|
|
خط ۶۲: |
خط ۶۲: |
| در مرحله اول این مذاکرات ایران اصرار میکرد که به صورت شریک کنسرسیوم باشد، ولی نمایندگان کنسرسیوم زیر بار نرفتند و حتی حاضر نشدند درصدی از نفت صادراتی را برای فروش مستقیم در اختیار ایران بگذارند.<ref name=":0" /> | | در مرحله اول این مذاکرات ایران اصرار میکرد که به صورت شریک کنسرسیوم باشد، ولی نمایندگان کنسرسیوم زیر بار نرفتند و حتی حاضر نشدند درصدی از نفت صادراتی را برای فروش مستقیم در اختیار ایران بگذارند.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| درباره جبران خسارت به شرکت سابق ایران و انگلیس، دولت امریکا پذیرفت که طی مدت ده سال، مبلغ کلی 25 میلیون لیره، به عنوان خسارت، به شرکت سابق بپردازد، و دولت ایران نیز پذیرفت که مبلغ 21 میلیون لیره، به عنوان خسارت کلی برای استهلاک دیون تأسیسات متعلق به شرکت سابق، غرامت پرداخت کند. این مبلغ میبایست تا سال 1970/ 1349 پایان میپذیرفت. در آن تاریخ، مجموع مبلغ پرداختشده توسط شرکتها و دولتهای مختلف ــ و به ویژه دولت ایران ــ به بریتیش پترولیوم به عنوان جبران خسارت بالغ بر ششصد میلیون دلار میشد.[29] | | درباره جبران خسارت به شرکت سابق ایران و انگلیس، دولت امریکا پذیرفت که طی مدت ده سال، مبلغ کلی ۲۵ میلیون لیره، به عنوان خسارت، به شرکت سابق بپردازد، و دولت ایران نیز پذیرفت که مبلغ ۲۱ میلیون لیره، به عنوان خسارت کلی برای استهلاک دیون تأسیسات متعلق به شرکت سابق، غرامت پرداخت کند. این مبلغ میبایست تا سال ۱۹۷۰/ ۱۳۴۹ پایان میپذیرفت. در آن تاریخ، مجموع مبلغ پرداختشده توسط شرکتها و دولتهای مختلف ــ و به ویژه دولت ایران ــ به بریتیش پترولیوم به عنوان جبران خسارت بالغ بر ششصد میلیون دلار میشد.<ref>شاهرخ وزیری نفت و قدرت در ایران ص ۳۳۷</ref> |
|
| |
|
| شاهرخ وزیری، نفت و قدرت در ایران، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران: عطائی، 1380، ص۳۳۷
| | بدینترتیب نه تنها قدرتهای غربی و شرکتهای عضو کنسرسیوم در عمل از اصل ملّی شدن تخطی کردند، بلکه به خاطر ملّی شدنی ظاهری و صوری، پرداخت خسارت را به دولت ایران تحمیل نمودند. به نوشته ایرج ذوقی، قرارداد کنسرسیوم «کوششی بود در راه تلفیق اصولی که کمپانیها از آن دفاع میکردند، با اصولی که ایران در نتیجه ملّی شدن نفت، خود را ملزم به رعایت آنها میدانست. منتها آن روز ایران در موقعیتی بسیار ضعیف قرار گرفته بود و برعکس، کمپانیها در اوج قدرت خود بودند. این بود که در مقام سازش بین اصول مورد نظر دو طرف، کفه ترازو طبعاً به نفع طرف قویتر چربید و شرکت ملّی نفت ایران در برابر کنسرسیوم به صورت مالک و صاحبکاری درآمد که حقوق و اختیارات خود را به مباشر و کارگزار خود تفویض کرده و از مالکیت به اسمی قناعت نموده باشد». |
|
| |
|
| حقیقت آن است که از لحاظ قانونی، این مبلغ به دولت ایران تعلق داشت؛ زیرا مالک ثروتهای خود بود، و نه به بریتیش پترولیوم که امتیاز آن لغو شده بود.
| | به نوشته یرگین، با تأسیس کنسرسیوم ایران، ایالات متحده بازیگر عمده در صحنه نفت و سیاست متغیر در خاورمیانه شده بود و شرکت نفت ایران و انگلیس از آشوب ایران برنده بیرون آمد. در حقیقت قرارداد کنسرسیوم، در حکم نوعی امتیازگیری بود که با تدارک و توطئه قبلی، در محیط خفقان و تهدید به ملّت ایران تحمیل شد. در مقایسه با پیشنهادهایی که به دولت مصدق ارائه شده بود (پیشنهاد جاکسون، استوکس، بانک جهانی، و پیشنهاد مشترک ترومن و چرچیل) دومین پیشنهاد امریکا و انگلیس به مراتب زیانبارتر بود. این قرارداد گذشته از پایمال شدن حقوق ایران، موجبات وابستگی بیشتر اقتصادی و نظامی کشور را به غرب و ایالات متحده امریکا هموار ساخت. محمدرضاشاه، امضای کنسرسیوم را یکی از اقدامات موفقیتآمیز خود دانسته و گفته است: «سرانجام پس از مذاکرات طولانی توانستیم با کنسرسیومی مرکب از هفت کمپانی نفت، که بزرگترین شرکتهای جهان بودند، به توافق برسیم... . در آن موقع، پرزیدنت آیزنهاور، طی نامهای، از کوششهای من در حل مسئلهای که دولت مصدق ایجاد کرده بود قدردانی کرد». |
| | |
| بدینترتیب نه تنها قدرتهای غربی و شرکتهای عضو کنسرسیوم در عمل از اصل ملّی شدن تخطی کردند، بلکه به خاطر ملّی شدنی ظاهری و صوری، پرداخت خسارت را به دولت ایران تحمیل نمودند. به نوشته ایرج ذوقی، قرارداد کنسرسیوم «کوششی بود در راه تلفیق اصولی که کمپانیها از آن دفاع میکردند، با اصولی که ایران در نتیجه ملّی شدن نفت، خود را ملزم به رعایت آنها میدانست. منتها آن روز ایران در موقعیتی بسیار ضعیف قرار گرفته بود و برعکس، کمپانیها در اوج قدرت خود بودند. این بود که در مقام سازش بین اصول مورد نظر دو طرف، کفه ترازو طبعاً به نفع طرف قویتر چربید و شرکت ملّی نفت ایران در برابر کنسرسیوم به صورت مالک و صاحبکاری درآمد که حقوق و اختیارات خود را به مباشر و کارگزار خود تفویض کرده و از مالکیت به اسمی قناعت نموده باشد».[30]
| |
| | |
| به نوشته یرگین، با تأسیس کنسرسیوم ایران، ایالات متحده بازیگر عمده در صحنه نفت و سیاست متغیر در خاورمیانه شده بود و شرکت نفت ایران و انگلیس از آشوب ایران برنده بیرون آمد.[31] در حقیقت قرارداد کنسرسیوم، در حکم نوعی امتیازگیری بود که با تدارک و توطئه قبلی، در محیط خفقان و تهدید به ملّت ایران تحمیل شد. در مقایسه با پیشنهادهایی که به دولت مصدق ارائه شده بود (پیشنهاد جاکسون، استوکس، بانک جهانی، و پیشنهاد مشترک ترومن و چرچیل) دومین پیشنهاد امریکا و انگلیس به مراتب زیانبارتر بود. این قرارداد گذشته از پایمال شدن حقوق ایران، موجبات وابستگی بیشتر اقتصادی و نظامی کشور را به غرب و ایالات متحده امریکا هموار ساخت. محمدرضاشاه، امضای کنسرسیوم را یکی از اقدامات موفقیتآمیز خود دانسته و گفته است: «سرانجام پس از مذاکرات طولانی توانستیم با کنسرسیومی مرکب از هفت کمپانی نفت، که بزرگترین شرکتهای جهان بودند، به توافق برسیم... . در آن موقع، پرزیدنت آیزنهاور، طی نامهای، از کوششهای من در حل مسئلهای که دولت مصدق ایجاد کرده بود قدردانی کرد».[32] | |
| | |
| == ادامه فعالیت مجاهدین پس از ضربه ==
| |
| شاه و ساواک تصور می کردند که بعد از ۶ سال سازمان مجاهدین را از بین بردهاند. اما این ضربه به سازمان مجاهدین معکوس عمل کرد. به این ترتیب که با دستگیری آنها هویتشان در جامعه فاش شد وهمگان از وجود یک سازمان مسلمان با مشی مسلحانه در ایران پی بردند. آنها در میان مردم هزاران حامی پیدا کردند و نام این سازمان به شکلی افسانهای در میان ناراضیان شهرت یافت. در سالهای پس از ۵۴ برخی جوانان عمدا با فعالیتهایی علیه محمدرضا شاه عمدا زمینه دستگیری خود را فراهم می کردند تا بتوانند اعضای مجاهدین خلق را در زندان ملاقات کنند. آنها در زندان آموزشهای لازم را فراگرفته و مجددا پس از آزادی به هواداری از مجاهدین خلق میپرداختند.
| |
| | |
| در دادگاه های علنی که برای بنیانگذاران و اعضای مرکزیت برگزار شد آنها با دفاعیات مفصلی از خود کردند به شکل مخفی به خارج از زندان رسیده و در ابعاد گسترده در میان روشنفکران پخش شد و موجی از حمایت در میان مردم به وجود آورد.
| |
| | |
| هفت سال بعد از این ضربه یعنی در سال ۱۳۵۷ با سقوط دیکتاتوری شاه اعضای مجاهدین در میان استقبال تظاهرکنندگان از زندان های سراسر کشور آزاد شدند و سازمان مجاهدین با سرعتی فوق العاده به یک سازمان بزرگ و قوی در ایران تبدیل شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5358 اول شهریور ـ آغاز ضربات ساواک شاه علیه مجاهدین]</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| <references /> | | <references /> |