|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{Infobox civilian attack
| | طبعا بیان عملکردم مقاومت در طول چهل سال در یک متن کوتاه امکانپذیر نیست. |
| | title = ترور شاپور بختیار
| | و اما مجاهدین چه کردند؟ برای کوتاه تر کردن مطلب از سال ۶۷ شروع میکنیم و تنها با اشاره به برخی از تیترها با نگاهی گذرا: |
| | image = پرونده:شاپور بختیار.jpg
| | خمینی قصد دارد جنگ ضد میهنی را به قول خودش تا فتح قدس از طریق کربلا ادامه دهد. اما ناگهان در27 تیرماه ۱۳۶۷ آتش بس را پذیرفته و اذعان میکند که علیرغم میل باطنی مجبور به این کار است. خودش آنرا به جام زهر تشبیه میکند و می گوید که دلیل پذیرفتن آنرا فعلا نمیتواند بیان کند! |
| | caption = تصور شاپور بختیار
| | براستی چرا خمینی از شعار« فتح قدس از طریق کربلا» ناگهان کوتاه آمد؟ جنگی که بهترین سرپوش بر سرکوب داخلی، انگیزه بخش برای نیروهای بسیجی و سرپوشی بر وضعیت نابسامان داخلی بود. خمینی میداند که آتش بس او را وارد فاز جدیدی خواهد کرد. فاز مطالبات مردمی و بیرون زدن تضادها و شکافها ! او به همین دلیل جنگ را نعمت الهی معرفی میکرد.. |
| | location = فرانسه
| | فرماندهان سپاه بعدها دلیل پذیرفتن آتش بس را افشا میکنند: |
| | target = شاپور بختیار - سروش کتیبه
| | یک ماه پیش از پذیرش آتش بس، مجاهدین در عملیاتی به نام چلچراغ که آخرین شماره از سلسله عملیاتهای آنها بود، شهر مهران را تسخیر کرده و دو لشکر و یک تیب سپاه را منهدم کردند! آنها شعار دادند: امروز مهران، فردا تهران! |
| | date = ۱۵ مردادر ۱۳۷۰
| | مجاهدین دراین عملیات نزدیک به دو میلیارد دلار غنیمت گرفتند! اینجاست که مشخص میشود خمینی چرا آتش بس را پذیرفت و چرا حاضر نبود دلیل این کار را نیز بیان کند! |
| | time = ۱۷
| | خمینی بوضوح می بیند که اگر با پذیرفتن آتش بس راه مرزها را نبندد، مجاهدین بزودی پس از آماده سازی های لازم در حمله بعدی به قصد تهران حرکت میکنند! پاسدار سعید قاسمی در یکی از سخنرانی هایش میگوید: در آنزمان توان دفاعی ما بسیار پایین بود! به این ترتیب مجاهدین تنور جنگ طلبی خمینی را گل گرفته ، آتش بس را به خمینی تحمیل کرده و جام زهر را در گلوی او ریختند! |
| | timezone = به وقت فرانسه
| | خمینی دق مرگ شد. با پایان یافتن جنگ و در عدم حضور خمینی ،فاز بیرون زدن شکافها و شقه ها در نظام آغاز شد. در همین دوران است که آلترناتیو سیاسی به رهبری مریم رجوی در سطح بین المللی شکلی جهانی به خود میگیرد. . رژیم تکپایه است و جناح سخت سر(اصولگرا) تمامی حاکمیت را قبضه کرده است. این موضوع به لحاظ بین المللی انزوای روز افزونی را برای رژیم به دنبال دارد و مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور آلترتانیو اوج بیشتری میگیرد. در سال 1376 خامنهای علیرغم میل باطنی مجبور است در برابر او یعنی در برابر مریم رجوی به خاتمی تن بدهد تا چهره نظامش را کمی مدره تر نشان بدهد. |
| | weapons = چاقوی ارهای آشپزخانه
| | آمدن خاتمی برای خامنهای آغاز شقه در حکومت است اما با اوجگیری آلترناتیو سیاسی مریم رجوی، خامنهای مجبور است به گزینه خاتمی تن بدهد تا برگ خود را در مقابل او بازی کند و جلو انزوای بیشتر نظام را بگیرد. به این ترتیب مجاهدین اولین شقه را به نظام تحمیل میکنند و رژيمی که تکپایه و یکدست بود، دو سره میشود. |
| | fatalities = 1 (Gandhi)
| | انتخابات نزدیک شده و خاتمی مجددا کاندید میشود. خامنهای دیگر نمیتواند خاتمی را تحمل کند. او به اندازه کافی با ایجاد شقه و شکاف، نظام را تضعیف کرده است. خامنهای تصمیم دارد صلاحیت خاتمی را رد کند و اجازه ندهد او مجددا رئیس جمهور شود. اما با وجود مجاهدین و عملیاتهای آنها در داخل ایران(به هلاکت رساندن لاجوردی،صیادشیرازی و ....) و مطرح شدن این آلترناتیو در سطح بین المللی که بویژه توسط یک زن رهبری میشود، خامنهای بازهم به خاتمی به عنوان چهره مدره نظام نیاز دارد. |
| | perp = [[ناتورام گودسه]]
| | پس برای حذف خاتمی باید اول مجاهدین را کمر شکن کند. خامنهای تصمیم میگیرد با زدن ضربه نظامی مجاهدین را دستکم مدتی در محاق فرو ببردو در این فرصت خاتمی را کنار بزند. او تایید صلاحیت خاتمی را به شکلی غیرطبیعی به تعویق می اندازد تا آماده سازی حمله موشکی به مجاهدین انجام شود. صدها موشک به مجاهدین مستقر در عراق شلیک میشود. مجاهدین از یک روز قبل دست خامنهای را خوانده اند و پی برده اند که به تعویق انداختن تایید صلاحیت خاتمی به معنی خواست خامنهای برای حذف اوست. مجاهدین میدانند که خامنهای برای حذف خاتمی اول به مجاهدین حمله میکند تا آنها را حذف کند. مجاهدین براساس این تحلیل سیاسی و علائم موجود پیشاپیش از قرارگاههای خود خارج شده و به مکآنهای امنی میروند . صدها موشک در بامداد ۲۹ فروردین ۱۳۸۰ به مقرات مجاهدین شلیک میشود. مجاهدین هیچ آسیبی نمی بینند. طرح خامنهای به شکست می انجامد و شب ۳۰ فروردین درست در آخرین فرصت تایید صلاحیت کاندیداها ، خامنهای مجبور به تایید صلاحیت خاتمی و پذیرفتن شقه ی مجدد میشود چرا که نتوانست مجاهدین را با حمله موشکی از دور خارج کند. مجاهدین باز هم شقه را به نظام تحمیل میکنند. |
| }}
| |
|
| |
|
| | | جنگ گرگ ها در راس نظام اوج میگرد. در تمامی این سالها این جنگ درست به دلیل حضور مخالفینی که جز بر طبل سرنگونی نمیکوبند انجام میشود. اصل دعوای دو جناح با یکدیگر بر سر شیوه ی پیشنهادی آنها برای بقاست. در قیام ۸۸ احمد خاتمی مجاهدین را فرمانده قیام معرفی میکند. |
| '''ترور شاپور بختیار''' آخرین نخستوزیر محمدرضا شاه، بههمراه منشی خود سروش کتیبه، در تاریخ ۱۵مرداد ۱۳۷۰ توسط ۳ تروریست جمهوری اسلامی بهنامهای محمد آزادی، علی وکیلیراد و فریدون بویراحمدی انجام شد.<ref>[https://iranintl.com/%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%85%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B2-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1 فریدون بویراحمدی کیست]</ref> این تروریستها با کارد آشپزخانه شاپور بختیار و منشی او را سلاخی کردند. طرح این ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحیان و سعید امامی دنبال میشد و فرماندهی ترور را یک مأمور به نام شفیعی بهعهده داشت. این ترور در حالی انجام شد که منزل شاپور بختیار توسط پلیس حفاظت میشد. ترور شاپور بختیار با استفاده از نفوذی و به دلیل اعتماد شاپور بختیار به افرادی که از ایران نزد او آمده بودند، ممکن شد.
| | همچنین مجاهدین برای اولین بار چهره از فعالیتهای هسته ای نظام برمیدارند. اولین افشاگر فعالیتهای هسته ای رژیم مجاهدین بودند. سلسله افشاگری های بعدی آنهم با اطلاعات و جزئیات بسیار دنیا را در شوک فرو می برد و رژیم را وارد تونلی میکند که نهایتا به برجام، تضعیف جدی رژیم و زهرخوران ولی فقیه و تحریم سران نظام منجر میشود. |
| | | خامنهای دیگر تحمل روحانی و ادامه شقه و شکاف را ندارد. او هنوز به دنبال یکدست کردن نظام است. او برای این کار ابراهیم رئیسی را انتخاب کرده است. او تصمیم دارد با دستکاری در آراء رئیسی را به ریاست برساند. |
| جمهوری اسلامی برای این ترور فریدون بویراحمدی و فرشته جهانبانی از نزدیکان بختیار را که هر دو بهاستخدام وزارت اطلاعات درآمده بودند، به خدمت گرفت.
| | مجاهدین وارد میشوند. جنبش دادخواهی و افشای شرکت کنندگان در اعدامهای ۶۷ ، ابراهیم رئیسی را به منفور ترین چهره ایران تبدیل میکند. او به عنوان شیخ قتل عام معرفی شده و نام رئیسی با قتل عام ۶۷ گره میخورد. فضای عمومی جامعه چنان علیه رئیسی برانگیخته میشود که اگر خامنهای آراء را دستکاری کند، به احتمال قوی با قیامی مشابه قیام ۸۸ منجر خواهد شد. خون شهدای مجاهد در سال ۶۷ کار خود را کرده است. آخوند رئیسی تبدیل به کارتی سوخته میشود و خامنهای به ناچار به روحانی تن میدهد. روحانی که هر روز حضورش در نظام به معنی اوج گرفتن دعواهای جناحی است مجاهدین باز هم شقه و شکاف را به نظام تحمیل میکنند. |
| | | مجاهدین قصد دارند سپاه پاسداران را که بازوی حفظ این نظام است ، در لیست تروریستی ثبت کنند.آنها شروع به افشای فعالیتهای تروریستی سپاه در کشورهای منطقه و فعالیتهای موشکی آن میکنند. این فعالیتها چند سال به طول می انجامد و سرانجام نتیجه میدهد.سپاه پاسداران در لیست تروریستی وارد شده و تقریبا فلج میشود.خود رژیم به این تحریم ، تحریمهای سیاهچاله ای میگوید . |
| فریدون بویر احمدی در ارتباطات خود با شاپور بختیار به وی اطلاع داد که دو نفر از درون حکومت جمهوری اسلامی به فرانسه میآیند که حامل اطلاعات با ارزشی برای او هستند. شاپور بختیار ملاقات با آنها را پذیرفت. ساعت ۵ بعدازظهر روز ۱۵مرداد، فریدون بویراحمدی به همراه علی وکیلی و محمد آزادی وارد خانهی شاپور بختیار شدند و از آنجا که فریدون بویراحمدی برای پلیس فرانسه به عنوان دوست شناخته میشد، هیچ شکی به حضور او نشد. آنها پس از ورود به خانه با استفاده از کارد آشپزخانه، بختیار و منشی وی را کشتند و بدون هیچ مشکلی از خانه خارج شدند. پلیس تنها پس از چند روز متوجه مرگ شاپور بختیار و منشی او در خانه شد.
| | بله مجاهدین هنوز هم هستند. ارتش آزادیبخش و کانونهای شورشی تنها راه سرنگونی این نظام است. آیا این نظام جز با ورود یک نیروی سازمانیافته و قدرتمند از قدرت کنار میرود؟! مجاهدین تجربهای طولانی در مبارزه با دیکتاتوری دارند و سخنانشان از سر شکمسیری و نتیجهی بحثهای تئوریک نیست. آنها در میدان عمل و با پرداخت بها به راهحلها و تاکتیکها و استراتژی خود دست یافتهاند. |
| | |
| == آماده سازیهای ترور ==
| |
| شاپور بختیار توسط دو نفر که مدعی بودند اطلاعات ارزشمندی برای وی دارند به قتل رسید. رابط این دو نفر یک نفوذی در خانهی شاپور بختیار به نام فریدون بویراحمدی بود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f3-bakhtyar-murder-from-french-police/27908838.html ماجرای قتل بختیار به روایت پلیس ایران تبار پرونده]</ref>
| |
| | |
| یکی از اولین قدمهای اجرای طرح ترور شاپور بختیار فرستادن محمد آزادی و علی وکیلیراد دو تروریست آموزشدیده، به فرانسه بود. وزارت اطلاعات برای ممانعت از لورفتن بویراحمدی، ابتدا در صدد بود این دو نفر را با نامهای جعلی و پوش تجاری به فرانسه منتقل کند. بههمین خاطر فردی به نام شفیعی از طریق حسین شیخ عطار، معاون ارتباطات وزارت پست و تلفن و تلگراف جمهوری اسلامی که از کادرهای وزارت اطلاعات بود، برای این دو نفر تحت عنوان تکنیسین وزارت پست و تلگراف و تلفن از سفارت فرانسه تقاضای ویزا کرد. این کار از طریق مسعود هندی انجام شد. وی با پوش یک سفر تجاری در رابطه با شرکت سیفاکس در تاریخ ۲تیرماه ۱۳۷۱ از سفارت فرانسه برای دو نفر به اسامی ناصر نوریان (محمد آزادی) و کمال حسینی (علی وکیلیراد) درخواست ویزا نمود.
| |
| [[پرونده:قاتلان شاپور بختیار.jpg|جایگزین=قاتلان شاپور بختیار|بندانگشتی|از راست، علی وکیلیراد، محمد آزادی، فریدون بویراحمدی]]
| |
| این ویزاها در ۱۱تیرماه آماده شد، اما عدم آشنایی این دونفر به فرانسه و عدم انطباق با پوش تجاری باعث تغییر تصمیم وزارت اطلاعات و تحویل نگرفتن ویزاها از سفارت فرانسه شد. وزارت اطلاعات به همینخاطر به طرح جدیدی روی آورد و در روز ۲۶ تیرماه ۱۳۷۱ برای این دو نفر با اسامی اصلی محمد آزادی و علی وکیلیراد از سفارت فرانسه در تهران برای یک دیدار دوستانه با بویراحمدی تقاضای ویزا کرد. در ۳ مرداد ۱۳۷۱ ویزای این دو نفر از سفارت فرانسه در تهران دریافت شد. گرفتن دو ویزا با عکسهای مشابه و نامهای مختلف بعداز ترور به شناسایی آنها کمک کرد.
| |
| | |
| == ورود به خانه شاپور بختیار ==
| |
| از آنجا که ۴ پلیس فرانسوی مستمراً محل اقامت شاپور بختیار را حفاظت و ورود و خروج کلیهی افراد را بازرسی و کنترل میکرد، این دو تروریست برای ورود به منزل شاپور بختیار نیازمند این بودند که توسط یک مراجعه کنندهی آشنا و مورداعتماد پذیرفته شوند. آنها بهدلیل بازرسی نمیتوانستند بههنگام ورود به خانه ی شاپور بختیار، سلاح یا وسایل مشابه بههمراه داشته باشند.
| |
| | |
| بههمین دلیل در این ترور فریدون بویراحمدی کلیدیترین نقش را بهعهده داشت. ترور با سلاح سرد (چاقوی ارهیی آشپزخانه)، طراحی گردید. این طرح در خرداد ماه سال ۱۳۷۰ در جلسهی شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی با شرکت اعضای اصلی و باحضور سعید امامی مورد بررسی و تصویب قرار گرفت.
| |
| | |
| == جلو انداختن طرح ترور ==
| |
| چندی قبل از ترور شاپور، فریدون بویراحمدی به وزارت اطلاعات گزارش کرد که بختیار تصمیم بهفروش و تعویض خانهاش گرفتهاست. از آنجا که طرح ترور براساس همان خانه طراحی شده بود و با تعویض خانه نیاز به شناسایی و طراحی جدید بود، وزارت اطلاعات تصمیم گرفت این عمل را سریعتر انجام داده و قبل از تعویض خانه، طرح را بهاجرا در بیاورد.
| |
| | |
| == اجرای ترور ==
| |
| روز ۵ مرداد ۱۳۷۰ فریدون بویراحمدی که خود را نماینده بختیاریها و حامی شاپور بختیار جا میزد، به بختیار اطلاع داد که نفراتی از درون جمهوری اسلامی که هوادار بختیار هستند و اطلاعات مهمی دارند قرار است به خارج بیایند. او پیشنهاد کرد که ترتیب یک ملاقات خصوصی با آنها را بدهد.
| |
| | |
| روز ۱۲مرداد بویراحمدی خبر رسیدن این دونفر را به شاپور بختیار اطلاع داد و قرار شد روز ۱۵مرداد این ملاقات انجام شود. ساعت ۵ بعد از ظهر روز ۱۵مرداد، علی وکیلیراد و محمد آزادی بههمراه فریدون بویراحمدی با ماشین شخصی بویراحمدی بهمنزل شاپور بختیار رفتند و از آنجا که بویراحمدی برای پلیس بهعنوان یکی از نزدیکان بختیار شناخته شده بود، بهراحتی وارد خانه شدند و با استفاده از چاقوی ارهیی آشپزخانه، شاهپور بختیار و رئیس دفترش را کشتند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f3-bakhtyar-murder-from-french-police/27908838.html ماجرای قتل بختیار]</ref>
| |
| | |
| == سرنوشت تروریستها ==
| |
| آنها در ساعت ۶بعداز ظهر بدون هیچ مشکلی از خانه خارج شدند. بعد از انجام ترور، فریدون بویراحمدی از علی وکیلیراد و محمد آزادی جدا شد. این دو تروریست قرار بود با دو پاسپورت ترکیهیی به نامهای موسی کوثر و علی حیدرکایا به ژنو بروند و بعد از تعویض پاسپورت به تهران بازگردند.
| |
| | |
| آنها با قطار از پاریس به لیون رفته و با تاکسی به مرز سوئیس رسیدند. اما بهخاطر جعلی تشخیص دادن ویزای آنها اجازه ورود به سوئیس را پیدا نکردند. این دو تروریست از طریق سرپل خود در استانبول بهنام مسعود ادیبون، وضعیت خود را روزانه گزارش کردند و راه حلی برای خروج از فرانسه خواستند. نهایتاً آنها یکهفته بعد در ۲۱ مرداد، با اتوبوس از فرانسه وارد سوئیس شدند.
| |
| [[پرونده:فریدون بویر احمدی.JPG|جایگزین=فریدون بویراحمدی از قاتلان بختیار|بندانگشتی|فریدون بویراحمدی]]
| |
| وزارت اطلاعات تعدادی از عواملش ازجمله فردی بهنام قاسمی را به ژنو فرستاد تا با تعویض پاسپورت، تروریستها را هرچه سریعتر به ایران بازگرداند، اما قرار علی وکیلیراد چفت نشد و بعداز چند روز در ژنو دستگیر شد.
| |
| | |
| وکیلی راد در بازجویی به قتل اعتراف کرد. وی در مورد نحوه قتل گفت:
| |
| | |
| «اولین چاقویی که رفتم از آشپزخانه آوردم دادم به محمد آزادی، یک چاقوی نان بری بود که میخواست گردنش را ببرد این چاقو شکست. بعد به من گفت که برو یک چاقوی بزرگ دیگر بیاور که من رفتم یک چاقوی دیگر از آشپزخانه آوردم»
| |
| | |
| بعداز دستگیری علی وکیلیراد، وزارت اطلاعات در هراس از دستگیری محمد آزادی که قدبلند (نزدیک به دو متر) و چهره خاصی داشت، تصمیم گرفت او را در سفارت جمهوری اسلامی در برن مخفی کند تا در فرصت مناسب وی را بهتهران منتقل نماید. افشین علوی از مسئولین مجاهدین خلق در تاری خ۹شهریور۷۰ در یک کنفرانس مطبوعاتی در اورسورواز فاش کرد که محمد آزادی یکی از متهمان قتل شاهپور بختیار درحال حاضر در سفارت ایران در برن است و یا در محل اقامت سفیر پنهان شدهاست.
| |
| [[پرونده:علی وکیلی راد.jpg|جایگزین=علی وکیلی راد از قاتلان شاپور بختیار|بندانگشتی|علی وکیلی راد از قاتلان شاپور بختیار]]
| |
| وی گفت رفسنجانی دستور دادهاست که محمد آزادی سریعاً از طریق آلمان به ایران منتقل شود. وی همچنین افزود مقاومت ایران مقامات فرانسه، سوئیس و آلمان را از این موضوع مطلع کردهاست. دفتر مطبوعاتی مجاهدین در پاریس روز یکشنبه ۱۷شهریور در پاریس اعلام کرد که محمد آزادی ظرف ۲۴ساعت گذشته از سوئیس به ایران منتقل شدهاست. علاوه بر علی وکیلیراد، زینالعابدین سرحدی که با پاسپورت خدمت در سفارت جمهوری اسلامی در سوئیس کار میکرد، بهعنوان یکی از دستاندرکاران این ترور دستگیر شد. سوئیس هر دو نفر را تحویل فرانسه داد. مسعود هندی بهجرم تهیهی ویزا برای تروریستها و فرشتهی جهانبانی بهعنوان نفوذی جمهوری اسلامی که در شناسایی سوژه نقش داشتهاست در فرانسه دستگیر و محاکمه شدند. ۵ نفر از مسئولین وزارت اطلاعات شامل فریدون بویراحمدی، حسین شیخعطار، ناصر قاسمینژاد و غلامحسین شوریده شیرازینژاد - که در این ترور نقش تأمین لجستیک را بهعهده داشت و مسعود ادیبون غیاباً محاکمه شدند. بویراحمدی بعداز فرار به ایران ابتدا بهمدت ۱۶ماه در وزارت اطلاعات تهران واقع در باغ مهران مشغول بهکار بود و سپس به ادارهی اطلاعات شیراز منتقل شد.
| |
| | |
| گفته میشود فریدون بویر احمدی اکنون با نام «فرهاد مهدیار» مدیرکل شرکت غله وخدمات بازرگانی استان قزوین است.<ref>[https://www.balatarin.com/permlink/2016/8/11/4265397 فریدون بویراحمدی قاتل شاپور بختیار]</ref>
| |
| | |
| علی وکیلی راد پس از دستگیری به حبس ابد محکوم شد. او پس از ۱۹ سال تحمل زندان در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ به ایران بازگشت و توسط مقامات جمهروی اسلامی مورد استقبال قرار گرفت
| |
| | |
| حسن قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه ایران و کاظم جلالی، از اعضای کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در مراسم استقبال حضور داشتند.<ref>[https://www.bbc.com/persian/learningenglish/2011/08/110728_l23_bakhtiar_20th_anniv_vakilirad از محکومیت به قتل بختیار در پاریس تا استقبال رسمی در تهران]</ref>
| |
| | |
| == ترورهای مرتبط با ترور شاپور بختیار ==
| |
| در ۱۸ آوریل ۱۹۹۱ عبد الرحمان برومند، رئیس نهضت مقاومت ملی ایران در پاریس، با چاقو به قتل رسید. برومند یکی از نزدیکان مورد اعتماد شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاه بود.
| |
| | |
| یکی دیگر از فعالین این حزب بوسیله یک بمب پاکتی در سوئد مجروح گردید.
| |
| | |
| در ماه سپتامبر هاشم عبداللهی پسر شاهد اصلی در پروندۀ ترور بختیار به قتل رسید.
| |
| | |
| == پادگان امام علی، محل آموزش تروریستها ==
| |
| یکی از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشی امامعلی میگوید:
| |
| | |
| «معاونت آموزشی قدس در این پادگان یک دانشگاه جدی اطلاعات تأسیس کرد که ابتدا کادرهای سپاه قدس را آموزش داد و بعدهم نیروهای مبارز کشورهای دیگر را … مبارزینی که اخیراً در اروپا و ژاپن مترجمین آیات شیطانی و بختیار را ترور کردند تحت فرماندهی عروج در پادگان امامعلی آموزش دیده بودند».
| |
| | |
| آموزش تروریستها در پادگان امامعلی در طول این سالیان بیوقفه ادامه داشتهاست. در حال حاضر دستکم۵۰ تن از ایادی رژیم از کشورهای عربی در ۵ گروه ۱۰نفره در این پادگان آموزش تروریستی میبینند. این گروهها برای حفاظت اطلاعات، طوری سازماندهی شدهاند که از وجود یکدیگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| <references />
| |