کاربر:Omid/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵: خط ۶۵:
امید کشتکار در مجله اینترنتی فلاخن با تیتر«برندینگ با حجاب اجباری» در این مورد می‌نویسد:
امید کشتکار در مجله اینترنتی فلاخن با تیتر«برندینگ با حجاب اجباری» در این مورد می‌نویسد:


کمپین مسیح علینژاد ادامهای است بر کاری که طبقهی متوسط ایرانی در یک دههی گذشته شروع کرد و با تغییر در شکل و طرح روسری و مانتو و با روشهایی مطابق مد روز مثل جایگزین کردن ساپورت با شلوار، به مدارا با حکومت و قانون 5 برندینگ با حجاب اجباری پرداخت. قانون حجاب اجباری مدتهاست کارکرد ایدئولوژیک اولی‌هی خود را برای حکومت از دست داده است...آزادیهای یواشکی قرار است بازنمایی همین دغدغه‌ی بورژوایی و خردهبورژوایی باشد. این کمپین بنا دارد با تقلیل مساله‌ی آزادی پوشش و حجاب اجباری به چند عکس و ویدئوی بینام و نشان که در پستو گرفته شده و بازنمایی زن ایرانی در تصویر و مشخصات مورد عالقهی غربی، همان رفتاری را با حجاب اجباری داشته باشد که در سوی دیگر حکومت اسالمی دارد. برای یکی حجاب ابزار سرکوب است و برای دیگری آزادی پوشش ماشینیست برای تبلیغات. در حقیقت برای هر دو سر ماجرا در نسبتهایی مختلف مسالهی اصلی »حجاب« نیست، بلکه نکته آنجاست که چهگونه میشود با استفاده از این ابزار بر جامعه یا افکار عمومی تاثیر گذاشت و از امکانات بیشتری برخوردار بود. حجاب و آزادی زنان برای مسیح علینژاد و تیم احتمالی همکارانش )و کمپینهای مشابه( خواسته یا ناخواسته دغدغهای جدی نیست بلکه کاالیی است خوشخریدار که میتوان آن را با بسته‌بندی مرغوب در مجامع و رسانههای غربی عرضه کرد و با استفاده از این کاال امکانات جدیدی بهدست آورد، امکاناتی که از مادیات تا سرمایهی معنوی، شهرت، جوایز بینالمللی و... را 6 برندینگ با حجاب اجباری در برمیگیرد.شاهد این مدعا را میتوان در نتیجهی چندساله ی کار کمپین و تاثیرش در جامعهی ایران یافت، همچنین در برخورد مسیح با صفحهاش و متنهایی که ضمیمهی کارش میکند نکات جالبی هستند که نگاه او به مسئلهی زنان تا چه حد کاالیی و تابع خواست »بازار« است.<ref>[http://manjanigh.com/wp-content/uploads/2016/04/falakhan37.pdf فلاخن۳۷ - برندینگ با حجاب اجباری]</ref>
کمپین مسیح علینژاد ادامه‌ای است بر کاری که طبقه‌ی متوسط ایرانی در یک دهه‌ی گذشته شروع کرد و با تغییر در شکل و طرح روسری و مانتو و با روشهایی مطابق مد روز مثل جایگزین کردن ساپورت با شلوار، به مدارا با حکومت و قانون برندینگ با حجاب اجباری پرداخت. قانون حجاب اجباری مدت‌هاست کارکرد ایدئولوژیک اولیه‌ی خود را برای حکومت از دست داده است...آزادی‌های یواشکی قرار است بازنمایی همین دغدغه‌ی بورژوایی و خرده‌بورژوایی باشد. این کمپین بنا دارد با تقلیل مساله‌ی آزادی پوشش و حجاب اجباری به چند عکس و ویدئوی بی‌نام و نشان که در پستو گرفته شده و بازنمایی زن ایرانی در تصویر و مشخصات مورد علاقه‌ی غربی، همان رفتاری را با حجاب اجباری داشته باشد که در سوی دیگر حکومت اسلامی دارد. برای یکی حجاب ابزار سرکوب است و برای دیگری آزادی پوشش ماشینی است برای تبلیغات. در حقیقت برای هر دو سر ماجرا در نسبت‌هایی مختلف مسالهی اصلی »حجاب« نیست، بلکه نکته آنجاست که چهگونه میشود با استفاده از این ابزار بر جامعه یا افکار عمومی تاثیر گذاشت و از امکانات بیشتری برخوردار بود. حجاب و آزادی زنان برای مسیح علینژاد و تیم احتمالی همکارانش )و کمپینهای مشابه (خواسته یا ناخواسته دغدغهای جدی نیست بلکه کالایی است خوش‌خریدار که می‌توان آن را با بسته‌بندی مرغوب در مجامع و رسانه‌های غربی عرضه کرد و با استفاده از این کار امکانات جدیدی به دست آورد، امکاناتی که از مادیات تا سرمایه‌ی معنوی، شهرت، جوایز بین‌المللی و... را در برمی‌گیرد. شاهد این مدعا را می‌توان در نتیجه‌ی چندساله‌ی کار کمپین و تاثیرش در جامعه‌ی ایران یافت، همچنین در برخورد مسیح با صفحه‌اش و متنهایی که ضمیمه‌ی کارش می‌کند نکات جالبی هستند که نگاه او به مسئله‌ی زنان تا چه حد کالایی و تابع خواست بازار است.<ref>[http://manjanigh.com/wp-content/uploads/2016/04/falakhan37.pdf فلاخن۳۷ - برندینگ با حجاب اجباری]</ref>


== کمپین چهارشنبه های سفید و دوربین ما اسلحه ما ==
== کمپین چهارشنبه های سفید و دوربین ما اسلحه ما ==

منوی ناوبری