خسرو روزبه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۹۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| امضا            =خسرو روزبه
| امضا            =خسرو روزبه
| زیرنویس          =
| زیرنویس          =
}}خسرو روزبه عضو هیأت دبیران سازمان نظامی [[حزب توده ایران|حزب توده]] و از موسسان سازمان نظامی [[حزب توده ایران|حزب]] بود. او در سال ۱۲۹۴ شمسی در شهر ملایر به دنیا آمد. او در سال ۱۳۱۶، دوره‌ی دانشکده‌ی افسری را به پایان رساند و وارد هنگ توپخانه‌ی ضدهوایی مرکز شد. خسرو روزبه در زمینه‌های علمی و فنی از استعداد فراوانی برخوردار بود و چندین کتاب در زمینه‌های مختلف ریاضیات، تکنیک نظامی و سایر علوم نوشته است. آموزشها و نوشته‌های او سالیان متمادی مورد استفاده‌ی دانشکده‌های افسری بود. او به همراه آرداشس اُوانِسیان نخستین فرهنگ واژگان سیاسی در ایران را به رشته‌ی تحریر درآورد. خسرو روزبه یکی از شخصیت‌های جنجالی تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود.  او در سال ۱۳۳۶ دستگیر و یک سال پس از آن به اعدام محکوم و تیرباران شد.<ref name=":0">سایت خبرگزاری فارس</ref>
}}'''خسرو روزبه''' عضو هیأت دبیران سازمان نظامی [[حزب توده ایران|حزب توده]] و از موسسان سازمان نظامی [[حزب توده ایران|حزب]] بود. او در سال ۱۲۹۴ شمسی در شهر ملایر به دنیا آمد. او در سال ۱۳۱۶، دوره‌ی دانشکده‌ی افسری را به پایان رساند و وارد هنگ توپخانه‌ی ضدهوایی مرکز شد. خسرو روزبه در زمینه‌های علمی و فنی از استعداد فراوانی برخوردار بود و چندین کتاب در زمینه‌های مختلف ریاضیات، تکنیک نظامی و سایر علوم نوشته است. آموزشها و نوشته‌های او سالیان متمادی مورد استفاده‌ی دانشکده‌های افسری بود. او به همراه آرداشس اُوانِسیان نخستین فرهنگ واژگان سیاسی در ایران را به رشته‌ی تحریر درآورد. خسرو روزبه یکی از شخصیت‌های مشهور تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود.  او در سال ۱۳۳۶ دستگیر شد اما برخلاف تئوری مرسوم حزب توده، زیر شکنجه‌ حاضر به تسلیم نشد. خسرو روزبه یک سال پس از دستگیری محکوم به اعدام و در روز ۲۱  اردیبهشت ۱۳۳۷ تیرباران شد.<ref name=":0">سایت خبرگزاری فارس</ref>


== دوران جوانی وتحصیلات خسرو روزبه ==
== دوران جوانی وتحصیلات خسرو روزبه ==
خط ۵۰: خط ۵۰:
== خسرو روزبه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ==
== خسرو روزبه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ==
پس از غیرقانونی اعلام شدن حزب توده در سال ۱۳۲۷ فعالیت سازمان افسران افزایش یافت و در دوران حکومت مصدق تعداد اعضای آن به ۶۰۰ تن میرسید. با این وجود  به خاطر دخالت نکردن درکودتای  ۲۸ مرداد،  تا سال‌ها این سازمان مورد سرزنش و نفرین قرار گرفت.
پس از غیرقانونی اعلام شدن حزب توده در سال ۱۳۲۷ فعالیت سازمان افسران افزایش یافت و در دوران حکومت مصدق تعداد اعضای آن به ۶۰۰ تن میرسید. با این وجود  به خاطر دخالت نکردن درکودتای  ۲۸ مرداد،  تا سال‌ها این سازمان مورد سرزنش و نفرین قرار گرفت.
[[پرونده:خسروروزبه دستگیری.jpg|بندانگشتی|خسرو روزبه - دستگیری |جایگزین=خسرو روزبه - دستگیری]]
[[پرونده:خسروروزبه دستگیری.jpg|بندانگشتی|خسرو روزبه - دستگیری |جایگزین=خسرو روزبه - دستگیری]]روزبه که در بازپرسی‌های اولیه، خود را مهندس معرفی کرده بود قبل از آن که شناخته شود، به دست افسران همرزمش فراری داده شد. در چنین روزهایی، روزبه اخبار دستگیری و شکنجه‌ی همرزمان خود را می‌شنید و برای حفظ و جابه‌جا کردن آن‌هایی که هنوز دستگیر نشده بودند، تلاش می‌نمود و ناگزیر هر روز به لباسی درمی‌آمد تا رد خود را بر دشمن گم کند و مراقب بود تا باقی‌مانده‌ی حزب را از تعرض مأموران حکومتی در امان دارد.  
روزبه که در بازپرسی‌های اولیه، خود را مهندس معرفی کرده بود قبل از آن که شناخته شود، به دست افسران همرزمش فراری داده شد. در چنین روزهایی، روزبه اخبار دستگیری و شکنجه‌ی همرزمان خود را می‌شنید و برای حفظ و جابه‌جا کردن آن‌هایی که هنوز دستگیر نشده بودند، تلاش می‌نمود و ناگزیر هر روز به لباسی درمی‌آمد تا رد خود را بر دشمن گم کند و مراقب بود تا باقی‌مانده‌ی حزب را از تعرض مأموران حکومتی در امان دارد.  


سفارت بریتانیا، روزبه را به «رازبانه‌ای سرخ، که با لباس مبدل از تله‌های بی‌شمار پلیس فرار کرده و با شهامتی ماجراجویانه، چه برای حزب، چه برای مقامات امنیتی و چه برای عموم، از خود  چهره‌ای افسانه‌ای ساخته» توصیف میکند.<ref name=":1">''برگرفته از کتاب خاطرات شکنجه شدگان- یرواند آبراهامیان 141''</ref>
سفارت بریتانیا، روزبه را به «رازبانه‌ای سرخ، که با لباس مبدل از تله‌های بی‌شمار پلیس فرار کرده و با شهامتی ماجراجویانه، چه برای حزب، چه برای مقامات امنیتی و چه برای عموم، از خود  چهره‌ای افسانه‌ای ساخته» توصیف میکند.<ref name=":1">''برگرفته از کتاب خاطرات شکنجه شدگان- یرواند آبراهامیان 141''</ref>

منوی ناوبری