۱۰٬۴۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| subtitle = | | subtitle = | ||
| partof = | | partof = | ||
| image = | | image = مهرداد معین فر.JPG | ||
| caption = | | caption = | ||
| date = از آبان ماه ۱۳۹۸ | | date = از آبان ماه ۱۳۹۸ | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
}} | }} | ||
مهرداد معین فر متولد ۷ آبان ۱۳۶۶ در همدان و ساکن شهریار تهران | |||
او جوانی ورزشکار و مربی پرورش اندام و دارای مدرک فوق لیسانس شیمی بود. مهرداد کارمند داروخانه بود و خانوادهای فقیر را همچون ستار بهشتی اداره میکرد؛ | |||
از خصلتهای بارز مردم دوستی او یاری رسانی به انسانهای ستم دیده و تهیدست بود. در اعتراضات مسالمت آمیز و مطالبه گر آبان ۹۸ آگاهانه و مسئولانه شرکت کرد. ماموران حکومت خامنه ای در اعتراضات ۲۶ آبانماه در شهریار ساعت ۱۵ او را به ضرب گلوله هدف قرار دادند. پس از جانباختن مهرداد ٫ وزارت اطلاعات خانواده او را تحت فشار و ارعاب قرار دادند و سنگ قبر مهرداد را شکستند | |||
مهرداد معین فر به گفته بستگان اش معترض بود. یکی از بستگان او به کمپین گفت: “مهرداد ۳۲ ساله، لیسانس شیمی و کارمند یک داروخانه بود. ورزشکار و مربی پرورش اندام بود و قرار بود آذرماه در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. مهرداد معترض بود و از وضعیت اقتصادی و نداری مردم و وضعیتی که حکومت درست کرده رنج می برد. می گفت از دیدن خانمی که برای گرفتن فقط چند نان، کارت یارانه اش را در نانوایی گذاشته رنج می برد یا از دیدن مردی که در قصابی پولی برای خرید گوشت نداشت و دنبال گرفتن پسمانده ها بود. اینها را می دید که بلند شد و رفت توی خیابان و پاسخ اعتراض اش را با گلوله دادند. به جای اینکه بپرسند اعتراض شما به چی است؟ دردتان چی است؟ با گلوله توی شکم مهرداد زدند و بعد سراغ خانواده اش رفتند که او را شهید اعلام کنند اما خانواده اجازه ندادند.” | |||
دلنوشتهای از مادر مهرداد قهرمان | |||
مهردادم برای آخرین بار از کوچه و خیابان رد شد و رفت. همون موقع داشت میرفت شهریار. دوستش بهش میگه نرو شهریار شلوغه میگیرنت. | |||
مهرداد هم میگه: من نرم تو نری پس کی بره؟ بایدبریم. ما معترضیم. باید با مردم همراه بشیم. | |||
بچهام تند تند حرفشو مینزنه با عجله میره می بینید چقدر باعجله میره. بچهام نمیدونست میره اما برنمیگرده... | |||
یکی از بستگان مهرداد معین فر در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت که خانواده او علیرغم فشارهای نهادهای امنیتی اجازه ندادهاند که فرزندشان “شهید” اعلام شود. | |||
به گفته او، مهرداد معین فر در خیابان ولیعصر شهریار از ناحیه شکم گلوله خورده اما گواهی فوت به خانواده او تحویل داده نشده است. | |||
آمار دقیقی از تعداد کشتهشدگان اعتراضات آبان ماه در ایران وجود ندارد. مقامهای جمهوری اسلامی از ارائه آمار رسمی کشته شدگان و بازداشتشدگان سرباز میزنند. عفو بین الملل ۳۰۴ مورد را مستند کرده و خبرگزاری رویترز به نقل از منابعی در وزارت کشور ایران، از کشته شدن حدود ۱۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات آبان ماه و همچنین دستور رهبر ایران برای پایان دادن به اعتراضها “به هر شکل ممکن” خبر داده است. | |||
کمپین حقوق بشر در ایران در بیانیهای اعلام کرده است که استفاده مقامات ایرانی از خشونت علیه معترضین در ایران، از جمله استفاده از سلاح گرم و اسلحه، منجر به کشتهشدن صدها نفر شده است و این اقدامات دولت برابر با تخلف آشکار و غیرقابل توجیه قوانین بینالمللی است و باید فورا متوقف شود. | |||
یکی از بستگان مهرداد معین فر از فشارهایی که بر خانواده او از سوی نهادهای امنیتی وارد می شود به کمپین گفت: “بعد از انتشار یک ویدئوی تصویری از مادر و خواهر مهرداد که از کشته شدن مهرداد می گفتند خانواده او را به شدت تحت فشار قرار دادند. از وزارت کشور و فرمانداری به خانه آنها رفته بودند که مهرداد را شهید اعلام کنند و گفته بودند که صدا و سیما هم برای مصاحبه میآید و شما بگویید که شهید شده. خانواده مهرداد اما نپذیرفتند و گفته بودند که پسرشان، شهید راه آزادی است به خاطر مردماش رفت و اجازه نمیدهند قاتلان او، او را شهید بنامند. چند بار رفتند و آمدند و تهدید کردند که اگر مصاحبه کنید و حرفی بزنید خواهر مهرداد را بازداشت میکنیم. مهرداد فقط یک خواهر دارد که بعد از کشته شدن برادرش وضعیت خوبی ندارد و خانواده هم برای محافظت از او سکوت کرده اند.” | |||
در هنگام تحویل جنازه هم به گفته بستگان مهرداد معین فر از خانواده او تعهد گرفته بودند. یکی از بستگان او به کمپین گفت: “مهرداد یک کارت عابر همراه خود داشت که از روی همین کارت او را شناسایی کرده بودند. یکی از بستگاناش در اداره آگاهی کار میکند و او به خانواده خبر داده بود که مهرداد در بیمارستان سجاد شهریار است. در بیمارستان اما گفته بودند که او را به پزشکی قانونی کهریزک فرستاده اند. هیچ پولی از خانواده او نگرفتند اما از آنها تعهد گرفتند که جنازه را جلوی خانه نبرند و تشییع نکنند و در سکوت همه چیز برگزار شود حتی اجازه چاپ پوستر هم ندادند. سرانجام مهرداد را در فردوسیه شهریار، همان جا که زندگی می کنند به خاک سپردند.” | |||
زرتشت احمدی راغب | |||
درود . غروب دیروز چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۹ همراه با دوستی ارجمند به دیدار خانواده گرانقدر ، زنده یاد مهرداد معین فر به محله خاوه در شهر فردوسیه ، شهرستان شهریار رفتیم ، یل پهلوان ورزشکار در رشته بدنساری با ۳۲ سال سن در اوج جوانی که براستی تهمتن بود روز یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ در جریان اعتراضات مردم همانند بسیاری دیگر از جوانان شیفته انسانیت در سراسر ایران ، پای در میدان اعتراض مدنی گذاشت که سوگمندانه پاسخ این اعتراض مسالمت آمیز که در پیگیری مطالبات مردم بود با شلیک مستقیم از نزدیک و روبرو که گلوله به کمی پایین تر از قلب مهربانش اصابت کرد و ساعاتی بعد در بیمارستان سجاد ، خیابان ولیعصر شهریار ، جان براه آزادی و عدالت نهاد . گزارش این واقعه جانسوز را شب هنگام در اندرزگاه ۴ زندان اوین طی تماس تلفنی که با دوستان داشتم ، دریافت نمودم . چند سال در خاوه با این خانواده کارگری شرافتمند همسایه بودیم . هنگام دیدارمان ، پدر ، مادر و خواهر مهربان مهرداد از خاطره ها ، ویژه گی های انسانی او بسیار گفتند که لیسانس شیمی و کارمند داروخانه در محله عبدآباد شهر فردوسیه بود ، در میان گفتگو و مرور کوتاهی بر زندگی پربارش ، ایران بانو مادر مهرداد او را نه تنها پسر بلکه دوستی صمیمی که رابطه عاطفی و احساسی مادر و فرزندی بسیار عمیق نسبت به همدیگر داشتند سخن از جوانمردی ، نیکویی و انسانیت او که به محرومان بقدر توان یاری می کرد به درماندگان و بیماران به حساب خودش دارو می داد به رایگان تزریقات ، سرم و امدادهای پزشکی را در خانه مستمندان بیمار انجام می داد ، همراه یادآوری خاطرات خانواده با آنها از ته دل گریستیم و به مظلومیت ، انسانیت آنها بیشتر پی بردیم . اما اگر در شهر فردوسیه از هر شهروندی پیرامون جاوید نام ، مهرداد معین فر و خانواده او بپرسید پاسخی جز اینکه ؛ به نجابت ، شرافتمندی ، احترام و خوشرویی در عین سادگی می زیستند ، نخواهید شنید . از خانه کوچک ۴۰ متری این خانواده ، بزرگی و شرف هویدا بود که ارج و انسانیت در رفتار و گفتارشان موج می زد . بدرستی که انسان های نجیب و فداکار تربیت شده چنین پدرها و مادرهای بزرگواری هستند که در بزنگاه های تاریخ تمامی امیدها ، آرزوها ، جوانی و پهلوانی را به همراه یگانه هستی و سرمایه هر انسان یعنی ؛ جان شیرین را از ژرفای دل پیشکش انسانیت ، سعادت ، آزادی ، عدالت و قانونمندی هم نوعان و هم میهنان خود می کنند . این قهرمان پیلتن قرار بود دو ماه پیش از اینکه جان برای آزادی بسپارد ، در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند . میلادش در روز ۷ آبان و بدرودش در ۲۶ آبان بود …. | |||
== تاریخچهی تشکل مادران == | == تاریخچهی تشکل مادران == |
ویرایش