کاربر:Abbas/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


حزب توده امتناع مصدق از امضای طرح رحیمیان را بهانه حملات فزاینده به او قرار داد. دکتر زضا رادمنش در روزنامه‌ی «مردم برای روشنفکران» نوشت:<blockquote>«...آقای دکتر مصدق دانسته یا ندانسته، با عمل خود به‌ مراتب از آقای ساعد جلو افتادند و با طرح خود باب مذاکرات را برای همیشه مسدود کردند. آقای کافتارادزه متذکر شد که مجلس شورای ملی با تصویب این طرح، مرتکب اشتباهی شد و دولت شوروی مطمئن است که مجلس این اشتباه را اصلاح خواهد کرد...»</blockquote>احسان طبری، تئوریسین حزب توده در مقاله‌ای در روزنامه‌ی «مردم برای روشنفکران» از سیاست «موازنه‌ی مثبت» یعنی شمال از آن روسیه و جنوب از آن کمپانی‌های انگلیسی و آمریکایی حمایت کرد و حتی شمال را حریم امنیت شوروی دانست و نوشت:<blockquote>«...نظریه‌ی دسته دیگر این است که باید فقط به یک طرف امتیاز داد (سیاست یک طرفه‌ی مثبت) این نظریه‌ در حکم عدول آشکار از سیاست موازنه‌ای است (یعنی سیاست موازنه‌ی مثبت) که هر وطن پرستی باید از آن پیروی کند. نطریه‌ی دسته‌ی دیگر، بین‌المللی کردن استخراج است، از قرار، همین نطریه هدف کسانی است که به اتخاذ روش ضد شوروی علاقه دارند، ولی باید برای اولین و آخرین باز به این حقیقت پی برد که نواحی شمال ایران در حکم «حریم امنیت» شوروی است و این دولت هرگز حاضر نخواهد شد که در آنجا به نام نفت، دستگاه خصمانه مفصلی بر علیه او چیده شود [...] و بالاخره عقیده سومی، که من شخصا در آن دسته قرار دارم این است که دولت به فوریت برای امتیاز نفت شمال به شوروی و نفت جنوب به کمپانی‌های آمریکایی و انگلیسی وارد مذاکره شود...»</blockquote>حزب توده ایران که در بدو تاسیس، مبارزه علیه هرگونه استعمار را شعار اساسی خود اعلام کرده بود و دفاغ از استقلال و تمامیت ایران را سرلوحه برنامه خود می‌دانست، به منظور واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی، و شناسایی شمال ایران به عنوان حریم امنیت شوروی، حقوق و منافع استعماری بریتانیا در ایران، یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران را به رسمیت شناخت.
حزب توده امتناع مصدق از امضای طرح رحیمیان را بهانه حملات فزاینده به او قرار داد. دکتر زضا رادمنش در روزنامه‌ی «مردم برای روشنفکران» نوشت:<blockquote>«...آقای دکتر مصدق دانسته یا ندانسته، با عمل خود به‌ مراتب از آقای ساعد جلو افتادند و با طرح خود باب مذاکرات را برای همیشه مسدود کردند. آقای کافتارادزه متذکر شد که مجلس شورای ملی با تصویب این طرح، مرتکب اشتباهی شد و دولت شوروی مطمئن است که مجلس این اشتباه را اصلاح خواهد کرد...»</blockquote>احسان طبری، تئوریسین حزب توده در مقاله‌ای در روزنامه‌ی «مردم برای روشنفکران» از سیاست «موازنه‌ی مثبت» یعنی شمال از آن روسیه و جنوب از آن کمپانی‌های انگلیسی و آمریکایی حمایت کرد و حتی شمال را حریم امنیت شوروی دانست و نوشت:<blockquote>«...نظریه‌ی دسته دیگر این است که باید فقط به یک طرف امتیاز داد (سیاست یک طرفه‌ی مثبت) این نظریه‌ در حکم عدول آشکار از سیاست موازنه‌ای است (یعنی سیاست موازنه‌ی مثبت) که هر وطن پرستی باید از آن پیروی کند. نطریه‌ی دسته‌ی دیگر، بین‌المللی کردن استخراج است، از قرار، همین نطریه هدف کسانی است که به اتخاذ روش ضد شوروی علاقه دارند، ولی باید برای اولین و آخرین باز به این حقیقت پی برد که نواحی شمال ایران در حکم «حریم امنیت» شوروی است و این دولت هرگز حاضر نخواهد شد که در آنجا به نام نفت، دستگاه خصمانه مفصلی بر علیه او چیده شود [...] و بالاخره عقیده سومی، که من شخصا در آن دسته قرار دارم این است که دولت به فوریت برای امتیاز نفت شمال به شوروی و نفت جنوب به کمپانی‌های آمریکایی و انگلیسی وارد مذاکره شود...»</blockquote>حزب توده ایران که در بدو تاسیس، مبارزه علیه هرگونه استعمار را شعار اساسی خود اعلام کرده بود و دفاغ از استقلال و تمامیت ایران را سرلوحه برنامه خود می‌دانست، به منظور واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی، و شناسایی شمال ایران به عنوان حریم امنیت شوروی، حقوق و منافع استعماری بریتانیا در ایران، یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران را به رسمیت شناخت.
در بحبوحه‌ی مبازره بر سر ملی شدن صنعت نفت در پاییز و زمستان ۱۳۲۹، حزب توده شعار لغو قرارداد۱۹۳۳ را پیش کشید. رهبری حزب توده مدعی شد همه اقداماتی که تحت عنوان استیفای حقوق ملت ایران و مبارزه با شرکت نفت انجام می‌شود، سناریویی است که به وسیله‌ی شرکت نفت و ایادی آن ساخته و آماده شده است.
روزنامه به سوی آینده نوشت:<blockquote>«...مسلما قسمت اعظم وقایعی که این روزها پیرامون نفت می‌گذرد، به وسیله‌ی شرکت نفت و ایادی آن تنظیم و اداره می‌شود...»</blockquote>پس زا رد لایحه‌ی الحاقی نفت در مجلس شورای ملی، که رهبری جبهه‌ملی در مسئله‌ی نفت بر همه آشکار شده بود، رهبران حزب توده مصدق و رهبران جبهه ملی را به باد حمله و ناسزا گرفتند، روزنامه به سوی آینده نوشت:
«...قرارداد الحاقی را ملت ایران در کرد، نه جبهه مفتضح ملی. ...اکنون که قرارداد الحاقی گلشاییان - گس بر اثر افکار عمومی و مبارزه شدید ملت ایران رد گردیده است، روزنامه‌های جبهه ملی، مخصوصا نامه معلوم‌الحال شاهد، ارگان دکتر بقایی و روزنامه‌ی داریا، شروع به یک سلسله تبلیغات درباره‌ی نقش خود در این باره نموده‌اند. ...ملت ایران به‌خوبی می‌داند که آن‌ها چه نقش پستی برای ارضای مطامع استعمار به عهده دارند. ...مردم هیچ وقت فراموش نمی‌کنند که پیشوای این جبهه، پیرمرد مکاری که نیم قرن است به اغفال و فریب خلق مشغول است و در عمر دراز خود چه شعبده‌های رنگارنگی به قالب زده است...»<ref>کتاب مصدق سالهای مبارزه و مقاومت جلد۱ - ص ۲۱۳ و ۲۱۴</ref>
۲٬۳۹۰

ویرایش

منوی ناوبری