۱۰٬۳۷۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
۶ فروردین زادروز | ۶ فروردین زادروز زرتشت، آموزگار، رهبر، فیلسوف، شاعر و اصلاحگر دینی، ایرانی است. از آموزههای او این است که: هستی میدان نبرد نیروهای خیر و شر است و انسان آزاد است تا جایگاه خود در این مبارزه را انتخاب کند. این آموزهها، هستهٔ اصلی مزدیسنا را تشکیل میدهد. زرتشت؛ تنها پیامبری که از میان آرینها برخاست و پندارنیک، گفتار نیک و کردارنیک، را ترویج کرد. | ||
براساس محاسبات نجومی و زبانشناسی تولد زرتشت به ۱۷۶۷ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. زادروز زرتشت در روزخرداد از ماه فروردین برابر با ششم فروردین ماه میباشد که در بین پیروان این آئین نوروز بزرگ خوانده میشود. زرتشتیان از زرتشت با نام اشو زرتشت نام میبرند که به معنی پاک، راست و درست میباشد. | براساس محاسبات نجومی و زبانشناسی تولد زرتشت به ۱۷۶۷ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. زادروز زرتشت در روزخرداد از ماه فروردین برابر با ششم فروردین ماه میباشد که در بین پیروان این آئین نوروز بزرگ خوانده میشود. زرتشتیان از زرتشت با نام اشو زرتشت نام میبرند که به معنی پاک، راست و درست میباشد. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۴: | ||
میگویند. | میگویند. | ||
== رسالت زرتشت == | |||
== تاریخچه زرتشت == | |||
حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو ، پنج پسر بود ، و زرتشت سومین آن هاست . زرتشت آموزش های نخستین را از پدر و دیگر دانشمندان نامدار شهر خود آموخت . نوشته شده است که او ذهنی تیز و روحیه ای کنجکاو داشت و در پانزده سالگی همه ی دانش زمان خود را آموخته بود . پس از پانزده سال بررسی و تفکر درباره آفرینش ، و موشکافی در آن چه که از استادان آموخته بود ، بینش زرتشت به آن جا رسید که بداند خدایان پنداری نادرست ، و تنها یک آفریننده وجود دارد که همه هستی ها از اوست . سرانجام ، او در سن سی سالگی به پیامبری برگزیده شد . | |||
دیری نگذشت که به مهربانی و خوی نیک شهرت یافت زمانی که تورانیان به ایران تاختند، زرتشت جوان برای دفاع از سرزمینش جنگ افزار به دست گرفت و با دشمن به پیکار پرداخت اما بعد از اندکی که صحنه های کشتار مردان و جان ستاندن انسان ها را از یک دیگر دید دلش از این اعمال به درد آمد و از صف جنگاوران خارج شد و به مداوای زخمیان و خستگان پرداخت. بعد از جنگ نیز در میان بلا زدگان بی خانمانان می گشت و زخم های درون و برونشان را مرهم می نهاد. در هنگام بروز قحطی نیز به سالخوردگان بسیار کمک نمود او هرگز نمی توانست نسبت به آلام مردم بی تفاوت باشد، همیشه می اندیشید که چگونه باید راستی بر پلیدی و زشتی پیروز شود. | |||
جان لاک در کتاب تاریخ جامع ادیان می نویسد که او همسر و خانواده خود را رها کرد و در اطراف جهان به گردش پرداخت و با هرکس سخن گفت شاید که نور اشراق دل او را منور سازد. روایت درستتر این است که زرتشت به همسرش گفت: بر آنم که گوشهای گزینم و به تفکر بپردازم مدت زمانی را در باره زشتی و نیکی اندیشه کنم تا چشمه شوربختی انسانها را بیابم و آن را بخشکانم و مردمانم را به سعادت رهنمون کنم اما همسرش به وی گفت: دست از این اندیشه بردار و به کار و زندگی بپرداز اما نیرویی وی را به شور تفکر اندیشه اصلاح امور بر میانگیخت خانه و زندگیاش را رها کرد و به دامان کوه رفت و در آنجا ده سال (تا سی سالگی) به تفکر و اندیشه پرداخت و غذای اندکی خورد. | |||
او می اندیشید که از نیکی نیکی پدید می آید و از پلیدی، پلیدی زرتشت اندیشید که بر جهان دو نیرو حکم فرمایی می کند نیروی خیر مثبت و نیروی شر منفی چون زرتشت به سی سالگی رسید مکاشفاتی به وی دست داد و در نزدیکی رود دیتیا در نزدیکی وطن خود شبحی بلند قامت بر وی ظاهر شد و با وی به گفت و شنود پرداخت و از او خواست که جامعه عاریتی از خود دور سازد پس اهورا مزدا به او تعلیم داد و او را به پیامبری برگزید و امر فرمود که حقایق و تعالیم آیین بهی را بر جهانیان بیاموزد. از آن پس هشت سال بر وی بگذشت و وی در این هشت سال با ۶ فرشته مقرب به گفت و شنود پرداخت. | |||
بعد از این مکاشفه بیدرنگ تعلیم اخلاق را آغاز کرد در ابتدا کسی به او گوش نکرد و آزار بسیار دید و چند بار نومید گشت. در آن هنگام پرستش خدایان بسیار، قربانی کردن و باده گساری در میان ایرانیان رواج داشت. در ابتدا فقط چند تن از اعضای خانوادهاش به دین او در آمدند. چندین بار روان پلید انگره مینیو وی را وسوسه کرد که از پرستش اهورا مزدا دست بردارد ولی وی در عقیده خود استوار بود. پس از سال ها دعوت نخستین کسی که به دین وی در آمد عموزاده اش میدینیمائونها بود. | |||
بعد از مدتی زرتشت و پیروانش بخاطر اذیت و آزارهای دشمنانش، موبدان و فرمانروایان و کدخدایان، مجبور به مهاجرت به یکی از بلاد شرقی ایران شد در مسیر وقتی هوا طوفانی بود از صاحب یک مزرعه پناه خواست اما او ا ز امان دادن به وی امتناع ورزید او بعد از اندکی به قلمرو ویشتاسب رسید و به دربار ویشتاسب (ویشاسپا – گشتاسب) راه یافت او دوسال کوشید تا پادشاه را به دین خود در بیاورد پادشاه نیز مردی پاکدل و نیکو منش بود ولی در قلمرو وی سحر و گناهان بسیار رواج داشت. در مناظره ای که پادشاه بین کاهنان و زرتشت صورت می دهد زرتشت پیروز می شود. | |||
در این زمان بود که زرتشت دو سال به زندان افکنده شد، کاهنان که نتوانسته بودند بر زرتشت پیروز شوند و از نفوذ وی در پیشگاه پادشاه حسد میبردند روزی که زرتشت در نزد پادشاه بود یکی از کاهنان در محل اقامت زرتشت ابزار جادوگری و جمجمه و مو و ناخن انسان میافکند و به نزد پادشاه میرود و از وی بدگویی میکند و میگوید او با جادوگری توانسته نظر پادشاه را نسبت به خود جلب کند در ابتدا پادشاه به وی روی خوشی نشان نمیدهد ولی با اسرار وی دستور کاوش خانه زرتشت را میدهد و وی به زندان میافتد. | |||
بعد از دوسال معجزهای رخ میدهد و زرتشت اسب سیاه ویشتاسب را که به مرضی مهلک مبتلا بود مداوا میکند و با حمایتهای همسر شاه زرتشت از زندان بیرون میآید و پادشاه و درباریان به دین وی میگروند و به تبع آن سراسر مردم سرزمین نیز زرتشتی میشوند و دو تن از نجیب زادگان بنام فراشائوشترا و جامناسپا نیز با زرتشت پیوند خانوادگی بر قرار میکند اولی دختر خود را به زرتشت میدهد و دومی دختر زرتشت از همسر اولش بنام پروسیتا را به همسری برمیگزیند و ویشتاسب و فرزندش اسفندیار از حامیان سر سخت وی شدند. | |||
اشو زرتشت حتی پیش از برگزیده شدن به پیامبری دیدگاه های خود را در باره روش زیست و هستی خداوند برای دیگران شرح می داد . ولی ، پس از انتخاب به پیامبری و دریافت پیام اهورامزدا ، با کوشش ویژه ای دست به کار تبلیغ شد و این کار ، با دشمنی شاهزادگان و روحانیون زمان او ، که منافع خود را در خطر می دیدند ، روبه رو گردید . روحانیون (مغان) از دریافت فدیه و قربانی برای خدایان و از باور مردمان به خرافات بهره می بردند ؛ و شاهزادگان می خواستند مردمان را در تاریکی نادانی نگاه دارند و خود بی دردسر فرمانروایی کنند . | |||
پیام گات ها که به وسیله زرتشت پخش می شد ، موقعیت آنان را ضعیف می کرد . مخالفان – شاهزادگان و روحانیون چند خدا پرست – جان زرتشت را مورد تهدید قرار دادند . ناگزیر در سن ۴۲ سالگی تصمیم به مهاجرت گرفت ( امر مهاجرت در گات ها ذکر شده است ) و با شاگردان وفادارش به باکتریا در شرق ایران رفت و در آن سرزمین توانست پیروان زیادی پیدا کند ، از جمله کی گشتاسب پادشاه بلخ ، و همسرش هوتَوسا ، دین زرتشت را پذیرفتند و حامی او شدند . در گات ها زرتشت بارها فرمانروایان بدکار و روحانیون سودجو را که می کوشند مردم را در نادانی نگاهداشته و از آنان بهرهبرداری کنند ، ملامت میکند . اشو زرتشت ۴۷ سال با همه جان و روان خود ، در راه آموزش و گسترش دین کوشید و سرانجام هنگامی که سرگرم ستایش اهورامزدا در آدُریان (آتشکده) بود در ۵ دی ۱۶۹۱ به دست بد خواهی به نام توربراتور کشته شد. | |||
=== رسالت زرتشت === | |||
در اندک مدتی اندیشههای زرتشت سراسر ایران را فرا گرفت و ایرانیان تا سالها قبل از حمله اعراب به دین زرتشت بودند و بخاطر تعلیمات زرتشت ایرانیان جزو اولین ملل یکتاپرست بروی زمین بودند او اندیشههای خود را بر مبنای پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک بنیان نهاد و شعار جهانی وی نیز این بود که راه در جهان یکی است آن هم راه راستی است. | |||
زرتشت دگرگونیهای زیادی در زندگی آنروز مردم بوجودآورد. بزرگترین کار زرتشت انکارتمام خدایانی بود که مورد پرستش مردم بودند و در برابر آن خدای یگانه را به مردم شناساند. خداوندی که آفریننده و هستی بخش(اهورا) و ابردانا (مزدا) میباشد. | زرتشت دگرگونیهای زیادی در زندگی آنروز مردم بوجودآورد. بزرگترین کار زرتشت انکارتمام خدایانی بود که مورد پرستش مردم بودند و در برابر آن خدای یگانه را به مردم شناساند. خداوندی که آفریننده و هستی بخش(اهورا) و ابردانا (مزدا) میباشد. | ||
در ابتدا او با مخالفتهای بسیاری هم روبرو شد و مجبور شد که به همراه گروه کوچکی زادگاه خود را ترک کرده و بسوی جنوب رهسپار | در ابتدا او با مخالفتهای بسیاری هم روبرو شد و مجبور شد که به همراه گروه کوچکی زادگاه خود را ترک کرده و بسوی جنوب رهسپار شود. | ||
== آئین زرتشت == | |||
آئین زرتشت نخستین آئین مدون ایرانی است که دارای کتاب و سلسله قوانین و قواعد مدون می باشد . آئین زرتشتی را آئین مزدیسنا نیز خواندهاند که به معنی پرستنده اهورا مزدا می باشد ؛ چرا که در این آئین اعتقاد بر اینست که جهان را خدایی به نام اهورا مزدا است . پیام و آموزشهای زرتشت که بزرگترین گنجینه آیین زرتشتی است؛ «گاتها» نام دارد. گفته شده که زرتشت چکیده پیام خود را در ۱۷ سرود گردآورد که خود آنها را «مانتر» یا «اندیشمند برانگیز» خواند که بعدها «گاتها» نامیده شد که به معنی «سرودپاک» است. | |||
بر طبق این گفتار «اوستا» عنوان مجموعهای از دفترها و نوشتارهای بیاد مانده از تمامی تاریخ و فرهنگ ایرانیان در زمانهای گوناگون است که «گاتها» نیز در آن گردآوری شده است. | بر طبق این گفتار «اوستا» عنوان مجموعهای از دفترها و نوشتارهای بیاد مانده از تمامی تاریخ و فرهنگ ایرانیان در زمانهای گوناگون است که «گاتها» نیز در آن گردآوری شده است. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۴۱: | ||
بخشهای مختلف این مجموعه عبارتند از: یسنها (در برگیرنده گاتها)، یشتها، ویسپرد، خرده اوستا و وندیداد. | بخشهای مختلف این مجموعه عبارتند از: یسنها (در برگیرنده گاتها)، یشتها، ویسپرد، خرده اوستا و وندیداد. | ||
== گردآوری مجدد اوستا == | === گردآوری مجدد اوستا === | ||
ایرانیان آنزمان تنها مردم جهان باستان بودند که بت پرست نبودند. اوستا کتاب زرتشت در عین حال سند تمدن پیشرفته ایرانیان عهد باستان است. قطعات اوستا که در دوران هخامنشیان در کتابخانههای کاخهای سلطنتی نگهداری میشدند به دست نظامیان اسکندرمقدونی نابود شدند. بلاش یکم شاه اشکانی در نوروز ۷۶ میلادی از موبدان که به دیدار او رفته بودند با تأکید خواست که تا سال بعد در ششم فروردین زادروز زرتشت باید که اوستا را جمعآوری و به او بدهند. او پیر شده و عمری از او باقی نمانده بود و میخواست که این کار در دوران او انجام شود. | ایرانیان آنزمان تنها مردم جهان باستان بودند که بت پرست نبودند. اوستا کتاب زرتشت در عین حال سند تمدن پیشرفته ایرانیان عهد باستان است. قطعات اوستا که در دوران هخامنشیان در کتابخانههای کاخهای سلطنتی نگهداری میشدند به دست نظامیان اسکندرمقدونی نابود شدند. بلاش یکم شاه اشکانی در نوروز ۷۶ میلادی از موبدان که به دیدار او رفته بودند با تأکید خواست که تا سال بعد در ششم فروردین زادروز زرتشت باید که اوستا را جمعآوری و به او بدهند. او پیر شده و عمری از او باقی نمانده بود و میخواست که این کار در دوران او انجام شود. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۴۷: | ||
موبدان تا ششم فروردین سال ۷۷ میلادی آنچه را که جمعآوری کرده بودند به صورت مکتوب به بلاش دادند و گفتند که کار تکمیل مجموعه ادامه خواهد داشت. اوستا نزدیک به دو قرن بعد در دوران اردشیر پاپکان و به همت «تنسر Tansar -Tonsar» روحانی ارشد وقت (موبد موبدان) تکمیل شد. | موبدان تا ششم فروردین سال ۷۷ میلادی آنچه را که جمعآوری کرده بودند به صورت مکتوب به بلاش دادند و گفتند که کار تکمیل مجموعه ادامه خواهد داشت. اوستا نزدیک به دو قرن بعد در دوران اردشیر پاپکان و به همت «تنسر Tansar -Tonsar» روحانی ارشد وقت (موبد موبدان) تکمیل شد. | ||
== فرجام کارکتاب اوستا == | === فرجام کارکتاب اوستا === | ||
در دوران شاپور دوم (ذولاکتاف) چند قطعه گمشده قبلی بر آن اضافه شد و چون به پارسی باستان (زبان اوستایی) بود بعدا بر آن تفسیر و راهنمایی نوشته شد که زند (زند اوستا) نامیده میشود. با هدف تسهیل رجوع به مطالب، خلاصه اوستا تحت عنوان «خرده اوستا» تدوین شده است. | در دوران شاپور دوم (ذولاکتاف) چند قطعه گمشده قبلی بر آن اضافه شد و چون به پارسی باستان (زبان اوستایی) بود بعدا بر آن تفسیر و راهنمایی نوشته شد که زند (زند اوستا) نامیده میشود. با هدف تسهیل رجوع به مطالب، خلاصه اوستا تحت عنوان «خرده اوستا» تدوین شده است. | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۸۷: | ||
== سخنان زرتشت == | == سخنان زرتشت == | ||
زرتشت | زرتشت میگوید: | ||
بیهوده است مجادله بر سر اثبات دیانت یا بی دینی | بیهوده است مجادله بر سر اثبات دیانت یا بی دینی آدمها! | ||
کسی که دروغ نمی گوید، | کسی که دروغ نمی گوید، | ||
خط ۱۷۶: | خط ۲۰۰: | ||
از هر راهی که رفته باشد...! | از هر راهی که رفته باشد...! | ||
تنها یک راه برای نجات وجود دارد و آن راه راستی است | |||
آموزرگار بد ما را از راستی باز می دارد .. | |||
خوشبختی برای کسی است که پایبند راستی و درستی است .. | |||
انسان دانا همیشه راه راستی و درستی را در پیش میگیرد و انسان نادان راه دروغ و تباهی را .. | |||
کسی که از نیروی راستی برخوردار است بی گمان در آزمایش زندگی سرافراز و پیروز است .. | |||
کسانی که مهر و فروتنی را گرامی میدارند پاک و آراسته میمانند .. | |||
خداوند دانا ، به ما آزادی داده است تا با گزینش خود ، مسئول پیشرفت یا عقب ماندگی ، شادی یا اندوه خود باشیم .. . | |||
کسانی که از راستی برگردند و جهان را در راستای تباهی بکشانند، از دانش و خرد بهرهای ندارند .. | |||
کسی که از دانش و پرورش بهره داشته باشد ، به دروغکار نمیپیوندد .. | |||
راستکار باید دوست راستکار و راهنمای دروغکار باشد .. | |||
== تاثیرگذاری جهانی زرتشت == | == تاثیرگذاری جهانی زرتشت == | ||
خط ۱۸۴: | خط ۲۲۸: | ||
بعدها موسیقیدان بزرگ آلمانی ریچارد اشتراوس سمفونی به نام «چنین گفت زرتشت» که با الهام از کتاب فریدریش نیچه بود ساخت، که از درخشانترین آثار موسیقی باقیمانده در نوع خود میباشد. | بعدها موسیقیدان بزرگ آلمانی ریچارد اشتراوس سمفونی به نام «چنین گفت زرتشت» که با الهام از کتاب فریدریش نیچه بود ساخت، که از درخشانترین آثار موسیقی باقیمانده در نوع خود میباشد. | ||
=== اندیشمندان جهان و كیش زرتشتی: === | |||
“وتینی“ فیلسوف امریكایی میگوید: هیچ فلسفه و تعلیمی بهتر از سه كلمه اساسی زرتشت نمیتواند اندیشه را به سر منزل سعادت و نجات راهنمایی نماید. ترقیات و كشفیات تمدن جدید به هر اندازه پیشرفت كند باز این سه كلمه در مقام و اهمیت خود باقی و تغییر ناپذیر خواهد بود. | |||
پروفسور جیمزدارمستتر: آیین زرتشت در برترین مفهومش آیین زندگی است. این مذهب دو چیز به بشریت هدیه كرده است: وظیفه اخلاقی و امید: مردی كه با این سلاح مسلح باشد میتواند با خونسردی به چهرهی زندگی و سرنوشت بنگرد و بر تمام مشكلات چیره گردد. | |||
پروفسور جان راچر: زرتشت برای آزادی اراده اهمیت زیادی قائل است. از نظر او انسان آزاد است به اشا (راستی) خدمت كند و یا عمر خود را صرف خدمت دروج (دروغ) نماید. او شخصا مسئول خوشبختی خویش است. | |||
تاگور فیلسوف هندی: زرتشت بزرگترین پیامبر پیشكسوت بود كه راه آزادی انتخاب در امور اخلاقی را به روی آدمی بگشود. ویل دورانت مینویسد: جنبه اخلاقی آیین زرتشت عالی تر و شگفت انگیزتر از جنبه الهی آن است. “چترجی“ در این باره مینویسد: شریعت زرتشت فرهنگ اخلاقی آریایی را در اوج كمال خود نشان میدهد. … | |||
دالا: از نظر زرتشت، تقوای واقعی در قلب نهفته است و در عمل به صورت اندیشه نیك، گفتار نیك و كردار نیك آشكار میگردد. بزرگترین قربانی كه آدمی میتواند به پروردگار تقدیم كند یك قلب پاك توبه كرده است | |||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /><references /> | <references /><references /> |
ویرایش