۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
هر گونه توسل به آماده نبودن ش رایط عینی انقلاب مبین اپورتونیسم و سازشکاری و رفرمیسم، نشانه فقدان شهامت سیاسی و توجیه بی عملی است. او همچنین معتقد است که برای ورود به مبارزه مسلحانه نباید در انتظار فراهم شدن شرایط باقی ماند. او معتقد است که نفس عمل مسلحانه شرایط را فراهم میکند. وی با تکیه بر تئوریهای انقلاب کوبا مینویسد:<blockquote>«چرا قیام کار توده هاست؟ مگر تجربه کوبا نشان نداد که یک موتور کوچک و مسلح می تواند قیام را آغاز کند و به تدریج توده ها را نیز به قیام بکشاند؟»<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه،هم استراتژی هم تاکتیک - صفحه ۳۱]</ref></blockquote>از این رو عدم وجود جنبشهای گسترده در جامعه را نه نشانهی آماده نبودن شرایط عینی انقلاب بلکه ناشی از سرکوب قهرآمیز و اختناق مداوم ناشی از سلطهی دیکتاتوری میداند. همچنین تبلیغات وسیع سیاسی و ایدئولوژیک دیکتاتوری میداند.<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک-] صفحه ۳۴</ref> | هر گونه توسل به آماده نبودن ش رایط عینی انقلاب مبین اپورتونیسم و سازشکاری و رفرمیسم، نشانه فقدان شهامت سیاسی و توجیه بی عملی است. او همچنین معتقد است که برای ورود به مبارزه مسلحانه نباید در انتظار فراهم شدن شرایط باقی ماند. او معتقد است که نفس عمل مسلحانه شرایط را فراهم میکند. وی با تکیه بر تئوریهای انقلاب کوبا مینویسد:<blockquote>«چرا قیام کار توده هاست؟ مگر تجربه کوبا نشان نداد که یک موتور کوچک و مسلح می تواند قیام را آغاز کند و به تدریج توده ها را نیز به قیام بکشاند؟»<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه،هم استراتژی هم تاکتیک - صفحه ۳۱]</ref></blockquote>از این رو عدم وجود جنبشهای گسترده در جامعه را نه نشانهی آماده نبودن شرایط عینی انقلاب بلکه ناشی از سرکوب قهرآمیز و اختناق مداوم ناشی از سلطهی دیکتاتوری میداند. همچنین تبلیغات وسیع سیاسی و ایدئولوژیک دیکتاتوری میداند.<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک-] صفحه ۳۴</ref> | ||
مسعود احمد زاده معتقد است در شرایطی که قدرت سرکوب کننده دیکتاتور، نیروی انقلابی را واداشته که درنده خوییِ او را به عدم آمادگی شرایط عینی و رشد ناکافی تضادها نسبت دهند و پوشالی بودن آن را از نظر دور بدارد، مردم چگونه می توانند بر قدرت تاریخی خود واقف شود؟ احمد زاده تأکید میکند:<blockquote>چگونه می توان آن مبارزه ای را که در تاریخ جریان دارد، مبارزه ای را که ضرورتهای تاریخی پیروزی آنرا تضمین کرده اند، مبارزه ای که ریشه اش در بطن شرایط مادی زندگی خود توده ها است، مبارزه ای را که در عمل آ گاهانه پیشقراولان انقلابی انعکاس یافته، مبارزه ای را که در جنبشهای پراکنده و جرقه وار توده ها انعکاس یافته، مبارزه ای را که در شرایط استبداد سنگین و اختناق مداوم گاه خصلت انفجاری پیدا کرده و دفعتاً نیروی عظیمی از توده ها را به خیابان می کشد و یکباره چون شعله ای زودگذر خاموش می شود، عملاً به تودهها نشان داد؟ چگونه می توان آن جریانی را بنا نهاد که در مسیر آن توده بر خود، بر منافع واقعی خود، بر قدرت سهمگین و شکست ناپذیر خود واقف شود و به جریان مبارزه کشانده شود؟ چگونه می توان در آن سد عظیم قدرت سرکوب کننده که اختناق و سرکوب مداوم، عقب ماندن رهبری و عدم توانایی پیشرو در ایفای نقش خود، بالاخره تبلیغات جهنمی رژیم متکی به سرنیزه میان روشنفکر خلق و خلق، میان توده و خود توده، میان ضرورت مبارزه توده ای و خود مبارزه تودهای، بر پا داشته، شکاف انداخت، و سیل خروشان مبارزه توده ای را جاری کرد؟ تنها راه عمل مسلحانه است.<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک- صفحه ۳۶]</ref></blockquote>بر همین اساس برای ورود به عمل مسلحانه نیازی به انتظار برای فراهم آمدن شرایط موهوم نیست. بلکه باید به مردم نشان داد که مبارزه واقعا آغاز شده است و نیاز به شرکت فعالانهی آنها دارد.<ref>رژی دبره - انقلاب در انقلاب</ref> | مسعود احمد زاده معتقد است در شرایطی که قدرت سرکوب کننده دیکتاتور، نیروی انقلابی را واداشته که درنده خوییِ او را به عدم آمادگی شرایط عینی و رشد ناکافی تضادها نسبت دهند و پوشالی بودن آن را از نظر دور بدارد، مردم چگونه می توانند بر قدرت تاریخی خود واقف شود؟ احمد زاده تأکید میکند:<blockquote>چگونه می توان آن مبارزه ای را که در تاریخ جریان دارد، مبارزه ای را که ضرورتهای تاریخی پیروزی آنرا تضمین کرده اند، مبارزه ای که ریشه اش در بطن شرایط مادی زندگی خود توده ها است، مبارزه ای را که در عمل آ گاهانه پیشقراولان انقلابی انعکاس یافته، مبارزه ای را که در جنبشهای پراکنده و جرقه وار توده ها انعکاس یافته، مبارزه ای را که در شرایط استبداد سنگین و اختناق مداوم گاه خصلت انفجاری پیدا کرده و دفعتاً نیروی عظیمی از توده ها را به خیابان می کشد و یکباره چون شعله ای زودگذر خاموش می شود، عملاً به تودهها نشان داد؟ چگونه می توان آن جریانی را بنا نهاد که در مسیر آن توده بر خود، بر منافع واقعی خود، بر قدرت سهمگین و شکست ناپذیر خود واقف شود و به جریان مبارزه کشانده شود؟ چگونه می توان در آن سد عظیم قدرت سرکوب کننده که اختناق و سرکوب مداوم، عقب ماندن رهبری و عدم توانایی پیشرو در ایفای نقش خود، بالاخره تبلیغات جهنمی رژیم متکی به سرنیزه میان روشنفکر خلق و خلق، میان توده و خود توده، میان ضرورت مبارزه توده ای و خود مبارزه تودهای، بر پا داشته، شکاف انداخت، و سیل خروشان مبارزه توده ای را جاری کرد؟ تنها راه عمل مسلحانه است.<ref name=":0">[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک- صفحه ۳۶]</ref></blockquote>بر همین اساس برای ورود به عمل مسلحانه نیازی به انتظار برای فراهم آمدن شرایط موهوم نیست. بلکه باید به مردم نشان داد که مبارزه واقعا آغاز شده است و نیاز به شرکت فعالانهی آنها دارد.<ref>رژی دبره - انقلاب در انقلاب</ref> | ||
همچنین شرایط ورود به مبارزه مسلحانه در کشورهای مختلف و در زمانهای مختلف متفاوت است، اما این به معنی نفی مبارزه مسلحانه نیست. تاریخ انقلاب در مقیا س جهانی نشان داده است که همراه با با هشیاری فزایندهی حکومتهای دیکتاتوری، همراه با تکیه بیشتر آنها به سرکوب در اشکال جدید و با ابزار جدید برای حفظ بقای خود و همراه با گذار با گذار انقلاب از غرب به شرق هر روز نقش گروههای پیشرو و انقلابی نیز اهمیتی بیشتر کسب کرده است. آنها نیز باید با تمامی این تغییرات خود را و روشهای خود را تغییر دهند اما این اعمال همیشه با توسل به عالیترین شکل مبارزه،یعنی مبارزه مسلحانه انجام میشود. در چین، مبارزه مسلحانه در شکل نبرد آزادیبخش و در روسیه در شکل نبردمسلحانه شهری و در کوبا با استفاده از استراتژی کانونهای شورشی خود را نشان داد.<ref name=":0" /> | |||
=== شکست یا پیروزی === | === شکست یا پیروزی === | ||
هنگامی که ضرورت مبارزه مسلحانه مشخص میشود هر گروه پیشاهنگی میتواند این مبارزه را آغاز کند. در شرایطی که یک سازمان مرکزی و هدایت کننده وجوپد داشته باشد، وظیفه این گروه یا تیم پیشاهنگ متصل شدن به سازمان مرکزی و عمل کردن در هماهنگی با آن است. مسعود احمد زاده از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با رد تئوری بقا معتقد است که شکست یا پیروزی یک گروه پیشاهنگ در نتیجهی به دست آمده تأثیر چندانی ندارد. او در این رابطه مینویسد:<blockquote>«چنین است که شکست یک گروه مبارزه مسلح، تاثیری تعیین کننده بر سرنوشت مبارزه نـدارد. اگـر قبـول داریـم کـه مبارزه طولانی است، اگر قبول داریم که مبارزه با تشکل گروهی آغاز میشود، چه اهمیتی دارد که گروهی در این میان از بین بروند. مهم این است که اسلحهای که از دست رزمندهاش میافتد، رزمنـدهای دیگـر باشـد کـه آنـرا بـردارد، اگـر گروهی شکست مـیخـورد، گروهـی دیگـر باشـد کـه راه او را دنبـال کنـد.»</blockquote> | هنگامی که ضرورت مبارزه مسلحانه مشخص میشود هر گروه پیشاهنگی میتواند این مبارزه را آغاز کند. در شرایطی که یک سازمان مرکزی و هدایت کننده وجوپد داشته باشد، وظیفه این گروه یا تیم پیشاهنگ متصل شدن به سازمان مرکزی و عمل کردن در هماهنگی با آن است. مسعود احمد زاده از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با رد تئوری بقا معتقد است که شکست یا پیروزی یک گروه پیشاهنگ در نتیجهی به دست آمده تأثیر چندانی ندارد. او در این رابطه مینویسد:<blockquote>«چنین است که شکست یک گروه مبارزه مسلح، تاثیری تعیین کننده بر سرنوشت مبارزه نـدارد. اگـر قبـول داریـم کـه مبارزه طولانی است، اگر قبول داریم که مبارزه با تشکل گروهی آغاز میشود، چه اهمیتی دارد که گروهی در این میان از بین بروند. مهم این است که اسلحهای که از دست رزمندهاش میافتد، رزمنـدهای دیگـر باشـد کـه آنـرا بـردارد، اگـر گروهی شکست مـیخـورد، گروهـی دیگـر باشـد کـه راه او را دنبـال کنـد.»</blockquote>به این ترتیب وظیفهی یک گروه پیشرو این است که «نقبی به قدرت تاریخی تودهها» بزند و آنچه را تعیینکننده است به میدان مبارزه بکشاند. | ||
=== تئوری رژی دبره === | |||
تئوری رژی دبره بر این اصل استوار است که هر گروه کوچک انقلابی در صورتی که نیاز ببیند میتواند و باید دست به عمل انقلابی بزند و نباید تصور کند که جز با اتکا به حزب پیشرو یا حزب قدرتمند حاضر در صحنه، قادر نیست حرکت کند. رژی دبره شرح میدهد که عمل هر گروه پیشتاز یا کانون انقلابی در پیشبرد امر انقلاب مؤثر است. این تئوری که سالها توسط برخی از مارکسیستها در ایران مورد انکار قرار میگرفت منجر به عدم تشکیل گروه انقلابی گشت. زیرا همه پیش از ورود به عمل مسلحانه در انتظار تشکیل شدن یک حزب گسترده برای مبارزه و آماده شدن شرایط انقلابی بودند. تشکیل اولین هستههای انقلابی پیشتاز در ایران | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |