۶٬۴۱۷
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''محمدحسن (بیوک) معیری''' ، با تخلص رهی (زاده ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸، تهران – درگ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== تحصیلات و اشتغال == | == تحصیلات و اشتغال == | ||
رهی معیری فرزند محمدحسن خان مؤیدخلوت و نوهی دوستعلی خان معیر الممالک (نظام الدوله)، در تهران به دنیا آمد. پدر رهی معیری پیش از تولد او درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران تمام کرد؛ و سپس به استخدام دولت درآمد و در مشاغلی چند خدمت کرد. او از سال ۱۳۲۲، به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر، وزارت صنایع کنونی، منصوب شد. وی پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی مشغول به کار گردید. | رهی معیری فرزند محمدحسن خان مؤیدخلوت و نوهی دوستعلی خان معیر الممالک (نظام الدوله)، در تهران به دنیا آمد. پدر رهی معیری پیش از تولد او درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران تمام کرد؛ و سپس به استخدام دولت درآمد و در مشاغلی چند خدمت کرد. او از سال ۱۳۲۲، به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر، وزارت صنایع کنونی، منصوب شد. وی پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی مشغول به کار گردید.<ref name=":0">[https://namnamak.com/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B1%DB%8C بیوگرافی رهی معیری و همسرش - سایت نمنمک]</ref> | ||
== آغاز شاعری == | == آغاز شاعری == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
ای کاش که جان ما به لب میآمد | ای کاش که جان ما به لب میآمد | ||
رهی معیری در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حکیم نظامی که ریاست آنرا وحید دستگردی به عهده داشت شرکت میکرد. او از اعضای مؤثر و فعال این انجمن بود؛ و در انجمن ادبی فرهنگستان نیز از اعضای مؤسس و برجستهی آن به حساب میآمد. رهی معیری همچنین عضو انجمن موسیقی ایران بود. اشعار رهی معیری در بیشتر روزنامهها و مجلات ادبی منتشر گردید؛ و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او نیز در روزنامه ''باباشمل'' و ''مجله تهران مصور'' به چاپ میرسید. وی در شعرهای فکاهی و انتقادی از نامهای مستعاری چون: ''زاغچه''، ''شاه پریون''، ''گوشه گیر'' و ''حق گو'' استفاده می کرد. | رهی معیری در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حکیم نظامی که ریاست آنرا وحید دستگردی به عهده داشت شرکت میکرد. او از اعضای مؤثر و فعال این انجمن بود؛ و در انجمن ادبی فرهنگستان نیز از اعضای مؤسس و برجستهی آن به حساب میآمد. رهی معیری همچنین عضو انجمن موسیقی ایران بود. اشعار رهی معیری در بیشتر روزنامهها و مجلات ادبی منتشر گردید؛ و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او نیز در روزنامه ''باباشمل'' و ''مجله تهران مصور'' به چاپ میرسید. وی در شعرهای فکاهی و انتقادی از نامهای مستعاری چون: ''زاغچه''، ''شاه پریون''، ''گوشه گیر'' و ''حق گو'' استفاده می کرد.<ref name=":0" /> | ||
== برنامه گلهای رنگارنگ رادیو == | == برنامه گلهای رنگارنگ رادیو == | ||
رهی معیری در سال های آخر عمر خود، در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب اشعار با داوود پیرنیا همکاری داشت؛ و پس از او نیز تا پایان زندگی، آن برنامه را سرپرستی کرد؛ و یکی از درخشانترین دوران برنامهی گلها را به ثبت رساند. رهی در شورای شعر رادیو ایران نیز شرکت میکرد. | رهی معیری در سال های آخر عمر خود، در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب اشعار با داوود پیرنیا همکاری داشت؛ و پس از او نیز تا پایان زندگی، آن برنامه را سرپرستی کرد؛ و یکی از درخشانترین دوران برنامهی گلها را به ثبت رساند. رهی در شورای شعر رادیو ایران نیز شرکت میکرد.<ref name=":1">[https://seemorgh.com/culture/literature/poetry/160434-160434/ رهی معیری؛ عاشقی که هیچوقت ازداوج نکرد - سایت سیمرغ]</ref> | ||
== سبک رهی معیری == | == سبک رهی معیری == | ||
رهی معیری یکی از چهرههای ممتاز و برجستهی غزلسرای معاصر است. اشعار او تأثیر پذیرفته از شاعرانی نظیر سعدی، حافظ ، مولوی، صائب و گاهی مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما بیشتر دلبستگی و توجه وی به زبان سعدی است. عشق رهی معیری به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوهی استاد سخن برخوردار کرده است؛ تا آنجا که گفته میشود که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را میتوان در بیشتر غزلهای او دید. | رهی معیری یکی از چهرههای ممتاز و برجستهی غزلسرای معاصر است. اشعار او تأثیر پذیرفته از شاعرانی نظیر سعدی، حافظ ، مولوی، صائب و گاهی مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما بیشتر دلبستگی و توجه وی به زبان سعدی است. عشق رهی معیری به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوهی استاد سخن برخوردار کرده است؛ تا آنجا که گفته میشود که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را میتوان در بیشتر غزلهای او دید. | ||
گه گاهی تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف رهی معیری، شعر صائب تبریزی و کلیم کاشانی و حزین لاهیجی و دیگر شاعران شیوهی اصفهانی را به خاطر میآورد؛ و در عین حال زبان یکدست و زلال وی، از شاعری به شیوهی عراقی سخن میگوید. | گه گاهی تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف رهی معیری، شعر صائب تبریزی و کلیم کاشانی و حزین لاهیجی و دیگر شاعران شیوهی اصفهانی را به خاطر میآورد؛ و در عین حال زبان یکدست و زلال وی، از شاعری به شیوهی عراقی سخن میگوید. رنگ عاشقانهی غزل رهی معیری، با چنین زبان و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار او است، چرا که جمع میان سه عنصر اصلی شعر (آنهم غزل) از کارهای سخت و دشوار است.<ref name=":2">[http://biografiaka.akairan.com/biography/shoara/rahi-moaieri.html زندگینامه رهی معیری - سایت آکا ایران]</ref> | ||
رنگ عاشقانهی غزل رهی معیری، با چنین زبان و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار او است، چرا که جمع میان سه عنصر اصلی شعر (آنهم غزل) از کارهای سخت و دشوار است. | |||
=== همکاری با آهنگسازان معروف === | === همکاری با آهنگسازان معروف === | ||
رهی معیری با بهترین آهنگسازان همکاری داشته است؛ آهنگسازانی نظیر مرتضی محجوبی، روحالله خالقی، مهدی خالدی، علی تجویدی، بدیعی و… اما رهی معیری بیشتر دوستی عمیقی با استاد مرتضی محجوبی داشت. چنانکه آهنگ معروف و زیبای ''کاروان'' در مایه دشتی با صدای استاد غلامحسین بنان محصول این همکاری و دوستی است که بیانگر ارتباط عاطفی تنگاتنگ و دوستی این دو استاد است. آنچه در کار رهی معیری مهم است، توان تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانههای او را جاودانه و ماندگار کرده است. | رهی معیری با بهترین آهنگسازان همکاری داشته است؛ آهنگسازانی نظیر مرتضی محجوبی، روحالله خالقی، مهدی خالدی، علی تجویدی، بدیعی و… اما رهی معیری بیشتر دوستی عمیقی با استاد مرتضی محجوبی داشت. چنانکه آهنگ معروف و زیبای ''کاروان'' در مایه دشتی با صدای استاد غلامحسین بنان محصول این همکاری و دوستی است که بیانگر ارتباط عاطفی تنگاتنگ و دوستی این دو استاد است. آنچه در کار رهی معیری مهم است، توان تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانههای او را جاودانه و ماندگار کرده است. | ||
رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع، میگوید: <blockquote>«من در همه انواع شعر از قبیل غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و… آثاری دارم. نخستین ترانه را در سال ۱۳۱۳، بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به “شد خزان” معروف شد.» | رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع، میگوید: <blockquote>«من در همه انواع شعر از قبیل غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و… آثاری دارم. نخستین ترانه را در سال ۱۳۱۳، بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به “شد خزان” معروف شد.»<ref>[https://www.parvaresheafkar.com/biography/rahi-moayyeri-poet/ بیوگرافی محمدحسن رهی معیری - سایت پرورش افکار]</ref> </blockquote> | ||
== سفرهای خارجی رهی معیری == | == سفرهای خارجی رهی معیری == | ||
رهی معیری در همان سالها سفرهای متعددی به کشورهای دیگر داشت؛ از جمله سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به شوروی در سال ۱۳۳۷ جهت شرکت در جشن انقلاب کبیر شوروی، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸، دو بار سفر به افغانستان، یکبار در سال ۱۳۴۱ جهت شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری، و سفر دیگر در سال ۱۳۴۵، آخرین سفر رهی معیری عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی بود. | رهی معیری در همان سالها سفرهای متعددی به کشورهای دیگر داشت؛ از جمله سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به شوروی در سال ۱۳۳۷ جهت شرکت در جشن انقلاب کبیر شوروی، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸، دو بار سفر به افغانستان، یکبار در سال ۱۳۴۱ جهت شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری، و سفر دیگر در سال ۱۳۴۵، آخرین سفر رهی معیری عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی بود.<ref name=":2" /> | ||
== داستان رهی معیری و مریم فیروز == | == داستان رهی معیری و مریم فیروز == | ||
مریم فیروز، دختر عبدالحسین فرمانفرما، نوهی عباس میرزا در سن ۱۶ سالگی با تصمیم پدرش به عقد سرهنگ عباسقلی اسفندیاری درآمد و صاحب دو دختر به نامهای افسانه و افسر شد. عباسقلی از مریم فیروز ۲۶ سال بزرگتر بود و مریم تمایلی به او نداشت؛ و تنها به دستور | مریم فیروز، دختر عبدالحسین فرمانفرما، نوهی عباس میرزا در سن ۱۶ سالگی با تصمیم پدرش به عقد سرهنگ عباسقلی اسفندیاری درآمد و صاحب دو دختر به نامهای افسانه و افسر شد. عباسقلی از مریم فیروز ۲۶ سال بزرگتر بود و مریم تمایلی به او نداشت؛ و تنها به دستور پدر پُرنفوذ و مقتدرش تن به این ازدواج داده بود. | ||
نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در اردیبهشتماه، پیش از مرگ فرمانفرما، در یک مهمانی در خانهی مصطفی فاتح صورت گرفت. این دیدار برای همیشه زندگی رهی معیری را تغییر داد. در همین روزها بود که مریم فیروز تلاش میکرد تا از همسر اجباری خود جدا شود. وی در این زمان حدوداً ۳۰ سال داشت. مریم فیروز در اواخر دوران سلطنت رضاشاه یکی از زنان نامدار شهر بود. از خانوادهای معروف و پر نفوذ بود. مریم فیروز هم زیبا بود و هم سر پرشورش او را جذابتر میکرد. مهمتر اینکه منزلش محل رفت و آمد روشنفکران عصر خود بود. | نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در اردیبهشتماه، پیش از مرگ فرمانفرما، در یک مهمانی در خانهی مصطفی فاتح صورت گرفت. این دیدار برای همیشه زندگی رهی معیری را تغییر داد. در همین روزها بود که مریم فیروز تلاش میکرد تا از همسر اجباری خود جدا شود. وی در این زمان حدوداً ۳۰ سال داشت. مریم فیروز در اواخر دوران سلطنت رضاشاه یکی از زنان نامدار شهر بود. از خانوادهای معروف و پر نفوذ بود. مریم فیروز هم زیبا بود و هم سر پرشورش او را جذابتر میکرد. مهمتر اینکه منزلش محل رفت و آمد روشنفکران عصر خود بود. مریم فیروز پس از مرگ پدرش فرمانفرما، در سال ۱۳۱۸، از همسرش جدا شد و رابطه او و رهی معیری عیانتر شد. پزشک مریم فیروز در این باره مینویسد:<blockquote>«بعد از آن دیگر مریم رفت و آمد به خانهی رهی را آغاز کرد و پس از مدتی نیز او را به خانهی شمیران خود آورد. مریم قول میدهد که به قول خودش به مذهب و سنت عشق، زن او شود.»</blockquote>پس از تبعید رضاشاه و ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی، مریم فیروز نقش پررنگتری در فعالیتهای اجتماعی به عهده گرفت. آشنایی مریم فیروز با نویسندهی معروف، بزرگ علوی و دیگر اعضای حزب توده، درحالی که رابطهاش با رهی معیری ادامه داشت، دریچه تازهای به زندگی وی باز کرد. عشق رهی به مریم فیروز، زندگی او را دگرگون کرد؛ و به تشویق مریم با نامهای مستعار به نوشتن مطالب انتقادی در روزنامهها پرداخت. مریم فیروز منبع ذوق شاعرانهی وی بود: | ||
مریم فیروز پس از مرگ پدرش فرمانفرما، در سال ۱۳۱۸، از همسرش جدا شد و رابطه او و رهی معیری عیانتر شد. پزشک مریم فیروز در این باره مینویسد: <blockquote>«بعد از آن دیگر مریم رفت و آمد به خانهی رهی را آغاز کرد و پس از مدتی نیز او را به خانهی شمیران خود آورد. مریم قول میدهد که به قول خودش به مذهب و سنت عشق، زن او شود.»</blockquote>پس از تبعید رضاشاه و ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی، مریم فیروز نقش پررنگتری در فعالیتهای اجتماعی به عهده گرفت. آشنایی مریم فیروز با نویسندهی معروف، بزرگ علوی و دیگر اعضای حزب توده، درحالی که رابطهاش با رهی معیری ادامه داشت، دریچه تازهای به زندگی وی باز کرد. عشق رهی به مریم فیروز، زندگی او را دگرگون کرد؛ و به تشویق مریم با نامهای مستعار به نوشتن مطالب انتقادی در روزنامهها پرداخت. مریم فیروز منبع ذوق شاعرانهی وی بود: | |||
خیال انگیز و جان پرور، چو بوی گل سراپایی | خیال انگیز و جان پرور، چو بوی گل سراپایی | ||
خط ۵۴: | خط ۵۰: | ||
اما چرخش روزگار طور دیگر چرخید؛ و مریم فیروز پس از آشنایی با نورالدین کیانوری که مهندس معمار و یکی از سران حزب تازه تأسیس توده بود، تصمیم گرفت با او ازدواج کند. آشنایی مریم فیروز با نورالدین کیانوری نیز اتفاقی بود. مریم برای تزئین باغ شمیرانش بهدنبال یک معمار میگشت که برادر مریم فیروز یعنی حافظ فرمانفرمائیان، کیانوری را که تازه از آلمان آمده بود به او معرفی کرد؛ و همین آشنایی سرآغاز چند دهه زندگی پر فراز و نشیب سیاسی مریم فیروز و کیانوری شد. | اما چرخش روزگار طور دیگر چرخید؛ و مریم فیروز پس از آشنایی با نورالدین کیانوری که مهندس معمار و یکی از سران حزب تازه تأسیس توده بود، تصمیم گرفت با او ازدواج کند. آشنایی مریم فیروز با نورالدین کیانوری نیز اتفاقی بود. مریم برای تزئین باغ شمیرانش بهدنبال یک معمار میگشت که برادر مریم فیروز یعنی حافظ فرمانفرمائیان، کیانوری را که تازه از آلمان آمده بود به او معرفی کرد؛ و همین آشنایی سرآغاز چند دهه زندگی پر فراز و نشیب سیاسی مریم فیروز و کیانوری شد. | ||
مریم فیروز تا پانزدهم بهمن سال۱۳۲۷، که به دنبال ترور نافرجام و مشکوک محمدرضا شاه، حزب توده منحل و سران آن تحت تعقیب قرار گرفتند، گاهی به دیدار رهی معیری میرفت. اما از آنجاییکه مریم فیروز به طور غیابی به حبس ابد محکوم و متواری شد، گویا دیگر او و رهی معیری همدیگر را ندیدند. | مریم فیروز تا پانزدهم بهمن سال۱۳۲۷، که به دنبال ترور نافرجام و مشکوک محمدرضا شاه، حزب توده منحل و سران آن تحت تعقیب قرار گرفتند، گاهی به دیدار رهی معیری میرفت. اما از آنجاییکه مریم فیروز به طور غیابی به حبس ابد محکوم و متواری شد، گویا دیگر او و رهی معیری همدیگر را ندیدند.<ref name=":0" /> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
رهی معیری در سال ۱۳۴۷، بر اثر بیماری که او را ناتوان کرده بود، در سن ۵۹ سالگی در تهران درگذشت؛ و پیکر او در گورستان ظهیرالدوله شمیران به خاک سپرده شد. | رهی معیری در سال ۱۳۴۷، بر اثر بیماری که او را ناتوان کرده بود، در سن ۵۹ سالگی در تهران درگذشت؛ و پیکر او در گورستان ظهیرالدوله شمیران به خاک سپرده شد.<ref name=":0" /> | ||
== آثار رهی معیری == | == آثار رهی معیری == | ||
از رهی معیری دو مجموعهی شعر به نامهای ''سایهی عمر''، و ''آزاده''، به جای مانده و که دو کتاب چاپ و منتشر شده است. | از رهی معیری دو مجموعهی شعر به نامهای ''سایهی عمر''، و ''آزاده''، به جای مانده و که دو کتاب چاپ و منتشر شده است. | ||
کتاب سایهی عمر، مجموعه غزلهای وی است که بارها تجدید چاپ شده است. کتاب آزاده نیز مجموعه ترانههای او است. علاوه بر این دو کتاب، مجموعهای از مقالههای ادبی رهی معیری به نام ''گلهای جاویدان''، در سال ۱۳۶۳، در تهران چاپ و منتشر شده است. همچنین کتاب ''رهاورد''، مجموعه شعر رهی معیری است که در سال ۱۳۷۵، به کوشش داریوش صبور در تهران توسط انتشارات زوّار چاپ و منتشر گردیده است. | کتاب سایهی عمر، مجموعه غزلهای وی است که بارها تجدید چاپ شده است. کتاب آزاده نیز مجموعه ترانههای او است. علاوه بر این دو کتاب، مجموعهای از مقالههای ادبی رهی معیری به نام ''گلهای جاویدان''، در سال ۱۳۶۳، در تهران چاپ و منتشر شده است. همچنین کتاب ''رهاورد''، مجموعه شعر رهی معیری است که در سال ۱۳۷۵، به کوشش داریوش صبور در تهران توسط انتشارات زوّار چاپ و منتشر گردیده است.<ref name=":1" /> | ||
=== تصنیف === | === تصنیف === | ||
رهی معیری علاوه بر غزلهای زیبا و دلنشین، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. از ترانههای معروف او میتوان به: ''خزان عشق'' که همان تصنیف مشهور ''شد خزان گلشن آشنایی،'' که جواد بدیع زاده آن را در دستگاه همایون اجرا کرده است، و ''نوای نی''، ''دارم شب و روز''، ''شب جدایی''، ''یار رمیده''، ''یاد ایام''، ''بهار''، ''کاروان''، و ''مرغ حق''، اشاره کرد. ترانههای رهی معیری مشهور و زبانزد خاص و عام شد؛ و هنوز هم خاطرهی آن آهنگها و ترانههای شورانگیز در یادها باقی مانده است. | رهی معیری علاوه بر غزلهای زیبا و دلنشین، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. از ترانههای معروف او میتوان به: ''خزان عشق'' که همان تصنیف مشهور ''شد خزان گلشن آشنایی،'' که جواد بدیع زاده آن را در دستگاه همایون اجرا کرده است، و ''نوای نی''، ''دارم شب و روز''، ''شب جدایی''، ''یار رمیده''، ''یاد ایام''، ''بهار''، ''کاروان''، و ''مرغ حق''، اشاره کرد. ترانههای رهی معیری مشهور و زبانزد خاص و عام شد؛ و هنوز هم خاطرهی آن آهنگها و ترانههای شورانگیز در یادها باقی مانده است.<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B1%DB%8C زندگینامه رهی معیری - سایت تاریخ ما]</ref> | ||
== گلچین ترانههای رهی معیری == | == گلچین ترانههای رهی معیری == | ||
خط ۵۳۹: | خط ۵۳۵: | ||
یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند | یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند | ||
== منابع: == | == منابع: == |
ویرایش