی از بنیصدر مخفی کردن او تا هنگام خروج از ایران را فراهم کردند. شش هفته پس از رأی مجلس، در ۷ مرداد ۱۳۶۰، ابوالحسن بنیصدر همراه مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق، از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که سرهنگ بهزاد معزی، از خلبانان بسیار مشهور نیروی هوایی ایران و عضو سازمان مجاهدین آن را هدایت میکرد، با طراحی و عملیات سازمان مجاهدین از ایران به فرانسه رفت و در آنجا پناهنده شد. | مجاهدین علاوه بر حمایت گسترده علنی از بنیصدر مخفی کردن او تا هنگام خروج از ایران را فراهم کردند. شش هفته پس از رأی مجلس، در ۷ مرداد ۱۳۶۰، ابوالحسن بنیصدر همراه مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق، از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که سرهنگ بهزاد معزی، از خلبانان بسیار مشهور نیروی هوایی ایران و عضو سازمان مجاهدین آن را هدایت میکرد، با طراحی و عملیات سازمان مجاهدین از ایران به فرانسه رفت و در آنجا پناهنده شد. | ||
=== بنیصدر و شورای ملی مقاومت === | === بنیصدر و [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] === | ||
بنیصدر به پیشنهاد آقای مسعود رجوی در ۷ مهرماه ۱۳۶۰ بعنوان رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت در شورا پذیرفته شد. او و شورای ملی مقاومت عزلش را غیر قانونی دانسته و او را رئیسجمهور واقعی وقت ایران میدانستند. | بنیصدر به پیشنهاد آقای مسعود رجوی در ۷ مهرماه ۱۳۶۰ بعنوان رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت در شورا پذیرفته شد. او و شورای ملی مقاومت عزلش را غیر قانونی دانسته و او را رئیسجمهور واقعی وقت ایران میدانستند. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
از جمله او در دادگاه جنحه پاریس علیه مجاهدین شکایت کرد. موضوع دادگاه مربوط به شکایت فردی به نام بهنام آلن شوالریاس که مجاهدین او را مزدور رژیم ایران میخوانند بود که بر علیه سایت ایران فوکوس که در تیرماه ۱۳۸۴ مقالهای در باره ارتباطات این شخص با وزارت اطلاعات و همکاری تنگاتنگ وی با رزیم ایران در خارج کشور ، در این سایت منتشر شده بود اقدام به شکایت کرده بود. بنیصدر بعنوان شاهد در این دادگاه شرکت کرد و مجاهدین و مقاومت ایران را به سرکوب و اعمال اختناق و قتل و ارعاب و تروریسم متهم کرد و گفت: «اگر کسی جرأت کند که از آنها انتقاد کند، مأمور واواک و مزدور خمینی و غیره میشود. در آلمان هم یکی از دوستان من به همین دلیل که من اینجا برای شهادت آمدهام، شکایت کرده است. بایستی به هرقیمت از حق سخن گفتن دفاع کرد». اما وکیل ایران فوکوس، تیری لوی، حقوقدان فرانسوی، با سؤالات پیاپی بنیصدر را ناگزیر کرد از بسیاری دعاوی خود عقب بنشیند. مجاهدین میگویند، در کشورهای اروپایی کسی نمیتواند مانع سخن گفتن و آزادی بیان دیگری بشود و این ادعا بیمعناست. مجاهدین در بیانیهای که به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران صادر کردهاند در این رابطه دست به افشاگری زده و علت شرکت بنیصدر در این دادگاه بعنوان شاهد را اینگونه گفتهاند:<blockquote>حقیقت ماجرا : «دوست بنی صدر، که از دو دهه پیش نشریه بنی صدر(انقلاب اسلامی) را به لحاظ مالی و فنی و ارتباطات اداره میکند، پاسدار پیشین، مجید کمالی دولت آبادی نام دارد. او عضو هیأت مدیره و سهامدار عمدة شرکت راه پرنیان در تهران و مدیر شعبه این شرکت در فرانکفورت میباشد. کمالی که از سال ۱۹۸۸به خارج آمده، در ارتباط با کنسولگری رژیم در فرانکفورت است و به قم و تهران رفت وآمد دارد. شرکت راه پرنیان یکی از شرکتهایی است که در شهریور ماه ۸۶در شمار شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات در کنفرانس شورای ملی مقاومت ایران در برلین افشا گردید. طبق مندرجات “روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران”، سرمایه این شرکت در آذرماه ۱۳۸۳با افزایش سهمالشراکه ۴ نفر(ازجمله مجید کمالی دولتآبادی) بهطور رسمی به یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون ریال افزایش یافته است. شعبه فرانکفورت این شرکت در آلمان روی سیستمهای فیلترینگ، حافظه و امنیت (Security) کامپیوتر و اینترنت کار میکند و علاوه بر سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، به وزارت دفاع، وزارت صنایع و وزارت خارجة رژیم خدمات میدهد. آموزش فیلترینگ به 8تن از مأموران اعزامی وزارت اطلاعات در آلمان و تهیه تجهیزات کامپیوتری و دستگاههای فیلترینگ برای وزارت اطلاعات، بهمنظور سانسور سایتهای اینترنتی در داخل کشور، یک فقره از معاملات آن در سال ۸۴ است. هدف اطلاعات آخوندها از خرید دستگاههای فیلترینگ ممانعت از دستیابی مردم ایران به سایتهای اینترنتی و ممانعت از دسترسی به اخبار و اطلاعات سانسور نشده است» (نشریه مجاهدـ ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ ). به این ترتیب روشن شدکه «ارتزاق ننگآلود بنیصدر و شرکا از رژیم آخوندی، آن روی سکه لجنپراکنی مستمر و شهادتهای دروغین علیه مجاهدین و مقاومت ایران در دادگاه هلند در سال۱۹۹۹، در پرونده ۱۷ژوئن در سال۲۰۰۳ و در دادگاه شوالریاس در سال۲۰۰۸ است. بنابراین چماقکردن “آزادی بیان” علیه مجاهدین و جنبش مقاومت ایران چیزی جز سرپوش معاملات “فیلترینگ و سانسور” علیه ملت ایران نیست.<ref>بیانیه بیست و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران</ref> </blockquote> | از جمله او در دادگاه جنحه پاریس علیه مجاهدین شکایت کرد. موضوع دادگاه مربوط به شکایت فردی به نام بهنام آلن شوالریاس که مجاهدین او را مزدور رژیم ایران میخوانند بود که بر علیه سایت ایران فوکوس که در تیرماه ۱۳۸۴ مقالهای در باره ارتباطات این شخص با وزارت اطلاعات و همکاری تنگاتنگ وی با رزیم ایران در خارج کشور ، در این سایت منتشر شده بود اقدام به شکایت کرده بود. بنیصدر بعنوان شاهد در این دادگاه شرکت کرد و مجاهدین و مقاومت ایران را به سرکوب و اعمال اختناق و قتل و ارعاب و تروریسم متهم کرد و گفت: «اگر کسی جرأت کند که از آنها انتقاد کند، مأمور واواک و مزدور خمینی و غیره میشود. در آلمان هم یکی از دوستان من به همین دلیل که من اینجا برای شهادت آمدهام، شکایت کرده است. بایستی به هرقیمت از حق سخن گفتن دفاع کرد». اما وکیل ایران فوکوس، تیری لوی، حقوقدان فرانسوی، با سؤالات پیاپی بنیصدر را ناگزیر کرد از بسیاری دعاوی خود عقب بنشیند. مجاهدین میگویند، در کشورهای اروپایی کسی نمیتواند مانع سخن گفتن و آزادی بیان دیگری بشود و این ادعا بیمعناست. مجاهدین در بیانیهای که به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران صادر کردهاند در این رابطه دست به افشاگری زده و علت شرکت بنیصدر در این دادگاه بعنوان شاهد را اینگونه گفتهاند:<blockquote>حقیقت ماجرا : «دوست بنی صدر، که از دو دهه پیش نشریه بنی صدر(انقلاب اسلامی) را به لحاظ مالی و فنی و ارتباطات اداره میکند، پاسدار پیشین، مجید کمالی دولت آبادی نام دارد. او عضو هیأت مدیره و سهامدار عمدة شرکت راه پرنیان در تهران و مدیر شعبه این شرکت در فرانکفورت میباشد. کمالی که از سال ۱۹۸۸به خارج آمده، در ارتباط با کنسولگری رژیم در فرانکفورت است و به قم و تهران رفت وآمد دارد. شرکت راه پرنیان یکی از شرکتهایی است که در شهریور ماه ۸۶در شمار شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات در کنفرانس شورای ملی مقاومت ایران در برلین افشا گردید. طبق مندرجات “روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران”، سرمایه این شرکت در آذرماه ۱۳۸۳با افزایش سهمالشراکه ۴ نفر(ازجمله مجید کمالی دولتآبادی) بهطور رسمی به یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون ریال افزایش یافته است. شعبه فرانکفورت این شرکت در آلمان روی سیستمهای فیلترینگ، حافظه و امنیت (Security) کامپیوتر و اینترنت کار میکند و علاوه بر سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، به وزارت دفاع، وزارت صنایع و وزارت خارجة رژیم خدمات میدهد. آموزش فیلترینگ به 8تن از مأموران اعزامی وزارت اطلاعات در آلمان و تهیه تجهیزات کامپیوتری و دستگاههای فیلترینگ برای وزارت اطلاعات، بهمنظور سانسور سایتهای اینترنتی در داخل کشور، یک فقره از معاملات آن در سال ۸۴ است. هدف اطلاعات آخوندها از خرید دستگاههای فیلترینگ ممانعت از دستیابی مردم ایران به سایتهای اینترنتی و ممانعت از دسترسی به اخبار و اطلاعات سانسور نشده است» (نشریه مجاهدـ ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ ). به این ترتیب روشن شدکه «ارتزاق ننگآلود بنیصدر و شرکا از رژیم آخوندی، آن روی سکه لجنپراکنی مستمر و شهادتهای دروغین علیه مجاهدین و مقاومت ایران در دادگاه هلند در سال۱۹۹۹، در پرونده ۱۷ژوئن در سال۲۰۰۳ و در دادگاه شوالریاس در سال۲۰۰۸ است. بنابراین چماقکردن “آزادی بیان” علیه مجاهدین و جنبش مقاومت ایران چیزی جز سرپوش معاملات “فیلترینگ و سانسور” علیه ملت ایران نیست.<ref>بیانیه بیست و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران</ref> </blockquote> | ||
=== شهادت علیه مریم رجوی در پرونده ۱۷ ژوئن === | === شهادت علیه [[مریم رجوی]] در پرونده ۱۷ ژوئن === | ||
شاهدان حکومت ایران برای [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پروندة ۱۷ ژوئن]]، عبارت بودند از ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور اسبق ایران و ۶ تن از بریدگان سازمان مجاهدین که با حکومت ایران همکاری میکردند، شامل مسعود خدابنده (و همسرش اَن سینگلتون)، محمدحسین سبحانی، کریم حقی، علیرضا میرعسگری، ادهم طیبی و حسین مشعوف که با اداره امنیت داخلی فرانسه د.اس. ت مصاحبه کردند. | شاهدان حکومت ایران برای [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پروندة ۱۷ ژوئن]]، عبارت بودند از ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور اسبق ایران و ۶ تن از بریدگان سازمان مجاهدین که با حکومت ایران همکاری میکردند، شامل مسعود خدابنده (و همسرش اَن سینگلتون)، محمدحسین سبحانی، کریم حقی، علیرضا میرعسگری، ادهم طیبی و حسین مشعوف که با اداره امنیت داخلی فرانسه د.اس. ت مصاحبه کردند. | ||
ویرایش