۲٬۳۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== فعالیتها در دوران شاه == | == فعالیتها در دوران شاه == | ||
رسما از سال ۱۳۲۷ عضو حزب دمکرات کردستان شد.فعالیتش در حزب از سمپاتی و عضو ساده حزب شروع شد تا به رهبری و مسئول اول بخشی از حزب دمکرات کردستان رسید. | جلیل گادانی رسما از سال ۱۳۲۷ عضو حزب دمکرات کردستان شد. فعالیتش در حزب از سمپاتی و عضو ساده حزب شروع شد تا به رهبری و مسئول اول بخشی از حزب دمکرات کردستان رسید. | ||
در زمان شاه پنج بار در زندانهای مهاباد، رضائبه(ارومیه)، تبریز، تهران (هم قصر و هم قزل قلعه) و چند روز در زندان کمیته همچنین در زندانهای شیراز و برازجان و قلعه فلک الافلاک زندانی بوده است. دوبار برایش درخواست اعدام شدهاست. یکی از دفعات به مدت دو سال زیر حکم اعدام ماند. احکام اعدام او یک بار با تغییرات کلی دستگاه قضایی و یک بار با عفو عمومی تخفیف پیدا کرد که در آن دور ۹ سال و نیم و در مجموع ۱۳ سال را در زندان به سر برده است. بعد از آزادی به تهران تبعید شد. | در زمان شاه پنج بار در زندانهای مهاباد، رضائبه(ارومیه)، تبریز، تهران (هم قصر و هم قزل قلعه) و چند روز در زندان کمیته همچنین در زندانهای شیراز و برازجان و قلعه فلک الافلاک زندانی بوده است. دوبار برایش درخواست اعدام شدهاست. یکی از دفعات به مدت دو سال زیر حکم اعدام ماند. احکام اعدام او یک بار با تغییرات کلی دستگاه قضایی و یک بار با عفو عمومی تخفیف پیدا کرد که در آن دور ۹ سال و نیم و در مجموع ۱۳ سال را در زندان به سر برده است. بعد از آزادی به تهران تبعید شد. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== فعالیتها در دوران جمهوری اسلامی == | == فعالیتها در دوران جمهوری اسلامی == | ||
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی از طرف حزب دموکرات کردستان ایران نماینده کردهای مقیم مرکز بود. او طبق گفته خودش در همان اوایل روی کار آمدن جمهوری اسلامی سه بار به خمینی دیدار کرده است. خودش در این باره میگوید:<blockquote>«قبل از آن سه بار با آقای خمینی در قم ملاقات کرده بودم. دوبار با هیات حزبی رفتیم. آقای دکتر قاسملو هم تشریف داشتند. ما یک روز قبل از رفراندم «جمهوری اسلامی آری یا نه» رفته بودیم. اساسنامه حزب دمکرات را به خمینی دادیم و گفتیم مطالعه کنید و اگر نظری دارید بفرمایید تا در آن گنجانده شود. یعنی تا این حد حسن نیت نشان دادیم اما او تن به هیچ چیز نداد. بار دوم به خاطر جنگ نقده رفتیم تا بگوییم «جنگ را عوامل ساواک، شاه پرست و یک عده از خوانین منطقه به همراه آقایان ظهیرنژاد و حسنی برپا کردند، وگرنه ما خیال جنگ به هیچ وجه نداشتیم.» بار سوم هم به همراه دهقانانی که قبلا در تقسیم اراضی یک مقدار زمین به آنها رسیده بود به نزد آقای خمینی رفتم. خوانین چند منطقه میخواستند زمینها را از دست دهقانان در بیاورند. من آن زمان مسئول جمعیت کُردهای مقیم مرکز بودم. پیشنهاد دهنده تاسیس این جمعیت هم خودم بودم که بعد دوستان مرا به عنوان اولین مسئول انتخاب کردند. خمینی گفت «دامادم را میفرستم. ما نمیگذاریم خونخوارها این کارها را بکنند.» البته بعد معلوم شد خونخوار خودش است.» <ref name=":3" /> </blockquote>در زمان فتوای جهاد خمینی در تابستان ۱۳۵۸ بر علیه کردها عدهای قصد داشتند جلیل گادانی را با چاقو ترور کنند که با اطلاع دوستان مخفیانه به پاوه | بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی از طرف حزب دموکرات کردستان ایران نماینده کردهای مقیم مرکز بود. او طبق گفته خودش در همان اوایل روی کار آمدن جمهوری اسلامی سه بار به خمینی دیدار کرده است. خودش در این باره میگوید:<blockquote>«قبل از آن سه بار با آقای خمینی در قم ملاقات کرده بودم. دوبار با هیات حزبی رفتیم. آقای دکتر قاسملو هم تشریف داشتند. ما یک روز قبل از رفراندم «جمهوری اسلامی آری یا نه» رفته بودیم. اساسنامه حزب دمکرات را به خمینی دادیم و گفتیم مطالعه کنید و اگر نظری دارید بفرمایید تا در آن گنجانده شود. یعنی تا این حد حسن نیت نشان دادیم اما او تن به هیچ چیز نداد. بار دوم به خاطر جنگ نقده رفتیم تا بگوییم «جنگ را عوامل ساواک، شاه پرست و یک عده از خوانین منطقه به همراه آقایان ظهیرنژاد و حسنی برپا کردند، وگرنه ما خیال جنگ به هیچ وجه نداشتیم.» بار سوم هم به همراه دهقانانی که قبلا در تقسیم اراضی یک مقدار زمین به آنها رسیده بود به نزد آقای خمینی رفتم. خوانین چند منطقه میخواستند زمینها را از دست دهقانان در بیاورند. من آن زمان مسئول جمعیت کُردهای مقیم مرکز بودم. پیشنهاد دهنده تاسیس این جمعیت هم خودم بودم که بعد دوستان مرا به عنوان اولین مسئول انتخاب کردند. خمینی گفت «دامادم را میفرستم. ما نمیگذاریم خونخوارها این کارها را بکنند.» البته بعد معلوم شد خونخوار خودش است.» <ref name=":3" /> </blockquote>در زمان فتوای جهاد خمینی در تابستان ۱۳۵۸ بر علیه کردها عدهای قصد داشتند در تهران جلیل گادانی را با چاقو ترور کنند که با اطلاع دوستان مخفیانه به پاوه رفت. او که خود شاهد وقایع روزهای ۲۰ تا ۲۸ مرداد ۵۸ و حمله چماقداران طرفداز جمهوری اسلامی و خمینی به دفاتر احزاب و گروههای مختلف از جمله مجاهدین و فدائیان و حزب توده بوده در بازگشت به مهاباد در میتینگی در ساختمان سازمان جوانان مهاباد که به مناسبت سی و چهارمین سالگرد تاسیس حزب دمکرات برگزار شد با توجه به وقایع تهران سخنرانی کرد و گفت: «به عنوان یک وظیفه تاکید میکنم حزب دمکرات کردستان با سوابق درخشانی که دارد به عنوان یک حزب مسئول باید تا حد امکان مردم را مسلح کند. چون حرکتهایی که من از این پاسدارها و مامورین جمهوری اسلامی چند روز قبل در تهران دیدم خیلی بدتر از آنی است که شاه در وقت خود میگفت "ارتجاع سیاه"، اینها به هر جایی که دموکراسی بخواهد در آن شکوفا بشود، حمله میکنند. اینها با هر نوع دمکراسی در تضاد هستند.»<ref name=":3" /> | ||
پس از وقایع پاوه و فتوای جهاد خمینی برعلیه کردها | |||
== سوء قصد توسط جمهوری اسلامی == | == سوء قصد توسط جمهوری اسلامی == |
ویرایش